فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۶۱ تا ۲٬۲۸۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
ویژگیهای هنری مضمون های شعری محمود درویش (الخصائص الفنیة لمضامین شعر محمود درویش)
حوزههای تخصصی:
یعتبر محمود درویش من أشهر شعراء المقاومة لفلسطین، الذی عاش فی الغربة والتشرید، وحمل أعباء القضیة الفلسطینیة. شعره أقرب إلى صدق التجربة والإصالة فی تصویر صراع الإنسان الفلسطینی. فصوته یرتفع ویصور حبه ورفضه. ورغم حصار الشعب الفلسطینی، ومحاولات التصفیة الجسدیة، والنفسیة، والحضاریة، هذا الصوت الذی یتجلى فی قصائده تذوب بین سطورها کلمة فلسطین ومأساتها، کأنه یخرج من برکان لایهدأ إلا لیثور. ولکن لم ینصرفه الحدیث عن شعر النکبة عن الاهتمام بالشعر العربی؛ إذ شعره غیر منقطع عن حرکة الشعر فی البلاد العربیة، وغیر متجزّئ منها، لأنه قدتربى علی أیدی الشعراء العرب القدامی والمعاصرین.
نعالج فی هذا المقال بعض مضامین قصائده عن المقاومة، وهو: التحدی، البؤس والحرمان، التشرید والإبعاد، القتل والاغتیال، السجن، الصمود ورفض المساومة، والأرض، والأمل إلى المستقبل.
ارتباط قلب نحوی و تآکید در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد و نظر: درباره ی صنعت فرهنگ
حوزههای تخصصی:
کارکردهای متمایز قافیه و ردیف دوبیتی های عامه در لفظ و معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی جنبه های ساختاری و عناصر شاعرانه در دوبیتی ها ، به دلیل جایگاه آن در اتصال شعر رسمی و عامه، می تواند برخی از ویژگی های متمایز این دو حوزه را تبیین کند. باتوجه به اهمیت نقش قافیه و ردیف در این قالب، در این مقاله به روش تحلیلی- مقایسه ای، ضمن بررسی بیش از 3،000 دوبیتی عامه، زوایایی چون شباهت ها و تفاوت های لفظی و معنایی و تسامح های مرسوم در موسیقی کناری آن ها، متناسب با تفاوت اقلیم، تحلیل و با ادب رسمی مقایسه شده است.
خلاف جلوه های جغرافیایی، روستایی، فردی و طبیعی، مباحث ایدئولوژیک، فلسفی، اجتماعی و شهری در موسیقی کناری دوبیتی های عامه نمود ندارد. از جنبه های تمایز کله فریادهای خراسان، نگاه نسبتاً زمینی به معشوق و اشاره مستقیم به نام زنان در جایگاه ردیف است. همچنین در شروه ها، اصرار بر برخی التزام های آوایی و همچنین استفاده از تلمیح و جناس (به ویژه جناس مرکب) بسامد بسیاری دارد. از تسامح های لفظی مرسوم در قافیه گزینی، شگردهایی همچون استفاده از ردیف به جای قافیه، رعایت نکردن حرف قبل از روی، تکیه بر حرف یکسان قبل از روی، استفاده از ضمایر، شناسه ها به جای قافیه و حذف صامت میانی، ویژه شعر عامه است و در دوبیتی های رسمی کمتر از آن ها استفاده شده است.
عرفان گرایی صائب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرفان به عنوان یکی از جنبه های اصلی اندیشه زندگی و هنر صائب محسوب نمی شود بلکه همانند سایر عناصر فرهنگی ابزاری برای مضمون سازی و تقویت ساختار ادبی و بلاغی شعر اوست اما بنفسه موضوعیت و اهمیت مستقل و قابل توجهی ندارد . ...
جمال زاده، منتقد ادبی (تحلیل نگرش انتقادی جمال زاده در بررسی آثار داستانی معاصر بر اساس نامه ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نامه نگاری ، در کنار داستان نویسی ، سردبیری مجله ، ترجمه و نگارش مقاله های پژوهشی و انتقادی ، کارنامه ادبی جمال زاده را تشکیل می دهد . تأثیر شیوه داستان نویسی جمال زاده در زبان نامه نگاری و طرح مباحث ادبی به عنوان یکی از مضامین اصلی ، نامه های این نویسنده را از جایگاه ادبی ممتازی برخوردار می سازد . از عمده مباحث ادبی می توان به نقد ، معرفی داستان هایی اشاره کرد که نویسندگان با انگیزه های مختلف برای جمال زاده ارسال می داشتند . . شیوه انتقادی جمال زاده در این نامه ها امپرسیونیستی ( تأثرگرا ) و ذوقی است ؛ یعنی بر اساس اصول اعتقادی و اولویت های شخصی او صورت گرفته که گاه ، با لحنی رسمی و در مقام استاد و پیشکسوت وگاه با لحنی صمیمی و محبت آمیز ، در مقام دوست و همکار نوشته شده . در حالت اخیر بیشتر به گپ زدن های انتقادی و گفتگوهای دوستانه بین دو شخص فرهیخته شباهت دارد . موضوع ، زبان و شیوه نگارش ، مباحث اصلی این نقد هاست . این نامه ها همراه با مقالات انتقادی جمال زاده ، تصویر کاملی از او در مقام منتقد ادبی ، ارائه می دهد و نشان می دهد اصول اعتقادی جمال زاده در زمینه داستان نویسی و نثر فارسی ، از زمان صدور مانیفست ادبی تا سال های پایانی زندگیش ، بدون تغییر باقی مانده و همین اصول ثابت ، ملاک ارزیابی وی در نقد آثار داستانی نسل نو قرار گرفته است .
صُوَر بیانی مضاعف در شعر فارسی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به منظور بررسی گونه های مختلف «صُوَر بیانی مضاعف» در شعر فارسی نگارش یافته است و قصد دارد با بررسی نمونه های به دست آمده از این صور بیانی، به تحلیل و دسته بندی آنها بپردازد. روش تحقیق در این گفتار کتابخانه ای بوده، نتایج به دست آمده، به روش توصیفی و تحلیلی طبقه بندی و ارائه شده اند.
صور بیانی مضاعف، گونه هایی بسیار کمیاب از صور خیال هستند که در آن، یک صورت بیانی با یک صورت بیانی دیگر و یا با یک آرایه بدیعی ترکیب شده، تشکیل یک صورت بیانی مضاعف را می دهد. بر این اساس، صور بیانی مضاعف به دو دسته کلی تقسیم می گردد:
الف) ترکیب دو صورت بیانی با یکدیگر؛ که خود دو گونه است: 1. ترکیب یک صورت بیانی با همان صورت بیانی؛ مانند: استعاره در استعاره (که به سه گونه تقسیم می شود: «استعاره در استعاره» در استعاره مصرحه؛ « استعاره در استعاره» در استعاره مکنیه؛ « استعاره در استعاره» به صورت ترکیب استعارهمصرحه با استعارهمکنیه )، تشبیه در تشبیه، کنایه در کنایه، مجاز در مجاز؛ 2. ترکیب یک صورت بیانی با صورت بیانی دیگر؛ مانند: تشبیه بعد از استعاره، استعاره در تشبیه، کنایه در تشبیه و … .
ب) ترکیب یک صورت بیانی با یک آرایه بدیعی؛ مانند: استعاره در ایهام، استخدام در استعاره، ایهام در تشبیه و....
نگارنده در این مقاله، پیش از بررسی این تصاویر مضاعف با شواهدی از شعر فارسی، به تحلیل ارزش زیبایی شناختی این گونه تصاویر بر مبنای نظریات مختلف پرداخته است.
این نوشتار، نگرش و دیدی « از گونه دیگر » است به دنیای صور بیانی، که می تواند دریچه ای برای کاوش های بعدی در این زمینه باشد.
صرف پارسی یکی از کهن ترین کتابهای دستور فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشنایی با قواعد زبان فارسی، برای درک بهتر و بیشتر آن، همواره مورد نیاز بوده است. از آنجا که به سبب آمیختگی زبان فارسی و عربی، بیشتر به قواعد زبان عربی پرداخته شده ضرورت تدوین و تحقیق درباره دستور زبان فارسی بیش از پیش احساس می شود.
رواج زبان فارسی در کشورهای غیر فارسی زبان نظیر هند و پاکستان و... باعث گردیده تا بیشترین تالیفات در این زمینه در آن کشورها صورت گیرد. یکی از قدیمی ترین کتاب های چاپی دستور فارسی، کتاب «صرف پارسی» اثر «داتا رام برهمن» است که در سال 1241هجری در هندوستان نوشته و در سال 1251هجری در همانجا به چاپ رسیده است.
مؤلف کتاب «صرف پارسی» با نهایت ذوق و سلیقه در یافتن الفاظ، کلمات، حروف و شواهد شعری توانایی خود را نشان داده است. مطالب کتاب مذکور ـ بجز در مواردی اندک ـ با دستورهای امروزی قابل انطباق است.
در این مقاله ضمن معرفی کتاب مزبور، به سهوهایی که در آن راه یافته، اشاره شده است.
آمیختگی داستان و گفتمانِ روایی در روایت های پسامدرنیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به یکی از انواع و اقسام شگردها و تمهیداتی پرداخته می شود که در داستان های کوتاه و رمان های پسامدرنیستی متجلی می شود؛ یعنی آمیختگیِ بین داستان و گفتمان یا سخن روایی. بنا بر تعریف روایت شناسانِ ساختارگرا، «داستان» عبارت است توالی و پی آیندیِ رخ دادها در نظمی زمانی که شخصیت ها یا موجوداتی متحملِ آن رخ داها می شوند. گفتمان یا سخن روایی نیز عبارت است از واسطه یا رسانه ای بیانی که برای نقل و بیان داستانی برگزیده می شود. در بین داستان های پسامدرنیستی گه گاه روایت هایی دیده می شود که در ژرف ساختِ آن ها چندان داستانِ پرماجرایی موجود نیست و نویسنده قصد نقل و بیان داستانی خاص را ندارد و نمی خواهد هم که امری داستانی را بازنمایی یا مُحاکات کند. همچنین در چنین روایت هایی ژرف ساخت و روساختِ داستان چنان در هم تنیده می شوند که امکان خلاصه کردن داستان یا انتقال آن به رسانه یا وسطه بیانی دیگری نیست؛ به عبارتی موجودیّت و هستیِ داستان در همان روساخت یا گفتمان آن است و «داستان» به سطح گفتمان روایی برکشیده می شود و امکان جدا کردن آن از گفتمان روایی نیست؛ از این رو ماجرای داستان را همانا سیاق های کلام و تمهیداتِ روساختی بر عهده می گیرند. چنین شیوه ای از روایت-پردازی در بین برخی داستان های پسامدرنیستیِ ایرانی معهود و یافتنی است. در این مقاله ضمن تشریح و تبیینِ آمیختگی داستان و سخن، داستان های پسامدرنیستی ایرانی که واجد چنین ویژگی ای هستند، بررسی شده اند.
تصحیح چند بیت از دیوان ناصرخسرو (بر اساس نسخه ای تازه یافته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نسخه هایی که مینوی و محقق در تصحیح دیوان ناصر خسرو از آن بهره برده اند، نسخه مکتوب به سالهای 712 تا 714 هجری، محفوظ در کتابخانه ایندیا آفیس (دیوان هند) بوده است، که متاسفانه برخی از صفحات آن کاستیهایی دارد و بیتهایی از آن به علت محو و سیاه شدگی ناخواناست. از این رو، نسخه چاپی یاد شده در بردارنده ابیاتی مبهم، ناقص و مشکوک است. در این میان، در فاصله سالهای 1039-1041 هجری نسخه ای به خط صدرالدین محمد معمار اصفهانی از روی نسخه پیشین استنساخ شده که همه ابیات آن کاملا واضح و خواناست؛ اما ظاهرا این نسخه در اختیار مصححان نبوده است. به همین جهت، نگارنده در این نوشتار کوشیده است، بر اساس نسخه یاد شده، برخی از کاستیها و دشواریهای بیتها، واژه های مبهم و ناخوانای دیوان چاپ شده را برطرف سازد.
سبک شناسی سوره نازعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظرافت های بلاغی در آیات قرآن کریم، از جمله جنبه های اعجاز این کتاب جاودانه دارد، که از دیر باز مورد توجه دانشمندان علوم قرآنی بوده است. یکی از مباحث بلاغی قرآن کریم، سبک شناسی است که در ضمن آن با بهره گیری از دستاوردهای علم بلاغت به بررسی جلوه های سبکی موجود در قرآن کریم می پردازد. پژوهشِ پیش رو با روش توصیفی – تحلیلی و بر اساس معیارهای سبک شناسی، به بررسی زیبایی های ادبی سوره نازعات در چهار سطح آوایی، معنایی، ترکیبی و تصویر پردازی پرداخته است. پژوهش حاضر می کوشد تا نشان دهد که ویژگی های ادبی موجود در سوره نازعات از قبیل تقدیم و تأخیر، حذف، التفات و زمان افعال از ویژگی های برجسته سبکی موجود در این سوره است؛ لذا با کاربست این ویژگی ها به تناسب مفاهیم و مضامین موجود در سوره با موسیقی عبارات آیات پی برده که این نشان از ظرافت بلاغی موجود در این سوره مبارکه است.
غزل سعدی به روایت فروغی و یوسفی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی دو تصحیح مهم و معروف غزلیات سعدی که یکی مربوط به محمدعلی فروغی و دیگری مربوط به غلامحسین یوسفی است، میپردازد. در این بررسی بیش از صدغزل از سعدی در دو تصحیح مورد مقایسه قرار گرفتهاند و نکات اساسی و تفاوتها یادداشت شدهاند. در پایان نویسنده اشاره میکند: تفاوتهایی از این دست در میان نسخه های مختلف تصحیح شده کلیات سعدی ما را به ضرورت رویکرد به تصحیح انتقادی متن کلیات رهنمون میسازد.