فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱۶٬۶۳۷ مورد.
منبع:
حافظ آبان ۱۳۸۹ شماره ۷۵
حوزههای تخصصی:
آیا زبان فارسی در خطر است؟
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی آیینهای سوگ در شاهنامه و بازمانده های تاریخی – مذهبی سوگواری در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و بررسی آیینهای سوگواری در شاهنامه و مقایسه آن با آیینهای سوگواری، که از دیرباز در مناطقی از ایران برگزار می شده است، نشان می دهد که میان روایات داستانی شاهنامه و واقعیتهای تاریخی درباره آیینهای سوگ، شباهتهایی هست. در این مقاله بر آنیم تا با بیان اموری که در برخی شرایط مرگ در این دو فضا رخ می دهد، نخست با هشت دلیل تاریخی صدق حضور آنها را در ایران باستان یادآور شویم و سپس به بررسی تناقض آنها با قوانین جدی و سختگیرانه مذهبی بپردازیم و در راستای پی جویی دلایل این تفاوتها سه پاسخ احتمالی را مطرح سازیم: شمالی - شرقی بودن روایتهایی که این سوگواریها در آنها موجود است. تاثیر خداینامه های شاهی بر وقایع مربوط به سوگ در شاهنامه و یادآوری نقش زرتشت در تعدیل بسیاری از آیینها و از جمله سوگواریهای شدید در ایران باستان.
حافظ و خلاف عادت در صورت و معنی غزل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خروج از عادت در حیطة ادبیات هم، همچون دیگر معارف انسانی، کار نوابغ است. خلاف عادت هایی که حافظ در غزل خود ایجاد کرد منشأ جریانی شد که مقلدان بسیاری را پدید آورد. این خلاف عادت ها در حوزة صورت، معنی، یا ارتباط های ممکن در معنی و صورت رخ داده است. نقد اخلاق اجتماعی یکی از هنجارشکنی های معنایی بود. ابداع ظرایف بلاغی که تازگی آن ها بخصوص در حوزة ایهام مشهود بود، خلاف آمد دیگری در ایجاد پیوندهای گوناگون نشانه ها بر محور افقی شعر محسوب می شود که حاصل توغل حافظ در شناخت بار معنوی کلمات در پیوند با جلوه های مختلف فرهنگی بود. هماهنگی زمینة معنایی و عاطفی غزل با موسیقی عمومی حاکم بر آن، که از طریق وزن عروضی، همنشینی کلمات و قافیه پدید می آید، یکی دیگر از ویژگی های غزل حافظ است که ارزش تأثیربخش آن و صمیمیت عاطفی اش در غزل حافظ مشهود است. شاید برجسته ترین خلاف عادت در غزل حافظ شیوة ارتباط مخفی معانی پراکنده در طول یک غزل باشد که سبب شده است غالب کسانی که دربارة غزل حافظ سخن گفته اند، آن را چندمعنایی و فاقد پیوند منطقی میان ابیات بدانند، اما این ابیات با وجود تداعی های دور از هم و فاصله دار، در باطن عمیقاً به هم مربوط اند.
مقالة حاضر علاوه بر اشاره به خلاف عادت های بلاغی و هنری و معنایی نشان داده است که در آن سوی ظاهر پراکنده نمونِ ابیات که ناشی از تداعی های دور و درازِ ذهن سرشار از بار فرهنگی و تجربی حافظ است، پیوندی باطنی وجود دارد که از طریق تبدیل گزاره های عادت گریز به گزاره های عادت پذیر دریافتنی است. برای روشن شدن مطلب غزلی از سعدی با حافظ مقایسه شده است.
حکمت نظری و حکمت عملی در آثار سعدی
حوزههای تخصصی:
سعدی، حکمت دانی است برجسته که شخصیتش آمیزه ای از مدرسه، محیط، سفر و استعداد خدادادی است. سعدی اهل نظر است و حکمت عملی و نظری در همة آثارش جایگاه ویژه ای دارد و اگرچه در نظامیه بغداد فقه شافعی و کلام اشعری خوانده است، اما به مدد اندیشه و عرفان از آنان گذشته و خود صاحب اثر و نظری ماندگار در حکمت دینی و زبان فارسی شده است. در این مقاله ضمن بررسی تأثیر «مدرسه و محیط» در ساخت شخصیت سعدی به دیدگاه های خداجویانه و انسان گرایانه سعدی و ارتباط بین انسان و خدا در آثارش؛ به ویژه در بوستان و گلستان پرداخته شده است.
از یوش تا جیکور: بررسی دو شعر «افسانه» از نیما یوشیج و شعر «فی السوق القدیم» از بدر شاکر سیاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیما و سیاب، در ادبیات فارسی و عربی از پیشگامان شعر نو به شمار می روند، گرچه میان این دو شاعر پیوند و ارتباطی نبوده است، اما هم زمانی و هم زبانی میان آن دو باعث شده است که ویژگی های مشترک بسیاری در زندگی و آثار آنان یافت شود. رشد و بالندگی در دامن طبیعت، پیشگامی هر دو در سرودن شعر نو و آزاد، آشنایی نسبتاً عمیق با ادبیات غربی، به ویژه ادبیات فرانسه و انگلیسی، داشتن تعهد سیاسی و نگاه منتقدانه به مسایل اجتماعی، دارا بودن شخصیتی معترض و روحی سرکش، زندگی در سایه حکومت های خودکامه و به کارگیری نمادهای مشترک و روی آوردن به اسطوره سازی، از جمله مهم ترین ویژگی های مشترک در زندگی نیما و سیاب است. این مقاله ضمن اشاره به این ویژگی ها، به تحلیل و بررسی دو شعر افسانه و فی السوق القدیم از نیما و سیاب می پردازد که هر دو از تجربه های آغازین این دو شاعر در گذر از شعر سنتی به شعر نو محسوب می شود، سپس ویژگی ها و وجوه تشابه آن دو را بیان می کند.
انسجام واژگانی در داستانهای کوتاه فارسی برای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنا بر تعریف هالیدی و حسن (1976) مفهوم انسجام، مفهومی معنایی است و به روابط معنایی که در متن وجود دارد اشاره می کند. انسجام را در جایی می توان یافت که درک و تفسیر برخی از عناصر گفتمان وابسته و نیازمند به عناصر دیگری در درون آن باشد؛ یعنی یک عنصر، پیش انگاره عنصر دیگر باشد. به این معنا که عنصر دوم را نمی توان بدون عنصر اول کشف و درک کرد. به دیگر سخن، انسجام عبارت است از رابطه میان عنصر اول، یعنی پیش انگارنده و عنصر دوم، یعنی پیش انگاشته. در این مقاله پس از معرفی انسجام و انواع آن، نظریه انسجام واژگانی را در ده داستان کوتاه فارسی بررسی کردیم و با بررسیهای آماری به نتایج شناختی و کاربردی در این زمینه رسیدیم.
تاثیر تصوف و عرفان بر شعر و شاعری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هنر سحرآمیز شعر، یکی از اقسام دوگانه کلام (نظم – نثر) به معنی کلامی موزون و اندیشیده که مظهر تجلی احساس و عواطف درون و زبان رمز و راز است. اگرچه شعر و شاعری در برهه هایی از تاریخ در خدمت زر و زور و قالبی تهی از معنی و معنویت بوده، اما با نزدیکی و ورود عنصر تصوف و عرفان به آن، سخت تحت تاثیر قرار گرفته و در آن تحولات چشمگیری به وجود آمده، حقیقت شعر عبارت از اظهار جذبات درونی، شعر و عرفان از یک مشرب یعنی ذوق و الهام سرچشمه می گیرند. لذا با نزدیکی آن دو به یکدیگر یک نوع شعر عرفانی شکل گرفت، که به بیان حال و عوالم خاص عارفان و یا شرح اصول عقاید، یا تفسیر و تاویل افکار آنان می پرداخت. قصیده، مثنوی و غزل رنگ و بوی عرفان به خود گرفت و تجربه جدیدی از قرن پنجم در شعر و شاعری آغاز شد.ادبیات عرفانی نقطه مرکزی و جان مایه ادبیات فارسی به حساب آمد، و خراسان کانون ادب فارسی و اغلب ادبیات عرفانی مربوط به خراسان است که با ابوسعید خراسانی آغاز و با جامی خراسانی کمال خود را طی نمود و راز دوام ادبیات عرفانی آن است که دردش درد بشریت و وجود اخلاص و صبغه الهی بوده است. در این مقاله سعی شده است در حد وسع ابتدا به معرفی شعر و ارتباط آن با تصوف و عرفان و سپس به بیان تاثیر تصوف و عرفان بر شعر و شاعری پرداخته شود.
گربه های شارل بودلر
از عقل ناصر خسرو تا عقل سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مفاهیم شناور و مورد اختلاف در فرهنگ ایرانی، مفهوم «عقل» است که دایره معنایی وسیع و گاه متناقضی یافته است. ازاین رو، نحله های فکری مختلف برداشتهای متفاوتی از آن ارایه کرده اند. همین موضوع، ما را بر آن داشته است تا به بررسی نحوه نگرش دو نحله متفاوت فکری (یعنی حکیمان و صوفیان) از «عقل» بپردازیم و با بررسی اشعار دو نماینده برجسته آنها (ناصرخسرو و سنایی) نشان دهیم که ناصرخسرو، بدون اینکه در شعر خود به دفاع صوری از این مقوله برخیزد، محتوا، تصاویر و ساختار شعرش، مبنایی عقلانی و منطقی دارد. برخلاف او، سنایی با اینکه در جای جای حدیقه الحقیقه، ابیاتی در وصف عقل و دفاع از آن آورده است چون ساختار ذهن او با منطقِ عقلانی همسو نیست، محصول کارش با عقل، مباینت یافته است. براین اساس می توان گفت که کاربرد صفت «حکیم» برای سنایی - البته در مفهوم مورد نظر ما - جز به تسامح روا نیست، حال اینکه ناصرخسرو «حکیم» به معنای دقیق کلمه بوده است. دلیل این امر، این است که عقل نزد ناصرخسرو هم جنبه مادی دارد و هم بعدی معنوی، حال اینکه، عقل نزد سنایی در مجموع، عقل دینی است و تا حد زیادی از جنبه های مادی فاصله می گیرد
ادبیات تطبیقی در روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روسیه از کشورهای باسابقه در رشته ادبیات تطبیقی است. از دستاوردهای نظری تطبیقگران روس می توان به نظریه بوطیقای تاریخیِ وسلوفسکی اشاره کرد. ادبیات تطبیقی، که از قرن نوزدهم در این کشور آغاز شده بود، پابه پای دیگر کشورهای صاحب نام در این رشته پیش می رفت، اما به تدریج با آن کشورها فاصله پیدا کرد. ریشه این عقب ماندگی را می توان در ادبیات سیاست زده این کشور جست. هرچند ادبیات تطبیقی شوروی توجه تطبیقگران را از تأثیر به شباهت متمایل ساخت، تفاوت بنیادینی با اندیشه حاکم بر مکتب فرانسه نداشت؛ ازاین رو، دوران شکوفایی ادبیات تطبیقی شوروی را می توان دوران گذار از مکتب فرانسوی به مکتب امریکایی دانست. تطبیقگری که بر مبنای دستاوردهای ادبیات تطبیقی روسیه، شباهت دو پدیده ادبی را به عنوان موضوع پژوهش برمی گزیند، باید با هشیاری و آگاهی کافی از شرایط تاریخی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی پدیده های مورد بررسی، از افتادن پژوهش در دام سطحی نگری جلوگیری کند.
پژوهشی در نامه های شاهنامه ی فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شاهنامه ی فردوسی، نامه به عنوان یکی از وسایل برقراری ارتباط و انتقال پیام، کاربرد و اهمیت فراوانی دارد. در این مقاله نامه های شاهنامه از جهت سطوح ارتباطی به سه دسته: بالادست به زیر دست، زیردست به بالادست و نامه ی همتایان به هم، تقسیم شده است. همچنین اجزا و ارکان تشکیل دهنده ی نامه ها که معمولاً به تناسب موضوع و مخاطب متفاوت بوده و چگونگی آغاز و انجام آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه بر این، از مطالبی که فرستندگان پیش از شروع نامه و پس از ختم آن می آورده اند و نیز ذکر فرستنده و مخاطب، مهر کردن نامه و موضوع و کارکرد نامه ها در شاهنامه سخن گفته شده است.
هدف اساسی ما در این مقاله آشنایی با پیشینه ی نامه و نامه نگاری در ایران پیش از اسلام و تحلیل نامه های شاهنامه در جهت الگوگیری از آن ها در مکاتبات امروز است. با توجه به آنکه نامه های شاهنامه در بر گیرنده ی راه و رسم مکاتبات در ایران پیش از اسلام است، توصیف و تبیین و تحلیل آن ها می تواند در بهتر شدن شیوه های نامه نگاری مفید واقع شود.
بررسی تطبیقی اشعار بدر شاکر و نیما یوشیج (عنوان عربی: دراسة مقارنة بین أشعار بدر شاکر السیاب و نیما یوشیج)
حوزههای تخصصی:
نیما یوشیج و بدر شاکرالسیاب، دو شاعر نوگرا و متجددند که در عین بعد مکانی و زمانی، روحیات مشابه و زبان شعری یکسان دارند؛ هر دو در روستا و دامان طبیعت بزرگ شده اند و برای ادامه تحصیل، وطن و دیار خود را ترک کرده اند. بیان تنهایی و غربت و طبیعت گرایی مشخصه بارز در اشعارشان است. همچنین نوعی رمزگرایی اجتماعی در اشعارشان به چشم می خورد، چنان که با الفاظی نمادگونه، دردهای اجتماعی و سکوت و خفقان دوران استبداد را بیان کرده اند.مقاله حاضر به دنبال پاسخی برای سوال های زیر است:1. زبان شعر دو شاعر چه تفاوت ها و شباهت هایی با هم دارد؟2. دلیل روی آوردن دو شاعر به شعر نو چه بوده و از چه زمانی آغاز شده است؟3. آیا تجدد و نوگرایی بدرشاکرالسیاب و نیما فقط در شکستن وزن و قالب است؟4. بارزترین تصویرپردازی ها در اشعار دو شاعر کدام اند؟چکیده عربی:یعتبر نیما یوشیج و بدر شاکر السیاب، شاعرین متجددین اللذین یتمیزان بخصائص مشترکة ولغة شعریة واحدة بالرغم من البعد الزمانی والمکانی بینهما؛ فکلاهما ترعرعا فی الریف وفی أحضان الطبیعة ثم غادرا موطنهما لمواصلة الدراسة. والسمات البارزة فی شعرهما هی التعبیر عن الوحدة والغربة والمیل إلی الطبیعة. کما یجد المتتبع لشعرهما نوعا من الرمزیة الاجتماعیة فی شعرهما بحیث عبّرا عن آلام المجتمع والصمت السائد فی فترة الاستبداد بألفاظ رمزیة.یحاول هذا المقال أن یجد جوابا للأسئلة التالیة:1. ما هی وجوه الاختلاف والاشتراک بین لغة الشاعرین الشعریة؟2. لماذا أقبل الشاعران علی الشعر الحر ولأیة دوافع؟3. هل ینحصر التجدد عند الشاعرین فی التغییر فی الأوزان والأشکال الشعریة؟ 4. ما هو أبرز الصور الشعریة فی شعر الشاعرین؟
در رثای بغداد: نگاهی به قصاید عربی سعدی
حوزههای تخصصی:
با مطالعه شعر عربی سعدی، به خوبی می توان دریافت که او علاوه بر استفاده از دانش وسیع قرآنی، به شعر شاعران بزرگ عرب نیز نظر داشته و افزون بر وام گیری برخی مضامین و درج تعابیر در برگزیدن وزن و قافیه چند قصیده، تحت تأثیر آنان بوده. اشراف او بر شعر شاعران عرب به وسعت دایرة لغوی او و حسن انتقال و انسجام در موضوعات متعدد در بافت قصیده و تثبیت اصالت آن انجامیده است. نویسنده ضمن تبیین این مناسبت ها در اشعار عربی سعدی به بررسی قصیده «در رثای بغداد» سعدی پرداخته، ویژگی های آن را مورد بررسی قرار داده است.
مزارات چرنداب تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چرنداب نام یکی از محلات کهن تبریز و نیز نام یکی از مهمترین گورستانهای تاریخی شهر تبریز است. تنها آثار به جای مانده از گورستان تاریخی چرنداب و مزارات آن، سنگ قبرهای صندوقی شکل است که در بدنه دیوار برخی از بناهای تاریخی این محله و یا در کوچه پس کوچه های آن به چشم می خورد. عرصه گورستان تاریخی چرنداب تا حدود سال 1313 ش. معین و مشخص بوده، لیکن از این تاریخ به بعد با احداث خیابان و ساخت و ساز در عرصه آن، آثار به جای مانده از بین رفته است، ولی با این حال، هنوز هم می توان حدود تقریبی آن را بر اساس شواهد و اسناد موجود مشخص نمود. آنچه که در نوشتار حاضر بررسی می شود، پیشینه تاریخی این مکان و نیز گزارشهای تاریخی موجود درباره چرنداب از ادوار مختلف تاریخی تا دوره معاصر است. همچنین تلاش شده است شرح مختصری از آثار و احوال بزرگان مدفون در مزارات چرنداب از منابع تاریخی استخراج و ارایه گردد. مهمترین منبع تاریخی درباره چرنداب و بزرگان مدفون در آن،کتاب روضات الجنان و جنات الجنان است. این کتاب با آنکه درباب مزارات اکابر و اولیای تبریز و حواشی آن تحریر یافته، لیکن اطلاعات سودمندی در خصوص محلات تاریخی تبریز در بردارد و بیشترین اطلاعات مربوط به چرنداب و اهل مزارات آن در این کتاب ارایه شده است. همچنین تلاش شده بر اساس آثار بر جای مانده و نیز نقشه های تاریخی شهر تبریز، محدوده این محوطه تاریخی مشخص گردد.
تطبیق مبانی کلاسیسیم در فن شعر بوالو و ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعهٔ روابط و مشابهت های مکتب های ادبی از مباحث مهم ادبیات تطبیقی به شمار می رود. یکی از مناسب ترین مکتب های ادبی برای مقایسه با ادبیات کهن فارسی مکتب کلاسیسیسم است که بیشترین نقاط اشتراک میان مبانی ادبیات اروپایی و ادب فارسی را در آن می توان یافت. اصول و مبانی کلاسیسیسم را شاعر و نظریه پرداز بزرگ قرن هفدهم فرانسه نیکلا بوالو در کتاب منظوم خود به نام فن شعر به زیبایی بیان کرده است. مهم ترین اصل کلاسیسیسم یعنی خردگرایی را در بنیاد نظریهٔ شعرِ بزرگان ادب فارسی نیز می توان دید. در تاریخ نقد و نظریه های ادبی، بوالو در میان سلسلهٔ شخصیت های ادبی بزرگی چون ارسطو و لونگینوس و هوراس قرار می گیرد که کتابی دربارهٔ فن شعر نوشته اند. در اولین قسمت این مقاله، نخست ویژگی های مهم حیات فکری و ادبی در فرانسهٔ قرن هفدهم، و سپس زندگی و شخصیت نیکلا بوالو بررسی شده است. آن گاه برای تبیین جایگاه کتاب فن شعر وی پیشینهٔ کتاب های فن شعر قبل از بوالو در اروپا به کوتاهی آمده است. در قسمت دوم مقاله، با استفاده از متن کامل نخستین سرودِ فن شعر، که حاوی کلیات و مبانی ادبی است، اساسی ترین اندیشه های ادبی بوالو بیان شده است. شباهت اندیشه های بوالو با نظریات ادبا و شعرای فارسی زبان که در سراسر مقاله یادآوری شده است، نشان می دهد که فن شعرِ بوالو را می توان محوری برای مطالعهٔ تطبیقی اصول مکتب کلاسیسیسم و مبانی ادب کهن فارسی در نظر گرفت.
ادبیات تطبیقی و ترجمه پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی یکی از حوزه های جدید پژوهشی در قلمرو ادبیات تطبیقی می پردازد. از دیرباز، ترجمه نقش مهمی در تأثیرات و ارتباطات ادبی بین ملل و فرهنگ های مختلف داشته است، ولی همیشه در مقایسه با متن اصلی در مقام نازل تر قرار گرفته و فعالیتی دست دوم و اشتقاقی محسوب شده است. در سه دهه اخیر، نظریه پردازان ادبیات تطبیقی این نگاه سنّتی را به چالش کشیده و برای ترجمه ادبی شأنی فعال و خلاق، هم تراز با متن اصلی، قائل شده اند. این مقاله در دو بخش کلّی چگونگی این روند را بررسی می کند. بخش اول به تعریف ترجمه و انواع آن از دیدگاه زبان شناختی و بخش دوم به بررسی نقش ترجمه در قلمرو ادبیات تطبیقی و ترجمه پسااستعماری می پردازد. نویسنده کوشیده است تا نظریه جدیدی را در قلمروِ رو به گسترشِ پژوهش های ادبیات تطبیقی مطرح کند و امکانات جدید و بدیعی برای پژوهشگران این رشته نوپا در ایران فراهم آورد.
داستان های شاهنامة فردوسی: از استقلال تا انسجام (بررسی و نقد آرای تاریخ محور و اسطوره محور در تحلیل ساختار روایی شاهنامه و ارائة طرحی الگویی از ساختار اثر با استفاده از رویکرد نقد توصیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک منظومه های داستانی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اسطوره ای
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای تاریخ بازتاب رویدادها و شخصیتهای تاریخی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد توصیفی
داستان های شاهنامة فردوسی در عین استقلال نسبی، در مجموعه ای منسجم، یک کل را تشکیل می دهند. این پیچیدگی روایی باعث شده است، شاهنامه پژو هان از دیرباز برای کشف پیوند هایی که داستان ها را به یکدیگر متصل می کند، کوشا باشند. در تحلیل ماهیت تاریخی یا اساطیری شا هان شاهنامه و خوانش محور طولی داستان ها، سه نوع دیدگاه وجود داشته است: تقسیم بندی سه گانه برتلس و پیروانش، چون صفا و استاریکف؛ تفسیر های تاریخ محور تاریخ گرایانی چون کریستن سن، بویس، هنینگ و خالقی مطلق از پیوند های تاریخی میان داستان های مستقل؛ تأویل اسطوره بنیاد اسطوره گرایانی چون دومزیل، ویکاندر، سرکاراتی و مختاری که انسجام محور طولی متن را بر ژرف ساخت اساطیری نظام مند آن مبتنی دانسته اند. در این جستار، ضمن بررسی و نقد این نظریات، کوشش شده، بر اساس رویکرد نقد توصیفی، دلایل انسجام روایی این اثر، تحلیل و محور طولی داستان های شاهنامة فردوسی به سه بخش اصلی که خاصیت الگویی دارند تقسیم شود: الگوی نخست: ""تاریخ اساطیری"" یا ""تاریخ نمادین انسان و ایران"" (از کیومرث تا کیخسرو)؛ الگوی دوم: ""تاریخ دینی"" یا ""تاریخ دین آوری"" (از لهراسپ تا بهمن کیانی) و الگوی سوم: ""تاریخ روایی"" (از بهمن هخامنشی تا انتها). این سه طرح، الگویی و تکرارشونده اند که با طبیعت چرخه و تسلسلی زمان در جهان اساطیر همخوانی دارند، در نتیجه می توان تجلیات ساختاری آنها را در پیکرة روایی شاهنامه مشاهده کرد.