فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸٬۴۲۱ تا ۱۸٬۴۴۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مدیریت روستایی در واقع فرآیند سازماندهی و هدایت جامعه و محیط روستایی از طریق شکل دادن به سازمانها و نهاد ها است. مدیریت روستایی از سالیان متمادی در برنامه های عمرانی کشور وجود داشته و بااینکه در هر مقطعی از فعالیت خود با اسمی خوانده شده ولی مدیریت خود را در روستاهای ایران اعمال کرده است. کدخدا، دهبان، همیار، دهیار و...گونه های مدیریت روستایی در ایران بوده است. اثرات توجه به بعد نهادی- مدیریتی در برنامه های توسعه در بعداز پیروزی انقلاب اسلامی وجود داشته اما با برچیده شدن نظامهای پیشین، روستاهای ایران تا سالیان اخیر از یک نظام مدیریتی ثابت برخوردار نبوده و عدم مدیریت واحد روستایی باعث مشکلات و معضلات عدیده ای در سطح روستاها شده بود تا اینکه در سالهای اخیر قانون تشکیل دهیاری ها به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و پس از عملی شدن این قانون از ابتدای دهه هشتاد مدیریت روستاها به دهیاری ها واگذار گردید. یکی از کارکردهای مهم دهیاری ها نقش آنها در برنامه ریزی توسعه روستایی براساس خواست و نیازهای مردم روستا می باشد. در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و گردآوری داده ها و اطلاعات از طریق روش هایاسنادی- کتابخانه ای و میدانی- پشمایشی به بررسی مقایسه ای توجه به بعد نهادی- مدیریتی در روستاهای شهرستان قائمشهرطی دو دهه ی اخیر پرداخته شده است. به منظور بررسی و رسیدن به اهداف تحقیق دو نوع پرسشنامه اختصاصی روستا (مدیران و کارشناسان روستایی) و پرسشنامه ی عمومی روستا تهیه و تکمیل گردید که نتایج حاصل از آن نشان می دهد که برنامه های دولت طی دو دهه ی اخیر در برنامه پنجم در مقایسه با سایر برنامه های بعد از انقلاب، بیشتر به بعد نهادی- مدیریتی توجه داشته و در همین راستا مدیران محلی نیز مشکلات روستائیان را پیگیری نموده و در مجموع فعالیتهای دهیاران، منجر به توسعه روستایی در سطح روستاهای محدوده مورد مطالعه شده است.
ارزیابی تکتونیک فعال در زیرحوضه های جراحی - زهره بر پایه تحلیل مورفوتکتونیکی و اثرهای آن بر میدان های نفتی حوضه مورد مطالعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، بر اساس پیوند نئوتکتونیک و توپوگرافی کنونی، فعالیت نئوتکتونیکی 38 زیرحوضة دارای میدان های نفتی و غیرنفتی جراحی - زهره، با استفاده از شاخص های ژئومورفیک SL، S، RA، HI،BS ، وAFارزیابی شد. نتایج نشان می دهد فعالیت نئوتکتونیکی نیمة شرقی بیشتر و 2 /12، 5 /34، و 2 /53 درصد حوضه به ترتیب در کلاس های یک تا سه قرار دارند. سرانجام، با روی هم قراردادن لایة نهایی نئوتکتونیک و لایة نفتی مشخص شد که هیچ میدان نفتی در مناطقی با نئوتکتونیک بالا وجود ندارد، اما 6 /61 درصد در مناطقی با فعالیت کم قرار گرفته اند. بنابراین، چون میزانِ زیاد نئوتکتونیک باعث فرار و دگرریخت شدن تله های نفتی می شود و نیز مقداری فعالیت نئوتکتونیک برای تشکیل ساختارهای جدید و جای گیری تله ها لازم است، می توان استنباط کرد که بیشترین میدان ها در مناطقی است که هم نئوتکتونیک برای شکل گیری نفت گیرها وجود دارد هم میزان آن باعث فرارنکردنِ تله های نفتی شده است.
ارزیابی اثرات اجرای طرح هادی در توسعه پایدار روستایی (مطالعة موردی: روستای کندوان، آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: روستای تاریخی و گردشگری کندوان با وجود برخورداری از شرایط و توان های محیطی و انسانی ویژه و اجرای طرح هادی، با مسائل و نارسایی های مختلفی در حوزه کالبدی روبه رو بوده و این امر بر سایر ابعاد توسعه آن نیز اثر گذاشته است. این پژوهش با هدف ارزیابی اثرات اجرای طرح هادی در وضعیت پایداری روستای تاریخی کندوان انجام شده است.
روش: پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی انجام شده و روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی بوده است. برای برآورد حجم نمونه براساس فرمول کوکران، ۳۱۰ نمونه تعیین و به همین تعداد نیز پرسش نامه خانوار توزیع و تکمیل شد. برای سنجش و تحلیل آماری میزان موفقیت طرح هادی در پایداری/ ناپایداری کالبدی روستای مورد مطالعه، از آزمون Tیک نمونه ای استفاده شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که در مجموع، میزان رضایت از عملکرد اجرای طرح هادی در نماگرهای مختلف مربوط به هر سه شاخص اکولوژیکی، اجتماعی- نهادی و اقتصادی در سطح پایین تر از حد متوسط بوده و می توان گفت به رغم تلاش های صورت گرفته، تهیه و اجرای طرح هادی روستایی به دلیل حاکمیت نگرش بخشی و نبود رویکرد سیستمی و کلی نگر، نتوانسته در جهت رفع نارسایی ها و پایداری کالبدی نظام فضایی مورد بررسی(روستای کندوان) عمل کند.
محدودیت ها: دسترسی به منابع اطلاعاتی به ویژه سطح همکاری پایین مردم محلی در پاسخ گویی به سؤالات از مهم ترین محدودیت های این پژوهش بوده است.
راهکارهای عملی: در جهت رفع یا کاهش نارسایی های کالبدی روستای مورد مطالعه پیشنهادهایی در چهارچوب نگرش سیستمی و توسعه پایدار کالبدی به این شرح مطرح می شود: در رابطه با رفع نارسایی های کالبدی روستا لازم است برنامه ها و اقدامات اصولی انجام شود تا باعث بهبود کالبد روستا شده و تداوم هویت آن را به ارمغان آورد و ظرفیت سازی نهادی و قانونی برای تسهیل و افزایش مشارکت مردمی در روند توسعه کالبدی نقاط روستایی (که می تواند ظرفیت ماندگاری جمعیت روستایی را ارتقا دهد)، ضرورت دارد.
اصالت و ارزش: به رغم مطالعات صورت گرفته در زمینه بررسی اثرات و عملکرد طرح های هادی روستایی در کشور، توجه به تحلیل و ارزیابی عملکرد اجرای طرح هادی در پایداری و ناپایداری کالبدی روستای کندوان در چهارچوب شاخص های توسعه پایدار کالبدی، از مهم ترین ویژگی هایی است که اصالت و ارزش علمی این پژوهش را نشان می دهد.
رهیافتی بربهبودکیفیت خدمات گردشگری شهری با استفاده از مدل سرکوال (مطالعه موردی:شهریاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
15 - 28
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری در جهان امروز به سرعت در حال رشد است. رشد روز افزون و شتابنده صنعت گردشگری باعث شده است که بسیاری از صاحب نظران قرن 21 را قرن گردشگری بدانند. شهریاسوج ازشهرهایی است که به لحاظ برخورداری از منابع گردشگری طبیعی از قابلیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر با بررسی عوامل سازمانی و محیطی موثردررضایت گردشگران شهریاسوج، درصددفراهم آوردن زمینه های مناسب برای توسعه گردشگری است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است وبه روش همبستگی انجام شده و از پرسشنامه به عنوان ابزار اصلی گردآوری اطلاعات استفاده شد. جامعه آماری گردشگرانی هستند که در بازه ی زمانی شهریورماه به شهر یاسوج سفر کرده اند. با توجه به نامشخص بودن تعداد گردشگران از نمونه گیری تصادفی قابل دسترس استفاده شد. برای تحلیل سوال ها جهت تایید یا رد فرضیه ها ازضریب همبستگی استفاده شد. ازآنجا که این بررسی با هدف ارزیابی کیفیت خدمات با مولفه رضایت از خدمات گردشگری انجام شده است،عوامل موثردرگردشگری شناسایی ودردوطبقه عوامل محیطی وسازمانی قرارگرفتند. سپس با استفاده از مدل سرکوال(تحلیل شکاف) به بررسی شکاف انتظارات و ادراک گردشگران پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد بین عوامل محیطی و سازمانی و رضایت گردشگران به ترتیب با ضریب512/0و 676/0رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
بررسی تحلیلی توسعه گردشگری سالمندی با رویکرد نگاشت شناختی (مورد مطالعه: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به روند پیر شدن جمعیت کشور ایران و به ویژه استان یزد و نیازهای خاص این قشر، در این تحقیق تلاش شده است با استفاده از روش شناسی نگاشت علّی مدلی کیفی برای تبیین توسعه گردشگری سالمندی در سطح استان یزد ارائه شود. در این راستا ابتدا پس از بیان موضوع، مبانی نظری و بررسی پیشینه تحقیقات انجام شده، چهارچوب مفهومی اولیه تحقیق ارائه و روش تحقیق مورد استفاده در رابطه با آن بیان شده است. برای تدوین و استخراج مدل توسعه گردشگری سالمندی در استان یزد از ابزارها و تکنیک های مربوط به ادبیات نظری نگاشت شناختی و تحلیل شبکه های اجتماعی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که عوامل بیمه، استانداردهای بهداشتی، امنیت، خدمات ویژه و وضعیت حمل و نقل نقش مهمی را در توسعه گردشگری سالمندی در استان یزد ایفا می کنند.
تحلیل تغییرات مورفولوژیکی رودخانه ناشی از احداث سد طالقان بر پایه تفاضل سنجی زمانی داده های سنجش ازدوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سدسازی فعالیت عمرانی نسبتاً فراگیر است که در برخی مقاطع زمانی در ایران به عنوان یکی از زیرساخت های اصلی و محوری توسعه در نظر مدیران برنامه ریزی کشور محسوب می شد. واقعیت آنکه حاکمیت رژیم خشک و نیمه خشک بر ایران و الزامات تأمین منابع آبی، احداث بسیاری از سدها در مناطق بعضاً نامناسب را توجیه پذیر ساخت. این نکته نیز پذیرفته است که سدسازی به طور طبیعی و تا حدودی جبری تغییراتی در مورفولوژی ناحیه احداثی (سرآب و پایاب) ایجاد می نماید، لذا آگاهی از تغییرات مورفولوژیکی رودخانه ای در دو حوضه بالادست (سرآب) و پایین دست (پایاب) سد در راستای مدیریت منطقه ای و کاهش خسارت به سازه ها، زیرساخت ها و مخزن سد دارای اهمیت فراوان است. بر مبنای این ضرورت، در تحقیق حاضر استخراج تغییرات مورفولوژیکی رودخانه ای در حوضه بالادست سد طالقان، بر پایه تفاضل سنجی زمانی داده های سنجش ازدور، هدف گذاری شده است. بدین منظور از سه سری عکس های هوایی در مقاطع 1334، 13350، 1380 (قبل از احداث سد) برای استخراج و بررسی ویژگی های مورفولوژی بهره گرفته شده و در مرحله بعد همین ویژگی ها از تصاویر پانکروماتیک ماهواره Cartosat-1 مربوط به 1388 سال های، 1390، 1394 مجدداً استخراج و علاوه بر آن تغییرات مورفولوژیکی سطح با روش تفاضلی از دو مدل رقومی تولیدی اخذ و تحلیل گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد قریب 58 درصد عرصه موردمطالعه واجد تغییر منفی ارتفاعی بوده که مقادیر حداکثری آن به رقم 31.2 سانتی متر می رسد. درعین حال تغییرات ارتفاعی مثبت با نرخ 1 سانتی متر تا حداکثر 12 متر عرصه محدودتری داشته (35 درصد محدوده) که بخش عمده آن در قسمت انتهای بستر رودخانه اصلی و نواحی پشت سد اتفاق افتاده که انباشت رسوب عامل ایجابی آن می باشد. همچنین نیم رخ های طولی تهیه شده از مدل های رقومی قبل و بعد از احداث سد نشان می دهد بستر رود از مصب سد تا 14 کیلومتری علیای آن (روستای جوستان) قبل از احداث در حال عمیق شدن بوده و وضعیت مرفولوژیکی نسبتاً نامنظمی را معرفی می نموده، درحالی که در بعد از احداث این وضعیت از نظم نسبتاً بهتری برخوردار شده است. همچنین تغییر در فرم نیم رخ های عرضی از حالت U بسته به حالت مشابه U باز محسوس می باشد. نکته دیگر اینکه فعالیت فرسایشی از حالت حفر بستر به فرسایش کناری تغییر کرده و پیچان رودهای اولیه در حال گسترش می باشد. درمجموع مستند به یافته های تحقیق روشن گردید که در این بخش از رودخانه شاهرود، به دلیل تغییر مثبت سطح اساس، موجب بالا آمدن بستر شرایط برای ورود به مرحله تحول یافتگی شده است؛ نتیجه ضمن تخریب سازه های حاشیه رود، شرایط انتقال رسوبات بیشتر را از دامنه های سست مجاور به مخزن سد را فراهم نموده است.
بررسی رابطه تغییرات زمانی دمای سطح زمین و الگوی فضایی تغییرات کاربری اراضی (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جایگزینی پوشش های گیاهی با آسفالت و بتن و تغییر کاربری اراضی از عوامل اصلی انتشار گرماهای انسان ساز به شمار آمده که باعث افزایش دمای محیط زیست شهری و منجر به ایجاد جزیره حرارتی شهری می شود. یکی از موضوعات اساسی در بررسی و پایش جزایر حرارتی شهری، واکاوی و شناسایی تغییرات زمانی و مکانی آن ها است که در این رابطه آمار فضایی به خوبی توانسته است به این مهم بپردازد. در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از سنجنده TM ماهواره Landsat5 و سنجنده های OLI و TIRS ماهواره Landsat8، تغییرات زمانی و مکانی دمای سطحی شهر زنجان مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور ابتدا تصاویر مربوط به 4 دوره زمانی سال های 1987، 1999، 2007 و 2016 گردآوری و سپس با استفاده از الگوریتم پنجره مجزا، داده های دمایی موجود در شهر زنجان استخراج گردید. در مرحله بعد با استفاده از آماره خودهمبستگی فضایی موران و شاخص G به تحلیل فضایی داده های دما پرداخته شد. براساس نتایج تحقیق مشخص شد که بیشترین مقادیر دمایی در شهر زنجان مربوط به مناطق دارای زمین های بایر و کمترین مقادیر در مناطق حاوی پوشش گیاهی، کاربری های مرکزی شهر و بافت های فرسوده رخ داده است. تحلیل خودهمبستگی فضایی موران در سطح اطمینان 99 درصد نشان داد که داده های دمای سطحی شهر زنجان دارای ساختار فضایی بوده و به شکل خوشه ای توزیع شده اند. نتایج شاخص Gi* نیز نشان داد که در تمامی سال های موردمطالعه دمای حداکثر متعلق به زمین های بایر بوده است.
بررسی عوامل مؤثر تشکیل و توسعة شرکت های کوچک و متوسط کارآفرین (SMEs) در روستاها (مورد شناسی: روستا های استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة بنگاه های کوچک و متوسط، شاخصی کلیدی از نظام پیش ران توسعة روستایی به شمار می رود که باعث امنیت پایدار منطقه ای و معکوس شدن مهاجرت خواهد شد. توسعة روستایی از پایه های اولیه و مهم توسعة ملی هر کشور محسوب می شود. ایجاد و توسعة کسب و کارهای کوچک، یکی از رویکردهای بسیار مناسب برای توانمندسازی روستاییان می باشد. این پژوهش، کمّی و ماهیت و هدف آن کاربردی و ازنظر گردآوری داده ها نیز توصیفی- پیمایشی می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS به عنوان نرم افزار اصلی و از نرم افزار LISREL به عنوان نرم افزار کمکی برای روش تحلیل عاملی (از نوع اکتشافی) استفاده شد. جامعة آماری تحقیق شامل کارشناسان و مدیران دستگاه های اجرایی جهاد کشاورزی استان ایلام، فعالان اقتصادی روستاها ( کارآفرینان و تعاونی داران روستایی) و استادان و مدرسان دانشگاه پیام نور مرکز ایلام بودند. در این پژوهش 20 متغیّر مؤثر بر ایجاد و توسعة شرکت های کوچک و متوسط ( SMEs ) در روستاها شناسایی شدند که پس از به کار بردن تحلیل عاملی، برای تعیین تعداد عوامل از ملاک کیسر استفاده شد. برپایة این ملاک، 4 عامل (تأمین مالی و نهاده های تولیدی، حمایتی و ترغیبی، آموزشی و مهارتی و عوامل فرهنگی و اجتماعی) دارای ارزش ویژة بالای 1 شناسایی و به عنوان عوامل قابل استخراج تعیین شدند. با توجه به شاخص های آماری با استفاده از روش تحلیل عوامل اصلی، این 4 عامل در مجموع 7531/0 درصد از واریانس کل متغیّرها را توانستند تبیین کنند.
بررسی و تحلیل فضای عمومی شهری با استفاده از مدل استنتاج منطق فازی (مورد شناسی: ناحیة 1 و 2 شهر زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی شهری یکی از نشانه های بارز نفوذ مدرنیته به زندگی جوامع بشری است و تعلق داشتن به جمع و حضور در فضاهای اجتماعی یکی از نیازهای زندگی انسان امروز است. در جوامع گوناگون، استفاده از فضاهای عمومی شهر برای افراد جامعه برحسبِ متغیّرهایی چون سن، جنس، گروه های اجتماعی، اقلیت های قومی و نژادی و ... متفاوت است و این عوامل بر میزان و نحوة حضور در فضاهای عمومی شهر تأثیر می گذارند. به طورکلی، هدف از بررسی و مطالعة فضاهای عمومی شهر زابل، بررسی و تحلیل وضعیت فضاهای عمومی در سطح شهر و پراکنش و نحوة استقرار فضاهای عمومی است. در پژوهش حاضر تلاش بر این است که مساحت و سرانة کاربری های عمومی و سطح توسعه یافتگی آن ها بر اساس شاخص های انتخاب شده، بررسی شوند. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جامعة آماری پژوهش قسمت هایی از شهر زابل شامل ناحیة 1 و 2 می باشد که تقسیم بندی آن بر اساس طرح جامع شهر است. بررسی فضاهای عمومی شهر به وسیلة شاخص های اصلی و زیر شاخص آن ها صورت گرفته و پیاده سازی و تحلیل یافته های پژوهش با استفاده از روش استنتاج منطق فازی انجام شد. نتایج در قالب خروجی مدل ها، برای تبیین وضعیت موجود کاربری های فضاهای عمومی ناحیه های یک و دو شهر زابل و انطباق با وضعیت مطلوب و بهینه ارائه شد. نتایج تحقیق نشان داد که هیچ گونه ارتباط معنی داری بین ابعاد انسانی و کالبدی فضای عمومی در ناحیه های مورد بررسی وجود ندارد. همچنین شاخص کلی فضای عمومی نیز فقط با بُعد انسانی توسعه دارای رابطة معنی داری است (R PS,HPS=0/821) و با بُعد کالبدی آن هم خوانی و ارتباط معنی داری ندارد (R PS,SPS=0/314).
کاربرد شیوه تحلیل پوششی داده ها در تحلیل پایداری سکونتگاه های روستایی: مطالعه موردی روستاهای شهرستان بناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، با رویکرد توصیفی- تحلیلی، به بررسی شاخص های پایداری در سکونتگاه های روستایی با شیوه آنتروپی شانون، تحلیل پوششی داده ها و ماتریس متقاطع در روستاهای شهرستان بناب پرداخته شد. بر پایه یافته های پژوهش، از 28 روستای مورد مطالعه با استفاده از سی شاخص، سیزده روستا به عنوان روستاهای کارآ شناخته شدند. همچنین، برای نشان دادن کارآیی هر کدام از روستاها از لحاظ سطح بندی، از ماتریس متقاطع استفاده شد؛ بر این اساس، روستاهای خوشه مهر و زوراق و کوته مهر به ترتیب رتبه های اول تا سوم و روستاهای قشلاق خانه برق، خانه برق جدید و القو در رتبه های آخر قرار گرفتند، که نشان دهنده وضعیت نامناسب آنها در بین روستاهای مورد مطالعه بود.
کاربرد دیدگاه پسااستعمارگرایی در تحلیل های ژئوپلیتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئوپلیتیک انتقادی در روند توسعه خود، تحولاتی را پشت سر گذاشته است و از تمرکز بر دیدگاه پساساختارگرایی و دغدغه های اولیه نسبت به عرصه رسمی کشورداری، و از تمرکز بر نقد و شالوده شکنی و گفتمان های استراتژیک تبدیل به حوزه ای برای در برگرفتن مسائل متعددی مانند جنگ، بازنمایی و غیره شده و پسوند های مختلفی از ژئوپلیتیک انتقادی ظهور یافته است. یکی از دیدگاه هایی که در دو دهه اخیر در مطالعات و تحلیل های ژئوپلیتیکی به کار گرفته شده است، دیدگاه پسااستعماگرایی است. با توجه به قابلیت-های فراوان دیدگاه پسااستعماری برای تحلیل بسیاری از مسائل جهان کنونی و به ویژه منطقه خاورمیانه، و نیز با توجه به خلأ ادبیات در زبان فارسی در مورد چگونگی کاربرد دیدگاه پسااستعماری در تحلیل های ژئوپلیتیکی، مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مهمترین کاربردهای دیدگاه پسااستعمارگرایی در تحلیل های ژئوپلیتیکی می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که دیدگاه پسااستعمارگرایی، به لحاظ نظری، چالش هایی را برای سنت ها و بینش های رشته جغرافیای سیاسی و نظریه های ژئوپلیتیکی که عمدتاً بر اساس دیدگاه غربی هستند، به وجود آورده است. مهمترین کاربردهای دیدگاه پسااستعمارگرایی در تحلیل های ژئوپلیتیکی، نقد و تحلیل رویه شرق شناسی در دنیای کنونی؛ مباحث مربوط به ژئوپلیتیک فرودستی؛ مسئله جنگ و خشونت، و بیوپلیتیک است. در کل، دیدگاه پسااستعماری در ژئوپلیتیک، توجه خاصی به حکومت ها، گروه ها و انسان های فرودست و ضعیف در جهان کنونی دارد. این دیدگاه درد و رنج انسانی را در فضاهایی خاص به تصویر می کشد و تحلیلی انتقادی از تقاطع بین ژئوپلیتیک، بیوپلیتیک و ژئواکونومی ارائه می کند.
بررسی تعاملات بین دهیاران و شوراهای اسلامی در مدیریت و توسعه نواحی روستایی (مورد مطالعه: بخش دهدز شهرستان ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های گذشته، دو نهاد دهیاری و شورای اسلامی، نهادهای محلی مشارکت کننده در مدیریت و توسعه روستایی بوده اند. نکته مهم در این زمینه، تعاملات این دو نهاد با یکدیگر در راستای توسعه نواحی روستایی است؛ زیرا دهیاری، نهادی اجرایی است که در راستای تصمیمات و مشارکت شورای اسلامی اقدام می کند؛ بنابراین، ارزیابی تعاملات دهیاران و شورای اسلامی در مدیریت و توسعه نواحی روستایی برای مشخص کردن مسائل و مشکلات در این زمینه و بهبود شرایط کنونی اهمیت دارد. پژوهش حاضر، بررسی کمّی و از نوع توصیفی - تحلیلی است. روش پژوهش نیز پیمایشی (میدانی) است. جامعه بررسی شده شامل افراد ساکن در روستاهای دارای دهیاری و شورای اسلامی در بخش دهدز شهرستان ایذه، بالغ بر 13021 نفر است. براساس رابطه کوکران، حجم نمونه بالغ بر 373 نفر محاسبه شد. نتایج نشان دادند به طور کلی تعاملات بین دهیاران و شوراهای اسلامی چندان مطلوب نیستند. بررسی آزمون تی تک نمونه ای و الگوی معادلات ساختاری، بیان می کند شاخص اجتماعی، از نظر تعاملات دهیاران و شوراهای اسلامی وضعیتی مناسب، اما از نظر شاخص های اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی وضعیت ضعیف تری داشته اند و تعاملات و روابط، نامطلوب بوده اند. نوع روابط دهیاران و شوراهای اسلامی بایستی زمینه ساز توسعه پایدار شود؛ درحالی که نتایج، چنین وضعیتی را نشان نمی دهند؛ بنابراین، دهیاران و شوراهای اسلامی باید همه شاخص های توسعه را به صورت یکپارچه دنبال کنند و با ایجاد تعاملات در همه شاخص ها، مدیریت و توسعه روستاها را محقق کنند.
مطالعه تأثیر نوسانات سطح آب زیرزمینی بر پدیده فرونشست در منطقه قلعه (آذربایجان شرقی، تسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرونشینی پدیده ای طبیعی است که رخداد آن می تواند بر الگوی جریان آب های سطحی و زیرزمینی و کیفیت منابع آبی تاثیر منفی داشته باشد. هم چنین باعث تحمیل خسارت بر تأسیسات زیربنایی و علت تبعات اقتصادی و اجتماعی گردد. در مقاله حاضر از داده های سطوح پیزومتری طی 11 سال دوره آماری موجود در منطقه قلعه در تسوج در بخش شمال شرقی دریاچه ارومیه بهره گرفته شد. مطالعه سطح آب زیرزمینی نشان داد که طی این سال ها میزان سطح آب زیرزمینی حدود 25 متر کاهش یافته است. لذا با توجه به میزان کاهش قابل توجه سطح آب زیرزمینی، به بررسی احتمال وقوع پدیده فرونشست زمین درمنطقه پرداخته شد. بدین منظور از نقشه های ژئومورفولوژی، زمین شناسی و گسل ها و لوگ های حفاری استفاده گردید. تلفیق و تحلیل نقشه ها توسط نرم افزارARC GIS و تهیه نقشه های ایزوپیز برای هریک از ماه های سال و سالانه با استفاده از نرم افزار Surfer Win و انجام تحلیل خوشه ای بر روی مقادیر سطح ایستابی آب های زیرزمینی نشان داد که طی 11 سال آمار موجود، میزان فرونشست زمین در برخی از قسمت های منطقه از جمله روستای قلعه به وقوع پیوسته است که این فرونشست را می توان به افت سطح آب های زیرزمینی نسبت داد.
تأثیرپذیری انواع مختلف گردشگری از یکدیگر در منطقه آزاد ارس: کاربرد رهیافت مدل سازی معادلات ساختاری (SEM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی تأثیرپذیری انواع مختلف گردشگری از یکدیگر در منطقه آزاد ارس انجام شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه است که بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده، اطلاعات 70 نفر از گردشگران این منطقه جمع آوری و با رهیافت مدل یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که رابطه دوسویه ای بین گردشگری تاریخی و بوم گردشگری وجود دارد. به عبارت دیگر با افزایش گردشگری تاریخی، میزان بوم گردشگری افزایش می یابد و بالعکس. جهت افزایش گردشگری تاریخی باید میزان رضایت گردشگران از جاذبه های تاریخی پل خداافرین، حمام جلفا، کاروانسرای خواجه نظر، کلیسای چوپان، کلیسای سنت استپانوس و ... افزایش یابد و با افزایش رضایت گردشگران از جاذبه های طبیعی، بوم گردشگری منطقه آزاد ارس نیز توسعه می یابد. میزان رضایت گردشگران از روستای اشتبین، تأثیر معناداری را بر میزان رضایت آن ها از امامزاده سیدمحمدآقا می گذارد. هم چنین یافته های تحقیق حاکی از این است که یکی از عوامل موثر بر گردشگری تجاری میزان رضایت گردشگران از تنوع کالا است و یا به عبارت دیگر جهت افزایش گردشگری تجاری باید میزان تنوع کالاها افزایش یابد. بنابراین بازسازی آثار تاریخی و اماکن مذهبی و توسعه ی طرح های تجاری در منطقه آزاد ارس پیشنهاد می شود.
تحلیل ساختاری شاخص های توسعه ی پایدار روستایی مورد: دهستان های شهرستان صومعه سرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نخستین گام در ارزیابی نابرابری های فضایی روستایی، شناخت دقیق ادبیات این حوزه و به تبع آن، تبیین و تحلیل شاخص های توسعه ی پایدار روستایی است. در این راستا پژوهش حاضر به مطالعه ی دهستان های شهرستان صومعه سرا پرداخته است. با توجه به ماهیت موضوع، پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی و از گونه ی تکاملی (توسعه ای) است. جامعه ی آماری، دهستان های شهرستان صومعه سرا و حجم نمونه شامل 20 تن از خبرگان، یعنی متخصصان و مسئولان اجرایی در حوزه های توسعه ی پایدار روستایی هستند. ابتدا به منظور اعتبارسنجی، شاخص های برداشت شده از مطالعات کتابخانه ای، بر اساس ابعاد توسعه ی پایدار روستایی مطابق طیف لیکرت، در قالب 15 معیار و 144 زیر معیار، مورد سنجش خبرگان قرار گرفته است. در ادامه به منظور توصیف و تحلیل شاخص هایی که بیشترین تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را دارند، از روش تحلیل ساختاری استفاده شد. این روش برای تحلیل روابط میان متغیرها به ویژه در سیستم های گسترده با ابعاد متعدد به کار می رود و یکی از روش های پرکاربرد در حوزه ی آینده پژوهی است. نتایج نشان می دهد که متغیرهای «ریسک»، «میزان سرمایه گذاری دولت در امور زیربنایی» و «اعتبارات تخصیص یافته به فصل عمران و نوسازی روستا» هستند. این متغیرها ظرفیت بسیار بالایی جهت تبدیل شدن به بازیگران کلیدی سیستم را دارند و ماهیت ناپایدارشان، نقطه ی انفصال سیستم است. متغیرهای «هدف»، «(کنترل) روند مهاجرت ها»، «میزان امید به زندگی» و «درآمد حاصل از مشاغل پایدار» است. این متغیرها، بیش از اینکه تأثیرگذار باشند، تأثیرپذیرند و نتایج تکامل سیستم هستند. میزان امید به زندگی در روستاهای شهرستان علاوه بر جهان بینی، باورها و تجربیات فردی و اجتماعی، وابسته به امکانات و خدمات در دسترس روستائیان نیز است. عواملی که امید به زندگی روستائیان، به ویژه جوانان را تحت تأثیر قرار می دهد، دغدغه هایی چون امنیت و پایداریِ اشتغال و دسترسی به کیفیت بالای امکانات و خدمات مدرن است. مسئله ی مهاجرت نیز در ارتباط مستقیم با شاخص امید به زندگی قرار می گیرد.
بررسی تأثیر رواج گردشگری خانه های دوم بر توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی مطالعة موردی: شهرستان کلاردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی و پیرو آن گردشگری خانه های دوم نتیجة تحولات گستردة اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه پس از جنگ جهانی دوم است. در کشور ما، به ویژه در نواحی کوهستانی مجاور شهرهای بزرگ و همچنین در سواحل دریای خزر از چند دهة گذشته، خانه های دوم با هدف گذراندن اوقات فراغت گسترش یافته است. این مقاله با هدف تأثیر گردشگری خانه های دوم بر توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی در شهرستان کلاردشت انجام شده است. پژوهش حاضر، از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ روش و ماهیت، توصیفی - تحلیلی است. در این پژوهش برای گرد آوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعة آماری پژوهش، 9 سکونتگاه روستایی شهرستان کلاردشت است که در آن ها ساخت خانه های دوم چشمگیر بوده است. در سطح روستاها، حجم نمونة خانوارهای بررسی شده براساس فرمول کوکران، 200 خانوار بوده است که به صورت تصادفی ساده از بین روستاییان و مالکان خانه های دوم انتخاب شده اند. با بررسی ابعاد و شاخص های متغیرهای پژوهش، مشخص شد بیشترین مقدار متغیر رواج گردشگری در روستای پی قلعه (50/2) و دربارة متغیر توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی، بیشترین مقدار در روستای طایب کلا (09/3) است. همچنین شدت تأثیر متغیر توسعة گردشگری خانه های دوم بر توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی، حدود 40 درصد برآورد شده، این نسبت در جامعة روستاییان حدود 4/44 و در بین مالکان خانه های دوم حدود 5/24 درصد است که تأثیر متوسط گردشگری خانه های دوم را در سطح منطقه نشان می دهد. با توجه به آزمون رگرسیون گام به گام در مرحلة دوم شاخص ایجاد مشاغل جدید مرتبط با گردشگری با ضریب 12 درصد بیشترین تأثیر را دارد و پس از آن ساخت وسازهای جدید با ضریب 6/8 درصد در ردیف دوم قرار گرفته است.
آشکارسازی تأثیر تغییرات کاربری اراضی بر توزیع فضایی گردوغبار در شمال غرب ایران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات پوشش اراضی می تواند منجر به از بین رفتن پوشش گیاهی و ایجاد شرایط بیابانی شود و از این طریق باعث افزایش گردوغبار گردد. هدف اصلی این تحقیق بررسی تغییرات پوشش اراضی و شاخص عمق نوری هواویزها AOD (که نمایه سنجش ازدوری گردوغبار سنجنده MODIS است) در دو دوره 2000 و 2016 می باشد. در این راستا داده های مربوط به تغییرات کاربری اراضی سال 2000 از تصاویر لندست 7 و سال 2016 از تصاویر لندست 8 اخذ گردیده است. نقشه پوشش سطحی با استفاده از این تصاویر به صورت طبقه بندی نظارت شده با الگوریتم بیشینه مشابهت، تولید گردیده است. داده های مربوط به AOD نیز از تصاویر آئروسل MODIS برای دو دوره مذکور به دست آمده است، درنهایت با تحلیل متقاطع فضایی و تحلیل ارتباط بین تغییرات کاربری، شاخص گردوغبار به دست آمد. نتایج بیانگر آن است که طی دوره موردبررسی دو کاربری، زمین های بایر و مراتع به ترتیب کاهشی برابر 35 درصد و 11درصد را داشته اند. بیشترین میزان افزایش کاربری ها مربوط به نواحی کویری و شوره زارها می باشدکه طی 17 سال، رشدی برابر 95درصد نسبت به سال 2000داشته اند. توزیع فضایی گردوغبار بر روی کاربری های زمین های شوره زارها و نواحی کویری، در هر دو سال بالا بوده است. به گونه ای که در سال 2000 میانگین فضایی شاخص AOD برای کل منطقه موردبررسی برابر 65/0 بوده است. میانگین فضایی این شاخص برای نواحی کویری برابر 72/0 و برای شوره زارها برابر 82/0 بوده است. درحالی که در سال 2016 میانگین فضایی این شاخص به 79/0 رسیده است و این شاخص در زمین های کویری به 93/0 و در شوره زارها به 88/0 رسیده است.
عوامل مؤثر بر فرآیند شبکه ای قابلیت تحرک نقاط روستایی در بخش مرکزی شهرستان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قابلیت تحرک به معنی جابجایی مردم و کالاها از نقطه ای به نقطه دیگر در نظر گرفته می شود که به زیرساخت های حمل و نقل وابسته بوده و از اهمیت زیادی در توسعه پایدار نواحی روستایی برخوردار است. بهبود قابلیت تحرک می تواند اثرات مستقیم و غیرمستقیم گوناگونی در بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی نواحی روستایی داشته باشد. با توجه به اینکه قابلیت تحرک مناسب از جمله معضلات پویایی، به ویژه پویایی اقتصادی نقاط روستایی کشور بوده، تحقیق حاضر بر آن است تا ضمن تحلیل قابلیت تحرک در نقاط روستایی بخش مرکزی شهرستان تبریز، عوامل مؤثر بر آن را مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور روش تحقیق توصیفی – تحلیلی مورد توجه قرار گرفت. ابتدا با استفاده از ادبیات تحقیق به عملیاتی نمودن مفاهیم و متغیرهای مطرح در سؤالات پرداخته شده و روایی آن به روش نظرسنجی از نخبگان مورد ارزیابی قرار گرفت و پس از تأیید جهت تعیین روابط علت و معلولی میان شاخص ها و در مرحله بعد جهت وزن دهی به نظرسنجی مجدد (15 نفر از متخصصان رشته جغرافیا و برنامه ریزی روستایی و برنامه ریزی حمل و نقل) اقدام گردید. سپس برای ارزیابی قابلیت تحرک، تکنیک فرآیند شبکه ای با بهره گیری از نرم افزار Super Decisions و برای بررسی نقش عوامل در قابلیت تحرک نقاط روستایی مورد مطالعه از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS.24 استفاده شد. جامعه آماری تحقیق را روستاهای بخش مرکزی شهرستان تبریز شامل 52 روستا تشکیل می دهد که داده های لازم به صورت تمام شماری از دهیاران آنها جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که در بین شاخص های قابلیت تحرک، شاخص های تعداد مسافران در فصول مختلف و جابجایی تولیدات باغی، بیشترین روابط علت و معلولی را با سایر شاخص های مطرح داشته است. به علاوه روستای کردکندی کمترین میزان قابلیت تحرک و مایان سفلی بیشترین قابلیت تحرک را دارد که این مسئله بیانگر اثر عوامل دیگری غیر از جمعیت صرف نواحی در میزان قابلیت تحرک آنها است. به علاوه بر اساس نتایج مدل سازی معادلات ساختاری، عامل فاصله بیشتر از سایر عوامل در قابلیت تحرک سکونتگاه های روستایی مؤثر بوده است.
تحلیل قابلیت زیست پذیری در مناطق کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی به عنوان دومین انقلاب در فرهنگ انسان، باعث دگرگونی در روابط متقابل انسان ها و محیط شده است. در دهه های اخیر به موازات نظریه های توسعه پایدار و توسعه پایدار شهری ایده ارتقای کیفیت زندگی که خود موجبات زیست پذیر بودن شهرها را سبب می شود جای خود را در ادبیات برنامه ریزی شهری باز کرده است و به همین دلیل قابلیت برخورداری از خصوصیات زیست پذیری برای شهرها و به ویژه کلان شهرها ضرورت یافته است. هدف این پژوهش بررسی قابلیت زیست پذیری مناطق کلان شهر اهواز به منظور توسعه پایدار است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی می باشد. داده های مورد نیاز برای تحلیل از نوع کمی و کیفی می باشند. که با استفاده از مدل تاپسیس به تحلیل آنها پرداخته شده است. داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS، ArcGIS، و مدل TOPSIS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. جامعه آماری شامل مناطق و شهروندان کلان شهر اهواز می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در میان مناطق کلان شهر اهواز منطقه 2 با امتیاز 0.74 به نسبت سایر مناطق در وضعیت برخوردارتری قرار دارد و منطقه 7 با امتیاز 25/0 در بدترین وضعیت زیست پذیری قرار دارد. در میان ابعاد به کار رفته در پژوهش حاظر بعد زیست محیطی با امتیاز 0.63 بیشترین تأثیر را در وضعیت زیست پذیری کلان شهر اهواز داراست که با این روند کنونی به سمت توسعه پایدار پیش نخواهد رفت.
بررسی و ارزیابی تطبیقی سرزندگی شهری در محله های اختصاصی و محلات سنتی با رویکرد توسعه پایدار در جغرافیا: مطالعه موردی کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری و سرزندگی شهری از جمله موضوعاتی است که در طی چند دهه اخیر، مفاهیم کیفی برنامه ریزی شهری را تحت تأثیر قرار داده است. محیط هایی که از نظر مولفه های کالبدی - فیزیکی، اکولوژیکی، اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی در سطح مطلوبی قرار دارند، به همان اندازه از نظر سرزندگی شهری و پیامدهای مثبت آن یعنی از کیفیت زندگی مناسبی برخوردار هستند. با توجه به متنوع بودن بافت های شهری و انواع متفاوت مسکن و گسترش نوع خاصی از مجتمع های زیستی تحت عنوان محله های اختصاصی، تعیین میزان سرزندگی شهری به صورت مطالعه تطبیقی بین محلات سنتی و مجتمع های مسکونی برای تقویت ابعاد مثبت و کاهش موانع سرزندگی ضروری است. مقاله حاضر با نشان دادن اهمیت سرزندگی شهری به عنوان عامل مؤثر در بهبود کیفیت فضاهای شهری به ارزیابی تطبیقی سر زندگی شهری در مجتمع های مسکونی اختصاصی و محلات سنتی می پردازد. برای این منظور محله سنتی چرنداب و مجتمع مسکونی آسمان تبریز (به عنوان محله اختصاصی شده) جهت سنجش میزان سرزندگی شهری انتخاب گردیدند. روش تحقیق حاضر توصیفی - تحلیلی است و از ابزار مطالعات اسنادی و پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS انجام یافته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تفاوت معنا داری از نظر پایداری و سرزندگی شهری بین محلات سنتی و محله های اختصاصی وجود دارد. همچنین بین مولفه های اجتماعی وکالبدی و میزان پایداری و احساس سرزندگی ساکنین ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد. بطوریکه همبستگی بین متغیرهای بررسی برابر با 0.488 می باشد. ضریب تعیین 0.23 نشان می دهد که 23 درصد تغییرات سرزندگی شهری مربوط به مؤلفه های اجتماعی و کالبدی است.