فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
بوستان سعدی از متون تعلیمی و حکمی است که حکایت های آن به سبب داشتن مضامین و مؤلفه های عرفانی، گاه جزو حکایت های عرفانی محسوب می شود. با وجود اشتراک مضامین در این دو حوزه، دقت در شیوه بهره بردن از آن ها می تواند ما را در دسته بندی دقیق تر حکایت های اخلاقی و عرفانی یاری رساند. هدف مقاله حاضر بررسی و معرفی الگوهای روایی بوستان و تعیین نسبت این الگوها با روایت گری تعلیمی و عرفانی است. به نظر می رسد الگوهای روایی غالب در بوستان، همان الگوهای مرسوم در حکایت های تعلیمی فارسی یعنی دو الگوی خطا و پاداش است. در این میان حکایت هایی با مضامین و مؤلفه های عرفانی نیز وجود دارد که گاه از الگویی شبیه به الگوهای تأویلی روایت گری عرفانی پیروی می کند اما نوع تفسیر و خوانش این نمونه ها چنان است که غلبه الگوهای تعلیمی بر روایت گری بوستان را نشان می دهد؛ به عبارت دیگر سعدی هنگام تفسیر این نوع حکایات، خطی داستانی را بر می گزیند که منطبق با یکی از الگوهای تعلیمی – به ویژه الگوی پاداش- باشد؛ بنابراین این حکایات با وجود داشتن مضامین عرفانی، بر اساس روند تأویلی روایت گری عرفانی درک نمی شود؛ نکته ای که دور شدن بوستان از سبک روایت گری عرفانی را به دنبال دارد.
تحلیل محتوای منطق الطیر بر اساس ساحت های شش گانه تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای منطق الطیر عطار بر اساس ساحت های تربیتی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و به روش تحلیل محتوای کیفی و مفهومی صورت پذیرفته است. بدین منظور، ابتدا مؤلفه های سند تحول بنیادین در هر یک از ساحت های تربیتی تبیین شده است؛ بدین صورت که برای ساحت تربیت اعتقادی عبادی 43 مؤلفه، برای ساحت تربیت اجتماعی و سیاسی 15 مؤلفه، برای ساحت تربیت زیستی و بدنی 4 مؤلفه، برای ساحت تربیت زیبایی شناختی و هنری 7 مؤلفه، برای ساحت تربیت اقتصادی و حرفه ای 7 مؤلفه و برای ساحت تربیت علمی و فناوری 6 مؤلفه تبیین شد و سپس منطق الطیر عطار نیشابوری بر اساس این مؤلفه ها تحلیل شد. یافته ها نشان داد که ارتباط زیادی بین ساحت های تربیتی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و منطق الطیر عطار، به عنوان یکی از ارزشمندترین متون اسلامی عرفانی، وجود دارد و منطق الطیر سرشار از مباحثی است که کل وجود انسان را مورد خطاب قرار داده است و تربیت همه جانبه انسان را شامل می شود و هیچ جنبه ای از وجود انسانی را فروگذار نکرده است؛ پس منبعی این چنین ارزشمند باید در بطن فرایند تعلیم و تربیت و بالأخص اسناد بنیادی نظام تعلیم و تربیت که زمینه ساز تحولی عظیم در کل جامعه است، گنجانده شود و از رهنمودهای آن برای پر ثمر نمودن تحولات آموزشی بهره برده شود.
مفاهیم، نمادها و تلمیحات مشترک در اشعار شاعران انقلاب اسلامی با موضوع فلسطین(مقاله علمی وزارت علوم)
امام حسین(ع) اسوه پایداری در شعر مظفّر النوّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امام حسین(ع) در قالب اسطوره، نماد و نقاب در شعر معاصر عرب پیوسته حضور درخشانی دارد. مظفّر النوّاب، شاعر شیعی معاصر عراق، سالیان دراز عمر خود را با تأثر از اندیشه های سیاسی اجتماعی مارکسیسم سپری کرده است. او با الهام از حرکت انقلابی حضرت امام حسین(ع) و معرفی ایشان به عنوان رهبر راستین انقلابیان و بانی حکومت مستضعفان جهان، آن حضرت را اسوة پایداری برای همه مبارزان در مقابله با حاکمان ظالم و فاسد عرب دانسته و دفاع از فلسطین را محور اصلی اشعار خود قرار داده است. مظفّر النوّاب، با فراخوانی قیام عاشورا و بیان تازگی و تکرارپذیری آن در عصر کنونی، تنها راه نجات مسئله فلسطین را ادامه راه مقاومت و مبارزة مسلّحانه می داند.
فصل بهار و مناسبت های آن در تقویم کُردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقویم کردی همچون تقویم جلالی دوازده ماه، چهار فصل و هر ماه سی روز دارد که ازنظر
نامگذاری و زمان با تقویم شمسی کاملاً متفاوت است. فصل پاییز در تقویم کردی ایلامی
بر فصل تابستان مقدم است. میان اقوام ایرانی، بهار اقوام کرد بهویژه کردهای ایلام که
محور اصلی این پژوهش است، دربردارندة بیشترین سنت های گاهشماری است؛ به گونهای
که از میان چهار فصل سال، فصلهای دیگر، شکوفایی بهار را از نظر مناسبتهای
رنگارنگ ندارند. مناسبتهای این فصل با تمامی آیینهای دیگر فصول برابر است. آغاز و
انجام فصل بهار کردی با تقویم شمسی کاملاً متفاوت است؛ بهار و سال نو در این مناطق
،« شی̌لیمی̌لی » از دوم بهمن مطابق با ماه گییاباریک کردی آغاز میشود و آیینهای
شهوی̌ گا » و مراسم « شهله و شیخالی » ، در سیزده بهمن « ئاشی̌ کیوانووی̌ ئهوهلی̌ وههار »
در پانزدهم بهمن، زینتبخش این ماه است. ماههای ،« بیزین قوتیگه » ،« چیل بیرا » ،« حیول
گییاجی̌مان و نوروزمانگ که نامگذاری آنها از طبیعت الهام گرفته شده است، از دیگر
ماههای فصل بهار است که با دهها آیین باشکوه برگزار میشود. ششم ادیبهشت پایان فصل
بهار است. جنبة دینی پنج روز پنجه از دیگر لطایف گاهشماری کردی است.
مقامات بدیع الزّمان و الحریری بین القوّة و الضّعف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یتناول هذا البحث المقامات کفنّ من الفنون الأدبیة التی ظهرت فی القرن الرابع الهجریّ ویقوّمها برؤیةٍ تحلیلیّة لتتبیّن قیمتها الحقیقیّة ویرکّز علی نقاط قوّتها وضعفها لتتّضح جِدّة الموضوع. والحدیث عن المقامات هو حدیث عن لون أدبیّ متفاوت الألوان. وهذه الهجانة فیها هی الباعث علی دراستها وتحلیلها. فالجدید فی البحث هو بیان محاسن المقامات ومساوئها بأُسلوب تحلیلیّ منصف یستضئ بنصوصها فی الدرجة الأُولی. کما أنّ الرؤیة التقویمیّة العادلة فیها معلم آخر علی بَداعة الموضوع. والحافز علی اختیار هذا البحث هو ما جمعته المقامات من نقاط مُثیرة وما اشتملت علیه من براعة فائقة تتطلّب دراستها. والهدف منه هو إظهار مهارتها، وتبیان حقیقتها عبر ما ورد فی ثنایاها، وتموین عالم الأدب بمقوِّم آخر من مقوّماته. علماً أنّ المادّة الأساسیّة للبحث هی مقامات بدیع الزمان الهمذانیّ (۳۵۸ ۳۹۸ ه )، والقاسم بن علیّ الحریریّ (۴۶۶ ۵۱۶ه ).
انواع بومی سرودهای خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خراسان مهد ترانه و آواز بیشترین گونه های شعر عامه است و بیشترین گونه را در قالب دوبیتی دارد. بنا بر تحقیق نگارنده، از حدود ۳۷۰ بومی سرود، خراسان با ۴۱ گونه، حدود ۱۴درصد از تمام گونه های بومی سرودهای ایران را به خود اختصاص می دهد. کله فریاد، ساربانی، حقانه/حقیقی، انارکی، سرحدی، فراقی، کوچه باغی، باخزری، لالوخوانی، چل-بیتو، چاربیتی، سرورزنی، جمشیدی، سیامو و جلالی، اشترخجو، سه خشتی، هورایی، نوایی، ساربانی، منظومه خوانی، نصرو، الله مزار، آفتاوه خوانی، لو، تالو متالو، تاله خونی، نازبانوچه، خرکشونی، صبح روسیاه، نظاره خونی، ختمیو، خالگرده، غزل بیرجندی، هلوکه خوانی، هدیه ددو، سرصوت، رشیدخان نام اشعار محلی خراسان است. در این مقاله این گونه ها را ذیل هفت نوع سرور، سوگ، سرگرمی، تغزلی، کار، خواب و نوازش و نیایش بررسی و معرفی می کنیم. این مقاله ضمن معرفی گستره شعر عامه خراسان به طبقه بندی و تحلیل نیز می پردازد تا زمینه تحقیقات وسیع بعدی فراهم آید
تبیین و تحلیل مناسبات بینامتنی کنوز الودیعه من رموز الذّریعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب کنوز الودیعة من رموز الذّریعة با هدف ترجمة کتاب الذّریعة إلی مکارم الشّریعة نوشته شده است و نمونة درخشانی از ترجمة پویا در متون کهن ادب فارسی است؛ گونه ها و گفتمان های مختلف فرهنگی و ادبی رایج در تاریخ ایران تا قرن هشتم در آن گرد آمده است.در این مقاله، با استفاده از روش ترامتنیّت ژنت، به تبیین نقش این گونه ها و گفتمان ها در تعیین جایگاه کتاب کنوز الودیعةدر متون ادب تعلیمی پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد؛ کنوز الودیعةبر اساس نظام ها، رمزگان و سنّت های ایجادشده توسّط آثار ادبی پیشین بنا شده است و آیات، احادیث، روایات، حکایات و اشعار فارسی و عربی در آن، حضوری پررنگ دارند و شرح و بسط عبارات کتاب الذّریعةو بهره جستن از متون اخلاقیِ فلسفی، دینی، ایرانشهری، عرفانی و تاریخی ایرانی و اسلامی، این کتاب را به مخزن گنج هایی چون الأدب الکبیر ابن مقفّع، جاودان خرد ابن مسکویه، الذّریعة راغب اصفهانی و صدها متن اسلامی و ایرانی دیگر بدل ساخته است.
بررسی و تحلیل نمود های عاشقانه در رمان های دهه هفتاد (با تکیه بر چهار رمانِ خانه ادریسی ها، سالِ بلوا، جزیره سرگردانی و منِ او)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
«عشق» یکی از برجسته ترین مضامینی است که شاعران و نویسندگان در طول تاریخ ادبیات فارسی، همواره به آن توجه ای ویژه داشته اند. متون نظم و نظر پارسی از دیرباز تاکنون، عرصه ی نمایش دو گونه ی عشق مجازی و عشق حقیقی بوده است. در آثار منثور کهن، عالیترین جلوه های عشق را می توان در آثاری همچون مناجات نامه ی خواجه عبدالله انصاری و سوانح العشاقِ غزالی به تماشا نشست. رمان در سده ی اخیر، به عنوان یکی از انواع ادبی، به انحاء مختلف جولانگاه مضامین عاشقانه بوده است. بسیاری از رمان نویسان، از زمان پیدایش نخستین رمان های نوین فارسی تا بحال کوشیده اند تا دلدادگی ها، دلبستگی ها و شوریده-حالی های بشر را به شیوه های مختلف به تصویر بکشند. «بررسی و تحلیل نمود های عاشقانه در رمان های دهه ی 1370 (با تکیه بر چهار رمان خانه ی ادریسی ها، سالِ بلوا، جزیره ی سرگردانی و منِ او)»، هدف این پژوهش است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که عشق به اشکال مختلفِ زمینی و آسمانی در آثار مورد مطالعه انعکاس یافته است.
قرآن پیشگام در عرصه ی داستانک مطالعه موردی آیات 58و 59 سوره نحل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ملاحظه می شود که به میراث فرهنگ و تمدن اسلامی لباس جدیدی پوشانده شده و با ارائه آن در نظام و قالب و چارچوبی امروزین به عنوان ابداعات عالم غربی و محصول تفکر دانشمندان و نظریه پردازان غربی معرفی می شود؛ اما بررسی ها بیانگر این حقیقت است که برخی از آنچه ابداع غربی خوانده می شود، میراث اسلامی ماست که در لباسی نو به ما بازگردانده می شود. یکی از این موارد داستان خیلی کوتاه یا همان داستانک است که محصول ادبیات غربی در دوره معاصر خوانده می شود. بنا بر نظر شایع، داستانک در پاسخ به شرایط سال های پایانی قرن بیستم پا به عرصه ادبیات غربی گذارد و جنبش فرمالیسم اولین نظریات را درباره داستان خیلی کوتاه ابراز داشت، و سپس نگارش داستانک به آثار ادبی دیگر کشورها راه یافت. این در حالی است که با مراجعه به قرآن نمونه هایی با ویژگی های گونه ادبی داستانک دیده می شود. این داستانک ها گاه برشی از زندگی یکی از پیامبران الهی و گاه پدیده ای اجتماعی را دستمایه خود قرار داده و از این رهگذر هدف تربیتی ارشادی خود را دنبال می کند. یکی از نمونه های داستانک قرآنی، آیه 58 و 59 سوره مبارکه نحل است، که پدیده شوم زنده به گور کردن دختران را در کمتر از دو سطر در قالب داستانک به تصویر و نقد کشیده است. وجود چنین نمونه های فاخری از داستانک در قرآن کریم ادعای غربی و ابتکاری بودن این گونه ادبی را کاملا به حاشیه می راند.
بررسی تئاتر آبسورد در نمایشنامه «چوب به دست های ورزیل» اثر غلام حسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تلاش شده تا جنبه های ادبی و نمایشی تئاتر ابسورد (تئاتر عبث نما) که توسط نمایشنامه نویسانی همچون بکت، یونسکو و ... در فرانسه پایه گذاری شده در نوشتار و نمایشنامه چوب به دست های ورزیل اثر غلامحسین ساعدی، نمایشنامه نویس و یکی ازچهره های شاخص تئاتر معاصر ایران، نشان داده شود. این پژوهش به طرح این مسئله می پردازد که مفاهیم این جریان دراماتیک قرن بیستم چگونه در نمایشنامه چوب به دستهای ورزیل تجلی یافته است. جهت پاسخ به این مسئله، مقاله حاضر عناصر ساختاری نمایشنامه نویسی سنتی مانند کنش، پرسناژ، فضا و زمان، و گفتمان به کار گرفته شده در این اثر را مورد بررسی قرار می دهد. حاصل این بررسی نشان می دهد که ساعدی نیز همانند نمایشنامه نویسان تئاتر ابسورد همه عناصر ساختاری نمایشنامه نویسی سنتی را نقض کرده و موقعیت های متناقض و حتی تحیر برانگیز را پیش روی خواننده ایرانی به نمایش می گذارد و حرکتی نوین را در هنر نمایش ایران ایجاد می کند. تئاتر ساعدی که آینه نگرانی های موجود در زمان خود است، نگرشی بدبینانه نسبت به هستی دارد. این تئاتر اضطراب های نسلی را به نمایش می گذارد که پس از حوادث جنگ جهانی دوم خود را در مقابل اندوه عمیق اشغال (یا بهتر است بگوییم استعمار) می بیند و هیچ حقی حتی امیدواری را برای خود به رسمیت نمی شناسد. ساعدی در حالی که هرگونه گفتمان ایدئولوژیک و جهت دار مانند تئاتر متعهد (با تعریفی که سارتر از آن ارائه می دهد) را رد می کند، تصاویری عبث از وضعیت بشر را بر روی صحنه به نمایش می گذارد. از این رو، در تئاتر ساعدی ترس ناشی از بی معنایی هستی و عدم انسجام جهان خالی از روح بشری، یعنی جهان «گرازها» در معرض دید خواننده قرار می گیرد.
معرفی سروده هایی از شاخة ادبیات شفاهی ایران: سه خشتی های کُرمانجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، سروده هایی متعلق به خانوادة ادبیات شفاهی ایران از منظر برون متنی و درون متنی معرفی می شود. سه خشتی های کرمانجی، سروده هایی سه مصراعی اند که سابقة آنها به ادبیات دورة پیشااسلامی می رسد اما هنوز در شاخة ادبیات شفاهی منطقة خراسان سروده و خوانده می شوند. در زبان کرمانجی، سه خشتی ها را عمدتاً به آواز می خوانند و همین امر سبب افزودن پاره هایی بر اصل سه مصراع می شود. این پاره ها بیشتر کارکرد موسیقایی دارد و غالباً برای سازگارشدن سه خشتی ها با دستگاه های موسیقایی به آنها افزوده می شود اما غیر از این، کارکرد معنایی عاطفی هم دارند. ما پس از بررسی 304 سه خشتی، آنها را از جهت موسیقایی و زمینة معنایی عاطفی بررسی خواهیم کرد. ضمن اینکه پیش از آن نشان می دهیم رابطة این سروده ها با ادبیات دورة پیشااسلامی چگونه است. در بخش پیشینة تحقیق و وجه تسمیة این قالب نیز نشان خواهیم داد که چه تحقیقاتی در این مورد تاکنون انجام شده است.
تصویرآب در رجز آیینه داران کربلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عاشورا، عرصه نمایش عبودیّت، وفا، ایثار، عشق، وصال، آب، عطش، رجز، نبرد، دفاع، جوانمردی، عطوفت، شهادت، اسارت و همه زیبایی ها از یک سو و همه کینه ها و زشتی و پلشتی ها از سوی دیگر است. عرصه هایی که می توان، هر کدام از آن ها را به طور عمیق، مورد بررسی قرار داد. این مقاله به موضوع رجز می پردازد. ابزاری که در زمان قدیم، در میدان جنگ، برای تضعیف نیروی دشمن، مورد استفاده قرار می گرفت. توجّه به رجز، از سوی امام حسین (ع) و یارانشان، دارای جنبه های ارزشی زیبایی شناحتی فراوانی است. از عناصر کلیدی رجزهای عاشورا، آب و عطش است. چگونگی پردازش موضوع آب و عطش در رجزهای عاشورا، در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته و جنبه های بلاغی آن از زاویه حقیقت و تصویر، توضیح داده شده است. نتیجه این مقاله نشان می دهد که رجزهای عاشورا تأثیر فراوانی در بیان قدرت و تقویّت نیروی خودی و تضعیف قوای دشمن داشته و در انتقال پیام های دینی، اخلاقی، انسانی و تعلیمی نقش مهمّی ایفا می کرده است و حماسه آفرینان کربلا با کنار هم قرار دادن ح قیقت و خ یال، در رج زهای خویش به خلق آثاری هنری درباره «آب و عطش»، دست یافته اند.
کارکردهای روایی گفتگو در حکایت های بوستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی حکایات کهن فارسی، گفتگو معمولاً به عنوان عنصری داستانی در کنار دیگر عناصر مورد توجّه قرار می گیرد، در حالی که نقشی ساختاری و روایی نیز برای آن می توان در نظر گرفت. بوستان سعدی از متونی است که بیش از دیگران کارکردهای روایی گفتگو را به نمایش گذاشته است. هدف مقالة حاضر نیز بررسی این کارکردها و تبیین رابطة آن ها با اهداف تعلیمی بوستان است. مهم ترین نقش های روایی گفتگو در بوستان عبارتند از: پیشبرد، بسط و تکمیل خط داستانی، تقویت روابط سببی، برجسته کردن تقابل ها، وارد کردن حکایات درونه ای، کارکرد تفسیری و کارکرد زیباشناختی. بسامد بالای گفتگوهای داستانی بوستان را می توان نتیجة اهداف تعلیمی آن دانست. این اهداف، سعدی را به استفاده از سخن گفتن مستقیم از سوی خود یا شخصیّت ها واداشته است. اهمیّت گفتگو در این زمینة تعلیمی موجب شده تا بار روایی حکایات بیش از کنش ها، توصیفات و روایتگری مستقیم راوی، بر دوش گفتگوها باشد. بنابراین، در بوستان، بسیاری از تغییرات روایی، نتیجه گیری ها، تصریح بر دلایل انجام کنش ها، گسترش خط داستان، تکمیل پیرفت های روایی و... به جای بهره گیری از روایتگری راوی یا کنشگری شخصیّت ها، تنها با استفاده از یک گفتگو ارائه شده اند.
سوگند، شالوده بنیادین سرایشِ منظومه ویس و رامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت «خوانش» در تکوین روایت های حماسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل دشوار دربارة حماسه های طبیعی نظیر شاهنامه، شناخت مبدأ و چگونگی تدوین و تصنیف این نوع آثار است. حماسه های طبیعی در فرآیند غیاب نویسنده یا نویسندگان اولیة حماسه و در جریان بازپیکربندی های متعدّد تکوین یافته اند. در این روایت ها، متن حماسه به عنوان عرصة غیاب همیشگیِ مؤلف، عرصة سیّال جابه جایی ها، تداخل ها و انتقال های بینامتنی میان روایت های متکثّر است. مصنف در این نوع حماسه، در اصل نقشی همسان با خواننده دارد و همچون «خوانندة تاریخی»، با متون روایی یا روایت های شفاهیِ از پیش پرداخته مواجه است، و بر اساس این روایت ها به روایت پردازیِ مجدد حماسه پرداخته است. همسانی نقش ها و کارکردهای مصنف حماسه و خوانندة تاریخی باعث می شود که فرآیند روایت پردازی حماسة طبیعی را به مثابه نوعی «خوانش» تلقی کنیم. در این مقاله، ساز و کارها و فرآیندهای رواییِ مؤثر در تکوین روایت های حماسی را در چارچوب اصل «توانش روایی» بررسی و تحلیل کرده ایم. تحلیل ما مبتنی بر دو فرض اصلی است: ۱) نویسندة تاریخی در جریان تکوین روایت حماسه های موسوم به طبیعی غایب است. ۲) خوانش در بازپیکربندیِ روایت حماسه های طبیعی نقش بنیادین دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد اصل تقابل های دوگانه، خلاصه سازی و بازپیکربندی، نسبت متضاد داستان و گفتمان، و همچنین تحوّل و تعرّف، نقش مؤثری در تکوین روایت های حماسی دارند.
جلوه های عشق و بازتاب گونه های آن در داراب نامه ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۸
37 - 52
حوزههای تخصصی:
عشق از اساسی ترین موضوع های شعر فارسی است و انواع زمینی و آسمانی آن در اشعار شاعران مختلف، مضامین عالی و تعابیر زیبایی آفریده است. عشق در آثار غنایی که نویسنده در آن، احساسات و عواطف درونی خود را آشکار می سازد، محوری ترین موضوع به شمار می رود. هم چنین تجلّی عشق در حماسه ها، داستان های عاشقانه حماسی زیبایی به ادبیات ایران و جهان عرضه کرده است. داراب نامه بیغمی، اثری غنایی و داراب نامه طرسوسی، اثری حماسی، دو گنجینه ارزشمند در عرصه ادب پارسی هستند. یکی از سوژه های برجسته در این دو اثر، که در یکی نقش محوری دارد و در دیگری نقشی فرعی تر، عشق است. در واقع، محور اصلی داستان در داراب نامه بیغمی وجود عشّاقی است که کنش ها و واکنش ها، تعاملات، احساسات و افکار آن ها، قدرت عشق و نقش آن را در پیش برد روی دادهای داستان به تصویر می کشد. ویژگی ای که در داراب نامه طرسوسی کم تر به چشم می خورد. هرچند پژوهشگران ژرف اندیش درباره این دو اثر گرانبها کم و بیش سخن گفته اند، میدان برای بررسی این دو اثر، از منظر ادبیات تطبیقی و سنجش دوسویه مضامین، فراخ است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و مرور بر داراب نامه طرسوسی و بیغمی در پی تحلیل و بررسی تطبیقی چگونگی و نوع کاربرد مضمون عشق در این دو اثر گران بهاست. بنابر نتایج پژوهش حاضر، این آثار دارای مضمون های مشترکی چون سفر برای وصال معشوق، عاشق شدن در یک نگاه، عشق غیر انسان به انسان و غیره هستند، امّا با وجود داشتن وجوه اشتراک فراوان، به دلیل تعلّق به دو ژانر مختلف ادبی، از سبک بیانی متفاوت بهره می برند.
بررسی تطبیقی رثای امام حسین (ع) در شعر شریف رضی و محتشم کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی مراثی و اشعار عاشورایی شاعران عرب زبان و فارسی زبان، در میان پژوهشگران و ادیبان از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در این زمینه، عمده ترین ویژگی محتوایی مراثی عاشورایی، بیان مظلومیت امام حسینع، سختی ها و مصیبت های کربلا و گریه محوربودن آن است . شریف رضی، شاعر عرب زبان قرن چهارم هجری (359 406) و محتشم کاشانی، شاعر فارسی زبان قرن دهم هجری (905 996)، هر دو از شاعران شیعی و دارای اشتراکاتی قابل ِتوجه در زمینه مراثی حسینی و اشعار عاشورایی هستند. مقالة حاضر سعی بر آن دارد تا به روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی تحلیلی، به بررسی مراثی این دو شاعر در مورد امام حسینع و تطبیق وجوه همانندی و ناهمانندی در مضامین مشترک رثای آنها بپردازد. روش تحقیق در این مقاله، براساس بررسی تشابه و تفاوت درون مایه های مشترک مرثیه های عاشورایی دو شاعر است. در نهایت، نتایج به دست آمده در زمینة شباهت ها و تفاوت های مضامین شعری دو شاعر، به صورت جدول ارائه شده است.
شاه گاوسوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فریدون از شخصیّت های اسطوره ایست که نقشی مهم در ادبیات ایران زمین دارد. ویژگی های شخصیّتی خاصّ فریدون او را در میان پادشاهان اساطیری ایران برجسته کرده است. یکی از این ویژگی ها پیوند او و خانواده اش با گاو است. در متن های ایرانی به طور پراکنده به پیوندهای فریدون و گاو اشاره شده است: فریدون با گاو برمایه، متولّد می شود، از او شیر می نوشد، در کنار او پرورش می یابد و پس از آن که از شیر گرفته می شود، گاوسواری می کند. او در نبرد با ضحّاک بر گاو سوار است و در دوران زندگی خود نیز به دلیل فروتنی در برابر خداوند اسب سواری نمی کند و همواره بر گاو می نشیند. روایتی کامل از این که فریدون گاوی سرخ برمی گزیند، سوار بر آن می شود، به جنگ ضحّاک می رود و از اروندرود می گذرد، در متنی گورانی به روایت شاهرخ کاکاوندی در غرب ایران آمده است. نگارنده در این مقاله می کوشد به بازشناسی پیشینه های پیوند فریدون با گاو، هم راه با معرّفی و تصحیح متن روایت گورانی، آوانگاری و ترجمة آن بپردازد.
تطبیق دیوان شیخ بهایی با اشعار تعلیمی امام رضا علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخ بهایی یکی از شاعران عارف و ادیب و حکیم و عاشق اهل بیت علیهم السلام قرن دهم و یازدهم هجری قمری است که اشعارش از دیدگاه ادبیات تعلیمی بسیار ارزنده و در خور اهتمام است.دیوان اشعارش مشحون است از نکات اخلاقی و مفاهیم ارزشمند تربیتی که حال و هوای تعلیمی حاکم بر اشعارش احساسات پاک و عواطف باصفای خوانندگان را برانگیخته است.ارادت و عشق وی به همه ی اهل بیت علیهم السلام ،علی الخصوص وجود مقدّس امام رضا علیه السلام زبانزد خاص و عام است.شیخ بهایی در سرودن اشعارش از آیات و روایات و نیز اشعار شاعران پیشین بهره های فراوانی برده است .یکی از کسانی که این احتمال می رود شیخ بهایی برای ادای مقصود و ضرورت کلام خویش به سروده ها و سخنان ایشان نظر داشته باشد،وجود مقدّس امام رضا علیه السلام است چرا که قرابت مضامین اخلاقی و تربیتی اشعار شیخ بهایی در پاره ای از اوقات،نشان دهندة تأثیرِ مفاهیمِ والایِ اخلاقی و حکمیِ سروده های امام رضا علیه السلام است.این پژوهش با هدف بررسی تطبیقی دیوان شیخ بهایی و اشعار امام رضا علیه السلام از دیدگاه ادبیات تعلیمی انجام گرفته است تا بتوان از وجوه تشابه و تقارن مفاهیم تعلیمی و حکمی اشعار شیخ بهایی با سروده های امام رضا علیه السلام بیش ازپیش آگاه شد.