فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۴٬۱۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی دیوان حجیم صائب تبریزی، این ادعا را اثبات می کند که او در یادکرد از دیوجانس یونانی و زهد و گوشه نشینی او، مانند دیگر شخصیت های موجود در دیوانش، نگاهی دوگانه دارد. او در بیان، تایید و تاکید مفاهیم و مضمون های اخلاقی و تعلیمی خود، بیش از هر چیزی از شخصیت های موجود در منابع شعری پیش از خود بهره می برد اما گاهی در بیان ارزش مضامین والای اخلاقی و تعلیمی، حتی پختگی و سختگی این شخصیت ها نیز چندان طبع اندرزگو و مضمون پرداز صائب را راضی نمی کند؛ پس، او در نگاهی تازه با کنار زدن مقام این شخصیت ها و برخلاف آن چه خود نیز از آن ها به کار می گیرد، بر ارزش مضامین مورد نظر خود تاکید می ورزد. در این مجال به بررسی این نوع کاربرد و تمثیل های دوگانه و تعلیمی صائب در مورد زهدورزی فلاطون خم نشین می پردازیم.
وحدت و انسجام در شعر شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مطالعه و بررسی اشعار شفیعی کدکنی می توان اصول و ارکان زیباشناسی شعر او را شناخت؛ اصول و ارکانی که مایه قوام زیبایی در شعر و جذابیت آن برای مخاطب می شود.
اصل «وحدت» در زیباشناسی شعر شفیعی کدکنی مهم ترین رکن است. به بیان دیگر، رشته هایی مرئی و نامرئی در لفظ و معنی اجزای سخن شفیعی را به هم پیوند زده و به آن ها پیکره ای واحد داده است و همین نکته باعث جذابیت و تأثیرگذاری بیش تر آن در مخاطب شده است.
انسجام در شعر وقتی حس می شود که میان اجزای آن شعر نوعی وحدت و در عین حال تنوع وجود داشته باشد. وحدت سبب هماهنگی بین اجزای سخن می شود و مایه هم بستگی و ماندگاری آن. شعری که مضمون و لفظ آن وحدت داشته باشد احساس زیبایی بیش تری برمی انگیزد. در این مقاله، اصل وحدت و عناصر مؤثر در ساخت آن همچون: وحدت مضمون، هماهنگی اجزا، تحول و سیر تدریجی، تناسب، و تکرار بررسی می شود.
طنز در شعر عاشورایی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی مفاهیم دینی و مذهبی
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی بازتاب رویدادها و شخصیتهای مذهبی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
نقد و بررسی عاطفه در اشعار نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عاطفه یا احساس، زمینه ی درونی و معنوی شعر و عنصر بنیادین در شکل گیری هر اثر ادبی است. از همین روی بررسی آن بیش از عناصر دیگر متن ادبی ضروری می نماید. هدف این مقاله تحلیل عنصر عاطفه در شعر نیمایوشیج از زوایای مختلف آن است.در این مقاله ابتدا همه ی رویکردهای عاطفی به دو دسته دریافت و انتقال عاطفه تقسیم شده و بعد از نگاهی گذرا به نوع عاطفه در شعر نیما به تشریح حوزه دوم پرداخته و مسائلی مانند تناسب عاطفه با عناصری مثل تصویر، زبان، اندیشه، موسیقی، فضاسازی، تجربه شعری و ...، و استمرار عاطفه در سراسر شعر مورد بررسی قرار گرفته شده است. استمرار عاطفه و هماهنگی آن با عناصر دیگر شعر، موجب انسجام و وحدت ارگانیک شعر او شده است به گونه ای که در اشعار توصیفی و روایی کوتاه تمام عناصر هماهنگ در طول شعر در راستای عاطفه حرکت می کنند و در اشعار روایی بلند هرچند عواطف مختلفی حس می شود اما هر یک به اقتضای موقعیت و فضای شعر تغییر یافته است.
آشنایی زدایی زبانی در آثار دولت آبادی (با تکیه بر دو اثر داستانی با شبیرو و عقیل عقیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله نظریات محوری فرمالیسم، که توجه بسیاری را به خود جلب کرد، «آشنایی زدایی» در ادبیات است. آشنایی زدایی رسالت هنر بیگانه سازی مفاهیم آشنا و به دست دادن ادراک نو از این مفاهیم با کنار زدن حجاب عادت از مقابل دیدگان است. آشنایی زدایی در ادبیات، در مقام یکی از مظاهر هنر، در سطوح متفاوت و از جمله در سطح زبان صورت می گیرد. زبان شناسان شیوه های بیگانه سازی در زبان را به مثابة یکی از عناصر صوری متن تبیین و طبقه بندی کرده اند. با تأمل بر زبان داستانی دولت آبادی درمی یابیم که این آشنایی زدایی تا چه اندازه در شکل دادن به فرم مطلوب و متناسب با مضمون داستان اهمیت دارد. از سویی این پژوهش بازنگری مختصری است بر تعاریف و تقسیم بندی هایی که تاکنون برای شیوه های گوناگون آشنایی زدایی در سطح زبان صورت گرفته است.
جهت دستوری در سه غزل معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه بین نحو و اندیشه در زبان شناسی از طریق افعال و حالات بیان شده با فاعل، مفعول و مسند بیان می-شود و جهت دستوری فعّال، منفعل و غیره را پدید می آورد. جهت دستوری، نگرش و موضعِ نویسنده را نسبت به موضوع نشان می دهد و پژواک وضعیّت ذهنی نویسنده است. همچنین در شناخت حالات شاعر اهمّیّت دارد و وضعیّت روحی او را به ما نشان می دهد. علاوه بر آن در مقایسه حالات چند شاعر با یکدیگر مؤثّر است. در این پژوهش، نوع، تعداد و درصد جهت دستوری در سه غزل ابتهاج، نادرپور و فرّخزاد که به تقلید از یک غزل سعدی سروده شده مورد بحث و بررسی و مقایسه قرار گرفته و رابطه آن با مکتب رمانتیسم بیان شده است تا جهت دستوری غالب و نحوه موضع گیری شاعر نسبت به معشوق در سه غزل مشخّص شود. نتیجه این که بر خلاف روحیّه منفعل رمانتیک، جهت فعّال در غزل غلبه دارد و علّت آن را می توان وجود دیالوگ خیالی بین شاعر و معشوق دانست. از میان سه شاعر ابتهاج بیشترین و فرّخزاد کمترین درصد جملات منفعل را دارد، امّا نحوه به کارگیری جملات فرّخزاد از الگوی خاصّی پیروی می کند
مقایسه و تحلیل مضامین رندانه و قلندرانه و مغانه در غزل های حافظ و فضولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اشتراکاتی که در دیوان فارسی خواجه حافظ شیرازی و ملامحمد فضولی وجود دارد، به بررسی برخی مضامین شعری این دو شاعر میپردازیم. از جمله مضامینی که در دیوان هر دو شاعر جلب توجه میکند، مضمون رندانه و قلندرانه و مغانه است که شباهت میان این مضامین، گاه واژهها و تعبیرات به کار رفته را نیز به هم نزدیکتر میکند. قبل از اینکه دیوان هر دو شاعر را مورد بررسی قرار دهیم، مطالبی در باب ملامتیه و قلندریه و اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر هر دو شـاعر ذکر میشود تا آشنایی بیشتری نسبت به موضوع مورد بحث حاصل شود. در پایان و پس از ذکر و توضیح مضامین رندانه، قلندرانه و مغانه در دیوان حافظ و فضولی، به تحلیل و مقایسهی این اشعار و مضامین پرداخته میشود.
شخصیت های منفی کربلا (جنایتکاران) در شعر عاشورایی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی بازتاب رویدادها و شخصیتهای مذهبی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ کربلا
سعدی در سلاسل جوانمردان
حوزههای تخصصی:
در هنر سعدی چیزی وجود دارد که دیگر بزرگان ما کمتر از آن بهره داشته اند و آن آزمونگری و تجربه گرایی سعدی است در آفاق پهناور حیات و ساحت های مختلف زندگی اجتماعی و فردی. او از سفرهای گوناگون خود و تجربه پیشه های مختلف یاد می کند که ما از آنها آگاهیم و به چگونگی آنها پرداخته ایم، اما برخی از تجارب وی همچنان بر ما پوشیده مانده است. در این مقاله کوشیده شده است تا به یکی از گوشه های پوشیده ماندة تجارب او در آفاق حیات یعنی سنت جوانمردی او که سرآغازش به شاه مردان «علی»(ع) نسبت داده می شود، اشاره شود. این امر با بررسی حکایات سعدی و اشارات بسیار وی به جوانمردان و خصوصیات آنان آشکار می شود.
شیراز نماد فرهنگی سعدی
حوزههای تخصصی:
سعدی شیرازی، نخستین شاعر بزرگ فارس است که از دیدگاهی عمیق و همه جانبه نسبت به فرهنگ ایرانی برخوردار است و تمامی لایه های آن را با دیدی هوشمندانه می بیند و در سخنان خود مظاهر فرهنگی مردم ایران و جلوه های متفاوت آن را به طرزی گسترده و با نمایش دقایق و ظرافت های رفتاری و کرداری به تجلی می گذارد. این جلوه های فرهنگی را می توان در گلستان با لایه های طبقاتی آن از پادشاه تا درویش و با همه ابعاد نیک و بد آن و در بوستان در ترسیم دنیای آرمانی و مطلوب فرهنگی و اجتماعی سعدی و در اشعار غنایی در لابه لای عواطف و احساسات شاعر بازیافت. در این مقاله کوشیده شده تا ضمن بررسی جلوه های گوناگون این عناصر به ارتباط سعدی با هر یک از این ویژگی ها پرداخته شود.
نقدی بر شرح دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاقانی شروانی از شاعران پرآوازة قرن ششم هجری است که به تبع شاعران هم عصر خود در رعایت سبک فنی مصنوع و الزام به آوردن غالب اطلاعات و اصطلاحات علمی، معارف دینی، تاریخ، اسطوره، باورهای عامیانه، و ... گوی سبقت از بسیاری از همگنان خود در دشوارگویی ربوده است؛ به همین سبب، بسیاری از خاقانی پژوهان کوشیده اند، ضمن تصحیح و تنقیح دیوان خاقانی، پرده از پاره ای رمز و رازهای پوشیده در شعرش بردارند و ضمن معنی تمام یا گزینش ابیاتی از دیوان، پژوهندگان شعر خاقانی را مددکار باشند. شرح دیوان خاقانی اثر محمدرضا برزگر خالقی از دیگر کوشش های در همین مسیر است که در ادامه و پیش روی داشتن گنجینة عظیمی از خاقانی پژوهی، اعم از شرح های کلی، گزینه ها، کتاب ها، و مقالات فراوان، به شرح پنجاه قصیده از دیوان پرداخته است. این شرح با همة تلاش های ستودنی شارح، مصون از سهو و خطا و عاری از نقص و کاستی نیست. این مقاله کوشیده است در حد اختصار به پاره ای از این موارد بپردازد.
دراسة نقدیة لدوافع التشاؤم بالغراب بین الفارسیة والعربیة (بررسی نقدی انگیزه های بدبینی به کلاغ در ادبیات فارسی و عربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده بدبینی به کلاغ از صدها سال پیش تاکنون در ادبیات فارسی و عربی منعکس شده است. هر شاعر فارسی زبان و یا عرب که از کلاغ سخن گفته بر این نکته استدلال کرده که کلاغ، سبب ویرانی و نابودی و هلاکت است. بدون شک انگیزه های بدبینی به کلاغ با توجه به کشورها و قومیت ها، متفاوت است. این مقاله بر آن است تا مهم ترین انگیزه های بدبینی به کلاغ را در ادبیات فارسی و عربی، بر اساس عناوین زیر بیان کند:
1. افسانه ها و سنت های محلی. 2. تنفر مردم از رنگ سیاه. 3. داستان های شعری. 4. ضرب المثل ها. 5. احادیث منسوب به پیامبر اکرم (ص). 6. استفاده از کلاغ در فنون شعری. 7. اشتقاق لغوی از کلمه واژه کلاغ. 8. تقلید از پدران. 9. تکیه بر تعبیر خواب. 10. برداشت اشتباه از سِفر تکوین آیات خلقت در تورات.
این مقاله به دنبال پاسخ به سوالات زیر است:
1. دلایل بدبینی به کلاغ و ظهور خرافه در ارتباط با آن در ادبیات عرب و فارسی چیست؟ 2. آیا بدبینی به کلاغ رنگ مذهبی دارد یا خیر؟ 3. آیا بدبینی واقعیت است، یا صرفا برخاسته از حالات درونی است؟ 4. چرا خداوند کلاغ را فرستاد تا به فرزندان آدم، دفن مردگانشان را آموزش دهد و پرنده دیگری را به عنوان معلم اول انسان نفرستاد؟
سایه روشن سیمای زن در رمان های نجیب محفوظ (پیامدهای ناگوار گذار از سنت به دنیای جدید)
حوزههای تخصصی:
نجیب محفوظ، نویسنده معاصر مصری، یکی از نویسندگان برجسته در ادبیات داستانی در جهان عرب در قرن بیستم است. او در رمان هایش مصر و فراز و فرود حوادث آن کشور را با مهارتی کم نظیر به تصویر کشیده است؛ جامعه ای که از فقر و ناآگاهی مفرط در رنج بوده است. رمان های محفوظ، تصویر آمال و آلام مردم این سرزمین است. زنان از مهم ترین نقش آفرینان قصه های او هستند. وی از پس سیمای زنان، جامعه ی معاصر خویش را به نقد کشیده است. این مقاله بر آن است که با شیوه ی توصیفی - تحلیلی به بررسی مسائل زنان در جزر و مدّ حوادث قصه های نجیب محفوظ بپردازد و تصویری از زن عرب معاصر را از لابلای برخی رمان های او ارائه نماید. نتیجه ی این پژوهش بیانگر آن است که زن در گستره ی رمان های محفوظ، فاقد شناختی صحیح از چیستی و رسالت خویش در جامعه بوده و از فقر، فساد اخلاقی، تزلزل مبانی نهاد خانواده و سلطه ی تباه کننده ی سیاست مداران فاسد، همواره در رنج بوده است. زنان جامعه ی مصر در رمان های او، در میان افراط و تفریط نظام ارزشی جامعه، همیشه آزرده خاطر و پریشان حال هستند. آنها در چنبره نقطه گذار از سنت به مدرنیته و در برزخ میان قدیم و جدید، در جست وجوی تعریفی نو از ارزش های اجتماعی و نظام خانواده هستند که هم با حقایق تاریخی کذشته و هم با عصرشان هم سویی داشته باشد. اما آنها غالباً از دستیابی به این آرزو ناکام می مانند.
پارادوکس تکبر و تواضع در شعر و شخصیت خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاقانی یکی از شگفت ترین شاعران روزگاران است و آثار بازمانده از او بویژه دیوان پر برگ و بارش یکی از ارجمندترین میراث های ادبی و فرهنگی زبان فارسی است. از نگاه شخصیتی نیز شخصیتی شگفت و پارادوکسیکال دارد و آشکارترین نشانة شخصیت پارادوکسیکال او که در دیوانش نیز بازتاب بسیار دارد، از یک سو مفاخره های فزون و فراوان اوست که نشان از شخصیتی خودبین و خودفروش دارد که خود را از همگان برتر می شمارد و از همین روی دیگران را به چیزی نمی گیرد و چه بسا زبان به هجو و نکوهش دیگران حتی نزدیکان خود می گشاید و از دیگرسو، خاکساری ها و خود کم بینی های بسیار او در برابر ارباب زر و زور است که نشان از شخصیتی خود کم بین و گرفتار عقدة حقارت دارد که خویش را بسیار ارزان می فروشد و گاه خود را از سگ نیز کم تر می شمارد. در این مقاله این ویژگی شخصیتی و شعری خاقانی، ریشه های روانی آن و مسائل مربوط به آن بررسی می شود گویا خاقانی از این ویژگی منشی خویش ناخرسند بوده و در رنج بوده است و از همین روی بارها از ستایش و کوبیدن در این و آن بیزاری جسته است و چه بسا همین بی زاری، گونه ای تحول شخصیتی در او پدید آورده است.
بازتاب نگاه به جنس مخالف در آثار صادق هدایت و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندان جان (پژوهشی در معنای قفس در متون شعری ادب فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شـاعران و سخنوران در انتقال پیامهای خویش، با توجه به اندیشه و توانایی خود واژگانی را بر می گزینند که هم معنایی مفید و هم قدرت القا و تصویرسازی بـالایی داشته باشد. پــژوهش حاضر به بــررسی یکی از ایـن واژه های پرکاربرد، مـؤثر، نمادین و تصـویری یعنی «قفس» مـی پردازد. بـا تحقیق در منتخب دیـوان شاعران از قرن سوم تا عصر حاضر مشخص می شود که واژه قفس که از زبـان عربی وارد فارسی شده است، پا به پای جریان های شعر فارسی و متناسب بـا مـوضوعات گوناگون در طول تاریخ شعر، معانی گوناگون زبانی و بلاغی به خود گرفته است. شاعران به تناسب موضوعات و روحیه خویش علاوه بر معنی لفظی این واژه، معانی کنایی و استعاری گوناگونی مانند دنیا، تن، جسم، وطن، جامعه و معانی دیگر از این اراده کرده اند. بیشترین استفاده از این واژه در معنی «تن و دنیا» در شعر سنتی و عرفانی به چشم می خورد و در شعر معاصر بیشتر در مفهوم زندان و جامعه به کار رفته است. در مجموع تصویری که از قفس ارائه می شود زندانی برای روح و جان انسان است.