فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۵٬۲۵۵ مورد.
تا اشغال اسراییل هست، مقاومت هم هست
حوزههای تخصصی:
همگرایی و واگرایی در روابط اتحادیه اروپا ـ امریکا: موضوعات و زمینه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درتوضیح روابط اتحادیه اروپا ـ امریکا یک نگاه فرهنگ محور معتقد است زیرساخت های فرهنگی و تمدنی مشترک، ایالات متحده امریکا و اتحادیه اروپا را به سوی اتخاذ مواضع یکسان و هماهنگ در قبال مسائل بین المللی هدایت می کند. رویکرد سیاست محور اما بر این اعتقاد است که اتحادیه اروپا و امریکا کشورهای دموکراتیکی محسوب می شوند که چون صلح لیبرالی میان کشورهای لیبرال و جنگ علیه رژیم های اقتدارگر تلویحاً یک ارزش محسوب می شود، بنابراین بنیادهای سیاسی ـ ارزشی موجب هماهنگی میان مواضع اتحادیه اروپا و امریکا می شود. دیدگاه سوم براساس رویکرد رئالیستی و قدرت محور بر این باور است که منافع ملی جوهرة اصلی سیاست بین الملل و قدرت نیز ابزار اصلی در نیل به اهداف محسوب می شود. بنابر این دیدگاه اتحادیه اروپا و امریکا تنها در حوزه هایی مواضع همگرا و یکسان دارند که منافع ملی آنها اقتضا می کند. در این مقاله ضمن ارائه چهارچوب نظری پژوهش به بررسی همگرایی و واگرایی در روابط اقتصادی اتحادیه اروپا ـ امریکا، همگرایی و واگرایی در روابط امنیتی ـ سیاسی (درون آتلانتیکی)، و همگرایی و واگرایی در روابط سیاسی ـ امنیتی بین المللی (فراآتلانتیکی) می پردازیم. همچنین به جایگاه جمهوری اسلامی و منافع آن در روابط دوسوی آتلانتیک اشاره داریم.
ده سال تولید علم در خاورمیانه بر اساس داده های پایگاه اطلاعاتی آی.اس.آی (1998 الی 2007)
حوزههای تخصصی:
سرمقاله: بازگشت به اسلام؛ نقطه مشترک
حوزههای تخصصی:
همگرایی میان کشورهای عضو اتحادیه عرب
حوزههای تخصصی:
عملگرایی پوتین و تغییر در رویکردهای سیاست خارجی روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روسیه در دورة پساشوروی بیش از هر زمان دیگری در تاریخ خود تحت تأثیر تحولات فزایندة منطقهای و بینالمللی قرار گرفت. این تحولات با مجموعهای از تهدیدها و فرصتهای جدید، این کشور را در عرصة خارجی با ضرورت بازتعریف جایگاه، نقش و اهداف آن روبهرو ساخت. عدم واقعبینی نسبت به تحولات حوزة بیرونی در دورة یلتسین شرایط ضعف ادراک از روندهای محیطی، عدم توان سناریوپردازی، تصمیمگیریهای نابسامان و منفعلانه را فراهم کرد و سیاست خارجی روسیه با بحرانهای مفهومی و نهادی مواجه شد. این وضعیت با به قدرت رسیدن پوتین به گونهای مشهود تغییر کرد. تحولی در سیاست خارجی روسیه از آرمانگرایی به واقعگرایی، از بیثباتی به ثبات نسبی و از رهیافتهای غیرعقلایی به نسبتاً عقلایی صـورت گرفت. از منظر نوشتار حاضر در میان عوامل متعدد، اتخاذ رویکرد عملگرایانه از سوی پوتین بیشترین سهم را در بروز این تحول مثبت به عهده داشته است.
تحولات استراتژیک،تکنولوژی اطلاعاتی و انقلاب در امور نظامی آمریکا -
درعرصه فضایی سکونت گاه های انسانی، نابرابری در توزیع درآمد، تخصیص منابع اعتباری و محدودیتِ دسترسی به امکانات و خدمات همواره از جمله تنگناها و مشکلات در راستای توسعه روستایی و برقراری تعادل در روابط شهر و روستا به شمار می¬رود. از این رو صاحب نظران تلاش برای ارائه راهبردها و نظریاتی به منظور توسعه همه¬جانبه و پایدار در سطوح گوناگون ناحیه¬ای نموده¬اند. در این میان رویکرد «کارکردهای شهری در توسعه روستایی » به عنوان راهبردی با تأکید بر جذب خدمات و تسهیلات معیشتی - رفاهی در شهرهای عموماً کوچک و ارائه آنها به روستاهای پیرامون، همگام با حفظ ارتباط ارگانیک در چارچوب نظام سلسله¬مراتبی میان شهر و روستاها توانسته زمینه¬های رشد و توسعه روستایی را فراهم آورد. این پژوهش بر آن است با بهره¬گیری از چارچوب نظری و سازوکارهای رویکرد یاد شده، به تبیین جایگاه شهر نورآباد (مرکز شهرستان ممسنی) در توسعه روستاهای پیرامون با مورد شناسی دهستان بکش1 بپردازد. برای دستیابی به این هدف ضمن به کارگیری شاخص مرکزیت و سطح¬بندی روستاهای این دهستان در مقایسه با شهر، به عملکردهای اقتصادی – اجتماعی به ویژه نقش واسطه¬گری نورآباد، متکی بر مطالعات میدانی توجه شده است. مطالعه صورت گرفته نشان می¬دهد که شهر نورآباد در این رابطه نقش¬آفرینی دوسویه داشته است. بدین معنا که این مناسبات هم به رشد و توسعه شهر کمک کرده است و هم زمینه¬ساز توسعه¬روستایی در ابعاد گوناگون بوده است.
بررسی همگرایی واگرایی در عملکرد اتحادیه عرب
حوزههای تخصصی:
واکنش های حمله به ناوگان آزادی
حوزههای تخصصی:
گفتمان اسلام سلفی و جهانیشدن امنیت خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این نوشتار، بررسی تاثیر گفتمان سلفی در جهان اسلام بر جهانیشدن امنیت خارمیانه است. این پژوهش، طبق رویکرد بابی سعید به مسئله اسلام سیاسی، این مقوله را با پوشش گفتمانی مطالعه میکند. اسلام سلفی به مثابه گفتمان، با موضع رادیکال خود در مقابل گفتمان سکولار غرب، تاحد زیادی باعث دل مشغولی جامعه بین المللی شده است. گفتمان مذکور، به دلیل به چالش کشیدن نظم بین المللی غربی و ارجاع به دال اسلامی- هویتی خویش، به یکی از مدلولات جهانیشدن امنیت تبدیل شده و موجب ورود «اسلام سلفی» به سرفصل های مطالعات امنیت بین الملل شده است. فرضیه این پژوهش اینگونه صورت بندی میشود که «به دلیل خاستگاه گفتمان اسلام سلفی در خاورمیانه، امنیت این منطقه، در پرتو گسترش آن گفتمان به سایر نقاط جهان، جهانی شده است». با جهانیشدن امنیت، گفتمان هائی چون اسلام سلفی، با ورود به دنیای مجازی، دال امنیتی خود را بیشتر به رخ می کشند. جایی که میان اسلام سلفی و جهانیشدن تطابق حاصل شود، شاهد گستردگی و اشاعه هستی شناسی عدم امنیت غربی خواهیم بود.
تاثیر نظام انتخاباتی اسراییل بر تداوم چند پارگی سیاسی
حوزههای تخصصی:
یکی از دلایل استمرار شکافهای سیاسی در اسراییل از زمان تاسیس آن ، نوع نظام انتخاباتی این کشور بوده که مشوق احزاب کوچک تر و تضعیف کننده احزاب بزرگ تر بوده است . با وجود آنکه احزاب متعدد در اسراییل بازتاب دهنده شکافهای اجتماعی ، اقتصادی و ایدئولوژیک آن است ، نظام انتخاباتی نیز به نوبه خود این شکافها را تقویت کرده است . در کشورهای مختلف برای جلوگیری از راه یابی احزاب کوچک تر محلی و منطقه ای به پارلمان ، حد نصاب مشخص تعیین می شود و هر چه مقدار آن بیشتر باشد احتمال اینکه احزاب کوچک بتواند راهی پارلمان شوند ، کمتر می شود . اما برای تشویق مردم به مشارکت سیاسی در جوامع با شکافهای متعدد ، این حد نصاب پایین در نظر گرفته می شود . در مورد اسراییل این قاعده صادق بوده و باعث ورود احزاب کوچک تر متعدد به پارلمان یا همان کنست می شود . تعداد احزاب موجود در پارلمان دستیابی به ائتلاف حزبی را مشکل تر کرده ، باعث تشکیل کابینه های ائتلافی شکننده می شود ؛ ائتلافهایی که در آنها گاه یک حزب بسیار کوچک باعث انحلال کابینه و حتی انحلال پارلمان جهت برگزاری انتخابات پیش از موعد مقرر می شود . در سال 1992 با تصویب کنست قرار شد انتخاب نخست وزیر از سال 1996 با رای مستقیم مردم باشد ، اما نتایج پیش بینی نشده باعث شد دوباره در سال 2001 قانون انتخاباتی به حالت سابق برگردد .
اقتصاد دانشی هند (الگویی برای توسعه ی پایدار در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه به مفهوم تحول کیفی و گذار از دوره ای به دوره ی دیگر، مستلزم ایجاد تغییر همه جانبه در ابعاد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...است. توسعه، فرایندی در هم تنیده ودارای ابعاد گوناگونی است. توسعه ی جهان آینده، مبتنی بر اقتصاد دانش محور به زودی فراگیر شده و شکل جدیدی از رفتارهای مدرن اقتصادی را در جامعه ی بشری به وجود خواهد آورد. این مقاله با بیان توصیفی وروش کتابخانه ای سعی دارد ضمن تبیین جایگاه و اهمیت دانش پایگی اقتصاد و نقش آن در حصول توسعه ی پایدار روند رو به بهبود و حرکت در مسیر توسعه ی هند را مورد بحث قرار دهد که می تواند به عنوان الگویی ارزشمند وقابل انجام برای رسیدن به توسعه در نظر گرفته شود. ازجایی که در این تحقیق می خواهیم وجود رابطه ی بین دانش پایگی و توسعه ی پایدار را توصیف کنیم، روش تحقیق همبستگی می باشد. با بررسی وضعیت هند به عنوان یک الگوی موفق در سال های اخیردر زمینه ی دانش پایگی، معلوم می شود که این کشورراه درستی را انتخاب نموده ودر این زمینه به موفقیت های چشم گیری دست یافته است که اگر ایران نیز اتخاذ چنین برنامه هایی را در دستور کار خود قرار دهد، دست یابی به این مهم امری ممکن وقابل حصول خواهد بود.
تاملی بر روند گذار افغانستان به دموکراسی
حوزههای تخصصی:
گذار به سیستم سیاسی دموکراسی، همواره به عنوان روندی زمان بر و صعب در کشور های در حال توسعه به حساب می آمده است. بسیاری از ممالک جهان پس گذراندن چند دهه از نقطه ی آغاز حرکت های دموکراسی خواهانه خود، هنوز به دستاوردهای مطلوب نایل نشده اند. این روند برای کشور افغانستان که متجاوز از سه دهه درگیر جنگ داخلی، تجاوز خارجی، هرج و مرج و از هم پاشیدگی نهاد دولت بوده و هم اکنون در ابتدای راه دموکراسی است، پیچیدگی های مضاعفی را پیش راه خود دارد. قبیله گرایی، فعالیت گروه های تروریستی، جامعه ی غیر توده وار، لزومت انطباق با مقتضیات جامعه ی اسلامی و دخالت های خارجی به ابعاد این پیچیدگی افزوده است. آنچه مسلم است این مرحله گذار در وهله نخست طولانی و در مرتبه ی بعدی نیازمند اهتمام و تلاش جامعه ی جهانی، دولت افغانستان و مردم این کشور خواهد بود. در این میان علاوه بر کمک های مالی پشتیبانی فنی و به کار گیری نیروی انسانی، نقش «فرهنگ سازی» و «آموزش» نیز در تسریع و تسهیل روند دموکراتیزه کردن جامعه، بسیار قابل توجه به نظر می آید.این نوشتار بر آن است تا راهکارهایی را جهت ارتقاء توسعه ی افغانستان در راستای گذار خود به دموکراسی ارایه نماید. این راهکارها مشخصاً سه دسته از تاثیر گذار ترین بخش های جامعه در تحقق دموکراسی را هدف قرار می دهد: مردم، مقامات دولتی و احزاب سیاسی. به نظر می آید با عنایت به چنین راهکارهایی و همچنین با گذشت زمان، افغانستان می تواند حرکتی مؤثر به سمت دموکراسی داشته باشد.