فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۳٬۶۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
داستان دقوقی در مثنوی معنوی اثر عرفانی جلال الدین محم د م ولوی شاعر و عارف متفکر قرن هفتم هجری (13 میلادی) و پن داره م انا ) (Memorable Fancy در کت اب ه م چراغی بهشت و جهنم (The marriage of Heaven and Hell). اثر عرفانی ویلیام بلیک شاعر و عارف متفکر قرن 18 و 19 میلادی است. در این مقاله، این دو مکاشفه در حوزه ادبیات مقایسه ای (Contrastive literature) با محتوای حکیمانه ای که دارند با توجه به نظر هانس گیورک گادامر (Hans.G.Gadamer ) و تی اس الیوت (T.S.Eliot )بررسی شده است. بعضی از آثار ادبی با ویژگی-های خاصی که دارند می توانند سرآمد متون ادبی و به عبارتی کلاسیک شدن آنها شود. محتوای حکیمانه می تواند آنها را به آثاری فرا زمانی تبدیل کند. روش کار، کتابخانه ای و بررسی محتوایی این دو اثر از طریق مقایسه با توجه به مسایل عرفانی و حکمی است. هدف، آشنا شدن با دیدگاه های حکیمانه و عارفانه دو متفکر ایرانی و انگلیسی است. نتیجه به دست آمده نشان می دهد که در مکاشفه دقوقی و بلیک ،حکمت همچون خون در پیکر متن جاری است اگر چه تخیلی و فرا مادی است اما با توجه به شگردهای بلاغی، یاریگر انسان برای درک زندگی نیکوتر است. نقل حکایت، تمثیل، شگردهای خطابی، جملات قصار، تأثیر شگرفی بر آدمی می گذارد ،آگاهی بخش و دارای آموزه های کاربردی و عملی است.
بررسی مضامین خطبه سیاسی انوشروان و مقایسه آن با نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
71 - 91
حوزههای تخصصی:
یکی از خطبه هایی که در مطالعات ایران شناسی مورد غفلت قرار گرفته، خطبه ای سیاسی است که انوشروان در سال های پایانی حکومت خود، پس از استقرار صلح و آرامش، بیان کرده است. این خطبه، بخش های مختلفی دارد که محور اصلی آن، «مبارزه با هواهای نفسانی» یا «جهاد اکبر» است که در تعالیم اسلامی بسیار مورد توجّه قرار گرفته است. مصادیق هوای نفسانی که انوشروان آن ها را عامل تزلزل حکومت می داند، عبارت ند از: سخن چینی، حسادت، تفرقه، ظلم و ستم و برای اشاره به خطر نفس از تعابیری چون «أعدی عدوّکم»، «أکبر أعداکم» و «عدوّکم الباطن» یاد می کند. در مقابل اموری مانند رعیّت دوستی، وحدت و اتّحاد، توجّه به نیازمندان، احترام به همسایگان، دوستی و محبّت، پایبندی به عهد و پیمان و... را موجب استحکام حکومت ها می داند. هدف از پژوهش حاضر، معرّفی این خطبه و بررسی توصیفی - تحلیلی مضامین مشترک آن با نهج البلاغه است.
صوره الآخر الشرقی فی أدب الرحلات لغاده السمان «کتاب شهوه الأجنحه نموذجا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
165 - 184
حوزههای تخصصی:
یدرس علم الصوره فی معناه الخاص صوره الآخر وثقافته فی النص الأدبی، ویتناول تفاعله مع الأنا بالبحث. والحقیقه أن الوعی بالذات یمرّ بالآخر، والشعور بالهویه یبرز فی مواجهته، ویتمثل قدر کبیر من هذا التفاعل فی أدب الرحلات. أصدرت السمان لحد الآن خمسه أعمال فی أدب الرحلات توفر ماده دسمه للدراسات الصورولوجیه. وهذا البحث باعتماد المنهج الوصفی- التحلیلی ومن خلال الترکیز علی المنهج الاجتماعی والمقارن یحاول أن یلقی الضوء علی الجزء الأول من کتابها: «شهوه الأجنحه»، المکرس علی «الشرق الأقصی»، وذلک لفهم خصوصیه الأنا والآخر والأوهام والانحرافات الفکریه لکل منهما تجاه الآخر. والنتائج تدل علی أن الرحله إلی الشرق الأقصی تمت للهرب من الواقع الألیم، والسعی نحو المجهول، بعد ما أصیبت السمان بالاغتراب الروحی؛ أما الهرب من الواقع فلم یتحقق؛ إذ إن صوره لبنان ودمشق تطلّ من ثنایا کل سطر، ومن تضاعیف أی مشهد. ویبدو أن السمان تأثرت مسبقا بانطباعات أدباء الغرب الرومانسیین عن الشرق الساحر والغامض؛ کما أنها زارت الشرق الأقصی مباشره؛ فتجربتها حضوریه مباشره، ومتأثره فی الوقت نفسه بالصور والنصوص السابقه. والسمان أدیبه أوّلاً، ثم رحّاله ثانیاً، فتأخذ عناصر لوحاتها الفنیه والأدبیه من الواقع الألیم أو السارّ ثم تُضفی علیها کثیراً من الألوان والظلال حتی تخرج فی شکلها الفنی والمؤثر، مع هذا کله تبدو غالباً موضوعیه وصادقه وتتجنب - قدر الإمکان- الوقوع فی فخّ التعمیم والتشویه السلبی، ولکن مع المدن لا حیاد، والموضوعیه أکذوبه. ثم إن الاختلاط مع الشعوب المختلفه وضعت أمامها مجالا طیبا للمقارنه ودفعها إلی الإعجاب بحضاره الشرق الأقصی العریقه، وبجمالها وسحرها، مثلما حملها علی شجب مظاهر التخلف والفقر والخرافه فی هذا الشرق واستغراق أهله فی الحیاه الاستهلاکیه والحضاره المادیه.
بررسی تطبیقی نسبت درد و رنج و معنابخشی به زندگی از نظر مولانا و جان هیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
275 - 296
حوزههای تخصصی:
وجود درد و رنج به عنوان یکی از امور غیر قابل انکار برای هر انسانی است و همواره خاستگاه درد و رنج، دلایل وجودی و فواید و مضرّات وجود این امور، مورد سؤال بوده و می باشد. در این مقاله با امعان نظر به دیدگاه و جهان بینی خاص مولانا و جان هیک ، در زمینه وجود درد و رنج و نوع نگاه ایشان به آلام موجود در این عالم، راهکارهای برون رفت، کاهش عملی آثار آن ها و معنابخشیدن به زندگی، سخن خواهیم راند. در پایان اثبات خواهیم کرد که مولانا و جان هیک با وجود فاصله مکانی و زمانی بسیاری که با هم داشته اند و همچنین اختلافات نظر جزئی در بعضی زمینه ها، نظیر هبوط انسان؛ دارای نگرش عالی نسبت به مسأله درد و رنج بوده و دارای اشتراکات بنیادین نظری زیادی در این خصوص می باشند؛ به نحوی که می توان اندیشه های آن ها را در یک راستا و مطابق با هم دانست.
المدرسة السریالیة ومبادؤها؛ دراسة نقدیة من رؤیة إسلامیة(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
72-41
حوزههای تخصصی:
اجتاحت اتجاهات فلسفیة غربیة عدیدة ومذاهب فکریة شتی الفکر المعاصر وغلبت علیها الفوضویة والعدمیة والتشتت. وتسربت هذه الفکرة إلی الأدب العربی الذی ترعرع فی المجتمع الذی تختلف جذوره الثقافیة وفکرته الفلسفیة عن المجتمع الغربی، حیث أدی هذا الأمر إلی تشویه الهویة وإلی نوع من الازدواجیة بین الفئات المختلفة فی المجتمع العربی، ومن ثم جعل المجتمعات الشرقیة فی دوامة أزمة الهویة التی تتمثل بصورة خاصة فی المذاهب الأدبیة التی انبهر بها الأدباء والمثقفون فی مجتمعاتنا الإسلامیة. واعتمدت المدرسة السریالیة بوصفها إحدی هذه المدارس الفکریة علی فکرة الغرب الفلسفیة وثقافته وإیدئولوجیته، قد تلقفها أدباؤنا إما عشوائیاً من غیر وعی بأساسها الفکری واختلاف أرضیتها وإما عن وعی وإثر الانبهار الثقافی أو تشویه الهویة التی ابتلوا به لا شعوریاً علی الهوة الحضاریة بین مختلف البلدان، أو ربما دون الاهتمام بهذه الخلافات بینها. وانطلاقا من هذا؛ یقوم هذا البحث علی أساس منهج وصفی – تحلیلی بدراسة أهم مبادئ هذه المدرسة دراسةً إشکالیةً من رؤیة إسلامیة بغیة تبیین هذه الخلافات الفکریة والثقافیة وإبراز مساوئها علی ضوء الاهتمام بالتراث الفکری والأدبی للحضارة الإسلامیة. وخلص البحث إلی أن هذه المدرسة لا تستطیع أن تؤدی الوظیفة التی یحملها الأدب فی البلدان الإسلامیة کونها مدرسة أحادیة البعد ومادیة عقیمة، قائمة علی أساس آراء فروید النفسیة التی ترید هدم کل شیء دون تقدیم بدیل له.
بررسی تطبیقی شکرگزاری در قرآن کریم و بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
205 - 213
حوزههای تخصصی:
مباحث بین رشته ای مثل قرآن و ادبیات باید به عنوان یکی از فعالیت های قرآن پژوهی و راهی برای نشر فرهنگ اسلامی، مورد توجه قرار گیرد. شکرگزاری یکی از فضائل اخلاقی است و در هر دو فرهنگ اسلامی و فارسی، انسان به شکر خداوند بسیار سفارش شده است. به طوری که در قرآن، این فضیلت اخلاقی در کنار صفاتی چون مطیع اوامر الهی بودن آمده و سعدی نیز در بوستان خود بابی مستقل را به شکر بر عافیت اختصاص داده است که دلیلی بر اهمیت این مقوله در فرهنگ اسلامی و ادب فارسی می باشد. در این مقاله فضیلت شکرگزاری به عنوان پلی ارتباطی بین فرهنگ اسلامی و ادب فارسی بررسی شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که سعدی با تأسی به قرآن، پیوندی ظریف و محکم بین این دو فرهنگ برقرار کرده است که منجر به اعتلای ادب این مرز و بوم شده است.
مقایسه مقامات حمیدی ادیب قرن ششم با مقامات همدانی و حریری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
337 - 361
حوزههای تخصصی:
در اواخر قرن چهارم هجری قمری، از شاخه های فن قصص که در آن زمان در نثر عربی شهرت و رواجی داشت، فنی جدید ابداع شد که مبتکر آن بدیع الزمان همدانی ، آن را «مقامات» نامید و سپس نثرنویسان دیگری که در زبان عربی و فارسی از آن تقلید کردند همین عنوان را برای آن برگزیده و به کار بردند. در این مقاله پیرامون کاربرد سجع در معروف ترین مقامات عربی و فارسی و تاریخچه مقامات مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین به بررسی مقامات بدیع الزمان همدانی و مقامات حریری و تأثیر مقامه نویسی تازی بر ادبیات عربی پرداخته شده است. مقامات در زبان فارسی مانند زبان عربی، طرفداران زیادی پیدا نکرد چراکه علاوه بر بی ارزش بودن موضوع مقامات و صرف نظر از تکلّفات انشائی، اصل موضوع داستان نیز چنگی به دل نمی زند و جنبه انتقادی آن چه از جهت تعلیم اجتماعی و چه از نظر تبلیغ مذهبی ضعیف است. همچنین درباره اینکه چرا مقامات حمیدی ، مقلدانی پیدا نکرد و در میان فارسی زبانان که دارای فرهنگی پر پیشینه و ذوقی شگرف اند ریشه نگرفت و پیروز نگشت بحث و بررسی شده است. در پایان مقامات حمیدی از ادیبان قرن ششم با مقامات همدانی و حریری از نظر کاربرد سجع مقایسه شده است.
بررسی محتوایی عناصر و درونمایه های مشترک در نقایض جریر و اخطل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
297 - 323
حوزههای تخصصی:
نقائض از جمله مهم ترین متون شعری در دوره اموی در حوزه شامات به شمار می رود که ابو تمام در کتاب خود با عنوان «نقایض جریر والاخطل» به جمع آوری آن اقدام کرده و الأب انطوان صالحانی الیسوعی در دهه های اخیر به شرح آن پرداخته است. نقائض جریر و اخطل از چند مضمون اساسی بهره برده است. برخی از این مضامین کمرنگ و برخی پررنگ هستند اما در همه نقائض به کار رفته است. این پژوهش با هدف بررسی محتوایی عناصر و درونمایه های مشترک در نقایض جریر و اخطل انجام شده است و با روش تحلیلی- توصیفی با بررسی بیش از 840 بیت در قالب 20 قصیده یعنی(تمام اشعار نقایض) دریافته می شود که تعصّبات قبیله ای، حسب و نسب، ایام العرب، سیاست، زن و دین از جمله مهم ترین اندیشه های بنیادین در نقایض جریر و اخطل هستند که مورد توجه هر دو شاعر قرار گرفته اند.
از داستان تا فیلم سینمایی انیمیشن، شیوه اقتباس هایائو میازاکی از ادبیات داستانی ژاپن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی برپایه نظریه جیمز دادلی اندرو چگونگی اقتباس هایائو میازاکی ، از ادبیات داستانی ژاپن را در یکی از فیلم هایش بررسی می کند. میازاکی با اقتباس از افسانه ها و داستان های فولکلور ژاپن فیلم های سینمایی انیمیشن شاخصی را کارگردانی کرده است. به این منظور، فیلم شهر اشباح او به عنوان نمونه بررسی و نتایج تحلیل آن در قالب نکات محوری و تعیین کننده ارائه می شود. همچنین بیان می شود چگونه میازاکی از ظرفیت های غنی ادبیات داستانی ژاپن و رویکردهای اقتباسی در ساخت آثارش در زمینه های روایتی، تصویری، صوتی، و نمایشی بهره مند شده است. میازاکی ارکان اصلی روایت را با بهره مندی از ادبیات داستانی خلق و با بیان سینمایی خود همسو می کند. او نه تنها از متون آثار ادبی، بلکه از تصویرسازی های مرتبط حاصل از تخیل تصویر گران ژاپنی هم بهره مند شده است. رویکرد و راهکارهای میازاکی ظرفیت های بالای ادبیات داستانی را برای پردازش داستان، شخصیت پردازی و همچنین ایده پردازی برای ایجاد فیلم های سینمایی موفق و پرفروش انیمیشن آشکار می کند که می تواند راهنمای خلق آثار برتر ایرانی و اقتباسی باشد.
تطبیق انتقادی داستان «دریا هنوز آرام است» از احمد محمود با مؤلفه های مکتب ناتورالیسم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴
19 - 35
حوزههای تخصصی:
مکتب های ادبی به این دلیل که نشان دهنده مؤلفه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هر دوره هستند، معیارهایی مهم برای درک ویژگی های ادبی ادوار مختلف محسوب می شوند. یکی از این مکتب ها ناتورالیسم است که در آغاز از طریق ترجمه آثار نویسندگان آمریکایی و اروپایی در دوره مشروطه به ادبیات داستانی فارسی راه یافت. احمد محمود به عنوان یکی از نمایندگان برجسته ناتورالیسم، قواعد و مؤلفه های این مکتب را به نیت بازگویی نقدهای اجتماعی و تشریح احوالات مردم در داستان های خود دخالت داده است. بررسی توصیفی- تحلیلی مهم ترین ویژگی های ناتورالیستی «دریا هنوز آرام است» نشان می دهد که با توجه به عناصری همچون «جنبه های فیزیولوژیکی»، «شکستن حرمت کاذب واژگان»، «نفی آزادی و باور به جبر تاریخی و اجتماعی»، «سبک محاوره ای»، «توصیف دقیق و شرح جزئیات»، «محدودیت توانایی های جسمانی»، «خلق شخصیت هایی با خوی حیوانی» و «پایان غم انگیز داستان»، داستان مذکور واکنشی ادبی نسبت به ضعف ها و محرومیت های عمدتاً اقتصادی جامعه ایران در دهه های سی و چهل خورشیدی به شمار می آید. محمود در مواردی با توجه به بافت فرهنگی و دینی گروه هدف، از برخی مؤلفه های ناتورالیسم عدول کرده که «عدم توجه به تأثیر ژنتیک در زندگی افراد»، «بسامد پایین واژگان تابو» و «پرداختن به مسائل ورای طبیعت در سطحی محدود» از آن جمله است.
تحلیل و مقایسه کیفیت کرامات ابوسعید ابوالخیر در اسرارالتّوحید با کرامات شیخ احمد جام در مقامات ژنده پیل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵
119 - 134
حوزههای تخصصی:
کرامت به عنوان یکی از اصول تصوّف که امری ناقض عادت و بیرون از محدوده توان بشر عادّی است، همواره موضوعی مورد مناقشه میان اهل شرع و تصوّف بوده و هست. موافقان، کرامت را از نشانه های یک ولی کامل دانسته، تأییدش می کنند، امّا مخالفان آن را ذریعه ای برای ارضای حسّ قدرت خواهی و ثروت اندوزی صوفی نماها می دانند. در میان صوفیّه، ابوسعید ابوالخیر و شیخ احمد جام دو تن از کسانی هستند که در کتب متعدّدی کرامات فراوانی از آن ها نقل شده، به گونه ای که این موضوع یکی از ویژگی های بارز شخصیّت حقیقی و ساختگی ایشان شده است. بر این پایه، آن چه در جستار پیش رو موردنظر خواهد بود، مقایسه این کرامات و تبیین اشتراکات و افتراقات فکری و رفتاری این دو عارف نامی با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی است. به نظر می رسد که ابوسعید و شیخ جام، علی رغم قُرب مسافت، به لحاظ فکری و منش صوفیانه از هم دورند و هر یک، باوجود مشابهت های فکری و رفتاری اندک، در وادی های متفاوتی از عرفان سیر می کنند. به طوری که ابوسعید طرفدار تصوّف همراه با محبّت و رجا است و شیخ جام، هواخواه تصوّف زاهدانه صرفِ همراه با خوف.
بررسی تطبیقی بینش و روش برخی از نویسندگان مسلمان پیرامون فرهنگ و تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
153 - 171
حوزههای تخصصی:
نویسندگان مسلمان پیرامون فرهنگ و تمدن اسلامی با زاویه دید و خطوط فکری مختلف و نیز با توجه به فضای فکری عصر خویش به تحقیق پرداخته اند. مقاله حاضر بر آن است تا با استفاده از روش پژوهش تاریخی مبتنی بر توصیف و تحلیل زوایای مختلف این موضوع را بررسی نماید. یافته های اصلی تحقیق نشان می دهد که متفکران مسلمان و نویسندگان در راستای حفظ میراث گذشتگان، با نگرش های شرعی و فلسفی ابعاد گوناگون فرهنگ و تمدن را بررسی نمودند تا اهمیت والا و حیاتی آن را نشان دهند و در نهایت آیندگان را هم به حراست از میراث پیشینیان تشویق و ترغیب نمایند. از سویی نیز، این نویسندگان در صدد بودند آگاهی حاکمان را بالا ببرند تا از این طریق از دانشمندان علوم مختلف حمایت کرده و با دادن امکانات لازم به این قشر فرهیخته جامعه را تکامل ببخشند و احتیاج مردمان را برطرف سازند و نیز شیوه و آداب کشورداری که برگرفته از سنت ایرانیان باستان است را به زمامداران بیاموزند.
کشمکش سیاسی اجتماعی در شعر خلیل حاوی و مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
123-144
حوزههای تخصصی:
بیان نمایشی یکی از انواع تمهیدات ادبی به شمار می رود. شاعر معاصر به منظور عینیت بخشیدن به افکار خویش از شیوه های مختلف نمایشی بهره می گیرد.کشمکش از اساسی ترین شگردهای این فن است، زیرا به اثر ادبی بعدی دو سویه می بخشد و ارتباط آن را با زمان، جامعه و هستی میسر می کند، همچنین میان نگرش غنایی و موضوعی پیوند برقرار می سازد. وجود مشابهت های فراوان میان خلیل حاوی و مهدی اخوان ثالث از جمله زیستن در شرایط سیاسی اجتماعی یکسان، بهره گیری از بیان نمادین و شیوه های مختلف نمایشی ، سبب شد از منظر برون متنی و با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی چگونگی به کارگیری شگرد کشمکش سیاسی اجتماعی توسط این دو شاعرهمچنین تفاوتها و شباهتهایشان در این زمینه مورد بررسی قرار گیرد. بررسی اشعار حاوی و اخوان ثالث نشان می دهد که هر دو شاعر به شکل ضمنی و با عنایت به نمادهای مکانی، زمانی و طبیعی شگرد کشمکش را در مقوله های سیاسی اجتماعی به کار گرفته اند . تفاوتشان در زمینه به کار گیری این شگرد، غالبا در ارتباط با مصادیق نمادها می باشد.
تقنیه الإحاله لاستدعاء أسطوره المسیح فی الشعر العربی المعاصر (من خلال نصوص لمجموعه من الشعراء الرواد العرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
158 - 133
حوزههای تخصصی:
تشابک الشعر العربی المعاصر مع الأسطوره بالشکل الذی یمکن اعتبار توظیف الأسطوره أحد أهم ظواهره الفنیه بروزا. وقد أضفى هذا الاتجاه الأسطوری سمه أسلوبیه بارزه إلى ثراء الشعر العربی المعاصر والتعبیر عن مضامینه الدلالیه والقدره فی تصویر معانیه، ما فتح آفاقا جدیده للشعراء. ولم یستعن الشعراء العرب المعاصرون بالأسطوره واقتباس الهیکل الأسطوری بهیئته الأساسیه فحسب، وإنما قاموا بإحداث تغییرات فی جوانب الأسطوره المختلفه وتحویلها إلى أشکال متنوعه بغیه تطبیقها مع الأوضاع الراهنه فی عصرهم لتکون متسایره مع أفکارهم وأهدافهم. وهذا التحریف إن صح التعبیر یشمل جمیع أنواع الأسطوره. یسعى هذا البحث معتمدا منهج الوصف التحلیلی، إلى تحلیل أهداف وتقنیات الإحاله الأسطوریه من خلال الکشف عن استدعاء الشعراء المعاصرین العرب لأسطوره المسیح ومعالجه عناصرها. واستنادا إلى نتائج البحث، تتضمن الإحاله فی أسطوره المسیح التی استدعاها الشعراء فی شعرهم، معظم الروایات الإنجیلیه. کذلک سلوک المسیح ومصیره وأسطوره لعازر وأسطوره المجوس، هی رکائز تعدّ من أهم مکوّنات هذه الأسطوره التی خضعت بشکل أو آخر للإحاله. یعتبر تحویل الشخصیات واستعاره وظائفها واستضافه عناصر إلى عنصر الأسطوره وبناء أسطوره جدیده فی ظل المزج بین الأساطیر ما تلائم حاجه الشاعر التعبیریه، هی من أبرز أسالیب وتقنیات الإحاله الأسطوریه. إضافه إلى ذلک، فإن الإحاله التی وظّفها الشعراء فی الأسطوره المسیحیه، هی على الأرجح ذات دوافع سیاسیه واجتماعیه کالیأس والقلق النابعین عن تبعات الأوضاع السیاسیه والاجتماعیه المتردیه حینئذ.
بانوراما النقد النسوی فی روایتی "جزیره التسکع" و"الحادی الهائم" للروائیه سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
132 - 111
حوزههای تخصصی:
ما زال حضور المرأه فی مسار الحرکات الاجتماعیه یحظى باهتمام کبیر لدى الباحثین والمفکرین، ویعتبر نشاط المرأه الروائی فی مختلف المجتمعات الحدیثه وغیرها، من أهم مظاهر هذه الحرکات والفعالیات الاجتماعیه. ظهرت سیمین دانشور فی إیران رائده على الساحه الروائیه شأنها شأن سائر الروائیین الرواد فی تناول قضیه المرأه. یرمی الباحثون فی هذا المقال إلى الکشف عن الملامح النسویه التی ظهرت فی هاتین الروایتین بشکل ملموس أو غیر ملموس وأهم الدوافع والحوافز له. اعتمد البحث المنهج الوصفی التحلیلی فی تناوله للموضوع ومن أهم ما توصل إلیه؛ هو أن الکاتبه ومن خلال تناولها لقضیه المرأه فی ضوء النسویه، حاولت فی الواقع أن تطرح نظرتها المؤلمه للمجتمع الذکوری، متفقّده هویتها المفقوده لتصحح المعتقدات الخاطئه ازاء الجنس ذکرا کان أم أنثى، وتجد حلا للتشتت والاضطراب النفسی الذی کانت تعانی منه فی داخلها. وفی الواقع تتخذ الکاتبه من النسویه ذریعه لتکشف عن قدراتها وتثبت جدارتها فی مرحله ما بعد النسویه من خلال هاتین الروایتین والتی حسب ما توصل إلیه البحث تبدو أنها خاضت غمار الإبداع بشکل رائع وخیالی فیهما.
الصور الشعریه ومصادرها فی غزلیات بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
90 - 85
حوزههای تخصصی:
تمیّزت الصور الشعریه بألوان ومظاهر شتى فی ظلّ العصور الأدبیه المختلفه. وتلک الصور الشعریه التی تتجلى فی الأشعار ما هی إلا ولیده سببین رئیسین: 1- المجتمع والظروف السیاسیه والاجتماعیه والثقافیه السائده آنذاک. 2- أفکار الشاعر ومخیّلته. أما الصور الشعریه فی أشعار بیدل فإنها ذات أفق خیالی واسع. وعلى ما یبدو إن الشاعر کان یمزج بین التجربتین الحسیه والخیالیه معاً حیث یعجز القارئ عن الحصول على المعنى المقصود والدلاله الموحیه والصریحه لتلک الصوره، ما یمکن القول إن الجانب المعرفی والثقافی لدى القارئ هو ما یعینه فی إدراک المفاهیم الشعریه. تناول البحث دراسه منشأ الصور الشعریه ونوعیتها فی شعر بیدل دهلوی، معتمداً على مصادر المکتبات، متوصلاً إلى أن الصوره الشعریه التی تکوّنت لدى الشاعر تختلف عن صور الشعر الکلاسیکی الفارسی من حیث المبدأ والمنشأ، ذلک لأن مبدأ الصور الشعریه فی الأشعار الکلاسیکیه مستوحى من عناصر وأشیاء محسوسه قریبه من الفهم والإدراک، بینما الصور الشعریه التی تجلّت فی شعر بیدل نشأت من خلال الأفکار الفلسفیه والصوفیه التی تتجسد فی لغه خاصه بها. وهذه اللغه تعرف ب "لغه الرؤیا" وهی لغه تتسم بالتعقید والغموض وفی النهایه تسبب تضییقا فی تحدید الصوره المعینه للمعنى المقصود.
مقایسه تطبیقی تصویر پردازی های حماسی در دیوان متنبی و عنصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز وز مستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
1 - 25
حوزههای تخصصی:
سعی این پژوهش بر آن است تا تصویرپردازی های حماسی دیوان متنبی و عنصری را در قصایدی که به صورت ویژه به شرح جنگ ها و لشکرکشی های سیف الدوله و محمود غزنوی، پرداخته است، مورد بررسی قرار دهد و با تجزیه و تحلیل موضوعات مشترک به کار رفته در تصویرهای حماسی دو شاعر و بررسی تأثیر صبغه اقلیمی بر خلق این تصویرها به این پرسش اساسی پاسخ-دهد که هر یک از این دو شاعر برای خلق تصویرهای حماسی از چه تکنیک هایی استفاده کرده اند وکاربرد این تکنیک ها در نهایت چه تأثیری بر سطحی یا عمیق بودن تصاویر گذاشته است؟ در این تحقیق قصایدی انتخاب شده است که اختصاصا به شرح جنگ های سیف الدوله و متنبی می پردازند و بعضی از آنها فهرستی از جنگ های این دو پادشاه هستند. شیوه ارائه مطالب در این تحقیق، تحلیلی است و پژوهش در پایان به این نتیجه دست می یابد که مشترکات زیادی در موضوعات و تکنیک های تصویر-پردازی حماسی دو شاعر دیده می شود. <br /> براساس این پژوهش عنصری با تأثیرپذیری از متنبی، در بیشتر موضوعاتی که متنبی تصویر پردازی کرده، نمونه هایی خوب از قصاید حماسی را به ادب فارسی تقدیم کرده است. اما شیوه عنصری در خلق تصاویر حماسی یعنی به کارگیری تکنیک هایی چون استفاده از اوزان مناسب حماسه، واژگان و ترکیبات حماسی، تشبیهات و استعاره هایی با مضامین حماسی و استفاده از قصاید مقتضب که به حماسی تر کردن فضای قصاید او کمک می کند، سبب می شود که بتوان ادعا کرد هرچندتصویر های متنبی از نظر تازگی، تنوع، پیچیدگی و پویایی، بر تصویر های عنصری برتری دارند، اما تصاویر عنصری از نظر به کار گیری مجموعه عناصر حماسی برای ایجاد لحن حماسی قصاید، در جایگاه بالاتری قرار دارند. همچنین نشان دادن سطحی بودن تصاویر حماسی دو شاعر و دور بودن از تراکم و تو در تویی تصاویر از آن گونه که منجر به پیچیدگی و دور خیالی شعر می شود، برآیند دیگر این پژوهش است.
بررسی تطبیقی تمثیل پردازی در منطق الطیر عطار نیشابوری و سار سفید اثر آلفرد دو موسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز وز مستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
89 - 111
حوزههای تخصصی:
نمادهای تشکیل دهنده در داستانهای تمثیلی ملل مختلف از بسیاری جهات به هم شباهت دارند و همواره دنیای واقعی را به تصویر می کشند. وجود اشتراکات و تشابهات در داستانهای استعاری، تمثیلی و اسطوره ای در ادبیات جهان، راه را برای علاقه مندان و محققان در بررسی و کشف شباهتها با رویکرد تطبیقی هموار می کند و این نوع تحقیق را ضروری می نماید. در این مقاله ما کوشش خواهیم کرد به پژوهش تطبیقی اثر برجسته عطار نیشابوری، شاعر و صوفی سده هفت هجری ایران یعنی منطق الطیر و سار سفید داستانی از نویسنده و شاعر شهیر فرانسوی مکتب رمانتیسم در قرن نوزده آلفرد دو موسه بپردازیم. انواع پرندگان شخصیت ها و ساختار اصلی دو اثر مذکور را تشکیل داده اند. در این مقاله سعی داریم با ارائه تعاریفی از تمثیل و تمثیل پردازی در ادبیات و نماد پرنده، به مطالعه تطبیقی و شناخت وجوه اشتراکات و شباهتهای موجود در تمثیل پردازی و دلایل استفاده از آن در مکتب رمانتیسم فرانسه و در ادبیات عرفانی فارسی بپردازیم.
خوانش تطبیقی تحول ویژگیها و کنشهای ایزد مهر در ریگ ودا و اوستا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهر از دیرینه ترین شخصیّت های اسطوره ای، دینی و فرهنگی اقوام هند و آریایی است. این ایزد نمودی از باورهای مشترک خدایانی است که قبل از مهاجرت اقوام هند و اروپایی و بسیار پیشتر از ظهور زرتشت شکل گرفته اند. متون دینی و سرودهای مقدّس هند و ایران، نمایانگر اندیشه ها و باورهای مذهبی این دو سرزمین در هزاره های پیش از میلاد است. ایزد مهر هم یکی از ایزدان و شخصیّت های مشترک در این دو قوم کهن است که پس از جدایی، جایگاه ویژه خود را نزد هر دو حفظ کرده است. پژوهش حاضر می کوشد ایزد مهر را با تکیه بر کهن ترین جامعه آماری دو قوم هند و ایرانی مطالعه کند و با استناد مستقیم به ریگ ودا و اوستا در پی آن است تا نقش بافت فکری – فرهنگی این اقوام را در تعیین کنش ها و ویژگی های همسان و متفاوت چهره اسطوره-ای مهر بکاود. یافته ها نشان می دهند که کنش ها و ویژگی های مشترک ایزد مهر ریشه در روزگار یگانگی این اقوام دارد و منشأ تفاوت های این چهره اسطوره ای را باید در شاخه ایرانی و پس از جدایی فیزیکی و معنوی از شاخه هندی جست. بنابراین پس از جدایی اقوام، تفاوت های فکری و فرهنگی در شخصیت های اسطوره ای مشترک هم نمایان می شود. این ویژگی ها وکنش های متفاوت، تحت تأثیر بافت فرهنگی و عوامل اجتماعی به وجود آمده و یا متحوّل شدند.
مقایسه «ما و دیگری» در شعر نسیم شمال و ابراهیم طوقان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
1 - 26
حوزههای تخصصی:
روحِ ادبیّات مقاومت، زنده کردن احساسات ملّی و امید در مردم و مدافعان وطن علیه دشمنان خارجی و رهبران خیانت کار داخلی است تا آن ها را به پایداری و مقاومت در راه وطن وادار کند. سیّد اشرف الدّین حسینی معروف به نسیم شمال و ابراهیم طوقان، معروف به شاعر ملّی فلسطین، در دو مقطع حسّاس تاریخی ایران و فلسطین، ازجمله نمایندگان شعر مقاومت هستند. پژوهش حاضر می کوشد با روش توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر رویکرد «ما و دیگران»، شعر این دو شاعر را با هم مقایسه و صف دشمنان داخلی و خارجی وطن را از دوستان، حامیان و فداکارانش جدا کند و به عبارتی، روش تحقیقی، «ما و دیگری» را در شعرهای وطنی آن ها، شناسایی و معرّفی نماید. دشمنان وطن، هم دستانی داخلی دارند که یا در لباس دوست ظاهر می شوند و یا بر مرکب جهل، خرافه، استبداد و زر و زور سوارند. این دو شاعر، نابسامانی و چالش وطن را تنها به استعمار خارجی و استبداد داخلی منحصر نمی کنند، بلکه مزدوران داخلی و حتّی خود مردم و برخی خصلت های منفی، مانند جهل و سرسپردگی را، در ایجاد مصیبت ها و شرایط ناگوار تاریخی وطن، شریک می دانند. صف مدافعان وطن در شعر هر دو شاعر تقریباً مشابه است؛ ولی درخصوص دشمنان، طوقان بر دشمن خارجی و هم دستان داخلی اش و نسیم شمال بر استبداد و عوامل داخلی و خصلت های منفی جامعه، تأکید بیشتری دارد.