فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۷
347 - 329
حوزههای تخصصی:
از جمله شروط مهم برای بهره برداری بهینه از زمین، دستیابی به اطلاعاتی در ارتباط با الگوهای کاربری اراضی و تغییرات آن در طول زمان می باشد. کاربری اراضی، معمولا بر اساس استفاده انسان از زمین، با تأکید بر نقش کاربردی زمین در فعالیت های اقتصادی تعریف می شود .امروزه فناوری سنجش از دور به عنوان عنصر اصلی در پایش کاربری اراضی به شمار می رود. هدف از پژوهش حاضر استخراج نقشه های کاربری اراضی سال های 2000 و 2021 در منطقه فیروز آباد خلخال و بررسی تغییرات ایجاد شده در بازه ی زمانی مورد مطالعه در منطقه با استفاده از تصاویر سنجنده های ETM و OLIماهواره ی لندست می باشد. همچنین بررسی قابلیت روش های پیکسل پایه و شی گرا جهت طبقه بندی کاربری اراضی هدف دیگر این مطالعه است. در پژوهش حاضر برای طبقه بندی کاربری اراضی از الگوریتم نزدیکترین همسایه تکنیک شیءگرا و روش ماشین بردار پشتیبان الگوریتم پیکسل پایه استفاده شده است. سپس برای صحت سنجی این دو روش، صحت کلی و ضریب کاپا استخراج شد نتایج این ارزیابی نشان دهنده ی دقت بالای روش شی گرا در استخراج طبقات کاربری اراضی می باشد. براساس نتایج حاصله از آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی در دوره زمانی مورد مطالعه، بیشترین میزان تغییرات اتفاق افتاده مربوط به کاربری مرتع خوب به مرتع ضعیف با مقدار 72/51 کیلومتر مربع و بعد آن جنگل به مرتع خوب با مقدار 11/30 است و کمترین تغییرات مربوط به کاربری مرتع به آب با مقدار 03/0 کیلومتر مربع می باشد. دلایل این تغییرات افزایش جمعیت، چرای بی رویه دام، استفاده نادرست و غیرقاونی از اراضی مختلف می باشد. استفاده از پارامترهایی بیشتری نظیر مقیاس، شکل، فشردگی، رنگ، بافت، معیار نرمی و الگو، برای طبقه بندی کاربری اراضی در تکنیک شیءگرا می توان به عنوان نوآوری مطالعه ی حاضر مد نظر قرار داد.
ارزیابی توسعه میان افزا در اراضی شهری و پیراشهری (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
79 - 96
حوزههای تخصصی:
به دنبال گسترش افقی شهر به سمت پیرامون شهر برخی فضاها در درون شهر رهاشده و از روند توسعه بازمانده اند. این فضاها که عنوان سطوح میان افزا خوانده می شوند به دلیل استقرارشان در درون شهرها، دارای پتانسیل لازم برای توسعه شهر می باشند. ازاین رو هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و ارزیابی توسعه میان افزا در اراضی شهری و پیراشهری رشت می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد. بنابراین از بین مجموع شاخص های مؤثر در توسعه میان افزا 3 شاخص (مصالح بکار رفته، کیفیت ابنیه و پراکنش جمعیتی) که بیشترین تأثیر را در توسعه میان افزا دارند انتخاب گردید. در ادامه فرآیند تجزیه وتحلیل به منظور اولویت بندی مناطق پنج گانه شهری و پیراشهری رشت بر مبنای مدل کوپراس به لحاظ توسعه میان افزا جهت امتیازدهی اولیه به شاخص های موردمطالعه بهره برده شد. نتایج حاصل از به کارگیری مدل کوپراس نشان می دهد که منطقه سه با کسب Nj برابر با 100 درصد به لحاظ شاخص های توسعه میان افزا بیشترین پتانسیل و جایگاه نخست را در بین مناطق پنج گانه شهر رشت داراست و مناطق 4، 2، 5 و 1 با کسب امتیازات 65/97، 53/91، 99/82 و 53/75 به ترتیب در رتبه های دوم تا پنجم قرار گرفتند. با توجه به اینکه منطقه سه شهر رشت جزء مناطق پیراشهری می باشد لذا براساس شاخص های موردمطالعه مستعد توسعه میان افزا می باشد. اما منطقه یک و پنج شهر رشت به دلیل نوساز و تازه ساخت بودن بناها دارای پتانسیل کمتری برای توسعه میان افزا می باشند. یافته های تحقیق نشان می دهد که با اعمال سیاست توسعه میان افزای شهری در توسعه آتی شهر رشت، از تخریب اراضی زراعی و باغات پیرامون شهر کاسته خواهد شد.
تحلیل روش های سن سنجی مورد استفاده در مطالعات دیرینه اقلیم شناسی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
574 - 605
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به تحلیل روش های سن سنجی مورد استفاده در مطالعات دیرینه اقلیم شناسی پرداخته است. روش کار به صورت مروری، اسنادی و کتابخانه ای بوده است. جامعه آماری مورد مطالعه از بین 2579 آثار علمی معتبر، بین سال های 2023-1974 در بازه زمانی 49 ساله بوده، که از این بین 108 منبع علمی مرتبط با روش های سن سنجی در ایران و سطح بین الملل شناسایی و تحلیل شده است. مقالات از پایگاه های داخلی (ایرانداک، نورمگز، علم نت، مگ ایران، انسانی، SID) و پایگاه های بین الملل (Google Scholar, Semantic Scholar) دریافت شده است. کلمات کلیدی مورد جستجو در این پایگاه های داده شامل بازسازی اقلیمی، سن یابی و کواترنری بوده است. نتایج این پژوهش نشان داد که بیش ترین روش های سن سنجی در مطالعات دیرینه اقلیم شناسی به ترتیب کربن 14، ایزوتوپ اکسیژن، گاه شناسی درختی و لومینسانس بوده و بیش ترین مطالعات سن یابی، با روش کربن 14 انجام شده است. از نظر توزیع فضایی مطالعات انجام شده؛ در ایران بیش تر مطالعات به نوسانات تراز دریاچه ارومیه، و در سطح بین الملل در کشور چین (فلات تبت) پرداخته اند. بر اساس بررسی منابع اولین منطقه مورد مطالعه اقلیم دیرینه در ایران دریاچه زریبار و در سال 1961 انجام شده است. تمرکز بیش تر مطالعات از نظر موضوعی روی مباحث تغییر اقلیم، دوره های ترسالی و خشکسالی؛ و از نظر مقیاس زمانی به هولوسن و کواترنری است. بر اساس مطالعات مورد بررسی در این پژوهش، اقلیم ایران از دوره کرتاسه از اقلیم گرم و مرطوب به اقلیم معتدل تغییر یافته و در دوره پلیئستوسن دوره های خشک را در مناطق فلات مرکزی تجربه کرده است. از آن جا که تغییر اقلیم ناشی از گرمایش جهانی از دوره کواترنری شدت گرفته است، بنابراین بهره گیری از روش های سن سنجی برای مطالعات اقلیم دیرینه می تواند تا حدودی در امر برنامه ریزی و مدیریت ریسک با توجه به اقلیم جدید و پیش روی جهان مناسب باشد.
آینده پژوهی بازآفرینی بافت های فرسوده شهری با استفاده از مدل های ترکیبی از دیدگاه کارشناسان (مطالعه موردی: شهر سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آینده پژوهی منطقه ای دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
37 - 53
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده شهری پهنه های از شهر هستند که در قیاس با سایر بافت ها از توسعه بازمانده و شاهد متروکه شدن واحدهای مسکونی، از میان رفتن فعالیت ها، فرسودگی کالبدی، منزلت اجتماعی و کاهش سرزندگی و زوال اقتصادی شده اند. در همین راستا تحقیق حاضر با هدف بازآفرینی بافت های فرسوده سعی داشته است در ابتدا با بررسی وضعیت آسیب های حاصل از فرسودگی و سطح بندی آن ها تحلیلی از وضعیت موجود شهر سقز داشته باشد تا متناسب با آن الگوی ذهنی کارشناسان جهت بازآفرینی مشخص و پیشنهادهای عملی تعیین گردند. در همین ارتباط روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده است که جهت بررسی و شناسایی آسیب های ناشی از بافت های فرسوده و سطح بندی آن ها از مدل JHA و برای تحلیل ذهنیت کارشناسان جهت استخراج بهترین الگوی ذهنی بازآفرینی از تحلیل عاملی کیو استفاده شده و در نهایت برای بیان شیوه پیاده سازی الگوی موردنظر، از تحلیل شبکه در محیط GIS بهره برده شده است. لازم به توضیح است که نمونه تحقیق حاضر 15 نفر بود ه که به روش هدفمند انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان داده است که از 16 خطر بالقوه بافت های فرسوده در سطح شهر سقز 50 درصد از آن ها در سطح غیرقابل قبول بوده اند، که لزوم بازآفرینی را نشان می دهند. در همین ارتباط، نتایج حاصل از تحلیل ذهنیت کارشناسان نمودار سه الگوی ذهنی (اول؛ تجاری سازی، دوم؛ مدیریت یکپارچه و واحد شهری، سوم؛ نظارت و کنترل بر ساخت و ساز) برای بازآفرینی بوده، که الگوی اول مهم ترین آن ها ارزیابی شده است. در همین راستا برای پیاده سازی الگوی تجاری سازی بافت های فرسوده سقز، با شناسایی 7 نقطه مستعد در نواحی فرسوده و چهار مرکز رقیب، مرکز 5 با ارتباط با 149 نقطه جمعیتی و تحت پوشش قرار دادن 3504 نفر در فاصله 10 دقیقه بهترین موقعیت را داشته است.
پیشران های مؤثر بر اقتصاد روستایی دیجیتال با رویکرد کارآفرینی مطالعه موردی: روستاهای استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
133 - 153
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی پیشران های مؤثر بر توسعه اقتصاد روستایی دیجیتال با رویکرد کارآفرینی می پردازد. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی و به لحاظ محتوا از نوع پژوهش های توصیفی-تحلیلی می باشد و از نظر ماهیت، بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. توسعه اقتصاد دیجیتال روستایی بهبود شرایط اقتصادی و زندگی در مناطق روستایی را هدف می گیرد. برخی از پیشران های این توسعه شامل ایجاد زیرساخت های دیجیتال، ارتقای دسترسی به اینترنت، آموزش و توانمندسازی فناوری در جامعه، ایجاد شبکه های اجتماعی و همکاری بین ساکنان، توسعه اپلیکیشن و پلتفرم های دیجیتال، راه اندازی استارت آپ های فناوری و تشویق کسب وکارهای بر پایه فناوری است که این اقدامات منجر به افزایش نیروی کار، ایجاد فرصت های کاری، توسعه اقتصادی و افزایش درآمد در مناطق روستایی می شود. نتیجه تحقیق حاکی از آن است که عوامل سازمانی، عوامل محیطی و تحول اکوسیستم، عوامل فناورانه و نوآورانه، وضعیت کسب وکار و وضعیت دانش به ترتیب رتبه های اول تا پنجم را جهت تحقق و توسعه اقتصاد دیجیتال روستایی کسب نموده اند.
بررسی مؤلفه های هویتمند نماهای ساختمانی؛ مطالعه ای بر جنبه های هویت کالبدی کوی گلستان شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای فضا و مکان در شهر سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
117 - 138
حوزههای تخصصی:
درحالی که مخاطرات ناشی از مداخله ها فضایی-کالبدی رایج و هویت زدا در فضاهای شهری، حفظ هویت های محلی شهرها را ضروری می سازند، کوی گلستان به عنوان یک سکونت گاه اقلیت نشین واجد ویژگی هایی منحصربه فرد از معماری خاص ساکنان بومی این محدوده است. این مطالعه با هدف شناسایی ابعاد کالبدی هویتمند محله مذکور، با توجه به نقش مؤثر نماهای ساختمانی در هویت کالبدی فضاهای شهری، تلاش کرده است به شناسایی مؤلفه های هویتمند در نماهای ساختمانی کوی بپردازد. بنابراین، در این راستا، ضمن مرور ادبیات و مبانی نظری پژوهش، در بخش مطالعه میدانی سعی کرده است با کمک تکنیک دلفی دومرحله ای مبتنی بر داده های حاصل از ابزار مشاهده و 80 تصویر منتخب، به شناسایی مفاهیم مرتبط با مؤلفه های هویتمند نماهای ساختمانی بناهای موجود در کوی بپردازد. طبق یافته های این پژوهش مؤلفه های هویتمند نماهای ساختمانی کوی گلستان در قالب 17 مفهوم اولیه و 7 مفهوم نهایی قابل شناسایی است و همچنین، مفاهیم نمادگرایی طبیعی- تاریخی، نمادگرایی مذهبی، میل به جلوه گری، نوگرایی های شکلی و فرمی، پرداختن به جزئیات، التقاطی بودن، و تأکید بر ایجاد بافت متراکم (انبوه) مؤلفه های هویت کالبدی نماهای ساختمانی کوی گلستان را تشکیل می دهند. همچنین این پژوهش نشان داد که مؤلفه های هویتمند کالبدی شناسایی شده در کوی در ارتباط با ویژگی های فرهنگی-هویتی اجتماع غربت ساکن در کوی قرار دارند که بر این مبنا، جهت گیری دینی و ارادت به اهل بیت (ع)، تمایل به ابراز وجود و دیده شدن، و رنگ تعلق بخشیدن به محیط زندگی را می توان عوامل شاخص زمینه ای در اجتماع غربت ساکن کوی مؤثر بر شکل گیری الگوی معماری بومی-مردمی این محدوده قلمداد کرد.
تبیین مفاهیم سیاست گذاری عمومی در مناطق کلانشهری (نمونه موردی: کلانشهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
67 - 78
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر با چارچوب بندی محتوایی سیاست گذاری عمومی مبتنی بر حکمروایی شهری رابطه علی و معلولی مدیریت شهری یکپارچه و نهادگرایی به عنوان ابزار محرکه سیاست گذاری عمومی تبیین محتوا می گردد. در پژوهش حاضر با چارچوب بندی محتوایی سیاست گذاری عمومی مبتنی بر حکمروایی شهری رابطه علی و معلولی مدیریت شهری یکپارچه و نهادگرایی به عنوان ابزار محرکه سیاست گذاری عمومی تبیین محتوا می گردد. در این راستا محتوای عملیاتی پژوهش گونه های معینی از کلانشهر اهواز با توجه به مشکلات عدیده سطوح توسعه یافتی مدیریتی و نهادی مدیریت توسعه شهری مورد نظر و تمرکز واقع می گردد. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی و پیمایشی است. روش گرداوری داده ازروش کتابخانه ای –اسنادی برای مطالعات نظری وسیر بررسی موضوعی استفاد ه می شود. ابزارهای گرداوری اطلاعات در روش های کتابخانه ای فیش برداری و جداول کامپیوتری برای بهره برداری مطالب واسناد در روش های پیمایشی از روش های مشاهده خبر پرسشنامه یا مصاحبه برای جمع آوری داده های مورد نیازاستفاده می شود. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق: کلانشهر اهواز شامل نخبگان و مدیران حوزه شهری و برنامه ریزی شهری می باشند. روش نمونه گیری طبقه بندی ساده می باشد و به منظور تعیین حجم نمونه از جدول تعیین حجم نمونه مورگان استفاده شده است. بر این اساس، تعداد 50 نفر نمونه تعیین شده است. مولفه های اجرایی و اجتماعی به مراتب سهم بیشتری در مقایسه با سایر متغیرها در پیش گویی متغیر وابسته دارند، بگونه ای که یک واحد تغییر در انحراف معیار اجرایی، اجتماعی و قانونی، باعث می شود تا انحراف معیار متغیر وابسته (سیاستگذاری عمومی) به اندازه 92، 38 و 10 درصد تغییر کند. نتایج نشان می دهد مقادیر بحرانی معنادار بودن هر یک از پارامترهای را نشان می دهد و چنانچه مقدار CR بزرگ تر از قدر مطلق عدد 96/1 باشد، پارامترهای مدل معنادار هستند. با توجه به اینکه تمامی اعداد معناداری کلیه پارامترهای مدل از عدد 96/1 بزرگ تر است همچنین سطح معناداری تمامی سؤال ها پرسشنامه کمتر از 0.05 محاسبه شده است می توان روایی سازه های اندازه گیری متغیرهای مربوطه در سطح معناداری 05/0 تأیید می شود.
بررسی و پهنه بندی خطر سیلاب حوضه های آبریز شهری با استفاده از مدل های فازی ویکور و روش خطی وزنی (مطالعه موردی: حوضه آبریز ایذه- خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع سیلاب یکی از فاجعه بارترین بلایای طبیعی است که از لحاظ تلفات جانی و مالی مقام اول را در میان دیگر حوادث طبیعی دارا است. پهنه بندی و پیش بینی سیلاب می تواند یکی از مؤثرترین روش های غیر سازه ای در مدیریت سیلاب جهت کاهش خطرات و خسارات ناشی از آن باشد. هدف از این پژوهش پهنه بندی و مقایسه خطر وقوع سیلاب در حوضه آبریز شهر ایذه با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره MCDM) ( می باشد. ابتدا بر اساس عوامل موثر در وقوع سیلاب که شامل: بارش، ، شیب، جهت شیب، سازند های زمین شناسی، فاصله از آبراهه، کاربری اراضی و ارتفاع می باشند در محیط ARC MAP پردازش و رقومی سازی شدند. سپس این پارامترهای طبقه بندی شده و با استفاده از روش وزن دهی سلسله مراتبی (AHP) لایه ها به صورت دو به دو توسط نرم افزار Expert Choice وزن دهی شدند. در مرحله بعد داده های مد نظر به نرم افزار Idrisi منتقل شدند پس از تغییر فرمت آن ها و استاندارد سازی آن ها بر اساس توابع فازی وارد مدل های فازی شدند؛ و در نهایت نقشه های پهنه بندی خطر سیلاب در محدوده حوضه آبریزشهر ایذه با دو روش ویکور و روش خطی وزنی تهیه گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهد که عامل بارش، ارتفاع و شیب بیشترین تاثیر را بر ایجاد سیل در حوضه مورد مطالعه دارند و مناطق شرق و جنوب شرق بیشترین پتانسیل سیل خیزی را دارا هستند، همچنین بر اساس مدل های VEKOR و WLCبه ترتیب 16 و 80/13درصد از منطقه در طبقه با خطر بسیار بالا قرار دارد.لذا انجام اقدامات حفاظتی و آبخیزداری در حوضه آبریز ایذه در جهت کاهش خسارت سیلاب و مدیریت بهینه آن ضروری است
تحلیل عوامل کالبدی موثر بر تاب آوری مناطق حاشیه نشین در کلانشهرها (مطالعه موردی: محله ایده لو شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، افزایش جمعیت در مناطق شهری به عنوان یک پدیده مهم، پیچیدگی ها و مشکلات زیادی را در زمینه های مختلف ایجاد کرده است. وجود بحران های اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و کالبدی همراه با رشد حاشیه نشینی در شهرها، تاب آوری شهری و مدیریت بحران در این سکونتگاه ها را برجسته کرده است. یکی از ابعاد مهم تاب آوری، بعد کالبدی آن است. هدف تحقیق تحلیل عوامل کالبدی موثر بر تاب آوری مناطق حاشیه نشین در کلانشهرهاست. روش تحقیق حاضر، توصیفی - اکتشافی و از نوع ترکیبی کیفی و کمی است. جامعه آماری متشکل از 30 نفر از خبرگان شهری است. در تجزیه و تحلیل کمی از روش نظریه - مبنا و نرم افزار مکس کیودی و در تحلیل های کمی از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. برای ارزیابی پایایی سوالات، آلفای کرونباخ به کار رفته است. نتایج تحلیل عاملی مرتبه دوم نشان داد که بارهای عاملی تمام شاخص های کالبدی در تاب آوری مناطق حاشیه نشین شهر تبریز(محله ایده لو) بزرگ تر از 4 /0 و در سطح احتمال 99 درصد معنی دار هستند. بیشترین تأثیرات مربوط به عامل نفوذپذیری بوده با بار عاملی (86/0) و بعد آن به ترتیب عوامل انعطاف پذیری (72/0)، پایداری کالبدی (68/0) و ایمنی با بار عاملی (62/0) قرار دارند. در نتیجه چگونگی ایجاد تاب آوری کالبدی یک استراتژی حفاظتی مؤثر در مناطق حاشیه نشین است. ایجاد فضاهای تاب آور، مناطق امنی را در یک منطقه حاشیه نشین پدید می آورد و ظرفیت های محلی را تقویت می کند.
ارزیابی پتانسیل فرسایش خاک در سطح حوضه آبریز فیروزآبادچای با استفاده از شاخص های ژئومورفیک و منطق فازی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
178 - 185
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک جزو مهم ترین فرایندهای ژئومورفولوژیکی سطح زمین به شمار می رود که با دخالت انسان آهنگ پرشتابی به خود گرفته است. این فرایند باعث خسارت های متعدد نظیر از بین رفتن خاک های حاصلخیز، تخریب زیرساخت ها و پر شدن سدها می شود. در ارزیابی فرسایش خاک می بایست فاکتورهای متعددی به صورت ترکیبی و یکپارچه استفاده شوند. در این رابطه، در حوضه های فاقد آمار یا با آمار محدود می توان از مجموعه ای از شاخص های ژئومورفولوژیکی در ترکیب با سایر شاخص ها استفاده کرده و پتانسیل فرسایش را مورد ارزیابی قرار داد. در پژوهش حاضر پتانسیل فرسایش حوضه آبریز فیروزآبادچای واقع در استان اردبیل مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این رابطه از تعداد 13 شاخص عمدتا ژئومورفولوژیکی استفاده شد. به منظور ترکیب و روی هم گذاری لایه ها از منطق فازی در بستر سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده گردید. نتایج نشان دهنده پتانسیل بالای فرسایش خاک در سطح حوضه آبریز فیروزآباد می-باشد. عوامل متعددی در فرسایش پذیری خاک های حوضه موثرند که در این زمینه می توان به رخنمون وسیع سازندهای آبرفتی کواترنری، مارن های ژیپس دار، لاهار و خاکسترهای آتشفشانی، پوشش گیاهی ضعیف، غلبه شیب های تند، تراکم زهکشی بالا و وجود آبراهه های متعدد، مقادیر بالای عدد ناهمواری و دامنه های طولانی اشاره نمود. در پهنه هایی از حوضه مطالعاتی که چندین فاکتور موثر بر فرسایش از شرایط مساعدی برخوردارند میزان فرسایش تشدید شده است. در این رابطه، می توان به زیرحوضه های مرکزی حوضه مطالعاتی اشاره نمود که به دلیل وجود سازندهای آبرفتی و مارنی، پوشش گیاهی ضعیف، شیب زیاد، تراکم زهکشی بالا و چندین عامل دیگر جزو پهنه های بحرانی حوضه به شمار می روند.
تاثیرکارکردهای فرهنگی و اجتماعی پلیس در مدیریت انتظامی مناطق ساحلی و امنیت گردشگران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
139 - 166
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توسعه فرهنگی و اجتماعی و فعالیت های ارزشمند در یک جامعه، بدون وجود امنیت امکان پذیر نخواهد بود. در بسیاری از مناطق ممکن است مدیریت انتظامی وجود داشته باشد، ولی به افرد احساس امنیت دست ندهد. تأثیرکارکردهای فرهنگی و اجتماعی پلیس در مدیریت انتظامی مناطق ساحلی و عوامل مؤثر بر امنیت گردشگران و تعیین میزان تأثیر این عوامل بر احساس امنیت، مسأله پژوهش حاضر می باشد. هدف از اجرای پژوهش تأثیر کارکردهای فرهنگی و اجتماعی پلیس در مدیریت انتظامی و امنیت گردشگران در مناطق ساحلی استان مازندران می باشد.روش شناسی: پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت در زمره تحقیقات توصیفی و غیرآزمایشی میدانی و پیمایشی قرار داشته و نمونه آماری آن را400 نفر از فرماندهان و مدیران انتظامی استان تشکیل می دهند. محقق با استفاده از تجزیه و تحلیل فازی و نرم افزارExcel شاخص های فرهنگی و اجتماعی پلیسی مؤثر را بر امنیت مورد بررسی و به دنبال آن با استفاده از نرم افزارSPSS فرضیه های پژوهش را مورد آزمون قرار داده است.یافته ها: یافته های حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهد که شاخص توانمندی عملیاتی پلیس، شاخص رفتار حرفه ای پلیس و شاخص فعالیت های اجتماعی پلیس بر امنیت گردشگران در نواحی ساحلی استان مؤثر می باشند که در این میان تأثیر شاخص توانمندی عملیاتی پلیس بیش از دو شاخص دیگر می باشد.نتیجه گیری و پیشنهادات: نتایج بیانگر این امر است که مدیریت انتظامی و امنیت در نواحی ساحلی تنها از طریق توانمندی عملیاتی پلیس نیست، بلکه رفتار حرفه ای و فعالیت های اجتماعی پلیس نیز بر ایجاد امنیت مؤثر می باشند.اصالت و نوآوری: این پژوهش به ارائه مدلی در راستای تحقق راهبردهای مدیریت انتظامی و افزایش احساس امنیت در سواحل و توجه به نظارت و خواسته های بومیان و گردشگران پرداخته است که کم ترین مداخلات دولتی در آن صورت می پذیرد.
بررسی و تحلیل مشکلات کنترل حاشیه نشینی ازمنظر قوانین (مطالعه موردی: شهر زاهدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
اندیشه های نو در علوم جغرافیایی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵
109 - 123
حوزههای تخصصی:
تأسف بارترین شکل توسعه درهم و بی قواره شهرها شامل حلبی آبادها، آلونک نشینی ها و زاغه نشینی ها که در باغها و زمینهای مزروعی حاشیه شهری (چسبیده به محدوده قانونی و در حریم شهرها) رشد می یابند. و دارای کوچه های باریک و پرپیچ و خم و از نظر بهداشتی نامطلوب و ساخته شده با مصالح اولیه (چوب و گِل) و نامتعارف مثل مقوا، حلب، نایلون، لاستیک خودروها، پیت های نفت می باشد، گفته می شود. بخشی از شهر که در آن نارسایی عرضه خدمات درمانی، بهداشتی، آموزشی، تراکم زیاد جمعیت در واحدهای مسکونی نامطلوب، فقدان آسایش لازم و خطرات ناشی از عوامل طبیعی نظیر سیل، زلزله، آتش سوزی دیده می شود. دراین پژوهش ابتدا به بررسی قوانین مرتبط با مدیریت ساخت و سازها توسط شهرداری ها ، دهیاری وبخشداری ها پرداخته شده و سپس اهرم های نظارتی و کنترلی بررسی می شوند . در ادامه با تجزیه وتحلیل با مدل سوات که یکی از ابزارهای استراتژیک تطابق قوت و ضعف درون سیستمی با فرصتها و تهدیدهای برونسیستمی است. و ارزیابی منظمی را برای شناسایی این عوامل و تدوین برنامه هایی بلندمدت که بهترین تطابق بین آنها ایجاد نماید، ارائه میدهد. یک برنامه ریزی بلندمدت که قوتها و فرصتها را به حداکثر و ضعفها و تهدیدها را به حداقل میرساند. با این فرضیه که ضعف قوانین ساخت و ساز و احداث بنا باعث توسعه حاشیه نشینی گردیده است که با پیشنهاد اصلاح قوانین و بازنگری می توان مانع از گسترش حاشیه نشینی گردید تا پیامدهای منفی تخریب هرگز بوجود نیاید و شاهد شهری توسعه یافته با رفاه کامل باشیم.
تدوین راهبردهای توسعه انرژی های تجدیدپذیر در بخش کشاورزی استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۸
104 - 80
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف کلی تدوین راهبردهای استفاده از انرژی های تجدیدپذیر در بخش کشاورزی در استان بوشهر انجام شد. در این پژوهش ابتدا با استفاده مطالعات تحلیلی و ادبیات موضوع نقاط چهارگانه SWOT یعنی قوت، ضعف، فرصت و تهدید شناسایی شد و با استفاده از تکنیک AHP اولویت بندی شدند. جامعه آماری پژوهش کارشناسان و متخصصان آگاه به موضوع در سازمان های ذیربط بودند که به طور هدفمند برای مطالعه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها در قالب تکنیک SWOT-AHP با استفاده از نرم افزار Expert Choice انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که در ارزیابی معیارها، نقاط قوت، ضعف، تهدید، فرصت اولویت های اول تا چهارم را به خود اختصاص دادند که وزن های بدست آمده از برآیند این نقاط نشان دهنده غالب بودن فضای مخاطره آمیز بر فضای مفید است. علاوه بر این در اولویت بندی نواحی استراتژیک نتایج نشان داد که راهبرد اول SO یعنی راهبرد تهاجمی (حداکثر – حداکثر)، راهبرد دوم راهبرد ST یعنی راهبرد اقتضایی (حداکثر – حداقل)، راهبرد سوم WO یعنی راهبرد انطباقی (راهبرد حداقل – حداکثر) و در نهایت آخرین راهبرد در موضوع مورد بررسی راهبرد WT یعنی راهبرد دفاعی (حداقل – حداقل) است. به طور کلی نتایج این پژوهش می تواند بینش های جدیدی برای سیاست گذاران حوزه انرژی و محیط زیست را فراهم کند.
آشکارسازی مکانی- زمانی تغییرات ارتفاعی یخچال های طبیعی علم کوه با استفاده از داده های لیزراسکنینگ هوایی (LiDAR) و عکسبرداری با پهپاد (UAV)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۰
79 - 98
حوزههای تخصصی:
یخچال های طبیعی و تغییرات کوتاه مدت و بلند مدت آن ها، از مهم ترین سنسورهای اقلیمی برای پایش روند تغییرات آب و هوایی هستند. در تحقیق حاضر به منظور آشکار سازی مکانی- زمانی تغییرات ارتفاعی دماغه یخچال؛ مدل های رقومی ارتفاعی حاصل، داده های لیزراسکنینگ هوایی (LiDAR) سال 1389و تصاویر پهپاد سال های 1397 و 1399 مورد استفاده قرار گرفتند. دقت مدل های رقومی ارتفاعی (DEM) استخراج شده از پهپاد، در سال های 1397 و 1399 به ترتیب با استفاده از حدود 40 و 20 نقطه کنترل زمینی تقریباً 15 سانتی متر برآورد شد. همچنین دقت برآورد تغییرات ارتفاعی بر اساس ارزیابی تغییرات ارتفاعی در منطقه غیر یخچالی در این بازه زمانی نشان دهنده دقت بالای نتایج است. بطوری که مقادیر میانگین و انحراف معیار در منطقه غیریخچالی به ترتیب برابر با 0.05± و0.34 سانتی متر است که مقادیری قابل قبول در مطالعه تغییرات ارتفاعی یخچال به شمار می روند. نتایج حاصل از تفریق دو به دوی DEM های یاد شده نشان دهنده تغییرات ارتفاعی بسیار زیاد دماغه یخچال علم کوه از سال 1389 الی 1399 است. چنانچه میانگین نرخ تغییرات ارتفاعی شکاف اصلی دماغه یخچال در این مدت حدود 0.8 – متر در سال (.m/yr) و بیشترین مقدار نرخ تغییر ارتفاعی حدود 2.31- (.m/yr) است. عمده تغییرات ارتفاعی این منطقه در بازه زمانی 1389 تا 1397 بوجود آمده و میانگین نرخ تغییرات ارتفاعی شکاف اصلی یخچال در این مدت 1.03- (.m/yr)و حداکثر آن 2.77- (.m/yr) است. تغییرات ارتفاعی در بازه زمانی 1397 تا 1399 کمتربوده و میانگین نرخ تغییرات ارتفاعی 0.1+ (.m/yr)و حداکثر آن 1.85- (.m/yr)است. با توجه به اینکه این منطقه به عنوان خروجی و محلّ تخلیه یخچال نیز شناخته شده و حجم زیادی از واریزه ها و یخرفت ها ی یخچالی را به ارتفاعات پایین تر سرازیر می کند، تغییرات ارتفاعی شدید این منطقه ناشی از ذوب برف و یخ است و همین امر، عامل اصلی وقوع سیلاب عظیم تیرماه سال 1390 در رودخانه سردآبرود بوده است.
نگرش جوامع محلی نسبت به اثربخشی اجتماعی - اقتصادی اقدامات احیائی و مشارکت در احیای دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
334 - 349
حوزههای تخصصی:
خشک سالی در حوضه دریاچه ارومیه بیش از دو دهه است که ادامه حیات تعداد زیادی از سکونتگاه های شهری و روستایی پیرامونی خود را به چالش کشیده است. در راستای ارزیابی و پایش اقدامات ستاد احیای دریاچه ارومیه این تحقیق باهدف ارزیابی میزان اثربخشی اجتماعی - اقتصادی اقدامات ستاد احیا و سنجش نگرش جوامع محلی به مشارکت در احیای دریاچه ارومیه انجام گرفت. در پژوهش حاضر از روش تحقیق نظرسنجی کیفی استفاده شده است. برای ارزیابی نگرش جوامع محلی از پرسش نامه استفاده شد که با حجم نمونه 150 نفر از جوامع محلی و استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی تکمیل گردید. برای انجام این تحقیق سه نوع عملیات احیایی شامل بوته کاری با گونه آتریپلکس، بوته کاری و نهال کاری با گونه های گز، قره داغ و آتریپلکس و احداث بادشکن غیرزنده انتخاب شد. نتایج آزمون فریدمن نشان داد نظرخواهی از جوامع محلی در مراحل مختلف برنامه ریزی و اجرا با امتیاز 38/4 مهم ترین عامل مؤثر بر مشارکت جوامع محلی است. همچنین بیشترین تمایل جوامع محلی برای مشارکت در اجرای سیستم های نوین آبیاری، کشت محصولات کشاورزی با نیاز آبی کمتر و مشارکت در برنامه ریزی و تدوین طرح های احیا به ترتیب با میانگین امتیازات 41/3، 19/3 و 93/2 است. بر اساس دیدگاه جوامع محلی مهم ترین آثار اجتماعی - فرهنگی عملیات بوته کاری تک کشتی در منطقه آذرشهر شامل؛ تثبیت ریزگردهای نمکی در منطقه و کاهش مشکلات مربوط به سلامت و بهداشت جوامع محلی و کاهش میل به مهاجرت به ترتیب با امتیاز 07/4 و 07/3 است. طبق نتایج از دیدگاه جوامع محلی اثربخشی اجتماعی - اقتصادی عملیات احداث بادشکن غیرزنده بیشتر از دو روش دیگر بوده است. به نظر می رسد در صورت رعایت تناسب اقدامات احیا با شرایط اکولوژیکی منطقه و مشارکت جوامع محلی می توان به نتایج مثبت اقدامات ستاد احیا امیدوار بود. برای موفقیت در احیای دریاچه ارومیه باید هم زمان با انجام اقدامات احیائی؛ به توانمندسازی و ظرفیت سازی جوامع محلی پرداخته شود و اقدامات انجام شده دارای پذیرش جوامع محلی باشند.
مفهوم سازی فراگیری اجتماعی مرتبط با پیاده روی، تلاشی در دستیابی به شهرهای انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ناموزون فرم شهری در سالیان اخیر سبب تشدید مخاطرات عمده ای از جمله کاهش قابلیت پیاده روی گردیده است. کاهش قابلیت پیاده روی نه تنها ریشه در محیط انسان ساخت دارد، بلکه بصورت ساختاری دلایل غیرفیزیکی و از جمله زمینه های اجتماعی داشته که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از طرف دیگر، غالب برنامه ریزی های شهری برای افراد پیاده، برای استفاده تمامی گروه های جامعه نبوده، به گونه ای که عدم امکان بهره گیری از خدمات و تسهیلات شهری برای همگان، منجر به تقویت طرد اجتماعی گردیده است. این پژوهش از نظر هدف و نوع آن، از نوع تحقیقات کاربردی است. از نظر روش، پژوهش کمی و توصیفی-تحلیلی است. در این مقاله با استفاده از روش دلفی دومرحله ای و نظرخواهی خبرگان، ابعاد و عوامل اجتماعی مرتبط با پیاده روی شناسایی و پس از آن میزان اثرگذاری هر عامل بر فراگیری اجتماعی با استفاده از تحلیل های آماری در نرم افزار SPSS تعیین شده است (n=28). مطابق با آزمون فریدمن، در بعد اجتماعی پیاده مداری، تمایلات افراد و نگرش های افراد با ضرایب رتبه ای 7.71 و 6.74 دارای درجه اهمیت بالایی هستند. همچنین، دسترسی فراگیر، برابری و شمول و تحرک-پذیری و حضور با ضرایب رتبه ای 4.40 و 4.36 و 4.30 از درجه اهمیت بالایی برخوردار بوده اند (05/.>p). با این وصف، مفهوم فراگیری اجتماعی مرتبط با پیاده روی به عنوان مفهومی نوین در دستیابی به شهرهای انسانی معرفی شده است.نتایج تحقیق نشان می دهد، توجه به تمایلات و نگرش های افراد می تواند اثرات مثبتی در بهبود دسترسی فراگیر، تحرک پذیری، حق انتخاب، تعامل و مشارکت شهروندان و در نهایت، دستیابی به WRSI قلمداد گردد. در زمینه فراگیری اجتماعی، توجه به دسترسی فراگیر و برابری و شمول در طرح های توسعه شهری از درجه اهمیت بالاتری برخوردار است. نتایج تحقیق نشان می دهد، توجه به زمینه های اجتماعی انتخاب شیوه پیاده روی بتواند بواسطه تشویق تمامی گروه ها و افراد به حضور فعال در جامعه و تقویت مشارکت و تعاملات شهروندی، محرک فراگیری اجتماعی محسوب شود.
سنجش تغییرات کاربری اراضی با تاکید بر باغ شهرهای پیرا شهری زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
127 - 140
حوزههای تخصصی:
تغییرات کاربری و پوشش زمین تحت تأثیر عوامل مختلفی در دهه های اخیر با شدت و گستردگی بی سابقه ای منجر به تخریب اکوسیستم ها به ویژه در نواحی پیراشهری شده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تغییرات کاربری اراضی پیراشهری زنجان با تأکید بر باغ شهرها در سه دهه اخیر بود. پژوهش حاضر ازنظر روش تحقیق، توصیفی–تحلیلی و از نوع تحقیقات کاربردی است که با تکیه بر تصاویر ماهواره ای لندست 5، 8 و 9 در بازه زمانی 30 ساله از سال 1372 تا 1402 می باشد. برای طبقه بندی تصاویر ماهواره ای از روش طبقه بندی نظارت شده فازی استفاده شده است. نتایج نشان داد بیشترین رشد اراضی ساخته شده در فاصله سال های 1382 تا 1392 با 1193 هکتار رخ داده و در سال های اخیر روند آن کندتر شده است. باغات ابتدا افزایش و سپس از سال 1392 کاهش یافته اند. هم چنین، منابع آبی و اراضی کشاورزی پس از یک دوره افت، در سال 1402 بهبودیافته اند. در مقابل، مراتع یک روند مستمر کاهشی داشته است. این پژوهش بر اهمیت پایداری اراضی باغ شهرهای پیراشهری شهر زنجان تأکید دارد و لزوم استفاده از رویکردهای کارآفرینانه جهت پایداری در کشاورزی شهری پیشنهاد می کند. یافته ها نشان می دهد که سیاست گذاری و مدیریت دقیق کاربری اراضی باغ شهرها در پیرامون شهر زنجان می تواند از توسعه نامنظم جلوگیری کرده و تعادل فضایی ایجاد کند.
فراترکیب پیشران های اجتماعی تأثیرگذار در توسعه هاب های نوآوری و دانش بنیان شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
77 - 97
حوزههای تخصصی:
پیشران های اجتماعی، زمینه را برای جذب نخبگان و تحقق پذیری شهر دانش بنیان به عنوان یکی از پارادایم های مهم شهر آینده فراهم می آورد. هدف پژوهش حاضر، سنتز ادبیات گسترده پیشران های اجتماعی تأثیرگذار در توسعه هاب های نوآوری و دانش بنیان شهری جهت ارایه مدل مفهومی یکپارچه و جامع آن است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف توسعه ای و روش آن کیفی است. جامعه آماری شامل پژوهش های منتشره در بازه زمانی دهه 1990 تا سال 2022 به تعداد 1223 مأخذ است. ابتدا 892 منبع با بررسی عنوان و 156 منبع با بررسی چکیده حذف، سپس محتوای 175 منبع به طور کامل بررسی و تحلیل و 43 مقاله جهت تجزیه وتحلیل نهایی انتخاب گردید. برای سنجش میزان پایایی از ضریب کاپای کوهن استفاده شد و نتایج آن معادل 733/0 با سطح معناداری 000/0 بوده که بیانگر پایایی مناسب پژوهش است. بر اساس نتایج پژوهش، پیشران های اجتماعی هاب های نوآوری و دانش بنیان شهری دارای پنج مقوله متمایز و درهم تنیده متشکل از حس مکانی، سرمایه اجتماع، یکپارچگی اجتماعی، رفاه اجتماعی و توسعه اجتماعی-فرهنگی می باشد. نوآوری و دانش بنیان شهری دارای 10 بعد (مشتمل بر احساس تعلق به اجتماع، ساختار اجتماعی، زیرساخت کارکنان دانش، رفاه، ساختار اجتماع، سرمایه انسانی اشتراک مبنا، شکل، تصویر، کارکرد و محیط) و 31 مؤلفه است. همچنین در مجموع، هاب های نوآوری و دانش بنیان شهری دارای 115 شاخص است. مقوله یکپارچگی اجتماعی، 24 درصد مجموع شاخص ها را در برمی گیرد. سایر مقوله ها متشکل از حس مکانی، سرمایه اجتماع، توسعه اجتماعی-فرهنگی و رفاه انسانی به ترتیب 33، 20 درصد، 12 درصد و 11 درصد مجموع شاخص ها را شامل می شوند.
تحلیل توانمندی های روستاهای پیشرو در اشتغال زایی، مطالعه موردی: روستاهای منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
101 - 115
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های به منصه ظهور رسانیدن توانمندی اشتغال است. توجه به استعدادها و توانمندی های محیطی و انسانی روستا یک ضرورت برنامه ریزی می باشد. بالأخص روستاهایی که پیشرو و جلوتر از دیگر روستاها به صورت بالقوه و بالفعل می باشند. هدف از پژوهش حاضر تحلیل توانمندی های روستاهای پیشرو در اشتغال زایی است. ماهیت این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی – تحلیلی می باشد. در این راستا جمع آوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری این تحقیق 26 روستای پیشروی منطقه سیستان می باشد که اطلاعات روستاها به صورت مشاهده میدانی و مصاحبه با دهیاران و اعضای شورای اسلامی روستا انجام شده است. نتایج گواه از آن است که روستاهای پیشرو منطقه سیستان به لحاظ ویژگی های محیطی و انسانی دارای قابلیت های بالایی جهت ایجاد اشتغال بوده که می تواند الگوی دیگر روستاها باشند. یافته ها نشان می دهد روستای خمر با بیشترین فعالیت های شغلی در ارتباط با ماشین، روستا ماشین منطقه، روستای لوتک با بیشترین فعالیت های خدماتی بازار، روستا بازار و روستای امیرنظام روستای فرش سیستان شناخته شدند. همچنین روستای قلعه نو به عنوان روستای ویژه توریسم و روستای میلک به عنوان روستای بازارچه و مرزی منطقه می باشند. در روستاهای پیشرو در اشتغال نزدیک به 60 نوع فعالیت شغلی، که برخی فعالیت ها قبلاً در روستاها وجود نداشتند، که خود نشان از تنوع فراوان در این روستاها است. این ویژگی ها و توانمندی ها می تواند راهگشای رشد و پیشرفت سایر روستاهای منطقه باشد.
تحلیلی بر آینده توسعه منطقه ای مکران با نگاهی به روندها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان مراکز انباشت ثروت، انرژی و فناوری، نقش کلیدی در فرآیند توسعه پایدار ایفا می کنند. ازآنجایی که شهرها محل تمرکز فعالیت های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی هستند، برنامه ریزی صحیح و استفاده بهینه از منابع می تواند موجب رشد پایدار و ارتقای کیفیت زندگی در سطح ملی شود. در این راستا، راهبردهای توسعه ای برای شهرها باید به گونه ای طراحی شوند که هم با نیازهای امروز و هم با چشم انداز آینده هماهنگ باشند. هدف راهبرد توسعه منطقه ای ارتقاء وضعیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی مناطق مختلف یک کشور است. این راهبرد به منظور کاهش تفاوت های منطقه ای، بهبود شرایط زندگی در مناطق کمتر توسعه یافته و استفاده بهینه از منابع محلی و مزیت های رقابتی مناطق مختلف طراحی می شود. هدف تحقیق تحلیلی بر آینده توسعه منطقه ای مکران است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و به لحاظ نوع آن توصیفی - تحلیلی و بر اساس مدل های آینده پژوهی با سنتز اسنادی و پیمایشی انجام یافته است. آینده توسعه منطقه ای مکران می تواند بسته به نحوه مدیریت منابع، حکمرانی و همکاری بین بخش های مختلف، در سه سناریو قرار گیرد. سناریوهای خوش بینانه می توانند منجر به رشد و توسعه پایدار در منطقه شوند، اما در سناریوهای بینابین و بدبینانه، چالش های جدی ممکن است فرآیند توسعه را کند یا حتی متوقف کنند. برای دستیابی به آینده ای مثبت و پایدار، توجه به حکمرانی یکپارچه، سرمایه گذاری در زیرساخت ها و مدیریت مؤثر منابع طبیعی از اهمیت بالایی برخوردار است.