فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۵٬۳۶۱ تا ۱۵٬۳۸۰ مورد از کل ۳۳٬۸۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مسائل مهم در بحث ترافیک، تسهیل و بهبود حمل ونقل است. در این زمینه اطلاعات مکانی از جمله محاسبه کوتاه ترین مسیر به دلیل کاهش هزینه های اقتصادی، اجتماعی، روانی و زیست محیطی از اهمیت بالایی برخوردار است. تاکنون معیارهای مختلفی برای یافتن کوتاه ترین مسیر مد نظر گرفته شده که از آن جمله می توان به مواردی چون مسافت، زمان سفر، راحتی مسیر و زیبایی مسیر اشاره کرد. البته عوامل دیگری چون ساختار فضایی و فرم شهر، ویژگی های فردی و اقتصادی و موارد بسیار دیگر در این زمینه موثر می باشد، از این رو این پژوهش باهدف بررسی سهم اثرگذاری عوامل مختلف فضایی، اقتصادی، زیرساختی و کیفیت وسایل حمل ونقل و مهم تر از همه عوامل ذهنی بر رفتار شهروندان در انتخاب یک مسیر شهری در شهر کرمانشاه انجام گرفته است. در این مقاله به طور اخص رفت وآمد ساکنین محله پاسبانان کرمانشاه به مرکز شهر مورد بررسی قرارگرفته شده است. محله مذکور ناحیه ای به مساحت 520/107 متر مربع را در بر می گیردکه با توجه به اطلاعات طرح های شهرسازی و طرح جامع حمل و نقل کرمانشاه با تراکم متوسط و قطعات میانگین 150 تا 250 متر مربع قرار گرفته است که دارای جمعیت 3864 نفر و حدود 1000 خانوار است.
تحلیل ژئومتری گنبدهای نمکی با استفاده از شاخص های ژئومورفولوژی نمونه مطالعه: گنبدهای نمکی منطقه لار فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استخراج شاخص های ژئومورفیکی با استفاده از مدل های ارتفاع رقومی در محیط GIS طی دو دهه گذشته، روشی سریع و دقیق در تحلیل لندفرم ها بوده است؛ به طوری که از این شاخص ها برای ارزیابی سریع فعالیت های تکتونیکی اخیر در ناحیه ای خاص استفاده شده است. در این مطالعه، زمین ساخت فعال گنبدهای نمکی جنوب شرقی زاگرس در منطقه لار فارس با اندازه گیری شاخص انتگرال هیپسومتری (Hi)، برافراشتگی (Bh)، شاخص دایره واری (Rc)، کشیدگی (Bs)، تراکم زهکشی (Dd)، نسبت انشعاب (Rb)، شاخص میانگین طول آبراهه درجه یک (LN1)، فرکانس آبراهه (Fs)، نسبت عرض به طول مخروط (W/L) و زاویه جاروب (S) ارزیابی شد. نخست با استفاده از مدل ارتفاعی رقومی، اطلاعات توپوگرافی منطقه پژوهش استخراج شد. پس از محاسبه شاخص ها در گنبدهای نمکی این نتیجه به دست آمد که بیشترین ضریب همبستگی بین پارامتر انتگرال هیپسومتری و مساحت گنبد است و این امر نشان می دهد شاخص هیپسومتری، شاخصی کارآمد برای طبقه بندی گنبدها ازنظر جوانی و پیری است. میانگین طول آبراهه درجه یک نیز، شاخصی مناسب برای تقسیم بندی گنبدها ازنظر جوانی و پیری است. شاخص تراکم زهکشی و نسبت انشعابات، فرکانس زهکشی، شاخص های مخروط افکنه های اطراف گنبدها نظیر زاویه جاروب، نسبت عرض به طول و شیب، رابطه معناداری با شاخص هیپسومتری ندارند؛ دلیل این امر، ساختار پیچیده گنبدهای نمکی و حرکت آنهاست.
بررسی راهبردهای ساختار زیست پذیری شهر ابرکوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشکلات زیست محیطی یکی از اساسی ترین مسائل شهرهای امروزی و حاصل تعارض و تقابل آنها با محیط طبیعی است؛ چرا که توسعه ی شهری ، ناگزیر با تسلّط ساختمان ها، صنایع و حمل و نقل و فعالیت های اقتصادی بر فضاهای طبیعی همراه است و این تسلّط به مرور زمان به شکل چیرگی شهر بر طبیعت تغییر یافته است و زمینه ساز آلودگی های گسترده شهری می شود. نتیجه ی این روند ، عدم تعادل و ناسازگاری میان انسان و طبیعت و به هم خوردن روابط اکوسیستم خواهد بود. شهر ابرکوه امروزه با مسائل زیست محیطی از جمله: وجود کاربری ها و فعالیت های ناسازگار و مزاحم در سطح شهر، نبود سیستم دفع فاضلاب شهری، وجود مرکز عظیم دفع زباله ها در شرق شهر و .... دست به گریبان است. در این میان یکی از مباحث مورد توجه در پایداری شهری ، زیست پذیری است. زیست پذیری، به یک سیستم شهری که در آن به سلامت اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و روانی همه ساکنانش توجه شده است، اطلاق می شود.
ارزیابی عملکرد الگوریتم های آماری لجستیکی و ناپارامتریکی به منظور مدیریت مناطق حساس به حرکات توده ای در حوضه آبریز گویجه بل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی مناطق مستعد حرکات توده ای ازجمله زمین لغزش از طریق مدل سازی خطر با مدل های مناسب و کارا، یکی از اقدامات اساسی در کاهش خسارت احتمالی و مدیریت خطر است. زمین لغزش به عنوان یکی از انواع حرکات توده ای، فرایند پیچیده ای است که تحت تأثیر پارامترهای داخلی و خارجی روی می دهد که شناخت این پارامترها و میزان تأثیرشان در وقوع مخاطرات و استفاده از ابزاری مناسب برای کمی سازی، برنامه ریزان و مدیران را در برنامه ریزی های توسعه و مدیریت بهینه منطقه به ویژه مناطق کوهستانی در مقیاس های منطقه ای و محلی یاری می کند. هدف از مطالعه حاضر بررسی وقوع بالقوه زمین لغزش در حوضه گویجه بل با استفاده از مدل های رگرسیون لجستیک و شبکه عصبی مصنوعی با الگوریتم پرسپترون چند لایه به منظور شناخت مناطق حساس به وقوع پدیده مذکور می باشد. برای مدلسازی از ۹ پارامتر مستقل اعم از لایه بارش، لیتولوژی، پوشش و کاربری اراضی، ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از شبکه زهکشی، فاصله از گسل و فاصله از جاده استفاده گردید. بعد از استانداردسازی فازی هر یک از پارامترها، نه فاکتور به عنوان متغیر مستقل و زمین لغزش های رخ داده نیز به صورت یک لایه باینری و به عنوان متغیر وابسته برای مدل رگرسیون لجستیک؛ همچنین فاکتورهای استاندارد شده به عنوان نرون های ورودی و زمین لغزش های رخ داده به عنوان آموزش دهنده مدل شبکه عصبی مصنوعی با الگوریتم پرسپترون چند لایه معرفی گردید. نتیجه اعتبارسنجی ROC نشان می دهد مساحت زیر منحنی در مدل شبکه عصبی مصنوعی بیشتر از مدل رگرسیون لجستیک بوده است و دقت برابر با ۹۱/۰ را نسبت به رگرسیون لجستیک با دقت ۸۹/۰ نشان می دهد. همچنین ۹ درصد از مساحت منطقه مورد مطالعه در پهنه های خطر زیاد و بسیار زیاد و ۵/۹ درصد جزو پهنه های خطر متوسط می باشد. پهنه های خطر متوسط می توانند با سومدیریت و ساخت و سازهای عوارض انسانی ازجمله جاده تحت تأثیر قرار گرفته و به پهنه های خطر زیاد و بسیار زیاد تبدیل گردند.
تبیین راهبردی جایگاه ایران در ساختار ژئوپلیتیکی جدید خاورمیانه از ۲۰۱۱تا۲۰۲۰(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با توجه به جایگاه منحصر به فرد جمهوری اسلامی ایران به تبیین راهبردی جایگاه ایران درساختار ژئوپلتییکی جدید خاورمیانه پرداخته است و به منظور تحلیل یافته های تحقیق از روش توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی – توسعه ای بهره برده است. جامعه آماری تحقیق حاضر از کلیه کارشناسان حوزه های علوم نظامی و جغرافیای سیاسی تشکیل شده است که حجم نمونه آن تعداد 35 نفر تخمین زده شد. به منظور تحلیل یافته های تحقیق نیز از طریق مدل آزمون بینومال تست و میانگین در نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج نشان داد کاهش تنش ها و واگرایی های منطقه ای و افزایش نفوذ سیاسی، فرهنگی و مذهبی از جمله مهمترین راهبردهای جمهوری اسلامی ایران در ساختار ژئوپلیتیکی نوین خاورمیانه خواهد بود و گسترش گروهک های تروریستی، تغییر رویکرد کشورهای منطقه در قبال تحریم های آمریکا، افزایش نفوذ آمریکا در مرزهای ایران و افزایش نزدیکی روابط اسرائیل و عربستان از جمله مهمترین چالش های فراروی جمهوری اسلامی ایران در در ساختار ژئوپلیتیکی جدید خاورمیانه است.
ظرفیت سنجی گردشگری روستایی و نقش آن در توسعه فضایی و اقتصادی نواحی ییلاقی مورد: بخش مرکزی شهرستان دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری می تواند زمینه مناسبی را برای سرمایه گذاری در نواحی روستایی فراهم سازد و فرصتی را در اختیار کشورهای کمتر توسعه یافته برای تحریک رشد اقتصادی خود در راستای افزایش تولید و ایجاد فرصت های شغلی قرار دهد. هدف کلی پژوهش حاضر بررسی ظرفیت توسعه گردشگری روستاهای کوهستانی شهرستان دماوند در نزدیکی کلان شهر تهران می باشد. این تحقیق به صورت کاربردی بوده و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی و میدانی است. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستایی ساکن در دوازده روستای شهرستان دماوند است که براساس سرشماری سال 1395 دارای 14024 نفر جمعیت و 3600 خانوار می باشند. پس از شناسایی و طراحی شاخص پرسشنامه ای تنظیم شد که با استفاده از فرمول کوکران، 290 نفر از روستاییان بهعنوان جامعه نمونه انتخاب شدند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده/سیستماتیک، پرسشنامه ها بین آنها توزیع گردید و در نهایت با استفاده از آزمون فریدمن و تحلیل خوشه ای در محیط نرم افزاری SPSS، داده ها مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فریدمن برای ظرفیت سنجی توسعه گردشگری با یکدیگر تفاوت معنادار در سطح اطمینان 99 درصد را تبیین می کنند. همچنین برای چالش های توسعه گردشگری تفاوت معنادار و 95 درصدی بین شاخص های بررسی شده مشاهده می گردد. نتایج حاصل از تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی، فاصله اقلیدوسی هر روستا نسبت به روستای دیگر را مقایسه می کند و براین اساس شباهت ها و تفاوت های روستاها تبیین می شوند. فرایند خوشه بندی در یازده مرحله انجام شده و روستاهای مورد مطالعه از نظر میزان ظرفیت گردشگری به چهار دسته طبقه بندی شدند. روستاهای خوشه اول (مومج، جابان و آینه ورزان) و خوشه دوم (سربندان، زان، سیدآباد، هویر، دهنار و شلمبه) به ترتیب بیشترین ظرفیت توسعه گردشگری را دارا هستند و روستاهای خوشه سوم (وادان) و خوشه چهارم (سرخده و هاشمک) اگرچه دارای جاذبه های گردشگری هستند، اما در مقایسه با دیگر روستاها از ظرفیت توسعه گردشگری پایین تری برخوردارند. روستاهای مورد مطالعه از نظر میزان چالش های توسعه گردشگری نیز به چهار دسته طبقه بندی شدند. روستاهای خوشه اول (مومج) و خوشه دوم (جابان، سربندان، وادان، زان، آینه ورزان، سیدآباد و دهنار) به ترتیب بیشترین چالش های توسعه گردشگری را دارا هستند. اما روستاهای خوشه سوم (هویر و شلمبه) و خوشه چهارم (سرخده و هاشمک) از چالش کمتری برخوردارند.
الگوی شایستگی راهبران آموزشی تربیتی مدارس روستایی و عشایری ابتدایی وزارت آموزش و پرورش مبتنی بر مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل نهادینه نشدن جایگاه و مفهوم راهبری در سیاست گذاری های آموزشی، با «قلت دانش محتوایی و موضوعی» در این حوزه روبرو هستیم. این وضعیت خود را در فهم درست ماهیت امکانات راهبری نشان داده است. به دلیل سستی نقش و جایگاه، راهبران در یک وضعیتی قرارگرفته اند که تلقی از آن ها را به مدیر و یا بازرس فروکاسته است به منظور غلبه بر گسست های ناشی از این وضعیت مطالعه ی حاضر باهدف شناسایی شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدهای مرتبط با طراحی شایستگی های راهبران انجام گرفته است. جامعه موردمطالعه، راهبران آموزشی تربیتی کشور هست نمونه گیری، به صورت هدفمند و نظری و تعیین حجم نمونه بر اساس اشباع نظری انجام گرفت. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته استفاده شد. تحلیل ها بر اساس سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام گرفت. پدیدهمحوری «دانش محتوایی در پیشبرد تفکر راهبری» هست یافته ها بیانگر آن است که شرایط مداخله گر مرتبط با طراحی و تبیین شایستگی های راهبران «ارزیابی/عملکرد دائمی راهبران»، «انطباق ناپذیری -نهادی/دانشی»، «ضعف اشتراک -گذاری دانشی»، «معنابخشی هم افزا -از شایستگی حرفه ای»، هستند شرایط زمینه ای «سیاست گذاری مشخص در حوزه راهبری آموزشی»، «تقویت عدالت -توزیعی/فرهنگی»، «راهبر به مثابه -هادی نه بازرس»، راهبردهای اتخاذشده در برابر این شرایط «ظرفیت سازی و نیازسنجی مشارکتی»، «توسعه -طرح های خود راهبر»، «ارتقای مهارت های کلامی/ارتباطی» می باشند که پیامدهای «راهبر به مثابه تسهیل گر»، «تعدیل روابط معلمان/مدارس»، «تحقق عدالت و توانمندسازی آموزشی»، «جهت دهی و اولویت بخشی به روندها توسط راهبران» را در پی دارد.
تعیین ابعاد برنامه ریزی شهری با تاکید بر پیوست فرهنگی در پروژه های عمرانی (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر نوع مداخله در فضای شهری دارای پیامدهایی است. پیوست فرهنگی به دنبال شناسایی تاثیرات اقدامات یا سیاست های توسعه ای بر ابعاد فرهنگی محیط است. پیوست فرهنگی در حوزه طرح های عمرانی، نقشی مهم در توسعه پایدار و همه جانبه شهری ایفا می کند. بر این اساس، چشم انداز توسعه پایدار مبتنی بر فرهنگ ایرانی- اسلامی، ایجاب می کند که برنامه توسعه متوازن و همه جانبه اجتماعی با محوریت فرهنگ در طرح های بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت مورد توجه مدیران شهری قرار گیرد. پژوهش حاضر، با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی، به بررسی مقالات علمی-پژوهشی و کتاب های تخصصی مرتبط پرداخت و در نهایت،348 مقوله از موضوعات مرتبط با پیوست فرهنگی در پروژه های عمرانی استخراج شد که با حذف و ادغام مقوله های دارای مضامین یکسان و مشابه، شاخص های اصلی به 50 مورد تقلیل یافت. این شاخص ها براساس ابعاد مختلف، ذیل 8 موضوع اصلی دسته بندی شدند: روابط اجتماعی، خلاقیت، آینده نگری، هویت، امنیت، عدالت، جذابیت، و نمادها و نشانه ها. نتایج این پژوهش دربردارنده دستاوردهای نظری و کاربردی برای سیاست گذاران و مدیران شهری است.
پیامدهای اجتماعی سیلاب خوزستان با تاکید بر رفاه اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
61 - 76
حوزههای تخصصی:
در کشورهای توسعه یافته یکی از هدف های مهم سیاستگذاران اقتصادی ارتقای سطح رفاه اجتماعی در جامعه است. در کشورهای در حال توسعه نیز فقط رشد اقتصادی هدف تلقی نمی شود، بلکه این کشورها همگام با کشورهای توسعه یافته افزایش رفاه اجتماعی را هم یکی از هدف های اصلی و از معیارهای توسعه یافتگی در نظر می گیرند. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیامدهای اجتماعی سیلاب با تاکید بر رفاه اجتماعی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق جمعیت سیل زدگان 15 سال به بالاتر شهرهای شوش، حمیدیه، کارون، بستان، شادگان، رفیع، سوسنگرد، بخشی از اهواز و روستاهای اطراف اهواز) به تعداد 49607 نفر می باشد برای انتخاب حجم نمونه در بین افراد جامعه آماری از فرمول عمومی کوکران استفاده گردید. بدین ترتیب بر طبق فرمول کوکران تعداد 600 نفر به عنوان حجم نمونه به دست آمد. یافته های پژوهش نشانگر این بودند که بین متغیر مستقل وقوع سیلاب با متغیرهای وابسته احساس محرومیت، احساس امنیت، عدالت اجتماعی و حمایت اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد.
بررسی مؤلفه های کالبدی معماری پایدار در فضای آموزشی (نمونه موردی: مدرسه فرانسوا میتران برزیل)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در سال های اخیر بحران محیط زیست از دغدغه های اصلی بشر محسوب می شود. افزایش میزان مصرف انرژی و تأثیر آن بر آینده محیط زیست، موجب شده تا طراحی ساختمان ها با رویکرد معماری پایدار اهمیت ویژه ای یابد. در این میان ساختار و شکل کالبدی مدارس، کیفیت های محیطی و تکنولوژیکی آن ها، در راستای آموزش، فرهنگ سازی و دستیابی به جهانی زیست پذیر تأثیر بسزایی دارد. هدف اصلی این پژوهش دستیابی به شاخص های کالبدی مؤثر در ارتقاء معماری پایدار در مدارس است، تا به کمک آن، محیط کالبدی مدرسه به یک ابزار آموزنده، در جهت یادگیری مسائل زیست محیطی و توسعه پایدار تبدیل شود. روش بررسی: نوشتار حاضر از نوع کاربردی بوده و روش پژوهش کیفی و توصیفی تحلیلی است. گردآوری اطلاعات مبتنی ب ر مطالعات اسنادی، مرور متون، منابع و تجارب است که به استخراج مدل مفهومی منتج می گردد. در نهایت شاخص های کالبدی برآمده از مدل در نمونه موردی (مدرسه فرانسوا میتران) مورد تحلیل قرار می گیرد و راهکارهایی در راستای طراحی فضای آموزشی بر مبنای شاخص های کالبدی توسعه پایدار ارائه می شود. یافته ها و نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که مؤلفه های ارتقاء دهنده پایداری در فضای آموزشی شامل چهار مؤلفه اصلی کالبدی، زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی می باشد. در این بین، مؤلفه کالبدی می توانند یک مدرسه را به یک ابزار آموزشی برای مسائل زیست محیطی تبدیل نماید و شاخص های آن شامل بهره گیری از نور روز، بهبود کیفیت هوا در محیط داخلی، ارتباط با عناصر طبیعی، طراحی فضا جهت حمایت از فعالیت زیست محیطی، انتخاب آگاهانه مواد و مصالح، انعطاف پذیری کالبدی، کاهش مصرف انرژی از طریق کالبد و به کارگیری عناصر پایداری می باشد، که در نمونه موردی نیز تأثیرگذارند.
سنجش و ارزیابی ابعاد مؤثر بر ارتقاء تاب آوری جوامع روستایی در مواجهه با خشکسالی (موردمطالعه: شهرستان سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
630 - 645
حوزههای تخصصی:
افزایش تاب آوری مهم ترین عامل جهت حفظ انعطاف پذیری سیستم های اجتماعی-زیست محیطی و مقابله با خشکسالی است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی و تحلیل شاخص های مبتنی بر تاب آوری جوامع روستایی در مواجهه با خشکسالی در سه روستا با شدت های متفاوت خشکسالی است. در این راستا ابتدا با استفاده از نقشه های پهنه بندی خشکسالی بر اساس شاخص SPEI در دوره زمانی ده ساله روستاهای موجود در سه زون خشکسالی بسیار شدید، شدید و متوسط شناسایی و از هر زون یک روستا به صورت تصادفی انتخاب گردید. سپس با استفاده از رویکرد پیمایشی، روش مشاهده مستقیم و بازدید میدانی، کشاورزان به عنوان جامعه هدف شناسایی گردیده و موردبررسی قرار گرفتند. با توجه مجموع تعداد کشاورزان در سه روستا، طبق فرمول کوکران، حجم نمونه به تعداد 105 نفر برآورد گردید. بر اساس پرسشنامه های تاب آوری و آزمون های آماری به ارزیابی ابعاد و شاخص های مؤثر بر تاب آوری پرداخته شد. نتایج مدل اندازه گیری لیزرل بر اساس متغیرهای سطح اول ابعاد سنجش تاب آوری نشان داد بیشترین اثرگذاری و اهمیت ابعاد در میزان تاب آوری متعلق به بعد زیرساختی و فیزیکی و بعد طبیعی است. ابعاد اقتصادی و مالی، اجتماعی و فرهنگی، حکمرانی و مدیریت، انسانی و فردی به ترتیب در رتبه بعدی اهمیت قرار دارند. سنجش میزان ابعاد تاب آوری در روستاهای موردمطالعه نشان داد بعد اجتماعی و فرهنگی دارای بیشترین میزان و بعد طبیعی دارای کمترین میزان در روستاهای موردمطالعه در این منطقه هستند. ﺗﻘﻮیﺖ ابعاد تأثیرگذار ﻣی ﺗﻮاﻧﺪ ﺳﻄح ﺗﺎب آوری و انطباق پذیری ﺑﺎ ﺷﺮایط را اﻓﺰایﺶ دﻫﺪ و نقش مؤثری در به حداقل رساندن ضررهای احتمالی در شرایط بحرانی، ایفا نماید. در این راستا، لازم است به تصمیم گیری و تخصیص منابع به کشاورزان منطقه در مواجهه ﺑﺎ ﻣﺨﺎﻃﺮات، توجه ویژه ای معطوف شود.
تحلیل راهبرد فدراسیون روسیه در قبال همسایگان از منظر جغرافیای استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
833 - 849
حوزههای تخصصی:
عوامل جغرافیایی در درازای تاریخ نقش برجسته ای در کنش ها و پویش های سیاسی حکومت ها داشته است و کشورها براساس عوارض طبیعی، موقعیت، و اثرهای محیط انسان ساخت اهداف راهبردی خود را در قبال همسایگان و دیگر مناطق و مکان های استراتژیک طراحی می کنند. یکی از مناطق کره زمین، که موضوعات ژئواستراتژیک و ژئوپولیتیک آن کندوکاو شده، روسیه است. روسیه، به دلیل جایگاه ویژه خود در نقشه جغرافیای سیاسی جهان و نیز گستردگی جغرافیایی از کرانه های اقیانوس آرام تا شرق اروپا، از جمله کشورهایی است که شرایط جغرافیایی در بقا و دوام آن نفوذ بسزایی داشته و اکنون نیز جغرافیا در راهبردهای استراتژیک آن تأثیرگذار است. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که استراتژی جغرافیایی روسیه در قبال همسایگان و دیگر مناطق همجوار چگونه است؟ تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای یافته های اسنادی و کتابخانه ای است. بررسی نشان می دهد از زمان تزارها تاکنون استراتژی های بلندمدت و کوتاه مدت روسیه تحت تأثیر محدودیت ها و فرصت هایی بوده که جغرافیا در اختیار این کشور قرار داده است و برنامه ریزی برای غلبه بر محدودیت های جغرافیایی از ویژگی های اصلی استراتژی این کشور است.
ارزیابی و پایش تأثیر طراحی محیطی در پیشگیری از جرم و اثر آن در احساس امنیت شهروندان با رویکرد CPTED (نمونه موردی؛ محله نعمت آباد، تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۶
86 - 114
حوزههای تخصصی:
جرم معلول عوامل متعددی است که یکی از آن ها عوامل کالبدی است. در این راستا هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش طراحی محیطی در پیشگیری از جرم در محله نعمت آباد شهر تهران و همچنین ارائه راهکارهایی به منظور بهبود شرایط این محله است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با استفاده از روش میدانی انجام پذیرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اصول طراحی محیطی برای پیشگیری از جرم در محله نعمت آباد به صورت مناسبی رعایت نشده است، به طوری که میانگین شاخص های طراحی محیطی برای پیشگیری از جرم در محله نعمت آباد برابر با (۹۰/۲) در طیف لیکرت است که حتی از حد متوسط نیز پایین تر می باشد. در سطح جزئی تر و در میان معیارهای CPTED، به ترتیب شاخص های مدیریت و نگهداری (۱۰/۳)، قلمروگرایی (۹۵/۲)، نظارت طبیعی (۹۰/۲)، کنترل و دسترسی (۸۹/۲)، حمایت از فعالیت های اجتماعی (۶۳/۲) دارای بیشترین میانگین بودند. نتایج بیانگر آن است که طراحی محیطی می تواند در افزایش احساس امنیت و کاهش فرصت برای وقوع اعمال مجرمانه در محله نعمت آباد تأثیرگذار باشد؛ بنابراین موفقیت در این زمینه نیازمند توجه به طراحی محیطی بافت شهری محله نعمت آباد در پیشگیری از جرم می باشد.
نقش مشارکت مشتریان در ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی در اکوسیستم کسب وکار گردشگری، مورد مطالعه: مشتریان شرکت های فعال حوزه گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
113 - 126
حوزههای تخصصی:
امروزه تمرکز راهبردی بنگاه ها از دیدگاه عملکرد انفرادی به توسعه راهبرد مبتنی بر اکوسیستم کسب وکار تغییر یافته است. اکوسیستم کسب وکار به سیستم های وابسته متقابلی اشاره دارد که توسط پایه هایی از اعضای اکوسیستم مانند مشتریان، تأمین کنندگان، شرکا و دیگر ذی نفعان به هم پیوسته است. در میان اعضای اکوسیستم های کسب وکار، این مطالعه بر روی مشتریان و اثرگذاری مشارکت مشتری در ایجاد ارزش اقتصادی و اجتماعی در اکوسیستم کسب وکار، در راستای پایداری اکوسیستم کسب وکار، تمرکز دارد. یکی از صنایع روبه رشد در کشورهای درحال توسعه صنعت گردشگری است که اهمیت بسزایی در تحولات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کشورها به ویژه ایران دارد و گردشگران نقش مهمی در تداوم گردشگری و آینده این صنعت ایفا می کنند. به این منظور، نقش کلیه مشتریان دفاتر خدمات گردشگری غرب کشور در هم آفرینی ارزش در اکوسیستم کسب و کار بررسی شده است. این پژوهش به لحاظ ماهیت از نوع پژوهش های هم بستگی و بر اساس هدف از نوع پژوهش های کاربردی و بر اساس روش اجرا و جمع آوری اطلاعات، پیمایشی است. با توجه به نامحدودبودن جامعه پژوهش، تعداد چهارصد نفر از مشتریان دفاتر خدمات گردشگری غرب کشور برای نمونه انتخاب شدند و روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس بوده است. اطلاعات لازم به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده است و ابزار اصلی گردآوری اطلاعات پرسش نامه بوده است. داده های به دست آمده از پرسش نامه ها با فنون آماری توصیفی و استنباطی به وسیله نرم افزار اس پی اس اس و پی ال اس تجزیه و تحلیل شده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده اثر مثبت و معنادار مشارکت مشتریان در ایجاد ارزش اقتصادی و ایجاد ارزش اجتماعی در اکوسیستم کسب وکار است. انگیزش و عوامل جامعه شناختی نیز دو محرک اثرگذار در میزان مشارکت مشتریان شناخته شده اند. همچنین، متغیرهای فرعی مانند جنسیت، استان مشتریان و تعداد دفعات مراجعه به آژانس های گردشگری در بازه زمانی یک سال، در برخی از روابط اصلی پژوهش اثر تعدیل کنندگی داشته است.
برآورد سطح پوشش برف از طریق تکنیک های شیءگرا با استفاده از تصاویر سنجنده های OLI و TIRS - مطالعه موردی: کوهستان سهند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۰۹
77 - 91
حوزههای تخصصی:
مطالعه و اندازه گیری تغییرات سطوح برف به عنوان یکی از منابع مهم تأمین آب، بسیار حائز اهمیت است. با توجه به شرایط سخت فیزیکی محیط های کوهستانی، امکان اندازه گیری دائم زمینی جهت تخمین منابع برفابی و تشکیل پایگاه داده ها وجود ندارد. استفاده از تصاویر ماهواره ای و سنجش ازدور با توجه به هزینه کم، به روز بودن و پوشش وسیع در این زمینه راهگشا بوده و می تواند در شناسایی مناطق برف گیر و ارزیابی تغییرات آن روش مناسبی جهت نیل به این هدف باشد. هدف اصلی این پژوهش تخمین سطح پوشش برف کوهستان سهند با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنجنده های OLI و TIRS و به وسیله روش طبقه بندی شیءگرا می باشد. طبقه بندی تصاویر رقومی ماهواره ای یکی از مهمترین روش ها برای استخراج اطلاعات کاربردی محسوب می شود که در حال حاضر با دو روش کلی پردازش پیکسل پایه و شیءپایه انجام می گیرد. روش پیکسل پایه که مبتنی بر طبقه بندی ارزش های عددی تصاویر است، و روش جدید شیءگرا که علاوه بر ارزش های عددی، اطلاعات مربوط به محتوا، بافت و زمینه را نیز در فرآیند طبقه بندی تصاویر به کار می گیرد. لذا در تحقیق حاضر بنا به دقت بالای طبقه بندی شیءگرا نسبت به طبقه بندی پیکسل پایه از تکنیک های شیءپایه برای طبقه بندی و تخمین سطح پوشش برفی استفاده شد. در تصاویر ماهواره ای سنجنده MODIS به علت قدرت تفکیک مکانی پایین، آن دسته از پوشش های برفی که در داخل دره های کوهستانی هستند قابل استخراج نمی باشند. همچنین تفکیک پوشش برف از پوشش ابر در این نوع از تصاویر با دقت بسیار پایینی انجام می شود. در این پژوهش به دلیل استفاده از تصاویر ماهواره ای Landsat 8 و روش نوین طبقه بندی تصاویر، علاوه بر استخراج سطح برف در دامنه های مختلف منطقه مورد مطالعه، پوشش برف داخل دره ها نیز به وسیله الگوریتم های NDSI, NDVI, LST, Brightness با دقت بسیار مناسبی به میزان 89/1882 کیلومترمربع برای محدوده کوهستانی سهند استخراج گردید که از نتایج آن می توان به عنوان جایگزین ایستگاه های برف سنجی استفاده کرد.
سنجش و ارزیابی کمی آسیب پذیری شهری در برابر زلزله نمونه مورد استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرگونه عدم تعادل در نظام های درون شه ر(فضاها و بافت شهری) و نظام های بیرون شه ر (عرصه های نزدیک و دور پیرا شهری و منطقه ای) موجب بی ثباتی و ناپایداری آن می شود. در نتیجه برآورد ریسک و ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای یک شهر نیز از موضوعات مهم و اساسی محسوب می شود. که پژوهش حاضر با رویکرد توسعه ای – کاربردی و ترکیبی از روش میدانی و کتابخانه ای و با بکار گیری روش کمی VIKOR اقدام به بررسی موضوع در استان ایلام نموده که نتایج نشان داده است شهرستان های استان از نظر تراکم جمعیتی، باسواد و غیره که هر کدام نقش موثری در آسیب پذیری دارند می تواند در رتبه آسیب ناشی از زلزله موثر واقع گردیده اند. مدل های VIKOR و GIS نشان می دهد مناطقی که در این شاخص ها وضعیت آنها نسبت به دیگر مناطق بالاتر بوده(مازاد از استاندارد تعریف شده)، به سود منطقه نبوده و در صورتی این مازاد به سود منطقه است. به لحاظ آماری میانگین میزان VIKOR بدست آمده برابر 0.125 درصد بوده است. گرچه خود این میزان بیانگر وضعیت نامناسب موضوع می باشد. اما با همین میزان مناطقی هستند که میزان VIKOR آنها بسیار کوچکتر از میانگین بوده است. که شامل شهرستان های دهلران، ایوان و ملکشاهی می باشد
ارزیابی تغییرات عمق تالاب انزلی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و داده های هواشناسی در بازه سی ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر در ایران، در نتیجه تاثیرات تغییر اقلیم و رشد جمعیت، سطح و عمق آب در تالاب ها بسیار کاهش یافته است. بنابراین ضرورت دارد که عوامل اصلی این تغییرات شناسایی شود و در صورت امکان اقدامات لازم برای کاهش نرخ تغییرات صورت پذیرد. پیشرفت روز افزون تکنولوژی سنجش از دور، فرصت بی نظیری برای پایش روند تغییرات در محیط های طبیعی فراهم می کند. سری ماهواره لندست از دهه 1970، طولانی ترین آرشیو تصاویر سنجش از دور است. تصاویر ماهواره ای، داده ها را در سطح وسیع تر و در فواصل زمانی کوتاه تر با هزینه کمتر فراهم می کند. تالاب انزلی یکی از مهم ترین تالاب های بین المللی ایران است که در کنوانسیون رامسر به ثبت رسیده است. در چند دهه اخیر با افزایش جمعیت و رشد و گسترش مناطق مسکونی و زمین های زراعی، تغییرات اقلیمی منطقه و همچنین تغییرات شدید تراز آبی دریای خزر، این تالاب به سوی خشکیده شدن پیش رفته است. در تحقیق حاضر با استفاده از تصاویر لندست به بررسی تغییرات عمق تالاب پرداخته شده است. تغییرات عمق با توجه به داده های بارش و دما وتغییرات تراز آب دریای خزر در بازه ی 30 ساله از سال 1988 تا سال 2018 تشریح شده است. نتایج نشان می دهد که تغیرات عمق تالاب بیشتر از تغییرات تراز آب دریای خزر متاثر است و تغییرات بارش و دما، دلایل اصلی کاهش عمق تالاب انزلی نیستند.
بررسی رابطه فضا و عدالت جنسیتی؛ مطالعه موردی: منطقه 6 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر به مثابه یک اکوسیستم جغرافیایی از عناصر و اجزای مختلفِ مصنوعی(کالبد) و طبیعی(انسان) تشکیل شده است. پویایی و حیاط چنین اکوسیستمی نتیجه روابط نظام مند میان عناصر واجزای هم پیوند خود است. از دیگر سو، فضای شهری میزبان انسان هایی است که در گستره نیازها و نقش آفرینی های آنها، پیوسته عرصه تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی قرار گرفته و در چنین چرخه فعالی، دائما تولید و بازتولید می گردد. شایان توجه فراوان است که سهم جنسیتی انسان های شهری در اثرگذاری و اثرپذیری این اکوسیستم جغرافیایی، متفاوت است. این تفاوت و نابرابر بودنِ نقش آفرینی جنسیتی به عنوان مسأله این پژوهش با مطالعه موردی یکی از مناطق شهر تهران قرار گرفته است. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از اطلاعات کتابخانه ای و مشاهده و پرسشنامه، به ارائه تحلیلی از جایگاه جنسیت در ساخت فضای شهری و عوامل موثر بر شکل گیری آن پرداخته است. یافته های تحقق نشان می دهد که در منطقه 6 شهر تهران، میزان (احساس) امنیت، کاربری ها و دسترسی به امکانات شهری برای زنان به طور معناداری نسبت به مردان کمتر است. این عوامل میزان مشارکت شهروندی، میزان رضایت شهروندی و ارتباطات انسانی را برای شهروندان منطقه 6 شهر تهران به ویژه زنان را کاهش داده است. در منطقه مورد مطالعه دیوارنگاری ها، تبلیغات، مجسمه ها، تابلوها و علائم به عنوان شاخص هایی برای سنجش چشم انداز، جلوه هایی از جنسیتی بودن فضا و در واقع عدم عدالت جنسیتی را در خود دارند. میزان اثرگذاری همه عوامل بالا در چشم انداز شهر به ویژه فضاهای عمومی شهری قابل مشاهده است. با توجه به یافته های تحقق، ایدئولوژی و فرهنگ دو عامل مهم در جنسیتی شدن فضا هستند. محدودیت هایی که از سوی نهادهای تاثیر گذار بر مدیریت شهری بر فضای شهری منطقه تحمیل شده اند شامل تفکیک های اجتماعی بر اساس جنسیت و تفکیک های فضایی می شوند. در نتیجه شهر در ارتباط اجتماعی زنان که لازمه تعریف هویت اجتماعی آنان است تهی مانده و این مساله بر کنش اجتماعی آنان تأثیر منفی دارند.
تاثیر خنقش معنای مکان در شکل گیری تصویرذهنی گردشگران(مطالعه موردی:محله جنت شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
125 - 142
حوزههای تخصصی:
موفقیت یا شکست توسعه گردشگری مقصدها در جهان به تصویر ذهنی گردشگران نسبت به آنها و چگونگی مدیریت این نگرش توسط دولت و برنامه ریزان گردشگری وابسته است؛این تصویر تحت تأثیر استنباط گردشگران از معنای مکان و ادراک قرار می گیرد که از ابتدای مرحله انتخاب مقصد سفر مشاهده می شود. هدف این پژوهش تحلیل نقش معنای مکان در ایجاد تصویرذهنی روشن در گردشگران می باشد.این پژوهش در محله جنت به عنوان یکی از محلات تاریخی و گردشگرپذیر شهر مشهد انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت پیمایشی است.در این پژوهش از روش کمی برای تحلیل تعداد384پرسشنامه که توسط گردشگران در محیط نمونه پژوهش پاسخ داده شده است و همچنین از روش کیفی برای تحلیل تصاویرذهنی گردشگران و رفتار آنها استفاده شده است ؛گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه، بازدید میدانی و مشاهدات توسط ناظرتعلیم یافته انجام شده است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری واستفاده از نرم افزارSMART PLS و تحلیل نقشه های شناختی استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش حکایت از آن دارد که بیشترین نقش مولفه معنای مکان در شکل گیری تصاویرذهنی گردشگران از نظر عوامل محیطی شامل خوانایی نشانه های شهری، برآورده شدن انتظارات جامعه و وجود کیفیت و تناسبات محیطی برای درک راحتتر و از نظر عوامل انسانی شامل ایجاد ارتباط بصری قوی، حواس و تجربه شخصی در تصویرذهنی گردشگر خواهد بود.
تحلیل کیفی عوامل موثر بر توسعه گردشگری عشایری (مورد مطالعه: عشایر شاهسون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معیشت عشایری امروزه با چالش های جدی همراه شده است. سیاست گذاری های غلط در رابطه با جامعه عشایری، باعث شده است، تعداد جمعیت عشایر کوچنده نسبت به گذشته کمتر شده و عشایر به یکجانشینی سوق داده می شوند. این در حالی است که جامعه عشایری ایران از پتانسیل های بالایی برای جذب گردشگر برخوردار است که عواید حاصله از آن می تواند بعنوان یک گزینه معیشتی مکمل برای عشایر مطرح باشد. استفاده از قابلیت های گردشگری، نیازمند سیاست گذاری و شناخت عوامل تاثیرگذار بر توسعه گردشگری عشایری است. بر این اساس، هدف این پژوهش شناسایی عوامل تاثیرگذار بر توسعه گردشگری عشایری بعنوان مکمل معیشت عشایری است. این تحقیق از نوع پژوهش های کیفی بوده و با استفاده از تحلیل محتوای مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان انجام یافته است. از تحلیل تماتیک برای استخراج مفاهیم پنهان مرتبط با عوامل تاثیرگذار بر گردشگری عشایری استفاده و در قالب دو دسته عوامل ایجابی و سلبی طبقه بندی شدند. عوامل ایجابی که دارای تاثیر مثبت بر توسعه گردشگری عشایری است شامل: سرمایه اجتماعی، کنشگری دولت، توان محیطی، سرمایه فرهنگی و نمادین، توان اقتصادی، امکانات و زیرساخت ها و توانمندسازی جامعه عشایری است. همچنین عوامل سلبی توسعه گردشگری عشایری شامل موانع فرهنگی، موانع اجتماعی، موانع زیست محیطی، موانع شناختی-دانشی و بی توجهی به عشایر بود.