فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۵٬۲۳۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
جست وجوی زیبایی، پیشه پیشین انسان ها بوده است و آدمیان در اعصار دوردست و قرون گذشته، با روی آوردن به عرصه هنر و زیبایی، جاودانگی را جانمایه خویش ساخته اند. گویی از آن هنگام که بشر، اندیشیدن و عاطفه ورزیدن را آغازیده، هنرنمایی و روی آوری به زیبایی، خواه در شعر، یا در ادبیات، فلسفه، پیکرتراشی و کارهایی از این دست را نیز آغاز کرده است.درباب «حقیقت زیبایی»، پرسش های گوناگونی را می توان مطرح کرد. افلاطون -آن حکیم فرزانه، فیلسوف بی بدیل یونان و شاگرد سقراط- در جای جای آثار خویش، از هنر و زیبایی سخن گفته است. وی پایه گذار و در واقع طلایه دار بسیاری از مباحث عمیق فلسفی است. معرفت شناسی ابن عربی به گونه ای است که پایگاه معرفت را آن گونه که در نزد حکمای مشا متداول بوده است، به مرکز دیگری منتقل می کند؛ یعنی نزد حکما و فلاسفه.چکیده عربی:اعتبر الیونانیون والرومیون القدماء، ثلاثة أمور داعیة لهدوء الإنسان: «الحقیقة»، و «الخیر»، و«الجمال» ظهرت «العلوم» جرّاء بحث الإنسان عن الحقیقة، کما ظهرت «الأخلاق» بعد أن فتّش الإنسان الخیر، وأخیرا ظهر «الفنّ» أثناء البحث عن الجمال.تقودنا حقیقة الجمال نحو الإجابة عن أسئلة کثیرة. تحدث الفیلسوف الکبیر أفلاطون بوصفه مؤسس معظم المباحث الفلسفیة العمیقة، عن الفن واستطاع أن یفتح آفاقا جدیدة فی العلوم الفلسفیة، التی کانت تبحث عن حقائق الأمور حتی ذلک الوقت، کما استطاع هذا الفیلسوف أن یطرح المباحث المعرفیة، والجمالیة لأول مرة. ومن ناحیة أخری قام ابن عربی بنقد الفلسفة، وحاول الحط من درجة الإدراک الإنسانی، من العقل إلی المباحث الکلامیة، وذلک لأنه لایعیر اهتماما بالعقل الفلسفی، ومن هذا المنطلق یری أن العقل، والفلسفة، لیسا صالحین للحدیث عن الفن، وهذا الأخیر فی رأیه من الأمور الإلهیة وعلی مستوی إعجاز الأنبیاء.
مشرب کلامی نظامی
زبان و تنهایی انسان
بررسی جنبه های نمایشی حکایت «رابعه، دختر کعب» الهی نامة عطار برای اقتباس تئاتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکایت رابعه، دختر کعب، از الهی نامة عطار نیشابوری، در بین ده ها حکایت این شاعر و نویسندة صاحب نام، ازجمله معدود حکایت هایی است که حائز ویژگی های نمایشی است. این ویژگی ها که نشأت گرفته از بهره گیری عطار از تصویر و نمایش به جای نقل و توصیف صرف است، به این متن ارزش نمایشی بخشیده است و وجود عناصری چون کشمکش، گره افکنی، بحران، گره گشایی، شخصیت پردازی و صحنه پردازی در بطن ساختار داستانی منسجم و مناسب، همچنین درون مایة ارزشمند و اخلاقی، آن را به متنی مبّدل ساخته است که می توان از آن در ساخت نسخه ای نمایشی (تئاتری) بهره گرفت. مقالة حاضر با دیدگاه ادبیات تطبیقی و به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و تبیین جنبه های نمایشی این حکایت بر اساس عناصر تراژدی ارسطویی برگرفته از کتاب فن شعر، می پردازد و ظرفیت ها و جنبه های نمایشی این حکایت کهن ادبی را برای تبدیل به نمایش نامه ای جذاب و تأثیرگذار، به مخاطبان نشان می دهد. علاوه بر آن می کوشد با ارائة تصویری دقیق از عناصر تئاتر ارسطویی، برداشت نسبتاً جامعی دربارة خصوصیات این نوع تئاتر به مخاطب ارائه نماید.
نقد و بررسی اقتباس از قرآن با نگاه بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این گفتار به بررسی و تحلیل اقتباس های قرآنی از دیدگاه بلاغت سنتی و نظریه های ادبی جدید می پردازد. در این پژوهش این پرسش ها مطرح خواهد شد: 1 اقتباس در بلاغت سنتی چه جایگاهی دارد؟ 2 اقتباس به عنوان یک آرایة ادبی و یکی از جلوه های تأثیرپذیری از قرآن چگونه سرقت قلمداد شده است؟ 3 چگونه می توان آرایة اقتباس در بلاغت سنتی را در پیوند با برخی مباحث نظریه های ادبی معاصر مطرح و به روز نمود؟ 4 نقش زیباشناختی اقتباس در بافت متن جدید چگونه بروز و ظهور پیدا می کند. برای پاسخ به این پرسش ها ابتدا به تعریف و تحدید حوزة معنایی اصطلاح اقتباس، گونه های آن و جایگاه اقتباس در منابع بلاغت فارسی پرداخته شده، سپس به پیوند اقتباس با مباحث بینامتنی و بدخوانی خلاق در حوزة نظریه های ادبی جدید اشاره شده است و در نهایت برای نمایش نقش زیبایی شناختی اقتباس، نحوة پیوند بخش اقتباس شده با بافت زبانی متن حاضر و نحوة خوانش خلاقانه و متناسب با بافت متن جدید نشان داده شده است. نتیجه این جستار بیانگر آن است که اقتباس بر اساس بلاغت سنتی، گاهی نوعی آرایه و جلوة تأثیرپذیری از قرآن و حدیث و گاه نوعی سرقت ادبی قلمداد شده است و بحث و بررسی پیرامون آن به فراموشی سپرده شده است، اما بر اساس نظریة بینامتنی و بدخوانی خلاق اقتباس نوعی تکنیک و هنرسازه است که اگر با خوانش خلاقانه سخنوران توأم شود و بخش مقتبس در بافت جدید به جا و خوش بنشیند، جلوه ای از توانایی هنرمند در احضار متن پیشین است و نه تنها از مقولة سرقات ادبی نیست، بلکه یکی از نمودهای برجستة توانایی هنرمند در بافت گردانی است.
این «جامه» که می بری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش معنایی واژة «جامه» ([y’mk']: jāmag / yāmak) در جملة «این جامه که می¬بری» [bē ēt [y’mk']: jāmag / yāmak-ē dah kē barēh] می-پردازد. این جمله خطاب به زردشت در هنگام عروج او به آسمان در کتاب هفتم دینکرد آمده¬است. این پژوهش بر بنیاد ریشه¬شناسی تاریخی و کاربرد واژة جامه در متون گورانی(سده 3-14ه) از گروه شمال غربی زبان¬های ایرانی (پارتی) انجام شده¬است. واژة جامه در این زبان به معنای تن، پیکر و کالبد انسانی کاربرد گسترده¬ای دارد. جامه محل بروز روان انسانی است و روان در هنگام عروج و مرگ از آن جدا می¬شود. بنابراین در هنگام عروج زردشت به آسمان، امشاسپند بهمن به او می¬گوید: جامة (= تن) خود را بر زمین بگذارد و در سفری روانی با مینوی بهمن همراه شود.
بازتاب باورهای اساطیری رستنی ها در شاهنامة فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه آیینه ای تمام نما از هویت و باورهای کهن ایرانیان در گذشته های دور تا پایان دورة ساسانیان است. بسیاری از باورهای کهن ایرانی در هر سه بخش این شاهنامه به ویژه در دورة اساطیری و حماسی تجلی یافته است. رستنی ها، پدیده هایی هستند که در اسطوره ها و باورهای توتمی و آنیمیسمی که شکل هایی از دین های ابتدایی اند نقش درخور تأملی دارند. بازتاب این باورها را که گاه با اساطیر دیگر اقوام مشترک است در شاهنامه می توان یافت. پرستش رستنی ها و اعتقاد به تبار نباتی انسان که در میان اقوام مختلف دیده می شود در شاهنامه نیز نمود دارد. همچنین بعضی از شخصیت های شاهنامه ایزدنبات هایی هستند که شکل زایش و مردن آن ها مشابه نمونة اساطیری آن هاست. در حقیقت این شخصیت ها صورت پیکرگردانی شدة ایزدنبات های اساطیری هستند.
بادام در ادب فارسی
منبع:
نامه پارسی ۱۳۷۸ شماره ۱۴
بدر شاکر السیاب و اسطوره پائیز در میان اسطوره ها (بدر شاکر السیاب وأسطورة تموز بین الأساطیر)
حوزههای تخصصی:
قد استخدم بعض الشعراء المعاصرین الأساطیر عامة، وتموز الأسطورة البابلیة خاصّة فی قصائدهم تعبیراً عن الانتعاش والحیاة بحیث سموا بالشعراء التمّوزیین. وفی صدر هذه القائمة، بدر شاکر السیاب الشاعر العراقی المعاصر الذی استخدم الأساطیرَ رموزاً فی أشعاره بصورة لم یستخدمها شاعر آخر. یشیر بدر بعض الأحیان إلی الرموز مباشرة، وحیناً آخر یرمز إلی بعض خصائصها کمقدمة للولوج إلی صلب الموضوع، ثم یذکر اسمها بصراحة ووضوح. وأمّا الشیء الذی یجب أن لاننساه أبداً فهو أنّ السیاب کان ناشطاً سیاسیاً یحاول لأجل الثورة وکان قلمه سلاحه فکان یختار أساطیر تساعده علی بیان أفکاره وآرائه لمواصلة الکفاح السیاسی. وکانت أسطورة تموز من الأساطیر التی تذکرّه دائماً الثورة وتطور الأوضاع السیاسیة وتوحی إلیه الفناء لطلوع أیام بیضاء.
تقسیم بندی الفاظ در منطق
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل بسامد تصاویر لاله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لاله از موضوعاتی است که در شعر اغلب شاعران به کار رفته و با توجه به رنگ و شکل ظاهریش امکان تصویر سازی بسیاری ایجاد کرده است، هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل تصویر سازی شاعران از لاله است. هدف دیگر، ترسیم نوع نگرش شاعران به این موضوع در طول تاریخ ادب فارسی است. از سوی دیگر میزان ابتکارها و تقلیدها در این تصویر سازی و نیز تنوع تصاویر لاله مشخص می گردد.با بهره گیری از روش کتابخانه ای، 63 شاعر انتخاب، و از طریق تحلیل و طبقه بندی به بررسی تصاویر لاله در شعر این شاعران پرداخته و طبق معیار تقدم و تاخر تاریخی، تصاویر تقلیدی و ابتکاری مشخص، و با استفاده از جدول و نمودار، یافته ها عینی و ملموستر نشان داده شد.برخی از یافته های این پژوهش بدین قرار است: در شعر این شاعران، 203 تصویر گوناگون دیده می شود، رابطه لاله و رخ، لاله و ساغر، لاله و آتش و لاله و داغ در شعر آنان به ترتیب، بیشترین بسامد را دارد.فرخی و صائب بیشترین تصاویر ابتکاری را از لاله پدید آورده اند. اغلب شاعران اعم از گویندگان شعر غنایی، حماسی، تعلیمی و ... به این موضوع توجه کرده اند. ضمنا در قرنهای چهارم، پنجم و ششم قمریتصاویر لاله از تنوع بیشتری برخوردار بوده است.
تحلیل روابط برون زبانی در روایت بیهقی از بردارکردن حسنک وزیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد ارتباط از اهداف اصلی زبان است. ارتباط زبانی معمولاً با سایر شیوه های ارتباطی مانند رفتارهای حرکتی همراه می شود که به آن ارتباط غیرکلامی یا برون زبانی می گویند. رفتارهای غیرزبانی افراد سبک ارتباطی و ویژگی های شخصیتی آنان را نشان می دهد، از این رو داستان پردازان و تاریخ نگاران تلاش می کنند تا کمیت و کیفیت ارتباطات غیرکلامی شخصیت ها را در روایت خود بازتاب دهند.
این مقاله بر آن است تا با روش توصیفی تحلیلی و نگاهی میان رشته ای، به بازخوانی ماجرای بردارکردن حسنک وزیر از تاریخ بیهقی بپردازد و نشان دهد که چگونه بیهقی با دقت در رفتارهای برون زبانی و روایت آن ها، موفق به مجسم سازی، عینیت بخشی و تصویر گری رویدادهای دوران غزنویان شده و بر ظرفیت نمایشی متن تاریخی افزوده است. این تحقیق نشان می دهد که بیهقی ارتباطات غیرکلامی را بیشتر برای کامل کردن پیام ارتباطات کلامی به کار گرفته است، اما آن ها در بسیاری از موارد جایگزین رفتار کلامی می شوند یا رفتارهای کلامی را کنترل می کنند.