فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۴۱ تا ۲٬۰۶۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
نوستالژی یکی از مباحث روانشناسی است که که در عصر حاضر وارد عرصه ی ادبیات شده است. در جستار پیش رو نگارندگان بر آنند تا به بررسی این پدیده ی روانی در سروده های شاعره ی عراقی «نازک الملائکه» بپردازند. تحقیق نشان از آن دارد که اوضاع نابسامان سیاسی اجتماعی روزگار شاعر، عدم توجه به زن، فاصله های طبقاتی، از دست دادن عزیزان و... باعث شده است که این شاعر به ناخودآگاه خود رجوع کند و با حسرت و دیدی تراژیک از آن روزگاران یاد کند. مهمترین دستاورد پژوهش بیانگر آن است که بن مایه های نوستالژیک یاد عشق، اندوه هبوط، یادکودکی، یاد زادبوم، یاد عزیزان دارای بیشترین بسامد در سروده های نازک الملائکه هستند.
تحلیل کهن الگویی حکایت «پادشاه و کنیزک » مثنوی بر اساس دیدگاه یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کهن نمونه اصطلاحی یونگی است برای محتویات ناآگاه جمعی؛ یعنی افکاری غریزی یا میلی که به سازمان دهی تجربیات بنا بر الگوهای از پیش تعیین شده ی فطری در انسان می پردازد. این تصاویر نخستین در طول روزگاران به اشکال گوناگون بروز کرده است ازجمله در قالب اسطوره و داستان چنانکه یونگ اسطوره ها وافسانه های پریان را تجلی کهن نمونه ها می داند.
نمونه ی بارز این کهن نمونه ها را در ادب فارسی می توان در حکایت ها و داستان های مثنوی معنوی مشاهده کرد. یکی از داستان های آموزنده ی مثنوی که بیان گر توجه عمیق مولوی به مسائل روانی است، حکایت پادشاه و کنیزک در دفتر اول مثنوی است که اگر با دیدی تحلیلی و از منظر نقد روانشناسانه توجه شود، برخی از مسائل روانشناسی تحلیلی یونگ، از جملـه تـوجـه به نـاآگاه جمعی و برخی کهن نمونه های آن و خواب و رویا را می توان مشاهده کرد که پرداختن به آن ها در تحلیل اندیشه های مولوی راه گشا می باشد. در این مقاله سعی برآن است که حکایت پادشاه و کنیزک مثنوی از نظرگاه روانشناسی تحلیلی یونگ بررسی شود.
جلوه های رمانتیسم در شعر مقاومت سیدحسن حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیدحسن حسینی یکی از شاعران بسیار توانای معاصر است که بخش عمده ای از اشعار خود را به توصیف دلاوری های مردانه ی فرزندان این سرزمین در عرصه ی پایداری و مقاومت اختصاص داده است. بر غالب این اشعار اصول حاکم بر مکتب رمانتیسم حاکم است؛ اما حسینی در سایه ی اعتقادات مذهبی، آرمان های انقلابی و تعهدات اجتماعی خویش، اندیشه ها و مضامین رمانتیکی را تعالی بخشیده و درونمایه هایی بر آن ها افزوده است که همگی در خدمت به تصویر کشیدن خون و شرف و نبرد جاودانه ی حق و باطل می باشند. حسینی رمانتیسمی انتقادی - اجتماعی دارد. وی از بسیاری از مظاهر زندگی مدرن انتقاد می کند و معتقد است که عشق، انسانیت،پاکی، سادگی و حقیقت زندگی در این عصر گم شده است. این مقاله به روش تحلیل محتوا به بررسی جلوه های این مکتب ادبی در شعر شاعر می پردازد.
سازوکار تعلیق در مقامات حریری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقامات حریری از جمله آثار حوزه فرهنگ و ادبیات عرب است که به دلیل کیفیت خاص زبان و توجه به بازی های زبانی و روایتمندی و وجهه داستانی اش از ارزش ویژه ای برخوردار شده است. پرهیز از مباحث صرفاً زبانی و تاریخی و توجه به فنون بیان و سخنوری در این اثر و گرایش به بررسی شیوه روایت و پردازش آن در بطن چنین زبانی می تواند زمینه ساز نگاهی نو و پویا در این متن باشد. «تعلیق»، به عنوان یکی از عناصر روایی در این اثر، سازوکار ویژه ای دارد. تعلیق در مقامات حریری مختص به ساحت روایی و داستانی آن نیست، بلکه کیفیت خاص زبان و برجسته کردن ادبیت آن، ضمن افزایش تأخیر و تعویق در سطح معنا و پیشبرد پیرنگ، باعث ایجاد نوعی تعلیق زبانی نیز شده است. این مقاله با توجه به ساحت زبانی و روایی تعلیق، با توصیف و تصویر سازوکارهای این پدیده در مقامات، نشان می دهد که تعلیق زبانی در این اثر ادبی بر تعلیق روایی غالب است.
بازشناسی مفهوم قرب در آثار عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مباحث مهم و مشروح تصوف، مقامات و احوال است که صوفی و عارف در طریق وصول به حق و کمال حقیقی باید مقامات را طی کند و حالات را که در درون او وارد میشود، دریابد. یکی از مهم ترین احوال عرفانی، قرب است. قرب، استغراق وجود سالک و نزدیکی او به خداوند و جمع خود با غیبت از صفات خود و تقرب الی الله است تا جایی که از خود غایب باشد و به فنا برسد، حتی تقرب خود را نیز نبیند. تمام تعاریف قرب بر دو محور اساسی متمرکز است که از آن به «قرب با وجود» و «قرب لا وجود» تعبیر میشود. برخی از شاعران شعر را در خدمت عرفان اسلامی قرار داده و به طرح مباحث و مبانی عرفان و تصوف پرداخته اند. عطار از جمله شاعرانی ست که آثار مختلف خود را با زبانی شیرین و روان و متاثر از مباحث عرفانی سروده است. مقامات و احوال عرفانی و به ویژه قرب الهی در آثار منظوم عطار بازتاب گسترده ای پیدا کرده است.
در این مقاله ضمن تعریف مختصر قرب از دیدگاه عرفا، بازتاب این حال عرفانی در آثار منظوم عطار که بخش عمده ی تالیفات وی را در برمی گیرد، بررسی می شود.
بررسی تکنیک های مدرن انعکاس ذهن در رمان شازده احتجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسندگان داستان های مدرن برای رهایی از نا هنجاری های تمدن جدید به دنیای درون و ذهن که بس گسترده تر از دنیای بیرون است روی می آورند و به جای نمایش جدال های بیرونی و اجتماعی افراد داستانی، انعکاس دنیای درون و محتویات ذهنی شخصیت ها را مورد توجه قرار می دهند. واضح است که با گسترش روان شناسی و دریافت عمق و پیچیدگی روان انسان ها، ورود به دنیای ذهنیات با همان تکنیک های سابق داستان نویسی امکان پذیر نبوده است؛ بنابراین نویسندگان مدرن برای کشف و آشکارسازی ضمیر پنهان شخصیت ها به ابداع شگردهای جدیدی در داستان نویسی دست می یازند. این مقاله به روش کتابخانه ای نوشته شده است و با توجه به یافته های جدید درباب ماهیت ذهن و تکنیک های موجود برای انعکاس این یافته ها، یکی از نخستین آثار مدرن ذهن گرای فارسی، یعنی رمان شازده احتجاب هوشنگ گلشیری، را مورد بررسی قرار می دهد. مطابق این پژوهش، ذهنیت گرایی رمان شازده احتجاب بر دو محور خاطره و خیال بنا شده و در نتیجه منطق داستان برمبنای این دو محور پایه ریزی شده است. برای دستیابی به این مهم نویسنده از انواع تکنیک های انعکاس ذهن که با به کارگرفتن آن ها خواننده مستقیماً با عملکردهای ذهنی شخصیت مواجه می شود استفاده می کند تا منطق ذهن گرای رمان را به بهترین وجه به نمایش بگذارد. این امر البته پیچیدگی رمان را نیز در پی دارد؛ پیچیدگی ای که باوجود تصور بسیاری از خوانندگان تعمد نویسنده نیست، بلکه در نتیجة نزدیک سازی ساختار رمان به ساختار ذهن به دست آمده است که با درک درست این ساختار می توان بر دشواری های موجود در این رمان فائق آمد.
چهره و جایگاه حضرت محمد (ص) در «کشف الاسرار» روزبهان بقلی شیرازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شیخ «ابونصر روزبهان بقلی شیرازی»، از بزرگترین شخصیت های تصوف ایران در سده ششم هجری است. «کشف الاسرار» وی کتابی است در گزارش و شرح رؤیاها و مکاشفه هایی که در درازنای چهل سال سلوک، بر شیخ روزبهان، رخ نموده اند. یکی از شخصیت های اصلی مکاشفه های روزبهان، حضرت محمّد (ص) است. در این مقاله، به تقسیم بندی گونه های حضور و اثر حضرت محمد (ص) در مکاشفه های روزبهان در کشف الاسرار و توضیح اجمالی آنها پرداخته ایم. چهره رسول خدا در این مکاشفات، چهره ای بس نورانی است که پیش از هر چیز، نشان «محبت» و «عشق» روزبهان به شخصیت پیامبر را بر خود دارد. پیامبر در این کتاب، «حبیب» خداوند، سرمست و عروس بارگاه الهی است. پیامبر اکرم (ص) در این مکاشفات، شخصیتی «ویژه و برتر» است که از نقش «شفاعت و وساطت در فیض» برخوردار است. کشف الاسرار، به اعتباری، نامه ای در ستایش و مدح حضرت محمد (ص) و تأکیدی بر جایگاه مرکزی او در تصوف و عرفان اسلامی است.
بررسی تطبیقی شخصیت اصلی و شخصیت پردازی آن در داستان حادثة شرف یوسف ادریس و سنگ های شیطان منیرو روانی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«شخصیّت» مهم ترین عنصر داستانی است که بدون آن داستان پدید نمی آید. ممکن است در داستان یک شخصیّت و یا بیشتر نقش آفرینی کنند و در این میان شخصیّتی را که نقش کلیدی در پیشبرد حوادث دارد «شخصیّت اصلی» می نامند. «فاطمه» و «مریم» در داستان های حادثة شرف و سنگهای شیطان شخصیّت های اصلی داستانی هستند که در آن زنان در پای بت باورهای غلط قربانی می شوند. اگرچه حادثة شرف را داستان نویسی مصری و سنگ های شیطان را نویسنده ای ایرانی خلق کرده است با این وجود درون مایه مشترک (انتقاد از سنّت های نادرست در ارتباط با زن) دو داستان را بسیار به یکدیگر نزدیک ساخته است؛ به گونه ای که می توان شب اهت را در ابع اد گون اگون داست ان ها مشاه ده ک رد. نگارندگان در این مق اله شخصیّت اص لی و شخصیّت پردازی آن را برای بررسی تطبیقی برگزیده اند تا از طریق مقایسه، نقاط تفاوت و تشابه آن دو را با یکدیگر در یابند. اگر از میان عناصر سازندة داستان این عنصر برگزیده شده از آن رو است که با بررسی شخصیّت های اصلیِ زن می توان تا حدّی از مشکلات آنان در جامعة مصری و ایرانی آگاه شد.
کردار گفتمانی و اجتماعی در رمان مدار صفر درجه بر پایه الگوی تحلیل گفتمان فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان دارای سه رویکرد ساخت گرایانه، نقش گرایانه و تحلیل انتقادی گفتمان است. نورمن فرکلاف از نظریه پردازان این شیوه در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین به بررسی متون پرداخته است. بر این مبنا، رمان مدار صفردرجه (1370) اثر احمد محمود از گونه های رمان سیاسی با این رویکرد تحلیل می شود. در تحلیل رمان هایی از این سنخ، بهترین رویکرد، نوع اخیر است؛ زیرا در این داستان دربارة این مباحث می توان بحث کرد که آیا گفتمان غالب بر انقلاب اسلامی در دهة شصت در آفرینش داستان هایی مانند مدار صفردرجه در فضای جدید تأثیرگذار بوده است؟ بنابراین، در این تحلیل باید از الگوی سه لایة فرکلاف برای تحلیل گفتمان استفاده کرد که به اصل متن (شامل تحلیل زبانی در قالب واژگان، دستور، نظام آوایی و انسجام در سطح بالاتر از جمله)، کردار گفتمانی (تولید و مصرف متون) و کردار اجتماعی توجه ویژه ای دارد. در نهایت، می توان متن مدار صفردرجه را متأثر از گفتمانی دانست که تولید چنین متنی را می طلبید و آن گفتمان و هژمونی غالب نیز در سال های بین 1350 تا 1357 منطبق با جامعة سال های دهة شصت تا هفتاد در زمینة فرهنگ، اقتصاد و سیاست آن دوره (کردار اجتماعی) بوده است که وجود و چاپ و انتشار چنین متنی را می طلبیده است.
پاپیروس های پهلوی: شناخت و پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشته هایی به خط پهلوی کتابی بر روی پاپیروس از دوران متأخر ساسانی در مصر به دست آمده است. این نوشته ها مربوط به زمان خسرو پرویز (591-628 م) است که مصر را به تصرف درآورد. در این اسناد نام های افراد، نام های جغرافیایی، مطالبی در خصوص اوضاع و احوال سپاهیان و صاحب منصبان، موضوعات تجاری و اقتصادی و نیز نامه های خصوصی و اداری ثبت شده است. سندهای اقتصادی شامل سند تحویل پول و خرید کالا و فهرستی از حیوانات است.
هدف از این پژوهش معرفی پاپیروس های پهلوی و اهمیت پرداختن بدانها، معرفی مجموعه های پاپیروس ها، ویژگی های خطی و زبانی آنها، دسته بندی آنها از دید محتوایی و نیز حرف نویسی، آوانویسی و ترجمه چند قطعه از پاپیروس ها است.
مقایسه ساختار حکایت «نظر کردن پیغامبر اسیران را» در مثنوی و فیه ما فیه
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان می دهد، در مثنوی معنوی و فیه ما فیه، 12 حکایت
مشترک وجود دارد. از آنجا که تحلیل همه حکایت های مشترک در مقاله ای واحد امکان پذیر
نیست، به نظر می رسد اولین حکایت فیه ما فیه یعنی «نظر کردن پیغامبر اسیران را» که در دفتر سوم مثنوی نیز
نظیر آن دیده می شود، از بسیاری جهات مانند زمینه متن، در هم آمیختن زمینه های تاریخی، کنش ها، خلاقیت مولوی و... بیشتر در خور
تأمل باشد. مولوی با در آمیختن دو زمینه متفاوت جنگ بدر و خندق، دو حکایتی را پدید
آورده که در نقش های آغازین، انواع فرایندهای رفتاری، ذهنی و کلامی مشترک اند؛ امّا در فیه ما فیه
با افزودن یک اپیزود، گفت وگوی شخصیت ها و در نتیجه برخی نقش ها را گسترش داده، و
حکایتی متفاوت ساخته است.
پژوهش حاضر ضمن بررسی زمینه تاریخی حکایت مذکور، به تفصیل، به مقایسه کنش ها و
نقش ها و دگرگونی آنها، تحلیل کنش ها بر اساس انواع فرایندهای فعلی، بررسی شخصیت ها
بر اساس دیدگاه گریماس، بررسی جزئیات و ویژگی های حکایت، صفات و ویژگی شخصیت ها،
صحنه پردازی و گفت وگوها در فیه ما فیه و مثنوی پرداخته و میزان
خلاقیت مولوی یا تصرفات وی را با توجه به ساختار متن نشان داده است.
مقاله به زبان فرانسه: کارکردها و نمادهای درخت در حکایتهای فرانسه زبان شرق آفریقا (Fonctionnalité et symbolisation de l’arbre dans les contes ouest africains ’expression française)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازنمود درخت در متون شفاهی روایی (اسطورهها، افسانهها و حکایتها) عمیقاً به مسایل قومشناختی همچون محیط، عقاید و سنتها مرتبط است. مقالة حاضر نشان خواهد داد که درخت در متون شفاهی آفریقا ماهیتی حمایتکننده و مقدس دارد و بیانگر مرگ و رستاخیز نیز هست. علاوه بر این کارکردها، درخت در نوعی بیسرزمینی قرار دارد و مرزی است بین دو دنیا: دنیای انسانها و «دنیای دیگر»، یعنی دنیای نیروهای فراطبیعی. درخت، سمبل فرهنگ و طبیعت، سمبل گذر از سادگی به پیچیدگی و وسیلهای برای شناخت انسان از محیط و جامعه خود می باشد. بنابراین درخت با مفهوم انسان در ارتباط است.
مدح قصاید سعدی
حوزههای تخصصی:
در ادبیات کلاسیک فارسی مدح و قصیده به گونه ای در هم تنیده اند و شاعران این قالب ادبی را به دلیل ویژگی های آن برای مدح برگزیده اند. نویسنده ضمن بررسی ویژگی های این نوع شعر به تبیین مدیحه های سعدی، نوع و جایگاه آن در ادب فارسی می پردازد و معتقد است که آنچه سعدی را به مدیحه سرایی واداشته، اندیشه کسب مال و قدرت نبوده است. این عرصه برای او جولانگاهی است برای تبیین اندیشه های سیاسی، اجتماعی و اخلاقی. او مدیحه هایش را اغلب با تصویری از پایان کار جهان، زوال عمر و کوتاهی فرصت و نوبت هر یک از صاحبان قدرت آغاز می کند و با توصیف ویژگی های آنان، قصیده را ادامه می دهد. او این خصایص را به منظور تشویق به ادامة آن خصلت و کار نیک و یا تحریک و برانگیختن برای کسب و انجام آن منش نیک به ممدوح یادآور می شود.
تحلیل نظام بودشی گفتمان: بررسی موردی داستان داش آکل صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی بر آن است تا با بهره گیری از رویکرد تحلیلیِ نشانه معنا شناسی ادبیات، به بررسی نحوة حضورکنشگران و نوع بودش آن ها در جریان شکل گیری معنا بپردازیم. در این مطالعه، به بررسی داستان «داش آکل» از صادق هدایت خواهیم پرداخت. این داستان، حول محور شخصیت کانونی داش آکل و کنش های او در محیط پیرامونش شکل می گیرد. درواقع، کنشگر درطول داستان دچار بحران هایی می شود که ناگزیر به ترک وضعیت قبلی یا به عبارت دیگر، نفی آن وضعیت برای رسیدن به موقعیتی جدید می گردد. هدف اصلی از نگارش این مقاله، بررسی روند حضور و حرکت کنشگران اصلی داستان داش آکل براساس نظریة نشانه معنا شناسی بودشی است. در این نظریه، کنشگر به دلیل احساس خلأ در زندگی با خروج از دازاین (این بودگی)، وضعیت موجود را نفی می کند و درنتیجه، این نفی به سوی نوعی وضعیت ایجابی پیش می رود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی کارکرد بودشی نفی و ایجاب در گفتمان داش آکل با هدف تبیین شرایط تولید معنا و عبور از بحران حضور است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که چگونه نفی و ایجاب به عنوان دو عنصر مهم گفتمانی در شکل گیری فرایند بودشی گفتمان اثرگذار
بررسی حضور نویسنده در داستان های جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جلال آل احمد (1302- 1348 ه.ش.) نویسنده ای متعهّد، آرمانگرا و عملگراست که داستان نویسی را با نگارش داستان های کوتاه از سال 1323 شروع کرد و تا پایان عمر ادامه داد. آنچه در داستان های آل احمد چشمگیر به نظر می رسد شیوه های حضور نویسنده در این آثار است که گاه شکل مداخله گرانه به خود می گیرد و گاه نیز این حضور به صورت غیر مستقیم است و در هرحال برآمده از نگرش خاص نویسنده و الزاماتی است که این نگرش بر داستان های وی اعمال می کند. داستان های بلند جلال آل احمد «سرگذشت کندوها» و «مدیر مدرسه» (1337)، «نون والقلم» (1340) و «نفرین زمین» (1346) که در دهه پایانی زندگی وی به نگارش درآمده، حاصل نگرش ویژه نویسنده به قالب داستان است. در مقاله حاضر کوشش شده است تا چگونگی حضور نویسنده و رابطه آن با این نگرش خاص و الزاماتی که موجب حضور نویسنده در این آثار گردیده است بررسی شود.
حضور نویسنده در داستان های مورد نظر را می توان ناشی از تعهّد نویسنده دانست که داستان را به عنوان ابزاری برای آگاهی دادن در شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خاص در نظر گرفته و با صراحت و تکیه بر گنجینه سنتهای قصّه های ایرانی کوشیده است رسالت خود را به انجام برساند.
تحلیل موضوعات غنایی در منظومه حماسی بهمن نامه
حوزههای تخصصی:
گونه های ادبی از لحاظ محتوا به ادب حماسی، غنایی، تعلیمی و نمایشی دسته بندی
شده است. این گونه ها با یکدیگر تداخل دارند. به دیگر سخن، یک اثر غنایی ممکن است
دارای بخش های حماسی باشد و در یک اثر حماسی می توان نشانه هایی از شعر تعلیمی یا
غنایی دید. که حضور عناصری از یک گونه ادبی در گونه ای دیگر، گاه موجب تنوع و
افزایش جذابیت اثر است و گاهی گسیختگی لحن و زبان اثر را سبب می شود.
بهمن نام ه (ق 5-6) اثر
ایرانشاه بن ابی الخیر یکی از منظوم ه های حماس ی است که تهی از جنبه های غنای ی
نیست. در این مقاله، بررسی موضوعات غنایی و هماهنگی یا عدم تناسب آنها با متن
حماسی مدّ نظر بوده است؛ زیرا دو گونه ادب حماسی و ادب غنایی با یگدیگر تفاوت
دارند. در این مقاله موضوعات غنایی موجود در این منظومه، استخراج و دسته بندی شده
که حاصل آن شناسایی دوازده موضوع غنای ی از جمله: اعتذار، سوگند، نیایش ، مرثیه،
مدح، شکواییه، مفاخره، هج و و ... است. در این موضوع ات غنایی، لحن حماسی و قدمت
زب ان رعایت شده است. حضور موضوع غنای ی موجب گسست در لحن حماسی نبوده و این اثر
دارای وحدت لحن است.
نمایش شخصیت ها (شخصیت پردازی نمایشی) در سووشون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سووشونِ سیمین دانشور، از جمله رمان هایی است که حضور شخصیت، در آن بسیار پر رنگ است و نویسنده، از شخصیت پردازی- به ویژه شخصیت پردازی نمایشی- برای تقویت ساختار اثر و انتقال بهتر معنا، بسیار سود برده است.
شخصیت پردازی به دو شیوه ی گزارشی و نمایشی انجام می شود. شخصیت پردازی گزارشی به وسیله ی توصیف مستقیم و شخصیت پردازی نمایشی به کمک برخی از تکنیک های ویژه (از جمله گفتگو، عمل، صحنه پردازی، نام، لحن و شیوه بیان) صورت می پذیرد. کاربرد هریک از این تکنیک ها به نوبه ی خود به زیبایی اثر و تواناساختن مخاطب در درک معنا و شناخت شخصیت ها کمک می کند. درحالی که در شخصیت پردازی گزارشی، نویسنده خود به توصیف مستقیم خصلت ها و مشخصات ظاهری، رفتاری و روحی شخصیت می پردازد، در روش نمایشی، تنها شخصیت را وادار به ""عمل"" و ""صحبت"" می کند و به خواننده اجازه می دهد که خود استنباط کند و با درنگ دریابد که چه انگیزه و خلق وخویی در پشت آنچه شخصیت انجام می دهد، پنهان است؛ در واقع نویسنده تنها حرکات و گفتار را به نمایش می گذارد.
از هر دو تکنیک نمایشی و گزارشی، در سووشون استفاده شده است، اما شخصیت پردازی نمایشی، در این اثر کاربرد بیشتری دارد. البته از بین تکنیک های شخصیت پردازی نمایشی، گفتگو و انتخاب هوشمندانه ی نام شخصیت ها، به خلق شخصیت های سووشون بسیار کمک کرده است.
مقاله به زبان فرانسه: استبداد حکومتی، تصویر ایران صفوی از منظر سیاحان اروپائی (Despotisme du pouvoir ; L’image de la cour safavide d’après les voyageurs européens)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت ایران در عصر صفویه و سلاطین بعد از آن توجه بسیاری از سیاحان اروپائی مثل شاردن˛ تاورونیه˛ تِوِنو ... را برانگیخته است. ایران در این دوره به شیوة مستبدانه و سلطنتی اداره می شده و شاه و حاکمان شهرها از قدرتی مطلق و بیچون و چرا برخوردار بودند. سلسلة صفویه به دو دوره تقسیم می شود. از یک سو دورهای که تمام قرن 17 را تشکیل می دهد و سیاحان از ایران تصویری بسیار زیبا و جالب توجه از جانشینان صوفی کبیر ارائه می دهند اما از سوئی دیگر و در قرن 18 نوعی خشونت و بی رحمی کم نظیر از شاهان صفوی به نمایش گذاشته می شود. دربار ایرانی بارها توسط این سیاحان به دربار فرانسه تشبیه شده است. اما تضادی بزرگ میان دربار ایران که تحت سلطة شاه عباس بوده و بسیار مورد تحسین شاردن قرار گرفته با دربار فرانسه وجود دارد. دربار ایران بعد از سلطنت شاه عباس دچار موقعیتی بسیار غم انگیز می شود. در حالی که دربار فرانسه بعد از 30 سال جنگ مداوم که در زمان لوئی 14 بوده بالاخره در قرن 18 میلادی 77 سال سرشار از صلح و آرامش را می بیند.
شخصیت و شخصیت پردازی در حکایات اسرارالتوحید
حوزههای تخصصی:
تداعی معانی و آفات آن در مثنوی مولوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مثنوی مولوی دارای شیوه های مختلف بیانی است، که ما در ابتدای مقاله بعضی از آن ها را بررسی می کنیم. یکی از اصلی ترین این شیوه ها، تداعی معانی است. در این شیوه بسط سخن به گونه ای است که مؤلف با یادآوری موضوعات جدید به صورت سلسله وار به دنبال آن ها می رود. درباره محاسن این شیوه در کتاب هائی که درباره مثنوی نوشته شده، صحبت شده است، ولی ما در این نوشته می کوشیم نشان دهیم که گاه این شیوه به یکدستی منطقی کلام مولوی آسیب رسانده و او را از محتوای بحث اصلی اش دور نموده و گاه رشته سخن را گسسته و در مواردی به پریشانی منطقی در مثنوی انجامیده است.