آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۳۷

چکیده

فرایند تکرار یکی از سازوکارهای مهم در ساخت واژه های زبان فارسی است که به ایجاد واژه های جدیدی با معنای مستقل از پایه واژگانی منجر می شود. این پژوهش با هدف تحلیل فرایند تکرار کامل ناافزوده در چارچوب نظریه صرف توزیعی هله و مرنتز (1993 ) انجام شده است. هدف کلی از این پژوهش تبیین فرایند تکرار کامل نا افزوده و همچنین چگونگی شکل گیری مفهوم نمود در صورت مکرر بر پایه این نظریه است. با توجه به اینکه با اضافه شدن بخش تکرار شونده برای تشکیل صورت مکرر غالباً مقوله نحوی پایه تغییر می کند و در بسیاری از این نمونه ها مفهوم نمود تداومی نیز شکل می گیرد، بررسی این فرایند از دیدگاه صرف توزیعی اهمیت می یابد. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است و گردآوری داده ها به شکل کتابخانه ای است. ابتدا 78 نمونه از نمونه های تکرار کامل نا افزوده که مفهوم تداوم و تکرار عمل را در خود واژگانی کرده اند بر پایه ی طبقه بندی شقاقی (1379) و همچنین طبقه بندی رضایتی کیشه خاله و دیگران (1394) استخراج شد. سپس، در قالب نمودارهای درختی و از طریق ادغام واحد های زبانی و چگونگی به کارگیری اصول نظریه صرف واژگانی ازجمله قواعد ترمیمی، شکاف، وندافزایی، قواعد تنظیم آوایی و زیرمشخصه های تخصیصی به تبیین این داده ها پرداخته شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که در ساخت صورت های تکراری کامل مانند "آهسته آهسته" عموماً قواعد وندافزایی و قواعد ترمیمی و همجوشی دخیل هستند. هسته واژگانی در طی فرایند ادغام با بخش تکرارشونده گره نحوی مشخصی را به وجود می آورد در نتیجه جابجایی آن به گروه نمود مشخصه نمودی خود را بازبینی می کند. در این رابطه برای ساخت فرایند تکرار کامل نا افزوده قواعد شکاف و حذف، نقشی را ایفا نمی کنند و تشکیل صورت مکرر از طریق به کارگیری قواعد وند افزایی، قواعد ترمیمی و هم جوشی حاصل می شود. به این ترتیب، عناصر واژگانی در سطح نحو شکل می گیرند و از نمود تداومی برخوردار می شوند. این پژوهش نشان می دهد که تکرار صرفی به عنوان یک فرایند واژه سازی در سطح واژه و بالاتر از واژه عمل می کند و معنای جدیدی به این صورت زبانی می افزاید. یافته های این پژوهش همچنین می تواند در قالب الگویی برای تحلیل های صرفی در زبان ها و گویش های مختلف مورد استفاده قرار گیرد و چشم اندازی تازه برای درک بهتر ساختار صرفی زبان های دیگر فراهم کند.

Aspect in Non-Affixed Total Reduplication Process within Distributed Morphology Theory

Distributed morphology was first introduced in 1993. According this morphology, there is no distinction between word and sentence structures. Syntax creates a system of structures composed of morphemes and produces constituents that connect sound and meaning. Independent computations are applied to the syntactic output after representation at the phonological and logical relation levels, yielding phonological and semantic representations. The aim of this paper was to gain a deeper understanding of the reduplication process and more broadly the structure of Persian language within the framework of Distributed Morphology theory. Using a descriptive-analytical method, this research examined aspect in types of non-affixed total reduplication according to Shaghaghi's (2000) and Rezayati Kishe-Khale et al.’s (2015) classification. Accordingly, from each category of complete non-affixed total reduplicated words, cases carrying lexical aspect were extracted and examined within the distributed morphology framework. The examined samples showed that in forming non-affixed total reduplicated forms, first the roots forming the reduplicated form, after merging with their reduplicated part and moving to the aspect phrase specifier position, check the aspect head features containing continuity and action repetition features through the C-command relationship between the specifier and aspect head. This means that lexical elements combine with each other at the syntax level and create more complex structures, revealing aspect in lexical form which mainly appears as continuous aspect showing the continuity and repetition of action.

تبلیغات