فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
متون حماسی جزو جدا نشدنی ادبیات فارسی هستند که شاه کار اصلی آن شاهنامه فردوسی است. بعد از شاهنامه، حماسه سرایی رواج پیدا کرد و به تقلید از آن در دوره های مختلف، انواع حماسه های دینی و تاریخی سروده شد؛ امّا در سرایش آن ها، تحوّلات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که در کشور ایجاد شد، تأثیر گذاشت و به تناسب تحوّلات، موضوع، جای گاه، ویژگی ها و اهداف شخصیت های حماسی نیز تغییر کرد. در این پژوهش با هدف تأملّی بر تحوّلات ضدّ قهرمان و تفاوت ها و شباهت های آن در حماسه های ملّی، دینی و تاریخی، منظومه های حماسی بانوگشسب نامه و فرامرزنامه از حماسه ملّی، علی نامه و خاوران نامه از حماسه دینی و تمرنامه ، جنگ نامه کِشم و جرون نامه از حماسه تاریخی به روش کتاب خانه ای و بر مبنای نگارش توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد حماسه های دینی و تاریخی نیز بر بنیاد حماسه ملّی استوار شده ؛ امّا در تقابل بنیادین خیر و شر، هم سو با مضمون و هدف قهرمان داستان، دچار دگرگونی شده است. وجه مشترک هر سه نوع حماسه، وجود ضدّ قهرمان انسانی جدال گر با صفات بدنژادی، اهریمنی و تنومندی است؛ امّا این ضدّ قهرمان در حماسه دینی و تاریخی با انگیزه قهرمان و روایت تاریخی در اهداف جدال، کنش و صفات ضدّ قهرمان و سرانجام ضدّ قهرمان متغیّر گشته است.
بررسی سیمای بَستورِکودک در یادگار زریران برپایه ساختارتقابل های دوگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
169 - 188
حوزههای تخصصی:
یادگار زریران یکی از متون کهن حماسی ایرانیان است که روایت قدیمی آن به دوره اشکانیان بر می گردد. هدف این مقاله، نشان دادن سیمای کودک در ساختار ادبی یادگار زریران است. در این جستار تلاش شد با روش توصیفی- تحلیلی و با روی کرد ساختارگرایی با تکیه بر تقابل های دوگانه، نقش «بستور» به عنوان یک کودک هفت ساله، در این متن حماسی واکاوی شود . نتایج به دست آمده از این پژوهش، نشان می دهد، حضور بسیار پررنگ و دوگانه بستور در یادگار زریران ، ازیک طرف به عنوان یک کودکِ هفت ساله و از دیگرسوی، به عنوان یک رادمردِ جنگاور، علاوه بر افزایش جذابیت داستانی این حماسه، توانسته است ظرفیت ادب حماسی برای حضور کودک را نشان دهد. هم چنین، براساس نظریه ساختارگرایی، برخی از تقابل های دوگانه همانندِ تقابل کودک و بزرگ سال، تقابل ایرانیان و خیونان، تقابل پیروزی و شکست و... دراین متن تحلیل شده است که ازاین منظر، یادگار زریران می تواند کودکان را هم به عنوان مخاطبان متون حماسی جذب کند.
تحلیل کارکرد های عنصر تیغ در شبکه های تداعی غزل صائب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
215 - 238
حوزههای تخصصی:
تداعی، فرایند هم خوانیِ موادّ و عناصر در کارگاه تخیّل و تخیّل، هسته و کانونِ هنرِ شعر است و این رابطه بیانگر نقش بی بدیلِ تداعی در شعر ادوار گوناگون است لکن این فرایند در غزل شاعران سبک هندی و به ویژه صائب، به دلیلِ تمرکز بر خلق مضامین با کشف روابط بین عناصر و ایجاد پیوند های نوینِ هنری میان آن ها برای خلقِ شبکه های تصویری و معنایی، از نمود و اهمیت خاصی برخوردار است این امر در شعر صائب از رهگذرِ دست اندازیِ خیال در عناصر و نقش آن ها در عرصه شعر و از دو طریقِ ابداع شبکه های نوین و گسترش و نوسازیِ شبکه های موجود در ادب فارسی صورت یافته است. در پژوهش حاضر در صددِ پاسخ به این سوال هستیم که تیغ به عنوان یکی از عناصر دیوانیِ ریشه دار شعر فارسی، به چه شیوه هایی، با هم نشینی با چه عناصری و برای بیان چه مفاهیمی در شبکه های تداعیِ غزل صائب نقش آفرینی نموده است؟ و به شیوه توصیفی-تحلیلی و تحلیل محتوا در فرایند پژوهش، تبیین نموده ایم که تیغ به هر دو شیوه مذکور دستخوش خیال صائب واقع شده یعنی؛ وی هم با برجسته سازی دو ملائم تیغ یعنی «آب تیغ» و «جوهر تیغ» خوشه های خیالی بکری آفریده و از آن ها به عنوان عنصر کانونیِ شبکه های تداعی بهره برده است و هم با ایجاد شبکه های تداعی نوینی از عناصر به محوریت تیغ و استخدامِ آن در قالب جفت های گردان، اقدام به گسترش قلمرو خیالی و بسامد استعمال آن نموده است.
بازخوانی شخصیت توس از منظر فروید (خوانشِ فرویدیِ شخصیت توس در شاهنامه)
منبع:
مطالعات داستانی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
123 - 132
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزه های بنیادی مطالعات ادبی معاصر، خوانش متون ادبی کهن، از دیدگاه نظریه پردازان معاصر است که مایه پویایی این متون و بینش نوینِ خواننده می گردد. از مهم ترین این نظریه پردازان زیگموند فروید( 1939 - 1865 ) است. فروید مهم ترین دستاورد خود درباره ذهن و نحوه کارکرد آن را که در برگیرنده لایه های مختلف روان است، ارائه می دهد. شاهنامه ابوالقاسم فردوسی ( 411- 329) از جمله آثار گرانسنگی است که شخصیت های برجسته و گونه گون در بخش های مختلف آن حضور دارند به گونه ای که می توان با تکیه بر نظریه فروید به تحلیل و بررسی شخصیت ها پرداخت. توس شاهزاده – پهلوانی است که فردوسی به چندگانگی شخصیت وی اشاره نموده و جدال درونی و بیرونی وی را به خوبی به تصویر می کشد. در این مقاله به نقد و تحلیل شخصیت این شاهزاده ایرانی بر اساس نظریه ساختاری فروید و مکانیسم های دفاعی پرداخته ایم. کلیدواژه : شاهنامه، فروید، توس، کارکرد روان، مکانیسم دفاعی، شخصیت
گذر از یأس به امید در داستان های کوتاه غسان کنفانی (با تکیه بر گزینش های هدفمند در ارائه دو تصویر از اردوگاه)
منبع:
مطالعات داستانی سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
123 - 140
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی اجتماعی به عنوان رویکردی نوین در بررسی متون مختلف نوشتاری و دیداری، زبان را جامع رمزگان و حاصل تعامل کارگزاران اجتماعی در کُنش متقابل محسوب می کند که با گزینش هایی هدفمند، معنا را به مخاطب القا می کند در این مجال سعی شده است، با خوانش دو تصویر متفاوت از اردوگاه در دو داستان «الصغیر یذهب الی المخیم» و «البنادق فی المخیم»، به روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر مطالعات نشانه شناختی اجتماعی هلیدی، به این سوال پاسخ داده شود که گزینش های زبانی در داستان های مذکور، چگونه در کشف لایه های زیرین معنا و گفتمان شناسی تصاویر ارائه شده از اردوگاه عمل می کند؟ بر این اساس، جمله واره های این دو داستان در حوزه اندیشگانی، بینافردی و موقعیتی واکاوی شد. مهمترین نتیجه حاصل از کاربست این رویکرد در بررسی داستان های مذکور، تلاش کنفانی برای بازنمود روند عبور از تیرگی یأس به روشنای امید است که واقعیت تاریخی زندگی در اردوگاه های فلسطینی نشین را با گزینش های زبانی جهت دار، رمزگزاری و به نمایش می گذارد.
تحلیل رفتار متقابل در داستان رستم و اسفندیار بر اساس نظریه اریک برن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
275 - 302
حوزههای تخصصی:
تحلیل رفتار متقابل (به اختصار TA)، یکی از نظریه های مطرح در روان شناسی نوین است که به موضوع سامان دهی رفتار در ارتباطات انسانی می پردازد. کاربرد این نظریه در تحلیل داستان ها می تواند راه کاری علمی و مؤثر برای بهره گیری از آثار گران سنگ ادبی باشد. از آن جا که داستان های شاهنامه مضامین و موقعیت های مربوط به روابط انسانی را به خوبی انعکاس داده است، جای آن دارد که از منظر این نظریه نیز به آن نگریسته شود. در این پژوهش، داستان رستم و اسفندیار از شاهنامه فردوسی در چارچوب روش توصیفی-تحلیلی و با سود جستن از روی کرد «TA» مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که دلیل شکستِ روابط و شکل گیری پایان غم انگیز در این ماجرا، وجود آسیبِ آلودگی در ساختار روانی اسفندیار و نیز مهارها و سوق دهنده های موجود در پیش نویس زندگی او بوده است که عدم استقلال و ضعف در تصمیم گیری وی و نهایتاً پایان تراژیک داستان را در پی داشته است.
رویکرد های نوین تعلیم و تربیت در شعر شاعر مشروطه، میرزا قهرمان پاک بین ملایری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
172 - 202
حوزههای تخصصی:
شعر دوره مشروطه از حیث نگاهی نو به مبانی تعلیم و تربیت، جایگاهی ویژه دارد. یکی از شاعران سخنور و اندیشه ورز این دوره که نام او کمتر برده شده و قدر او کمتر شناخته شده، میرزا قهرمان پاک بین ملایری است که اولین بار توسط ادیب شهیر، وحید دستگردی به جامعه ادبی معرفی شد. میرجلال الدین کزازی در مقدمه ای بر دیوان اشعارش، او را «یکی از چند قهرمان سخن پارسی در اوان مشروطیت» دانسته و روانی و پختگی اشعارش را به سروده های ایرج میرزا و بهار مانند کرده است. در این پژوهش به روشی توصیفی تحلیلی، مهم ترین موضوعات تربیتی مرتبط با مسائل عصر مشروطه که در اشعار قهرمان نمود یافته، بررسی و تحلیل شده است. توصیه به فراگیری دانش جدید، لزوم کاربست دین برای مهار مدنیت، توجه به حقوق رنجبران، توجه به تعلیم و تربیت زنان و مسائلی از این دست، از موضوعات تربیتی مهم در شعر قهرمان است. تحلیل آماری اشعار تعلیمی قهرمان نشان می دهد که در بین تعالیم مشروطه، دو موضوع «توصیه به فراگیری دانش جدید» و « دعوت به کار و نکوهش کاهلی» بیشترین بسامد را دارند. همچنین در یک برآورد کلی، آموزه های نوین ِ برخاسته از فضای فکری مشروطه، به طور تقریبی 65 درصد اشعار تعلیمی قهرمان را شامل می شود. بر این اساس، اندیشه قهرمان در مسائل مرتبط با تعلیم و تربیت، اندیشه ای پیشرو، هوشمند و مطالبه گر است.
همسانی های زبانی و معنایی غزل های عاشقانه حافظ (و سعدی، خواجوی کرمانی، سلمان ساوجی، کمال خجندی و سیف فرغانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
265 - 290
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث های اساسی در شناخت ابعاد مختلف شعری حافظ تأثیر و بهره مندی او از ادبیات گذشته و پیش از وی بوده است.مهمترین پرسش مقاله این است که حافظ تا چه میزان به شعر، مضمون، عبارت، شکل و ساختار شاعران پیش از خود در مضامین عاشقانه نظر داشته است؟پژوهش حاضر با تکیه بر اقتباس، تأثیر، شباهت، درج، تضمین، تلمیح، اخذ مضمون،استقبال، نظیره گویی، قرابت در استعمال واژه و اشتراک در لفظ به بازشناسی کاربست های مهم آنها در غزلیات عاشقانه حافظ و غزلیات سعدی ،خواجوی کرمانی،سلمان ساوجی،کمال خجندی و سیف فرغانی پرداخته است. نتیجه تحقیق که با روش تحلیل مقایسه ای و استفاده از اسناد کتابخانه ای انجام شده نشان می دهد درمیان 497 غزل حافظ، با تکیه بر دیوان تصحیح خانلری، 70 غزل با مضمون صرفاً عاشقانه وجود دارد که میزان همروالی آنها با اشعار عاشقانه شاعران مورد پژوهش بدین قرار است: سعدی 17 مورد، خواجوی کرمانی 15 مورد، سلمان ساوجی 6 مورد، کمال خجندی 5 مورد و سیف فرغانی 1 مورد. بیشترین موارد همروالی، در هم شکلی های وزنی؛ اشتراک در قافیه و ردیف و أخذ مضمون و اقتباس است.
تحلیل تطبیقی شخصیت پردازی زنان در منظومه هفت پیکر نظامی و هشت بهشت امیرخسرو دهلوی
حوزههای تخصصی:
یکی از کانون های اصلی بلاغی و داستانی منظومه هفت پیکر و هشت بهشت در کیفیت شخصیت پردازی زنان است. کیفیت نگاه به زن و همچنین ابزاری که شاعر برای توصیف سیمای آنها به کار می برد نقشی اساسی در موفقیت منظومه ها دارد. در پژوهش حاضر شخصیت پردازی زنان از دیدگاه زیباشناسی و داستانی با توجه به هفت پیکر و هشت بهشت به صورت تطبیقی موردبررسی قرارگرفته است. نتایج نشان می دهد که زنان در هفت پیکر به دو گروه عمده تقسیم بندی می شوند. زنانی که عاقله، مستوره و جسور هستند و به راحتی تن به وصال هرکسی نمی دهند. این زنان هم از طبقه فرودین(کنیز) و هم از طبقه بالای جامعه حضور دارند. زنان دیگر هفت پیکر منفعل هستند و نظامی فقط برای تزیین کلام و نشان دادن توانایی توصیفی خود استفاده کرده است که می تواند از نقاط ضعف او نیز باشد. در مقابل، زنان در هشت بهشت اغلب هوسران و شهوت پرست هستند و تن به وصال هر خربنده و ساربان و غلام هندی می دهند. زنان هشت بهشت از هر طیف که باشند، از زن پادشاه تا کنیز، خیانت کارند و چندین حکایت از هفت داستان موجود در هشت بهشت پیرامون همین خیانت و هوسرانی است. زنان در هفت پیکر در خلوت ترین مکان ها نیز امنیت دارند و نظامی جز با صافی «شریعت» آنها را به وصال نمی رساند (مثلاً در داستان گنبد سپید)؛ درصورتی که زنان در هشت بهشت در قیدوبند هیچ آداب ورسوم و تابویی نیستند.
هخامنشیان در شاهنامه و روایات ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
89 - 122
حوزههای تخصصی:
از آن جا که اثری از هخامنشیان در شاهنامه و بالطبع در خدای نامه عصر ساسانی نیست، از ابتدای شکل گیری مطالعات بر دودمان ساسانی، همواره بحث بر این بوده که آیا ساسانیان از هخامنشیان آگاهی داشته اند یا خیر. برخی چون نولدکه، ممزن و یارشاطر نافی این آگاهی بوده اند و برخی دیگر چون فرای، شهبازی و زرین کوب با جدیت بر این یادسپاری تأکید دارند. برخی دیگر چون دریایی نیز با اخذ روی کردی میانه عقیده دارند که ساسانیان آگاهانه یاد هخامنشیان را نادیده گرفته اند تا خود را به کیانیان که دودمان کهن ایران شرقی بودند، نسبت دهند. برخی شواهد و مدارک نشان می دهد که ساسانیان نخستین یقیناً از وجود هخامنشیان آگاه بودند و خود را به آنان منتسب می کردند و ساسانیان پسین آگاهانه با دست برد در تاریخ و دگرگون سازی شخصیت ها با اهداف سیاسی و دینی، چهره های هخامنشی را بنابر صلاح دید خود تا حدودی دگرگون ساختند. بااین حال، هخامنشیان با گرفتن هویت و چهره ای جدید، در تاریخ نگاری ساسانی پابرجا ماندند و به دوران اسلامی راه یافتند. این تحریفات در تاریخ ایران کاملاً آگاهانه از سوی ساسانیان صورت گرفته است و اکنون می توان با بررسی شواهد به میزان و علت این دگرگونی ها پی برد. مقاله پیش رو در پی اثبات وجود چهره های برجسته هخامنشی چون کوروش و داریوش در تاریخ نگاری نوین ساسانی–اسلامی است. لذا مسأله اساسی پژوهش حاضر یافتن دلیل تحریف تاریخ هخامنشیان از سوی ساسانیان و بازیابی آثار وجود هخامنشیان در منابع دوران ساسانی است که نیازمند پژوهش در تاریخ فکری ساسانیان با روی کردی اندیشه گرایانه است.
بررسی تطبیقی عشق و عقل در اشعار حافظ و آثار فارسی سهروردی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین مضمون های مشترک قابل مقایسه در اشعار حافظ و آثار فارسی شیخ اشراق، مفهوم عشق و عقل است. همان اندازه که سهروردی در جایگاه حکیم در تک تک رساله های فارسی خود به عقل پرداخته، در سراسر دیوان خواجه شیراز نیز سخن از عشق است و هر دو در آثار خود نظری نیز به مفهوم مقابل آن داشته اند. اگر سهروردی حکیمی است که دل هم در گرو عقل دارد و هم عشق، حافظ نیز شاعری اندیشمند است که از مقوله عقل غافل نمانده، همواره در اشعارش به نقد آن پرداخته است. در مجموعه آثار فارسی سهروردی تنها یک رساله به عشق اختصاص دارد، ولی به جرأت می توان گفت، وی حق مطلب را در مورد عشق ادا کرده، به مراحل و مراتب مختلف آن پرداخته و نقش و جایگاه عشق را در حکمت اشراقی به خوبی تبیین کرده است. پژوهش حاضر بیش از سایر رساله ها از رساله فی الحقیقه العشق بهره برده است؛ چرا که بیشتر با اشعار حافظ قابل مقایسه و تطبیق است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای انجام گرفته است. نتیجه این که از نظر شیخ اشراق عقل و عشق لازم و ملزوم یکدیگرند. عشق زاده عقل است و برای رسیدن به عقل کل که در نزدیک ترین فاصله با نورالانوار است، راهی به جز عشق وجود ندارد. از آن سو، حافظ به ندرت از عقل قدسی سخن می گوید و به جز ابیاتی چند، هر جا سخن از عقل می آورد، منظور او عقل جزئی است و در قیاس میان عقل و عشق آنچه برای او اصالت بیشتری دارد، عشق است. این دو متفکر، با وجود اختلاف نظرهایی، در بیان روشِ نائل شدن به حقیقت و در رجحان عشق بر عقل برای وصول به جمال و کمال مطلق با یکدیگر هم رأی و هم عقیده هستند.
مقایسه ساختاری عاشقانه های زرین قبانامه و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تقسیم بندی انواع ادبی اگرچه بعضی متون در زمره ادب حماسی قرار می گیرند، امّا گاه از جنبه های غنایی نیز خالی نیستند و چه بسا بخش های غنایی این گونه آثار در کلیت داستان، نقشی کلیدی دارند؛ مانند داستان های عاشقانه شاهنامه فردوسی که بر اساس نظر محققان، ساختاری ویژه و متفاوت با داستان های عاشقانه غیر حماسی دارد. در این تحقیق با روش تحلیل سنجشی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای، ویژگی ها و ساختار داستان های عاشقانه زرین قبانامه که در واقع نوعی داستان شهسواری و پهلوانی است، با موارد مشابه در شاهنامه فردوسی، مقایسه می شود تا به این سوال اصلی پاسخ داده شود که با وجود تشابهات احتمالی، چه تفاوت هایی در ساختار این گونه داستان ها وجود دارد؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که داستان های عاشقانه زرین قبا نامه، اگرچه در موضوع شروع داستان با شکار، دیگرتباری معشوق و استقلال دختر در تصمیم گیری برای ازدواج، با عاشقانه های شاهنامه شباهت هایی دارد، اما در نحوه آشنایی و عاشقی، شخصیت یاریگر، اظهار خاکساری و ... با آن متفاوت است که شاید به دلیل تفاوت بنیادین داستان های حماسی و داستان های عیاری و پهلوانی باشد.
بررسی ساختاری مضمون عدل در قصاید مدحی (از آغاز تا قرن ششم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
97 - 114
حوزههای تخصصی:
مضمون سازی با موضوعات مرتبط با فضایل ممدوح، از مواردی بوده که همواره، دستاویز شاعرانِ مداح، برای ستایشِ ممدوح قرار می گرفته است. مداحان درباری با یکدیگر در رقابت بوده اند تا اوصاف ممدوح را در پوششِ بدیع ترین مضامین جلوه دهند. از موضوعات بسیار مهمِ مدح در مضمون سازی، خصوصیت عدل ممدوح بوده است. در مقاله حاضر، کوشش شده است تا با تحلیلِ ساختاری مضمون عدل، اجزا و عناصرِ مورد استفاده، نوآوری و شیوه هایِ مضمون پردازی در خصوصِ عدلِ ممدوح در قصاید مدحی ده تن از چهره های شاخص مداح از آغاز تا قرن ششم هجری مورد بررسی قرار گیرد. نتایج بدست آمده بیانگر آن است که مضمون عدل در دوره سامانی و غزنوی، روساختی ساده و طبیعی دارد اما در عصر سلجوقی مضمون عدل پیچیده و پر از تصاویر ذهنی است. در زیرساخت مضمون عدل با دو نوع مضمون مواجه می شویم؛ نخست مضامینی که بین عصر سامانی و غزنوی و عصر سلجوقی مشترک است. مضامینی از قبیل قیاس عدل ممدوح با شخصیت های تاریخی و نمود عدالت ممدوح در بین جانوران؛ دوم مضامینی که منحصر به عصر سلجوقی است، از جمله: ایجاد الفت بین طبایع متضاد و تسری عدل ممدوح در بین روابط پدیده ها.
مقایسه استعاره های مفهومی «دنیا» در اشعار سعدی و پروین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
93 - 124
حوزههای تخصصی:
براساس نظریه استعاره مفهومی، نظام مفهومی در ذهن انسان ماهیّتی استعاری دارد و استعاره ها ارکان اصلی انتقال مفاهیم انتزاعی هستند. در پژوهش پیش رو، مسئله اصلی آن است که «شیوه مفهوم سازی استعاری «دنیا» در قصیده ها و قطعه های سعدی و پروین چگونه است؟». هدف اصلی پژوهش آن است که پی ببریم مفهوم سازی دنیا، دیدگاه غالب این دو شاعر را نسبت به دنیا چگونه بازنمایی می کند. پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شد. نتایج حاصل از بررسی داده ها شامل 229 استعاره در حوزه مقصد دنیاست که از قصیده ها و قطعه های دو شاعر نمونه گیری و ارزیابی شد. یافته ها نشان می دهد حوزه های مبدأ شیء، انسان، ساختمان، سفر، حیوان، دریا، مزرعه، اقتصاد و تجارت و جنگ در اشعار هر دو شاعر بیان شده است. استعاره سرزمین و ملک تنها در اشعار سعدی یافت شد؛ درحالی که حوزه های مبدأ باغ، معدن، قصه، جادو، کوه، دیو و اژدها، ورزش، چاه، خیمه و چادر، آتش، غذا، دشت، محکمه گاه، صاعقه، مکتب و مدرسه، کندو، گیاه، کمینگاه و دِه تنها در اشعار پروین نمود یافته است. سعدی غالباً از حوزه مبدأ شیء، و پروین از حوزه مبدأ انسان برای مفهوم سازی دنیا استفاده می کند؛ پروین با انسان نگاریِ پدیده دنیا به مجموعه ای متنوع از استعاره ها دست یافته است که چگونگی درک از دنیا و چگونگی عملکرد نسبت به آن را در چارچوب انگیزه ها، ویژگی ها و فعالیت های انسانی مهیا می کند. گفتنی است هر دو شاعر حوزه مبدأ «شیء ازدست دادنی» را در قصیده و نیز در قطعه به کار گرفته اند که می تواند مبیّن آن باشد که ایشان دنیا و متعلقات دنیا را شایسته وابستگی و دلبستگی ندانسته اند. درمجموع، با آنکه در اشعار پروین تنوع استعاری بیشتری دیده می شود، نگرش و اندیشه اش نسبت به مفهوم دنیا هم جهت با سعدی است؛ تاآنجاکه می توان گفت پروین در نگاه به دنیا از سعدی تأثیر پذیرفته است.
«ده نفر قزلباش» به مثابه یک حماسه منثور: نگاهی به درون مایه های حماسی رمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
79 - 101
حوزههای تخصصی:
رمان تاریخی و پنج جلدی ده نفر قزلباش یکی از مهم ترین و هدف مندترین رمان های تاریخی فارسی است و به گمان ما ظرفیّت هایی فراتر از یک رمان تاریخیِ صرف دارد. از جمله این ظرفیّت ها، برخورداری متن از سازه ها و بن مایه های حماسی است که این پژوهش با هدف نمایاندن جنبه های حماسی این اثر صورت گرفته است. پژوهش حاضر با استفاده از روش کتاب خانه ای و شیوه تحلیلی - توصیفی به بررسی بن مایه های حماسی در رمان ده نفر قزلباش پرداخته است. وجود صحنه های گوناگون جنگ با بیگانگان در این رمان از یک سو و تأکید هم زمان نویسنده آن بر عناصر و ارزش های ملی ایرانی و مذهب تشیّع از سوی دیگر، موجب شده است که این اثر شباهت های بسیاری به یک متن حماسی منثور پیدا کند. برخی از بن مایه های حماسی این اثر عبارتند از: سفر قهرمان، پیش گامی زنان در ابراز عشق، جنگ و شگردهای جنگاوری، حضور اسب با کارکردی اسطوره ای - حماسی، توصیف جنگ افزارها، یکپارچگی اقوام در رویارویی با دشمنان خارجی، وطن پرستی، جنگاوری برای حفظ نام و پرهیز از ننگ، عیّاری، اخترشناسی و پیش گویی. میزان استفاده از کنش ها و مؤلفه های حماسی در این اثر قابل توجه است. برخی از این مؤلفه های حماسی عیناً از شاهنامه گرفته شده اند و تأثیر پذیری مسرور در به کارگیری لوازم حماسه از استاد نیز توس دیده می شود. در پایان بحث می توان این گونه استنباط کرد که این رمان تاریخی با تفاوت هایی که در مقایسه با شاه نامه دارد، به عنوان نوع نثر حماسی، پیوندی نزدیک با سبک حماسی برقرار کرده است و می توان از آن به مثابه یک اثر منثور حماسی نام برد.
ساختارشناسی داستان رستم و اسفندیار و توازن قدرت در اندیشه سیاسی ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
215 - 242
حوزههای تخصصی:
در داستان رستم و اسفندیار شاهد نبرد دو پهلوان نامی هستیم که یکی بر این باور است که «نبیند مرا زنده با بند کس» و دیگری به صراحت می گوید «نباشد ز بند شهنشاه ننگ». آن چه فرجامِ ناگزیرِ داستان را به نبرد این دو پهلوان می کشاند، تفاوت نگاه آن دو به نهاد شاهی و نهاد پهلوانی است که یکی برخاسته از سنت ایران پیش زرتشتی و دیگری برگرفته از اصلاحات زرتشت است. در این مقاله با روش ساختارگرایی جای گاه نهاد پهلوانی و مناسبات آن با نهاد شاهی در دو سنت پیش لهراسپی و لهراسپی-گشتاسپی بررسی می شود. از ویژگی های مهم نهاد پهلوانی در سنت پیش لهراسپی وجود خاندان نیرم به عنوان نماینده گوهر پهلوانی، اعتبار اقناع کننده هویت پهلوانی، استقلال و آزادی پهلوان، وساطت میان شاه و مردم، نظارت بر دادورزی نهاد شاهی و محدودکردن قدرت شاه را می توان برشمرد. در سنت لهراسپی-گشتاسپی پهلوان متعلق به خاندان شاهی است، هویت معتبری ندارد و دست بسته و مطیع مطلق فرامین است و نقشی جز جنگیدن زیر درفش شاه ندارد. در مقابل این نهاد، نهاد شاهی اقتداری نامحدود دارد و هیچ نهادی برای نظارت بر عمل کرد شاه و تحدید آزمندی های او تعریف نشده است. به نظر می رسد سنت لهراسپی-گشتاسپی محصول اصلاحاتی است که شخص زرتشت یا موبدان به نام زرتشت انجام داده اند.
تحلیل بینامتنیِ تراژدی فرزندکشی در دو متن روایی و اجتماعی (رمان و خانواده)
منبع:
مطالعات داستانی سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
183 - 202
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که رویداد روایت شده در رمان و متن بزرگی به نام کلانشهر می تواند از منظرهای مختلف تحلیل شود؛ جواز و روایی برخی از رمان ها نیز در نگاه منتقدان محل تامل است که در این جستار به بررسی یک واقعه در زمان و مکان مشترک و تاثر و تاثیر آن بر هم در قالب دو متن بزرگ (رمان و خانواده) پرداختیم. یکی از رویدادهای تاریخی در متنی به نام شهر واقعه فرزندکشی بود که ذهن و ضمیر آسیب شناسان اجتماعی را به خود معطوف ساخت. راوی ِاین داستان تراژیک، پدری به نام اکبر خرمدین است که در چند فقره، عزیزانش را با دست خویش سلاخی و خرم دینانه و با رضایت کامل از کنش هایش دفاع کرد. در کنار این روایت تاریخی، «تصویر دختری در آخرین لحظه» قرار دارد؛ رمانی با روایت و کنش های مشترک و با تاکید بر همان مضمون پیشین. در این پژوهش نویسنده سعی می کند با رویکرد به چارچوب های روایی و با تاکید بر یکی از اصطلاحات ژرار ژنت یعنی «بسامد و تکرار» واقعه فرزندکشیِ از سرِ ایدئولوژی کورکورانه را به مثابه امریِ تراژیک تحلیل کند. بازخوانی این دو متن نشان داد؛ «پدرهراسی» در قالب شخصیت اکبر و شیرزاد با ایدئولوژی خاص و باورداشت های بنیادگرایانه در تراژیک ترین شکل ممکن روایت می شود و رمان به مثابه یک زیر متن، روایت کننده رویدادهای خاموش در زیر پوست متن بزرگ تری به نام شهر و خانواده است که با کارکردهای آسیب شناسانه، تصویرگر بحران های بشری در عصر جدید است.
روایت پنهان در شعر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
193 - 214
حوزههای تخصصی:
در جستار حاضر، بر پایه مطالعات کتابخانه ای و روش تحلیل و توصیف داده ها، به این پرسش اصلی پاسخ داده شده که در شعر قیصر امین پور، «روایت پنهان» چیست؟ چگونه شکل می گیرد؟ و چه ویژگی هایی دارد؟ از دیرباز شاعران به کمک نظم داستان هایی را روایت کرده اند. با این حال روش استفاده همه شاعران از روایت مانند هم نیست. برخی شاعران داستان هایی منظوم می سرایند که تفاوت اصلی آن ها با داستان های منثور تنها در رعایت نظم عروضی است. بعضی دیگر، هم چون قیصر امین پور، به روایت و عناصر سازنده آن رویکردی عمیق تر دارند. شعرهای روایی امین پور از تعریف یک قصّه به «نظم» عبور می کنند. وی روایت را به صورت ساده و آشکارا پیش روی مخاطب نمی گذارد، بلکه آن را چنان در بافت و خصوصیّات شاعرانه متن می گنجاند که این «روایت پنهان» و کارکرد هر یک از عناصر آن جز از طریق تجزیه و تحلیل دقیق متن مشخّص نمی شود. وی با به کارگیری خلّاق ویژگی های روایی و حل کردن روایت در شعر به دنبال افزایش تأثیربخشی بر مخاطب است. نشانه هایی که امین پور از روایی بودن متن به جا می گذارد، خواننده را وامی دارد تا در پی کشف جزییّات قصّه براید. این تلاش فکری و تأخیر در کشف روایت پنهان شده در شعر موجب لذّت مضاعف او می شود.
تحلیل مجموعه داستان «لبخند انار» هوشنگ مرادی کرمانی از منظر غنای روانشناختی برنامه فبک
حوزههای تخصصی:
برنامه فلسفه برای کودکان (فبک)، مهارت های ارزشمندی مانند تفکر پیرامون مفاهیم و موقعیت های گوناگون زندگی و قدرت استدلا ل ، تمییز و داوری است. رویکردی نوین در تعلیم و تربیت که متیو لیپمن آمریکایی در آغاز دهه 1970 میلادی بنیاد نهاد و آموزش کودکان و نوجوانان دانش آموز، فراتر از شیوه های کهنه در نظام های سنتی آموزش و پرورش، هدف آن و داستان ابزار اساسی این برنامه است؛ زیرا داستان موقعیت های مختلف زندگی را با قابلیتی بالا ترسیم و کودک و نوجوان را برای مواجهه منطقی با مسائل زندگی آماده می کند. بنابراین، داستان های فبک سه غنای ادبی، فلسفی و روانشناختی دارند که این پژوهش غنای روانشناختی مجموعه داستان «لبخند انار» هوشنگ مرادی کرمانی را با رویکرد توصیفی- تحلیلی بررسی کرده است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که اغلب داستان ها ، قابلیت بالایی از نظر غنای روانشناختی دارند؛ ولی برای استفاده در برنامه فلسفه برای کودکان، باید ضعف های آن ها را اصلاح کرد. 12 داستان مجموعه «لبخند انار» از نظر زبان و استفاده از واژگانِ مناسب، مطلوب و 3 داستان تا حدی مطلوب است. از نظر تناسب مفاهیم داستان با درک کودکان نیز، 8 داستان مطلوب، 6 داستان تا حدی مطلوب و 1 داستان نامطلوب است.
فنا و مراتب سه گانه آن از دیدگاه ابن فارض و حضرت امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
159 - 186
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که حضرت امام خمینی (ره) و ابن فارض در آن وحدت نظر دارند، فنای فی الله است. فنا از والاترین درجات وجودى بشر و از عالى ترین کمالات جهان هستى است که اساس و پایه بقا است و در عرفان نظری و عملی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. هم ابن فارض در تائیه کبری و هم حضرت امام خمینی (ره) در دیوان اشعار و سایر آثار خود، از فنا و نیستی بسیار سخن گفته و آن را اساس بقا شمرده اند. این پژوهش بر آن است تا مشخص کند که فنا به عنوان یکی از مهم ترین احوالات عرفانی در دیدگاه این دو عارف چه جایگاه و ویژگی هایی دارد؟ روش تحقیق در پژوهش حاضر، تحلیلی –توصیفی و ابزار مورداستفاده کتابخانه ای است. برآیند پژوهش نشان می دهد که این دو عارف بزرگ از خود و خواهش های نفسانی رها شدن را شرط فنای فی الله می دانند و با تأکید بر سه مرتبه فنا یعنی محو، طمس و محق، دیدگاه های خود راجع به فنا را، در آثار خود نمایان می سازند.