زبان و ادبیات فارسی (دوفصلنامه دانشکده ادبیات و علوم انسانی خوارزمی)
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و یکم پاییز و زمستان 1392 شماره 20 (پیاپی 75) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
بعضی کاتبان نسخه های خطی دیوان حافظ و ازآن جمله کاتبان سدة نهم هجری در امر کتابت به سبب شتاب کاری یا بی اهمیت دانستن نقطه درقالب کلمه، در قید نقطه در جای صحیح آن تسامح کرده اند یا آن را از قلم انداخته اند.
برای مصحح دیوان حافظ به ویژه هنگام استناد به ضبط نسخه های خطی این اشکال پیش می آید که کلمه ای را که فرضاً نقطة حرف اول آن ساقط است نه می توان در ردیف نسخه هایی منظور کرد که در آن موضع یک فعل مثبت کتابت کرده اند و نه جزء آن گروهی که آن کلمه در آن نسخه ها معرف یک فعل منفی است.
درضمنِ سه نمونه ای که در این مقاله مطرح شده است، مشخص می شود که مصححان دیوان حافظ نتوانسته اند با پذیرش معنی و تفسیری معین از بعضی ابیات حافظ در کتابت آن کلمة محل اختلاف نیز به توافق برسند. مسئلة انس و عادت با یک قرائت خاص یا جانبداری از متن یا یک چاپ ویژه، مانع از آن شده است که چنین توافقی ایجاد شود.
بازتاب مؤلفه های مکتب رئالیسم در رمان شوهر آهوخانم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان شوهر آهوخانم، اثر علی محمد افغانی، هم از نظر شخصیت پردازی و هم از لحاظ بیان مسائل اجتماعی اثری پرحرکت، ممتاز و بالقوه و انعکاس واقعیت های جامعه است. در میان آثار افغانی، این رمان به دلیل توانایی اش در ارائة مسائل ویژه ای از جامعه، در ادبیات داستانی ایران جایگاه و هویت معینی یافته است. وجود مهم ترین مؤلفه های مکتب رئالیسم در رمان شوهر آهوخانم نشان دهندة تأثیرپذیری نویسندة این رمان از اصول و جنبه های مختلف آن مکتب است. کثرت شاخصه ها و جنبه های رئالیستی در این رمانِ بلند گویای این نکته است که سبک و شیوة غالب نویسنده در پرداخت عناصر داستان رئالیستی است. افغانی کوشیده است ماجراها، شخصیت ها و عناصر داستانش با اصول مکتب رئالیسم منطبق باشد و با استفاده از تجارب و مشاهدات عینی خود به «واقعیت نمایی» داستان دست یابد. نویسنده با ساختن شخصیت ها و بیان دقیق رخدادهای اجتماعی، آیینة تمام نمایی فراروی خواننده می نهد تا بدان وسیله به رویدادها و معضلات جامعة خویش بنگرد. ازاین رو، سعی نگارندگان این جُستار بر این است تا با تکیه بر شاخصه های رئالیستی این اثر به تحلیل وقایع اجتماعی بپردازند و زوایای پنهان این وقایع را بازنمایند
طیف های کانونی در تراژدی رستم و اسفندیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کانون روایت در تحلیل شگردهایی که داستان پرداز در خلق داستان های خود از آن ها بهره می گیرد اهمیت فراوان دارد. زاویة دید، با درنظرگرفتن بسط معنایی خود در روایات مدرن، منظری است ویژه که راوی به یاری آن مؤلفه های زمانی مکانی، شناختی عاطفی و ایدئولوژیکی ِجهان داستانش را شکل می دهد و گاه با تغییر و ایجاد تنوع در زاویه های دید و عرضة دیدگاه های گوناگون، مخاطب را به خوانش متن فرامی خواند و درنتیجة تعامل میان راوی، شخصیت و خواننده، داستان روندی پویا می یابد. در داستان «رزم رستم و اسفندیار» راوی با بهره گیری از کانون های گوناگون و متغیر روایی، صحنه ها، حوادث، شخصیت ها، کنش ها، اندیشه ها و احساسات درونی و برونی آنان را به زیبایی و هنرمندانه دربرابر دیدگان ما به تصویر می کشد و با غیاب و حضور خود در پاره های داستان و درهم آمیختن دو شیوة نقل و نمایش، مخاطب را به حضور، ارزش گذاری و قضاوت فرامی خواند. گاه با روایت داستان از دریچة دید شخصیت ها، بر القاء مؤثر و صمیمانة داستان می افزاید و از کانون بدون راوی یا از زبان شخصیت ها به بیان آموزه ها و جهان نگری ویژة خود می پردازد و درنتیجه زمینه برای طرح و تلاقی آرای گونه گون فراهم می آید و از این منظر روایت با بسیاری از روایات مدرنِ امروزی برابری می کند. تحلیل گوشه هایی از این داستان می تواند نبوغ فردوسی را در خلق این شاهکار جهانی به نمایش بگذارد.
نقد درون گروهی و برون گروهی (بهار و اقبال بهار و رفعت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله دو نوع رویکرد نقدی معرفی و سپس نمونه هایی از این دو در ادبیات زمان مشروطه انتخاب و بررسی شده است. هدف این مقاله بررسی زمینه های نقدی در دوران مشروطه بود که در تاریخ ایران نقطة عطفی در گذار از سنت به مدرنیته محسوب می شود. رویکرد نخست، نقد درون گروهی، نوعی نقد است که در میان اعضای یک تشکل اتفاق می افتد؛ رویکرد دوم، نقد برون گروهی، نیز نوعی نقد است که در میان اعضای دو گروه متفاوت انجام می شود. تفاوت این دو نوع رویکرد در روش، وضعیتی کلی را از بسترهای نقد در دوران تحت مطالعه به دست می دهد. نمونه ای که برای نوع نخست انتخاب شده است، انجمن دانشکده و دو عضوش محمدتقی بهار و عباس اقبال آشتیانی است. این گروه نمایندة اندیشة نئوکلاسیسیسم است. نمونة نوع دوم انجمن دانشکده و در رأس آن بهار و مجلة تجدد تبریز و تقی رفعت است که در آن گروه اخیر نمایندة اندیشة رمانتیسم انقلابی است. روش انجام کار تحلیل مستقیم متون است. تحلیل مفاد دو نوع نقد بیان شده نشان داده است که در نقد درون گروهی در دوران مشروطه، برخورد ملایم تری نسبت به نوع برون گروهی رخ داده است و گاه تعصبات شخصی در روند انتقاد تأثیرگذار بوده است. در نوع اول، تفاوت در سلیقه و در نوع دوم، تفاوت در بنیان فکری مطرح بوده است. درصورتی که حرکت هایی این چنینی به جریان تبدیل می شدند، در روند نقد ادبیات و گسترش فضای انتقادی مثمر ثمر بودند، اما این دو حرکت به تدریج متوقف شدند. از سوی دیگر نقد برون گروهی به مثابة تقابل نئوکلاسیسیسم و رمانتیسم در ایران است
دقایق الشعر و مؤلف آن برپایة تحریری تازه یاب از کتاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دقایق الشعر ازجمله کتاب های فارسی در حوزة بلاغت است که در سدة هشتم هجری تألیف شده است. این کتاب را پیشتر محمدکاظم امام منتشر کرده است. با بررسی دست نویس های موجود این کتاب، تحریری تازه از آن یافت شد که حاوی اختلافات و اضافاتی مهم نسبت به صورت چاپی آن است. در این جستار با بررسی تفاوت های تبارشناختی دست نویس های این کتاب و با استفاده از برخی منابع کهن، آگاهی هایی تازه درباب مؤلف، مهدی الیه و محل تألیف کتاب عرضه می شود.
تمثیل زنگیان در شعر پارسی (بررسی حکایت های تمثیلی زنگیان از سنایی تا قاسم انوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بردگان، از نژادهای گوناگون، زن و مرد و سیاه و سفید، در جوامع و در میان طبقات اجتماعی مختلف حضوری انکارناپذیر داشته اند. دراین میان، نقش چشمگیر بردگان زنگی شایان توجه است. زنگیان که در آغاز نوبردگانی بیش نبودند و زندگی معیشتی اجتماعی بسیار سختی داشتند، اندک اندک همراه با تحولات جامعه و حضور در جوامع دیگر صاحب اندیشه و منزلت اجتماعی- سیاسی شدند و به عرصه های مختلف، ازجمله حوزة ادبیات، راه یافتند. پدیدآمدن حکایات تمثیلی متنوع و ضرب المثل های فراوانی که زنگیان محور اصلی آن اند گواه این مدعاست. در این نوشتار اهمیت حضور بردگان، ساخت واژگانی- دستوری زنگی، نژاد، خاستگاه و زمینه های زندگی اجتماعی و سیاسی زنگیان مورد توجه قرار گرفته است؛ سپس نمونه هایی از ویژگی های خوشایند و ناخوشایند زنگیان در شعر فارسی بیان شده است. بخش اصلی این نوشتار به بررسی و تبیین حکایات تمثیلی دربارة زنگیان پرداخته است؛ حکایاتی که جلوه هایی گوناگون از ویژگی های جسمی- روحی زنگیان را به تصویر می کشد. برخی از این حکایات در دایرة سنّت گرفتارند و برخی دیگر با گریز از سنّت ها چهرة متفاوتی از زنگیان را مجسم ساخته اند.
بررسی برخی حروف اضافه در متون فارسی- عبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متون فارسی- عبری متونی هستند که زبان آن ها فارسی است، ولی به خط عبری به نگارش درآمده اند. این متون در جوامع عبرانی ساکن ایران قدیم تألیف شده اند. سابقة تألیف این متون به قرن سوم هجری و پیش از آغاز تألیف متون فارسی به خط عربی بازمی گردد. به این دلیل و دلایل دیگر مانند دوری جوامع عبرانی از جوامع مسلمان، زبان متون فارسی- عبری کهن تر از متون فارسی دیگر است و بسیاری از ویژگی های آوایی، صرفی و نحوی دورة میانه را در خود حفظ کرده است. یکی از ویژگی های دستوری مهمی که در متون فارسی- عبری حفظ شده است، کاربرد خاص حروف اضافه مانند ō و pa(d) به شیوة فارسی میانه است. برخی حروف اضافه مانند ’b’z نیز در متون فارسی- عبری معنایی جدید یافته است. برخی حروف اضافه نیز مانند ’zmr تنها در متون فارسی- عبری یافت می شود. ازآنجاکه این حروف اضافه در فارسی نو رسمی وجود ندارند و در دورة اسلامی تنها در متون فارسی- عبری یافت می شوند، بررسی آن ها می تواند سیر تحول این حروف را از دورة میانه تا دورة نو آشکار سازد. در این مقاله خواهیم دید که حروف اضافة فارسی- عبری که از دورة میانه باقی مانده اند، چگونه تحت تأثیر حروف اضافة فارسی نو رسمی قرار می گیرند و به تدریج حروف اضافة فارسی نو جایگزین حروف اضافة فارسی میانه و فارسی- عبری می شوند.