فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۴٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
La Fée aux miettesde Charles Nodier, publié à Paris, en 1832 est un récit qui peut se prêter à une double interprétation. Ce roman reprend un type de récit, très populaire à partir du XIX esiècle, en France, celui de «fantastique». L'objectif du présent article est de proposer l'application de l'approche psychanalytique au texte de La Fée aux miettes, basée, en grande partie, sur des apports de la psychanalyse freudienne et jungienne. Cette étude psychanalytique nous permettra d'offrir au texte de nouvelles dimensions interprétatives et de comprendre la dynamique que suggère l'écriture de La Fée aux miettes. Ce qui est raconté comporte deux faces, apparente et sous-jacente. Nous avons l'ambition d'analyser, en une première étape, le contenu manifeste du roman et à en découvrir le schéma narratif pour discuter, en une deuxième étape, le contenu fantasmatique de ce récit en essayant de déchiffrer des sources sous-jacentes de ces fantasmagories apparentes en rapport avec le travail de l'inconscient, cette face obscure de la psyché.
نگاهی به شگردهای شخصیت پردازی و تفاوت های آن در دو داستان ملکوت و مسخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
289 - 314
حوزههای تخصصی:
ملکوت بهرام صادقی و مسخ فرانتس کافکا، با بُعد زمانی نیم قرن، پوچ گرایی و نگرش اگزیستانسیالیستی نویسندگان خود را فریاد می زنند. این دو اثر اگرچه دارای ژرف ساختی بسیار نزدیک به هم هستند، در جهاتی از جمله شخصیت پردازی، از یکدیگر فاصله می گیرند. شخصیت، یکی از عناصر مهم داستان است که نخستین بار، ارسطو آن را مطرح نمود و مورد توجه قرار داد. نظریه پردازان و منتقدین داستان، شخصیت را در پیوندی بی واسطه و عمیق با عناصر دیگر داستان می دانند؛ بر طبق این نظریه، شیوه های شخصیت پردازی در هر داستان نیز، با توجه به چگونگی دیگر عناصر آن داستان انتخاب می شود. با مقایسه شیوه های شخصیت پردازی در دو داستان ملکوت و مسخ، در پی آن هستیم که مصداقی برای این نظریه در دو داستان جاودانه جهان بیابیم و اثبات کنیم که علی رغم نزدیکی مضمون و لایه های زیرین داستان، تفاوت در روساخت و عناصر داستان، باعث تفاوت در شخصیت پردازی می گردد. بدین منظور انواع شیوه های شخصیت پردازی را در هر اثر مورد مطالعه قرار داده و بسامد هریک از این شیوه ها را معلوم داشته ایم.
مقاله به زبان روسی: سبک گفتاری قدردانی در زبان روسی ( Речевой жанр благодарность в русском языке )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر ویژگی های «زبانی - پراگماتیک» و «زبانی – فرهنگی» عملکرد سبک گفتاری قدردانی در زبان روسی و قوانین پدیداری آن ها در شرایط تعامل گفتگویی بررسی شده است. سبک گفتار در واقع مکانیزمی کلیدی است که فعالیت گفتاری انسان را سازماندهی می نماید. هدف روش سیستماتیک بررسی تعامل گفتگویی- که شامل تحلیل سه مرحله انجام سبک گفتاری قدردانی: انگیزه، ابراز قدردانی و واکنش می شود- تعیین ویژگی های گفتار با منشأ فرهنگی و اجتماعی، شرایط پراگماتیک انجام سبک گفتاری مورد بررسی، روش های زبانی عینیت احساس قدردانی و ترکیبات همراه فرازبانی تعامل است. بر اساس نمونه های معاصر و کهن، رسمی و عامیانه، متکلف و ساده، و همچنین اصطلاحی بروز زبانی سبک گفتاری مورد بررسی اثبات می گردد که قدردانی، ترکیبی خشک و خالی نیست؛ بلکه مجموعه ای متنوع از اعمال و فرم های گفتاری با سرمنشأ پراگماتیک است
در دوران تناقضات پایانه ای: خوانش پست مدرنیستی سبکی تحمل ناپذیر هستی، اثر میلان کوندرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کوندرا، نویسنده اهل چک، با تلاش برای رهایی از مدرنیسم رمان نویسان نو، خود را به عنوان یک نویسنده «مدرنیست ضد مدرن» معرفی می کند و این تمایل و تلاش در دوران گذار از مدرنیسم به پست مدرنیسم بسیار در آثار او نمایان می گردد. در واقع آثار کوندرا بر اساس پارادایم های متفاوت در دنیای جدید شکل می گیرد و در این راستا، سعی نویسنده در نشان دادن آشفتگی جهان پست مدرنِ بدون کلان روایتها مؤثر بوده است. اثر سبکی تحمل ناپذیر هستی که برای اولین بار در سال 1984 و تنها 5 سال بعد از تحقیق ارزشمند ژان فرانسوا لیوتار با عنوان شرایط پست مدرن چاپ شد، نماد اراده نویسنده در به تصویر کشیدن دنیای پست مدرن است، اراده ای که چگونگی تحقق آن در این اثر، هدف این پژوهش می باشد. بر این اساس، برآنیم تا در ابتدا به تبیین مفهوم پست مدرنیسم نزد کوندرا پرداخته و آن را با آنچه لیوتار به عنوان نظریه پرداز این عرصه، مطرح کرده است مقایسه کنیم. سپس، سعی خواهیم کرد با تکیه بر اثر مذکور، شاخصه های نوشتار پست مدرنیستی را بررسی کرده و نشان دهیم چگونه راهبردها و شیوه های روایی و متنی و عملکرد آنها نیز در خدمت ادبیات پست مدرن کوندرا به کار گرفته می شوند.
مقاله به زبان فرانسه: مارسل پروست و شرق: بازنویسی قصه های «هزار و یک شب» در «در جستجوی زمان از دست رفته» (Marcel Proust et l’Orient : la réécriture des Mille et une nuits dans “À La Recherche du temps perdu)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در نظر دارد بازنویسی قصه های هزار و یک شب توسط مارسل پروست (١٩٢٢- ١٨٧١) در جستجوی زمان از دست رفته را آشکار سازد. پروست با الهام گرفتن از شرق به خلق دنیای شگفت انگیز خود می پردازد و شهرزاد قصه گو نیز در نوشتار او به عنوان القاگر و اشاعه گر بلقوه حافظه مطرح می شود. به علاوه˓ جادو و استعاره در درک مفهوم غرابت پسندی دو موضوع اساسی اند که از دیدگاه مارسل پروست دوگانگی شخصیت ها می تواند معیار مناسبی در تبلور دنیای تخیلی تلقی شود (مادام وردورن در شکل دوشس گرمانت نمایان می شود و اوریان که به صورت خزنده ای کوچک مسخ می گردد). شرق به دو طریق در جستجوی زمان از دست رفته نمود می کند˓ یکی با انتخاب دقیق ( جادوی کلام) و دیگری با پیوستگی مداوم لحظات زمان (نقش حافظه) از سوی شهرزاد˓ که هر دو فرآیند در بازنویسی قصه های شرقی و معرفی آنها به خوانندگان فرانسوی قرن بیستم مهم بوده اند. تلاش خواهیم کرد با تکیه بر رویکردی مشابه، تأثیر شرق بر این رمان نویس فرانسوی را نشان دهیم و اینکه این مهم می تواند به عنوان پایه و اساس هر نوع تحول نهان و آشکار در نظر گرفته شود.
مقاله به زبان روسی: موضوع «تقدیر» در تعبیرات «قضا و قدری» لرمانتف ( Тема «предопределение» в вариациях лермонтовского Фаталиста )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، مسئله تقدیر، آن گونه که در بخش «قضا و قدری» رمان لرمانتف به تصویر کشیده شده، بررسی و تحلیل می شود. این چالش به شکل دوگانگی معمولی میان ایمان یا عدم ایمان به سرنوشت مطرح نمی شود؛ بلکه طیف گسترده ای از تصورات گوناگون را از سرنوشت که در درون متن لرمانتف آزموده می شوند؛ مانند: تعبیر اسلامی، درک مسیحی و تصور عامیانه از سرنوشت، تقدیر در باورهای اساطیری، سرنوشت از دیدگاه عقل سلیم و ذهن منتقد معاصر برآمده از تجربه عمیق زندگی را در بر می گیرد. مبانی ترکیبی این تعبیرات گوناگون از موضوع سرنوشت، بر مبارزه میان دو نماینده اصلی دو نگرش به سرنوشت، در دو آزمون وولیچ و پیچورین استوار است.
مقاله به زبان فرانسه: مباحثه های سیاسی و درگیری های گفتمانی در تئاتر «برنارد ماری کلتس» (La représentation de la Dispute dans la dramaturgie française de Bernard-Marie Koltès)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تئاتر آینه ی جامعه است از این رو دخالت عوامل اجتماعی در دنیای تئاتر، غیرقابل اجتناب می باشد. با مرور زمان و با بالا رفتن اگاهی های عمومی و اجتماعی مردم، تئاتر منحصه ی حضور سیاست نیز شد. تئاتر سیاسی، ارتباط مستقیم با سیاست دارد و یک نوع تئاتر انتقادی محسوب می شود که در آن، به نام یک اپوزیسیون نامشخص، انتقاد صورت می گیرد.
تئاتر سیاسی نیز همچون دیگر آثار هنری بعد از سال های 1960، موقعیت های اجتماعی را به صورت مصور به ما نشان می دهد و سعی دارد اتفاقات را بازسازی کرده یا واقعی بنمایاند. شرایط سیاسی و اجتماعی موجود برای بیان تمام واقعیات مساعد نیست از این رو وقتی خصوصیات جملات (ساختاری- مفهومی)، برای سانسور بهم ریخته می شود، جنبه های دیگری به خود می گیرند.
تئاتر برنارد- ماری کلتس، نوعی تئاتر سیاسی محسوب می شود که در آن دمکراسی، بازی سیاسی احزابی نامعین، افکار عمومی که این حزب ها را تشکیل داده اند، و مسایل سیاسی جهانی به انتقاد گرفته می شوند. تئاتر کلتس به عنوان دادگاه اقلیتی انجام وظیفه می کند و با طرح درگیری های گفتمانی و مباحثه های سیاسی در شالوده ی خود به انتقاد می پردازد و حال موجود و حال ایده آل جامعه را به تصویر می کشد. طبعاً سیاست تنها موضوع تئاتر وی نمی تواند باشد و در خلال مباحثه ها با بهره گیری از اصول تئاتری و زبان منحصر به فرد خود به بیان رخدادها، شرایط، شیوه های کرداری و آداب و رسوم خوب و بد و زشت و زیبا پرداخته است. به مسایل اجتماعی عامه ی مردم توجه کرده و اینگونه توانسته است انتقاد را عمومیت دهد که در این چنین شرایطی انتقادات کلتس به افکار عمومی روی آورده و افشاگری می کند و نقاب ها را از چهره ها می درد و حقایق را آشکار می سازد.
زیباشناسی دریافت گلستان سعدی نزد مترجمان فرانسوی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
93 - 116
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریه های مطرح شده در حوزه نقد و بررسی های ادبی، نظریه دریافت زیباشناختی است که اندیشمندان مکتب کنستانس خصوصاً هانس روبر یاس بر پایه هرمنوتیکی برخاسته از اندیشه های هانس گئورگ گادامر آنرا پی ریزی کرده و کانون توجه خود را بر خواننده و دریافت او از اثر در طول زمان متمرکز نمودند. یکی از آثار ادبی ایران زمین که از طریق نخستین ترجمه اش به فرانسه در نیمه نخست قرن هفده به ادبیات غرب راه یافت گلستان سعدی است. از آن زمان تا کنون ترجمه های متعددی از این اثر به زبان فرانسه صورت پذیرفته است. این مقاله سعی بر آن دارد تا با توجه به شرایط تاریخی-ادبی ترجمه های انجام شده و مفهوم افق انتظار که مفهومی کلیدی در زیباشناختی دریافت هانس روبر یاس ایفا می کند علت توجه بخش مهمی از خوانندگان این اثر در طی قرون مختلف در قالب مترجمین آن و در نتیجه علت ماندگاری این اثر فارسی در ادبیات فرانسه را بررسی کند.
چرایی جایگزینی عنوان رمان ژِه به ابله محله در ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
197 - 220
حوزههای تخصصی:
رمان ابله اثر فیودور داستایفکسی نویسنده صاحب نام قرن نوزده روسیه است و رمان ژِه اثری است از کریستین بوبن، نویسنده معاصر فرانسوی که در آخرین ترجمه، عنوان فارسی آن به ابله محله تغییر یافته است. در این جستار کوشیده شده است تا با مطالعه ای تطبیقی، همراه با بررسی روانکاوانه شخصیت پرنس میشکین، قهرمان رمان ابله داستایفسکی، و اَلبَن، شخصیت اصلی رمان ژِه، از زاویه دیدی یکسان، برای این پرسش پاسخی بیابیم که با توجه به نظریه های رایج ترجمه، آیا تغییر عنوان در ترجمه، آن هم به تصور شباهت های میان دو شخصیت اصلی رمان های مورد بحث و این که برای نویسندگان دو اثر، جنبه های روانی شخصیت های اصلی اهمیت ویژه ای داشته است، توجیهی دارد یا نه؟ در آن صورت جایگزینی عنوان از اختیارات مترجم خواهد بود یا پیرو قواعد ترجمه؟
Особенности мифопоэтики Велимира Хлебникова (ویژگی های بوطیقای اسطوره ای ویلیمیر خلبنیکوف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، ویژگی های بوطیقای اسطوره ای محور ویلیمیر خلبنیکوف بررسی و به ویژه بر ماهیت حماسی و ملی- تاریخی شعر وی، کاسمیزم و فلسفی بودن تفکر ادبی شاعر تأکید می شود. کاسمیزم به تعدادی از جریانات مذهبی-فلسفی، ادبی- زیبایی شناسیک و همچنین علوم طبیعی اطلاق می شود که اساس ایده خود را بر کائنات به عنوان جهان دارای ساختار منظم قرار می دهند و انسان را شهروند جهان در نظر می گیرند. یکی از مهم ترین ویژگی های ذهنیت ادبی خلبنیکوف، علاقه و تمایل آشکار وی به زمان ملی– تاریخی و مکان ملی روسی است اما به لحاظ معنوی، ملیت در ذهن خلبنیکوف گویی همه کره زمین را در برمی گیرد و کاتولیک و پروتستان، بت پرستی و ارتدکس، بوداییسم و اسلام را شامل می شود. در ضمن، خلبنیکوف فرهنگ لهستانی را بسیار نزدیک و خویشاوند می یابد و به همین دلیل او لهستان را هم در دنیای حماسی خویش وارد می کند: لهستان به یکی از اسطوره هایی بدل می شود که به شاعر اجازه می دهند در سطوح گوناگون ایده ملی روسی «وحدت همگانی» را تبیین کند. ویلیمیر خلبنیکوف به لهستانی ها و ایده آزادی خواهی و استقلال طلبی شان، امکان ابراز و اظهار عقیده می دهد و بدین ترتیب به درک متقابل میان دو ملت و از بین بردن رنجش ها و سوءتفاهماتی که در طول تاریخ میان آن ها انباشته شده، کمک می کند.
نقد روانشناختی داستان های فولکلور ایرانی و اروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
471 - 487
حوزههای تخصصی:
فولکلور یا ادبیات شفاهی و بومی از جایگاه ویژه ای در تمامی اقوام برخوردار است.مهم ترین ویژگی فولکلور بیان ناگفته هایی است در قالب داستان های کودکان یا عامیانه و مردمی. این پژوهش به بررسی روانشن اختی دو داست ان مردمی، دو روان آدمی، با دو ساختار در ظاهر متفاوت، ولی در ژرف ا همگ ون می پردازد و سعی دارد از ورای این دو داستان ایرانی و فرانسوی، نهاد پنهان آنها را دریابد. با روایت هر داستان در واقع حرفهای درونمان را می زنیم. کنشگر های خوب و بد داستان ها، همان جنبه های شخصی ما و اعداد در قصه ها، همان مادینگی و نرینگی درونی ما هستند. حال با نگاهی تطبیقی به بررسی ناخودآگاه جمعی می پردازیم که در قصه ها به روشنی نمایان است.
ПОЛЕТ ПОЭТА (Русские поэты-футуристы и авиация) (پرواز شاعر (شاعران فوتوریست روس و صنایع هوایی))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و گسترش بی سابقه صنایع هوایی در آغاز سده بیستم در بسیاری از عرصه های زندگی نمود پیدا کرد و فضای زندگی انسان به شدت توسعه یافت؛ سرعت جابه جایی از مکانی به مکان دیگر چندین برابر افزایش پیدا کرد و افق های جدید دانش پیش روی بشر گشوده شد. صنایع هوایی به یکی از مؤثرترین جلوه های پیشرفت فنّاوری بدل شد. موضوع صنایع هوایی و پرواز در میان شاعران فوتوریست که از مدافعان رشد و پیشرفت این صنعت به شمار می آمدند، انعکاس گسترده ای یافت. آن ها گاهی به تجربه شخصی پرواز خویش تکیه می کردند. در این اشعار، موضوع پرواز و هوا با جهان نوین عجین و جوانب جدید و اغلب تراژیکی از روابط متقابل انسان و ماشین نمایانده شده است. مهم ترین چهره در میان شاعران پروازنگار فوتوریست، واسیلی کامنسکی است. او حتی به شکل حرفه ای خلبان شد و در آثار منظوم خویش به طور گسترده به موضوع پرواز پرداخت. در این آثار، وی مجموعه ای غنی از واژگان نو ایجاد کرد که به واسطه ساخت غیرعادی صرفی و معناشناختی و همچنین نظام آوایی خاص خود، قابلیت بیان شدیدترین احساسات را داشتند. ویلیمیر خلبنیکوف با توصیف سوانح هوایی که در آن زمان بسیار اتفاق می افتاد، «راه های آسمانی» انسان را به شدت دراماتیک جلوه می دهد. بلوک نیز در بعضی از اشعار مرتبط با پروازش، با خلبنیکوف هم عقیده است.
مقاله به زبان روسی: وام واژه های فارسی در زبان روسی و طبقه بندی موضوعی- واژگانی آن ها ( Персидские заимствованные слова в русском языке и их лексико-тематическая классификация )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وام واژه ها که نتیجه روابط متقابل ملل گوناگون در حوزه های سیاسی، اقتصادی، بازرگانی و فرهنگی هستند، در کنار واژه سازی بر مبنای مواد زبانی موجود، نقش عمده ای در غنای گنجینه واژگان ایفا می کنند. پدیده وام گیری به عنوان یکی از پویاترین فرایندهای زبانی و نیز شیوه ای برای توسعه و غنی سازی زبان از مسائل مهم زبانشناسی است، که طی دهه های اخیر با توجه به مطالعه جنبه های گوناگون تعاملات زبانی اهمیت ویژه ای یافته است. در این مقاله وام واژه های فارسی در ساختار واژگانی-معنایی زبان روسی بررسی و از نظر موضوعی طبقه بندی شده اند. کاربرد این وام واژه ها در حوزه های گوناگون زبانی مبنای این طبقه بندی بوده است. همچنین در این پژوهش به طور خلاصه به مفاهیمی نظیر پدیده وام گیری، راه ها و انواع وام گیری، دلایل وام گیری و همگونی وام واژه ها در زبان روسی پرداخته شده است.
بازخوانی منظومة ثئوگونی هسیودس در پرتو قاعدة«الواحد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی بنیاد یکی از قواعد مشهور فلسفة اسلامی در منظومةثئوگونی هسیودس پرداخته شده است؛ برای پیگیری این امر، نخست چارچوب های ممکنی که به بررسی چنین امری اختصاص دارند، مورد پژوهش قرار گرفته اند و از میان آنها دیدگاهی که نه بر انفکاک قطعی و تاریخی اندیشة اسطوره ای از اندیشة فلسفی، بلکه بر تداوم و تطور آنها رأی داده است، به عنوان منظری متناسب تر انتخاب شده است. در بخش دوم این پژوهش بر اساس چنین رویکردی به توضیح اجمالی قاعدة «الواحد» پرداخته شده و با استفاده از این قاعده به بررسی منظومةثئوگونی اقدام شده است. درک ابتدایی قاعدة علیت، سنخیت میان علت و معلول، فروکاهش کثرت به وحدت در این منظومه را می توان در تبارشناسی خدایان، رابطه والد و فرزند و شباهت های آنها و بکرزایی بازشناخت. از این منظر مفاهیم فلسفی مذکور و مشابه های آنها در اسطوره ثئوگونی را می توان در پرتو قاعدة الواحد چونان غایتی متحد کننده، مورد بازخوانی قرار داد و بساطت و نامتعین بودن علت نخستین را به خوبی مشاهده کرد.
Творчество Л.Ф. Зурова и русская религиозно-философская мысль ХIХ–ХХ вв. (آثار ل.ف. زورف و تفکر مذهبی- فلسفی روسی در سده های نوزدهم و بیستم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، آثار ل.ف. زورف، نماینده موج اول نویسندگان مهاجر روس از منظر تطابق آن با ایده های تفکر مذهبی- فلسفی روسی در سده های نوزدهم و بیستم بررسی می شود. داستان «دانشجوی دانشکده افسری» و رمان های «راه باستانی» و «میدان» ماده تحقیق این پژوهش هستند. نثر زورف، ازنقطه نظر ایده مکاشفه در پرتو تحقیقات ولادیمیر سالاویوف، و.س. بولگاکوف، و آ. ایلین بررسی می شود. نثر او به لحاظ ارتباط با حوزه تجسم ادبی سنت های معنوی و مذهبی تربیت خانوادگی، به عنوان پایه های ملی زندگی روسی در کنار کاوش های ن. لوسکی و ن. آرسنیف جای می گیرد. سرمنشأ مکاشفه نثر زورف، به درک ماهیت هستی شناسانه جهان و عمیق ترین مفاهیم جهان بینی مسیحی کمک شایانی نمود. تعیین میزان قابلیت معنوی خانواده در کار تربیت و پرورش شخصیت گواه آن است که اصول تقوایی انجیل، کمک رسانی بدون چشمداشت به نزدیکان، خیرخواهی فعالانه، توقع و انتظار زیاد از خویش، که در نظام خانواده روسی صرف نظر از تعلقات طبقاتی، نهادینه شده، موجبات غنای معنوی و اخلاقی روسیه را فراهم آورده است. ل.ف. زورف نویسنده ای مستقل، منحصربه فرد، بااستعداد و مذهبی در ادبیات سده بیستم روسیه به شمار می رود.
روایت شناسی ارسطویی: کشف و دگرگونی در سه حکایت مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
447 - 470
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی روایت شناسانه پیرنگ درونی سه حکایت مثنوی معنوی، «طوطی و مرد بازرگان»، «مار و مرد مارگیر» و «استاد و شاگردان»، بر اساس نظریات ارسطو در کتاب فن شعر، می پردازد و با استناد به نظریات وی در مورد «پیرنگ تأثیرگذار» می کوشد عناصرارسطویی «دگرگونی» (Peripetia) و «کشف و وقوف» (Anagnorisis) در حکایات مذکور را بشناساند، عناصری که از آن طریق، مولانا مفاهیم اخلاقی و تعلیمی از طریق ایجاد حس ترس و ترحم را به خواننده منتقل کرده است. «کشف»، در این حکایت ها از نوع پنجم و ششم کشف های ارسطویی ست که آن ها را کشف های تأثیرگذار می نامند که از ترتیب حوادث و یا برداشت نادرست شخصیت ها از وضعیت موجود، نشأت می گیرند. این نوشتار، بر آن است تا به این سؤال پاسخ دهد که آیا می توان نظریات ارسطو را در بررسی شعر روایی مولانا به کار برد؟ روش تحقیق در آن بیشتر مقایسه ای، تطبیقی و تحلیلی است که از ابزارهای اسنادی بهره جسته است.
اما و اگرهای برشتی وغیربرشتی در نمایشنامه های جنگل دیوانه اثر ادوارد باند و سرخ، سیاه و نادان اثر کاریل چرچیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
361 - 378
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تلاش کاریل چرچیل و ادوارد باند برای پیاده سازی شگردهای بیگانه سازی برشت در نمایشنامه های آنان - به ترتیب جنگل دیوانه و سرخ، سیاه و نادان – می پردازد. به منظور ایجاد تفکر نقادانه و عینی، و نیز حصول عمل برای تحول مثبت، هر دو نمایشنامه نویس از شگردهای بیگانه سازی برشتی، شامل شخصیت پردازی، پایان گشودگی، ساختار اپیزودیک و رسانه های سمعی و بصری مدد می جویند. این شگردها به نمایشنامه نویس اجازه می دهند تا موقعیت ها، اعمال داستانی، و نگرش های مأنوس را چنان نامأنوس ارائه دهند که برای شنوندگان و خوانندگان، بیگانه سازی شده و با بینشی نقادانه سنجیده شوند. این پژوهش علاوه بر بررسی عناصر برشتی در این دو نمایشنامه، به بحث پیرامون نکته ای می پردازد که منجر به راندگی سرخ، سیاه و نادان از فن درام نویسی برشتی و نیز از جنگل دیوانه می شود. منشأ این تفاوت، وجود جنبه های شخصیت پردازی غیر-برشتی در سرخ، سیاه و نادان و نیز عدم وجود رسانه های سمعی و بصری برشتی در آن است.
Du côté de chez Swann l’œuvre d’art classique, réaliste et impressionniste(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Ruskin, philosophe de l’art, a attiré l’attention de Proust sur les œuvres d’art. En visitant les musées de la Haye, Proust a aimé les peintres hollandais. Vermeer est le peintre favori de Proust dans son œuvre. Toute œuvre de Proust est un musée où nous pouvons visiter la peinture réaliste, classique et impressionniste. Les peintres réalistes ont beaucoup influencé Proust par leur sentiment sur la réalité. Proust cherche le réel dans les œuvres d’art et en profite pour présenter la description de ces personnages. Les ressemblances des portraits de ces peintures avec ceux de Proust sont incroyables. Proust a été aussi influencé par les impressionnistes. Il a présenté, dans son œuvre, les couleurs de la nature, et surtout la description des paysages, comme s’il était un peintre impressionniste de son temps. Désespéré de sa maladie, il nous a donné l’espoir du bonheur en dessinant comme un peintre. Proust trouve ce bonheur dans la peinture. Les amis, les paysages, les villes et les hommes qui l’entourent, ont été montrés avec un génie étrange dans son œuvre. Mais à quel point l’influence de Ruskin a orientée Proust vers les peintres classiques, réalistes et impressionnistes?
ایتالو ازووُ الگوی رمانپردازی مدرن در سالهای اولیه قرن بیست ایتالیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
337 - 360
حوزههای تخصصی:
در ایتالیای قرن بیستم نویسندگانی چون پرتزولینی، پاپینی و ورگا با توجه به اینکه به ساختاررمان کلاسیک قرن نوزدهم متصل بوده و در سبک نوشتاری از لئوپاردی و مانتزونی تقلید کرده اند، در نوسازی ادبیات قرن بیستم و به خصوص رمان نقش خاصی ایفا نکرده اند، لذا رمان در قرن بیستم می بایست با نیاز فرهنگی و اجتماعی انسان عصر جدید آشنا باشد و این همخوانی به نظر برخی منتقدین فقط از طریق حرکت به سمت رمان مدرن اروپا ممکن ا ست. ایتالو ازوو در این سالها با پیروی از برخی تئوری های تفکر غربی در رمان خویش به بررسی رابطه فرد با دیگران در جامعه مدرن می پردازد و بدین سان رمان ایشان دارای نوآوری های حائز اهمیت است. این مقاله ضمن پرداختن به شرایط و ویژگی های فعالیتهای ادبی دهه سی قرن بیستم و با بررسی برخی نویسندگان مجله سولاریا سعی بر آن دارد شرایط فرهنگی و ادبی ای که با آن جامعه ایتالیا به استقبال ایتالو ازووُ می رود را مورد بررسی قرار دهد.
مقاله به زبان فرانسه: نقل قول مستقیم و غیرمستقیم شخصیت ها در «طرف خانه سوان» (Discours direct et indirect chez les personnages de Du côté de chez Swann)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دقت وسواس گونه نویسنده «در جستجوی زمان از دست رفته» در انتخاب نهایی شکلی از نقل قول به جای شکل دیگر آن، ما را بر آن می دارد تا از خود بپرسیم که هر یک از اشکال مختلف نقل قول چه چیز برای رمان به ارمغان می آورند. منظور از «نقل قول»، همان گفتار شفاهی است که شخصیت ها با صدای بلند به زبان می آورند و مسئولیت آن را می پذیرند، یعنی همان دو شکل سنتی نقل قول مستقیم و نقل قول غیرمستقیم. یکی، با داشتن هماهنگی با داستان و دیگری، با حفظ استقلال خود و با دادن مستفیم رشته کلام به شخصیت داستانی، اغلب، این دو نوع نقل قول به عنوان راهی برای بروز استعداد راویِ رمان پروست مورد استفاده قرار می گیرند. به دور از انتخابی اتفاقی، استفاده و نیز تعداد این دو نوع نقل قول در داستان، با دستاوردی روانشناختی، اجتماعی و یا روایتگری ارتباط تنگانگ دارد که شایسته تجزیه و تحلیل است. از سوی دیگر، باید از خود پرسید که آیا استفاده از نقل قول مستقیم و یا غیرمستقیم در رمان «طرف خانه سوان» با کاربردی که دستور زبان سنتی به آن ها اختصاص داده، سازگار و هماهنگ است، یا شاهد برخی نوآوری ها از جانب نویسنده هستیم.