فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۱۱٬۴۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
سعدی شاعری است متفکر یا متفکری است شاعر و مُصلحی است که با هدف اصلاح نارسایی ها و کاستی ها می نویسد و می سراید و در مقام متفکری شاعر، یا شاعری متفکر، چونان دیگر متفکران بزرگ از وضع موجود با همة مطلوب بودن نسبی اش چنان که باید، راضی نیست و می کوشد تا طرحی از جامعة آرمانی خود به دست دهد. نویسنده ضمن تبیین این ویژگی ها در آثار سعدی با توجه به سه رویکرد: دعوت به زندگی عاشقانه و شادخوارانه؛ انجام دادن وظیفه یا وظایفی که به عهدة موسیقی است و انجام دادن وظیفة آموزش دائمی مردم آرمانشهر؛ به بررسی نقش غزل در آرمانشهر سعدی می پردازد.
تأملی در برخی از فنون بلاغی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ویژگی های آرمان شهر جبران در آثار او کدام است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر متفکر و ادیب پیام آور، آرمان شهری دارد. بعد از این که در تاریخ اندیشه انسانی، افلاطون، فارابی و سنت اگوستین انگلیسی آرمان شهر را مطرح کردند، جبران خلیل جبران پایه گذاری آرمان شهر ویژه خود را بدون تصریح پی گرفت. ویژگی های آرمان شهر جبران بدین قرار است: آزادی، محبت، عدالت، میل شدید به شناخت هستی، ارزش های انسانی و اخلاقی ابتکاری، و اندیشه جاودانگی و دوام.
آزادی در دیدگاه جبران رهایی از هر قاعده فراگیر و نادرست و نیرویی است که مانع از شکوفایی توانمندی های انسان است. محبت در مشخصه های آرمان شهر جبران همان محبت به خداوند، طبیعت، هستی و نوع انسان است. عدالت همان چیزی است که جبران لبنان را به منظور دستیابی به آن ترک کرد، هر چند با مانع روبرو شد. وی اندیشه تحقق عدالت را تا زمان مرگ خویش زنده نگاه داشت. میل شدید او به شناخت هستی چنان بود که به منظور تدبر و عزلت، زندگی مشترک تشکیل نداد؛ او در باره خداوند، زندگی و مرگ، سرنوشت هستی و انسان، به تدبر و ژرف اندیشی پرداخت. در خصوص ارزش های انسانی و اخلاقی ابتکاری هم باید گفت وی با سبکی خلاق و بدیع در احیای فضیلت انسانی، دانش، مروت و صداقت سعی فراوان نمود؛ و سرانجام اندیشه جاودانگی و دوام را به وسیله تجربه های درونی و به تاثیر از فلسفه بودایی که منتهی به اندیشه حلولیه یا تناسخ ارواح شد، به دست آورد.
فراهنجاری نحوی در دیوان غزلیات شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع اساسی در این مقاله فراهنجاری نحوی در دیوان شمس است که شگفتی و تنوعِ خاصّی به غزلهای وی میبخشد. نگارنده، پس از پرداختن به موضوعاتِ آشناییزدایی و برجستهسازی بهعنوان مباحث مقدّماتی، مقاله را با تأکید بر مشخّصههایی چون: تطبیق صفت با موصوف، عدم مطابقت نهاد با فاعل، ایجاد پرش ضمیر، گسترش دادنِ جزء اوّل فعل و نیز با طرح مؤلّفههایی نظیرِ قلبِ نحوی، مطابقهی فاعلی، چینشِ واژگانی، استعمال هنریِ فعلهای مرکب بهعنوان عناصر نظمآفرین، بیان میکند که مولانا قصد دارد ضمن ایجادِ آشناییزدایی و درنگ هنری، خواننده را برای کشف مقاصد زیباشناسی انحرافات و سرپیچیهای نحوی خود که عبارت است از القاء مفهوم کثرت و تنوّع و گریز از محدودیّتها، ترغیب کند و نیز مخاطب را در رسیدن به شکل هنری خود از طریقِ توجّه به نقشِ عناصر نظمآفرین راهنمایی نماید. نتیجه آنکه: تصرّفات و نوآوریهای نحویِ مولوی در دیوان شمس، که بهواسطهی انعطافپذیریِ زبان فارسی و بهسببِ ضرورتِ وزنی، داشتنِ زبان حماسی، الهامگیری از زبان مردم، ناخودآگاهی و ... صورت میگیرد، از آنرو که توانسته صورتهای ذهنی مولوی را درست و کامل به مخاطب منتقل کند، زیبا، هنری و پذیرفتنی است.
تبدیل عدد یک به نشانه نکره در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی چگونگی پیدایش نشانه نکره در زبان فارسی می پردازد . این بررسی نشان می دهد چگونه عدد یک به تدریج از دوره باستان به این سو به صورت نشانه نکره به کار رفته است . به نظر می رسد پیدایش نشانه نکرده در دوره میانه ، حاصل ساختهایی باشد که در آنها عدد یک پس از معدود مفرد قابل شمارش به کار رفته است و با تعمیم به اسمهای مفرد غیر قابل شمارش و اسمهای جمع به نشانه نکره تبدیل شده است.
مبانی زیبایی شناسی استعاره از دیدگاه عبدالقاهر جرجانی
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل نظریة نظم عبدالقاهر جرجانی در پرتوی نظریة نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی از جمله نظریات زبانی ارزشمند در میراث اسلامی ماست که در بسیاری از مبانی و مفاهیم، ارتباط تنگاتنگی با جدید ترین نظریات زبانی و نقدی معاصردارد. از جمله این نظریات، نظریه نقش گرای هلیدی می باشد آنجا که ما شاهد نقاط اشتراک فراوانی میان مفاهیم و اصول به کار رفته از جانب جرجانی و هلیدی می باشیم. پژوهش حاضر بر آن است تا با روشی توصیفی – تحلیلی، در سه بخش اساسی به بررسی برخی از این اشتراکات پرداخته تا با درنوردیدن بعد زمانی بین دو اندیشه زبانی متعلق به دوران قدیم و معاصر، برخی جوانب نقش گرایانه نظریه نظم را آشکار ساخته و ثابت کند زبان به مثابه پدیده ای بشری، زمان و مکان و قومیت خاصی نمی شناسد. این سه بخش عبارتند از: نظریه نظم و دستور نظام مند، نظریه نظم و بافت، نظریه نظم و ساخت متنی. از یافته های پژوهش می توان به موارد ذیل اشاره کرد: تقارب بین مفهوم نظم (اراده معانی نحوی) نزد عبدالقاهر و مفهوم دستور نظام مند نزد هلیدی، اهتمام هر دو نظریه پرداز به بافت (زبانی و غیر زبانی) و نقش ویژه آن در تبیین معنای متن، اتفاق نظر هر دو نظریه پرداز در نقش بی بدیل متکلم و مخاطب بر چینش کلمات و تأثیری که این چینش بر بار اطلاعاتی کلام دارد.
تحلیل ساختاری ماجرای بر دار کردن حسنک وزیر برپایة الگوی الماسی شکل لباو و والتزکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی گونه ای از ساختارگرایی است که هدف آن، کشف الگویی کلی برای روایت است. ویلیام لباو یکی از نظریه پردازان این حوزه است. او با همکاری جاشوا والتزکی برپایة روایت های شفاهی گویشوران انگلیسی زبان، الگویی برای ساختار روایت پیشنهاد کرد که به الگوی الماسی شکل معروف است. این الگو از شش بخش چکیده، آشناسازی، ارزش گذاری، کنش گره افکن، کنش گره گشا، پایانه تشکیل شده است. تاریخ بیهقیاثری روایی است که روایت شفاهی در بیشتر بخش های آن نمود بسیاری دارد. روایت شفاهی در ماجرای بر دار کردن حسنک وزیر نقش بسیار مهمی دارد؛ این مقاله می کوشد تا برپایة الگوی لباو این روایت را بررسی و تحلیل کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که ساخت کلان داستان حسنک با این الگو به طورکلی سازگار و منطبق است؛ اما عواملی مانند موضوع اثر، شگردهای بیهقی در روایت و... به بیشتر بخش های الگو شکل ویژه ای بخشیده و باعث بی مانندی چارچوب ماجرا شده است. مهم ترین نمود امتیاز داستان حسنک در بخش ارزش گذاری آشکار می شود که سبک نگارش بیهقی را به سبکی تأکیدی تبدیل و ادعای او را مبنی بر بی طرفی در تاریخ نگاری رد می کند.
واژه گزینی در عصر ساسانی و تاثیر آن در فارسی دری
حوزههای تخصصی:
عصر ساسانی از درخشان ترین دوران های فرهنگی ایران پیش از اسلام است. اگر چه بسیاری از آثار مکتوب آن دوره بر جای نمانده، هنوز در معدود کتاب های بازمانده به زبان پهلوی (فارسی میانه)- که بیشتر آنها پس از دوره ساسانی و در سده های سوم و چهارم هجری تالیف نهایی یافته اند- و نیز در لابه لای کتاب های نویسندگان دوره اسلامی می توان از پیشرفت های علمی آن دوره و نیز از گام هایی که در راه واژه گزینی برداشته شده بود آگاهی یافت. ابن ندیم، به نقل از ابوسهل بن نوبخت، یکی از مترجمان کتاب های پهلوی به عربی (وفات: 200 ه)، می نویسد که به فرمان اردشیر بابکان (پادشاهی: 224-240 م)، و پسرش شاپور (پادشاهی: 240-270 م) کتاب هایی را از هند، چین و روم به ایران آوردند و به زبان فارسی [میانه] ترجمه کردند. هم چنین، به روایت کتاب چهارم دینکرد، شاپور فرمان داد کتاب های مربوط به پزشکی، ستاره شناسی، حرکت، زمان، مکان، جوهر، آفرینش، کون، فساد، تغییر عرض، منطق و صنایع را از هند، روم و دیگر سرزمین ها گردآوری کنند و به اوستای موجود منضم سازند. یاقوت نیز می نویسد در ارجان فارس افرادی زندگی می کردند که به خطی شکسته- مخصوص نگارش کتاب های پزشکی، ستاره شناسی و فلسفه- می نوشتند. تاسیس مدرسه های مهم علمی در شهرهایی چون الرها، نصیبین و جندیشاپور در زمان پادشاهی خسرو انوشیروان (پادشاهی: 531-579م)، مراکزی برای برخورد افکار هندی، چینی، یونانی، رومی، سریانی و ایرانی، به وجود آورد...
نشانه شناسی شخصیت های داستان های کانتربری در متن جامعه قرن چهاردهم انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر شخصیت های کانتربری را از چهار بعد:مطابقت با شرایط اجتماعی قرن 14 انگلستان، تفکرات مذهبی حاکم بر جامعه، زیبایی شناسی و روایت مورد نشانه شناسی قرار می دهد. از بعد اول، ظاهر و رفتار شخصیت ها با الگوهای اقتصادی، تاریخی و اجتماعی همچون گسترش بورژوازی، گسترش شهرنشینی، قیام دهقان ها و فساد اجتماعی رابطه معنی دار و تنگاتنگ نشان می دهد. از بعد مذهبی، برداشت های مذهبی متفاوت با پیروی محض از دستورات کلیسا در میان زائرین مشاهده می شود؛ چنانکه از نظر تاریخی این دوران با افول قدرت کلیسا و گسترش انتقادها همراه بود. از نظر زیبایی شناسی، شخصیت های کانتربری، افکار و احساسات متناقض نشان می دهند. از یکسو دارای حالات گوتیک و ترس از عذاب الهی، خشونت و آلام انسانی هستند و از سوی دیگر، گرایش به زیبایی های دنیوی، روابط پنهان عاشقانه و گناه دارند که این مغایرت از نشانه های تغییر و تحول در ارزش های فرهنگی یک جامعه در حال گذراست. همچنین کاربرد زبان عامیانه، دیدگاه دیالوژیک، سبک حلقه وار داستان ها، خروج از بعد زمان و مکان در انتهای سفر زیارتی به روایت زائرین، خاصیت اعتراف آمیز می بخشد و بیان اندیشه های نو همچون ضرورت توجه به فردیت، حقوق مردم و حقوق زن را در شرایط قرون وسطی ممکن می سازد؛ گفتمانی که تنها در بستر تکامل بشریت قابل درک است
تطور استعاره عشق از سنائی تا مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار بر آنیم تا طرز تلقی سنائی، عطار و مولانا، به عنوان سه نقطه عطف در تاریخ شعر عرفانی، را از مفهوم کلیدی عشق بررسی کنیم. مبنای نظری مقاله نظریه استعاره های شناختی است. ابتدا به پیشینه تحقیق پرداخته ایم و سپس بحث را در چهار بخش اصلی گزارش استعاره ها، بررسی سابقه استعاره ها در منابع پیش از سنائی، تحلیل شناختی استعاره ها و سیر تطور استعاره های مفهومی عشق از سنائی تا مولانا دنبال کنیم. این تحقیق هم میزان نوآوری و تقلید سه چهره مذکور را در استفاده یا ساختن استعاره های عشق را نشان می دهد و هم در عین نشان می دهد که مفهوم عشق به عنوان کلیدی ترین اصطلاح عرفان در طول تاریخ چه تغییراتی را از سر گذرانده است. سه چهره مذکور سه شخصیت اصلی در تاریخ شعر عرفانی هستند، عشق کلیدی ترین اصطلاح عرفانی است و نظریه استعاره های شناختی یا مفهومی در میان نظریات مربوط به استعاره برای تحلیل چنین متونی مناسب تر به نظر می رسد.
ابدع البدایع ( گفتاری در باره علم بدیع و بدیع نگاری در زبان عربی و فارسی )
حوزههای تخصصی:
موسیقی شعر در دو سوگ سروده ی سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل ماندگاری و درخشش نام و یاد سعدی شیرازی بر تارک ادبیات جهانی موسیقی زیبا و دلنشین اشعار اوست. به ویژه دو قصیده فارسی و عربی او در رثای خلیفه عباسی مستعصم بالله که از روی صدق باطن و انسان دوستی سروده شده و سرشار از انواع مختلف افزاینده های موسیقایی می باشد. او با برگزیدن دو بحر رمل و طویل که بهترین قالب ها برای بیان احساسات قلبی انسان هستند و با به کار بردن انواع مختلف صنایع بدیعی از قبیل جناس، مراعات نظیر، تضاد و… و همچنین الفاظ و هجاهای آهنگین و متناسب با معنا و فضای موسیقایی قصیده، به آهنگین تر شدن آن ها بیش از پیش کمک کرده است. ضرورت این پژوهش از آن روست که نشان می دهد سعدی شیرازی، شاعری جهانی است و به هم نوایی با نوع بشریت برخاسته و در سوگ بغداد، پایتخت اسلامی زمان خود، بسیار موثر سخن گفته است. روش تحقیق در این مقاله تلفیقی از شیوه ی کتابخانه ای و تحلیلی است. به این صورت که پس از فیش برداری به بررسی آماری موارد مورد بحث در موسیقی پرداخته شده و مقایسه بین دو قصیده صورت پذیرفته است.
تطور تاریخی کنایه در ادب فارسی و عربی تا قرن هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنایه یکی از مهم ترین و زیباترین مباحث علم بیان است که در افواه و نوشته های ادبی جمیع ملل، کاربرد بیشتری از مجاز و استعاره دارد؛ به همین منظور، علمای علم بلاغت در تعریف و تبیین اقسام آن در طول قرون متمادی - با وجود اختلاف نظرهایی که دارند- تلاش های برجسته ای کرده و آثار ماندگاری از خود به جا گذاشته اند. در این مقاله سعی بر آن است که مبدا تاریخی کنایه از دو منظر لغوی و اصطلاحی در ادب فارسی و عربی بررسی و خاستگاه اصلی آن به صورت مستند و به دور از گرایش های ملی و تعصبات قومی، در اختیار صاحبان اندیشه و جویندگان علم و معرفت، قرار داده شود.