مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
مکتب های ادبیات تطبیقی
حوزه های تخصصی:
هنگامی که دانش ادبیات تطبیقی، مرزهای اروپا را درنوردید و به سرزمین های عربی راه یافت، موضع گیری های متفاوت و بعضاً متناقضی از سوی ناقدان عرب در برابر آن مطرح شد؛ برخی با استقبال از ادبیات تطبیقی، آن را روزنه ای برای تقویت فرهنگ و ادبیات ملی و ابزاری برای گفت و گو، دوستی، فهمیدن و شناخت دیگران و ... دانسته و گروهی دیگر با نگاه تردید و اتهام به آن نگریسته و بر این باورند که «اروپا محوریِ» مکتب های ادبیات تطبیقی و پیوند آن با «ناسیونالیسم» و «امپریالیسم» غرب، کوششی برای غربی نمودن اندیشه های عربی – اسلامی و آغازی برای استعمار نوین (فرهنگی) از سوی اروپاییان است. این پژوهش نظری، بر آن است تا با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی به مرور موشکافانه و تحلیل دیدگاه های انتقادی گروه دوم بپردازد. یافتة اساسی آن نیز در این نکته است که این گروه ناقدان از زاویة هویت و فرهنگ به نقد و آسیب شناسی ادبیات تطبیقی پرداخته و بر این عقیده هستند که ادبیات تطبیقی دچار اروپا محوری و نژادپرستی فرهنگی است.
ادبیات تطبیقی در روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روسیه از کشورهای باسابقه در رشته ادبیات تطبیقی است. از دستاوردهای نظری تطبیقگران روس می توان به نظریه بوطیقای تاریخیِ وسلوفسکی اشاره کرد. ادبیات تطبیقی، که از قرن نوزدهم در این کشور آغاز شده بود، پابه پای دیگر کشورهای صاحب نام در این رشته پیش می رفت، اما به تدریج با آن کشورها فاصله پیدا کرد. ریشه این عقب ماندگی را می توان در ادبیات سیاست زده این کشور جست. هرچند ادبیات تطبیقی شوروی توجه تطبیقگران را از تأثیر به شباهت متمایل ساخت، تفاوت بنیادینی با اندیشه حاکم بر مکتب فرانسه نداشت؛ ازاین رو، دوران شکوفایی ادبیات تطبیقی شوروی را می توان دوران گذار از مکتب فرانسوی به مکتب امریکایی دانست. تطبیقگری که بر مبنای دستاوردهای ادبیات تطبیقی روسیه، شباهت دو پدیده ادبی را به عنوان موضوع پژوهش برمی گزیند، باید با هشیاری و آگاهی کافی از شرایط تاریخی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی پدیده های مورد بررسی، از افتادن پژوهش در دام سطحی نگری جلوگیری کند.
فراسوی مرزهای اروپا: مفاهیم دیگر ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر فاقد چکیده بوده، مترجم برطبق اصول ویژه نامه ادبیّات تطبیقی چکیده ای بدان افزوده است. باسنت در این فصل از کتاب خود به ادبیّات تطبیقی در آن سوی مرزهای اروپا می پردازد؛ به روند شکل گیری مکتب امریکایی در مقابل مکتب های اروپایی ادبیّات تطبیقی و تأثیری که این مکتب بر مفاهیم ادبیّات تطبیقی می گذارد؛ به تمایز میان آنچه ادبیّات تطبیقی دنیای کهنه و نو نامیده می شود؛ به ادبیّات تطبیقی در دوران پسااستعماری، با توجه به ادبیّات تطبیقی در هند و افریقا و به تمایز رویکردهای اروپایی و غیراروپایی؛ به مکتب های تطبیقی در دهه 1990 و به طور اخص مکتب فرانسوی و مکتب آلمانی؛ به انگاره های اثبات گرا و صورت گرا و انگاره های دیگر خارج از سنّت اروپایی امریکایی؛ به جایگاهی که زبان انگلیسی با افول زبان های باستانیِ لاتینی و یونانی، در مطالعات ادبی، به ویژه در مطالعات تطبیقی پیدا می کند و به اهمیتی که ترجمه از این طریق می یابد؛ دست آخر نیز به تعامل ادبیّات تطبیقی با مطالعات فرهنگی، مشابهت ها و ارتباطات تنگاتنگ میان آنها.
تأثیر هنرنقاشی در«چشم هایش»بزرگ علوی و «ذاکرةالجسد»احلام المستغانمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تصویر هنرمند در داستان نویسی معاصر از منظر مطالعات میان رشته ای ادبیّات تطبیقی، نشان می دهد که برخی از رمان های فارسی و عربی از جلوه هاینقّاشی شکل گرفته است. دو رمان چشم هایشبه قلم بزرگ علوی و ذاکرة الجسداثر احلام مستغانمی که دربارة زندگی نقّاش و ارتباط او با مدل های نقّاشی نوشته شده اند، گویای این الهام هنری اند. در این تحقیق به روش تحلیل سبک شناسی متن، ساختار هر دو رمان در سه حوزة زبانی، ادبی و فکری به لحاظ نفوذ هنر نقّاشی بررسی شده است. اشاره به ابزارهای نقّاشی، نام نقّاشان مشهور و تابلوهایشان، بیان توصیف های قوی بسانتجسّم تصویر، استفادهاز مکاتب هنریو توجّه به زندگی هنرمند، از مهم ترین تمهیداتیاست که رمان معاصر را به منزلة متن نوشتاری به حوزه هنرهای دیداری نزدیکمی کند. پژوهش حاضر با هدف شناخت تأثیر نقّاشی در رمان نوشته و کوشش شده است تا ضمن معرّفینوع ادبی «رمان هنرمند»، دو نمونة مشهور از این نوع رمان ها در ادبیّات معاصر فارسی و عربی ارزیابی شود. گفتنی است نویسندگان این رمان ها ضمن بحث از هنر، به نقد اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر نیز
پرداخته اند.
نقد و بررسی کتاب مدارس الأدب المقارن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارش کتاب در موضوع ادبیّات تطبیقی از سال 1948 در ادبیّات عربی آغاز شد. بررسی جریان شناسانة این آثار نشان می دهد که این نگارش ها فراز و نشیب هایی را تجربه کرده است. کتاب مدارس الأدب المقارن، دراسة منهجیة نوشتة سعید علّوش از کتاب های تأثیرگذار در تاریخ نگارش های ادبیّات تطبیقی است. نویسنده پس از نگارش کتاب مکوّنات الأدب المقارن فی العالم العربی (1986) به دلیل اهمّیّت مطالب گفته شده در آن کتاب، مطالب آن را در کتاب دوّم خود قرار داد و در سال 1987 به چاپ رساند. این نوشتار با هدف تبیین مؤلّفه های جامعیّت صوری و ابعاد محتوایی و با تکیه بر روش تحلیل محتوای کیفی به نقد و تحلیل کتاب پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که این اثر، در زمان خود، کتاب تأثیرگذار و موفّقی بوده و افق تاز ه ای به روی ادبیّات تطبیقی گشود. کتاب، پژوهشگران ادبیّات تطبیقی را با مبانی و چهارچوب های نظری هر مکتب آشنا کرد و زمینة پژوهش جدید در ادبیّات تطبیقی را فراهم آورد. روش علّوش در این کتاب، تحلیلی - نقدی است و در پژوهش خود، پیرو مکتبی خاص نیست؛ امّا دو اشکال در کتاب بسیار روشن و واضح است: اوّل اینکه تمام کتاب، تکرار مطالب کتاب دیگر نویسنده است که یک سال پیش از این به چاپ رسیده است و دیگر اینکه، نویسنده بیشتر به بررسی نظریّة صاحب نظران هر مکتب می پردازد و به روش و چگونگی پژوهش هر مکتب و مؤلّفه های آن در پژوهش تطبیقی اشاره نکرده است.