در ایتالیای قرن بیستم نویسندگانی چون پرتزولینی، پاپینی و ورگا با توجه به اینکه به ساختاررمان کلاسیک قرن نوزدهم متصل بوده و در سبک نوشتاری از لئوپاردی و مانتزونی تقلید کرده اند، در نوسازی ادبیات قرن بیستم و به خصوص رمان نقش خاصی ایفا نکرده اند، لذا رمان در قرن بیستم می بایست با نیاز فرهنگی و اجتماعی انسان عصر جدید آشنا باشد و این همخوانی به نظر برخی منتقدین فقط از طریق حرکت به سمت رمان مدرن اروپا ممکن ا ست. ایتالو ازوو در این سالها با پیروی از برخی تئوری های تفکر غربی در رمان خویش به بررسی رابطه فرد با دیگران در جامعه مدرن می پردازد و بدین سان رمان ایشان دارای نوآوری های حائز اهمیت است. این مقاله ضمن پرداختن به شرایط و ویژگی های فعالیتهای ادبی دهه سی قرن بیستم و با بررسی برخی نویسندگان مجله سولاریا سعی بر آن دارد شرایط فرهنگی و ادبی ای که با آن جامعه ایتالیا به استقبال ایتالو ازووُ می رود را مورد بررسی قرار دهد.