فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۰۱ تا ۲٬۱۲۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
نوشتن تذکرة شعرا در حوزة رواج و گسترش زبان فارسی، بیش از همه در فرارودان و هند، سابقه و روایی دارد. پس از تألیف لباب الالباب، وقفة طولانی در نوشتن تذکره روی داد و در قرن نهم فقط تذکرة الشعرای دولتشاه نوشته شد، اما از اواخر قرن دهم تذکره نویسی به ویژه در هند رونق گرفت؛ در آنجا به دلیل وجود حکومت های ایرانی، محیط مناسبی برای حضور شاعران و نویسندگان فارسی زبان فراهم آمده بود. یکی از تذکره های مهم که در این دوره تألیف یافت، مجمع الفضلای محمد عارف بخارایی است که متأسفانه تاکنون تحقیق بایسته ای دربارة احوال مؤلف و کتابش انجام نگرفته است و اکثر محققان صرفاً به نقل سخنان عبدالحی حبیبی و علیرضا نقوی پرداخته اند و چیزی بر آنها نیفزوده اند. یکی از دلایل گمنامی مجمع الفضلا و مؤلفش، کمیابی نسخه های آن است. از این تذکره تنها دو نسخة شناخته شده وجود دارد؛ یکی در دانشگاه پنجاب لاهور و دیگری در دانشگاه تهران. در این مقاله کوشش می شود تا ضمن تحلیل و نقد تحقیقات پیشین دربارة تذکرة مجمع الفضلا، این تذکره بر اساس نسخة موجود در دانشگاه تهران، بررسی و معرفی شود.
پژوهشی در شخصیت های داستان مدیر مدرسه اثر جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین محور این پژوهش، بررسی شخصیت قهرمان اوّل و قهرمانان اصلی داستان «مدیر مدرسه» از منظر اخلاقی، رفتاری و اعتقادی است که برای هر یک از این سه شاخص، نمونههایی از متن کتاب به عنوان شاهد بیان شده است؛ امّا این که چرا از بین شخصیتهای پرشماری که در داستان حضور دارند، تنها به بررسی همین دو گروه بسنده شده، مهم ترین دلیل، به رنگ نقش پررنگ و عمیق قهرمان اول و نیز قهرمانان اصلی بازمیگردد که در سازوکار طولی و حاشیهای داستان، حضوری فعّال و مؤثّر داشتهاند، بهگونهای که میتوان بدون گزاف ادعا کرد، استخوانبندی داستان را شکل میدهند؛ ولی سایر قهرمانان در حکم سایه این دو گروه میباشند. موضوع مهم دیگر، این است که در تحلیل قهرمانان داستان، از روش تفسیر متن به متن بهره گرفته شده؛ یعنی به آراء و نظریه های منتقدان ادبی و مفسران دیگر استناد نشده و این مقاله، فقط بازتابدهنده تحلیلهای خود نویسنده در خصوص قهرمانانش است. این شیوه، به خواننده اطمینان میدهد، پژوهشی را میخواند که از شائبه حب و بغض منتقدان ادبی خالی است و تحلیل هر قهرمان از نویسندهای است که خود خالق آنها بوده است
بررسی خلاقیت های شعری حافظ در مفهوم سازی عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریة استعارة شناختی معتقد است که زبان عادی و زبان ادبی، از جهاتی در مفهوم سازی مفاهیم شبیه هم و از جهاتی متفاوتند. مقاله حاضر، در صدد پرداختن به خلاقیت های حافظ در تصور مفهوم عشق در چارچوب این نظریه است. مفهوم عشق در شعر حافظ به کمک راهبردها یا ابزارهای شناختی رایجی چون استعاره، تصویر، مجاز و جاندارپنداری مفهوم سازی می شود، اما به نظر می رسد حافظ شیوه های خلاقانه تری را در استعاره های شعری عشق به کار برده است. به منظور کشف شاخص های تأثیرگذار در مفهوم سازی متفاوت عشق، دو سوال مهم مطرح می شود: مفهوم سازیِ شعری عشق چه تفاوتی با مفهوم سازی عادی و رایج آن در زبان فارسی دارد؟ و، کدامیک از شاخص های چهار گانه کوچش(2010) در آفرینش خلاقیت استعاری در شعر حافظ نقش پررنگ تری دارد؟ بررسی داده های تحقیق نشان می دهد که عشق در زبان حافظ، مانند زبان های دیگر و مانند زبان فارسی از مفاهیم آتش، سفر، مستی، و غیره به عنوان حوزة مبدأ کمک می گیرد. اما مفهوم سازی آن از نظر چهار شاخص گسترش، تفصیل، زیرسؤال بردن، و تلفیق، با زبان عادی فرق دارد. به نظر می رسد آنچه باعث می شود زبان شعر، از زبان عادی متمایز شود، کاربرد خلاقانة مفهوم سازی های استعاری، جاندارپنداری، استعاره های تصویری و مجاز مفهومی باشد. همچنین از میان چهار شاخص مطرح در استعاره های مفهومی شعری، تلفیق و تفصیل بیشترین و زیرسوال بردن کمترین کاربرد را داراست.همچنین حافظ از استعاره های تخیلی نو در مفهومسازیِ عشق بسیار بهره برده است.
نهادی برای تفکر انتقادی نسل امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبانی و شرایط استفاده از تصویر در فرهنگ (تحلیل فرهنگ فارسی معین و آکسفورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
نقد و تحلیل کتاب پیکرگردانی در اساطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«نقد و تحلیل» آثاری که به نحوی با مباحث و سرفصل های دروس دانشگاهی تناظر و تناسب دارند، از مؤثرترین کوشش های علمی دانشگاهی می تواند به شمار آید و از مصادیق بارز اثربخشی نقد ادبی است که برای جامعه فعال علمی یک ضرورت محسوب می شود.
این «نقد و بررسی ها»، افزون بر آشکارکردن ظرفیت ها، نقاط قوت و کاستی های یک اثر و نشاط فضای علمی را به همراه خواهد داشت. موضوع این نوشتار نقد و تحلیل کتاب پیکرگردانی در اساطیر، تألیف منصور رستگار فسایی، چاپ دوم، 1388، از انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است.
جستار حاضر نخست، این کتاب را معرفی سپس، پاره ای از ظرفیت ها و نقاط قوت آن را تحلیل می کند. در بخش دوم، به بررسی و نقد کاستی های کتاب می پردازد و پیشنهادهایی را عرضه می دارد که با لحاظ داشتن آن ها ساختار و محتوای کتاب به کمال نزدیک تر می شود و رویکردها، استنباط ها، و مباحث آن از اتقان بیش تری برخوردار می شود.
استعاره ، بدن و فرهنگ: مفهوم پردازی دل، جگر و چشم در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لیکاف و ترنر ( 1989 ) مسئلة خلاقیت شاعرانه را در کتاب فراترازاستدلالمحضبررسی، و دو ادعای مهم را در این زمینه مطرح کردند: 1. شاعران اغلب استعاره های مفهومی را که در شعر به کار میگیرند، با مردم عامی شریک اند. 2. خلاقیت استعاری در شعر نتیجة به کارگیری و تغییر استادانة این استعاره های مفهومی مشترک بر اثر بهرهگیری شاعران از چهار ابزار مفهومی ترکیب، پرسش، پیچیدهسازی و گسترش است. هدف اصلی این پژوهش، معرفی این شگردها و بررسی قابلیت کاربرد آن ها در تحلیل شناختی پارهای از استعاره های شعری مبتنی بر واژگان اندام های بدنی دل وچشمدر بوستانسعدی است. تحلیل دادهها نشان میدهد سعدی اغلب از استعاره های مفهومی روزمره در شعرش استفاده کرده است. بنابراین، خلاقیت این شاعر می تواند نتیجة بهره گرفتن از ابزارهای نام برده در به کارگیری استادانة استعاره های مشترک باشد. برپایة تحلیل دادهها، سعدی در آفرینش استعاره های بررسیشده بیشتر از ابزار ترکیب و کمتر از ابزار پرسش بهره برده و از ابزارهای پیچیدهسازی و گسترش به طور متوسط استفاده کرده است.
تعبیرپذیری واژه سخن در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوه به کارگیری زبان در شاهنامه فردوسی همچون آثار دیگر بزرگان ادب فارسی، شیوه ای خلّاقانه و در عین حال منحصر به فرد است. نمونه ای از این خلّاقیت هنگام استفاده از واژه سخن روی می نماید. فردوسی بدون مقید ماندن به کاربرد های متداول این واژه در روزگار وی، قابلیت خاص واژه یاد شده را دریافته است و در درون منظومه هنری خود ظرفیت تعبیریِ بسیار فراخی بدان بخشیده است. هدف پژوهش حاضر آن است تا به منظور تبیین این ویژگی از سروده فردوسی، با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی سی و شش تعبیر برای واژه سخن ارائه دهد و توجه خوانندگان را به گستره مفهومیِ یکی از واژه های حماسه ملی ایران و بازشناسی ظرفیت های آن معطوف سازد. برجسته سازیِ جایگاه واژه سخن در نظام زبانی فرزانه توس که امکان تعبیرپذیری متن را فراهم می آورد و نیز بازنمایی سبک شخصی وی در به کارگیری این واژه که گاه دریافت مفهوم آن را بر عهده مخاطب می نهد و گاه شخصاً به تعبیر آن می پردازد، از اهداف دیگر شکل گیری این پژوهش است.
بررسی عروضی غزل های منزوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل انتقادی گفتمان رمان «سگ و زمستان بلند»
حوزههای تخصصی:
رمان سیاسی یکی از اقسام ادبیات داستانی فارسی با مولفه هایی خاص است که از سایر جریان های داستان نویسی معاصر متمایز است. این نوع از داستان ها به نسبت سایر اقسام (اجتماعی، دینی، فیمینیستی و...)، به دلیل ویژگی و ماهیت منحصر به فرد و پیوندهای نزدیک با جامعه و وقایع اجتماعی و سیاسی، از میان مجموعه روش های تحلیل رمان؛ با روش تحلیل انتقادی گفتمان سنخیت بیشتری دارد. این نوع خاص از تحلیل رمان؛ یکی از روش های بررسی این نوع از داستان در دو چارچوب متنی و فرامتنی است که یکی از بهترین و موثرترین رویکردهای آن، رویکرد فرکلاف است که متون را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی می کند. رمان «سگ و زمستان بلند» از شهرنوش پارسی پور یکی از رمان های سیاسی پس از انقلاب اسلامی است که نویسنده سعی می کند با تأمل و بازخوانش آن؛ حوادث مهم سیاسی ایران را با تأکید بر مسائل روانی شخصیت ها با توجه به روش تحلیل گفتمانیِ متن و عناصر برجسته حاضر در آن بررسی، تحلیل و نقد کرد. تحلیل گزاره های متن در سطح تبیین نشان می دهد که زمینه تاریخی رمان رویدادهای سیاسی دوره و فضای پر از اختناق سالهای دهه پنجاه است و اص لی ت ری ن درونم ای ه آن ت قاب ل ن سل ه ا و نقد قدرت است که در کنش ها و گفتگوهای داستانی البته با زبان و بیانی زنانه منعکس شده است
ابهام زدایی از نقد نوپای تاریخ گرایی نو در ایران با نگاهی به پژوهشهای انجام شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ گرایی نو به عنوان رویکردی که به ادبیات و تاریخ از منظری نو نگریسته و به رابطه متقابل تاریخ و ادبیات توجّه می کند تاکنون مورد استقبال گسترده ای قرار گرفته است، هرچند این استقبال با ابهامات و گاه کج فهمی هایی نسبت به اصول این رویکرد نیز همراه بوده است. از زمان پیدایش این رویکرد در دهه هشتاد میلادی تا به امروز برداشت های گوناگون و گاه متناقضی از این رویکرد عرضه شده و به نوعی می توان گفت هرکسی از ظنّ خود یار این رویکرد شده است. بخشی از این برداشت های متناقض به ماهیّت چارچوب گریز این رویکرد و خلاصه نشدن آن در قالب یک روش و اسلوب علمی مشخّص برمی گردد. مشکلات یاد شده که از ماهیّت این رویکرد ناشی می شود به علاوه کمبود منابع نظری فارسی، شناخت درست این رویکرد را در کشور ما با دشواری دو چندانی روبه رو ساخته است. با وجود گذشت سه دهه از پیدایش این رویکرد، تنها چند سال است که در ایران شاهد پژوهش های جدّی در این حوزه هستیم. نگاهی به این پژوهش ها، که غالباً کاربردی هستند، ضعف هایی جدّی را آشکار می سازد که از عدم درک صحیح رویکرد ناشی شده است. نوشتار پیش رو ضمن بررسی این ضعف ها، به ارائه راهکارهایی در جهت شناخت دقیق تر این رویکرد می پردازد.
تأملات مرگ اندیشانه در آثار سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تحلیل جامع تأمّلات مرگ اندیشانه در آثار سنایی است. مرگ، یکی از اندیشه های کلان و مهمّ در آثار سنایی است و او به پدیده مرگ از زاویه ها و چشم اندازهای گوناگون نگریسته و آن را به شیواترین و نغزترین بیان تصویر نموده است. این چشم اندازهای متنوّع را می توان حاصل ساحت های اندیشگی(حکیمانه، زاهدانه و عارفانه) و نیز نوعی نسبی نگری هستی شناسانه سنایی قلمداد کرد که نشان می دهد او در هر سه ساحت وجودی، تجربه و تأمّلات شگرف و نغزی دارد.
بررسی و تحلیل رمان نفرین زمین بر اساس الگوهای تبیین در علوم اجتماعیِ لیتل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان نفرین زمین بیش از این که یک اثر هنری باشد، سندی اجتماعی است. آل احمد در این اثر ارزشمند کوشیده تا تحلیلی اجتماعی از عصر خود ارائه کند و نسبت به وقوع تجدد که از دیدگاه او آفت هایی بنیان کَن در پی دارد، اخطار دهد. بدین جهت این اثر پخته ترین اثر داستانی و گلچین افکار اجتماعی او و متضمن یک تئوری اجتماعی است. در این نوشته تئوریِ منعکس شده در رمان نفرین زمین را با مدل های معروف تبیین1 در علوم اجتماعی تطبیق می دهیم تا هم ارزش اجتماعی و تاریخی نفرین زمین و هم جایگاه بینش اجتماعی این روشنفکر مطرح و صاحب قلم که آثارش هنوز هم خواننده و طرف دار دارند، در عرصة نظریه پردازی اجتماعی بیش از پیش روشن شود. دریافت پایانی ما در این پژوهش آن است که تئوری آل احمد فقط با یک مدل قابل تبیین نیست، بلکه برای تبیین آن باید از چند مدل استفاده کرد. علاوه بر این تمام نظریات او صائب و قابل دفاع نیستند و برخی با ضعف های اساسی مواجهند.
سوررئالیسم در داستان چهارشنبه هفت پیکر نظامی
حوزههای تخصصی:
سوررئالیسم، مکتبی است هنری و ادبی که در فاصله جنگهای اول ودوم جهانی، در اروپا شکل گرفت. سوررئالیسم در زبان فرانسه، به معنای «ورای واقعیت» و«پشت واقعیت» و «واقعیت برتر» است. زادگاه این مکتب، کشور فرانسه بود. واژه سوررئالیسم را نخستین بار گیوم آپولینر فرانسوی در سال 1903 در نمایشنامه خود بکار برد. سوررئالیستها خواهان تصحیح تعریف ما از واقعیت بودند و از واقعیت برتر صحبت می کردند. در این مقاله برآنیم تا ابتدا با توجه به منابع محدودی که پیرامون مکتبهای معاصر ادبی جهان بفارسی نوشته شده تعریفی از سوررئالیسم ارائه شود و سپس اصول و مبانی آن بصورت فهرست وار بیان گردد و آنگاه این اصول با ابیات داستان روز چهارشنبه هفت پیکر نظامی مقابله شود و نتایج آن مورد بررسی قرار گیرد. در این مقاله بیش از پیش قدرت شاعری حکیم گنجه و ارتباط شگرف مکتب ادبی ای که در قرن بیستم شکل گرفت با شعر شاعر توانمند قرن ششم ایران نموده میشود تا چنین نتیجه گیری شود که ریشه بسیاری از مکتبهای نوظهور ادبی در جهان مدرن معاصر در آثار پیشینیان نهفته است و خط سیر تفکر آدمی از آغاز تا پایان همواره دستخوش دگرگونی بوده است و چه بسا دغدغه ذهنی شاعر قرن بیستم فرانسه همان دغدغه ذهنی شاعر قرن ششم گنجه باشد.
بررسی دلالت های ضمنی گفت وگو در داستان رستم و اسفندیار از دیدگاه علم معانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بلاغت سنتی، دو سطح معنایی واژه ها و گزاره ها با اصطلاحاتی چون معنای ظاهری و باطنی، معنای حقیقی و مجازی، معنای اولیه و ثانویه، و دلالت صریح و دلالت ضمنی شناخته می شوند. علم معانی که در کنار بیان و بدیع، یکی از اصلی ترین شاخه های علوم بلاغی است، کارکرد مج ازی جملات و دلالت های ض منی آن را بازمی شناسد. مب انیِ این علم نشان می دهد گاه افق معنایی متن از طریق دلالت های ضمنی جملات حاصل می شود. ازآنجاکه در علم معانی دلالتمندی سخن با توجه به حال مخاطب و اقتض ای موضوع دریافت می شود، با دسته بندی گروه ه ای هم سخن و تحلیل گفت وگوهای آنان در موقعیت های مختلف داستان می توان به طور مشخص و مستدل به معانی مجازی گفت وگوها و کارکرد هنری آن دست یافت؛ چنانکه در داستان رستم و اسفندیار می توان استدلال کرد: 1. پردازش درونمایه و تأثیر عاطفی داستان رستم و اسفندیار بر معانی مجازی گفت وگوها استوار است. 2. گفت وگوهایی که در معنای حقیقی و اولیه فهمیده می شوند، یا کارکرد داستانی دارند و به نقاط فصل و وصلی شبیه هستند که رویدادها را به یکدیگر متص ل می کنند یا کارکرد عاط فی دارند و احساسات شخصیت ها را به صورت مستقیم بیان می کنند. 3. طیف دلالت های ضمنی می تواند درونمایة داست ان، کانون عاطفی روایت، وضعیت تراژیکی داست ان و ویژگی های شخصیت ها را در داده های کمّی و عینی بازنماید؛ چنانکه زیربنای مشترک معانی مجازی کلام اسفندیار، اعتراض و انتقاد از دو قدرت مسلم شاهنامه رستم و گشتاسب است و ایستادگی او را در برابر سنت حماسی فاش می کند؛ یا بسامد تقریباً یکسان معانی «مقاومت» و «سازش» در گفت وگوهای رستم از یک سو شخصیت پیر و با تجربه او را نشان می دهد و از سوی دیگر جایگاه برزخی او را در داستان مشخص می نماید.
روایت «فَصیح المُلْک» از آثار «اَفْصَح المُتَکلِّمین»: گامی قدیم و قویم در طریق تصحیح کلّیّات سعدی شیرازی
حوزههای تخصصی:
سعدی شاعر سترگ و بلند آوازة نامی ایران است که سخنوری بی بدیلش چنان از مقبولیت عام برخوردار است که بسیاری از خواص و عوام عمر بی بدیل را در سرِ کار او و خواندن و فهم کردن اشعار و آثار ماندگارش صرف نموده اند. این امر را می توان به وضوح در ضبط و شرح و ترویج میراث سعدی به دست نخبگان اقالیم فارسی زبان بازیافت؛ از این شمار، یکی پرداختن ادیبان «اقلیم پارس» به آثار اوست که به همکاری در تصحیح کلیات سعدی و به اشراف شاعر شیرازی «شوریده» صورت گرفته است. در این مقاله کوشیده شده تا به معرفی ویژگی های این اثر پرداخته شود.
ماجرای تصحیح ترجمه رساله قشیریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن پنجم هجری همزمان با اوج گرفتن مباحث عرفانی و به تبع آن رواج روزافزون تألیفات متعدد در حوزه عرفان اسلامی، ابوالقاسم قشیری با دقت نظر خاصی که در اندیشه های عرفانی داشت، اثری برجا گذاشت که از همان زمان تألیف جایگاه خود را به دست آورد و اندکی بعد به فارسی نیز ترجمه شد. نخستین بار حدود نیم قرن پیش ترجمه رساله قشیریه با انتساب به ابوعلی عثمانی، توسط فروزانفر تصحیح و چاپ شد. این اثر بخصوص با توجه به مقدمه و تعلیقات فروزانفر از امتیازات بسیاری برخوردار بود؛ لیکن کاستی هایی در متن و حواشی آن به چشم می خورد و با گذشت زمان، احساس نیاز به وجود متنی منقّح از ترجمه رساله قشیریه بخصوص برای تدریس در مقطع تحصیلات تکمیلی، تصحیح دوباره ترجمه رساله قشیریه را ضروری ساخت. اخیراً تصحیح تازه ای از این اثر توسط مهدی محبتی منتشر شده که پرسش هایی را به دنبال داشته است: آیا تصحیح محبتی از ترجمه رساله قشیریه انتظار خوانندگان را برای روبه رو شدن با متنی منقّح از این اثر برآورده می سازد یا این که ماجرای تصحیح ترجمه رساله قشیریه به دلیل راه یافتن کاستی هایی مشابه تصحیح پیشین و یا افزون بر آن همچنان ادامه دارد؟ مقاله حاضر برای پاسخ به این پرسش ها تدوین شده است.