فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۴۱ تا ۲٬۳۶۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نخست منظورمان را از واژه «پارادوکسیکال» روشن
می سازیم. سپس در قالب سه الگوی اساسی خواهیم دید که تعابیر پارادوکسیکال مولوی،
یا به ابزاری بلاغی برای آراستن سخن فروکاسته شده، یا در قالب شطحیات خوانده شده و
یا به روشی منطقی برای تفهیم مطلب تقلیل یافته است. این الگوها، هرچند در اغلب مواضع
راهگشا هستند اما بیشتر در صدد حل وفصل معضل پارادوکس هستند تا معرفت شناسی آن. در
این مقاله، با توجه به تفسیری که یونگ از پارادوکس های بنیادین در وجود آدمی ارائه
می دهد، چشم انداز جدیدی برای تحلیل این مسئله در اندیشه مولوی ارائه شده است.
توجه داریم که این مقاله مقارنه و مقایسة اندیشة مولوی و یونگ نیست؛ بلکه صورت بندی
الگوی یونگ برای تحلیل پارادوکس، و به کارگیری این الگو در اندیشه مولوی است. بر
اساس این الگو، عارف در ژرف ترین سطوحِ «خویشتن» با
پارادوکسی وجودی روبه روست و این تناقض عمیق را تضمین کنندة بالندگی خویش و حصول
معرفت می پندارد.
تأملی در نقد ادبی
بررسی برخی وجوه بلاغی در نثر عرفانی شیخ احمد جام بر پایه ی دو کتاب انس التائبین و کنوزالحکمه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شیوه های بیان شاعرانه در مدیح نبوی عطار نیشابوری (التعبیر الشعری فی المدیح النبوی عند العطار النیشابوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عندما تتخطّی أفکار الشاعر ومعانیه عالمها الداخلی وتعبر إلی الخارج تتجلّی فی شکل من أشکال التعبیر الشعری. فالشعراء فی تعبیراتهم الشعریة وإن کانوا یخضعون لأطر ونُظُم موحّدة إلا أنّ لکلّ واحد منهم أسلوبه الذی یمیّزه عن الآخرین؛ الأمر الذی أدّی إلی التّنوّع فی المظاهر الفنّیة للنتاجات الشعریة ذات الموضوع المشترک. ومن الموضوعات المشترکة التی عالجها الأدباء من مختلف الجنسیات موضوع المدیح النبوی؛ وقد تنوّعت طرق التعبیر عنه بتنوّع الأدباء، وهذا لاینفی وجود خصائص تعبیریة مشترکة بین الأدباء فی تناولهم لهذا الموضوع. وقد جاءت هذه الدراسة لتحدّد خصائص التعبیر الشعری عند العطار النیشابوری فی مدیحه النبوی.
نقد روایت شناختی داستان «زن نویسنده»
حوزههای تخصصی:
روایت یک داستان، مهم ترین بخش ساختاری آن را تشکیل می دهد. کاربرد درست و
مؤثر شیوه های روایت، پایة اصلی موفقیت یک نویسنده در ماندگاری داستانش است. از
این رو، بررسی روایی داستان و نیز تحلیل روش های تازه و بدیع روایت، از جمله مباحث
مهم نقد داستان امروز است که فراتر از درون مایه و مضمون اثر، به جلوه های کاملاً
ادبی متن داستانی پرداخته و شگردهای مختلف آن را آشکار می نماید.
«زن نویسنده» از جمله داستان های محمود گلابدره ای است که در آفرینش آن، نویسنده به شیوه های
روایی داستان نویسی روز، توجهی ویژه نشان داده است. روایت ذهنی درخور توجه و نزدیک
شدن به زبان شعر و داستان شاعرانه، و هم چنین سیال بودن جریان روایت که موجب ابهام
داستان و در نتیجه برتابیدن برداشت های مختلف خواننده خواهد شد، از ویژگی های
روایی این داستان است.
مثنوی واله سلطان و سبک شناسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میر شمس الدّین فقیر عبّاسی دهلوی، نامور به شمس الدّین ناظم، عربی دان، فقیه، متکلم، محدّث، صوفی و فاضل سده ی دوازدهم، زاده شده به سال 1115ﻫ.ق. در دار الخلافه ی شاه جهان آباد دهلی است. او در آغاز، نام هنری مفتون را برگزیده بود.فقیر، مثنوی عاشقانه ی راستین واله سلطان را بر پایه ی زندگانی دوست خویش علی قلی خان واله ی داغستانی و در عشق او به دختر عمویش خدیجه سلطان در 3230 بیت درسال 1160 ﻫ.ق. به رشته ی نظم درآورد. در این جستار، پس ازشناساندن سراینده، شرح احوال، معرفی آثار او و وجوه برتری مثنوی واله سلطان، سبک آن، به روش تحلیل و توصیف متن بررسی خواهد شد.
اسطوره و قصه های عامیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه های عامیانه جلوه گاه فرهنگ هر ملت است و از آرزوها و تخیلات توده مردم شکل می گیرد. درواقع سرچشمه این قصه ها باورها و آیین های آغازین انسان هاست. باتوجه به اینکه اسطوره ها نیز جزیی از فرهنگ هر ملت به شمار می آیند، بنابراین یکی از عناصر سازنده این قصه ها، اسطوره ها هستند و باید گفت هر کدام به نوعی از یک ریشه تغذیه می شوند، اما با سمت و سویی متفاوت.
قصه های عامیانه ایرانی از کهن ترین تا متأخرترین شان، از قصه های جن و پری گرفته تا رمانس و داستان های عیاری همگی سرشار از باورهای اسطوره ای اند.
نوشتارِ پیش رو بر آن است که در قصه های عامیانه ایرانی رگه های اسطوره ای را بازنگری و بررسی نماید.
مقایسة تحلیلی رمان سیذارتا با حکایت شیخ صنعان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک منظومه های داستانی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
سوررئالیسم در حکایت های صوفیانه (معرفی یک نوع روایی کهن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با ادامه دادن بحث ناتمام تزوتان تودورف در تقسیمبندی انواع داستانهای فراواقعی در ادبیات غرب آغاز می شود و در ابتدا میکوشد با اتساع ایده تودورف و با استفاده از ملاک های طبقهبندی او، ژانر داستان سوررئالیستی و نظریه داستان سوررئالیستی را- در معنای عام و کلی آن- به عنوان یکی از انواع فراواقعی معرفی و تشریح کند. پس از تعریف داستان یا روایت سوررئالیستی- به معنای عام- نگارندگان با این فرضیه که نظریة داستان سوررئالیستی نظریهای کهن است و در مورد شماری از حکایتهای منثور عرفانی ما نیز صدق می کند، برگزیده ای از این حکایتها را در کنار آثار متأخری که نامبردار به داستان های سوررئالیستی اند، به لحاظ عناصر و اجزاء و کلیت فضا تحلیل می کنند؛ تا سرانجام نشان دهند آثار سوررئالیستی در غرب و شرق و از زمان کهن تاکنون، بر اساس نظریه یکسان شکل گرفته و در اجزاء نیز قابل قیاس اند.
مفهوم دوره در مطالعات ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منتقدان ادبی، دوره ادبی را در روایت تاریخ ادبیّات ایده ای سامان بخش یافته اند. دوره ادبی در اصل برشی از زمان است امّا در تاریخ های ادبی و مباحث انتقادی، معانی ضمنی و متداعی دیگری نیز دارد. این معانی ثانوی را می توان مؤلّفه های دوره ادبی خواند. مهم ترین این مؤلّفه ها که به تنهایی یا در ترکیب های گوناگون به مفهوم برش زمانی افزوده می شوند، عبارتند از: روح زمانه، شرایط تولید ادبی، هنجارهای غالب، تغییر و تحوّل/ تکامل، تقابل های دوگانی، روایت ایدئالیستی فردی یا جمعی و مفهوم فضا/ مکان مندی.
روح زمانه و شرایط تولید ادبی، نظریّه های عرضه می کنند درباره عواملی بیرون از ادبیات که شکل گیری و تغییر دوره های عمومی و ادبی را مدیریت می کنند. تلقّی دوره به عنوان برهه ای از زمان که مجموعه ای از هنجارهای ادبی بر آن حکم فرماست، نوعی وحدت و انسجام درونی به دوره ها نسبت می دهد. دوره بندی برمبنای ایده تکامل زیستی/ اندام وار، هر دوره ادبی را با مرحله ای از حیات ارگانیسم زنده برابر می نهد. برخی منتقدان نیز دوره های ادبی را در چارچوب تقابل هایی دوگانی مانند کلاسیک و مدرن یا کهنه و نو درک می کنند. برخی نیز با کنار گذاشتن نگاه محدود سنّتی به دوره ها، جنبه ای مکانی برای دوره ادبی قائل می شوند.
در هر حال، دوره ادبی حاصل روایت ایدئالیستی فردی یا جمعی است و بیش از آن که یک مفهوم باشد یک ایده است، بیش از آن که به دانش مربوط باشد با اندیشه مرتبط است.
کلیدواژه ها: دوره ادبی، دوره بندی، نظریّه تاریخ ادبی، نظریّه ادبی.
نه هر کس حق تواند گفت گستاخ
حوزههای تخصصی:
در میان فحول ادب فارسی که آثار آنها بزرگ ترین سرمایه افتخار ما ایرانیان است، سخن سعدی بیش از همه زبان حال دل و اندیشه ماست. کلام او در هر نوع زبان جان و دل و مفّسر شوقی است که تنها او می تواند از عهدة آن برآید. بسیاری از مضامین و موضوعات قصیده سعدی را دیگران نیز گفته اند، اما لطف بیان و همدلی واقعی او در هیچ یک از آثار دیگر یافته نمی شود. این اشعار دنیایی است شناختنی و معرّف ابعاد وسیع تری از جهان بینی عمیق و انسانی او. صراحت و شهامت وی در گفتن حرف حق از بی نیازی سعدی به صاحبان زر و زور حکایت می کند. در این مقاله کوشیده شده تا به بررسی ویژگی های شعر وی نسبت به این خصیصه پرداخته شود.
تحلیل نسبت میان درون مایه های آثار داستانی سیمین دانشور با پیشینة فرهنگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آفرینش متن بدون ارتباط با میراث ادبی و متون قبل از آن صورت نمی گیرد. رُمان و داستان کوتاه معاصر فارسی ژانری (نوع ادبی) نسبتاً نوپاست. ارتباط این ژانر نوپدید با میراث فرهنگی پُردیرینة ایران موضوعی درخور تأمّل است. در نقد ادبی به منظور بررسی ارتباط بین متون، رویکردی نو به نام بینامتنیّت مطرح است. این پژوهش بر پایة دیدگاه یکی از مؤثّرترین نظریّه پردازان حوزة بینامتنیّت یعنی ژِرار ژنِت، منتقد فرانسوی، شکل گرفته است. مطابق نظریّة او، هرگونه ارتباط متن با غیر خود، فرارَوی متنی یا فرامتنیّت نام دارد که جنبه های متعدّدی را شامل می شود. از این میان، بیش متنیّت و بینامتنیّت دربارة ارتباط بین دو متن است. بینامتنیّت حضور مستقیم متنی در متن دیگر و بیش متنیّت هرگونه تأثیر متنی از متن دیگر است. این جستار، ارتباط مجموعه داستان های «شهری چون بهشت» و «به کی سلام کنم؟» و رُمان های «سووشون»، «جزیرة سرگردانی» و «ساربان سرگردان» را با میراث فرهنگی، به عنوان زیرمتن تحلیل می کند و نقش این بهره گیری در شیوة داستان نویسی دانشور را بازمی کاود. این تحقیق با روش توصیفی ـ تحلیلی سعی کرده است بر مبنای چهارچوب نظریّة بینامتنیّت، آثار داستانی اشاره شده را تحلیل کند. اجمالاً این پژوهش حاکی از حضور مستقیم عناصر نظام فرهنگی و میراث های ادبی ایران در آثار یاد شدة دانشور است.
تحلیل کهن الگویی داستان رستم و اسفندیار
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای مهم نقد و بررسی آثار ادبی، نقد کهن الگویی یا اسطوره شناختی است که آن خود یکی از متفرعات نقد روان شناسی ژرفانگر به شمار می آید. این نوع رویکرد که بر پایة اندیشة روان پزشک سوئیسی، کارل گوستاو یونگ تکوین یافته، به بررسی و تحلیل عناصر ساختاری اسطوره که در روان ناخودآگاه جمعی حضور دارند، می پردازد. در نظر یونگ این عناصر نوعی تجربة همگانی است که به گونه ای در همة نسل ها تکرار می شود، و از راه قرار گرفتن در ناخودآگاه جمعی وارد سازمان روانی فرد می شود. کهنالگوهای یونگ در هر یک از داستانهای شاهنامه قابل بررسی است. در پژوهش حاضر برآنیم تا داستان رستم و اسفندیار را به عنوان پیکرة دادههای پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی مورد مطالعه قرار دهیم. در این تحقیق نشان می دهیم که لازمه خودیابی و یکپارچگی شخصیت این است که فرد مراحل دشوار سفر را بگذراند، سختی ها را تحمل کند، و بیاموزد که به راستی روزی بر چالش های جدی جهان حتی به همان شکل مبالغه آمیزی که تصویر ترس های اوست چیره خواهد شد و همین امر موجب غنای شخصیت او می گردد. این داستان هشدار می دهد که اگر کسی نتواند خود را به فردی مسئول در عالی ترین سطح بدل سازد، باید در انتظار پیامدهای مخرب و ویرانگری باشد. برآیند نهایی پژوهش آن است که هر یک از کهنالگوهای یادشده، تجلیات متعدد روان واحدی تلقی میگردند.
بررسی روابط قدرت در داستان کیخسرو براساس دیدگاه فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل ساختاری دو حکایت از بوستان سعدی براساس نظریة برمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیمای معترض؛ تأویل هرمنوتیکی «کک کی»
حوزههای تخصصی:
«کک کی» از آن دسته شعرهای نمادین نیماست که تاریخ سروده شدنشان ذیل شعر ذکر نشده
است؛ امّا نیماپژوهان آن را میان دو شعر «برف» و «پاس ها از شب گذشته» قرار داده اند که به ترتیب دارای تاریخ های 1334 و زمستان 1336 هستند.
ساختار، پیام و محتوای شعر نیز بر این امر صحّه می گذارد.
نگارنده در مقالة حاضر، به روشی برگرفته از آراء شلایر ماخر با مطالعه آثار
نیما و دربارة نیما و اوضاع و شرایط اجتماعی، سیاسی، فرهنگی سال های پس از کودتا
تا پایان عمر نیما، به تأویل «کک کی» پرداخته است. وی در مورد شعرهای نمادینی که شاعر در آنها
سعی در ابلاغ پیامی اجتماعی- سیاسی دارد، تلاش برای دست یافتن به معنای مورد نظر
مؤلّف را از وظایف تأویلگر می داند؛ ضمن این که به سبب تراوش معنی از نماد و
اهمیّت افق معنایی تأویلگر، بر امکان تأویل های مختلف از این گونه شعرها، با
انگیزه های زبان شناختیِ محض، تأکید می ورزد.
نقد سیاست زدگی در رمان معاصر (مطالعه موردی رمان سیاسی «رازهای سرزمین من »)
حوزههای تخصصی:
رمان سیاسی یکی از اقسام ادبیات داستانی فارسی با مؤلفه هایی خاص است که از دیگر جریان های داستان نویسی معاصر متمایز است. به دلیل ویژگی و ماهیت منحصر به فرد این نوع از داستان ها و تعامل نزدیک با جامعه و وقایع اجتماعی و سیاسی، روش تحلیل گفتمان انتقادی، رویکردی مناسب در تحلیل این قسم از ادبیات داستانی است. این رویکرد بر هر دو جنبه صورت و معنای متن توجه دارد و در تحلیل متن ها ی ادبی، افزون بر جنبه های صوری و واژگانی، به عوامل گوناگون فرهنگی، اجتماعی و سیاسی که در شکل گیری متن مؤثرند؛ نظر دارد. از این رو صاحب نظران این رهیافت معتقدند که در تحلیل متن، صرفاً با عناصر لغوی تشکیل دهنده جمله، به عنوان عمده ترین مبنای تشریح معنی، یعنی زمینه متن یا همبافت سروکار نداریم؛ بلکه فراتر از آن، به عوامل بیرون از متن، یعنی بافت موقعیتی، فرهنگی، اجتماعی و غیره توجه داریم. «نورمن فرکلاف[1]» از نظریه پردازان تحلیل گفتمان انتقادی است که متون را در سه سطح توصیف[2]، تفسیر[3] و تبیین[4] بررسی می کند. این شیوه از تحلیل، در تبیین و کشف دیدگاه های فکری نویسندگان و رویکردهای سیاسی و اجتماعی آنان، روشی کارآمد است. چهارچوب نظری این پژوهش بر مبنای رویکرد تحلیلی فرکلاف شکل گرفته است. روش پژوهش، توصیفی– تحلیلی است و بر مبنای رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی می کوشد با تأمل و بازخوانش رمان «رازهای سرزمین من»، نوشته رضا براهنی که از برجسته ترین رمان های سیاسی پس از انقلاب اسلامی است، حوادث مهم و جریان ساز سیاسی ایران را با تأکید بر مسائل روانی شخصیت ها و عناصر برجسته حاضر در آن همچون نشانه شناسیِ عنوان، تصویرها و توصیف ها، شخصیت های داستان (کنشگر-کنش پذیر- راوی)، نحوه روایت پردازی، طرح و درون مایه برتر داستان و... بررسی و تحلیل کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که این رمان به عنوان یک متن ادبی با روش فرکلاف در تعامل با کردار گفتمانی و کردار اجتماعی و هژمونی غالب جامعه بوده و با گفتمان حاکم بر دهه شصت ایران تناسب نزدیکی دارد.