فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۳٬۳۰۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
جریان شناسی تحولات سیاسی فکری در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسنده در این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که جریانات سیاسی کشور طی ادوار پنج گانه گذار، دفاع مقدس، سازندگی، اصلاحات و اصولگرایی چه تحولات فکری سیاسی را پشت سر گذارده است؟ در این راستا به جریان شناسی تحولات فکری سیاسی جمهوری اسلامی ایران پرداخته، طیف بندی ها و چالش های عمده جناح های سیاسی حاکم را بررسی و تحلیل کرده ایم. این مقاله می کوشد ضمن ارائه نمایی از تحولات سیاسی فکری و چالش های فراروی جریانات سیاسی در هر دوره سیاسی، نقاط عطف و چرخش های فکری سیاسی جریانات سیاسی درون نظام را بررسی و تحلیل کند.
امام خمینی(س) و گفتمان انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از مشروطه تا انقلاب اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
هویت و غیریت در زمان شکل گیری کشور ایران از منظر شاهنامه: دیدگاه انسان باورانه ایرانی در سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم اکنون، با گذار از حاکمیت روش های کمّی و اثبات گرایانه در حوزه علوم اجتماعی، و اطلاع از تأثیرگذاری جدی عامل مغفول فرهنگ در این حوزه، توجه به تعامل فرهنگ و هویت، و روابط خارجی به جدی ترین مباحث رشته روابط بین الملل تبدیل شده است. پذیرش تأثیرگذاری فرهنگ در سیاست خارجی به معنای قبول تنوعات در آن است. در این مقاله از منظری ایرانی و با روش تاریخی و دیدگاه تحلیلی به متون کهن پارسی، در اینجا مشخصاً شاهنامه فردوسی، به برخی از ابعاد تأثیرگذاری این عامل بر روابط خارجی پرداخته شده است. چگونه «خود» و «دیگری» در شاهنامه بازنمایی شده اند؟ آیا تمایز آشکاری میان ایرانی و غیرایرانی در ذهنیت فردوسی وجود دارد؟ کدام دیدگاه فرهنگی می تواند با دیدگاه فردوسی مطابقت داشته باشد؟ انعکاس این نگرش در روابط خارجی چیست؟ در این مقاله ادعا شده است که فردوسی با نگاهی خاص فرهنگی به مقوله روابط خارجی می نگریست که آن را «دیدگاه انسان باورانه ایرانی در سیاست خارجی» می نامیم. دیدگاهی که ضمن تأکید بر هویت ممدوح ایرانی، اصالت را بر گسترش اخلاق و ارزش های انسانی می گذارد و در دام تعصبات قومی نمی افتد.
سیر سیاست کلاسیک تا سیاست مدرن: اصالت فضیلت یا اصالت قدرت؟
حوزههای تخصصی:
در طی دهه ها و سده های اخیر نظام های سیاسی در دنیا، گرایشی به سوی تغییر به سمت نظام های سیاسی و سیاست مدرن وجود داشته و تحولاتی نسبتا سریع در شیوه اداره سیاسی کشورهای غیرغربی رخ داده و آرزوی تحقق لیبرالیسم و یا سوسیالیسم مبتنی بر شکلی از دموکراسی را داشته اند. برای فهم بهتر و عمیق تر این تغییرات شایسته است مروری بر خاستگاه اصلی این تحولات داشته باشیم تا بتوانیم به ماهیت اصلی و چرایی آن پی ببربم و از رهگذر آن دریابیم که این جنس تحولات ضرورت های جهان شمول اند و یا ناشی از شرایط خاص تاریخی اروپا و پاسخی به مسائل بومی و برخاسته از نوع نگاه به جهان از منظر آن ها بوده است. برای درک این موضوع به گفتگویی با دکتر مهدی امیدی، استاد جوان علوم سیاسی و عضو گروه مطالعات اسلام و غرب پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، نشستیم.
سنجش راهیابی اندیشه های ابن خلدون در حوزه فکری تشیع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصور رایج آن است که آرا و اندیشه های ابن خلدون در حوزه فکری شیعه رواج نیافته است. این تصوّر تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است؟ گفتار حاضر در صدد پاسخ گویی به این پرسش است. در این تحقیق، بسیاری از منابع علمای شیعه بررسی گردیده و از آن میان، 54 اثر شناسایی شده که در آنها از آرای ابن خلدون سخن به میان آمده است. بنابراین، درستی این تصوّرِ رایج، محل تردید است.
مکتب سیاسی اسلام: ضرورت و چیستی نظام سیاسی اسلامی
حوزههای تخصصی:
اینکه نظام سیاسی چیست و چه تعریفی دارد، خود از مقولات مغشوش و مناقشه برانگیز است. اولا مراد از تعریف آن چیست؟ ثانیا مراد از نظام سیاسی، دین اسلام است؟ نظام سیاسی پیامبر است؟ یا نظام سیاسی تاریخ مسلمانان است؟ در واقع به سادگی نمیتوان آن را تعریف کرد، زیرا این سؤال و این طلب مقولهای عصری و تاریخی است و شاید مراد از مطرحکنندگان این سؤال این بوده که آیا اسلام مانند دولتهای دوره مدرن نظام سیاسی دارد؟ اگر دارد، چگونه است؟ از نظام سیاسی اسلام چه توقعی داریم؟ منظور از وصف اسلامی، لیبرال و یا سوسیال که این نظامها به آن متصف میشوند، چیست؟
مردم سالاری دینی در آرای فقهی اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیا مقوله مردم سالاری دینی مختص نظریه های فقهی شیعه است یا میان اهل سنت نیز طرفدارانی دارد و موضع علمی و فقهی اهل سنت درخصوص این مقوله چیست؟
این نوشتار درپی بررسی این قبیل سؤالات ـ هرچند به طور اجمالی ـ از منظر فقه سیاسی است. در این مقاله، نظریه های علمای اهل سنت در باب مشروعیت حکومت همچون: قهر و غلبه، استخلاف (نصب به وسیله حاکم و خلیفه پیشین)، میراث و ولایتعهدی و نصب از جانب خدا و رسول| ـ که در تقابل با مردم سالاری هستند ـ و در نهایت، نظریه اجماع ـ که هماهنگ با آن است ـ مورد بحث و بررسی قرار می گیرند و در پایان اثبات می شود که نظریه اجماع نیز، هم از جهت ثبوتی و هم اثباتی مخدوش و غیرقابل اتکاست
«مطلق خاص» در اندیشه رورتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آماج رویکرد انتقادی رورتی عمدتاً معرفت شناسی غربی و در متن و بطن آن، نظریه معرفتی بازنمایی است. رورتی با منظر و نظری پراگماتیستی در پی یافتن توجیه و توضیحی برای نگرش اخلاقی و سیاسی غرب امروز است. این منظر و نظر رورتی، سخت وام دار آموزه های زبان شناختی و رویکردهای توصیفی در شکل گیری درک آدمی از امور است. اما، آیا رورتی می تواند در این فضای نظری از آفات فراتئوری ها، از یک سو، و نگاه های هنجاری در عرصه علوم، از سوی دیگر، پرهیز کند؟
آنتیگونه سوفوکلس و دموکراسی آتنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله یافتن نسبت دلالت های سیاسی تراژدی آنتیگونه با دموکراسی آتنی است. رهیافتی که در رسیدن به این مقصود مورد نظر است، رهیافت ساختاری است. یکی از مؤلفه های اصلی در رهیافت ساختاری، کشف تقابل های دوتایی در درون اثر است تا از این رهگذر به کشف تقابل ها در حیاتی سیاسی ـ اجتماعی رهنمون شویم که به یک معنا بستر خلق اثر را تشکیل می دهد. تقابلی که از حیث اندیشه سیاسی در محور تراژدی آنتیگونه برجسته می شود، و شبکه ای از تقابل ها، گرد آن شکل می گیرند، تقابل میان «خانواده» و ارزش های آن، و «سامان سیاسی» و مناسبات شهروندی است. کریستیان مایر، ژان پیر ورنان، چارلزسگال، و حتی مایکل زلناک همگی بر اهمیت اساسی این تقابل، در کانون تراژدی آنتیگونه، صحه نهاده اند. تقابل خانواده/پولیس از منظر اندیشه سیاسی واجد کمال اهمیت است، چرا که از حیث خاستگاه تاریخی بسط و تحول مقوله پولیس در یونان باستان، چنین تقابلی نشانگر گسست از جهان «موکینایی» و گذار به عصر مناسبات شهروندی است. همین تقابل است که زمینه را برای برخورد «قوانین نانوشته الهی» و «قوانین مدون انسانی» آماده می کند. تقابلی که شالوده اساسی این مقاله را تشکیل می دهد.