مطالب مرتبط با کلیدواژه

فرانتس کافکا


۱.

مقاله به زبان فرانسه: بررسی تطبیقی موضوع «مسخ»؛ «گرگدن ها» اوژن یونسکو و «مسخ» کافکا (Une étude comparée du thème de la «métamorphose»; dans Rhinocéros d’Ionesco et La Métamorphose de Kafka)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسخ اوژن یونسکو فرانتس کافکا کرگدن ها مسخ شدگی تغییر جسمانی تغییر درونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸۲ تعداد دانلود : ۶۶۵
موضوع "" مسخ شدگی "" که از دوران کهن تا به امروز به طور وسیعی در ادبیات مورد بحث و بررسی قرار گرفته، به وسیله اوژن یونسکو و فرانتس کافکا که به کارکرد مبهم و چند پهلوی آن پرداخته اند، جلوه ای نو یافته است. آن چه که در این مقاله به انجام آن خواهیم پرداخت، بررسی تطبیقی موضوع "" مسخ شدگی "" در کرگدن های یونسکو و مسخ کافکا خواهد بود تا بدین طریق به واکاوی دوگانگی یک تغییر و تحول که در آن واحد هم روح و هم جسم را تحت شعاع خود قرار می دهد، بپردازیم. با در نظر گرفتن قابلیت استعاری مسأله مسخ شدگی، بر آن خواهیم بود تا به آشکارسازی تمام تمایلات وحشیانه و هراس های عمیق بشری چه در حوزه اجتماعی و سیاسی، چه در حوزه فلسفی و چه در حوزه روانشناختی مبادرت کنیم.
۲.

Das Autobiografische im Werk von Franz Kafka(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۴۷۵ تعداد دانلود : ۳۹۹
Es gibt wohl keinen Leser, der die Texte Franz Kafkas liest und sich nicht fragt, was der Autor eigentlich damit sagen möchte, der also keinen anderen Sinn hinter diesen Texten sucht, als ihren augenscheinlichen. Die hoffnungslosen Labyrinthe, in denen sich die Helden verirren; die bis zur vollkommenen Absurdität grotesken Charaktere und Verhaltensweisen der Gegenspieler dieser Helden; die bei Kafka typische, vom Leser nicht für möglich gehaltene und diesen immer wieder überraschende Verschärfung äußerst extremer Lagen und Umstände; die mehr als verwundernden und kaum nachvollziehbaren Beziehungen zwischen verschiedenen Figuren; die unerwarteten Zeiten und noch mehr die unerwarteten Orte der Geschehnisse; die Atmosphäre und vieles mehr in den Geschichten Kafkas zeigen dem Leser deutlich, dass diese Geschichten schon von ihrer Logik her nicht irgendeine mögliche Wirklichkeit „wirklichkeitsgetreu“ wiedergeben. Zu dieser Schlussfolgerung gelangt man schon bei der Betrachtung solcher Texte Kafkas, die immerhin nicht auf reinen Fiktionen basieren; von Fällen wie beispielsweise Die Verwandlung, wo sich ein Mensch in so etwas wie einen Käfer, in einen „ungeheueren Ungeziefer“ verwandelt, ganz zu schweigen.
۳.

داستان موقعیت: روایت هستی شناختیِ انسان مدرن بازخوانی و تحلیل داستان های بهرام صادقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تجربه مدرنیته فلسفه اگزیستانسیال داستان موقعیت فرانتس کافکا بهرام صادقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۲ تعداد دانلود : ۴۸۹
صورت بندی های مدرنیته و پیامدهای پارادوکسیکال تجربه مدرن، در الگوی همگن سازی با جماعت/ مجموعه سازی و تحمیل زندگی توده ای/ فله ای، بشر را از فردیت، هویت و زیست انفسی دور کرده است. بهره گیرندگانِ قربانیِ امر مدرن سوژه ها و ابژه های محکوم به زیستن در وضعیت تجزیه و پراکندگی اجتماعی و حتی وجودی هستند. فلسفه اگزیستانسیالیسم و داستان موقعیت هرکدام با استلزامات و امکانات فلسفی و ادبی خویش، با توجه به انسان به مثابه هستیِ موقعیت مند، به غرابت، تنهایی، اضطراب، ترس، پوچی و سرگردانی او در هزارتوی پیچیده و گریزناپذیر امر مدرن واکنش نشان داده اند. جستار حاضر با رویکرد/ مؤلفه های داستان موقعیت و با توجه به جهان داستانی کافکا، به تحلیل و بازخوانی رمان ملکوت و دو داستان کوتاه «کلاف سردرگم» و «با کمال تأسف» بهرام صادقی پرداخته و نشان داده است که چگونه شخصیت های داستان های بهرام صادقی در روزمر گی ها و میان مایه گی ها دست وپا می زنند و در حصار موقعیت هایی اسیر می شوند که نه توانایی فهم موقعیت موجود را دارند و نه امکان و قدرت برون رفت از آن را. تقلاهای های عبث و بی مایه شخصیت ها در هزارتوی زندگی مدرن در جست وجوی خویش، معنای زندگی، عشق و آرامش، از عکاس خانه ای به عکاس خانه ای دیگر، از روزنامه ای به روزنامه ای دیگر، از شهری به شهری دیگر، از زنی به زنی دیگر و... تصویرگر رنج و گیرافتادگی بی پایان آن ها در موقعیت های داستان است. این موقعیت غیرقابل فهم و پایان ناپذیر بر همه ابعاد زندگی شخصیت ها سیطره دارد و شاید انتخاب آگاهانه مرگ، تنها راه رهایی شان باشد.
۴.

نگاهی به شگردهای شخصیت پردازی و تفاوت های آن در دو داستان ملکوت و مسخ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شخصیت شخصیت پردازی مسخ ملکوت فرانتس کافکا بهرام صادقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۲۴۷
ملکوت بهرام صادقی و مسخ فرانتس کافکا، با بُعد زمانی نیم قرن، پوچ گرایی و نگرش اگزیستانسیالیستی نویسندگان خود را فریاد می زنند. این دو اثر اگرچه دارای ژرف ساختی بسیار نزدیک به هم هستند، در جهاتی از جمله شخصیت پردازی، از یکدیگر فاصله می گیرند. شخصیت، یکی از عناصر مهم داستان است که نخستین بار، ارسطو آن را مطرح نمود و مورد توجه قرار داد. نظریه پردازان و منتقدین داستان، شخصیت را در پیوندی بی واسطه و عمیق با عناصر دیگر داستان می دانند؛ بر طبق این نظریه، شیوه های شخصیت پردازی در هر داستان نیز، با توجه به چگونگی دیگر عناصر آن داستان انتخاب می شود. با مقایسه شیوه های شخصیت پردازی در دو داستان ملکوت و مسخ، در پی آن هستیم که مصداقی برای این نظریه در دو داستان جاودانه جهان بیابیم و اثبات کنیم که علی رغم نزدیکی مضمون و لایه های زیرین داستان، تفاوت در روساخت و عناصر داستان، باعث تفاوت در شخصیت پردازی می گردد. بدین منظور انواع شیوه های شخصیت پردازی را در هر اثر مورد مطالعه قرار داده و بسامد هریک از این شیوه ها را معلوم داشته ایم.
۵.

ادبیات تطبیقی از منظری دیگر (تصویرِ اثر از دیدگاه پژوهشگر)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی ادبیات فرانتس کافکا اثر ادبی پیر برونل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۶۲
در این مقاله با در نظر آوردن تعریف ادبیات تطبیقی از منظر پیر برونل و همکارانش در کتاب ادبیات تطبیقی چیست؟ ، شیوه ای دیگر در پژوهش برای این نوع مطالعات طرح شده است که مقابله ای ست میان تصویر نوشتارو تصویر اثر از دیدگاه پژوهشگر. در این شیوه، به تعداد پژوهشگرانِ متعلق به فرهنگ های متفاوت، یکی از تصویرهای بالقوه ِاثر نمایان می شود. فرآیند این پژوهش بدین گونه است: با مطالعه متن ادبی، تغییرات شکلی اثر نشان می شود و در روند توصیف و تحلیل، از آن رمزگشایی صورت می پذیرد. این رمزگشایی منجر به آشکارگی معناهای اثر می شود که ضرورتاً معناهای نهفته در نیت نویسنده نیست. و چون معناها صورتی یکسان ندارند. این صورت معنا، تصویر است و بدین ترتیب، تصویر اثر در مقام معنای آن، به تعداد پژوهشگران و خوانندگان مترقی و مجرب ادبیات، توسعه می یابد. برای پروراندن چنین شیوه ای در مطالعات ادبیات تطبیقی که معطوف به تنها یک اثر است، به طرح نمونه هایی از داستان های کوتاه و طرح های کافکا پرداخته شده است. این شیوه پژوهش، ظرفیت تازه ای برای مطالعات تک قطبی ادبیات تطبیقی، مبتنی بر نگرشی از تعریف کلاسیک پیر برونل و همکارانش به دست می دهد؛ نگرشی با در نظر آوردن خاستگاه نظری ادبیات تطبیقی.