فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۳٬۳۱۴ مورد.
منبع:
راهبرد ۱۳۷۳ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
تاریخ عقاید، تاریخ فکری و مطالعات سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ عقاید که به تبیین و تحول ایده ها در طول تاریخ می پردازد، می تواند قرین و یا جزء تاریخ فکری تلقی شود. تفاوت «کوئنتین اسکینر» و «لاوجوی» در این است که اسکینر به ایده اصالت نمی دهد و برعکس، ایده ها را در دل شرایط تاریخی و اجتماعی ملاحظه می کند. این دو حوزه تحقیقاتی، هر چند در اصل به رشته تاریخ تعلق دارند، در فهم اندیشه سیاسی نیز کاربرد پیدا کرده اند. در این بین، مکتب کمبریج - و به ویژه اسکینر- توانسته اند مرز میان فلسفه تحلیلی و قاره ای را بردارند و از این طریق، بین زمینه گرایی و متن گرایی پل بزنند. راه حلی که ایشان ارائه کرده اند، راه حل سوم و بینابینی است که می توان از آن به همروی زمینه گرایی و متن گرایی تعبیر نمود. به نظر می رسد مطالعات سیاسی (اسلامی و ایرانی) علاوه بر نیاز به ملاحظه زمینه ها، می تواند با بهره بردن از مزایای این راه بینابینی، از کاستی های هر یک از دو روش فوق رها شود.
ارتباط جنگ و آنارشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی رابطه جنگ و آنارشی است. بدین منظور، ابتدا مناظره بین متفکران روابط بین الملل در این رابطه نشان داده می شود. دوم، نگاه «هابزی» حاکم بر اندیشه روابط بین الملل، تصنع قرارداد، دووجهی سلسله مراتب ـ آنارشی و وضعیت ـ ساختار آنارشیک بر مبنای اندیشه فردوسی به چالش کشیده می شود. سوم، با بررسی مفهوم جنگ در شاهنامه و نمونه های آن نشان داده می شود که پیش از هر چیز نیت کارگزاران جنگ در آغاز آن اثرگذار است. چهارم، با تمرکز بر رویکرد کارگزارمحور فردوسی و تاکید وی بر مفهوم «خرد» تلاش می شود راهکاری برای تحدید جنگ ارایه شود. در پایان، با جمع بندی مطالب به احتمال و قابلیت کاربرد دیدگاه فردوسی در روابط بین الملل معاصر اشاره می شود.
زبان و جنسیت
حوزههای تخصصی:
بازرگان در پیشگاه تاریخ
تداومها و گسستها در اندیشه سیاسی جهان اسلام
حوزههای تخصصی:
نویسنده معتقد است تفکر اقتدارگرایانه در اندیشه سیاسى اسلام تحت تأثیر الگوى قبیلهاى قبل از اسلام و سلطنتهاى ایرانى قرار دارد و با نقد نگاه سنتى که متأثر از شرایط تاریخى است مىتوان عناصر صرفاً تاریخى را از عناصر عقیدتى و اسلامى در اندیشه سیاسى اسلام جدا کرد.
هویت ایرانی در گذرگاه تاریخ
حوزههای تخصصی:
گفتمان اسلامی نو (1) و(2)
حوزههای تخصصی:
دکتر عبدالوهاب المسیری، که یکی از متفکرین عرب میباشد، در این مقاله سعی کرده است سیر تاریخی برخورد انواع گفتمانهای اسلامی در جهان اسلام و بالاخص جهان عرب با جهان غرب و مدرنیته را بررسی و تبیین کند. وی با تقسیمبندی گفتمانهای اسلامی به سه گفتمان تودهگرا، سیاسی و فکری، برداشت خود را از مؤلفههای اساسی بحث ارائه میدهد. نویسنده معتقد است که گفتمانهای تودهای جهان اسلام، گفتمانی ناکارآمد و غیر موفق در مواجهه با جهان غرب و مدرنیسم است و برای اثبات این مطلب سعی کرده است به پارهای از مفاهیم تطبیقی و وقایع تاریخی قرن بیستم استناد کند.
نگاه ویژه: خواب آشفته بازگشت به گذشته/ گفت و گو
حوزههای تخصصی:
مصلحت از نظر اهل سنت
منبع:
راهبرد ۱۳۸۱ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
وحدت ملى و همبستگى اسلامى از نگاه قرآن و سنت
منبع:
حصون ۱۳۸۶ شماره ۱۴
حوزههای تخصصی:
ایـجـاد هـمـبـسـتـگـى و همدلى میان مسلمانان و اتحاد ملّى که امروزه از دغدغه هاى اندیشمندان مـسـلمـان بـه ویژه رهبر معظم انقلاب اسلامى است ، در آموزه هاى اسلامى و دستورهاى قرآن کـریم ریشه دارد. مقاله اى که پیش روى خوانندگان گرامى قرار دارد، ترجمه و تلخیص کتاب ((التنوع و التعایش ))2 نوشته آقاى ((حسن صفار)) از اندیشمندان شیعى برجسته و امام جمعه شیعیان منطقه القطیف کشور عربستان مى باشد. در ایـن مـقـاله بـا بررسى و طرح وجود تنوع و اختلاف در طبیعت و به ویژه میان انسانها، هـدف قـرآنى از تنوع بشرى مطرح و پس از آن با اشاره به تجربه تاریخى مسلمانان صـدر اسـلام ، ضـرورت بـازگـشـت بـه آمـوزه هـاى اصیل دین اسلام در ایجاد همبستگى و یکپارچگى تبیین گردیده است .
نسبت حکم حکومتی با احکام و فتاوای مجتهدین در نظام سیاسی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی مسائل سیاسی و حقوقی زیادی را فراروی اندیشمندان قرار داده است. یکی از این مسائل چگونگی ارتباط مجتهدین با حاکم در نظام سیاسی اسلام است. دراین نظام فقیه جامع الشرایطی که در رأس جامعه اسلامی است حاکم شرعی جامعه است و مجتهدان جامع الشرایط دیگری در جامعه اسلامی هستند که به امر افتا مشغولند. حاکم جامعه اسلامی به عنوان نایب امام ، اختیاراتی از طرف معصوم دارد؛ از جمله این اختیارات حکم حکومتی است. گاهی حکمی حکومتی صادر می شود و این حکم با حکم یا فتوای مجتهدین دیگر در تعارض است. مقاله حاضر این مسأله را مورد بررسی قرار داده با تتبع در آراء فقهاء ، نسبت بین حکم حکومتی و فتاوا و احکام مجتهدین را تبیین کرده مشخص می کند در چه مواردی حکم حکومتی حاکم با احکام و فتاوای دیگر فقهاء قابل جمع است و مجتهدین و مقلدین می توانند هم به فتاوا و احکام خود و هم به حکم حکومتی حاکم عمل کنند و در چه مواردی امکان جمع بین فتاوا و احکام مجتهدین و حکم حکومتی وجود ندارد.
ما و فلسفه اسلامی
حوزههای تخصصی:
زمینه های گفتمانی عروج بنیادگرایی اسلامی در جهان عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"بنیادگرایی اسلامی که از دهه 80 میلادی به جریان اجتماعی عمده در بسیاری از کشورهای عربی تبدیل شد، تحلیل های نظری بسیار برانگیخته است. در این مقاله سعی می شود از طریق تحلیل گفتمانی فرایند مزبور ارزیابی شود. با وجود نقاط افتراق فراوان که بنیادگرایی اسلامی را در زمینه روش مبارزه سیاسی، سازماندهی و ساختار تشکیلاتی از دیگر جنبش های سیاسی حتی جریانات اصلاح طلب دینی جدا می کند، به زعم این مقاله مهم ترین وجه ممیزه آن از جنبش های پیشین، نقش ممتاز و منحصر به فرد دال اسلام در شکل بخشی و مفصل بندی عناصر گفتمانی آن می باشد. بر اساس مفروضه مقاله اسلام با بنیادگرایی اسلامی پا به عرصه معادلات سیاسی در جوامع عربی ننهاد، بلکه به واسطه جریانات بنیادگرا به دال برتر یا آنچه که ما در اینجا از آن به "" نقطه آجیدن"" تعبیر نموده ایم، تبدیل شد. در این راستا برای درک تحول گفتمانی صورت گرفته از ناسیونالیسم به بنیادگرایی به تشریح اجزای متشکله دو گفتمان بنیادگرایی و پان عربیسم و مقایسه دال مرکزی و محوری آن دو پرداخته؛ سپس زمینه های سیاسی شدن فزاینده اسلام و تبدیل اسلام به دال برتر و به تبع آن رشد گفتمان بنیادگرایی اسلامی در جوامع معاصر عربی و هزیمت گفتمان ناسیونالیسم عرب بر اساس مقوله قابلیت دسترسی مورد بررسی قرار گیرد.
"
نسبت حکمت و شریعت در حکمت متعالیه
حوزههای تخصصی:
زندگی سیاسی و حیات دنیوی و اخروی مسلمانان همواره با حکمت و شریعت آمیخته بوده و تعیین نسبت آن دو، دغدغه فیلسوفان مسلمان از جمله صدرالمتالهین بوده است. صدرا همچون سایر فیلسوفان اسلامی، برای توجیه ضرورت حیات دنیوی و زندگی سیاسی و تنظیم و مدیریت آن، هم به حکمت و هم به شریعت رو می آورد و برای هر یک، جایگاه و نقش و کارکرد خاصی قائل است. این مقاله در دستگاه فلسفی صدرالمتالهین به بحث از نسبت حکمت و شریعت می پردازد و تقدم حکمت بر شریعت را در سه جهت مورد بررسی قرار می دهد: نخست، ملاحظه تقدم معرفتهای بنیادی و نظری بر احکام جزیی شریعت؛ دوم، موضوعات کلی و اساسی که فیلسوفان، تاملات خود را از آنها آغاز می کنند؛ سوم، حکومت حکمت و معرفت حکیمانه حکیم بر زندگی دنیوی بدون قید زمان و مکان خاصی است؛ در حالی که شریعت، مقید به زمان و شرایط خاصی است. تاملات فیلسوف همواره بر جزییات زندگی حکومت دارد و به همین جهت در دستگاه فلسفی صدرالمتالهین، چیستی و چرایی زندگی مورد تامل فیلسوف واقع می شود، اما احکام جزیی آن به فقیه واگذار می شود.