فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱۶٬۷۲۶ مورد.
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
1 - 23
حوزههای تخصصی:
این پژوهش اولین شاهکار نمایشی سوزان-لوری پارکز، بی ثباتی هایِ ناهیودا در ثِرد کینگ دام، را از دیدگاهی جدید بررسی می کند. سبکِ تو در تویِ نمایش نامه نویسی وی -در حالی که داستان های در هم تنیده، یادآور سبک قصه گویی شهرزاد ایرانی است- به ترسیم گذشته پایمال شده سیاه پوستان از سوی قدرت مسلطِ تاریخ نویسی سفیدپوستان تمرکز دارد. این مقاله با دیدگاه دلوزی-باروکی زوایای کمتر دیده شده یا نادید شده سبک دراماتورژی وی را می کاود. پارکز در این نمایش نامه، بر بومی به سبک نئوباروکی، تلفیقی از معماری، موسیقی، اسطوره و هنرهای اجرایی اجرا می کند. فیگورهای نمایش نامه وی که توسط گفتمان مسلط، در ابتدا به «بدن های بدون اندام» تبدیل شده اند، در حال «شدن» به «بدن های اسکیزوفرنی» در طی «مسیر گریزِ» موسیقیایی جازی هستند؛ در حالی که حماسه ستم های رفته بر سیاه پوستان را سر می دهند. در پایان این نتیجه حاصل می شود که نویسنده به عنوان نمایش نامه نویس زن آفریقایی-آمریکایی، سبک دراماتورژی خویش را، در اولین شاهکار نمایشی اش با الهام از ساختاری دلوزی-باروکیِ، از سایر نویسنده های زن سیاهپوست متمایز کرده و به عنوان ابزاری برای مبارزه و مقاومت در مقابل نظام سلطه گر به کارگرفته است. پارکز همان شهرزاد قصه گو است که نه تنها از جان خویش گذشته(ازجان گذشته ای گم شده) بلکه سبک نمایش نامه نویسی سیاهپوستان را نیز بهبود و در نهایت نجات بخشیده است.
بررسی میزان درک نوجوانان از اشعار حافظ و دیدگاه آنان درباره ی شخصیت و شعر او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان درک نوجوانان از اشعار حافظ و دیدگاه آنان درباره ی شخصیت و شعر او چکیده دیوان حافظ یکی از گران بهاترین گنجینه های ادبی و فرهنگی ایرانیان به شمار می رود. مخاطب اصلی این اثر بزرگ سالان هستند؛ اما آیا نوجوانان هم می توانند با بخشی از اشعار حافظ ارتباط بگیرند و درکی از آن داشته باشند؟ مناسب ترین راه برای رسیدن به پاسخی (هرچند نسبی) به این پرسش، پرس وجو از خودِ نوجوانان است؛ ازهمین رو و برای آگاهی از میزان آشنایی و درک نوجوانان از دیوان حافظ و شناخت دیدگاه آنان درباره ی شخصیت و اشعار او، پژوهشی در قالب پسادکتری سامان گرفت که مقاله ی حاضر یکی از دستاوردهای آن است. برای انجام این پژوهش پرسش نامه ای متناسب با اهداف آن، ساخته و روایی و پایایی اش بررسی و تأیید شد. ۴۰۱ نفر از نوجوانان مناطق گوناگون ایران در این نظرسنجی شرکت کردند. یافته های پژوهش نشان می دهد این نوجوانان، بیت هایی با موضوع دوستی را بهتر از دیگر شعرهای انتخابی دیوان حافظ درک می کنند و محبوب ترین اشعار حافظ از نظر آن ها شعرهایی ست که با موضوع عشق و دوستی سروده شده است. آن ها به شخصیت حافظ و دیوانش علاقه مندند و دوست دارند بیشتر با او و افکار و اشعارش آشنا شوند. ۹۵% شرکت کنندگان اشعار انتخابی حافظ را در شمار آثار مناسب برای هم سن وسالان خود دانسته و ۸۱/۷۲درصدشان میزان سودمندی این سروده ها را برای نوجوانان، زیاد و بسیار زیاد برشمرده بودند. مهم ترین دلایلی که نوجوانان برای علاقه مندی خود به شعرهای حافظ بیان کرده بودند، عبارت اند از: تنوع موضوعات، زبان شیرین، دلنشینی و آرامش بخش بودن شعرها، دریافتنی بودن معنی بسیاری از بیت ها، منطبق بودن اشعار با واقعیت جهان و زندگی، پرمفهوم بودن آن ها، ارزشمندی پندها و نشان دادن راه ورسم درست زندگی به خواننده.
هم سنجی حکایت شیخ صنعانِ حسن الأمرانی با شیخ صنعانِ عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
51 - 72
حوزههای تخصصی:
فرید الدین عطار (540 ق)، شاعر پرآوازه ایران زمین، و حسن أَمرانی (1949م) شاعر سرشناس کشور مغرب، دو تن از شاعران برجسته در ادبیات جهان هستند که هر دو در آثارشان به فراخوانی و دخالت دهی عارف نامی «شیخ صنعان» پرداخته و هر یک از رهگذر آن شخصیت کهن، ارزش والای عشق و دلدادگی را ترسیم نمودند. در این پژوهش دو متن با دو زبان متفاوت و با مضامین و موضوعات واحد مورد واکاوی قرار می گیرد؛ متن نخست، حکایت شیخ صنعان اثر فرید الدین عطار، و متن دوم، حکایت شیخ صنعان اثر حسن الامرانی است. در پرتو اهمیت مسأله، پژوهش حاضر -که بر اساس مکتب فرانسوی در حوزه ادبیات تطبیقی و به شیوه توصیفی_ تحلیلی شکل گرفته- در پی هم سنجی و تحلیل این دو منظومه است و تلاش دارد با توجه به اصل حکایت، به ارائه برخی شباهت ها و تفاوت ها بپردازد . یافته های پژوهش نشان می دهد که عمده ترین شباهت این دو اثر، انتخاب هدفمند دالّ حکایت شیخ صنعان در عنوان دو سروده، کثرت عبادت و مریدان شیخ صنعان است. از جمله تفاوت ها می توان به اختلاف در نحوه خواب دیدن و کیفیت عشق، نصیحت مریدان و تفاوت در تحلیل ساختاری اشاره کرد.
تطبیق سبک سفر نامه نویسی در ادبیات معاصر لبنان و ایران؛ بررسی موردی سفرنامه های کشف المخبأ عن فنون أروبا و از پاریز تا پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خداوند برای اینکه آدمی بتواند سرنوشت همه انسان ها را ببیند، توصیه به سفر فرموده است تا آنجا که می گوید «قل سیروا فی الأرض» دنیا آنقدر بزرگ و آدمیزاد آنقدر گونه گونه است که هر انسانی را محو آفرینش جهان می کند. در این پژوهش سعی شده با تکیه بر روش نقد ادبیات تطبیقی به شیوه مکتب آمریکایی، به مقایسه دو سفرنامه از احمد فارس شدیاق و محمد ابراهیم باستانی پاریزی بپردازیم. از نظر اسلوب نگارش نیز با هم تفاوت هایی دارند؛ به نظر می رسد باستانی پاریزی در کتاب خود با بهره گرفتن از شوخی، حکایت، خاطره، شعر و ضرب المثل متن خود را زیباتر و ساده تر کرده است که اصولا به کارگیری این سبک، باعث می شود مخاطب سفرنامه وی، از خواندن خسته نشود و شیفته تر از سفرنامه را دنبال کند. هدف اصلی وی از انتخاب این سبک، مخاطب محوری و تلطیف واقعیت های خشک و بی روح سفر و حوادث آن و تبدیل آنها به متنی ادبی تر و جذاب تر برای مخاطب بوده است. در مقابل به نظر می آید در مورد برخی موضوعات، فقط شدیاق است که سخن به میان آورده، مثل مسئله زنان و حجاب، استخدام اعداد و ارقام، وصف دقیق و با جزئیات معماری ها، سبک گزارش گونه سفرنامه که باعث می شود سفرنامه وی بیش از پیش مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد. به نظر می رسد این تفاوت در ایدئولوژی این دو نویسنده به نوع جهان بینی آنان برمی گردد که هر کدام چه مسائل برایشان با ارزش تر و کم ارزش تر است.
بررسی تطبیقی «سنگ های شیطان» منیرو روانی پور و «قرعه کشی» شرلی جکسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۳۰
127 - 155
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی «سنگ های شیطان» منیرو روانی پور و «قرعه کشی» شرلی جکسون می پردازد.مساله اصلی مقاله این است که شباهتهای متناظر و هم ارز این دو داستان چه می باشند؟ روانی پور و جکسون در حالیکه در دو نقطه متفاوت زندگی می کنند از نمادهای همسان و هم ارز و شخصیت های متوازی استفاده کرده اند. زیرا ریشه تمام همه اینها تفکرات خرافی است که پایان غم انگیز نیک خواهان را رقم می زند. این مقاله با بهره گیری از مکتب ادبیات تطبیقی امریکایی به وجود شباهت های دو داستان پرداخته و وجه ابتکار و افتراق هر دو را کنترل کرده است. نتایج تحقیق نشان می دهد دو نویسنده محیط روستایی و کوچک را برای بیان مضمونی بزرگ یعنی خرافه ستیزی انتخاب کرده و پیروی کورکورانه از خرافه ها را سرزنش می کنند. هر دو نویسنده از استعاره سنگ استفاده کرده و انسانها را مشبه و سنگها را مشبه به بکار می برند تا وجه شبه را سنگدلی این انسانها به خواننده ارایه دهند.شخصیت ها در دو داستان توازن و تساوی دارند، برای مثال دایه پیر و وارنر پیر در نقش هشدار دهنده در دو داستان از مردم می خواهند از خرافه پیروی کنند زیرا اینان رزق و روزی و قوام و دوام خود را در پیروی کورکورانه مردم از خرافه می بینند. همچنین دایه پیر شباهت شگفت انگیزی با آقای سامرز دارد مبنی بر اینکه هر دو به عنوان متولیان روستا نازا و ناکارآمد هستند و بقای خود را در حفظ خرافات می دانند.
خوانش اسطوره آرش بر اساس نظریه «اسطوره شناسی خورشید» ماکس مولر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
115 - 144
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به روش تحلیلی تطبیقی به خوانش و تحلیل اسطوره آرش کمانگیر، بر اساس دیدگاه اسطوره شناسی خورشید ماکس مولر پرداخته است. ماکس مولر از بنیانگذاران اسطوره شناسی تطبیقی است که با بررسی اقوام گوناگون در حوزه های انسانشناسی تطبیقی، فیلولوژی تطبیقی و دین شناسی تطبیقی به اسطوره شناسی تطبیقی درحوزه طبیعت پرداخته است. وی اسطوره شناسی تطبیقی را محور اصلی تفکّر و تخیّل اقوام هندواروپایی می داند. ماکس مولر با طرح نظریه «بیماری زبانی» معتقد است که اسطوره ها، جز یک صورت کهن از زبان نیستند که با فیلولوژی تطبیقی اسطوره ای مانند آرش، می توان به واکاوی آن پرداخت؛ چراکه اسطوره شناسی از یک نوع بیماری زبانی ناشی می شود که موجب از دست رفتن شفافیت اوّلیه از واژه ها می شود. با توجّه به دیدگاه مولر می توان گفت که خدایان و قهرمانان اسطوره ای، صرفاً نامهایی برای پدیده های طبیعی بوده اند؛ نام هایی که به تدریج از هیبت و تکریم برخوردار شده و در پسِ کاربرد زبانی پنهان مانده و به دور از درک مستقیم با گذر زمان به اشتباه تفسیر گردیده و تشخّص یافته و الهه و یا قهرمانی اسطوره ای انگاشته شده اند؛ اسطوره آرش از این قاعده مستثنا نیست. برپایه اسطوره شناسی خورشیدی ماکس مولر، جاودانگی، تطهیرکنندگی، تندتازی و مرزبانی، ازجمله ویژگیهای مشترک اسطوره خورشید و اسطوره آرش است.
بررسی نگاره های منطق الطیر اثر کمال الدین بهزاد از منظر عشق شناسی سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی مفهوم عشق از دیدگاه شیخ اشراق در نگاره های منطق الطیر عطار نیشابوری اثر کمال الدین بهزاد می پردازد. مفهوم عشق از دیدگاه سهروردی یک دیدگاه منحصر به فرد بوده و به واسطه دیدگاه عقل محور بودن عشق از نگاه شیخ اشراق، این نظریه عشق شناسی با رویکردهای عرفانی و زیبایی شناسی به عشق تفاوت دارد. هدف از این مقاله کشف و تحلیل عناصر و مؤلفه هایی است که بازتاب دهنده ی دیدگاه عشق شناسانه ی شیخ اشراق باشد، همچنین مقاله حاضر در پی یافتن پاسخ به این سؤال است: 1. با توجه به محوریت عقل در نگاه سهروردی به عشق، کدام یک از اجزاء نگارگری آثار کمال الدین بهزاد در منطق الطیر را می توان از این منظر تحلیل کرد؟ در این پژوهش با بهره مندی از شیوه توصیفی-تحلیلی و روش کیفی در تجزیه و تحلیل داده ها، چهار نگاره ی هدهد و پرندگان، مویه بر مرگ پدر، مرد مغروق، و شیخ صنعان و دختر ترسا مورد بررسی قرارگرفته است. شیوه ی گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. نتایج حاصل از تحلیل نگاره ها حاکی از آن است که ارتباط میان مفهوم عشق از منظر سهروردی و بازتاب آن در نگاره های ترسیم شده توسط کمال الدین بهزاد به درستی بر عقل محور بودن دیدگاه شیخ اشراق نسبت به عشق دلالت دارند. تقابل میان دیدگاه مادی و معنوی نسبت به عشق در قالبی نمادین از طریق عناصرگوناگون مورد تأکید قرارگرفته است. عنصر درخت به عنوان یکی از اصلی ترین نشانه ها در این نگاره ها، نماد حیات بوده که در فلسفه عشقِ سهروردی همان نور و بینشی است که درک آن موجبات وصال به نورالهی و خداشناسی را فراهم می کند.
تحلیل رابطه «گوش و هوش» و کلمات برجسته در تبیین معارف صوفیانه مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جلال الدین محمد مولوی ازطریق انتخاب خلاقانه واژه در محور همنشینی کلمات و استفاده از زبان های قرآنی و عرفانی، مفاهیم را به سمت تعدد و تنوع می برد. وی برخی از ژرف ترین اندیشه های صوفیانه مثنوی را در کلمات «گوش و هوش» شکل می بخشد. پرسش های پژوهش حاضر بر تبیین معارف صوفیانه مثنوی ازطریق «گوش و هوش» تمرکز می کند و بر چگونگی تعامل دو ترکیب مذکور در آفرینش مفاهیم ویژه توجه می دهد. هدف، بررسی رابطه معنوی «گوش و هوش» در انتقال برخی از مقاصد کلامی و عرفانی مولوی در بیت شعری و استفاده از کلمات برجسته آن است و بنابراین به تحلیل معانی عارفانه وی از این مسیر اشاره می شود. تمامی دفترهای مثنوی، که در ضمن آن ها «گوش و هوش» در انتقال معنای یک بیت سهم داشتند، به شیوه توصیفی تحلیلی مطالعه شدند. نتایج نشان می دهد که مولانا در برخی از مواضع مثنوی مضامین ویژه ای در قالب «گوش و هوش» می نهد و دایره مفاهیم آن ها را با استفاده از واژه های برجسته آن بیت می گسترد و ارتباط متقابل و تعامل دائمی صورت و معنی را در خلق و آزمون تجارب عرفانی مؤثر می خواند و ازطریق وجوه معنایی آن ها، امکان شناخت دقیقی در فهم کلام عرفانی فراهم می آورد و از راه ترکیب دو واژه مذکور، اهمیت همراهی فرم و محتوا را در درک معارف مثنوی نمایش می دهد و مثنوی را در شکل منظومه ای برآمده از عوالم غیب و شهادت پدیدار می سازد.
بررسی و نقد ترجمه فارسی رمان زقاق المدق بر اساس الگوی هنجاری گیدئون توری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گیدئون توری به عنوان یکی از نظریه پردازان حوزه زبان شناسی و ترجمه، ضمن به چالش کشیدن رویکرد مبدأمحور ترجمه، الگویی مقصدمحور شامل هنجارهای سه گانه آغازین، مقدماتی و عملیاتی را ارائه کرد و گامی مهم در جهت استانداردسازی ترجمه برداشت. این پژوهش بر آن شد تا با استفاده از همین الگو و بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و مراجعه به منابع کتابخانه ای به بررسی و نقد ترجمه فارسی یکی از رمان های نجیب محفوظ به نام زقاق المدق از محمدرضا مرعشی پور بپردازد. یافته های حاصل از بررسی ترجمه فارسی این رمان نشان داد که از نظر هنجار آغازین، مترجم ترجمه فارسی رمان مورد اشاره را با بهره مندی و مبنا قراردادن هنجارهای زبانی مقصد به گونه ای ارائه می دهد که کارکرد و پذیرش متن ترجمه شده در بستر فرهنگی و زبانی مخاطب هدف، اهمیت بیشتری دارد. مترجم از لحاظ هنجار عملیاتی، علاوه بر التزام به بهره گیری از هنجارهای ساختاری شامل: افرایش یا حذف واژگان و عبارات و پانوشت از هنجارهای زبان شناسی شامل: معادل یابی و ویژگی سبکی نیز بهره گرفته است و در مجموع در انتقال سلیس و روان محتوا موفق ظاهر شده است.
کاربست نظریه هنجارهای گیدئون توری و نیومارک در نقد برگردان عربی گزیده ای از اشعار گلچین گیلانی توسط محمد نورالدین عبدالمنعم (بررسی موردی شعر خانه ویران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه شعر به عنوان یکی از پیچیده ترین عرصه های ترجمه ادبی، انتقال لایه های معنایی و زیبایی های زبان مبدأ به زبان مقصد را همواره با خطر از دست دادن اصالت و عمق مفاهیم مواجه می کند؛ از این رو، نظریه های مختلفی در این زمینه به وجود آمده است. از مهم ترین نظریه های ترجمه شعر، نظریه هنجارهای گیدئون توری است که به فرآیند ترجمه یا خود عمل ترجمه پرداخته می شود. در زبان فارسی نیز اشعار بسیاری به زبان های مختلف ترجمه شده است که از جمله آن ها اشعار گلچین گیلانی به زبان عربی توسط محمد نورالدین عبدالمنعم است. از آنجایی که اشعار گلچین گیلانی دربرگیرنده درون مایه های احساسی و فرهنگی خاص است؛ بنابراین، در ترجمه نیازمند دقت و توجه ویژه ای است. ترجمه شعر «خانه ویران» اثر گلچین گیلانی، موضوع این پژوهش است که با هدف بررسی و ارزیابی دقیق ترجمه عربی مقوله های فرهنگی، مفاهیم استعاری و ساختار موسیقایی در شعر فارسی از نظر وفاداری به معانی اصلی، دقت در ترجمه تعبیرات فرهنگی و انسجام و لحن اجرایی و شناسایی نقاط قوت و ضعف در ترجمه و ارائه پیشنهادات برای بهبود کیفیت ترجمه های ادبی مشابه، صورت می پذیرد. تحلیل ها نشان می دهد که ترجمه عربی محمد نورالدین عبدالمنعم به طور کلی توانسته است معانی و احساسات اصلی شعر فارسی را منتقل کند، اما در برخی موارد نیاز به دقت بیشتری در تفسیر فرهنگی و انتخاب عبارات مناسب وجود دارد. استفاده از عبارات و توصیف های دقیق تر می تواند به بهبود وضوح و انتقال بهتر معانی اصلی کمک کند.
کیفیّت انسجام متن در نسخه خطی قسطاس الاطبای نورالدین محمّد عبدالله شیرازی بر اساس نظریه هالیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
163 - 190
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، کیفیّت انسجام متنی در نسخه خطی قسطاس الاطبای نورالدین محمّد عبدالله شیرازی بر اساس نظریه انسجام متنی مایکل هالیدی بررسی شده است. نسخه های خطی پزشکی نه تنها به دلیل محتوای علمی خود، بلکه از نظر ساختار زبانی و انسجام متنی نیز ارزشمند هستند. این پژوهش با هدف تحلیل ابزارهای انسجام دستوری و واژگانی به کار رفته در متن و ارزیابی کیفیّت این انسجام انجام شده است. روش تحقیق شامل تحلیل محتوای کیفی نسخه خطی و استفاده از مدل انسجام متنی هالیدی است. ابتدا متن نسخه خطی به دقّت مطالعه و ابزارهای انسجام متنی، شناسایی شدند. سپس با استفاده از نظریه هالیدی، این ابزارها، تحلیل و کیفیّت انسجام متنی ارزیابی گردید. نتایج نشان می دهند که نورالدین محمّد عبدالله شیرازی با بهره گیری از ابزارهای مختلف انسجام دستوری و واژگانی، موفّق به ایجاد متنی منسجم و قابل فهم شده است. همچنین، بررسی های تطبیقی با دیگر متون پزشکی هم دوره و تحلیل تأثیرات تاریخی و فرهنگی بر انسجام متنی، شباهت ها و تفاوت های قابل توجّهی را نشان می دهد. این تحقیق نشان می دهد که انسجام متنی در نسخه های خطی قدیمی، به ویژه در متون پزشکی، نقش مهمی در درک و تفسیر صحیح این متون ایفا می کند. نتایج این پژوهش می تواند به عنوان پایه ای برای تحقیقات بیشتر در زمینه های زبان شناسی، تاریخ و فرهنگ و همچنین در بازسازی و حفظ متون تاریخی مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی تأثیر افکار قرمطیان بر شعر متنبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
19 - 32
حوزههای تخصصی:
متنبی از جمله شاعران بزرگ قرن چهارم بود که آوازه اشعارش در عصر عباسی طنین افکن بود. دیوان او بیانگر این است که، زندگی شعری این شاعر بزرگ، به چهار دوره تقسیم شده است . در این ادوار، متنبی ملازم امیران و بزرگان بسیاری بود که آنان بر زندگی شعری وی، تاثیر گذار بودند. او دراین دوران به علت حضور در بادیه، با فرقه قرمطیان آشنا شد و دراین میان در خدمت ، امیرانی بود که خود به فرقه قرمطیان گرایش داشتند . اما باید مدایحی از وی را در این دوران از بقیه مدایح وی، استثناء کنیم . و برای دستیابی به این مهم از طریق این پژوهش سعی شده است با استدلال و دلایل عقلی و نقلی و با مراجعه به دیوان وی به بررسی شواهدی از اشعار او، پرداخته شود. و نتیجه حاصله بر این شد که تاثیرات قرمطیان بر افکار متنبی ، در غالب ادعای نبوت توسط رهبران و پیروان این فرقه و اعتقاد به حلول روح امام در وجود رهبران و باور به وجود ائمه مستور و .. بر شعرش نمایان شده است.
«اسب تازی نهاد» سعدی و «باز شکاری» بوکاچو؛ توارد و تشابه یا تأثیر و تأثر؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبیات تطبیقی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
129 - 157
حوزههای تخصصی:
بررسی تشابه مضمونی و تأثیر و تأثر شاعران و نویسندگان از/ بر یکدیگر ضرورت دارد چرا که به درک بهتر آثار آنان کمک می کند. این پژوهش، از رهگذر فولکلور تطبیقی، به بررسی مشابهت مضمونی شعری از سعدی و داستانی از بوکاچو می پردازد و به پرسش های زیر پاسخ می دهد: آیا مشابهت مضمونی میان شعر «اسب تازی نهاد» سعدی و داستان «باز شکاری» از مقوله توارد و تشابه است، یا از مقوله تأثیر و تأثر؟ آیا این تشابه مضمونی از مقوله «قصه های سرگردان» یا «قصه های بین المللی» است؟ آیا احتمال دارد هر دو از یک منبع مشترک متأثر باشند؟ به علت وجود قرب تاریخی جغرافیایی، و وجود وسایل و طرق مشخص نقل و انتقال (مانند جنگ های صلیبی، اسپانیای سده های میانه، و تجارت با کشورهای خاور نزدیک) حکایت «اسب تازی نهاد» سعدی و داستان «باز شکاری» بوکاچو بر خلاف مشابهت مضمونی نه از مقوله توارد و تشابه بل از مقوله تأثیر و تأثر است و تصور اخذ و اقتباس مستقیم این دو داستان از یکدیگر بعید و آشنایی بوکاچو با داستان سعدی و حتی عوفی، مقدم بر سعدی، نامحتمل است. به علاوه، به خاطر شباهت های زیاد در جزئیات، در مشابهت مایگانی و در ترتیب و توالی دو داستان، شاید بتوان دو داستان را دو روایت از یک نوع داستان دانست که هر دو داستان از یک اصل منشعب شده اند. به احتمال زیاد روایت شفاهی یا کتبی اصل عربی این داستان به وسیله صلیبی ها و از رهگذر زبان لاتین به عنوان زبان میانجی به اروپا راه یافته و بوکاچو از آن متأثر شده است
گزاره های منطق گریز و حقیقت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی مفهوم گزاره های منطق گریز و نقش آنها در زبان و تجربه های شهودی می پردازد. این گزاره ها که از قواعد منطقی پیروی نمی کنند، در حالت هایی خارج از آگاهی معمولی به کار می روند و معنایی متفاوت از معنای قراردادی کلمات دارند. براین اساس، استدلال می شود که این گزاره ها نه برای متکلم و نه برای مخاطب اعتباری ندارند؛ زیرا در حالت آگاهی پدید نیامده اند و بر معنی معینی دلالت نمی کنند که اهل زبان از آن برداشتی یکسان داشته باشند. در این پژوهش همچنین به تفاوت های بین دیدگاه های پیشامدرن و پست مدرن اشاره می شود. در نگاه اول، معنی یگانه ای برای متن های مرکب از این گزاره ها وجود دارد که تنها برای خواص دست یافتنی است؛ درحالی که پست مدرن ها هیچ حقیقت یگانه ای را قبول ندارند و معتقدند که هر فرد می تواند حقیقت خود را از متن استخراج کند. به لحاظ روش شناختی، پژوهش حاضر با اتکا بر نظریه هلیدی، به نقش های کاربردی زبان و تقسیم بندی آنها می پردازد که شامل نقش اندیشگانی، بیناشخصی و متنی است. این نقش ها، کلمات را به عنوان نشانه هایی سمبلیک معرفی می کنند که بر معنای قراردادی دلالت دارند و برای ساماندهی زندگی اجتماعی ضروری هستند. درنهایت، به تجربه های شهودی ای پرداخته می شود که در آنها زبان برای بیان تجربه هایی به کار می رود که نه به عالم عین مربوط است و نه در آگاهی و هشیاری صورت می گیرد. این تجربه ها شامل شعر غنایی، رؤیاها و تجربه های روحانی هستند که همگی در تعطیل عقل و حس تجربه می شوند.
نکات تعلیمی در منظومه های حماسی با تکیه بر مثنوی شهنشاه نامه سلیمانی (شاهنامه عارف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
ادبیات تعلیمی گونه ای از ادبیات فارسی است که دربرگیرنده تعالیم اخلاقی و آموزش دهنده آن است. این گونه ادبی که از دیرباز مورد توجه بزرگان ادبیات فارسی بوده، با اندرزنامه هایی که بازمانده از ایران باستان و دوره ساسانی است، آغاز شده و با آثار شاعرانی چون فردوسی، سنایی، سعدی و... ادامه یافته است. در میان انواع ادبی، حماسه نیز این تعالیم را در خود دارد و در ادامه این مبحث، آثاری همچون مثنوی شنهشاه نامه سلیمانی که اثری حماسی و دربرگیرنده تعالیم اخلاقی است، خودنمایی می کند. در این اثر که از فتح الله عارف از شعرای سده دهم هجری است، مواردی یافت می شود که نگارندگان را بر آن می دارد تا درباره ادبیات تعلیمی در این اثر دست به پژوهش بزنند. با طرح این پرسش ها که دسته بندی ادبیات تعلیمی در ادب فارسی چگونه است و شاخصه های ادبیات تعلیمی در مثنوی شهنشاه نامه سلیمانی کدام است، پس از بررسی ها مواردی همچون ستایش خرد و خردمندی، حمد خدا، شنیدن پند پیران و احترام به والدین، اطاعت محض از پادشاهان، نکوهش جهان سپنجی، نکوهش رذایل اخلاقی، دادگری و احسان پادشاهان، یاد مرگ کردن، تأثیرپذیری از آیات و احادیث مورد توجه قرار گرفت و تحلیل شد.
ارزیابی ترجمه رمان وحدها شجرة الرمان با تکیه بر نظریه گرایش های ناموزون کننده از آنتوان برمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنتوان برمن مترجم، فیلسوف، مورخ و نظریه پرداز علم ترجمه، اهل فرانسه است. نظریه بررسی های واژگان خارجی برمن سعی بر نشان دادن «گرایش های ناموزون کننده» در عمل ترجمه دارد. امروزه نظریه آنتوان برمن که عمدتاً نظریه ای متن محور یا مؤلف محور است از مهم ترین نظریه های آکادمیک برای بررسی ترجمه شناخته می شود. در این جستار کوشش شد که نظریه آنتوان برمن را روی ترجمه رمان «وحدها شجره الرمان» (آن تک درخت انار) اثر سنان أنطون نویسنده عراقی و با ترجمه ستار جلیل زاده را بررسی کنیم. تمرکز نگارنده بر هفت مورد از این شاخصه های نظریه آنتوان برمن است. این شاخصه ها شامل عقلانی سازی یا منطقی سازی، شفاف سازی، آراسته سازی، تضعیف کیفی متن، تضعیف کمی متن، تخریب اصطلاحات و عبارات و اطناب هستند. در این مقاله با روشی توصیفی- تحلیلی به بررسی گرایش های ناموزون کننده در ترجمه رمان «آن تک درخت انار» پرداخته شد. نتیجه کلی تحقیق این است که تضعیف کیفی متن، تضعیف کمی، تخریب اصطلاحات، شفاف سازی، منطقی سازی بیشترین گرایش های ناموزن کننده در ترجمه هستند و اطناب و آراسته سازی کمترین بسامد گرایش های ناموزن کننده را دارند. علاوه بر این، تمایل مترجم به رفع ابهامات متن مبدأ (عربی) برای خواننده موجب شده که او گرایش های ناموزون کننده را به نفع زبان مقصد (فارسی) به کار بگیرد تا خواننده بهتر بتواند با جهان معنایی رمان ارتباط معنایی و حسی بر قرار کند.
الکلمات الموسومه ودلالاتها فی قصائد ودیع سعاده و حافظ موسوى(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
105 - 128
حوزههای تخصصی:
تُعرف کلمه واحده بالکلمه المرکزیّه فی جمیع اللغات، ولکن هذه الکلمه هی مصدر الکلمات الأخرى الّتی تظهر فی النص بنفس المعنى ولکنها تستند إلى وجهه نظر المتحدث/ الکاتب/ الشاعر فی إطار بارز وشکل جدید، والّتی تسمّى الکلمات الموسومه. یُعدُّ ودیع سعاده وحافظ موسوی من الشعراء الّذین تحتوی أشعارهم على عدید من المفردات الموسومه، والّتی تتشابه من حیث البنیه والمدلول لدرجه یمکن اعتبار استخدامها من الحیل الأدبیه لقصائد الشاعرین. تحاول هذه الدراسه القائمه على المنهج الوصفی التحلیلی دراسه بنیه الکلمات الموسومه فی قصائد ودیع سعاده وحافظ موسوی، والتعبیر عن أهمّ مدلولات هذه الکلمات معتمدهً فی تطبیقها على المدرسه الأمریکیّه للأدب المقارن. أظهرت دراسه قصائد الشاعرین النثریّه أنّهما، بالإضافه إلى الجمله الموسومه عرضا الکلمات الموسومه لقصائدهما فی شکل ترکیبات وصفیّه، وإضافیّه بلغه بسیطه وغیر معقده. الکلمات الموسومه فی قصائد الشاعرین إما أنّها مستخرجه من العالم وظروف المجتمع، أو أنّها متأثره بجمال الطبیعه. لذلک، یوظف الشاعران تقنیتی التشبیه، والاستعاره لخلق کلمات وجمل موسومه تنسب أحیاناً بعض الخصائص البشریّه إلى أشیاء وعناصر الطبیعه، وتجسد أحیاناً المستحیلات بمساعده التاریخ. وهکذا یوفران ظروفاً للتواجد الفعّال للقرّاء فی النص وتحویل نصوصهما إلى نصوص مفتوحه. إنّ تصویر معاناه الإنسان المعاصر وألمه هو المدلول السائد للکلمات الموسومه فی هذه القصائد.
بازخوانی و تحلیل نشانه های نمادین در روایت «نبرد بودا با مارا» در متون بودایی با تأکید بر مکتب تراوادا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
139 - 170
حوزههای تخصصی:
سویه های استعاری و نمادین روایت «رویایی بودا با مارا»، در متون بودایی و انباشتگی این روایت از سمبل ها و استعاره های عرفانی اسطوره ای، توان مایگی تفسیری و وجه پویایی این روایت را برای مخاطبان در سطوح مختلف فراهم ساخته است. در این روایت، نبرد نمادین بودا با مارا به مثابه یک پارادایم سلوکی، رهیافت ها و راه کارهای الهام بخش و مفیدی را فرا روی سالک بودایی در وصول به نقطه بودهی (روشن شدگی و بیداری روحانی) قرار می دهد. این مقاله به روش تحلیلی توصیفی، و با تبیین نمادشناسانه این روایت، ضمن توصیف ویژگی های مارا به عنوان سد راه سلوک انسان بودایی، به واکاوی ابعاد قطب خیر و شرّ در وجود انسان در سنّت تراوادا پرداخته و برخی از نشانه های نمادین مهم را در این روایت اساطیری تجزیه و تحلیل کرده است. بررسی ها نشان می دهد که روایت نبرد بودا با مارا در متون بودایی با بهره گیری از زبان استعاره، چالش های بنیادین معنوی انسان بودایی را در ساحتی فراتر از زندگی شخصی بودا نشان داده و با بسط یک گفتمان اخلاقی سلوکی اسطوره محور، جدال پیوسته آدمی با اهریمن نفس، و روند دیالکتیکی این ستیز را در غلبه انسان بودایی بر تمامی وسوسه های قطب شرّ و وصول به غایت قصوای «نیروانا» بازنمایی می-کند.
بررسی شاخص های دو گانه پست مدرنیسم در رمان «هست یا نیست» اثر سارا سالار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
113 - 139
حوزههای تخصصی:
پست مدرنیسم در شمار سومین دوره از ادوار سه گانه تاریخ تفکّر انسانی قرار می گیرد. در این دوره که از پایان قرن نوزدهم تا به امروز را شامل می گردد، خلق واقعیت جانشین کشف واقعیت می شود. بسیاری از داستان نویسان معاصر امروز ایران نیز، تحت تأثیر آثار نویسندگان پسامدرن غرب به نوشتن این سبک از داستان پرداخته اند. از جمله این نویسندگان سارا سالار است که در رمان«هست یا نیست» با مؤلّفه هایی چون انکار حقیقت، شک اندیشی و عدم قطعیت، تناقض، اصالت دادن به ذهن خواننده و زمان پریشی، هنر خود را به عنوان نویسنده ای پست مدرن معرفی نموده است. این پژوهش ضمن برشمردن مؤلّفه های پست مدرن در رمان هست یا نیست، درصدد ارائه پاسخی مستدل به این سوال است که سارا سالاردر این رمان بیشتر از کدام عناصر پست مدرن استفاده کرده است؟ و در میان داستان نویسان پست مدرن چه جایگاهی دارد؟ در این پژوهش نویسندگان با استفاده از روش توصیفی -تحلیلی، به طور خاص به تعریف ویژگی های داستان های پسامدرن و مقوله های آن پرداخته و یافته های پژوهش نشان دهنده این موضوع است که عامل تغییر زاویه دید و عدم قطعیت مهمترین شاخصه های پسامدرن در این رمان است.
تحلیل گفتمان انتقادی آزادی خواهی در شعر اعتراضی فرخی یزدی با تکیه بر رویکرد فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۴
239-263
حوزههای تخصصی:
آزادی یکی از ارکان اصلی و بنیادین انقلاب مشروطه است که بسامد بالایی در شعر و نثر این دوره دارد. کمتر شاعری در این دوره است که سروده ای سیاسی با درون مایه اعتراضی علیه استبداد و یا در ستایش آزادی نسروده باشد. فرخی یزدی یکی از شاعران و مخالفان سرسخت استبداد و از چهره های شناخته شده این دوره است که با استفاده از ظرفیت غزل کلاسیک، مضامین تازه ای نظیر آزادی، قانون، مساوات و ... را وارد ادبیات سیاسی عصر مشروطه کرد و به غنای اشعار سیاسی انتقادی در غزل و رباعی این دوره کوشید. به همین دلیل او را شاعر بزرگ آزادی لقب داده اند. این پژوهش توصیفی تحلیلی با شیوه استدلال کیفی و گردآوری منابع و اطلاعات کتابخانه ای، گفتمان آزادی خواهی را در شعر اعتراضی فرخی یزدی بر پایه نظریه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی نموده است تا زوایای تازه ای را از گفتمان آزادی خواهی در شعر یکی از پرچم داران ادب اعتراضی و شعر انتقادی عصر مشروطه نشان دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که مناسبات قدرت در گفتمان آزادی خواهی فرخی بر پایه تضاد و تعارضی دو سویه شکل گرفته است. این تضاد از یک سو مبارزه مشروطه طلبان و آزادی خواهان با منادیان استبداد را به تصویر می کشد و از سوی دیگر تبعیض طبقاتی میان فقیر و غنی را در جامعه ناهمگون ایران عصر مشروطه آشکار می نماید. زبان شاعرانه و بیان رئالیستی فرخی در بازآفرینی این تضاد و جدال دو سویه و ناهمگون میان آزادی و استبداد، جلوه های دیگری از رخدادهای مهم انقلاب مشروطیت را برای مخاطب آشکار می کند.