فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۱۶٬۷۲۶ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
335 - 363
حوزههای تخصصی:
سیمای پیر در عرفان اسلامی دارای جایگاه ویژه ای است. کتاب های عرفانی نیز کم و بیش، به ترسیم و توصیف سیمای پیر پرداخته اند و اهمیت و لزوم آن را به روشنی برشمرده اند که در این میان «حدیقه» سنائی ، «منطق الطیر» عطار ، «مثنوی» مولوی و دیوان حافظ دارای اهمیت خاص و نقش بنیادی بوده اند. این بزرگان با آفرینش این آثار به فهم هرچه بیش تر اوضاع و احوال عرفانی شاعران بزرگ از ورای آموزه های عرفانی و تجربیات شخصی آنان کمک شایانی کرده اند. مقایسه سیمای پیر در این چهار اثر در روشن شدن هرچه بهتر برخی از زوایای اعمال و رفتار پیر و درک صحیح این متون بی تأثیر نخواهد بود. عطار و مولوی شخصیت پیر را با تعابیر متعددی نظیر شیخ، ساقی و رند و با بهره مندی از نام مقدس انبیای الهی مانند عیسی(ع) ، خضر(ع) ، و رسول اکرم(ص) به خواننده می شناساند. این نوشتار در صدد است به تبیین و تشریح سیمای پیران و مشایخ در اندیشه های صوفیانه عطار و مولوی بپردازد.
بررسی گفتمان روایی داستان «پادشاه و کنیزک» در مثنوی مولوی بر اساس نظریه ریخت شناسی پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
505 - 529
حوزههای تخصصی:
حکایت و قصه، گونه ای از اشکال روایی است که بین مردم سینه به سینه نقل شده اند. در این میان حکایت های «مثنوی» دریایی بیکران از تجربه های ناب بشری است. در پژوهش حاضر، کاربرد دیدگاه پراپ در داستان «پادشاه و کنیزک» مورد بررسی قرار می گیرد تا شیوه ارائه حکایت ها و تفاوت ها و شباهت های آن ها با روایت های معمول معلوم گردد. تحلیل داستان «پادشاه و کنیزک» و قابلیت تطبیق این روایت با الگوی پراپ است. این روایت یک روایت دوحرکتی شامل 21 خویشکاری است. حرکت اول 16 خویشکاری دارد که با شرارت آغاز و با پیروزی پایان می یابد. حرکت دوم شامل پنج خویشکاری است که با نیاز کنیزک شروع و با وصال پایان می پذیرد. خویشکاری نیاز با سه بار تکرار، بالاترین بسامد را داشته و پس از آن خویشکاری های میانجیگری، اقدام یاریگر و خبردهی دوبار تکرار شده اند. یافته های این نوشتار گویای این است که با اندک جابه جایی در خویشکاری ها و حذف برخی دیگر می توان نظریه پراپ را در مورد داستان های «مثنوی» بسط داد.
ارزش های تعلیمی در شعر احمد زکی ابو شادی با توجه به مفاهیم رمانتیک آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
211 - 240
حوزههای تخصصی:
احمد زکی ابو شادی (1892م) از شاعران پیشگام در زمینه گرایش به مکتب رمانتیک در ادبیات عربی به شمار می رود که علاوه بر اصول رمانتیک گاهی نیز به تجلّی درونمایه های تعلیمی در شعر همّت گماشت. او زاییده عصری است که تلاش برای رهایی از استعمار به صورت تمام عیار انجام می شد؛ از این رو پاره ای از پندهای اخلاقی و ارزش های انسانی را در قالب زیرساخت های درون متنی به تصویر کشید؛ با خواندن اشعار وی می توان از ویژگی های اشعار رمانتیک در جامعه عرب آگاه شد. منظور از شعر تعلیمی آن دسته از ابیاتی است که هدف سراینده آن آموزش ارزش های اخلاقی و باورهای انسانی باشد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی قصد دارد نشان دهد که آموزه های تعلیمی این شاعر در چه حوزه ای و چگونه منعکس شد. مهم ترین نتایج حاکی از آن است که گزاره های اخلاقی مورد نظر او در مباحث دینی از طریق روابط بینامتنی و توصیفات زیبا مطرح شد در حالی که در بیان مسائل اجتماعی و سیاسی بیش از هر شگرد ادبی، به نمادپردازی گرایش داشت.
انسان خردمند از هدایت تا هراری؛ تبیین اشتراکات نظری و هستی شناسانه هدایت و هراری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان هدایت، جهان اشباع شده از مفهوم نیهیلیسم است؛ جهانی فاقد معنا و سرشار از تضادها و تناقض های چند بُعدی و پیچیده. آثار داستانی، تابلوهای نقاشی، ترجمه ها و بقیه شؤون حیات فرهنگی صادق هدایت به صورت مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر تکانه های شدید نیست انگاری هستند. در طرف دیگر، یووال نوح هَراری قرار دارد که سال ها پس از هدایت، از چشم اندازی تقریباً یکسان به مسائل بنیادینی از قبیل انسان، خداوند و هستی پرداخته است؛ بر این اساس، مسئله اصلی مقاله حاضر، تبیین و سپس تطبیق نوع نگاه هراری در کتاب پرمخاطب و مشهور انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر و صادق هدایت در داستان های کوتاه، نسبت به سه مؤلّفه بنیادین خداوند، انسان و هستی و سپس تبیین خاستگاه چنین برداشت هایی است. ذکر این نکته ضروری است که تطبیق نظر این دو نویسنده و تحلیل اندیشه های آنها که گاه در تعارض با آموزه های مبین انسانی-اسلامی قرارمی گیرد به معنی تأیید توسط نویسندگان مقاله نیست و دیدگاه انتقادی مطرح شده در جای جای مقاله فلسفه پوچ انگارانه ایشان را به چالش می کشد. نتایج حاصل از تشریح و تحلیل آثار مذکور با رویکرد تطبیقی و بر پایه مکتب آمریکایی، نشان می دهد هر دو نویسنده در نسبت با مؤلّفه های مورد نظر همسو هستند و در این میان، مسیر آنها از مجرای علم مدرن و به صورت اخصّ از آراء زیست شناسان عبور کرده است. خداناباوری، افول انسان و در نهایت انحطاط جهان، ازجمله مهمترین وجوه اشتراکی است که میان هدایت و هراری برجسته شده است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی-تحلیلی و جمع آوری اطلاعات نیز بر مبنای جستجوی کتابخانه ای بوده است.
جایگاه ملفوظات گیسودراز در آثار عرفانی فارسی شبه قارّه و ضرورت تصحیح آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (شبه قاره) ۱۴۰۰ شماره ۱۲
143-168
ضوابط سلطانی؛ دستورالعمل کاربردی مهرهای اداره های تیپو سلطان (متن منقح بر اساس دو نسخه بریتیش لایبریری و کتابخانه انجمن رایل ایشیاتک، لندن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (شبه قاره) ۱۴۰۰ شماره ۱۲
225-294
ناهنجاری های دستوری- معنایی از دیدگاه لارنس ونوتی در رابطه با دو ترجمه مهدی سرحدی و موسی اسوار از رمان عیسی إبن الإنسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از الگوهای ارائه شده جهت تحقق ترجمه ای شفاف و برجسته به ویژه در حوزه مطالعات ترجمه، الگوی لارنس ونوتی (1995) است. وی ابتدا با طرح مؤلفه هایی تحت عنوان آشنایی زدایی و غرابت زدایی به چگونگی انتقال پیام در چارچوبی شفاف و واضح خاصه در شرایطی استثنائی می پردازد، سپس با در نظر گرفتن روابط فرهنگی- تاریخی و ساختاری میان دو زبان، اقدام به ساده سازی مفاهیم پیچیده می کند؛ که مترجم در این مرحله با تکیه بر منطق و استدلال از طریق عواملی چون تعدیل، تفسیر، اشتراک و نهایتاً انتقال، فرآیند ساده سازی را در متن ترجمه اعمال می کند. در مفهوم کلی تر، ساده سازی به معنای شکستن جملات یا عبارت های طولانی و جانشین سازی جملات کوتاه به جای آن ها و کاهش دادن عبارات تکراری است. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی درصدد است دو ترجمه مهدی سرحدی و موسی اسوار از رمان عیسی إبن الإنسان از آثار جبران خلیل جبران را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد تا به میزان بازتاب الگوی بیان شده در ترجمه های مورد بررسی دست یابد و ترجمه دقیق تر و مقبول تر را معرفی کند. نتیجه پژوهش بیانگر آن است که نظریه لارنس ونوتی با همه مؤلفه ها (آشنایی زدایی، غرابت زدایی، آشنایی زدایی دستوری- نحوی و آشنایی زدایی معنایی) مطابقت داشته و ترجمه موسی اسوار در زمینه آشنایی زدایی و ترجمه مهدی سرحدی در حوزه غرابت زدایی، بیشترین بازتاب را داشته است.
تحلیل تطبیقی افسانه مضمون ارسطو در داستان منظوم جمشید شاه نامه و نمایشنامه اودیپوس شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موتوس (mythos) یا افسانه مضمون تراژیک از نگاه ارسطو اجزایی دارد که در این مقاله با ابزار اسنادپژوهی مبتنی بر روش تحلیل محتوا بررسی و مؤلفه های آن در داستان جمشید و نمایش نامه اودیپوس شهریار تحلیل و تطبیق شده است. مهم ترین نتایج: اجزای سه گانه موتوس داستان – دگرگونی، بازشناخت و کاتاستروفی – از نوع وصفی یعنی متکی بر وصف سیرت قهرمان است و در نمایش نامه در دو نوع مختلط – مبتنی بر وجود دگرگونی و بازشناخت – و دردانگیز – بر مبنای نوع کاتاستروفی – می باشد. پیچیدگی موتوس که مبتنی بر وحدت کردار و رابطه آن با دگرگونی و بازشناخت است، در داستان موتوسی ساده – به دلیل گسستگی کردارها و فقدان بازشناخت – و در نمایش نامه موتوسی مرکب – متکی بر وحدت کردار با تسلسل کردارهای تابع به همراه دگرگونی و بازشناخت – دارد. داستان چون بر مبنای قبل از خود و پیش گفتاری برای بعد از خود یعنی سلطنت ضحّاک است، موتوس تام ندارد ولی نمایش نامه تام است. داستان به عکس نمایش نامه چون حماسه است و روایت می شود، از جهت مخاطب محوری مطابق بوطیقا که نمایشی بودن را شرط موتوس می داند نمی باشد. هر دو اثر شروط اعجاب موتوس را دارند که بر اساس آن حوادث نباید قابل پیش بینی و غیرمنطقی باشد. مطابق بوطیقا فرجام هر دو اثر به شیوه عالی یعنی نتیجه حوادث خود است. افسانه مرجع آن دو که مطابق بوطیقا درباره طبقه بالای اجتماعی است، بکر نمی باشد ولی چون خوب تألیف یافته اند سرمشق آثار بعدی شده اند. در کل، نمایش نامه نسبت به داستان مطابقت بیشتری با بوطیقا دارد.
بررسی جلوه های مختلف عشق و میزان حضور هر یک در شعر فارسی نوجوان (از 1380 تا 1396 خورشیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشق از مهم ترین درون مایه های شعر فارسی و از حساس ترین موضوعات دوران نوجوانی ست که در ادوار مختلف جلوه های گوناگونی پذیرفته است. هدف این پژوهش استخراج و تبیین جلوه های عشق در شعر فارسی نوجوان است. پیش ازاین جلوه های عشق در شعر و داستان کودک و نیز رمان نوجوان بررسی شده است، اما به طور ویژه در شعر نوجوان بررسی نشده اند. در این پژوهش از 26 شاعر مطرح حوزه ی نوجوان، 76 مجموعه شعر فارسی که برای نخستین بار از «1380 تا 1396خورشیدی» به چاپ رسیده اند به روش توصیفی تحلیلی بررسی شد. در این پژوهش با بررسی و تحلیل نشانه های درون متن و تفکیک اشعار با دامنه ی تأویل محدود، مشخص شد که شعر عاشقانه ی نوجوان این برهه چه جلوه هایی دارد و شاعران در پرداخت هر یک از این جلوه ها به چه نشانه ها و موضوعاتی توجه داشته اند. بر این اساس جلوه های مختلف عشق در شعر نوجوان این دوره به ترتیب فراوانی عبارتند از: عشق به جنس مخالف، عشق میان والدین و فرزند، عشق میان انسان و خدا، عشق میان دو دوست، عشق به رهبر دینی، عشق انسان به آفرینش و طبیعت و عشق به وطن. شاعران در پرداخت جلوه های مختلف عشق، به فرهنگ ایرانی اسلامی، نیازهای عاطفی نوجوان، آیات قرآن، عناصر طبیعت، عناصر دنیای مدرن، نمادهای اسطوره ای عشق و نمادهای ملی توجه داشته اند.
تحلیل و بررسی میزان اثرپذیری جواهرالاسرار فی زواهر الانوار خوارزمی از منابع اصیل عرفانی منثور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۶
85 - 120
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوع های مهم در حوزه مولوی پژوهی، نقد و تحلیل شروح مثنوی است. شرح جواهرالاسرار خوارزمی بعد از شرح احمد رومی (720) کهن ترین شرح نگاشته شده بر مثنوی به زبان فارسی در ایران است که شارحان بسیاری در دوره های بعد از آن تأثیر پذیرفته اند. هرچند شارح نتوانسته از شروح دیگر استفاده کند و به احتمال زیاد شرح رومی را نیز در دست نداشته است، اما تأثیر اندیشه های عارفان و شاعران بزرگ فارسی و عربی را می توان در آن یافت. از این رو نگارندگان کوشیده اند با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و نیز اسناد کتابخانه ای مشخص کنند که کدام یک از آثار اصیل منثور عرفانی در تکوین ساختار و محتوای شرح جواهر الاسرار تأثیر بیشتری داشته و میزان وامداری این شرح نسبت به آن ها چقدر است. نتایج این پژوهش نه تنها به شارحان و مثنوی پژوهان در درک بهتر معانی و مفاهیم موجود در این شرح کمک می کند، بلکه سبب می شود با بررسی میزان تأثیرپذیری این شرح از دیگر متون عرفانی منثور مانند مرصادالعباد ، تذکره الاولیا ، مشکات الانوار ، فصوص الحکم و... از ابتکارات و تازه گویی ها یا تقلیدهای این شرح نیز بیشتر آگاه شوند. شایان ذکر است با وجود اهمیت فراوان این شرح و ذکر برخی نکته های تازه، نمی توان عنوان تصنیف یا تألیف را برای آن به کار برد؛ زیرا این شرحْ گزارش، تحریر یا گردآوری هنرمندانه از سایر میراث کهن و اصیل منثور عرفانی پیش از خود است که شارح اغلب بدون ذکر سند و گاهی هم با ذکر سند از آنها بهره برده و در تفسیر خود گنجانده است.
شگردهای روایی تأثیرگذار بر آشفتگی پیرنگ در رمانهای پست مدرن: بررسی تطبیقی «مملکه الغرباء» از الیاس خوری و «من ببر نیستم پیچیده به بالای خود تاکم» از محمدرضا صفدری
حوزههای تخصصی:
پیرنگ داستان از عناصری همچون شروع، گسترش، تعلیق، نقطه اوج، گره گشایی و پایان تشکیل می شود. در داستانهای سنتی تأکید بر توالی منطقی این عناصر است؛ این در حالی است که رمان پست مدرن با نوعی برهم ریختگی عناصر پیرنگ و هنجارشکنی بافت هنری روایت همراه است. رمانهای پست مدرن «مملکه الغرباء» از الیاس خوری و «من ببر نیستم پیچیده به بالای خود تاکم» از محمدرضا صفدری به دلیل دارابودن پیرنگی آشفته و بافتی نامنظم مشابهت زیادی با یکدیگر دارند. بر این اساس پژوهش حاضر بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی شگردهای روایی تأثیرگذار بر آشفتگی پیرنگ این دو رمان را بررسی نماید. نتایج نشان می دهد شیوه پیرنگ سازی در دو رمان به گونه ای است که ترتیب تقویمی توالی وقایع در آن کنار گذاشته می شود و رخدادها پس و پیش روایت می شوند و بسیار پیش می آید که روایت رخدادهای هر دو داستان بر اساس تداعیهای ذهن آشفته شخصیتهای داستان و با تأکید بر تک گوییهای درونی راوی داستان صورت می پذیرد. همچنین صداهای متکثّر حاکم بر هر دو رمان سبب می شود تسلسل منطقی رخدادهای خرده روایتها برهم بریزد و پیرنگ داستان از آشفتگی بیشتری برخوردار گردد.
مطالعه تطبیقی حکایت «شهر مس» در بستر تاریخ و افسانه
حوزههای تخصصی:
بین دستاوردهای فکری انسان و ادبیات، ارتباطی ژرف وجود دارد. این مؤلفه، در ارتباطی که بین علوم انسانی عموما و تاریخ به طور خاص با ادبیات وجود دارد چشمگیرتر است. نوشته حاضر بر آن است تا با مطالعه تطبیقی حکایت «شهر مس» در بستر تاریخ و افسانه، این همگرایی را نشان دهد. حکایت شهر مس در هزار و یک شب، نقل شده و علاوه بر آن در پاره ای از آثار جغرافیدانان عربی نیز به عنوان یک متن تاریخی- واقعی آمده است. مأموریت موسی بن نصیر به آفریقا، علاوه بر این که وقایع تاریخی را وارد جهان افسانه می کند از او نیز شخصیتی افسانه ای می سازد. به همین علت او دارای دو بعد شخصیتی است: تاریخی و افسانه ای. چنان که برای شهر مس نیز می توان چنین وجهه ای قائل شد. مسلم است که هر روایت و شخصیت تاریخی وارد پهنه افسانه نمی شود. از این رو این پژوهش قصد دارد نشانه های افسانه ساز طرح تاریخی مأموریت موسی برای فتح مغرب و اندلس را استخراج و آن را در روایت شهر مس در هزار و یک شب مورد بررسی قرار دهد. نتیجه نشان می دهد مجموعه ای از عوامل از قبیل شخصیت ممتاز موسی بن نصیر، غرابت و شگفت زدگی منطقه مغرب و اندلس، فتوحات پیاپی و غنایم هنگفت فتح مغرب توسط موسی بن نصیر، سبب دگرگشت این رویداد و انتقال سریع آن از متن تاریخی به متن افسانه ای شده است. روش به کار رفته در این پژوهش توصیفی-تحلیلی با تکیه بر مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی است.
الصّور الفنّیه وآلیاتها فی الشّعر المقاوم لعبد الرّحیم محمود وحسین اسرافیلی (دراسه وتحلیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
21 - 43
حوزههای تخصصی:
یعدّ التصویر الفنیّ أکثر العناصر الفنیّه والجمالیّه تداولاً فی الشّعر ممّا یساعد علی إیصال المعانی إلی نفس المخاطب المتقلی بشکل أعمق وأرسخ. فِی هذه الورقه البحثیّه الّتی أعدّت بطریقه وصفیه - تحلیلیه أراد الباحثون للإجابه علی السؤال التالی، ما هی التصاویر الفنیّه الّتی وظّفها الشّاعران العربی والإیرانی عبدالرحیم محمود و حسین إسرافیلی للتعبیر عن معانی المقاومه والصمود. وإجابه علی هذا السؤال رحنا نتجول فی القصائد الّتی قرضها الشّاعران فی مجال المقاومه بحثا عن الصوّر الفنیّه الّتی رسمها الشّاعران فی کلماتهما. وممّا توصلنا إلیه من نتائج البحث هو أنّ معظم الصور الّتی استخدمها الشّاعران فی أشعارهما محمّله بالرّموز والجمالیات علی الصعید الشّکلی والدلالی والّتی تتمثّل بالتشبیه والاستعاره والکنایه والتلمیح والمفارقه وکلّ ذلک بأنواعه وأقسامه وفیما یتعلق بأوجه التلاقی للشاعرین فیمکننا القول وبناء علی بحثنا هذا أنّ الشّاعرین کلیهما تناولا المزید من صورهما الشّعریه فی مضمار المقاومه والصمود ومنها شده الحریه وبیان آلام ومحن الشعب الفلسطینی المحتلّ وإعطاء صوره کریهه وباعثه علی النفور والاشمئزاز للکیان الصهیونی الغاصب والإشاده بروح التضحیه والفداء لدی الشّهداء وکذلک المعانی الّتی تتعلق بحبّ الشعب والوطن أو ما یمکن تسمیته بالوطنیّه أو الشعبیّه وما إلی ذلک ممّا اِنبجس من مفردات ومکوّنات الأدب المقاوم. هذا بالنسبه إلی القواسم المشترکه للشاعرین وأمّا فیما یتعلّق بما یفرّق بین الشّاعرین من حیث الصور الشّعریه أن صور عبدالرحیم محمود الشّعریه مستمده غالباً ما من نزعه الشّاعر القومیّه بینما أنّ إسرافیلی اِستلهم صوره الشّعریه فی الأغلب من المعانی والشخصیات الدینیّه المرموقه ما یقودنا إلی القول بأنّ التصاویر الشّعریّه لعبدالرحیم محمود تستقی من روح القومیّه والوطنیّه فی حال أنّ الصوّر الجمالیّه الّتی خلقها إسرافیلی تتّسم بالسّمات الدّینیّه البارزه بشکل واحد.
شیوه معنایابی واژگان قرآنی و نقد ترجمه های فارسی معاصر (مطالعه موردی: واژه شری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«مفردات پژوهی» قرآنی به عنوان یکی از مسائل بسیار مهم، همواره مورد اهتمام قرآن پژوهان بوده است. از آنجا که «روشی» مناسب در تبیین این مسأله وجود ندارد، غالباً معادل پژوهی با چالش هایی از جمله عدم دقت در معنایابی، ناقص بودن مفهوم و... روبه رو بوده است؛ از این رو، ارائه روش منسجم، کامل و منطقی برای این امر ضروری است. مقاله حاضر با هدف ارائه این نوع از الگو، ابتدا روشی جامع و کامل را اظهار داشته، سپس با روش تحلیلی– توصیفی و بهره گیری از همین روش به واکاوی معنای واژگان برگرفته از ماده «شری» به عنوان یکی از کلمات معرکه الآراء پرداخته، آن گاه برگردان های فارسی معاصر قرآن (آیتی، الهی قمشه ای، رضایی، شعرانی، صفارزاده، صفوی، فولادوند، فیض الإسلام، مشکینی، مصباح زاده، معزی و مکارم ) را از جهت پایبندی دقیق آن ها در آیات مشتمل بر این کاربرد، کاوش کرده است. برآیند پژوهش حاضر این شد که معنای اصلی این کلمه «مبادله» است که با توجه به سیاق آیه در معنای «دادن» یا «گرفتن» به کار رفته است؛ امری که در برگردان مترجمان نامبرده عمدتاً نارسا است. با این همه، «آیتی، الهی قمشه ای، شعرانی و فیض الإسلام» در پاره ای از آیات با عباراتی مشابه به این معنا اشاره داشته اند.
بررسی تطبیقی رمان ده سرخپوست کوچک و رمان الفبای مرگ از منظر روان شناسی جنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
295 - 327
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه تطبیقی دو رمان ده سرخپوست کوچک از آگاتا کریستی و الفبای مرگ از مهرداد مراد را از منظر روان شناسی جنایی بررسی می کنیم. داستان های پلیسی کریستی، به دلیل دقت، ظرافت و توانایی خاص این نویسنده انگلیسی در طراحی معمای جنایی و ترسیم روان شناسانه شخصیت قاتل، از ظرفیت مناسبی برای تحلیل و بررسی های روان شناسانه و جرم شناسانه برخوردارند. رمان الفبای مرگ مهرداد مراد نیز دارای وجوه اشتراک و درونمایه ای تقریبا مشابه با ده سرخپوست کوچک است. در این مقاله، با روشی توصیفی_تحلیلی و با توجه به شرایط روانی بزهکار و بزه-دیده، به بررسی جرمشناسانه این دو اثر ادبی جنایی می پردازیم و تلاش می کنیم با نگاهی روان شناسانه و با استناد به نظریه «فنون خنثی سازی» دیوید ماتزا و گرشام سایکز، که از نظریه های مرتبط با روان شناسی جنایی هستند، به مطالعه در مورد علت شناسی ارتکاب جرم در هر دو بپردازیم. در انتها شخصیت های زن اصلی هر دو اثر را از لنز بزهدیده شناسی و نیز بزهکاری مورد بررسی تحلیلی قرار می دهیم. یافته های پژوهش بیان می دارد که دو نویسنده ژانر جنایی در یک موضوع تقریبا مشابه وجوه مختلفی از علت شناسی جرم و نیز خصوصیات بزهکار و بزهدیده را مورد توجه قرار داده اند.
بررسی و مقایسهحالات آفاقی و انفسی در سروده های علاءالدوله بیابانکی بر اساس نظریه «استیس»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
148 - 174
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که عرفان های تمام ملل، حول آن می چرخند، مسئله کشف و شهود است. به طور کلی مکاشفات عرفانی در دیوان علاءالدوله بیابانکی را می توان به دو دسته کشف و شهود صوری و معنوی تقسیم نمود و هرکدام از آن ها نیز انواعی دارد. این مکاشفات صوری و معنوی در برخی جهات با نظریه و.ت. استیس در مورد کشف و شهود، قابل انطباق است. در این پژوهش نیز مکاشفات علاءالدوله بر اساس احوال صوری و معنوی، مورد بررسی قرارگرفته و سپس به تشریح ویژگی های مشترک آن ها از جمله احساس ثقه، عینیّت، شادی و... پرداخته شده است. البتّه در برخی از این موارد، نظر استیس متفاوت است و یا با برخی از ویژگی های مکاشفات اسلامی، قابل تطبیق نیست. علاوه بر آن، ویژگی های اختصاصی حالات صوری و معنوی بررسی شده است و در نهایت به این نتیجه رسیده ایم که مکاشفات علاءالدوله، علاوه بر مطابقت با برخی از الگوهای عرفان غربی، در نوع خود بی نظیر هستند و از جهاتی بر عرفان غربی نیز برتری دارند. هم چنین نویسنده در این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی و روش کتاب خانه ای درصدد آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که آیا اشعار علاءالدوله با وجود فراوانی، عباراتی در رابطه با کشف و شهود، قابلیّت تطبیق و دسته بندی در حوزه نوع ادبی«ادبیّات پیشگویانه و مکاشفه ای» را دارد یا خیر؟
شگردهای آمیختگی (هیبریدیتی) در کتاب های تصویری داستانی: بررسی موردی قصه ی جنگ و صلح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و تحلیل شگردهای آمیختگی یا هیبریدیتی و انواع آن در قصه ی جنگ و صلح نوشته ی مرتضی خسرو نژاد با تصویرگری محمدعلی بنی اسدی (1391) براساس گونه های آمیختگی معرفی شده از سوی وان لیروپ-دبراوور (2018) است. وی شش نوع آمیختگی را در کتاب های تصویری داستانی برمی شمرد که عبارتند از: آمیختگی نشانه شناختی، آمیختگی ژانری، آمیختگی مواد کار و رسانه ای، آمیختگی هنری، آمیختگی مخاطب و آمیختگی فرهنگی. پژوهش پیش رو مطالعه ای موردی است که به روش تحلیل محتوای قیاسی و تأملی انجام شده است. یافته ها نشان می دهند به جز آمیختگی فرهنگی، دیگر انواع آمیختگی در اثر بررسی شده وجود دارد و از میان آن ها نیز آمیختگی نشانه شناختی، هنری و مخاطب پررنگ تر و عمیق تر از دیگر آمیختگی ها به چشم می آیند. مطابق دیدگاه باختین در تقسیم آمیختگی به دو شیوه ی ناخودآگاه و دانسته یا خودآگاه برخی از شگردهای مختلف آمیختگی مثل آمیختگی مواد کار و رسانه گاه بسیار آشکار و حالتی دانسته دارند و گاهی این آمیختگی ها حالتی ناخودآگاه یا ارگانیک می یابند و چنان درهم تنیده می شوند که جهان اثر به میدان بازی این آمیختگی ها با اشارات و تفسیرهای مختلف تبدیل می شود. این آمیختگی ها قصه ی جنگ و صلح را به عرصه ای چندصدا و دیالوجیک تبدیل کرده که مخاطب را به دیالوگ با خود فرا می خواند. جدای از ارزش های زیبایی شناختی، هنری و ادبی کتاب های تصویری داستانی آمیخته، توجه به نقش این آثار در رشد سواد دیداری، سواد زیبایی شناختی، بهبود توانایی خواندن و افزایش یادگیری اجتماعی کودکان، بینشی نو به آفرینندگان آثار کودکان، دست اندرکاران تعلیم و تربیت و خانواده ها می دهد.
نقد آثار برگزیده ی شعر شورای کتاب کودک در دهه ی چهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معرفی آثار برتر شعر کودک، همان قدر که در شکل گیری هویت شعر کودک مؤثر است، در جهت گیری دوسویه ی شاعر و مخاطب و همچنین درک وجوه زیبایی شناختی آن تأثیرگذار است. تکیه بر متن، به ویژه توجه به رخدادهای زبانی به عنوان مهم ترین عنصر شعری، به شناختی دقیق تر از ملزومات شعر کودک منجر خواهد شد؛ زیرا صورت زبانی مهم ترین و ملموس ترین ویژگی شعر کودک است. شورای کتاب کودک در جایگاه نهادی مهم و تأثیرگذار، از آغاز تأسیس با فاصله گیری از نقد ذوقی کوشیده است برای نقد و گزینش آثار برتر، معیارهایی در نظر بگیرد. در اینجا باتوجه به معیارهای تعیین شده ی این نهاد، میزان تطبیق این معیارها با آثار برگزیده ی این شورا در دهه ی چهل بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که به ترتیب زمانی از میان سه اثر منتخب این دهه؛ یعنی فری به آسمان می رود سروده ی عباس یمینی شریف، قصه ی طوقی سروده ی محمود مشرف آزادتهرانی و گل اومد، بهار اومد سروده ی منوچهر نیستانی، در دو اثر اخیر، معیارهای شورا دقیق تر شده و آثار برگزیده انطباق بیشتری با آن ها دارند. البته معیارهای گزینش و نقد شورا در این سال ها خالی از آشفتگی و نقص های فنی نیست، اما باتوجه به نوپایی ادبیات کودک و رویکرد تعلیمی این نهاد، توجیه پذیر است.
بررسی تطبیقی جایگاه دادخواهی در شاهنامه و سیاستنامه بر پایه آموزه های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
461 - 489
حوزههای تخصصی:
شناختن و شناساندن «شاهنامه» و «سیاستنامه» در زمینه دادخواهی و دادن رهنمود برای مقایسه تطبیقی سایر آثار ادبی و همچنین روشن کردن ابعاد ادبیات حماسی منظوم و مقایسه آن با آثار منثور بسیار حایز اهمیت است؛ چرا که «سیاستنامه» کتابی صرفاً تاریخی نیست، بلکه آرمان های نویسنده را مخصوصاً در قالب تابلوی دادگری به ما ارائه می دهد. همچنین «شاهنامه»، فقط داستان جنگ ها و پیروزی های رستم نیست، بلکه بیانگر آرمان ها و باورهای یک ملت و زیباتر از همه «دادخواهی» و عدالت گری است. در همین راستا پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی بر پایه اطلاعات کتابخانه ای تدوین یافته است. یافته های تحقیق نشان می دهد: فردوسی و نظام الملک در سراسر «شاهنامه» و «سیاستنامه»، زورمداران و مستبدّین روزگار را به دادخواهی دعوت و به اصل دادگری توجه دادند، منتها در «شاهنامه»، موضوع دادخواهی به تفصیل و جامع بررسی گردیده است، حال آنکه در «سیاستنامه» به موضوع دادخواهی به اجمال و اختصار اشاره شده است.
بررسی و تحلیل مهم ترین مطلوب های بشری در عبهرالعاشقین و شرح شطحیات با توجه به گزاره های انتزاعی و انضمامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
215 - 246
حوزههای تخصصی:
مطلوب هر آن چیزی است که آدمی خواهان و طالب آن است. شناخت مطلوب های بشری به فرد کمک می کند تا به جای نزاع بر سر مطلوب های اجتماعی، فردی و جمعی به دنبال کسب مطلوب های اخلاقی و روان شناختی باشد تا زندگی معنا داری داشته و به مطلوب های ذاتی خود از جمله آرامش برسد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی مهم ترین مطلوب های بشری از دیدگاه روزبهان بقلی با توجه به انتزاعی و انضمامی بودن گزاره ها پرداخته است. انتزاع و انضمام گزاره ها که همان درجه کلّیّت و جزئیّت آن هاست در گفتمان ادبی عرفانی حائز اهمیت است؛ خصوصاً از این نظر که آیا عرفا با کلی گویی های خود پیروانشان را بلاتکلیف ساخته اند یا با انضمامی کردن مطالب بر میزان قطعیت کلام خود افزوده و آن ها را در مسیری مشخص رهنمون کرده اند. روزبهان در عبهرالعاشقین با زبانی استعاری تجربیاتش را تصویرگری کرده و در شرح شطحیات، متنی واقع گرایانه برای تفسیر متونی فرا واقع گرایانه ارائه داده و هر دو متن را با انواع روش های توصیفی، انضمامی ساخته است. وی مجموع مطلوب های اجتماعی فردی و جمعی را مطلوب های بالغیری می داند که باید در خدمت کمال جویی و کسب مطلوب های اخلاقی مانند عشق ورزی قرار گیرند تا انسان را به مطلوب های ذاتی و روان شناختی مانند آرامش و معنایافتگی رهنمون سازند.