فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
The circular economy offers a disruptive transition from the traditional linear economy through the lens of resource efficiency, waste reduction, and natural system restoration via closed-loop operations. This research presents evidence of the influence of environmental consciousness, perceived value, and moral disposition on the ethical buying intentions and behavior of European tourists in Tehran in the context of the circular business model (CBM). Furthermore, the role of individual characteristics in the interactions between them is determined. The study used an applied, descriptive-correlational design. Data collection was done through structured questionnaires, and data analysis was done via SPSS 26, AMOS 25, and PLS-SEM. The results show that awareness, value, and attitude significantly affect purchasing intent, and purchasing intent is a strong predictor of actual behavior. The study adds to the argument for sustainable tourism in the literature by recognizing the psychological aspects of ethical consumption in the context of the circular economy. To this end, it provides practical implications for tourism managers interested in designing and implementing more consumer-centric circular approaches. However, due to the use of a limited, local, and self-reported sample, the results should be interpreted with caution and generalizability should be considered.
Explaining the Criteria for Sustainable Development of University Campuses with an Emphasis on Environmental Values: A Case Study of the Central Campus of Shahrood University of Technology(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Nowadays, due to increasing global environmental problems and challenges, the implementation of sustainable development concepts in various aspects related to university campuses has become critically important. In addition to their role in education and awareness, university campuses are considered small-scale cities that have significant direct and indirect effects on the environment due to their large size, multiple buildings, high population density, and complex activities. Moreover, the university, as a major educational institution, bears significant responsibility for planning and adopting effective strategies in implementing environmentally friendly programs, using renewable and sustainable resources, supporting clean energy, and preserving the environment. As awareness grows regarding the environmental impact of universities, they are expected to promote a development model that aligns with environmental safety, biodiversity, ecological balance, and intergenerational equity. The purpose of this research is to enhance the sustainability level of university campuses with an emphasis on environmental values. This study is both qualitative and quantitative, with the Central Campus of Shahrood University of Technology selected as the case study. It is a descriptive-survey in terms of nature and methodology and applied in terms of purpose. Data collection was carried out through both documentary (library) and case study methods. The theoretical framework and background information were gathered via a documentary approach, using scientific and research articles, books, and other credible domestic and international sources. In the case study phase, data were collected through questionnaires, interviews, and observations. The collected data were analyzed using SPSS 28 and AMOS 24 software. The results showed that most indicators of environmental sustainability on the central campus—including energy conservation, sustainable materials, waste separation and recycling, rainwater collection and storage, smart energy and water equipment, building greenness, bicycle use, water features, utilization of natural energy, waste reuse, and clean fuels—are currently in an unfavorable condition. Improving these indicators, based on the data analysis, can significantly enhance the environmental sustainability of the university campus. Accordingly, several solutions are proposed to develop sustainability in university campuses grounded in environmental values.
تحلیل اصل محرمیت در خانه های بومی گیلان با استفاده از تکنیک نحو فضا(مورد مطالعه: منطقه جلگه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی نواحی ساحلی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
103 - 117
حوزههای تخصصی:
یکی از اصول جهان بینی و فرهنگ اسلامی که در زندگی اجتماعی مسلمانان، به عنوان ارزش اخلاقی و فرهنگی در نظر گرفته می شود، اصل محرمیت است که در شکل گیری فضاها نیز تأثیرگذار بوده است. به ویژه در خانه های سنتی فلات مرکزی ایران که اغلب با تمایل به درونگرایی و ایجاد سلسله مراتب دسترسی به فضاها خود را نشان می دهد؛ اما این مسئله در اقلیم معتدل و مرطوب ناحیه کاسپین که دارای معماری برونگراست؛ مصداق ندارد. ازاین رو اصل محرمیت در این منطقه نمی تواند با ایجاد درونگرایی نمود پیدا کند. لذا کشف چگونگی رعایت اصل محرمیت در معماری برونگرا، هدف اصلی این تحقیق است. بر این اساس پژوهش حاضر سعی دارد با خوانش ساختار فضایی-کالبدی خانه های بومی جلگه گیلان، ارتباط دو اصل برونگرایی و محرمیت را با استفاده از تکنیک نحو فضا شناسایی نماید. جهت دست یابی به این هدف، شش خانه بومی در منطقه جلگه ای گیلان برای نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای است. تحلیل داده ها با استفاده از روابط ریاضی نحو فضا و نرم افزارهای Depthmap و A-Graph پیرامون دو اصل «سلسله مراتب» و «مکان یابی» انجام پذیرفته است. شاخص های موردمطالعه تحقیق عبارت اند از: همپیوندی، عدم تقارن نسبی، ادغام نسبی، عمق نسبی و عمق متریک. یافته های حاصل از بررسی دو ویژگی سلسله مراتب و مکان یابی نشان می دهد که در الگوهای ساختاری بسته (مربع و مستطیل شکل)، میزان محرمیت بیشتر از الگوهای U و L شکل است. این مسئله به دلیل ساختار فضایی پلان و رعایت سلسله مراتب دسترسی است به طوری که سازمان فضایی خانه ها هر چه از ساختار خطی فاصله گرفته باشد، به همان میزان محرمیت فضایی افزایش یافته است. لذا علیرغم اینکه خانه های بومی گیلان دارای ویژگی برونگرایی هستند ولی این ویژگی مانع از رعایت اصل محرمیت در فضاها نشده است. در نتیجه معماری این خانه ها با هر سطحی از نسبت توده و فضا، به دلیل رعایت سایر اصول سازنده محرمیت همچون سلسله مراتب، مکان یابی و دسترسی، از الگوی محرمیت برخوردارند.
مدل ساختار رفتارهای محیط زیستی بر اساس اخلاق حرفه ای در ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱
395 - 372
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف رابطه بین رفتارهای حفاظت از محیط زیست با نقش میانجی اخلاق حرفه ای در ورزشکاران تدوین گردید. روش پژوهش از نوع مطالعات توصیفی-همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق را کلیه ورزشکاران تشکیل دادند که با توجه به حجم جامعه نامحدود و بر اساس جدول مورگان تعداد 364 نفر بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های اخلاق حرفه ای کاوزیر و رفتارهای حفاظت از محیط زیست کایزر (1999) استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با854/0 و 832/0 بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون پیرسون و معادلات ساختاری با نرم افزار AMOS صورت گرفت. با توجه به نتایج آزمون همبستگی پیرسون بین اخلاق حرفه ای رفتارهای حفاظت از محیط زیست (001/0=Sig، 714/0=r) رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج معادلات ساختاری نشان داد میانجی اخلاق حرفه ای بر رفتارهای حفاظت از محیط زیست ورزشکاران اثر مثبت معناداری دارد.
بررسی روند خشکسالی با استفاده از تصاویر ماهواره ای (مطالعه موردی: استان آذربایجان غربی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
اندیشه های نو در علوم جغرافیایی دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷
19 - 38
حوزههای تخصصی:
خشک سالی یک پدیده آب و هواشناسی پیچیده بوده که متکی به چندین عامل محیطی است. این پدیده یک بلای طبیعی رایج بوده که بعنوان یکی از دغدغه های اکولوژیکی، هیدرولوژیکی، کشاورزی و اقتصادی بشر شناخته شده است. در این پژوهش به کمک داده های ماهواره ای و سامانه گوگل ارث انجین به مطالعه پدیده خشک سالی در استان آذربایجان غربی پرداخته شده است. در راستای تحقق این پژوهش، چهار شاخص SPI، NDVI، VCI و TCI انتخاب و برای یک دوره 23 ساله از تصاویر ماهواره ای سال های 2000 تا 2022 استفاده گردید. در این مطالعه تعداد 526 تصویر برای شاخص های NDVI، VCI و TCI و 8081 تصویر جهت محاسبه شاخص SPI استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد، در سال های 2000، 2008، 2015، 2017، 2021 و 2022 خشک سالی های شدید و متوسط در بیشتر پهنه استان تجربه شده و همچنین در سال های 2002، 2006، 2009، 2010، 2011 و 2019 در قسمت های مرکزی، شمالی و جنوبی استان ترسالی های مختلفی وجود داشته است. همچنین شرایط نرمال نیز در سال های 2001، 2004، 2005، 2007، 2012 تا 2014 و 2016 در تمامی مناطق استان وجود داشته است. در مقایسه بین نتایج شاخص ها می توان بیان نمود که در پهنه استان آذربایجان غربی شاخص VCI و SPI حساس ترین شاخص برای شناسایی خشک سالی بوده که قادرند انواع خشک سالی ها را به خوبی شناسایی کنند. همچنین شاخص NDVI با توجه به حساسیت نسبتاً خوبی که برای شناسایی خشک سالی دارد، قادر است کاهش پوشش گیاهی در سال های خشک سالی را نشان دهد. در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد که استان آذربایجان غربی در معرض خطر خشک سالی است.
بررسی تاثیر جانمایی کاربری های عمده جاذب سفر در پیرامون مبادی ورودی-خروجی میادین شهری بر بروز تصادفات شهر مهریز در استان یزد
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه نقش کاربری اراضی بر ترافیک شهری برای همگان اثبات شده است. ایجاد هر نوع کاربری، باعث تولید و جذب سفر خواهد شد. در توسعه کاربری ها، راه دسترسی و پارکینگ می بایست به نحوی تامین گردد که ورود و خروج با کمترین تاثیر منفی بر شبکه ترافیک، میسر گردد. این مقاله بر آن است که تاثیر کاربری های واقع در پیرامون میادین شهری را بر جریان ترافیک و نرخ تصادفات بررسی نماید.روش بررسی: روش تحقیق این پژوهش، توصیفی-تحلیلی، ماهیت آن کاربردی و گردآوری داده ها به صورت اسنادی و پیمایشی است. ابتدا تصادفات اتفاق افتاده در بازه زمانی معین، از پلیس راهور شهرستان اخذ گردید. سپس میادین با بیشینه نرخ تصادف، به عنوان نمونه آماری در سطح شهر مهریز انتخاب شدند. مختصات محل برخوردهای اطراف آن دو میدان، از فرم های بایگانی شده کارشناسی تصادفات پلیس راهور اخذ، سپس در نرم افزار گوگل ارث، بارگذاری شدند و سرانجام با بررسی های میدانی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که عمده نقاط برخورد و تداخلی در محدوده پارکینگ حاشیه ای کاربریهای تجاری-خدماتی و دارای حوزه نفوذ از کل شهر اتفاق افتاده است که حتی حداقل مساحت پارکینگ مورد نیازی که طرح تفصیلی مصوب این شهر تعیین نموده است را تامین ننموده اند. بنابراین برای هرگونه درخواست ایجاد، توسعه یا تغییر کاربری می بایست ضمن بررسی رعایت اصول و ضوابط تعیین شده، بررسی عارضه سنجی ترافیکی نیز انجام پذیرد.
تأثیرکاربرد و قابلیت فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه شهری دانش بنیان درکلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۴۰۵-۳۸۸
حوزههای تخصصی:
در عصر دانش، پیشرفت سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات عنصر اصلی پاسخگویی به بحران های روزافزون محیطی و اجتماعی - اقتصادی شهری تلقی می شود و شهرهای دانش بنیان با استفاده از آن در بهبود کیفیت زندگی شهروندان و کارایی خدمات در راستای توسعه پایدار شهری پیش می تازند. در این پژوهش، قابلیت و کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه شهری دانش بنیان هدف بررسی قرار گرفته است. داده-های مورد تحلیل به طریق پیمایشی و از نمونه خبرگان به تعداد 66 نفر بنا به اشباع نظری که متشکل از کارشناسان معاونت شهرسازی مناطق 22 گانه شهرداری تهران بوده اند، گردآوری شده است. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری و رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SmartPLS3 استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان دادند که میانگین متغیرهای کاربرد و قابلیت فناوری اطلاعات و ارتباطات و توسعه شهری دانش بنیان تهران، همراه با تمام مؤلفه های آن بر اساس طیف 5 سطحی لیکرت که در دامنه امتیازات از 1 تا 5 کمی سازی شده اند، در دامنه 51/2 تا 5/3 قرار داشته و بنابراین وضعیتی نیمه پایدار دارند. همچنین تأثیر کاربرد و قابلیت فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه شهری دانش بنیان دارای ضریب معناداری بزرگ تر از 96/1 بوده و از این رو، مسیر برای مدل اصلی پژوهش مورد تأیید قرار دارد. نتیجه این که بهره گیری از کاربرد و قابلیت سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه بخش های فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند راه حلی برای رفع محدودیت های توسعه شهری دانش بنیان در کلان شهر تهران باشد
فراتحلیل کیفی پژوهش های مرتبط با مناسبات هیدروپلیتیک ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آب، منبعی راهبردی و کمیاب است که طی سال های اخیر متاثر از متغیرهای مختلف ملی و فراملی به شدت محدود شده و حوزه های امنیت، ثبات، توسعه و رفاه در کشورها را به شدت متاثر ساخته است. اثرگذاری بالای آب در حوزه های یاد شده آب را در کانون سیاست خارجی و مناسبات هیدروپلیتیک بسیاری از کشورها از جمله جنوب باختری آسیا قرار داده است. در سال های اخیر، به رغمِ طرحِ مسئلهِ بحرانِ آب و نقش آن در مناسبات دو کشور ایران و عراق در محافل علمی، سیاسی و رسانه ای، همچنان ابعاد این مسئله ناشناخته مانده و تفسیرهای متفاوتی از آن به دست داده اند. پژوهش حاضر که ماهیت کاریردی دارد و درون دادهای مورد نیاز آن به روش کتابخانه ای گرداوری شده با هدف دستیابی به شناختی کیفی درباره ابعاد و زوایای مناسبات هیدروپلیتیک ایران و عراق، بر آن است که افزون بر مشخص کردن ویژگی های محتوایی و روش شناختی، خلاهای پژوهشی موجود در این زمینه را با روش فراتحلیل کیفی شناسایی کند. این پژوهش با بهره گیری از روش فراتحلیل کیفی، 34 پژوهش انجام شده در بازه زمانی 1402- 1384 در قالب مقالات علمی-پژوهشی داخلی، پایان نامه و مقالات موجود در فصلنامه های معتبر بین المللی را بررسی کرده است. نتایج پژوهش نشان داد که مطالعه جامعی انجام نشده است که ابعاد گوناگون مناسبات هیدروپلیتیک ایران و عراق را بررسی و واکاوی کرده باشد. در این خصوص نبود داده های دقیق و واقعی و ضعف مبانی نظری-معرفتی پژوهش از کاستی های پژوهش های انجام شده در زمینه مناسبات دو کشور است.
بررسی تاثیر موقعیت قرارگیری ساختمان، نسبت به ساختمانهای مجاور و گذر، بر میزان مصرف انرژی(نمونه موردی : ساختمانهای مسکونی متداول در تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۲۰۹-۱۹۴
حوزههای تخصصی:
ساختمان ها یکی از ارکان اصلی توسعه کشورها هستند که بخش زیادی از انرژی را مصرف می کنند. سهم این بخش از مصرف انرژی، بطور میانگین، 30-50 درصد می باشد. همچنین در کشور ما بر پایه ترازنامه انرژی سال های اخیر، حدود 33درصد از انرژی تولید شده مربوط به بخش خانگی، تجاری و عمومی می-شود. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر موقعیت قرار گیری ساختمان نسبت به ساختمان های مجاور وگذر، بر میزان مصرف انرژی آن است. محدوده تحقیق، ساختمان های مسکونی4 و 5 طبقه متداول در منطقه 5 شهر تهران و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده های سازمانی و میدانی بوده است با انتخاب 6 بلوک مسکونی مشابه و در موقعیت های نورگیری متفاوت، داده های مختلف گردآوری شد. این 6 بلوک از لحاظ مساحت زمین، مساحت زیربنا، تعداد طبقات، سیستم های گرمایشی و سرمایشی و سایر مشخصات، کاملاً همانند هم بوده و تنها تفاوت آنها، موقعیت قرارگیری آنها در یک گذر است. سپس با استفاده از شبیه سازی در نرم افزار دیزاین بیلدر، میزان مصرف انرژی آنها محاسبه و مقایسه شد. نتایج حاکی از آن است که، میانگین مصرف با دقت 98 درصد، بلوک های شمالی، 7 261 ، بلوک های جنوبی، 11 247 ، کل بلوک ها، 5 254 ، کیلووات ساعت بر متر مربع در سال، یعنی حدود 3 برابر ساختمان ایده آل است. بلوک های شمالی، حدود 5 درصد بیشتر از بلوک های جنوبی، انرژی مصرف می کنند. بلوکی که از 3 جبهه شمال، جنوب و غرب نور می گیرد، حدود 11 درصد ، بیشتر از میانگین و بلوکی که از 2جبهه شمال و جنوب نور می گیرد، حدود 5درصد، کمتراز میانگین، مصرف دارند. بلوکهای شمالی، برچسب انرژی D، بلوکهای جنوبی، به جز بلوک انتهایی که از سه جبهه شمال و جنوب و غرب نور می گیرد، بر چسب انرژی C می گیرند. نتیجه آنکه بلوکهای جنوبی، عموماً عملکرد بهتری در خصوص مصرف انرژی دارند.
طبقه بندی تیپ های هوایی ایران بر مبنای روش ووس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت تیپ های هوای روزانه هر مکانی در شناخت اقلیم طولانی مدت آن نقش مؤثری دارد. در این پژوهش بر اساس روش طبقه بندی ووس با رویکرد اقلیم شناسی ترکیبی از متغیرهای مقادیر حداقل، میانگین، حداکثر دما و میزان ابرناکی و بارش روزانه در 39 ایستگاه سینوپتیک که پراکندگی مناسبی در کشور داشته ونیز آمار کاملی داشتند، طی دوره زمانی 2021-1985 استفاده و تیپ های هوایی با تکنیک کدگذاری شناسایی شد. بررسی ها مشخص نمود که تیپ های اصلی دمایی کشور عمدتاً بین تیپ های داغ تا گرم قرار داشته و ضمناً کدهای فرعی نیز بیشتر در دامنه بین ابرناکی کم تا متوسط و بدون بارش را شامل می شود. سپس با استفاده از روش خوشه بندی وارد، 3 گروه اقلیمی شناسایی شد. ویژگی های جغرافیایی هر محل همچون موقعیت، ارتفاع، دوری و نزدیکی به دریا، مشخصات سینوپتیکی بر اساس میزان تأثیرگذاری شان، مهم ترین تأثیر را در تفکیک منطقه ای گروه ها از هم در کشور دارند. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند در تعین تقویم آب و هوایی هر منطقه طی دوره های زمانی مختلف درزمینه های متعدد کشاورزی، گردشگری و غیره مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیلی بر زمینه های کالبدی جرم خیزی فضاهای شهری و ارائه راهکارهای طراحی پیشگیرانه، مورد پژوهی: خیابان انقلاب تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین رویکردها در جهت افزایش امنیت، پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی است که بر طراحی شهری تمرکز دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی شرایط محیطی دقیق مؤثر در ایجاد رفتارهای آنومیک و مجرمانه در خیابان انقلاب تهران و ارائه راهکارهای طراحانه جهت کاهش آن ها در این مکان می باشد. در مطالعه پیش رو، برای رسیدن به هدف پژوهش از روشی ترکیبی استفاده شده است. بدین منظور، در بخش اول با استفاده از روش مکان سنجی (شامل برداشت میدانی و همچنین تهیه و تکمیل چک لیست کارشناسان و چک لیست جامع)، شرایط محیطی محدوده موردمطالعه در قالب مجموعه مؤلفه های شرایط جرم خیزی دسته بندی شده و راهکارهایی برای کاهش جرم در خیابان انقلاب تهران ارائه گردید. در بخش دوم این پژوهش و به منظور اولویت دهی به راهکارها و انتخاب راهکار بهینه برای جلوگیری از وقوع جرم و کاهش آن در محدوده موردمطالعه، از روش تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده گردید. بر اساس نتایج پژوهش، آلودگی های محیطی، آلودگی های دیداری، ازدحام و مسئله نور و روشنایی استاندارد در شب، مهم ترین عوامل محیطی رفتارهای آنومیک و مجرمانه در خیابان انقلاب تهران می باشند. همچنین، بهینه ترین راهکارها برای کاهش جرم و افزایش امنیت در محدوده موردمطالعه عبارت اند از: حذف مبلمان ها و عناصر الحاق شده به مسیر پیاده، تعریف خوانای فعالیت ها و کاربری ها در نقاط گنگ فضا، ایجاد نشانه و عناصر شاخص در طول مسیر، محدود کردن تبلیغات و ایجاد روشنایی استاندارد در طول شب برای انجام فعالیت. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد، تغییرات جزئی در محیط می تواند اثرات بزرگی بر کاهش جرم و افزایش امنیت داشته باشد.
تحلیل پیشران های پایداری اکولوژیکی شهرهای ساحلی با رویکرد تطبیقی؛ مطالعه موردی: شهرهای ماهشهر، هندیجان، گناوه، بوشهر و عسلویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
67 - 104
حوزههای تخصصی:
مناطق ساحلی با ارائه خدمات اکوسیستمی متعدد، به عنوان فعال ترین مناطق کره زمین شناخته می شوند و در سال های اخیر با بیشترین تمرکز فعالیت های انسانی و رشد اقتصادی روبرو شده اند. فرآیند متابولیسم شهری در این مناطق، سبب بهره برداری از منابع بیش از توان اکولوژیکی شده است و درنتیجه آن پایداری این مناطق با چالش جدی مواجه شده است. هدف این مطالعه، شناسایی پیشران های پایداری اکولوژیکی در شهرهای ساحلی خلیج فارس با رویکرد کیفی و به روش توصیفی- تحلیلی است. بدین منظور از روش تحلیل عاملی اکتشافی در محیط نرم افزار «SPSS» برای شناسایی پیشران های پایداری اکولوژیکی شهرهای ساحلی و از روش های تصمیم گیری چندشاخصه «SWARA» و «MABAC» به ترتیب برای وزن دهی و تعیین اهمیت نسبی پیشران ها و رتبه بندی شهرهای ساحلی بر اساس این پیشران ها استفاده شد. جامعه آماری در مرحله نخست شامل متخصصان و صاحب نظران فعال در مدیریت شهرهای ساحلی و مراکز علمی مرتبط نظیر: شهرداری ها، سازمان اقیانوس شناسی، اداره بنادر، پژوهشکده های دانشگاه خلیج فارس و ... بوده است. در مراحل دوم و سوم نیز جامعه آماری شامل گروه کارشناسان است که از بین جامعه آماری مرحله نخست انتخاب شده اند. بر اساس نتایج و همبستگی درونی بین متغیرها، تعداد 10 عامل به عنوان پیشران های پایداری اکولوژیکی شهرهای ساحلی بر اساس روابط همبستگی بین متغیرهای مورد پژوهش شناسایی شد که پس از نام گذاری، شامل: پیشران های "مدیریت شهری پایدار"، "حکمرانی سواحل"، "اقدامات حفاظتی"، "پیامدهای متابولیسم شهر" و ... هستند. همچنین بر اساس نتایج پیشران های "حکمرانی سواحل"، "مدیریت شهری پایدار"، "توسعه اقتصادی" به ترتیب با وزن های 0.41، 0.23 و 0.13 بیشترین اهمیت و پیشران های "عوامل محیطی" و "توسعه آگاهی های شهروندی" به ترتیب با وزن های 0.2 و 0.1 کمترین اهمیت را دارند. نتایج مقایسه تطبیقی شهرهای ساحلی مورد مطالعه نشان داد که شهرهای بوشهر و ماهشهر به ترتیب با وزن های0.350 و 0.151 بیشترین پایداری نسبی و شهرهای گناوه و هندیجان با وزن0.071- و 0.0191- کمترین پایداری نسبی را دارند.
تحلیل احساسات کاربرانِ پارک های شهری مبتنی بر داده های فضای مجازی؛ با بهره گیری از روش های مدل گرا و غیرمدل گرا، مطالعه موردی: پارک ملت تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان انواع فضاهای شهری، فضاهای سبز شهری و پارک ها، به عنوان تنفس گاه های شهر، عرصه هایی سرسبز و آرامش بخش هستند و، به عنوان بستر فضایی پژوهش انتخاب شده اند. بنابراین این مقاله، با هدف تحلیل احساسات کاربران از پارک ملت تهران، در قالب پژوهشی تحلیلی و مبتنی بر روش کمی (رویکرد یادگیری ماشین نظارت شده و مبتنی بر لغت) است. داده ها پس از پیش پردازش و برچسب گذاری، با دو روش: مدل گرا و غیرمدل گرا، بررسی و تحلیل احساسات با زبان برنامه نویسی پایتون، انجام شده است. مقایسه این دو روش نشان داد که از میان الگوریتم های یادگیری ماشین، ایکس. جی.بوست با بیشترین دقت (87%)، کی-نزدیکترین همسایه و ماشین بردار پشتیبان با دقت کمتر، قابلیت پیش بینی احساسات در فضاهای سبز را دارند. روش لغوی (استفاده از فرهنگ لغت ویدر) در مقایسه با یادگیری ماشین، قابلیت پیش بینی کمتری دارد. در نهایت مدل یادگیری گروهی از نوع پشته سازی که برای بالا بردن دقت مدل استفاده شده که بر اساس نتایج ماتریس درهم آمیختگی (96%) قابلیت پیش بینی احساسات را دارد. بنابراین با بهره گیری از روش مبتنی بر داده های فضای مجازی، می توان، به پیش بینی احساسات کاربران سایر فضاهای سبز شهری با سرعت و دقت بالا در شهر تهران دست یافت.
Water Crisis and Education: The Role of Moral Norms and Perceived Behavioral Control in Students' Water Consumption Behavior(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Among different social sectors, students are one of the most important social groups targeted by environmental education. The purpose of this study is to investigate the social factors affecting students' water consumption behavior. The basic research questions were: 1. What is the water consumption level of students? 2. What are the social factors affecting students' water consumption behavior? In terms of methodology, the present research was conducted using a survey method at the first secondary level in girls' schools in Babol city, Mazandaran province, during the spring of 2024. One hundred students were selected as the statistical sample, and a questionnaire was used to collect the required data. The data obtained from the research were described and analyzed using SPSS. The findings of the study showed that the average water consumption behavior of students is at a moderate level. Spearman's correlation analysis confirmed a statistical relationship between the number of family members and water consumption behavior. According to the results of the ANOVA test, there was no significant difference in water consumption behavior based on educational level. The results, based on regression coefficients, showed that perceived moral norms and behavioral control have the greatest impact on students' water consumption behavior. Based on the findings, suggestions were made to strengthen moral norms and increase awareness of the consequences.
امکان سنجی کشت محصول عدس با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره (مطالعه موردی: حوضه آبریز قره سو استان اردبیل)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
338 - 353
حوزههای تخصصی:
عدس منبع عمده پروتئین در تغذیه انسان و دام است و نقش مهم در حاصلخیزی خاک، کاهش علف های هرز در تناوب کشت با محصولات زراعی ایفا می کند. هدف از این تحقیق امکان سنجی کشت محصول عدس در حوضه آبریز قره سو استان اردبیل با استفاده روش های چند معیاره AHP, EDAS and WLC ) ( است. در این پژوهش از داده های؛ بارندگی سالانه، بارندگی جوانه زنی، بارندگی گل دهی، بارندگی زمستانه، دمای طول دوره رشد، دمای جوانه زنی، دمای گل دهی، ده ایستگاه سینوپتیک و هواشناسی در طول سی سال (1371 تا 1400) و همچنین از نقشه های ارتفاع از سطح دریا، شیب زمین و عمق خاک استفاده گردید. برای تعیین وزن معیارها و گزینه ها از روش های چندمعیاره AHP, EDAS and WLC استفاده شد. با استفاده روش ترکیب خطی وزنی در محیط GIS لایه های اطلاعاتی با همدیگر تلفیق شدند و نقشه نهایی کشت محصول عدس در چهار کلاس؛ خیلی مناسب حدود 23 درصد، مناسب حدود 32 درصد، کمی مناسب حدود 28 درصد و نامناسب 17 درصد طبقه بندی شدند. درروش تحلیل آیداس ایستگاه های؛ لای، سرعین، نیر و هیر و همچنین با روش AHP ایستگاه های؛ دوست بیگلو، اردبیل، هیر و سامیان گزینه های مناسب برای محدوده کشت عدس انتخاب شدند. نتایج ارزیابی معیارهای موردمطالعه با روش AHP نشان داد که ارتفاع با 237/0، شیب زمین با 185/0، بارش زمستانه با 126/0 و بارش سالانه با 099/0 امتیاز، مهم ترین عامل های مؤثر درکشت عدس در این حوضه می باشند.
واکاوی زمینه گرایی و ارائه الگوی استراتژی در معماری مسکن مهر استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۵
195 - 216
حوزههای تخصصی:
زمینه گرایی در معماری، رویکردی است که به دنبال سازگاری ساختمان ها با بناهای همجوار و ایجاد زمینه سازگاری با ساختمان های آینده است؛ بنابراین توجه به آن می تواند سطح کیفیت و رضایت محیط زندگی ساکنان را ارتقا بخشد. مسئله ای که در اینجا مطرح است این است که به چه میزان قوانین معماری زمینه گرا در ساختمان های مسکن اجتماعی، به ویژه در پروژه های مسکن مهر، رعایت شده اند؟ همچنین میزان موفقیت طرح های مسکن مهر از منظر معماری در ایجاد حس رضایتمندی میان ساکنین، باید مورد ارزیابی قرارگیرد. پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی استراتژی های زمینه گرایی در معماری مسکن اجتماعی (مسکن مهر) در استان ایلام به روش ترکیبی (کیفی و کمی) انجام شده است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، کتابخانه ای و میدانی با استفاده از ابزار مصاحبه و پرسش نامه است. در بخش کیفی، با کارشناسان معماری و طراحی شهری به روش «گلوله برفی» مصاحبه انجام شد که با 12 نفر به اشباع نظری رسید. همچنین از روش تحلیل تم برای تجزیه وتحلیل داده های کیفی استفاده شد. در بخش کمی، پرسش نامه ای به کمک مفاهیم استخراج شده در بخش کیفی، طراحی و سپس با تأیید روایی و پایایی آن بین 384 نفر از ساکنان مجتمع های مسکونی مسکن مهر استان ایلام به روش نمونه گیری طبقه ای توزیع شد. تجزیه وتحلیل داده های کیفی حاکی از استخراج 76 کدگزینشی، 25 تم فرعی و 4 تم اصلی بود. یافته های کمی نشان داد که عوامل کالبدی، تاریخی، اجتماعی– فرهنگی و طبیعی به عنوان استراتژی های معماری زمینه گرا در مسکن مهر استان ایلام تعیین شدند. از بین استراتژی های تدوین شده، استراتژی طبیعی با میانگین رتبه (87/2) دارای بیشترین میزان اهمیت و استراتژی تاریخی با میانگین رتبه (12/2) دارای کمترین اهمیت بودند.
رویکرد ترکیبی به سیستم اطلاعات مکانی برای اولویت بندی توسعه خطوط اتوبوس سریع السیر با استفاده از مدل آنتروپی شانون و کوپراس با تأکید بر مفاهیم عدالت فضایی تا افق 1410 (نمونه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سنجش از دور و GIS ایران سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
129 - 150
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: رشد سریع جمعیت شهری در چند دهه اخیر و نارسایی مدیریت شهری در پاسخگویی به نیاز شهروندان یکپارچگی شهری را دستخوش تغییر کرده است؛ برای رفع چالش ها و مشکلات ناشی از ازهم گسیختگی شهر، مفهوم «عدالت فضایی» با هدف کاهش نابرابری های فضایی، وارد مباحث برنامه ریزی شهری شد. درواقع، بین نابرابری فضایی، توزیع ناعادلانه خدمات و مشکلات زیست محیطی و کالبدی در سطح شهر، همواره رابطه ای چرخشی وجود دارد و همین به اهمیت یافتن موضوعی همچون توزیع خدمات در سطح شهر، به ویژه در کشورهای درحال توسعه، منجر شده است. در ایران نیز، به تبع تحولات جهانی و با توجه به سیاست های کلان کشور و شعار عدالت، به منزله اصل محوری هرگونه توسعه، بحث عدالت فضایی در حوزه مطالعات شهری مورد توجه قرارگرفته است. با توجه به اینکه حمل و نقل عمومی و رفت وآمد آسان در شهر از جنبه های اصلی حیات شهری است، برخورداری از سیستم حمل ونقل کامل، منظم و گسترده از نیازهای اولیه شهر محسوب می شود. به عبارت دیگر، توسعه و ایجاد حمل و نقل عمومی منطبق بر معیارهای عدالت فضایی می تواند، علاوه بر بهبود و اصلاح سیستم حمل و نقل عمومی، نقش بسزایی در دسترسی مناسب شهروندان به مراکز خدماتی شهر داشته باشد؛ چراکه ضمن نیاز نداشتن به توسعه مراکز خدماتی در کل شهر، امکان دسترسی آسان و سریع شهروندان را به این مراکز فراهم می کند. در این راستا، توزیع و پراکنش خدمات حمل ونقل عمومی ازجمله موضوعاتی است که در حوزه عدالت فضایی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. به دیگرسخن، به دلیل مشکلات متعدد، ازجمله نبودِ زمین مناسب و کافی در سطح شهر، کمبود اعتبارات مالی در ایجاد مراکز جدید خدماتی و برگشت نداشتن هزینه های تأسیس، نبودِ زیرساخت های تأسیساتی و مسائلی از این دست، احداث مراکز خدماتی در تمامی سطح شهر منطقی نیست. از سوی دیگر وجود شبکه حمل ونقل ناکارآمد و دسترسی نداشتن مناسب شهروندان به خدمات، علاوه بر از بین بردن عدالت فضایی، به نارسایی مدیریت خدمات شهری منجر می شود. در این راستا، توسعه زیرساخت های مناسب در حوزه حمل ونقل عمومی یکی از راهکارهای اساسی است.
مواد و روش ها: شهر اصفهان در جایگاه سومین کلان شهر ایران، با افزایش تمرکز جمعیت و توسعه فیزیکی در سال های اخیر، با مشکلات متعددی مانند افزایش سفرهای درون شهری، کاهش کیفیت زندگی، افزایش آلودگی های زیست محیطی و بر هم خوردن عدالت فضایی مواجه شده است. ارزیابی وضعیت حمل ونقل عمومی، به منزله عنصر ساختاردهنده شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر از مواردی است که می تواند در حل این مسائل مؤثر باشد. ازدیگرسو نتایج مطالعات جامع حمل ونقل شهر اصفهان حاکی از آن است که به منظور دسترسی متوازن شهروندان به خطوط حمل ونقل عمومی، ایجاد 21 خط اتوبوس سریع السیر پیشنهاد شده است. بنابراین هدف این مطالعه اولویت بندی توسعه خطوط اتوبوس سریع السیر، با ترکیب مدل آنتروپی شانون و کوپراس، با تأکید بر مفاهیم عدالت فضایی تا افق 1410 است. وجه تمایز تحقیق حاضر تلفیق سیستم اطلاعات جغرافیایی با شاخص های عدالت مکانی، به منظور اولویت بندی خطوط اتوبوس سریع السیر با هدف اجراست.
نتایج و بحث: ازاین رو، در گام نخست، وضعیت خطوط اتوبوس سریع السیر در شاخص های نفوذپذیری، مجاورت و دسترسی پذیری محاسبه شد و ضریب جینی و منحنی لورنز وضعیت فعلی به دست آمد. در گام دوم، با محاسبه ضریب جینی هریک از خطوط پیشنهادی، به صورت جداگانه، و مقایسه با مقدار فعلی، میزان اثرگذاری خطوط پیشنهادی ارزیابی شد. سپس اهمیت معیارهای مورد نظر، به روش آنتروپی شانون، وزن دهی شد که به ترتیب، سه معیار مجاورت، نفوذپذیری و دسترسی اولویت 1 تا 3 به منظور وزن دهی شاخص ها مشخص گردید. در پایان، با استفاده از روش کوپراس، 21 خط اتوبوس پیشنهادی با هدف توسعه تا افق 1410، اولویت بندی شدند.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد، اگرچه خط پایانه آیت الله غفاری به انتهای شیخ صدوق با طول 9/14 کیلومتر، درزمره خطوط با طول متوسط است، با در نظر گرفتن سایر معیارها باید اجرای آن را در اولویت قرار داد.
کلیدواژه: عدالت فضایی، حمل و نقل عمومی، آنتروپی شانون، کوپراس، منحنی لورنز.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی بازاریابی مقصد گردشگری مبتنی بر فنّاوری های الکترونیک نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی بازاریابی مقصد گردشگری مبتنی بر فنّاوری های الکترونیک نوین انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، بنیادی و از نظر شیوه گردآوری داده ها پژوهشی توصیفی (غیرآزمایشی) است که با روش پیمایش مقطعی انجام شد. برای نیل به هدف از طرح پژوهش آمیخته اکتشافی استفاده شد. جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل نخبگان صنعت گردشگری است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و پس از 24 مصاحبه، اشباع نظری به دست آمد. جامعه آماری بخشی کمّی شامل گردشگران جزیره کیش است که حجم نمونه با فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی، از روش تحلیل مضمون با نرم افزار MaxQDA استفاده شد. در بخش کمّی نیز از روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart PLS و SPSS استفاده شد. براساس یافته های پژوهش، مشخص شد شرایط سیاسی اقتصادی، حمایت و پشتیبانی حکومتی و شرایط فرهنگی اجتماعی بر فنّاوری های الکترونیکی نوین و تحول دیجیتال تأثیر می گذارند. این عوامل بر روساخت ها و زیرساخت های گردشگری و توانمندسازی تأسیسات گردشگری اثر گذاشته و به آگاهی از برند مقصد، مدیریت تجربه گردشگران و بازاریابی چندحسی منجر می شوند. ازطریق بهبود آگاهی از برند مقصد، مدیریت تجربه گردشگران و بازاریابی چندحسی در نهایت دستیابی به بازاریابی مقصدهای گردشگری میسر می شود.
The Role of Economic Reforms in Consolidating Neopatrimonialism in Saudi Arabia from the Conflict Theory Point of View(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
258 - 279
حوزههای تخصصی:
This article employs the theoretical framework of the conflict school to examine the role of economic reforms in consolidating neopatrimonialism in Saudi Arabia. The central hypothesis of the article is that the recent initiatives of Mohammed bin Salman, particularly through the Vision 2030 document, aimed at adapting the Saudi political system to internal and external changes, maintaining stability and continuity of the regime, and centralizing power in his hands, have contributed to the consolidation of neopatrimonialism in the country. While these economic and social reforms ostensibly aim to modernize Saudi Arabia's economy and society, they effectively function as tools to reinforce traditional power structures and solidify the dominance of the Al Saud family, particularly Mohammed bin Salman himself. By analyzing available data and recent political-economic trends in Saudi Arabia, the article addresses the question of how economic reforms have contributed to the consolidation of neopatrimonialism and what implications this has for the country's power structure. The findings reveal that these reforms, while creating superficial changes in the economy and society, act as mechanisms to preserve and strengthen the patrimonial system and perpetuate the dominance of the ruling elite.
بررسی کارایی سیستم های سرمایش غیر فعال بومی در خانه های سنتی ایران: تحلیل کمی و کیفی در اقلیم های گرم و خشک
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سیستم های سرمایش غیرفعال بومی نقش مهمی در حفظ راحتی حرارتی در خانه های سنتی ایران، به ویژه در اقلیم های گرم و خشک، ایفا می کنند. هدف این مطالعه بررسی کارایی این سیستم ها از طریق تحلیل کمی و کیفی است تا بتوان نقاط قوت و ضعف آنها را شناسایی و راهکارهایی برای بهبود آنها ارائه داد. روش بررسی: این پژوهش به صورت تحلیل موردی در مناطق گرم و خشک ایران انجام شده است. داده های جمع آوری شده شامل مشاهدات میدانی، مصاحبه با ساکنین و مطالعات پیشین است. از روش های تحلیلی کمی و کیفی برای ارزیابی کارایی حرارتی و سایر جنبه های مرتبط با سیستم های سرمایش غیرفعال استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که سیستم های سرمایش غیرفعال بومی در خانه های سنتی اقلیم گرم و خشک توانایی تأمین آسایش حرارتی را دارند، اما نیاز به بهبودهایی دارند تا بتوانند با سیستم های مدرن رقابت کنند. استفاده گسترده از کولرهای تبخیری نشان می دهد که سیستم های غیرفعال باید کارآمدتر شوند. پیشنهاد می شود تحقیقات بیشتری برای بهینه سازی و بهبود کارایی این سیستم ها انجام شود تا بتوانند نقش مؤثرتری در تأمین آسایش حرارتی و کاهش مصرف انرژی ایفا کنند.دمای آسایش: نظرسنجی آسایش حرارتی دمای خنثی 28 درجه سانتی گراد و دامنه دمای آسایش بین 25 تا 30 درجه سانتی گراد را برای ساکنان خانه های بومی حیاط مرکزی در اقلیم گرم و خشک ایران تعیین کرد.توانایی سیستم های غیرفعال:خانه های بومی نمی توانند دمای آسایش را در طول یک روز گرم تابستانی تأمین کنند، مگر در زیرزمین ها. اما این ساختمان ها می توانند نیاز به سرمایش فضایی را با استفاده از تدابیر خنک کننده غیرفعال به حدی کاهش دهند که نیاز به سیستم های خنک کننده متعارف کمتر شود.پاسخگویی به اقلیم:ساختمان های سنتی به طور قابل توجهی به اقلیم پاسخگو هستند و می توانند به کاهش تقاضای برق اوج و جبران خنک کننده های مکانیکی کمک کنند.تنوع فضاها: تنوع فضاها در خانه های بومی امکان انتخاب و سازگاری بیشتر را برای ساکنان فراهم می کند.