مطالب مرتبط با کلیدواژه

تقمص


۱.

ویژگی های آرمان شهر جبران در آثار او کدام است؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آرمان شهر جبران ارزش های انسانی و اخلاقی تناسخ ارواح تقمص حلولیه ادبیات مهجر شمالی ادیب پیام آور

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات جهان نقد و بررسی آثار
تعداد بازدید : ۲۱۳۱ تعداد دانلود : ۸۲۸
هر متفکر و ادیب پیام آور، آرمان شهری دارد. بعد از این که در تاریخ اندیشه انسانی، افلاطون، فارابی و سنت اگوستین انگلیسی آرمان شهر را مطرح کردند، جبران خلیل جبران پایه گذاری آرمان شهر ویژه خود را بدون تصریح پی گرفت. ویژگی های آرمان شهر جبران بدین قرار است: آزادی، محبت، عدالت، میل شدید به شناخت هستی، ارزش های انسانی و اخلاقی ابتکاری، و اندیشه جاودانگی و دوام. آزادی در دیدگاه جبران رهایی از هر قاعده فراگیر و نادرست و نیرویی است که مانع از شکوفایی توانمندی های انسان است. محبت در مشخصه های آرمان شهر جبران همان محبت به خداوند، طبیعت، هستی و نوع انسان است. عدالت همان چیزی است که جبران لبنان را به منظور دستیابی به آن ترک کرد، هر چند با مانع روبرو شد. وی اندیشه تحقق عدالت را تا زمان مرگ خویش زنده نگاه داشت. میل شدید او به شناخت هستی چنان بود که به منظور تدبر و عزلت، زندگی مشترک تشکیل نداد؛ او در باره خداوند، زندگی و مرگ، سرنوشت هستی و انسان، به تدبر و ژرف اندیشی پرداخت. در خصوص ارزش های انسانی و اخلاقی ابتکاری هم باید گفت وی با سبکی خلاق و بدیع در احیای فضیلت انسانی، دانش، مروت و صداقت سعی فراوان نمود؛ و سرانجام اندیشه جاودانگی و دوام را به وسیله تجربه های درونی و به تاثیر از فلسفه بودایی که منتهی به اندیشه حلولیه یا تناسخ ارواح شد، به دست آورد.
۲.

ریشه های غالیانه ولایت عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جهان بینی غلات ولایت عرفانی متصوفه غلو تقمص اسم اعظم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۱ تعداد دانلود : ۲۸۳
کنکاش در جهان بینی غلات شیعه ،علی رغم ازبین رفتن اکثر آنها، از جهاتی می تواند مفید و کاربردی تلقی شود . شبیه آنچه در مقاله حاضر در بحث ولایت عرفانی صورت گرفته، چرا که در اینجا، بر خلاف تاریخچه مشهور ولایت یعنی انتساب به متصوفه و یا شخص حکیم ترمذی، با ارائه چار چوب وریشه هایی از آن در غلات شیعه ، تا حدودی به حل ابهام برخی آموزه های متصوفه یا غلط انگاری مستشرقان در حوزه تصوف، پرداخته است. بدین صورت که در تاویلات ذوقی و بی مبنای غلات، که ما ان را غلو یا گزافه گویی می نامیم ، شریعت دارای دو لایه ظاهر و باطن است ومنشا، این دو گانگی ، خداییست که یک وجه فنا ناپذیریاآسمانی و پنج وجه فنا پذیریازمینی دارد.واین وارث خدای آسمانی بودکه متولی باطن شریعت بود. و هر یک ازاین وجوه از طریق حلول به پیامبران صامت و ناطق منتقل می شد . در نتیجه چه خدایان اسمانی یا اعظم وچه خدایان زمینی، فقط از جسمی به جسمی دیگر در می امدند یادچار تقمص یا تناسخ می شدند.وارث خدای اسمانی یا اعظم بعد ها در متصوفه ، به شکل معتدل تری تبدیل به اولیاء شد. و حتی درلغت، «ولی» بقاء بالله و رب تعریف گشت. این ولی در غلات چون از ظاهر شریعت که برای عوام بود گذشته بود و خود در واقع خدا بود هیچ تکلیف و حرام و بهشت و جهنم اخروی و حتی مرگ ظاهر ، برایش متصور نبود .