مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
محلات سنتی
حوزههای تخصصی:
سرمایه ی اجتماعی و دلبستگی مکانی از مفاهیم مهم و از دارایی های یک اجتماع محلی محسوب می شوند.
ارزش های اجتماعی یک مکان می تواند حس تعلق و دلبستگی افراد به محل زندگی را بهبود بخشده و از این طریق
پایداری و هویت مندی محلات را تضمین کند. در این راستا و برای ارتقای ارزش های اجتماعی محلات شهری، در
این مقاله سعی شده است نقش سرمایه ی اجتماعی در دلبستگی به مکان در محلات سنتی شهر همدان مورد بررسی
قرار گیرد. در پژوهش حاضر از روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی و از شیوه های مرور متون، منابع و اسناد تصویری
در بستر مطالعات کتابخانه ای و همچنین از روش تحقیق موردی و شیوه ی تحقیق مشاهده در بستر مطالعات میدانی
و از ابزار پرسش نامه بهره گرفته شده است. همچنین با توجه به اهداف و سوال های تحقیق برای محاسبه و تحلیل
مقدار بارهای عاملی و ضریب همبستگی بین مؤلفه ها و شاخص های سرمایه ی اجتماعی و احساس دلبستگی به
مکان از نرم افزارهایSpss وLisrel استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که سرمایه های اجتماعی یک مکان
تأثیر معناداری در فرآیند دلبستگی مکانی افراد نسبت به محله های مورد مطالعه دارد. در این روند و در فرآیند
دلبستگی به مکان چهار عنصر انسان، مکان، ارزش های اجتماعی مکان و زمان، به عنوان بعد چهارم نقش موثری را
می توانند در طراحی و ارتقای دلبستگی افراد به محلات شهری داشته باشند به طوری که زمان می تواند با عواملی
چون گذشته تعاملی با مکان، خاطرات و رویدادها، طول مدت آشنایی افراد با یک مکان، میزان حضور و استفاده از
آن و خاطره انگیزی مکان نقش مهمی در فرآیند دلبستگی به مکان داشته باشد.
بررسی و ارزیابی تطبیقی سرزندگی شهری در محله های اختصاصی و محلات سنتی با رویکرد توسعه پایدار در جغرافیا: مطالعه موردی کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری و سرزندگی شهری از جمله موضوعاتی است که در طی چند دهه اخیر، مفاهیم کیفی برنامه ریزی شهری را تحت تأثیر قرار داده است. محیط هایی که از نظر مولفه های کالبدی - فیزیکی، اکولوژیکی، اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی در سطح مطلوبی قرار دارند، به همان اندازه از نظر سرزندگی شهری و پیامدهای مثبت آن یعنی از کیفیت زندگی مناسبی برخوردار هستند. با توجه به متنوع بودن بافت های شهری و انواع متفاوت مسکن و گسترش نوع خاصی از مجتمع های زیستی تحت عنوان محله های اختصاصی، تعیین میزان سرزندگی شهری به صورت مطالعه تطبیقی بین محلات سنتی و مجتمع های مسکونی برای تقویت ابعاد مثبت و کاهش موانع سرزندگی ضروری است. مقاله حاضر با نشان دادن اهمیت سرزندگی شهری به عنوان عامل مؤثر در بهبود کیفیت فضاهای شهری به ارزیابی تطبیقی سر زندگی شهری در مجتمع های مسکونی اختصاصی و محلات سنتی می پردازد. برای این منظور محله سنتی چرنداب و مجتمع مسکونی آسمان تبریز (به عنوان محله اختصاصی شده) جهت سنجش میزان سرزندگی شهری انتخاب گردیدند. روش تحقیق حاضر توصیفی - تحلیلی است و از ابزار مطالعات اسنادی و پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS انجام یافته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تفاوت معنا داری از نظر پایداری و سرزندگی شهری بین محلات سنتی و محله های اختصاصی وجود دارد. همچنین بین مولفه های اجتماعی وکالبدی و میزان پایداری و احساس سرزندگی ساکنین ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد. بطوریکه همبستگی بین متغیرهای بررسی برابر با 0.488 می باشد. ضریب تعیین 0.23 نشان می دهد که 23 درصد تغییرات سرزندگی شهری مربوط به مؤلفه های اجتماعی و کالبدی است.
واکاوی فرهنگ سکونت در خانه های محلات سنتی از دیدگاه ساکنین بر پایه نظریه آموس راپاپورت (مطالعه موردی: محله سرخاب تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۲)
109-141
حوزههای تخصصی:
فرهنگ سکونت تاثیر بسزایی در زندگی ساکنین محلات سنتی با خانه های سنتی و جدید دارد و مغایرت فرهنگ سکونت با فضای سکونتی موجب عدم رضایت ساکنان می شود. پژوهش حاضر با هدف واکاوی فرهنگ سکونت در خانه های محلات سنتی از دیدگاه ساکنین با بهره گیری از استراتژی پس کاوی درصدد است تا بر پایه ی نظریه آموس راپاپورت سه مولفه فرهنگ سکونت شامل آداب سکونت، الگوهای معنایی و ترجیحات را در محله سرخاب تبریز که از تنوع سکونتی مناسبی برخوردار است مورد ارزیابی قرار دهد. داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته با ساکنین خانه های سنتی و جدید محله سرخاب بدست آمده است. مصاحبه ها تا حداشباع داده ها انجام شد و پاسخ های دریافت شده از ساکنین مقوله بندی شدند. برای سنجش روایی و پایایی سوالات از پیش آزمون و آلفای کرونباخ استفاده شد، در ادامه ی تحلیل ها، مقایسه خانه های سنتی و جدید برای متغیرهای مورد بررسی با استفاده از آزمون t-student)) و مقایسه ی میانگین گروه های سنی با استفاده از آزمون چند دامنه ای دانکن صورت گرفت و همبستگی صفات و تجزیه ی واریانس بر روی گروه های سنی انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها در حیطه آداب سکونت، الگوهای معنایی و ترجیحات سکونتی در خانه های سنتی و جدید بدست آمد. بین ساکنان، گروه میانسال و پیر نسبت به جوانان تمایل بیشتر به سکونت در محلات سنتی داشتند. این تحقیق لزوم توجه به بازسازی و نوسازی خانه ها در محلات سنتی جهت زیست مطلوب ساکنان را آشکار می کند.
طراحی شهری در بازآفرینی محلات سنتی با رویکرد محرک توسعه، نمونه موردی: محله کلپا همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال هشتم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۳۱
147 - 171
حوزههای تخصصی:
محلات قدیمی شهرها که دارای بافتی با ارزش و کهن بوده اند، به مثابه قلب تپنده شهرها به حساب می آیند و امروزه کارکرد های اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی خود را از دست داده اند. بازآفرینی شهری رویکردی است که درصدد احیا و معاصر سازی این محلات سنتی گام بر می دارد و تلاش تزریق روحی دوباره در این مناطق و فراهم آوردن شرایطی برای حضور و مشارکت همگان در فرآیند آن، از اهداف ارزشمند این رویکرد است. محرک های توسعه بازآفرینی شهری مولدهایی هستند در جهت بازگرداندن رونق و توسعه به مناطق مورد نظر پروژه های بازآفرینی شهری تا چرخه فعالیت زنده و پویا را در این مناطق به راه اندازد. در همین راستا چگونگی تاثیر رویکرد محرک توسعه در فرآیند بازآفرینی شهری در محلات سنتی مساله اساسی این پژوهش است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش کاربردی است که مبتنی بر دو روش تحلیلی- توصیفی و پیمایشی می باشد. در بخش مطالعات اسنادی سعی بر مرور مستندات مهم و برجسته در حیطه ی بازآفرینی شهری و محرک های توسعه بوده است و در روش پیمایشی با توزیع پرسشنامه در راستای اهداف تحقیق، به تحلیل اطلاعات به دست آمده به وسیله نرم افرارSPSS 22 پرداخته شده است(n=96) . نتایج تحقیق نشان می دهند با توجه به اینکه ابعاد محرک توسعه شامل چهار بعد: اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، کالبدی فضایی و زیست محیطی می باشد بر این اساس بعد اجتماعی فرهنگی در محله کلپا اولویت بیشتری را به خود اختصاص داده و توجه به مسائل و موضوعات اجتماعی مسئله اصلی رویکرد محرک توسعه در محله کلپا می باشد ضمن آنکه در بعد اجتماعی، تعاملات اجتماعی، مشارکت، اعتماد و امنیت در اولویت توجه قرار گرفت.
سنجش پایداری اجتماعی در محله های سنتی، مقایسه تطبیقی محلات سنگی، عاشوری و شکری شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معضلات اجتماعی یکی از مسائل مهم بافت های سنتی شهرهای ایران است که می توان از آن به عنوان ناپایداری اجتماعی یاد کرد. کم توجهی به این مسائل سبب شده است علی رغم اجرای برنامه ها و پروژه های مختلف، محلات سنتی همچنان از ابعاد کالبدی، اقتصادی و اجتماعی با معضلاتی بسیار درگیر باشند. به همین منظور پژوهش حاضر، پیمایشی مقطعی برای تحلیل پایداری اجتماعی در سه محله سنتی سنگی، عاشوری و شکری در شهر بوشهر را دنبال نموده است. جامعه آماری شامل ساکنین این محلات است که از میان آنها، 201 نفر (76 نفر به ازای هر محله) به عنوان نمونه به صورت هدفمند انتخاب شده اند. پس از پیمایش میدانی و تکمیل پرسشنامه ها، داده ها در نرم افزار SPSS وارد شده و با مدل های تحلیل عاملی اکتشافی و رگرسیون چندمتغیره خطی مورد تحلیل قرار گرفته اند. مطابق یافته ها، 22 شاخص پایداری اجتماعی را می توان در 6 عامل «تعامل و سرمایه اجتماعی»، «کیفیت زندگی و اعتماد نهادی»، «برابری و عدالت اجتماعی»، «رضایتمندی و امنیت اجتماعی»، «سلامت اجتماعی» و «تاب آوری کالبدی» دسته بندی نمود که در مجموع، بیش از 67 درصد از واریانس پایداری اجتماعی محلات را تبیین می کنند. مدل رگرسیونی نیز نشان می دهد عوامل «تعامل و سرمایه اجتماعی»، «تاب آوری کالبدی» و «کیفیت زندگی و اعتماد نهادی» به ترتیب بیشترین تاثیر را بر رضایتمندی اهالی نسبت به محله دارند. از مقایسه وضعیت سه محله نیز چنین برمی آید که محله عاشوری بهترین وضعیت (305/1)، محله سنگی وضعیت متعادل (055/0-) و محله شکری نازل ترین وضعیت (25/1-) را به لحاظ پایداری اجتماعی داشته اند.
بازنگری محرمیت نهفته در محلات سنتی با هدف ارتقاء شهرسازی معاصر (نمونه موردی محله ی پامنار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۴۲۴-۴۰۹
حوزههای تخصصی:
شالوده ی شهرهای سنتی با تکیه بر اصول و قوانین برگرفته از مفاهیم دینی و عرف های انسانی، در برگیرنده ی هویتی است که همواره می تواند به عنوان اصلی مهم و سازنده در شهرسازی کشورمان مورد استفاده قرار گیرد. محله از جمله ارکان شهر اسلامی است که در ساخت شهری معاصر هویت خود را از دست داده است. محلات معاصر بی توجه به قوائد گذشته فضاهایی بدون سرزندگی را برای شهرسازی امروز به ارمغان آورده است. این مقاله با درک معضل امروز شهرسازی، با هدف احیاء مفهوم محرمیت نهفته در ساختار محلات سنتی کشور در شهر معاصر گام برداشته است. برای رسیدن به هدف مقاله، محله ی پامنار تهران، به عنوان نمونه ی محلات سنتی در نظر گرفته شده است. قوت ها، ضعف ها و عوامل موثر بر شکل گیری محرمیت در محله با استفاده از تکنیک های SOWT و تحلیل های میدانی شناسایی و با استفاده از تکنیک AHP مورد ارزیابی قرار گرفته است و نهایتاً عوامل شناسایی شده در قالب پیشنهاد های طراحی برای شهرسازی معاصر ارائه می شود.