فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۰۱ تا ۲٬۵۲۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
نیما یوشیج و خلیل مطران، از پیشگامان شعر نو، در ادبیات فارسی وعربی به شمار می روند. روحیه متفاوت آن دو، سبب شده تا پدیده های طبیعی، در شعر هر یک از این دو، رنگی ویژه به خود بگیرد. هر کدام، در عالم خیال شاعرانه، از «شیر»، نمادی متناسب با احساسات درونی خود خلق نموده اند که یکی ناتوان و گریان، و دیگری، شجاع و غرّان است. شیر در قصیده ی نیما، نمادی از آزادی خواهان در بند است و رنگی به شدت واقعگرایانه دارد، اما همین حیوان توانا، در «الأسد الباکی» مطران، به موجودی بسیار ضعیف و گریان تبدیل شده است که پیوسته اندوهی رمانتیکی به همراه دارد. نیما با به کارگیری این نماد، شعری روایی با مضمونی حماسی خلق نموده، اما مطران، قصیده ای غنایی با مضمونی کاملاً عاطفی از آن پدید آورده است.
این مقاله، براساس چارچوب های ادبیّات تطبیقی، به بررسی و نقد نگاه متفاوت دو شاعر در این موضوع می پردازد.
ترجمه تطبیقی ضرب المثل های انگلیسی به فارسی از لحاظ زبان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۹
115 - 131
حوزههای تخصصی:
ترجمه تطبیقی ضرب المثل های انگلیسی به زبان فارسی، مترجمان ایرانی را در مقایسه زبان مبدا (SL) با زبان مقصد (TL) با مسایلی از قبیل کاربردهای لغوی، سبک ادبی، فرهنگ و ساختار یا معنی مواجه می سازد. در این مورد، عوامل اصلی در ترجمه و برابریابی در دو زبان مبدا و مقصد در سه حوزه زبان شناسی از قبیل شکل(form)، محتوا(content) و موقعیت(context) در دو زبان های مبدا و مقصد قرار می گیرند. مقاله حاضر با ارایه طرح سه نسخه ای در صدد یافتن راه حلی کاربردی برای ترجمه ضرب المثل های انگلیسی به فارسی با حداقل افت از لحظ ساختاری، معنایی و مفهومی است.
داش آکل و شخصیت های محوری داستان های همینگوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۹
149 - 164
حوزههای تخصصی:
داستان کوتاه «داش آکل» از برجسته ترین داستان های صادق هدایت و از جمله داستان های برجسته ادبیات معاصر ایران است. در این داستان بن مایه های تفکر ارنست همینگوی در شخصیت پردازی، که به نوعی مکتب فکری او را تشکیل می دهد، خود را به معاینه نشان می دهد. آرمان گرایی، تعلق به جهان اقلیت، آسیب دیدگی، فرجام شوم، تسلیم دردآلود و در نهایت پیروزی در عین شکست، از مهم ترین وجوه اشتراک شخصیت داش آکل با شخصیت های مورد علاقه نویسنده آمریکایی است.
بررسی تطبیقی عناصر آیینی و جنگاوری در شاهنامه و سمک عیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از سازه های بنیادین آثار حماسی، وجود بن مایة جنگ است. جنگ در این آثار، محوری برای شکل گیری شبکة درهم تنیده ای از عناصر است که بسته به نوع آثار، دارای بسامد و گستردگی های متنوعی است و یکی از جنبه های مرتبط با این بن مایه،که در هیچ اثری قابل تقلید و پیروی نیست، جلوة وصف پیکارها، آوردگاه ها و جنگاوران است. سمک عیار (585ه.ق) یکی از داستان های بلند حماسی ـ پهلوانی منثور فارسی و نخستین نمونه از آثار پرتعداد این جریان ادبی است که پیوندی آشکار با شاهنامه دارد. این مقاله کوشیده است، در راستای ترسیم طرح و الگویی در باب تقسیم بندی گزاره های حماسی، نخست با ارائة الگویی چهارگانه از تلمیحات شاهنامه ای موجود در سمک عیار، تأثیر شاهنامة فردوسی بر این اثر را، نمایان سازد و سپس عناصر کاربردی جنگ در سمک عیار را در چهار بخش انسانی، آیینی، عینی و رفتاری، همراه با ذکر نمونه هایی تطبیقی از شاهنامه، بررسی کند. هدف از این پژوهش، نمایاندن بازتاب میراث حماسی شاهنامه در سمک عیار و توصیف ساختار حماسی-پهلوانی این اثر است.
بررسی عقاید شکلوفسکی در اشعار سهراب سپهری و توماس استرن الیوت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۸
153 - 169
حوزههای تخصصی:
خلق مضامین جدید و غریب از ویژگی های شاعران عصر مدرن و پسامدرن است. آن ها سعی دارند تا غبار عادات را از رخ مضامین و مفاهیم کهنه بزدایند و با دیدگاهی نو به آن مضامین و مفاهیم بنگرند؛ همچنین خوانندگان را به این مسیر بکشانند و با این دیدگاه به درک مضمون ها و مفهوم های پیچیده نایل آیند. چنین فنی، آشنایی زدایی نامیده می شود. آشنایی زدایی نخستین بار با عنوان «هنر به عنوان ابزار» به وسیله ی شکلوفسکی مطرح شد. او معتقد بود که اگر شیوه ی نگرش ما به آثار هنری توأم با نوعی عادت باشد، دیگر نمی توانیم نگرشی نو نسبت به آن آثار داشته باشیم؛ در نتیجه تأثیر آن در زندگی ما عادی خواهد شد. از آنجا که تا به حال کمتر تحقیقی درباره ی فن آشنایی زدایی در آثار شاعران صورت گرفته، این مقاله بر آن است تا به تحلیل و بررسی رد پای این فن در برخی اشعار توماس استون الیوت و سهراب سپهری بپردازد.
بررسی تطبیقی مضامین عاشقانه داستان ورقه و گلشاه عیوقی با اصل روایت عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومة عاشقانة ورقه و گلشاه از نخستین منظومه های داستانی فارسی در قرن چهارم و اوایل قرن پنجم است که موضوع آن داستان، دلدادگی عاشق و معشوق، با زبانی ساده است. مضامین گیرا و جذاب عاشقانه این داستان، حاکی از قوت جنبة عاطفی آن است. هرچند عیوقی اصل این داستان را از اخبار و کتب عربی گرفته و به نظم درآورده است، اما با افزودن جنبه های حماسی و مضامین و تصاویر جدید، آن را از اصل متمایز کرده است. موضوع این مقاله استخراج و بررسی تطبیقی مضامین عاشقانة این داستان و اصل روایت عربی (عروه و عفرا)، بر مبنای مهم ترین ویژگی های عشق عذری (عفیف) است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که حضور اندیشه و تفکر خردگرا - که ریشه در فرهنگ و تمدن دیرینة ایران دارد - در انتخاب شخصیت ها و جایگاه آنان و همچنین شیوة پردازش ماجراها بر تمایز متن فارسی نسبت به عربی تأثیر آشکار گذاشته است. به عنوان نمونه، در روایت فارسی، عشق دو عاشق از مکتب آغاز می شود که نشانگر فرهنگ و تمدن است، درحالی که در اصل روایت عربی، این عنصر وجود ندارد؛ به بیان دیگر، «آشنایی در مکتب» را راوی ایرانی افزوده است. بر همین اساس، سایر مضامین این دو روایت، بررسی شده و ضمن ترسیم جدول تطبیقی مضامین عاشقانه، به مقایسه و تحلیل نقش مایه های هر دو روایت، در حوزة شخصیت، زمان، مکان و پیرنگ پرداخته شده است.
تأثیر وزن شعر فارسی بر اشعار عربی میرداماد
حوزههای تخصصی:
با روی کار آمدن شاه عباس صفوی و مهاجرت گسترده ی عالمان شیعه از لبنان (جبل عامل و بقاع) و بحرین به ایران نهضت ادبی زبان عربی در کشور احیا شد که پیشگامان آن همین مهاجران تازه وارد بودند. رکن دیگر این نهضت ایرانیانی بودند که زبان عربی را از این فقیهان فراگرفتند. از جمله ی این افراد میرداماد فیلسوف و فقیه معروف است. او علاوه بر آثار فلسفی، اشعاری به فارسی و عربی از خود بر جای گذاشته است. وی با آنکه نوه ی دختری محقّق کَرَکی، عالم لبنانی مقیم ایران، است، ولی در ساختارِ موسیقاییِ اشعارِ عربیِ خود به شدت متأثر از شعر فارسی بوده است، به گونه ای که هم در انتخاب وزن ها و هم در دیگر ویژگی های وزنی از وزن شعر فارسی بهره ی فراوان برده است. این موضوع به موسیقی اشعار عربی او رنگ و بوی فارسی بخشیده است. میرداماد در اشعار عربی خود از یک سو از پرکاربردترین بحرهای عربی اعراض کرده و از سوی دیگر از وزن های فارسی مانند وزن های دوری استفاده کرده است. با توجّه به نمونه های موجود می توان نتیجه گرفت که میرداماد به هنگام سُرودن اشعار عربی اش تحت تأثیر اشعار فارسی مولوی و حافظ بوده است. برای بررسی این موارد از شیوه ی نقد تطبیقی استفاده شده است.
بررسی و نقد توالی خویشکاری های قهرمان در نظریه ی ریخت شناسی پراپ (با تکیه بر ریخت شناسی سه قصّه از شاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر به روش تحلیلی– انتقادی و بر اساس ریخت شناسی سه قصه از شاهنامه، به بررسی و نقد اصل «توالی خویش کاری های قهرمان» در نظریه ی ریخت شناسی پراپ می پردازد. به این منظور، نخست سه قصه از قصه های شاهنامه از دیدگاه ریخت شناسی، بررسی می شود که خویش کاری قهرمانان آن ها یکسان است و ظاهراً ساختار یکسانی دارند؛ اما در عناصرِ متغیر آن ها تفاوت هایی وجود دارد و پس از تحلیل اشتراکات و اختلافات آن ها، به این نتیجه می رسد که در رده بندی قصه ها، تنها توجه به خویش کاری نمی تواند آن ها را در یک رده قرار دهد و باید تأثیر برخی ازعناصر متغیر هم بر آن در نظر گرفته شود؛ چون هر چند در این قصّه ها خویش کاری های قهرمانان محدود (کوچ، عشق، آزمایش، ازدواج، بازگشت) و یکسان است، اما برخی از عناصر متغیر مانند محیط اجتماعی و یا هویت قهرمان و شخصّیت اصلی، بر توالی این خویش کاری ها تأثیر گذاشته است.
تأثیر فرهنگ و ادب ایرانی در ادب عربی؛ مطالعه مورد پژوهانه (امثال مولّد)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله نشان دادن تأثیر حکمت های خسروانی و اندیشه های ایرانشهری در ادب عربی است. با آنکه این سخن جدید نمی نماید، موضوع از زاویه جدیدی مطالعه شده که تا به حال به آن پرداخته نشده است. این مقاله مدعی است علاوه بر حضور گسترده حکمت های ایرانی در ادب عربی، بخش اعظم بیش از هزار مثل مولّدی (غیر عربی) که در منابع عربی وجود دارد، ایرانی است. لذا پس از ترسیم زمینه های تاریخی برای انتقال این اندرزها به ادب عربی، با معرفی دهها نمونه از این امثال که در ایرانی بودن آنها تردیدی وجود ندارد، راه را برای پژوهش های بعدی هموار کرده ایم. به علاوه، برای آنکه تأثیر ادب و فرهنگ ایرانی را در ادب عربی نشان داده باشیم، مضامین مشابه آنها را در ادب فارسی و عربی نقل کرده، به امثال و حکم دهخدا ارجاع دادهایم. در مواردی نیز به نقد شرح و تحلیل برخی متون ادب فارسی پرداختهایم تا نشان دهیم تأثیر اندیشههای ایرانی در ادب عربی بیش از آن است که امروز بر اذهان محققان حاکم است و حق فرهنگ و ادب ایران نه تنها از سوی محققان عرب که از سوی اندیشمندان ایرانی هم، چنانکه باید شناخته نشده است.
میراث گرایی در شعر مهدی اخوان ثالث و أمل دُنقُل
حوزههای تخصصی:
مهدی اخوان ثالث کار خود را در آغاز دوره ی نوگرایی با سرودن شعر به سبک خراسانی آغاز کرد، اما خیلی زود راه نیما را پیدا کرد و به عنوان یکی از وفادارترین یاران وی باقی ماند. أمل دنقل، شاعر ملی گرای مصری، در سال 1940 (1319 ه.ش) در ""قنا"" به دنیا آمد. او که در عصر رؤیاهای تعصبگرایانه ی عربی مصر می زیست، به شاعر اعتراض مشهور است. دل بستگی اخوان به میراث نیاکان خویش چنان است که در جای جای سروده های او، از زبان و شکل گرفته تا اندیشه و مفهوم، شاهد آن میراث کهن هستیم. دنقل نیز به میراث نیاکان خود دل بستگی بسیاری داشته و به منظور تقویت حس ملی گرایی مخاطبانش از آن میراث، بسیار الهام گرفته است. او تاریخ و اسطوره و حوادث و شخصیت های آن را فرامی خواند تا غرور از دست رفته ی عرب را به آن ها باز پس گرداند.
نقدی بر کتاب هر که را درد است ، او برده ست بو ، بررسی تطبیقی نگاه مولوی و متفکران ملل دیگر به درد و رنج های بشری
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی جلوه های حدیث در دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۶
56 - 74
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ اسلام، احادیث و اخبار و استناد به آنه ا پس از ق رآن، موثق ترین سخن اعتقادی بوده است و علاوه بر آن که محدثان و عالمان در تداول و حفظ آن کوشیده اند شاعران عرب و عجم نیز به خاطر استواری و فصاحت کلام خویش از آنها بهره برده اند. استفاده از احادیث و آیات علاوه بر این که بر جزالت و فصاحت کلام می افزاید، آرایش لفظی و معنوی را نیز به دنبال دارد بنابراین شاعران بسیاری از احادیث و مضمونشان تأثیر پذیرفته اند که مولوی سرآمد آنه است. در می ان آث ار مول وی، غزلی ات شمس چ ون سایر آث ارش مجلای مناسب ی در اثر پذیری از احادیث به شمار می آید و این امر یکی از بسترهای جاودانگی مولوی است.
بررسی تطبیقی مفهوم مرگ در اندیشه ابوالعلاء معری و عمرخیام نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش پیش رو به بررسی تطبیقی مفهوم مرگ و زاویه دید و شیوه برخورد دو سراینده اندیشمند هم دوره، ابوالعلاء معری و خیام پرداخته شده است. دغدغه فکری عمده دو شاعر بیم از مرگ و نابودی و سرانجام آدمی در جهان بازپسین است. به اعتبار یگانگی آبشخورهای فکری و رنگ پذیری خیام از معری، همانندی های بسیار میان اندیشه های دو شاعر دیده می شود. اما فرجام کار و شیوه برخورد آنان به فراخور تفاوت بینش و زیستگاه با یکدیگر سخت متفاوت است. معری در وحشت شدید از مرگ، زندگی این جهانی خویش را نیز تباه کرده، اما خیام راهی بهتر از آن نمی یابد که در همین مجال اندک با اغتنامِ فرصت تکرار ناشدنی موجود، داد خویش از بهره های خوشگوار، اما ناپایدار این جهان بستاند. دستاورد این پژوهش بازگفت همین همانندی ها و تفاوت هاست.
تأثیر صفات الهی در نهج البلاغه بر بوستان سعدی
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱۵
123 - 142
حوزههای تخصصی:
بعد از قرآن کریم نهج البلاغه حکیمانه ترین کتابی است که به صورت کلامی نافذ و پرمعنی برای ما مسلمانان به یادگار مانده است. این گنجینه ی معنوی بر بزرگان ادبی کشور ما نیز تأثیرات به سزایی داشته است. در این مقاله کتاب بوستان سعدی مورد بررسی قرار گرفت و مواردی که سعدی از سخنان گهر بار حضرت علی (ع) از نهج البلاغه و غررالحکم و درر الکلم استفاده کرده و از کلام ایشان بهره برده است، مشخص شد و مورد بررسی و توضیح قرار گرفت. اما دریافت کلام حکیمانه ی اهل حکمت، سرمایه ای کلان می خواهد که نگارنده در حد بضاعت خود به آن پرداخته است. ضمناً در ابتدای هر موضوعی در صورت امکان آیه ای از قرآن کریم آورده شده است.
نظریه انسان کامل در مکتب ابن عربی و مولوی
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
159 - 185
حوزههای تخصصی:
انسان کامل مثل اعلای الهی و آیت کبرای او است که بر صورت حق آفریده شده و کلید معرفت است. از نظر ابن عربی، انسان ثمره وجود و کمال عالم کونی و غایت حرکت وجودیه و ایجادیه است. اول است به قصد، آخر است به ایجاد. قلب انسان کامل، آیینه تجلیات ذاتیه و اسمائیه است. از نظر مولانا، کاملان، نایب حق اند در روی زمین و سایه و ظل اویند. مرآه حق و آیه تمام نمای هستی که رابطه اش با حق بی واسطه است و از این جهت روح و دل عالم است. در این تحقیق، نظرهای این دو عارف بزرگ درباره انسان کامل بررسی و درطی آن، اشتراکات و افتراقات آنها روشن شده است.
جایگاه ادبیات ایران در آلمان با نگرش ویژه به گوته و روکرت
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱۵
39 - 56
حوزههای تخصصی:
نفوذ فرهنگ و ادب شرق در غرب که از زمان جنگ های صلیبی آغاز شد، تا آن جا پیش رفت که نویسندگان دوره ″رمانتیسم″ آلمان در شرق نیروی تازه ای برای الهام در خلق آثار ادبی دیدند. گوته بعد از مطالعه ی ابیاتی چند از ترجمه ی دیوان حافظ هامر-پورگشتال تحت تأثیر قرار گرفت و در آشنایی فرهنگ و ادب ایران در آلمان نقش بسزایی ایفا کرد. فردریش روکرت نیز در راستای افکار و اندیشه های گوته، با ترجمه ی فرهنگ و ادب شرق نه فقط به دنبال آشنایی بیش از پیش غرب با فرهنگ و ادب شرق بود، بلکه در جهت غنا سازی زبان آلمانی که از منظر او از تمامی ابزار لازم برای بیان تفکر ملت ها برخوردار بود، گام برداشت. مقاله ی ذیل با استناد با افکار گوته و روکرت در باب شرق و ایران، جایگاه فرهنگ و ادب ایران را در دوره ی رمانتیسم در آلمان به تصویر می کشد.
بازتاب اسطوره هابیل و قابیل در برخی از رمان های ادبیات ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان هابیل و قابیل در ادامه و کنار داستان آفرینش، یکی از اصلی و اصیل ترین اساطیر انسانی است که جریان روایت آن در حصار زمان و مکان خاص، متوقف نمانده و در سرشت و سرنوشت اعصار، ردپایی ژرف برجای نهاده است.مقاله پیش رو کوششی است برای بررسی داستان هابیل و قابیل در برخی از رمان های ایرانی و غیر ایرانی از جمله «هابیل»، «افسانه فلوت بداغ»، «سمفونی مردگان» و «فریدون سه پسر داشت»؛ و نیز بررسی تاثیر نوع ادبی رمان به عنوان قالب ادبی غالب در ادبیات این روزگار، با امکانات و ویژگی های خاص خود، در روند بازخوانی و بازآفرینی این اسطوره.