فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۶۱ تا ۲٬۳۸۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
واژه گزینی های شعری قیصر امین پور از منظر تحلیل گفتمان انتقادی
حوزههای تخصصی:
هنرمندان به شیوه های مختلف، نگرش های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در آثار خود عرضه می کنند. قیصرامین پور از شاعران فصل آغازین انقلاب است. او ملتزم به ایدئولوژی و ارزش های دینی است و اعتقاد راسخی به اصول انقلاب و آرمان های جمعی دارد، تا جایی که گویی در درون یک گفتمان خاص و عمیق ایدئولوژیک به آفرینش شعر دست می زند. این تعامل و ارتباط بین شعر قیصر امین پور با تغییرات و تحول سیاسی- اجتماعی زمانه اش ما را وارد قلمرو تحلیل گفتمان می کند. از آنجا که کلمات، آیینة معنا هستند و نقش واژگان و گزینش آنها در فرایند تحلیل گفتمان مهم و اساسی است، در این پژوهش موضوع واژه گزینی در اشعار قیصر امین پور از دیدگاه تحلیل انتقادی گفتمان بررسی شده است. در این مقاله پس از مطالعه آثار شعری قیصر امین پور از دیدگاه تحولات تاریخی، سیاسی و اجتماعی زمانه، واژگان اشعار او را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی شده و با استفاده از تحلیل انتقادی گفتمان، لایه های زیرین معانی واژگان آشکار می شود تا از این طریق به نگرش ایدئولوژیک شاعر نزدیک شویم.
چنار یا خیار؟ (بازخوانی دو بیت از حدیقة سنایی بر اساس یک باور عامیانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باورها و فرهنگ و معتقدات عوام بازتاب چشمگیری در متون ادب فارسی به ویژه در آثار منظوم ما دارند و شاعران پارسی گو به شکل های مختلف از آن ها بهره گرفته اند. از این رو در نظر داشتن این موضوع، گاه در تصحیح یک متن و تشخیص یک ضبط مرجّح، کارگشا خواهد بود. این مقاله چنین دیدگاهی را دنبال می کند و نگارندگان بر همین اساس و بنا بر یک باور عامیانة دیرین، دو بیت از حدیقه الحقیقه سنایی را بررسی کرده و نظر پیشنهادی خود را دربارة آن ارائه داده اند. همچنین برای مستند شدن گفتار، با طرح بیت هایی چند از شاعران دیگر در پیوند با همین باور عامیانه، صورت مرجّح آن ها را پیشنهاد کرده اند که می تواند در آینده در تصحیح ها ، گزیده ها و شروح حدیقه مورد توجه واقع شود.
مقاله به زبان عربی: بررسی جلوه های پسامدرن در رمان «براری الحمی» اثر ابراهیم نصرالله (دراسه ملامح ما بعد الحداثه فی روایه ""براری الحمّی"" لابراهیم نصرالله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی جلوه های پسامدرن در رمان «براری الحمی» اثر ابراهیم نصرالله احمد رضا صاعدی* عالیه جعفری زاده** واژه ی پسامدرن بیانگر فصل نوینی در تاریخ تمدن غرب است، که شاخصه آن احساس سرخوردگی از مدرنیسم و نقد آن و تلاش در راستای انتخاب جایگزین های نوین می باشد.این دوره تاثیر گسترده ای بر عرصه های مختلف فرهنگی،اقتصادی،سیاسی واز جمله حوزه ادبیات داشته است.بنابراین در دوره پسامدرنیسم ادبیات داستانی نیز،در ساحت ساختار و درونمایه، شاهد تغییر و نحولاتی بنیادین بوده است.بر این اساس؛هدف از این پژوهش، بررسی پدیده پسامدرن در رمان «براری الحمی» اثر ابراهیم نصر الله است، زیرا متنی ادبی است که توانایی برخورداری از ویژگی های بارز پسامدرن را داراست.بنابراین و درابتدا به طور مختصر به پدیده پسامدرنیسم و ظهور آن در ادبیات داستانی اشاره ای می شود و سپس بازتاب برخی از بارزترین ویژگی های پسامدرن دراین رمان مانند:غلو واغراق در خیال،زمان پریشی، نبود موضوع اصلی، ضد قهرمان، احساس خشم و وهمی بودن روایت، و نفی سببیت موردبررسی و تحلیل قرار می گیرد و سرانجام به این نتیجه می رسد که کاربست پسامدرنیسم در این رمان کاملا محسوس است و این رمان جریان غالب بر آثار پسامدرن وگرایش های فکری و هنری این پدیده را به تصویر می کشد، به خصوص این که ابراهیم نصرالله توانسته است این پدیده را به طور کاملا هنرمندانه و متمایز ،در این رمان به نمایش بگذارد و این گونه این رمان را در زمره ادبیات داستانی پسامدرن قرار دهد. واژگان کلیدی : ابراهیم نصرالله، براری الحمی، ادبیات داستانی، رمان پسامدرن.
گفتمان، قدرت و زبان در قصه های بهرنگی از دیدگاه تاریخ گرایی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با بررسی گفتمان، قدرت و زبان در داستان های «الدوز و کلاغ ها» و «الدوز و عروسک سخنگو»ی بهرنگی از دیدگاه تاریخ گرایی نوین ِفوکو، نشان می دهد گفتمان های چندگانه در این آثار متأثر از گفتمان های انقلابی، سیاسی، ادبی و فرهنگی عصر بهرنگی است؛ همچنین تبیین می کند چگونه بهرنگی با قصه های کودکانه، از زبان بی زبان ها، کلاغ ها و عروسک ها رابطة متقابل زبان و قدرت را به تصویر کشیده است. چرا که هرجا زبان تهدیدی برای قدرت (زن بابا) به شمار می آید، بی درنگ به سکوت و خاموشی محکوم می شود.
تحلیل کهن الگویی داستان رستم و اسفندیار
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای مهم نقد و بررسی آثار ادبی، نقد کهن الگویی یا اسطوره شناختی است که آن خود یکی از متفرعات نقد روان شناسی ژرفانگر به شمار می آید. این نوع رویکرد که بر پایة اندیشة روان پزشک سوئیسی، کارل گوستاو یونگ تکوین یافته، به بررسی و تحلیل عناصر ساختاری اسطوره که در روان ناخودآگاه جمعی حضور دارند، می پردازد. در نظر یونگ این عناصر نوعی تجربة همگانی است که به گونه ای در همة نسل ها تکرار می شود، و از راه قرار گرفتن در ناخودآگاه جمعی وارد سازمان روانی فرد می شود. کهنالگوهای یونگ در هر یک از داستانهای شاهنامه قابل بررسی است. در پژوهش حاضر برآنیم تا داستان رستم و اسفندیار را به عنوان پیکرة دادههای پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی مورد مطالعه قرار دهیم. در این تحقیق نشان می دهیم که لازمه خودیابی و یکپارچگی شخصیت این است که فرد مراحل دشوار سفر را بگذراند، سختی ها را تحمل کند، و بیاموزد که به راستی روزی بر چالش های جدی جهان حتی به همان شکل مبالغه آمیزی که تصویر ترس های اوست چیره خواهد شد و همین امر موجب غنای شخصیت او می گردد. این داستان هشدار می دهد که اگر کسی نتواند خود را به فردی مسئول در عالی ترین سطح بدل سازد، باید در انتظار پیامدهای مخرب و ویرانگری باشد. برآیند نهایی پژوهش آن است که هر یک از کهنالگوهای یادشده، تجلیات متعدد روان واحدی تلقی میگردند.
نقد روایت شناختی داستان «زن نویسنده»
حوزههای تخصصی:
روایت یک داستان، مهم ترین بخش ساختاری آن را تشکیل می دهد. کاربرد درست و
مؤثر شیوه های روایت، پایة اصلی موفقیت یک نویسنده در ماندگاری داستانش است. از
این رو، بررسی روایی داستان و نیز تحلیل روش های تازه و بدیع روایت، از جمله مباحث
مهم نقد داستان امروز است که فراتر از درون مایه و مضمون اثر، به جلوه های کاملاً
ادبی متن داستانی پرداخته و شگردهای مختلف آن را آشکار می نماید.
«زن نویسنده» از جمله داستان های محمود گلابدره ای است که در آفرینش آن، نویسنده به شیوه های
روایی داستان نویسی روز، توجهی ویژه نشان داده است. روایت ذهنی درخور توجه و نزدیک
شدن به زبان شعر و داستان شاعرانه، و هم چنین سیال بودن جریان روایت که موجب ابهام
داستان و در نتیجه برتابیدن برداشت های مختلف خواننده خواهد شد، از ویژگی های
روایی این داستان است.
شیوه های بیان شاعرانه در مدیح نبوی عطار نیشابوری (التعبیر الشعری فی المدیح النبوی عند العطار النیشابوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عندما تتخطّی أفکار الشاعر ومعانیه عالمها الداخلی وتعبر إلی الخارج تتجلّی فی شکل من أشکال التعبیر الشعری. فالشعراء فی تعبیراتهم الشعریة وإن کانوا یخضعون لأطر ونُظُم موحّدة إلا أنّ لکلّ واحد منهم أسلوبه الذی یمیّزه عن الآخرین؛ الأمر الذی أدّی إلی التّنوّع فی المظاهر الفنّیة للنتاجات الشعریة ذات الموضوع المشترک. ومن الموضوعات المشترکة التی عالجها الأدباء من مختلف الجنسیات موضوع المدیح النبوی؛ وقد تنوّعت طرق التعبیر عنه بتنوّع الأدباء، وهذا لاینفی وجود خصائص تعبیریة مشترکة بین الأدباء فی تناولهم لهذا الموضوع. وقد جاءت هذه الدراسة لتحدّد خصائص التعبیر الشعری عند العطار النیشابوری فی مدیحه النبوی.
مثنوی واله سلطان و سبک شناسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میر شمس الدّین فقیر عبّاسی دهلوی، نامور به شمس الدّین ناظم، عربی دان، فقیه، متکلم، محدّث، صوفی و فاضل سده ی دوازدهم، زاده شده به سال 1115ﻫ.ق. در دار الخلافه ی شاه جهان آباد دهلی است. او در آغاز، نام هنری مفتون را برگزیده بود.فقیر، مثنوی عاشقانه ی راستین واله سلطان را بر پایه ی زندگانی دوست خویش علی قلی خان واله ی داغستانی و در عشق او به دختر عمویش خدیجه سلطان در 3230 بیت درسال 1160 ﻫ.ق. به رشته ی نظم درآورد. در این جستار، پس ازشناساندن سراینده، شرح احوال، معرفی آثار او و وجوه برتری مثنوی واله سلطان، سبک آن، به روش تحلیل و توصیف متن بررسی خواهد شد.
نگاهی به نسخه ای خطّی از اسرار الاولیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتب عرفانی در زبان و ادبیّات فارسی از جهت حفظ فرهنگ و میراث عرفان اسلامی دارای جایگاه بسیار ویژه و ممتازی هستند و بررسی و تصحیح و انتشار نسخ خطّی این کتب ارزشمند می باید از مهم ترین اولویّت های دانشجویان و اساتید این زبان قرار گیرد. در این مقال نسخه ی خطّی «اسرار الاولیاء» که شامل مجموعه ی ملفوظات شیخ فرید الدّین شکر گنج( 664-569 ق)، از عارفان بزرگ چشتیّه ی هند در سده های ششم و هفتم، است و به دست یکی از شاگردانش به نام بدر الدّین اسحاق دهلوی (وفات 690 ق) گردآوری و نگاشته شده، معرّفی می شود و ویژگی های سبکی و محتوایی کتاب مورد بررسی قرار می گیرد.
تحلیل ساختاری دو حکایت از بوستان سعدی براساس نظریة برمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم دوره در مطالعات ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منتقدان ادبی، دوره ادبی را در روایت تاریخ ادبیّات ایده ای سامان بخش یافته اند. دوره ادبی در اصل برشی از زمان است امّا در تاریخ های ادبی و مباحث انتقادی، معانی ضمنی و متداعی دیگری نیز دارد. این معانی ثانوی را می توان مؤلّفه های دوره ادبی خواند. مهم ترین این مؤلّفه ها که به تنهایی یا در ترکیب های گوناگون به مفهوم برش زمانی افزوده می شوند، عبارتند از: روح زمانه، شرایط تولید ادبی، هنجارهای غالب، تغییر و تحوّل/ تکامل، تقابل های دوگانی، روایت ایدئالیستی فردی یا جمعی و مفهوم فضا/ مکان مندی.
روح زمانه و شرایط تولید ادبی، نظریّه های عرضه می کنند درباره عواملی بیرون از ادبیات که شکل گیری و تغییر دوره های عمومی و ادبی را مدیریت می کنند. تلقّی دوره به عنوان برهه ای از زمان که مجموعه ای از هنجارهای ادبی بر آن حکم فرماست، نوعی وحدت و انسجام درونی به دوره ها نسبت می دهد. دوره بندی برمبنای ایده تکامل زیستی/ اندام وار، هر دوره ادبی را با مرحله ای از حیات ارگانیسم زنده برابر می نهد. برخی منتقدان نیز دوره های ادبی را در چارچوب تقابل هایی دوگانی مانند کلاسیک و مدرن یا کهنه و نو درک می کنند. برخی نیز با کنار گذاشتن نگاه محدود سنّتی به دوره ها، جنبه ای مکانی برای دوره ادبی قائل می شوند.
در هر حال، دوره ادبی حاصل روایت ایدئالیستی فردی یا جمعی است و بیش از آن که یک مفهوم باشد یک ایده است، بیش از آن که به دانش مربوط باشد با اندیشه مرتبط است.
کلیدواژه ها: دوره ادبی، دوره بندی، نظریّه تاریخ ادبی، نظریّه ادبی.
نه هر کس حق تواند گفت گستاخ
حوزههای تخصصی:
در میان فحول ادب فارسی که آثار آنها بزرگ ترین سرمایه افتخار ما ایرانیان است، سخن سعدی بیش از همه زبان حال دل و اندیشه ماست. کلام او در هر نوع زبان جان و دل و مفّسر شوقی است که تنها او می تواند از عهدة آن برآید. بسیاری از مضامین و موضوعات قصیده سعدی را دیگران نیز گفته اند، اما لطف بیان و همدلی واقعی او در هیچ یک از آثار دیگر یافته نمی شود. این اشعار دنیایی است شناختنی و معرّف ابعاد وسیع تری از جهان بینی عمیق و انسانی او. صراحت و شهامت وی در گفتن حرف حق از بی نیازی سعدی به صاحبان زر و زور حکایت می کند. در این مقاله کوشیده شده تا به بررسی ویژگی های شعر وی نسبت به این خصیصه پرداخته شود.
تحلیل مضامین پارادوکسیکال مولوی بر اساس روش تحلیلی یونگ
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نخست منظورمان را از واژه «پارادوکسیکال» روشن
می سازیم. سپس در قالب سه الگوی اساسی خواهیم دید که تعابیر پارادوکسیکال مولوی،
یا به ابزاری بلاغی برای آراستن سخن فروکاسته شده، یا در قالب شطحیات خوانده شده و
یا به روشی منطقی برای تفهیم مطلب تقلیل یافته است. این الگوها، هرچند در اغلب مواضع
راهگشا هستند اما بیشتر در صدد حل وفصل معضل پارادوکس هستند تا معرفت شناسی آن. در
این مقاله، با توجه به تفسیری که یونگ از پارادوکس های بنیادین در وجود آدمی ارائه
می دهد، چشم انداز جدیدی برای تحلیل این مسئله در اندیشه مولوی ارائه شده است.
توجه داریم که این مقاله مقارنه و مقایسة اندیشة مولوی و یونگ نیست؛ بلکه صورت بندی
الگوی یونگ برای تحلیل پارادوکس، و به کارگیری این الگو در اندیشه مولوی است. بر
اساس این الگو، عارف در ژرف ترین سطوحِ «خویشتن» با
پارادوکسی وجودی روبه روست و این تناقض عمیق را تضمین کنندة بالندگی خویش و حصول
معرفت می پندارد.
سوررئالیسم در حکایت های صوفیانه (معرفی یک نوع روایی کهن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با ادامه دادن بحث ناتمام تزوتان تودورف در تقسیمبندی انواع داستانهای فراواقعی در ادبیات غرب آغاز می شود و در ابتدا میکوشد با اتساع ایده تودورف و با استفاده از ملاک های طبقهبندی او، ژانر داستان سوررئالیستی و نظریه داستان سوررئالیستی را- در معنای عام و کلی آن- به عنوان یکی از انواع فراواقعی معرفی و تشریح کند. پس از تعریف داستان یا روایت سوررئالیستی- به معنای عام- نگارندگان با این فرضیه که نظریة داستان سوررئالیستی نظریهای کهن است و در مورد شماری از حکایتهای منثور عرفانی ما نیز صدق می کند، برگزیده ای از این حکایتها را در کنار آثار متأخری که نامبردار به داستان های سوررئالیستی اند، به لحاظ عناصر و اجزاء و کلیت فضا تحلیل می کنند؛ تا سرانجام نشان دهند آثار سوررئالیستی در غرب و شرق و از زمان کهن تاکنون، بر اساس نظریه یکسان شکل گرفته و در اجزاء نیز قابل قیاس اند.
اسطوره و قصه های عامیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه های عامیانه جلوه گاه فرهنگ هر ملت است و از آرزوها و تخیلات توده مردم شکل می گیرد. درواقع سرچشمه این قصه ها باورها و آیین های آغازین انسان هاست. باتوجه به اینکه اسطوره ها نیز جزیی از فرهنگ هر ملت به شمار می آیند، بنابراین یکی از عناصر سازنده این قصه ها، اسطوره ها هستند و باید گفت هر کدام به نوعی از یک ریشه تغذیه می شوند، اما با سمت و سویی متفاوت.
قصه های عامیانه ایرانی از کهن ترین تا متأخرترین شان، از قصه های جن و پری گرفته تا رمانس و داستان های عیاری همگی سرشار از باورهای اسطوره ای اند.
نوشتارِ پیش رو بر آن است که در قصه های عامیانه ایرانی رگه های اسطوره ای را بازنگری و بررسی نماید.
نقد شالوده شکنانة دو داستان از بیژن نجدی (روز اسب ریزی و شب سهراب کشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نجدی، داستان نویس صاحب سبک معاصر، ازجهات بسیار نویسندة قابل تأملی است. در داستان های او به دلیل رویکرد متفاوت به زندگی بشری و عناصر فرهنگ ایرانی نکات قابل بحث بسیاری می توان یافت. این مقاله سعی کرده است از دیدگاه نقد جدید شالوده شکنی به بررسی دو داستان از نجدی بپردازد. این دو داستان عبارت اند از: روز اسب ریزی و شب سهراب کشان. نقد شالوده شکنانه براساس نظریة دریدا شکل گرفت. ابتدا در فلسفه و بعد در نقدادبی به کار رفت. پایة نقد شالوده شکنانه بر یافتن تقابل های دوتایی و بحث برسر آن ها برای یافتن موارد تناقض و درنهایت رد پیش فرض های پذیرفته شده است. نتیجة این جستجوها معمولاً تردید در مبانی فرهنگی و باورهای پذیرفته شده ای است که پیشاپیش بدیهی دانسته می شود. تقابل ها در داستان های نجدی معمولاً برپایة تضاد بین انسان و حیوان؛ انسان و طبیعت؛ و انسان و تمدن است. در داستان روز اسب ریزی تقابل بین انسان/حیوان و آزادی/اسارت در درون مایة اصلی تناقض هایی ایجاد کرده است که از متن استخراج می شود. در داستان شب سهراب کشان تضاد بین دنیای خشن مردسالار و دنیای معصومانة کودکانه (تجربه/ناپختگی یا نقص/کمال) باعث ایجاد تضاد و تناقض می شود و در درون مایة داستان تردید ایجاد می کند.