فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱۰٬۳۳۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
This study examined the possible effects of orthographic/phonologic priming techniques on the receptive language skills of Iranian EFL learners with different proficiency levels. From an initial pool of 700 EFL learners from a language learning institute, two hundred and seventy learners from both genders were selected based on their performance on an English proficiency test and classified into six experimental and three control groups. After gaining certitude about the participants’ English proficiency levels, the semantic and orthographic/phonologic priming phase was conducted, and consequently, the participants’ contextualized comprehension of the primed words was assessed via a set of reading and listening comprehension tasks. The performances of the participants on the designed tasks indicated that semantic primes were more efficient for improving both comprehension skills compared with the orthographic-phonologic primes. Moreover, based on the results, language proficiency affected the success of the primes on both reading and listening comprehension tasks; advanced learners showed a greater improvement than the beginners and the intermediates under the influence of the priming techniques. Orthographic-phonologic primes were found to be more efficient for beginners, whereas the advanced learners showed an enhanced performance with regard to semantic primes. Overall, semantic primes showed more facilitative effects across various comprehension tasks due to their activation of deeper cognitive processing. Orthographic-phonologic primes were also successful. However, they were more efficient in the early stages of language learning, where visual recognition played a more critical role.
The Relationships between EFL Students’ Cultural Intelligence, Emo-Sensory Intelligence, Language Learning Strategies, and English Language Achievement(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present research was targeted toward examining the relationship between cultural intelligence (CQ), emo-sensory intelligence (ESQ), language learning strategies (LLS), and students’ language achievement (LA). A number of 300 EFL Iraqi students studying at the English Language Department of AL-Qadisiyah University, Iraq was selected through convenience sampling. The participants filled out the cultural intelligence questionnaire, emo-sensory intelligence scale, and the language learning strategy inventory. Students’ final scores were used as a means through which their language achievement could be gauged. The data were analyzed using Pearson Product-Moment Correlation and Structural Equation Modeling (SEM) analysis. The findings indicated a significant relationship between ESQ, CQ, learning strategies, and students’ language achievement. In addition, it was found that CQ and language learners’ strategy could directly predict the language achievement of Iraqi EFL learners. ESQ, could only predict language learners’ achievement through the mediation of language learning strategies.
شبکه تفسیر ضمنی در قانون آیین دادرسی کیفری از منظر نقش گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های پیشین وجود دانش ضمنی پیش فرض گرفته شده توسط مقنن در قوانین را از علل دشواری ارتباط خواننده / مخاطب قانون با متن مواد آن دانسته است. پرسش اصلی این است که دامنه و گستره دانش ضمنی پیش فرض گرفته شده چقدر است؟ فرضیه پژوهش، براساس رویکرد دستور زبان نقش گرا، این است که دامنه دانش ضمنی تا جایی است که ارجاعات درون متنی و برون متنی دامنه متن و معنا را گسترش می دهد. شیوه اجرا به این صورت است که با مبنا قراردادن برخی مواد گزینشی و اتفاقی از قانون آیین دادرسی کیفری (ق.آ.د.ک)، دامنه ارجاعات آن ها را پی گرفته ایم تا شبکه درون متنی و برون متنی آن کشف شود. نتایج تحقیق نشان می دهد دامنه دانش ضمنی پیش فرض گرفته شده، به گونه ای شبکه ای، تمام قوانین، متون حقوقی، نظریه های حقوقی، ساختار قضائی، و دانش های مرتبط را شامل می شود. انواع ارجاعات زیر پیوسته معنای بند را تا آخرین مرزهای دانش ضمنی به تعویق و تأخیر می اندازد: ارجاع صریح (درون متنی وبرون متنی)، ارجاع ضمنی (درون متنی و برون متنی) شامل: ارجاع ناهمسان، ارجاع همآیند، ارجاع از طریق تکرار، و ارجاع سلبی. ارجاع ناهمسان، نشان می دهد قوانین جزایی (قانون آیین دادرسی کیفری، قانون مجازات اسلامی و دیگر قوانین جزایی) با محوریت دال «جرم» شبکه دانشی را بازتاب می دهند. نتایج نشان می دهد هرگونه ارجاع، حتی ارجاع صریح، سطحی از پیچیدگی و دشواری ارتباطی را برای خواننده در درک معنای بندهای مواد قوانین ایجاد می کند. ارتباط مخاطب با متن قوانین، زمانی دشوارتر می شود که مواد و قوانین و متون به صورت رفت و برگشتی به یکدیگر ارجاع می دهند.
Adverse Conditions in the Professional Lives of English Instructors: Recommendations to Ameliorate Teacher Resilience(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۷, No.۳۴, Spring & Summer ۲۰۲۴
285 - 308
حوزههای تخصصی:
Adverse Conditions in the Professional Lives of English Instructors: Recommendations to Ameliorate Teacher Resilience Abstract The present qualitative study strived to examine Iranian English instructors’ experiences of adverse conditions in their teaching environments. To yield this purpose, 30 novice language institute English instructors in Tabriz (Iran) were selected as the participants. To triangulate the data, we utilized interview and narrative data collection techniques. Adapting inductive, bottom-up approach to analyzing the themes, three main themes were generated: teacher factors, contextual factors, and student factors. The findings of the study were ascribed to the participants’ resilience in their academic settings. The findings can provide the teacher educators and educational psychologists with certain guiding principles regarding teacher resilience. The results of the study has a number of implications for pedagogy and teaching practice as well as the educational psychology and teacher education . Keywords: adverse conditions, emotional regulation, psychological wellbeing, teacher education, teacher resilience
چالش «تلفظ دقیق» با «تلفظ طبیعی» در برنامه های رادیو و تلویزیون/The Challenge of “Careful Pronunciation” vs. “Natural Pronunciation” in Radio and Television Programs(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
211 - 234
حوزههای تخصصی:
در کتاب ها و کلاس های «فن بیان و گویندگی» چگونگی تلفظ دقیق و از مخرج اصلی هر آوا آموزش داده می شود تا اصالت آنها رعایت شود. نگارنده در طول یک دهه گذشته، با دقت در بخش های خبری صداوسیما، نمونه هایی از اصرار بر رعایت این آموزه ها را در این برنامه ها مشاهده و ثبت کرده است. در مقاله حاضر، به این موضوع پرداخته شده که تلفظ دقیق، در چه مواردی ضروری و در چه مواردی اختیاری است. همچنین، به این پرسش پرداخته شده است که آیا اساساً مقاومت در برابر فرایندهایی مانند همگونی امکان پذیر است و در صورت ممکن بودن، آیا این مقاومت به نتیجه موردنظر یعنی تلفظ دقیق کلمات منتهی می شود. مفهوم «تلفظ طبیعی» در مقاله حاضر، از پژوهش میلانیان الهام گرفته شده است. روش پژوهش در مقاله حاضر، به صورت اَسنادی و شیوه تحلیل داده ها به صورت تحلیل محتوای کیفی بوده است. نتایج نشان داد که رعایت تلفظ دقیق، در برخی موارد خاص مانند تداخل با کلمات هم آوا، قرائت متون ادبی، قرائت متون مقدس و اصطلاحات و اسامی خاص ضروری و در سایر موارد، اختیاری است و به عوامل کنشی مانند سرعت و سبک گفتار بستگی دارد. علاوه براین، گویندگانی که در برابر فرایندهایی مانند همگونی مقاومت می کنند، عملاً به هدف خود یعنی تلفظ دقیق دست نمی یابند؛ آنها تنها جایگاه وقوع همگونی را تغییر می دهند و درواقع، همگونی پیشرو را به پسرو و یا همگونی پسرو را به پیشرو تبدیل می کنند.
تحلیل برخی فرآیندهای واجی گویش بهبهانی در نظریه بهینگی
منبع:
مطالعات تطبیقی اندیشه دینی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
144 - 169
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی برخی از فرایندهای واجی رایج در گویش بهبهانی در چارچوپ نظریه بهینگی پرداخته است. این فرایندها عبارتند از: همگونی، حذف ، تضعیف همخوان هایb ، f ، v به غلت دولبی نرمکامی w در محیط پس از واکه، درج غلت دولبی نرمکامی [w] در التقای واکه، تبدیل انسدادی c به غلت کامی [j] در بافت پایان واژه. این پژوهش برای جمع آوری داده ها از روش میدانی و انجام مصاحبه هدفمند بهره برده است. علاوه بر این، برخی از داده ها از منابع مکتوب مانند پایان نامه و کتاب هایی که درباره گویش بهبهانی نوشته شده، استخراج شده اند. یکی از نگارندگان مقاله نیز اهل بهبهان است و به عنوان گویشور نیز در این پژوهش نقش داشته و صحت داده ها را تایید می نماید. گویشوران ده نفر مرد و زن، بی سواد و تحصیل کرده در سنین مختلف بوده اند. پس از جمع آوری داده ها، واژه های موردِ نظر به دقت آوانویسی شده و در نظریه بهینگی به لحاظ واج شناختی تحلیل شده اند. پس از جمع آوری داده ها، واژه ها آوانویسی شده و در نظریه بهینگی تحلیل شده اند. نتایج نشان می دهد که در این گویش فرایندهای حذف و تضعیف از سایر فرایندها بسامد بیشتر داشته اند.
Expanding Novice and Experienced Iranian EFL Teachers’ Assessment Identity Landscape: Does Online Explicit Instruction Make a Difference?
حوزههای تخصصی:
Teacher assessment identity (TAI) is an integral element of quality assessment practice and professionalism, which has been widely overlooked in teacher education research. To bridge this gap, the present study explored the dynamism of TAI through an explicit training course. To do so, 22 novice and experienced Iranian EFL teachers completed a questionnaire on TAI before and after the course. Then both novice and experienced teachers attended a 16-hour treatment in which various assessment dimensions were taught. The participants also completed tasks reflecting TAI components. Moreover, five novice and five experienced EFL teachers were interviewed. The results of the independent samples t-test indicated that novice and experienced Iranian EFL teachers did not significantly differ regarding their assessment identity before and after the treatment despite improvements in their mean scores. However, the results of paired samples t-test revealed that the formal intervention has developed the TAI of both novice and experienced groups. This was substantiated by qualitative findings which demonstrated that, owing to the training, novice teachers manifested TAI in 16 domains while experienced teachers showed their identity as assessors in five domains. The study offers promising implications for EFL teachers and trainers, who can realize the dynamism of TAI and its core dimensions in light of instruction.
تحلیل چندمعنایی افعال مرکب دارای همکرد «کردن» در چارچوب نظریۀ صرف ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
97 - 129
حوزههای تخصصی:
همکرد «کردن» بیشترین مشارکت را در تولید افعال مرکب فارسی دارد. زیرا همکرد «کردن» در فرایند سبک شدگی می تواند بیشتر از همکردهای دیگر زبان فارسی از معنا تهی شود؛ از معنای سرنمونی خود فاصله گرفته؛ و با ترکیب با انواع فعل یارهایی با معنا و جزء کلام های متفاوت، فعل های مرکب گوناگونی بسازد (Mansouri, 2013). از این رو، فعل های مرکب با همکرد «کردن» در این زمینه، بیشترین سهم را در میان همه افعال مرکب زبان فارسی دارند. هدف پژوهش حاضر، مطالعه چگونگی تشکیل فعل های مرکب فارسی همراه با همکرد «کردن» و شناسایی و واکاوی چندمعنایی موجود بین آن ها بر مبنای نظریه صرف ساختی (Booij, 2010a & b) است. داده های این پژوهش شامل 3326 فعل مرکب همراه با همکرد «کردن» است که از فرهنگ زانسو (Keshani, 1993)، فرهنگ بزرگ سخن (Anvari, 2002)، فرهنگ ظرفیت نحوی افعال فارسی (Rasooli et al, 2011) و فرهنگ املایی خط فارسی (Sadeghi et al, 2015) گرد آوری شده اند. یافته های این پژوهش نشان داد که چندمعنایی در فعل های مرکب همراه با همکرد «کردن»، نه در سطح واژه های عینی، بلکه در سطح طرحواره ساختی و انتزاعی قابل تبیین است. از این رو، یک طرحواره ساختی مرتبه بالاتر در سطح بالایی از انتزاع درنظر گرفته شد که در پیوند با آن زیرطرحواره های ساختیِ عینی تری وجود دارد که الگوهای شکل گیری فعل های مرکب در گروه های مختلف را نشان می دهند. هر یک از این زیرطرحواره ساختی نماینده ای از یک مقوله معنایی در فعل های مرکب هستند.
پی بست های ضمیری در زبان فارسی از نگاه صرف توزیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به باور شقاقی (1394) گونه آزاد پی بست ضمیری، یعنی ضمایر منفصل، می توانند در جایگاه هسته گروه اسمی قرار بگیرند؛ اما گونه واژه بستی آنها چنین قابلیتی ندارد. این در حالی است که اگر میزبان حرف اضافه باشد، ضمیر می تواند در جایگاه هسته گروه اسمی قرار گیرد. با توجه به این مسئله، پژوهش حاضر می کوشد تا با استفاده از نظریه صرف توزیعی، به تحلیل فرایند شکل گیری ضمایر منفصل و متصل و ماهیت ضمایر متصل به اسم، حرف اضافه و فعل بپردازد، تا در پرتو آن بتواند دلیل وجود چنین رفتار دوگانه ای را بیابد. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام می گیرد و فرضیه های آن با استفاده از استدلال های نظری و شواهد زبانی به بوته آزمایش قرار داده می شود. فرضیه اصلی این پژوهش آن است که رفتار متفاوت ضمایر متصل، ریشه در ماهیت و جایگاه ساختاری ویژه آنها دارد؛ در این زمینه همچنین فرضیه وجود نشانه «M» نیز مطرح می گردد؛ این نشانه که حاصل ادغام صرفی میان تکواژ پایه و ضمیر است بر روی هسته ضمیر متصل هویدا می گردد. یافته های این پژوهش ضمن اثبات وجود نشانه «M»، تمایز ساختاری و ماهیتی ضمایر متصل به میزبان های مختلف را تأیید می کند.
Adapting English Language Education to the EIL Framework: A Case Study of Expanding Circle Countries(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The pluricentricity of English language has led to the appearance of new trends in English language education. This is especially important in Expanding Circle (EC) countries to develop intercultural communication among learners. The current study attempted to investigate the views of Iranian Englishteachers towards the relevancy of English as an international language (EIL) to their practice of English language teaching and the influence of teacher education on shaping their attitudes. To this end, a mixed method sequential research design was used to collect data, sing a questionnaire delivered to115 EC teachers who, at the time, were taking an online teacher education workshop held in a Language Institute in Tehran regarding EIL and varieties of English. Subsequently, semi-structured interviews were carried out with 34 teachers who had expressed their agreement to be interviewed. The analysis of the data showed that although the EC teachers had mostly expressed positive perceptions about EIL and varieties of English, their perceptions misaligned with their practices in ELT classes. The mismatch between teachers’ conception of EIL and its relevance to their context of teaching seemed to have undermined their self-confidence in applying this concept to practice. They seemed to have taken it for granted that American English is the sole variety to be practiced in Iran, as it is considered the most desirable target language variety. Implications of the results for educators and policy-makers on bridging the gap between theory and practice in ELT classes are presented.
نشانه - معناشناسی گفتمان عاطفی در داستان «اللص و الکلاب» اثر نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام عاطفی ازجمله گفتمان هایی است که در چارچوب الگوی نشانه معناشناسی مورد بررسی قرار می گیرد. در این نظام، جریان تولید معنی با شرایط ادراکی حسی شوشگر پیوند می خورد و نشانه معناها به گونه های پویا، متکثر و چندبعدی تبدیل می شوند که با کنترل نظامی خاص و طی یک فرایند گفتمانی بروز می یابند. در این راستا هدف از انجام پژوهش حاضر آن است که بر مبنای روش نشانه معناشناسی گفتمانی ضمن تبیین فرایند عاطفی داستان «اللص و الکلاب»، نقش این فرایند در نوع حضور شوشگر و تحول شرایط گفتمانی شرح داده شود. یافته های پژوهش نشان می دهد نظام عاطفی این داستان مبتنی بر شوش است. احساسات و شوش های حاکم بر رمان که خشم و ناامیدی از برجسته ترین آن به شمار می رود، طی جریانی معنادار، نظام عاطفی گفتمان را ایجاد کرده اند. وقوع دو رخداد غیرمنتظره، یعنی خیانت نزدیکان و شکست در انتقام از خیانتکاران، منجر به آن شده که در باورها و عواطف شوشگر تغییراتی صورت گیرد. با تغییر حالات عاطفی سوژه، در ارزش های حاکم بر متن نیز دگرگونی های اساسی ایجاد شده است. در بخش های آغازین روایت، عاطفه خشم ضمن آنکه حضور مستمر و پویای شوشگر را درپی داشته، موجب شکل گیری ارزش انتقام در گفتمان شده است و در بخش های پایانی، احساس ناامیدی سبب گوشه نشینی و غیاب گفته پرداز از صحنه رویدادها شده و کارکرد ارزشی متن را از انتقام به تسلیم و ناتوانی تبدیل کرده است.
ضعف و شکست های دستگاه های ایدئولوژیک (ISA) بر اساس نظریه آلتوسر در رمان پرتقال کوکی (۱۹۶۲)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال ۵۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
93 - 119
حوزههای تخصصی:
آلتوسر معتقد بود حکومت ها برای تأمین خواسته های طبقه حاکم، نیازمند ابزارهایی در جهت تسلّط بر توده ها هستند. او عقیده داشت سیستم تک دستگاهی که مارکسیست های سنّتی طرح کرده بودند و طبق آن حکومت فقط با ابزار زور و سرکوب به کنترل جمعیت ها می پرداخت، ناقص و غیر جهان شمول است؛ چراکه با استناد به آن نمی توان توضیحی برای سرسپردگی داوطلبانه جامعه ارائه کرد. در همین راستا، او ابزارهای حکومتی را به دو دسته ایدئولوژیک و سرکوبگر تقسیم و بیان کرد که فعّالیّت دائمی دستگاه های ایدئولوژیک باعث حفظ تعادل قدرت در جامعه خواهد شد. این پژوهش به بررسی چند مورد از ناکارآیی عملکردهای دستگاه های ایدئولوژیک در رمان پرتقال کوکی اثر آنتونی برجس می پردازد. قهرمان قصّه نوجوانی خشن و قدرت طلب است که ارزش بالایی برای فردیت خود قائل است. تقریباً هیچ کدام از نهادهای مرتبط با دستگاه های ایدئولوژیک در این رمان قادر نیستند به نحو مطلوب روی قهرمان تأثیر بگذارند. پرتقال کوکی هنرمندانه و کامل، تقریباً، تمامی قسمت های مرتبط با دستگاه های ایدئولوژیک حکومتی را در سرنوشت شخصیت اصلی دخیل می کند. نتایج نشان می دهد که نهادهای ایدئولوژیک در این رمان به وظایفشان عمل می کنند، امّا کارآیی ندارند.
تحلیل گفتمان انتقادی مجموعه کتب زبان انگلیسی پراسپکت و ویژن برمبنای خوانش فوکویی از مفهوم سن زدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان ایرانیان، همواره پیران همچون نماد حکمت و حرمت تلقی شده و جوانان را به تلمذ از خزائن تجربه زیسته شان سفارش کرده اند. در اینجا عنصر «سن» در بازنمایی هویتی ارزشی مثبت دارد و بر غنای معرفت/ تجربه دلالت می کند. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر پاسخی بر نحوه بازنمایی مفهوم سن به عنوان یکی از عناصر هویت بخشی وبه تبع آن سالمندی یا به تعبیر دقیق تر سن زدگی، در کتب زبان انگلیسی مدارس است. همانگونه که فوکو تصریح می کند سن، نه یک انگاره صرفاً بیولوژیک، بلکه برساخته ای تاریخی گفتمانی است که در شبکه روابط قدرت بازتولید می شود. به طور خاص، در این پژوهش تحلیل محتوای داده های کتب زبان انگلیسی متوسطه اول و دوم (مجموعه پراسپکت و ویژن) براساس روش تحلیل گفتمان انتقادی لاکلاو و موفه (با خوانش فوکویی) صورت گرفت. تحلیل تکرار شواهد و داده ها نوعی غیریت سازی را به عنوان گفتمان غالب از مفهوم سن زدگی نشان داد. سالمندان در سایر تمرینات، در اکثر فعالیت های روزمره و حوزه عمومی غایب هستند؛ در هنگام حضور نیز یا شکل بیمارگون یا صرفاً کارکرد نمایشی/انفعالی داشته اند و در حالت «تعویق نامحدود» به سر می برند. در این مجموعه دسترسی سالمندان به گفتمان مسلط کتب آموزشی قطع شده و نوجوانان و میان سالان جایگاه سوژه گفتمانی را اشغال کرده اند، به نحوی که دوقطبی حاشیه مرکز تشدید شده است. ضرورت دارد برنامه ریزان کتب درسی به تعریف روشنی از مفهوم سن و گفتمان سالمندان دست یابند تا آنان را در مسیر تبدیل به سوژه های کنش گر و مساوات طلبانه (مورد تأکید سند تحول بنیادین) درنیل رسیدن به آرمان عدالت آموزشی یاری رساند.
Constructing a Local Rubric for Iranian EFL High School Learners’ Speaking Skill: High School Teachers and University Professors’ Voices(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Reviewing the literature, there is an evident lack of appropriate research on the potential difficulties of assessing speaking skill and the urgent need of more rigorous assessment of speaking skill and its intricacies. Therefore, this study aimed to develop a collaborative local rubric for assessing Iranian high school students’ speaking skill constructed through the school-university members' collaboration. The participants of this study were 3 high school English teachers and 3 university instructors. They had at least 5 years of experience in English teaching and familiarity with rubrics and how to use and develop them.To gather data, a semi-structured interview was conducted with the participants. After coding and analyzing the data, it was revealed that the participants mentioned some similar criteria such as the importance of pronunciation, grammar, vocabulary, fluency and the use of a 0-4 assessment scale. However, some contradictions arose between the participants about the scores and the strictness/flexibility of those levels. The currently-developed speaking rubric, which is a simulation of the IELTS and TOEFL speaking rubrics, intended to help high school teachers undertake a more thorough assessment resulting in students’ enhanced learning of speaking. This study proposed practical implications for teachers and instructors in particular test constructors and examiners.
The Utility of Lexical Bundle Teaching for Improving ESP Learners’ Writing Ability on IELTS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The effectiveness of Lexical Bundle (LBs) instruction for facilitating writing skill development has been a controversial issue in language teaching. This study examined the impact of LBs instruction on English for Specific Purposes (ESP) learners’ performance on IELTS writing task 2.
Methods: To this end, first, 60 male and female ESP learners were randomly selected from among 150 ESP learners of Tabriz University of Medical Sciences as participants. Second, these participants were assigned to the experimental group and the control group, each with 30 learners. Both groups were then administered IELTS writing task 2 as a pretest. The experimental group was provided with ten sessions of IELTS-Task 2-related LB instruction. The control group, however, did not receive this kind of instruction. Finally, the researchers administered IELTS writing task 2 to both of the groups anew as a posttest.
Results: The results suggest that teaching the relevant bundles had significant positive impacts on ESP learners’ general performance of the relevant writing tasks, task achievement grammatical range and accuracy, vocabulary knowledge, as well as observing cohesive ties and coherence in their writing.
Conclusions: The results may provide some useful insights regarding the instruction of LBs in IELTS preparation courses for the ESP learners.
آیا مردان و زنان در پردازش نحوی متفاوت عمل می کنند؟ شواهد الکتروانسفالوگرافی از سخنگویان تک زبانه فارسی/Do Men and Women Differ in Syntactic Processing? Electroencephalographic Evidence from Persian Monolinguals(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
113 - 140
حوزههای تخصصی:
مردان و زنان زبان را به گونه ای متفاوت پردازش می کنند، اما نحوه عملکرد مغز برای پشتیبانی از این تفاوت هنوز بحث برانگیز است. ادعا شده است که کارکردهای زبانی به احتمال زیاد در مردان جانبی شده تر و در زنان هر دو نیمکره مغز را درگیر می کند، اما مطالعات فعلی برای اثبات این امر ناکافی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر جنسیّت بر پردازش نحوی با استفاده از تحلیل سیگنال های الکتروانسفالوگرافی اجرا شد. این رویکرد امکان شناسایی تفاوت بین زنان و مردان را در مؤلفه های ERP مرتبط با پردازش نحوی فراهم می کند. ازاین رو، 22 نفر سخنگوی تک زبانه فارسی (11 زن) با میزان بسندگی بالا در زبان فارسی به صورت هدفمند در این پژوهش شرکت کردند. پتانسیل های وابسته به رویداد با استفاده از الگوی شنیداری نقض نحوی در هجای پایانی جملات فارسی در نرم افزار متلب استخراج و مقادیر میانگین دامنه با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS-26 تحلیل شد. یافته های الکتروانسفالوگرافی حاضر نشان داد گرچه زنان در مقایسه با مردان دامنه سیگنال بزرگتری را در محرک های نادستوری در مقایسه با محرک های دستوری در بازه زمانی 500 700 هزارم ثانیه نشان دادند، اما این اختلاف به لحاظ آماری معنادار نبود (05/0 p >). افزون براین، دامنه سیگنال در نواحی خلفی نیمکره چپ در مقایسه با نیمکره راست گسترده تر بود، اما تأثیر معنادار جنسیت مشاهده نشد. به طورکلی، بر اساس یافته های حاضر می توان نتیجه گرفت که پردازش نحوی در زنان و مردان با بسندگی زبانی بالا مستقل از متغیر جنسیت عمل می کند.
واکاوی راهبردهای درک خواندن در کتاب فارسی ششم دوره دوم ابتدایی: پژوهشی از منظر رویکرد اجتماعی روان شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خواندن فرایندی پیچیده است که استفاده از راهبردهای درک به فراگیران کمک می کند تا با برقراری تعامل بیشتر با متن، درک بهتری از آن داشته باشند. هدف این مقاله توصیفی تحلیلی بررسی کتاب فارسی ششم دوره دوم ابتدایی باتوجه به سه راهبرد فعال سازی دانش پیشین، گسترش گنجینه واژگان و بازبینی و 26 تکنیکِ درک خواندن از انگاره اجتماعی روان شناسی زبانِ اندرسون (1994 & 2012) است تا همسویی این منبع آموزشی با رویکرد فوق و تکنیک های شناختی، فراشناختی و جبرانی آن روشن شود. دراین راستا، پیکره متشکل از 79 راهبرد استخراج شده از متون و همه تمرین های این کتاب شامل بخش های درک مطلب، درک و دریافت، خوانش و فهم، دانش (زبانی و ادبی)، بازی و گوش کن و بگو، برمبنای نمون برگ محقق ساخته مطالعه شد. تحلیل داده ها نشان داد که اگرچه از هر سه راهبرد استفاده شده، فراوانی و تنوع تکنیک ها بسیار پایین و کتاب فوق ناهمسو با این رویکرد است. سازمان دادن فصل های کتاب به درس هایی با عناوین متنوع و بخش هایی نظیر بخوان و حفظ کن، حکایت، بخوان و بیندیش و گوش کن و بگو، رغبت بیشتری برای خواندن متون ایجاد می کند. تکنیک های تنوع در آموزش واژه، کار با هم کلاسی برای گسترش مهارت خواندن، آموزش واژه به همراه دیگر فعالیت های زبانی، آموزش صریح واژه، آموزش واژه جدای از سایر فعالیت های زبانی، طرح واره های واژگانی، روابط مفهومی، به خاطر سپاری و تمرین در رابطه با آن ها نیز برای آموزش واژه استفاده نشده است. داده های بازبینی راهبردها نشان داد که راهبردهای فراشناختی فراوانی بیشتری در مقایسه با راهبردهای شناختی دارند. توجه به تکنیک های مرور دانسته های پیشین و تنوع متون خواندنی از نقاط قوت و عدم توجه به تمرین های گروهی در پرورش و تقویت تفکر انتقادی فراگیران از نقاط ضعف کتاب حاضر در تدوین محتوا محسوب می شود.
Scrutinizing Applied Linguistics Professors, EFL Teachers, and Parents’ Perspectives on English Instruction at the Primary School Level(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۷, No.۳۴, Spring & Summer ۲۰۲۴
139 - 171
حوزههای تخصصی:
بررسی حوزه واژگانی و جهانی های زبان در ارتباط با اعضای بدن در فارسی و انگلیسی: رویکردی رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با اتخاذ رویکردی رده شناختی، به بررسی تطبیقی واژگان مرتبط با اعضای بدن در زبان های فارسی و انگلیسی می پردازد. هدف این پژوهش، بررسی وجوه اشتراک و افتراق این دو زبان در نام گذاری و طبقه بندی اندام های تحتانی بدن انسان و همچنین ارزیابی اعتبار جهانی های زبان در این حوزه است. یافته ها حاکی از آن است که زبان های فارسی و انگلیسی، علی رغم تفاوت های زبانی و فرهنگی، در طبقه بندی کلی اندام های تحتانی بدن انسان اشتراکات قابل توجهی دارند. در هر دو زبان، شش بخش اصلی برای این اندام ها شناسایی می شود، اما در جزئیات نام گذاری و طبقه بندی تفاوت هایی مشاهده می گردد. این تفاوت ها می تواند نشانگر تأثیر فرهنگ و جهان بینی هر زبان بر درک و توصیف بدن باشد. همچنین، بررسی جهانی های زبان نشان می دهد اکثر جهانی ها در هر دو زبان صدق می کنند، اما نام گذاری مجزای انگشتان دست وپا، در زبان فارسی صدق نمی کند. این یافته ها مؤید این نکته است که زبان ها، در عین داشتن اشتراکات، می توانند نظام های معنایی متفاوتی برای توصیف بدن انسان داشته باشند.
راهبردهای مدرسان زبان انگلیسی ایرانی برای اصلاح خطاهای خود در کلاس درس و عوامل مؤثر بر انتخاب آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال ۵۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
120 - 154
حوزههای تخصصی:
این پژوهش راهبردهای به کارگرفته شده توسط مدرسان زبان انگلیسی برای اصلاح خطاهای ایجاد شده توسط خودشان در کلاس درس را مورد بررسی قرار داد. هدف این مطالعه بررسی میزان استفاده از هر راهبرد و عوامل مؤثر بر انتخاب روش اصلاح خطا توسط مدرسان بود. دوازده مدرس باتجربه زبان انگلیسی ایرانی به طور هدفمند برای شرکت در این مطالعه انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته، مشاهدات کلاسی و مصاحبه های یادآوری تحریک شده جمع آوری و با استفاده از رویکرد تحلیل موضوعی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که مدرسان شرکت کننده از راهبردهای مختلفی از جمله اصلاح فوری خود، اصلاح تأخیری خود، اصلاح توسط فراگیران و پذیرش و توضیح خطاها استفاده می کردند. انتخاب راهبردها تحت تأثیر عواملی مانند باورهای آموزشی، دانش محتوایی و مهارت های مدیریت کلاس قرار داشت. مدرسان به طور کلی خطاهای ایجاد شده توسط خود را جدی تر و نیازمند اصلاح فوری در مقایسه با خطاهای فراگیران می دانستند.