فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
شعر دهه شصت ایران، اگر چه به لحاظ فرم، ادامه دوره های پیش از خود به شمار می رود، در حوزه محتوا و مضمون و اندیشه، مستقل و متمایز است، به صوری که تصاویر حاصل از برخورد شاعر با مسائل پیش آمده در ایران آن زمان که عمده ترین آنها انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی است، دوره جدیدی از شعر را در تاریخ ادبیات معاصر ایران به ارمغان آورده است. سلمان هراتی (65- 1338) به رغم زندگی کوتاه و حضور پنج شش ساله اش در عرصه شعر معاصر، در زمره شاعران قابل تامل و مطرح این دوره قرار می گیرد که سادگی زبان و طراوت بیانش به خلق تصاویری ملموس انجامیده است. از میان انواع فرمها و قالبهایی که سلمان بدانها نظر داشته است، شعر سپید جایگاه ویژه ای دارد که حجم زیادی از مجموعه آسمان سبز او را به خود اختصاص داده است. به عرصه آوردن این قالب در شعر انقلاب و جنگ از یادگارهای این شاعر است.
مقاله حاضر بر آن است تا با تکیه بر شعر سپید در مجموعه «آسمان سبز»، به بررسی محتوا و تصویر در شعر سلمان هراتی بپردازد.
لیلی و مجنون در قرن ششم ه . ق و لیلی و مجنون نظامی
منبع:
شعر بهار ۱۳۷۸ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
سه روایت عاشقانه از دو سرزمین زال و رودابه، بیژن و منیژه، رومئو و ژولیت بررسی روایت شناختی و تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی که از دستاوردهای ساخت گرایی برای ادبیات است، به منتقد یاری می رساند تا با بررسی نقش هر کارکرد و کنش در ساختار روایت، داستان های گوناگون را در دو سطح داستان و کلام تحلیل کند. در سطح داستانی منتقد می تواند با کنارنهادن تفاوت های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی به کشف همانندی ازنظر رویدادها، شخصیت ها و زمینه ها دست یابد. داستان های شاهنامه: «زال و رودابه» و «بیژن و منیژه» با نمایش نامة «رومئو و ژولیت» اثر شکسپیر ازاین منظر درخور مقایسه و ارزیابی است. هرسه روایت دلدادگی عاشقانی را بیان می کنند که از دو خاندانِ غیردوست هستند و دشواری هایی در راه وصال آنها وجود دارد. با استفاده از این سطحِ تحلیل می توان پی برد که سرنوشت قهرمانان این سه روایت معلول چه کنش ها و کارکردهایی است.
در سطح کلامِ روایت (گفتمان) می توان موقعیت فردوسی و شکسپیر را در جایگاه راوی مشخص کرد و با تحلیل زبان در بافت، جهان نگری آنان را در متن جست وجو کرد. بنابر روش تحلیل گفتمان و رمزگانِ روایت می توان به ارزش ها، باورها و فرهنگ نهفته در روایات پیش گفته رسید.
جلوههای رمانتیسم در شعر شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله پس از اشاره به دلبستگی شهریار به موازین و قراردادهای شعر کلاسیک فارسی، تاثیرپذیری وی از اصول و آموزههای مکتب رمانتیسم مورد بحث قرار گرفته و ضمن پرداختن به پیشینه آشنایی وی با رمانتیسم و آثار رمانتیکهای ایرانی، چگونگی بازتاب جلوههای صوری و محتوایی رمانتیسم در شعر او ذیل عنوانهای تخیل رمانتیک، فضاسازی رمانتیک، نقد مظاهر تمدن و بازگشت به دوران قبل مدرنیسم، بازگشت به دامن طبیعت، روستاستایی، بازگشت به دوران کودکی و رویکرد عاطفی و شهودی به دین بررسی شده است.
مقایسه سبکی اقتفاهای صائب از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شگردهای صائب نظیره گویی است. در دیوان او به نام حدود هشتاد شاعر اشاره شده است. بعد از مولوی، بیشترین استقبال و اقتفاهای صائب از حافظ است. صائب بیست و نه غزل را به استقبال غزل های حافظ سروده که در پایان غزل به نام او اشاره کرده است. علاوه بر این حدود 160 غزل دیگر حافظ را از جهت وزن، قافیه و ردیف تقلید کرده؛ امّا به اسم او اشاره نکرده است. گاهی اوقات نیز در مقابل یک غزل حافظ، چندین غزل سروده است. در این مقاله همان بیست و نه غزل که صائب به استقبال حافظ سروده و به نام او اشاره کرده است، از نظر سبک شناسی در سه سطح (ادبی، زبانی، فکری) مقایسه شده است. به طور کلّی در سطح ادبی، حافظ در استفاده از شگردهایی مانند سجع، جناس، تکرار، تضاد، ایهام و تلمیح بر صائب برتری دارد و صائب نیز در کاربرد صنایعی مانند: ایهام تناسب و استخدام بر حافظ پیشی گرفته است. در موارد بیانی نیز صائب تشبیهات بیشتری به کار برده است و در موارد دیگر تفاوت چندانی دیده نمی شود. در سطح زبانی حافظ نسبت به صائب برتری نسبی دارد؛ امّا از همه مهم تر در سطح فکری صائب بیشتر به مضمون سازی و تصویر پردازی پرداخته، در حالی که حافظ به معانی و اندیشه های والایی اشاره کرده است.
روایت شناسی تطبیقی داستان «فریدون و ضحاک» و «موسی و فرعون»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم به عنوان یکی از منابع الهام گیری شاعران و هنرمندان مسلمان، از دیرباز موردتوجه ایشان بوده است. یکی از جلوه های تأثیرگذاری این کتاب آسمانی بر آثار ایشان، داستان های قرآنی و درون مایه ای آن هاست. شاهنامه از جملة آثاری است که فردوسی در داستان های آن از قرآن کریم الگو گرفته است. یکی از این داستان ها، داستان فریدون و ضحاک است که به تأثیر از داستان موسی و فرعون پرداخته شده است. در مقایسة این دو داستان، در کنار شباهت ها، اختلافاتی نیز وجود دارد. در نوشتار پیش رو، نگارندگان با تکیه بر روش تحلیلی-توصیفی، کوشیده اتد تا با رویکردی روایت شناسانه به بازخوانی تطبیقی این دو داستان بپردازند و این تطبیق را به اجزا و بخش های هر دو متن در دو سطح ساخت مایه های روایی و ابعاد مفهومی و موضوعی گسترش دهند تا از این رهگذر، وجوه اشتراک و افتراق هر دو داستان را بازکاوی نمایند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که علی رغم شباهت بسیار دو داستان، با توجه به تفاوت ماهیت و اهداف (پند و اندرز در قرآن و داستان-سرایی و سرگرم نمودن در شاهنامه) سطح توجه به عناصر روایی میان آن دو تاحدی متفاوت است.
حذف ضمیر فاعلی در برخی از زبانهای ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار ضمایر فاعلی و مفعولی در زبانهای مختلف متفاوت است و از این رو پارامتری به نام پارامتر ضمیر انداز ، زبانها را در این مقوله از هم جدا می کند . فارسی نیز این زبانهایی است که اجازه حذف ضمیر فاعلی را دارند . در این مقاله ویژگیهای زبانهایی که قابلیت حذف ضمیر فاعلی را دارند مرور می شود و سپس این پارامتر در گزیده ای از زبانهای ایرانی شامل فارسی ، گیلکی ، مازندرانی ، لری ، اورامی و سورانی بررسی می شود . در این بررسی از شش معیار رده شناسی استفاده شده است ...
فرآیند انسجام دستوری در شعری بلند از عمعق بخارایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنگامی که شاعر یا نویسنده مفهومی را در قالب واژگان و جملات می ریزد، در پی آن است تا متنی یکپارچه به دست دهد؛ متنی که آغاز آن با پایانش پیوستگی داشته باشد. این امر محقق نمی شود، مگر آن که میان عناصر سازنده متن، تناسب و پیوستگی باشد تا متن پیکرمند و تنوار شود. بدین منظور، شاعر یا نویسنده ناچار است با استفاده از عواملی که موجب انسجام (cohesion) متن می شوند، سخن خود را منسجم (cohesive) کند. از این روی، شیوه خاص شاعران و نویسندگان هر دوره در ایجاد انسجام میان عناصر متن (در اینجا قصیده)، می تواند ما را در شناخت سبک آنان، یا سبک دوره آنان یاری دهد. در بررسی فرآیند انسجام دستوری (grammatical cohesion) یک قصیده بلند عمعق بخارایی (440-542) معلوم شد که او از مجموع 562 گره انسجامی، بیشترین استفاده را به ترتیب بسامد، از ارجاع شخصی 27.40%، ادات ربط 25.62%، حذف 22.06%، ارجاع سنجشی 20.28%، جانشینی 4.62% برده است. عمعق از حذف، هم برای انسجام متن و هم برای نظم آفرینی بهره برده است. او هر بخشش قصیده را که گاهی خود می تواند شعری مستقل باشد، فقط با رشته ای باریک (بیشتر ارجاع شخصی) به صورت خطی به بخش دیگر پیوسته است.
مقیاس های شاعرانه و سبک هندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقیاس های شاعرانه، یکی از آرایه های زیبای ادبی است که تاکنون ناشناخته مانده و کمتر کسی به واجست آن پرداخته است. این آرایه ادبی در دستور زبان فارسی هم چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. برخی دستورنگاران متوجه آن شده و از آن با عنوان های وابسته های عددی، روشنگر، صفت شمارشی مرکب، ممیز، رابط های کلی عددی یاد کرده اند.در این مقاله، به بررسی مقیاس های شاعرانه از قرن پنجم تا قرن دوازدهم، سبک خراسانی تا سبک هندی پرداخته شده است.فراوانی این مقوله دستوری و آرایه ادبی، بیشتر در شعر قالب صائب تبریزی و بیدل دهلوی، دو شاعر نماینده حوزه های اصفهان و هند، در شعر قرن یازدهم و دوازدهم می باشد.
جایگاه و نقش حس آمیزی در شعر شفیعی کدکنی
حوزههای تخصصی:
حس آمیزی یکی از شگردهای تصویرسازی است که در آن امور مربوط به یکی از حواس با امور و وابسته های حسّ دیگری می آمیزد. این شگرد هنری در آثار ادبی از سه جهت حائز اهمیت است: 1. از نظر زبانی باعث خلق ترکیبات نو و تازه می شود و از این طریق منجر به توسّع زبانی می گردد. 2. از نظر معنایی آمیختگی امور مربوط به حسّی با حسّ دیگر بویژه با حسّ بینایی باعث عینی شدن و در نهایت فهم بهتر و راحت تر معنا می شود. 3. از نظر زیبایی شناسی هم تصاویر زیبا و بدیعی از رهگذر آمیختگی حواس، فراهم می آید. این شیوه در دوره های مختلف شعر فارسی گاه کم و گاهی فراوان دیده می شود. یکی از دوره هایی که این شیوه مورد استقبال بیشتر شاعران قرار گرفته، دوره معاصر است و شاعرانی مانند: فروغ فرّخزاد، سهراب سپهری و شفیعی کدکنی از این شیوه فراوان بهره برده اند. در این مقاله حس آمیزی در شعر شفیعی کدکنی بررسی و تحلیل شده است. برای این هدف نمونه ها از مجموعه های شعری «آیینه ای برای صداها»، «هزاره دوّم آهوی کوهی» و شعرهای چاپ شده در شماره های 74، 92 و 98 مجله «بخارا» استخراج و طبقه بندی شده و سپس مورد تحلیل قرار گرفته است. بسامد بالای نمونه ها که اکثر قریب به اتّفاق آن ها خلّاقانه و بدیع است، این شیوه هنری را به عنوان یک ویژگی سبکی شعر شفیعی کدکنی اثبات می کند. در این ترکیب ها از میان حس های پنجگانه، حسّ بینایی حضور چشم گیرتری دارد و بیشتر ترکیب ها از آمیزش رنگ ها بویژه رنگ سبز با حواسّ دیگر فراهم آمده است. این مقوله با بعضی زمینه های فکری شعر شفیعی مانند: طبیعت گرایی، علاقه مندی به عرفان و ادب صوفیه، و نیز روحیه امید و نشاط و سرزندگی غالب بر شعرها، ارتباط دارد.
نقد و بررسی کتاب: نقد و بررسی: لایه های بلاغی و ایدئولوژیک جایگزینی برای لایه های معنی-شناسی و کاربردشناسی در کتاب سبک شناسی، نظریه ها، رویکردها و روش ها تألیف محمود فتوحی رودمعجنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار به بررسی جایگزینی لایههای بلاغی و ایدئولوژیک به جای معنیشناسی و کاربردشناسی در بخش دوم کتاب سبکشناسی، نظریهها، رویکردها و روشها، تألیف محمود فتوحی رودمعجنی می پردازیم. این کتاب، شامل دو بخش است؛ بخش نظری، 177 صفحه و آنچه بخش عملی نامیده شده، 215 صفحه از کتاب را در بر میگیرد. ابتدا دلایل نویسنده را برای این جایگزینی ذکر می کنیم و سپس به نقد و بررسی آن خواهیم پرداخت؛ با این هدف که گزینش دقیقتر لایههای زبانی را در سبکشناسی ادبی مورد توجه قرار دهیم
ترجمان تصویری «زمان اسطوره ای» در سینمای بیضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سینمای بهرام بیضایی را می توان نوعی «ترجمان تصویری اسطوره» دانست؛ این البته ازجهتی، خود یکی از مشخصه های اصلی روایت و ادبیات (اینجا ادبیات نمایشی) مدرنیستی و پسامدرنیستی است. بیضایی در امروزی کردن اسطوره ها و برداشتی نو از آن ها، و گاه اسطوره سازی و اسطوره شکنی و نیز نزدیک کردن ساختار روایی آثارش به اسطوره اهتمام ویژه ای دارد. البته، کشف و تبیین جنبه های گوناگون شکلی و ساختاری اسطوره مانندی آثار سینمایی بیضایی بدون مراجعه به آرا و نظریه های اسطوره شناسان ساختارگرایی، مانند کلود لوی استروس ممکن نیست. در این نوشتار، با تکیه بر دیدگاه روایت شناسان و اسطوره شناسان ساختارگرا (ازجمله پراپ، برمون، تودوروف، بارت و استروس)، شکل و ساختار پرداخت زمان در چهار اثر سینمایی بیضایی: «چریکة تارا» (1357)، «مرگ یزدگرد» (1360)، «شاید وقتی دیگر» (1366) و «مسافران» (1370) با الگوی اسطوره ای آن سنجیده و نشان داده شده است که در روایتگری سینمایی او، زمان به ساختار اسطوره ای اش نزدیک و به بیان روشن تر، رویدادمحور، بی پایان، سنجه ناپذیر، ایستا، شکسته، مقدس و آیینی می شود.
اهمیت هجا و ساختار درونی آن به عنوان یک واحد زبانی در جریان فرایند تولید گفتار (براساس شواهدی از خطاهای گفتار در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه زبانشناسان، هجا را به عنوان یک واحد زبانی دارای اهمیت تلقی می نمایند و برای آن، ساختار داخلی و سلسله مراتبی قائلند. روانشناسان زبان نیز در نتیجه مطالعات متعدد خود بر روی فرایند تولید گفتار، اهمیت هجا را به عنوان یک واحد تولیدی در جریان تولید گفتار تایید کرده اند. در این مقاله تلاش می شود با بررسی پاره ای از خطاهای گفتار زبان فارسی، صحت ادعاهای فوق مورد بررسی قرار گیرد.
تحلیل انتقادی گفتمان حکومت در باب اوّل بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاهی که سعدی برای برقراری جامعه ای مطلوب به ویژه از سوی حکومت و اعضای نظام حاکم عرضه می کند، در کتاب های «گلستان» و «بوستان» در مرکز توجه قرار گرفته اند؛ به صورتی که سعدی باب اول این دو کتاب را به همین موضوع اختصاص داده است. از میان ابواب ده گانه بوستان، باب اول با عنوان «در عدل و تدبیر و رأی» برای بررسی و تحلیل گفتمان با تکیه بر حکومت اداری برگزیده شده است؛ زیرا بیشتر حکایت ها و مواعظ این باب درباره شیوه حکومت داری و روابط اجتماعی است و در هشت باب دیگر، حکایت های انگشت شماری درباره حکومت و ارتباط ارکان جامعه با هم مشاهده می شود. داده ها و اطلاعات این پژوهش (حکایت های باب اول بوستان) بر اساس رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان بررسی شده است. از میان نظریه های موجود در تحلیل انتقادی گفتمان، مبانی روش شناسی «نورمن فرکلاف» - که تحلیل خود را بر پایه دستور نقش گرای هالیدی در سه بعد متن، گفتمان و جامعه، انجام می دهد - انتخاب شده است. نتایج برآمده از پژوهش را می توان در این گزاره خلاصه کرد: هر چند بوستان سعدی متنی در جهت حفظ ساختار حکومت زمانه خود و نه در برابر آن است، نگاه سعدی به حکومت با تأکید بر رفاه رعیت و آبادی کشور قابل توجه است. این دریافت را می توان از کنارهم گذاری داده های تحلیل گفتمان و شرایط اجتماعی دوره سعدی به دست آورد.
تذکره مرآت الخیال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی کتب تذکره شاعران نکات مهمی را در حوزه زبانشناسی فارسی‘تاریخ ادبی‘ وضعیت سیاسی و اجتماعی ادوار گذشته معلوم می دارد. به همین جهت تذکره شعرای مرآت الخیال مورد بررسی قرار گرفته و ضمن شرح حال مؤلف به موضوعاتی در خصوص تذکره نویسی اشاره شده است. از آنجایی که بخش عمده یی از کتاب شامل دوره ظهور و رواج سبک هندی است همچنین به علت تقارن زمانی مؤلف با برخی از شعرایی که از آنان نام برده شده نیز رعایت ترتیب زمانی ظهور هر یک از آنان می توان زمینه های پیدایش سبک هندی و تحول زبانی و معنوی آن را دریافت . در این مقاله سعی شده ضمن معرفی کامل تذکره مورد نظر‘جستجویی نیز در باب تذکره نویسی در ایران و هندوستان شده باشد.
آموزش فعل مرکب فارسی به غیرفارسی زبانان
حوزههای تخصصی:
مقوله فعل مرکب از جالب ترین، ظریف ترین و در عین حال پیچیده ترین بخش های پژوهش های نحوی است که توجه بسیاری از زبان شناسان و مدرسان آموزش زبان دوم /خارجی را به خود معطوف کرده است. این پژوهش سعی دارد با استفاده ازتحلیل ساختار فعل مرکب فارسی گفتاری معیار در چارچوب نظریه حاکمیت و مرجع گزینی و نیز با استفاده از شیوه های نوین و علمی آموزش زبان و واژه، راهکار علمی و کارآمدی جهت آموزش فعل مرکب فارسی به غیرفارسی زبانان به دست دهد. بر طبق این پژوهش، فعل های مرکب فارسی گفتاری معیار را می توان به لحاظ تعداد موضوع های آن به دو دسته یک موضوعی و چند موضوعی تقسیم کرد. برای آموزش فعل مرکب به غیر فارسی زبانان، بهتر است در سطح مبتدی از فعل های مرکب یک موضوعی و در سطوح بالاتر از فعل های مرکب با موضوع های بیشتر استفاده کرد. بعلاوه استفاده از متن های گفتاری که به صورت طبیعی و به منظور ایجاد ارتباط تهیه شده اند مناسب تر به نظرمی رسد.