فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۲۱ تا ۱٬۹۴۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
جملات شرطی چهاردهمین مورد از جهانی های زبان و قابل ارزیابی در چارچوب های رده شناختی اند. هدف از این پژوهش توصیفی-کمی، بررسی جملات شرطی زبان پهلوی ساخته شده با افعال دستگاه گذشته و بررسی نوع جهان ممکن آن بر اساس زمان دستوری بند شرط است. پیکره پژوهش کتاب های زند بهمن یسن، گزیده های زادسپرم و روایت پهلوی بود. بررسی آماری بر کتاب روایت پهلوی با حدود 250 جمله شرطی انجام شد و برای پیکره آماری، 160 جمله مشخص گردید. براساس آمار بدست آمده از پیکره تحلیل، زمان دستوری بند شرط در 85% موارد بر دستگاه حال و 15% باقیمانده در دستگاه گذشته ساخته شده بود. تحلیل معنایی نشان داد در زبان پهلوی، اگر زمان دستوری در بند شرط و جواب شرط گذشته باشد، گرایش زیادی برای حقیقی بودن جهان ممکن آن جمله شرطی وجود دارد. این نتیجه با برآیند پژوهش بقایی و نغزگوی کهن(1397) برای جملات شرطی زبان فارسی معاصر،بر اساس رده شناسی دکلرک و رید، همخوانی داشت. در ساخت جملات شرطی پهلوی بر دستگاه گذشته، علاوه بر فعل ماضی شرطی نامحقق، ماضی ساده و ماضی نقلی، فعل غیرشخصی، جمله اسمیه و اسم مصدرکاربرد داشت. در این پژوهش کاربرد فعل ماضی شرطی نامحقق در ساختار چند جمله مرکب با وجه اخباری نیز مشاهده شد.
نقش عوامل اجتماعی در تنوعات واجی و واژگانی در زبان هورامی (گویش پاوه) براساس زبان شناسی اجتماعی تنوع گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تنوعات واجی و واژگانی در زبان هورامی (گویش پاوه) را براساس زبان شناسی اجتماعی تنوع گرا بررسی می نماید. در این پژوهش، تأثیر دو متغیر جنسیت و سن بر یک تنوع واجی (استفاده از واجگونه [ d ] به جای واجگونه [ d ] در جایگاه پایانی کلمه) و دو تنوع واژگانی (استفاده از ساخت ترکیبی به جای واژه های / bαwα / و / dαdα / و استفاده از واژه / waratαw / به جای واژه / war /) در یک گروه 60 نفره (30 مرد و 30 زن) در چهار رده سنی بررسی گردید. روش اجرا بدین صورت بود که داده های گردآوری شده ازطریقِ مصاحبه با گروه اصلی، با داده های گردآوری شده از گروه معیار که شامل تعدادی از زنان و مردان بی سواد بالای 60 سال بود، مقایسه گردید. درنهایت، یک تنوع واجی و دو تنوع واژگانی که دارای بیشترین میزان تفاوت در بین گروه معیار و گروه اصلی بودند برای بررسی انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای سن و جنسیت با تنوع واجیِ موردبررسی، ارتباط معنا داری ندارند. در تنوع واژگانی، زنان بیشتر از مردان برای خطاب کردن مادربزرگ هایشان از ساخت ترکیبی (/ αdα / + نام کوچک) استفاده می کنند. بین سن و میزان استفاده از ساخت ترکیبی نیز رابطه معنا داری وجود دارد. همچنین، بین میزان استفاده از واژه / waratαw / و جنسیت رابطه معنا داری وجود دارد.
چارچوب تحلیل خطاهای زبانی در اخبار رسانه ملی: راهکارهای برون رفت از چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
145 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، طرّاحی چارچوب تحلیل خطاهای زبانی در اخبار رسانه ملّی و بررسی راهکارهای برون رفت از این چالش هاست. به این منظور اخبار بخش های بامدادی، ظهرگاهی و عصرگاهی اخبار رادیو جوان و رادیو ایران بین آذرماه 1399 تا مرداد 1400 مورد بررسی قرار گرفت. چارچوب مقدّماتیِ تحلیل داده های پژوهش بر مبنای ترکیبی از الگوی کوردر (1967) و موگامبی و دیگران (2016) انجام شد. در این پژوهش، گامی به سوی طرّاحی چارچوب تحلیل خطاهای زبانی برداشته شد. در الگوی جدید 21 نوع خطای یافت شده در 5 دسته جای می گیرند: خطاهای دستوری، منظورشناختی، واژگانی-معنایی، گرته برداری و خطاهای تلفّظی. طبق یافته ها، تمام انواع 21 خطا حداقل در یکی از دو شبکه رادیویی رخ داده است. استفاده از کسره اضافی یا حذف نابجای کسره در هنگام تلفّظ (با مجموع 26%) بیشترین خطای گویندگان بوده است. گویندگان در حوزه «دستور زبان» با کمترین چالش (2%)، و در حوزه «تلفّظ» دچار بیشترین خطا (67%) شده اند. همچنین، مشخص شد که گویندگان مرد 20% کمتر از بانوان مرتکب خطا شده و گویندگان زن 66% بیش از گویندگان مرد دچار خطاهای منظورشناختی شده اند. یافته مهم دیگر آنکه، گویندگان مرد 7% بیش از زنان به «عذرخواهیِ توأم با خوداصلاحی» روی آورده اند؛ درحالی که گویندگان زن 10% بیش از مردان در برابر خطاها واکنشی از نوع «نادیده انگاری عمدی» از خود نشان داده اند. بنابراین، تأثیر جنسیّت گوینده در این انواع واکنش کاملاً مشهود است. نهایتاً، طبق یافته ها، تنها 5% کل خطاها مربوط به گویندگان اخبار ورزشی بوده وآنها صرفاً مرتکب خطای تلفّظی شده اند؛ به عبارت دیگر، تخصّصی کردن حوزه های خبری می تواند در کاهش تعداد خطاها مؤثر باشد.
مقایسه شناختی مؤلفه های استعاره مفهومی ترس بین نابینایان و بینایان جغرافیای زبانی-فرهنگی ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۸
141 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی و مقایسه مفاهیم استعاری ترس در گفتار روزمره بزرگسالان بینا و نابینای مادرزاد در جغرافیای زبانی-فرهنگی ایلام می باشد. به این منظور، داده های پژوهش از 50 گویشور این منطقه در دو گروه آزمودنی شامل 25 نفر بزرگسال نابینا به عنوان گروه آزمایش در رده سنی70-18 سال و 25 نفر بزرگسال بینا به عنوان گروه کنترل همتای آنها گردآوری شدند. به منظور نمایش چگونگی بیان استعاری ترس در گفتار این دو گروه از افراد علاوه بر نگاشت-ها، پربسامدترین حوزه های مبدأ نیز شناسایی و معرفی شدند. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی در نرم افزارSPSS صورت گرفت. یافته های مربوط به درک استعاره های مفهومی عواطف مشخص ساخت که از نظر فراوانیِ استعاره ها، تفاوت معنی داری بین بزرگسالان بینا و نابینا وجود نداشت، اما فراوانی منشأهای حسی به کاررفته برای قلمروهای مبدأ ترس در گفتار این دو گروه با یکدیگر متفاوت بود، به طوری که افراد نابینا برای بیان ترس به طور معنی داری حواس چشایی و لامسه را بیشتر از افراد بینا به کار بردند(P<0.05). مقایسه داده های به دست آمده از پژوهش با مدل قلمروهای مبدأ کووچش (2002) نشان داد که از نظر کاربرد قلمروهای مبدأ ترس، مطابقت کامل بین آن ها وجود نداشت.
تحلیل تلفظ گفتاری صورت های مضارع فعل «دادن» بر پایه نظریه بهینگی موازی و رویکرد پیاپی گزینیِ هماهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صورت های مضارع فعل «دادن» شامل «می دهم»، «می دهی»، «می دهد»، «می دهیم»، «می دهید» و «می دهند» از افزوده شدن پیشوند مضارع اخباری (mi-) و شناسه های /-am/، /-i/، /-ad/، /-im/، /-id/ و /-and/ به بن مضارع فعل «دِه» ساخته می شوند. تلفظ این صورت ها از سه هجا در گونه رسمی به دو هجا در گونه گفتاری کاهش می یابد. طبق «اصل کوشش کمینه» دلیل کاهش شمار هجاها گرایش گویشوران برای صرف انرژی و کوشش کمتر در تولید عناصر زبانی است. هدف پژوهش پیشِ رو تحلیل فرایندهای واجی، ارائه و رتبه بندی محدودیت هایی است که برهم کنش شان موجب رخداد این فرایندهای واجی شده است. رتبه بندیِ به دست آمده به تدریج تکمیل می شود تا در نهایت بتواند تبیین کننده همه تلفظ های این صورت ها باشد. علت اولیه تغییر تلفظ این صورت ها رفع التقای واکه /e/ی فعل«دِه» با واکه های شناسه هاست که از رهگذر حذف واکه /e/ی فعل صورت می پذیرد. فرایندهای دیگری که در صورت های مختلف فعل «دادن» رخ می دهند شامل حذف همخوان /d/ی شناسه ها، درج همخوان [n] و افراشتگی هستند. در تلفظ گفتاری صورت های «می دهد» و «می دهید» تیرگی واجشناختی از نوع زمینه چین رخ داده است که با بهره گیری از محدودیت های ویژه دسترسی دار به اطلاعات ساخت واژی مورد تحلیل قرار گرفته اند. افزون بر این که تحلیل تیرگی در تلفظ گفتاری صورت «می دهد» در چارچوب رویکرد «پیاپی گزینیِ هماهنگ» انجام شده است.
رابطه بین هویت پذیری زبانی و مرگ زبانی در میان ساکنین استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
197-219
حوزههای تخصصی:
زبان ها نماد هویت هستند و برای نشان دادن هویت افراد به کار می روند. از این رو، زبان ها نقش مهمی در برساخت هویت ایفا می کنند و مرگ آنها مرگ هویت های معین است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین هویت پذیری زبانی و مرگ زبانی در بین ساکنین استان کردستان است. این پژوهش به لحاظ روش کمّی از نوع پیمایشی و به لحاظ هدف، کاربردی است. به این منظور، تعداد 407 پرسشنامه بین نمونه های آماری توزیع شد. نمونه گیری به روش طبقه بندی متناسب انجام گرفت. در این پژوهش، برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد هویت زبان دوم و مرگ زبانی یونسکو استفاده شد. برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون همبستگی استفاده گردید. در پایان، تحلیل یافته ها نشان داد که بین هویت پذیری زبانی و ابعاد آن با مرگ زبانی رابطه ای مثبت و معنی دار وجود دارد. از میان ابعاد مختلف هویت پذیری زبانی، بُعد انتظارات دیگران بیشترین نقش تبیین کنندگی را دارد. در پایان، می توان چنین جمع بندی کرد که اگرچه ابعاد هویت پذیری زبانی با شدتی نسبتاً متوسط بر روی مرگ زبانی تأثیر می گذارند، اما از آنجا که این ابعاد متغیرهایی قابل مدیریت هستند، راه برای فعالان و سیاست گذاران بخش فرهنگی گشوده است تا در مسیر حفظ زبان ها گامهای موثری بردارند.
Intervention in EFL Learners’ Reading Comprehension, Motivation, and Anxiety: A Team-Based Multi-Strategy Instruction
حوزههای تخصصی:
Reading education and reading affective factors significantly affect school-age students’ academic achievement. Nevertheless, most teachers disregard scientific strategy-based reading instructions and scholars have recently regarded L2 reading affective factors, namely reading motivation and anxiety. Moreover, technology-aided EFL reading courses for primary schoolers have been neglected. Accordingly, the current study aimed to implement seven L2 reading strategies suggested by Yapp et al. (2021a), and evaluate the effect of these strategies on English reading comprehension, motivation, and anxiety at virtual environment by using online team-teaching. The EFL fifth graders and pre-service teachers of the study were selected via volunteer sampling. The students (n = 28) were randomly assigned to two groups (n = 14 for each group) and the teachers (n = 4) were randomly assigned to two groups (n = 2 for each group) as well. One group was given Traditional Instruction (TI) and taught by two instructors whereas the other group received Strategy-Based Instruction (SBI) and was taught by the other two instructors. To assess L2 reading motivation and anxiety, the questionnaires by Dhanapala (2008) and Saito et al. (1999) were administered. The within- and between-group analyses using paired-sample t-tests and ANCOVAs indicated that although both groups’ reading comprehension, motivation, and anxiety were enhanced, the SBI participants outperformed the TI participants. Moreover, the interview with the SBI group demonstrated their positive attitudes toward the SBI course. The current study would encourage EFL teachers to base reading instruction upon reading strategies when teaching young EFL learners.
بررسی تطبیقی مطالعات سبک نوشتار زنانه و تأثیر جنسیت بر ترجمه و تألیف در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات بسیاری برای بررسی تأثیر جنسیت بر زبان صورت گرفته اند. گروهی در این زمینه مؤلفه هایی برای سبک زنانه و مردانه در نظر گرفته اند و گروهی نیز زبان را امری غیرجنسیتی دانسته اند. بحث از سبک نوشتار زنانه که با نظرات کسانی همچون لیکاف قوت گرفت، برپایه تفکرات فمینیستی و پست مدرن شکل گرفته است. در این مقاله، ضمن بررسی اجمالی مبانی مرتبط با زبان شناسی جنسیتی و طرح مختصر مؤلفه های لیکاف در مورد سبک نوشتار زنانه به مطالعه توصیفی تطبیقی پژوهش های صورت گرفته در این زمینه بر روی آثار ادبی تألیفی و ترجمه شده در ایران می پردازیم و در نهایت، 11 مقاله را واکاوی می کنیم تا به وضعیت کلی این پژوهش ها و نتایجشان دست یابیم. به طور کلی، کاستی های پژوهش های بررسی شده، چه در زمینه تألیف چه در زمینه ترجمه، در ایران عبارت اند از: میدانی بودن محض نتایج تحقیقات، نبود یا ضعف در تحلیل های مبتنی بر نظریات اجتماعی و روان شناختی و فرهنگی و نیز غیرقابل تعمیم بودن آن ها. در خصوص پژوهش های مربوط به تأثیر جنسیت بر ترجمه باید افزود که تعداد پژوهش ها زیاد نیست و به برخی نکته ها توجه نشده یا روش کار نامناسب بوده است.
پوروشه (برگردان فارسی و توضیحات واژگانی) و مقایسه آن با اسطوره کیومرث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوروشه غول نخستینی است که از قربانی شدن و تکه های بدن او هستی شکل می گیرد. این اسطوره در سرود 90 ماندالای دهم ریگ ودا آمده و یکی از اسطوره های آفرینش هندی است که به قربانی شدن کیومرث و شکل گیری زندگی بشری از نطفه او شباهت دارد. پوروشه که دارای هزار سر و هزار چشم و به اندازه همه آدمیان و ایزدان است، توسط ایزدان قربانی می شود تا همه چهارپایان، جنگل ها و روستاها، سرودها، مناجات ها و آیین ها شکل بگیرند. از اجزای بدن او برهمن ها، جنگاوران، بازرگانان و کشاورزان به وجود می آیند. این سرود شامل شانزده بیت است. در مقاله حاضر ابیات این سرود به فارسی برگردانده شده، واژگان مهم آن از منظر دستوری و ریشه شناسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، سپس با مقایسه اسطوره پوروشه و کیومرث شباهت ها و تفاوت های آنها بررسی شده است.
ساموئل بکت و ظهور شیءگرایی: هستی شناسی شیءگرا در نمایشنامه بازی بدون کلام!(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلاش ساموئل بکت در کنار زدن ساختار انسان محور فصلی جدید در آثار دراماتیک وی ایجاد می نماید که نه تنها در آن خبری از جدال اصالتاً کانتی میان انسان و جهان پیرامون او در جهت اثبات برتری انسان نیست، بلکه مؤکد ظهور نگاهی شیءمحور به اصل وجود انسان است. براین اساس این دیدگاه، شخصیت های خلق شده در آثار نمایشی بکت، یا دَرکی از ماهیّت کاربردمحور اشیاء ندارند و یا خود را هم سنگ سایر اشیاء حاضر در جهان پیرامون می داند. نکته قابل تأمّل در این چرخش دیدگاه بکت متأثر از دو برداشت فوق را می توان به این ترتیب تعریف نمود: خروج شیء از حالت وجودیِ ابزار محض و تبدیل شدن آن به شیء مستقل با امکان بازخوانی واقعیت بر اساس ماهیّت کاربردی خود از یک سو؛ و سقوط انسان توانا مدرن در پرتگاه سکون از سویی دیگر. آنچه این مقاله به تحلیل آن خواهد پرداخت عبارت است از انطباق دیدگاه شیءگرای بکت با فلسفه هستی شناسی پسامدرن در جهت شناخت بعدی ناشناخته از تفکر انتقادی او که در آن انسان و شیء در لایه های متفاوت از هستی شناسی برابری می کند. لذا این مقاله با بررسی نمایشنامه بازی بدون کلام ۱ و با نگاهی منطبق بر فلسفه پسامدرن شیءگرای گراهام هارمن بر آن است تا نگاه منتقدانه بکت به وضعیت انسان در اواخر قرن بیست را فارغ از دیدگاه های تکراری پژوهش های انتقادی پیشین بررسی نماید. دست آورد پژوهشی مقاله حاضر را می توان معرّفی و سپس بررسی چهارچوب هستی شناسی نوینی دانست که در آن از انسان متعال مدرن تنها خسی در صحرای صحنه پسامدرن بکت باقی مانده است؛ صحرایی که هبوط انسان گرایی را نوید می دهد.
بررسی وضعیت و چالش های تدریس زبان انگلیسی در دانشگاه ها در دوران پیش و پس از کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
473 - 490
حوزههای تخصصی:
چهل و یک مدرس زبان انگلیسی از سرتا سر دانشگاه های ایران با پر کردن پرسشنامه آنلاین در مورد نگرش آن ها نسبت به یادگیری الکترونیکی در قبل و بعد از بحران کرونا در مرحله کمّی این مطالعه شرکت کردند. برای بخش کیفی این مطالعه، تعداد شانزده مدرس زبان انگلیسی داوطلبانه از طریق دعوت در این پژوهش شرکت کردند. از مدرسان خواسته شد تا در مورد شیوه های انتخابی خود در انجام آموزش آنلاین زبان و چالش هایی که با آنها روبرو بوده اند، گزارش کتبی نوشته و ارسال کنند. پنج نفر نیز که امکان ارتباط ویدئویی داشتند برای مصاحبه نیمه ساختار یافته بصورت جداگانه انتخاب شدند. کدگذاری داده ها انجام شد ونتایج لازم به دست آمد. برای اعتبارسنجی داده ها، کدنویسی داده ها بطور مستقل توسط پژوهشگران به همراه چندین چرخه بحث انجام شد. تجزیه و تحلیل داده های کمّی افزایش معناداری در نگرش مثبت نسبت به یادگیری الکترونیکی از قبل به بعد از بحران کرونا را نشان داد. نتایج تحلیل داده های کیفی نیز حاکی از آن بود که مدرسان، تدریس آنلاین را از طریق یک سری فعالیتها همچون کنترل حضور دانشجویان در کلاس مجازی و نمره دهی به تکالیف و پروژه بصورت همزمان یا ناهمزمان انجام می دادند. برنامه ها و سیستم های مختلفی مورد استفاده این مدرسان بوده است. با این حال، مشکلات زیادی در انجام این مهم برای دانشجویان و مدرسان پدید آمده است. بنابراین، یادگیری آنلاین از آنجا که فاقد زیرساختارهای لازم بوده با موفقیت به انجام نرسیده است. پیامدهای یادگیری آنلاین موفق نیز مورد بحث قرار گرفته است.
گستاخی نشاندار در نمایشنامه پلکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درپی بررسی نمود رفتارهای زبانی تهدید کننده یا سازنده وجهه در نمایشنامه پلکان اثر اکبر رادی براساس نظریه ترکورافی ( 2008 ) است که براساس آن رفتارهای زبانی به پنج دسته ادب بی نشان، ادب نشاندار، بی ادبی، گستاخی بی نشان و گستاخی نشاندار تقسیم می شود. تعیین الگوی رفتار زبانی با بیشترین فراوانی در کل نمایشنامه، شناسایی الگوهای زبانی شخصیت های فرادست و فرودست، تشخیص الگوی رفتار کلامی شخصیت های نمایش با شخصیت اصلی در موقعیت فرودستی او و همچنین بررسی نحوه تغییر الگوی کلامی شخصیت اصلی در عبور از پله فرودستی تا پله های فرادستی از اهداف این پژوهش است. براساس نتایج، در میان الگوهای کلامی، گستاخی نشاندار دارای بیشترین فراوانی در پلکان است و در الگوی کلامی شخصیت های فرادست تمایلی برای حفظ و ساخت وجهه فرودستان وجود ندارد؛ وجهه فرودستان از روی عمد و با بیشترین استفاده از گستاخی نشاندار از سوی شخصیت های فرادست تهدید می شود. الگوی کلامی شخصیت های فرودست از تنوع بیشتری برخوردار است و آنان از گستاخی بی نشان بیشتر از سایر الگوهای کلامی استفاده می کنند. به علاوه، الگوی کلامی شخصیت اصلی داستان درگذر از موقعیت فرودستی به موقعیت فرادستی از بی ادبی به گستاخی نشاندار تغیر می کند و هرچه از پلکان موقعیت و جایگاه بالاتر می رود، از گستاخی نشاندار بیشتری استفاده می کند.
بررسی انواع امکانات تکریمی در فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان یکی از وسایل ارتباطی در جامعه است. ارتباط زبانی، به عنوان یکی از مهم ترین نقش های زبان، نشان دهنده روابط میان افراد است. مفهوم ادب به عنوان یک عامل اجتماعی-شناختی، بیانگر شأن و فاصله اجتماعی میان افراد است. این مفهوم با ابزارهای متفاوتی در ارتباط میان افراد تجلی می یابد. یکی از این ابزارها امکانات تکریمی هستند. افراد جامعه برای رعایت احترام و ادب، تشخیص جایگاه و شأن اجتماعی مشارکت کنندگان و مخاطبان از صورت های امکانات تکریمی بهره می جویند. امکانات تکریمی در زبان ژاپنی در چهار گروه جای می گیرند؛ تکریمی های ارجاعی، تکریمی های مخاطب، زبان های اجتنابی و زیباسازی. در اغلب زبان ها تکریمی های ارجاعی نسبت به سایر انواع تکریمی ها بیشتر به کار می روند و در میان انواع تکریمی های ارجاعی نیز تکریمی های فاعلی بیشتر از تکریمی های فروتنانه و غیر فاعلی کاربرد دارند. در این پژوهش چهار دسته امکانات تکریمی در فارسی میانه بر طبق این چارچوب بررسی شده است. در فارسی میانه نیز همانند زبان ژاپنی، تکریمی های ارجاعی دارای بیشترین کاربرد هستند. علاوه بر تقسیم بندی شیباتنی، می توان استعاره و تشبیه، تکریمی های صفتی متکلم و دعایی را نیز به گروه تکریمی های فارسی میانه افزود.
واکاوی مؤلفه های بُعد عاطفی گفتمان در داستان کوتاه «میعاد» اثر گلی ترقی: رویکردی نشانه معناشناختی به تحلیل گفتمان ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جستار پیش رو می کوشد تا با اتکا بر رویکرد نشانه معناشناسی به تحلیل گفتمان ادبی به تحلیل تعامل سازه های وجهی و مؤلفه های تنشی ِ گفتمان به منزله مؤلفه های بُعد عاطفی گفتمان داستان کوتاه «میعاد» اثر گلی ترقی بپردازد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است. درواقع نگارنده سعی دارد با تکیه بر گفتمان ادبی نویسنده و به شیوه تحلیل نشانه معناشناختی و با اتکا به حضور پدیداری سوژه داستان و همچنین تعامل سازه های وجهی و تنشی نشان دهد چگونه مؤلفه های عاطفی در بطن گفتمان شکل می گیرند و فرایند تولید و دریافت معنا را تحت تأثیر قرار می دهند و در این میان گاه کنش روایی را به حاشیه می رانند و گاه در راستای احیای کنش قدم برمی دارند. .هدف اصلی جستار پیش رو پاسخ گویی به پرسش های زیر است: 1. ساختار عاطفی گفتمان داستان کوتاه میعاد دارای چه مؤلفه ها، کارکردها و سازوکارهای نشانه معنایی و گفتمانی است؟ 2. چگونه می توان جایگاه کنش را در کلیت نظام گفتمانی اثر موردمطالعه و با لحاظ ساختار سلسله مراتبی بعد عاطفی گفتمان تبیین کرد؟ نتایج نشان دادند که ساختار عاطفی گفتمان برونداد و تابع حضور پدیداری سوژه در گفتمان داستان است که به نوبه خود و در ابتدا کنش روایی را از طریق برهم ریختن نظم و ایجاد آشفتگی در افعال مؤثر به حاشیه رانده و در ادامه با ثبات نشانه معنایی افعال وجهی و شکل گیری درونه عاطفی امیدواری بار دیگر کنش در مرکزیت میدان گفتمانی قرار می دهد. بی شک این تعاملات با سبک های حضور نشانه معناشناختی پیوندی تنگاتنگ دارند.
واژ های مرکب برون مرکز ترکیبی، استعاری و انتقالی در زبان لکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترکیب یکی از فرآیندهای اصلی واژه سازی در همه زبان های دنیاست و بررسی صوری و معنایی واژه های مرکب همواره یکی از دغدغه های اصلی پژوهشگران و متخصصان حوزه صرف بوده است. تا به حال تقسیم بندی های متعددی برای این واژه ها ارائه شده اند که واژه های مرکب برون مرکز یکی از مهم ترین انواع آن ها محسوب می شوند. در زبان لکی که یکی از زبان های متعلق به شاخه غربی-شمالی زبان های ایرانی است، ترکیب مهم ترین فرآیند واژه سازی به شمار می رود و بخش عمده ای از ترکیب های این زبان از نوع برون مرکز هستند. هدف این پژوهش بررسی ساخت های برون مرکز ترکیبی، استعاری، انتقالی و تحول یافته در زبان لکی براساس طبقه بندی بائر (2017) است. نتایج این پژوهش نشان می دهند که ترکیب برون مرکز ترکیبی در زبان لکی هفت ساختار متفاوت دارد که عبارتند از: [اسم + فعل]؛ [صفت + فعل]؛ [قید + فعل]؛ [حرف اضافه + فعل]؛ [حرف اضافه + اسم + فعل]؛ [اسم + حرف اضافه + فعل]؛ [اسم + اسم + فعل]. این ترکیب ها از لحاظ معنایی نیز تنوع زیادی دارند و برای بیان اسم فاعل، اسم ابزار، اسم مکان، اسم زمان، اسم مشابهت، صفت فاعلی و صفت مفعولی به کار می روند. همچنین مواردی از ترکیب های استعاری، انتقالی و تحول یافته در لکی یافت می شوند اما بسامد و تنوع آن ها به مراتب کم تر از ترکیب های ترکیبی است.
صوری سازی رابطه مفهومی شمول معنایی در سطح واژه از منظر زبان شناسی ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
37 - 57
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، تلاش بر آن بوده تا امکان صوری سازی رابطه مفهومی شمول معنایی در بین واژه ها بررسی شود. به این منظور، ابزارهایی از نظریه مجموعه ها، تابع ریاضی و برخی مفاهیم جبری به کار گرفته شده است. برای مطالعه امکان صوری سازی این رابطه مفهومی، ابتدا تعریف هایی که از شمول معنایی در فرهنگ های تخصصی زبان شناسی و درس نامه های معتبر معنی شناسی به دست داده شده، معرفی و مطالعه شده است. با مطالعه این تعریف ها، امکان تدقیق رابطه مفهومی شمول معنایی فراهم شده؛ به این ترتیب که شمول معنایی برحسب زمان و نوع (و هر دو) برای صوری سازی در نظر گرفته شده است. در ادامه، با استفاده از ابزارهای ریاضی که عمدتاً برگرفته از نظریه مجموعه ها هستند، برگردان صوری برای رابطه مفهومی موردبحث به دست داده شده است. در پایان، صحت و طرز کار رابطه صوری پیشنهادشده با مثال هایی از زبان فارسی مورد آزمون قرار گرفت و نشان داده شد که رابطه صوری متناظر با شمول معنایی در سطح واژه در چارچوب زبان فارسی کارآمد است.
بررسی ماهیت و میزان بازتاب ارزش های قصد شده در برنامه درسی ملی ایران در کتاب های زبان انگلیسی Vision(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوران معاصر شاهد بازپیدایی و علاقه مجدد نظام های آموزش رسمی کشورها به آن چه از آن به آموزش ارزش ها تعبیر می-شود هستیم. بخشی از این علاقه از تاکید گفتمان های معاصر، به ویژه گفتمان توسعه پایدار، مینی بر ضرورت گنجاندن ارزش-های متعهدانه و پایبند بودن به آن ها در آموزش نشات می گیرد. در این راستا، پژوهش کیفی فعلی با استخراج ارزش های مورد-نظر سیاستگذارآموزشی در ایران، که در اسناد فرادستی هم چون سند برنامه درسی ملی تبلور یافته است، کوشیده تا نوع و میزان انعکاس این ارزش ها را در کتاب های نونگاشت زبان انگلیسی مدارس مقطع متوسطه دوم موسوم به مجموعه Vision بازنمایاند. بدین منظور، با اتخاذ روش تحلیل محتوا، متعاقب شناسایی و استخراج ارزش های قصد شده در برنامه درسی ملی ایران، کوشش شد با بررسی بندهای سرتاسر تمامی شش کتاب مجموعه فوق – شامل سه کتاب دانش آموز و سه کتاب کار– مشخص شود که آیا و یا تا چه اندازه و به چه شکل ارزش های یاد شده نمود دارند و میزان برجستگی این نمود به چه صورت است. از جمله نکات حایز اهمیت در پیوند با یافته ها می توان به بازتاب بالای مصادیق و نمود های، به ترتیب، ارزش های رشد فردی، ارزش های جامعه محور، ارزش های مربوط به سلامت، و ارزش های زیست محیطی و نیز برجستگی بیشتر آن ها در قالب بافت کلامی و نیز تصویری اشاره نمود. به همین منوال، ارزش هایی هم چون ارزش های کارمحور، مذهبی، وطن پرستانه، و هنری از نقطه نظر بازنمایی کم رنگ و کم رمق نمایانده شده اند. یافته های این پژوهش می تواند مورد استفاده ذی نفعان عمده آموزشی از جمله معلمان، نویسندگان مجموعه فوق، و سیاست گذاران آموزشی قرار گیرد.
استعاره، اسطوره و ایدئولوژی در سر خط انتخاباتی روزنامه های ایران براساس انگاره چارتریس بلک (2005)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
9 - 31
حوزههای تخصصی:
نظریه تحلیلِ انتقادیِ استعاره، دیدگاهی است که با هدفِ شناسایی نیات و ایدئولوژی هایی که در ژرفای کاربرد زبان وجود دارد، به تحلیل استعاره ها می پردازد. چارتریس بلک (Chartris-Black, 2005) معتقد است که استعاره، اسطوره و ایدئولوژی هر سه کارکرد اقناعی دارند. کاربرد نظام مند استعاره بخشی از ایدئولوژی است، زیرا استعاره میان اسطوره و ایدئولوژی پیوند برقرار کرده و اهداف اقناعی گفتمان سیاسی را محقق می کند. این مقاله بر آن است تا با بهره گیری از رویکرد چارتریس-بلک (همان) به بررسی نقش استعاره مفهومی در شکل گیری اسطوره و ایدئولوژی بپردازد. هدف این کار، تبیین رابطه میان استعاره مفهومی، اسطوره و ایدئولوژی در متن های سیاسی است. پرسش پژوهش از این قرار است که چگونه استعاره های موجود در سرخط های انتخاباتی، به ایجاد اسطوره سیاسی و نیز ایدئولوژی منجر می شود. با بررسی عنوان های 12 روزنامه منتخب (دو جریان سیاسی اصلاح طلب و اصول گرا) در بازه زمانی دوماهه تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری سال 1396، مشخص شد که استعاره های مفهومی به روایت های غیر واقعی در مورد خودی و غیرِ خودی و شکل گیری اسطوره منجر می شود. اسطوره های حاصل از کاربرد این استعاره ها به برانگیختن احساسات مورد نظر گفتمان سازها مثل علاقه به خودی و تنفر از غیر خودی و نهایتاً به شکل گیری ایدئولوژی موردنظر رسانه در مخاطب منتهی می شود. این امر، در راستای مشروعیت بخشی به خودی و مشروعیت زدایی از رقیب و اقناع مخاطب به انتخاب ایدئولوژی خودی قرار دارد. این تحلیل نشان می دهد که ظهور استعاره ها در زبان می تواند به جای آگاه سازی مخاطبان با گفتن واقعیت، احساسات آن ها را با ایجاد اسطوره برانگیزد و میان اسطوره و ایدئولوژی میانجی گری کرده و کنش مورد نظر گفتمان سازها را تضمین کند.
زمان دستوری و تلویحات ایدئولوژیک آن در ترجمه با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
185 - 211
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، با استفاده از مدل نقد ترجمه فرحزاد (Farahzad, 2012) که ترکیبی از تحلیل گفتمان انتقادی، راهکارهای ترجمه ای و بینامتنیت است، زمان دستوری فعل ها در پیکره ای مشتمل بر دو زندگی نامه سیاسی و ترجمه فارسی آن ها بررسی شد. هدفِ پژوهش، بررسیِ تغییرات زمان دستوری در ترجمه و امکان تلویح های ایدئولوژیک برآمده از این تغییرات از سوی مترجم است. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی به نقد ِمقابله ای پرداخته و با الگوگیری از مدل سه وجهی فرحزاد (همان) فقط در سطح متنی انجام شده است. هر جمله و بند از زبان پیشین (مبدأ) با معادل آن در زبان پسین (مقصد) یک به یک از جنبه زمان دستوری مقایسه شدند. در روندِ بررسی زمان دستوری از زندگی نامه سیاسی دو چهره سرشناس (نلسون ماندلا و مارگارت تاچر) بهره گرفته شد که هر کدام از منظر قدرت حاکم بر جامعه ایران، جایگاه اجتماعی سیاسی ویژه ای دارند؛ کاربرد زمان دستوری از سوی مترجم گاه بیانگر تلویح های ایدئولوژیک برای معرفی ماندلا به عنوان یک چهره سیاسی معتبر و اخلاقی است. در بررسی زندگی نامه تاچر مترجم وضعیت جدیدی در بازنمایی وقایع می یابد. پیشینه سیاسی تاچر نمایانگر موضع گیری های وی وتأثیر این موضع گیری ها در بازنمایی رویدادها و نمایش ایدئولوژیک آن در جامعه و تأثیرات آن بر ترجمه غیر قابلِ انکار است. یافته ها نشان می دهند که تغییرات زمان دستوری در دو کتاب زندگی نامه ماندلا و تاچرکه منجر به بروز تلویحات ایدئولوژیک شده اند، مانند هم نیست. اگر چه میزان تلویح های ایدئولوژیک به دست آمده از تغییر زمان دستوری، آمار چشمگیری را در این پژوهش نشان نمی دهد، اما نمی توان راهکار های گوناگون مترجم و تأثیرات قدرت و ایدئولوژی حاکم بر جامعه ایران را بر ترجمه نادیده گرفت. به باور نگارنده، تلویح های ایدئولوژیک برآمده از زمان دستوری در هر دو ترجمه در تلاش برای نشان دادن چهره خاصی از فرد است.
A Cross-Cultural Study of Compliment Responses: A Pragmatic Analysis of a Persian and English Speech Act(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study sought to cast light on differences in strategies of compliment responses used across Persian and American English. For this purpose, 110 participants, under three groups of Persian native speakers, American native speakers, and Persian learners of English, answered a Discourse Completion Test (DCT), followed by a semi-structured interview with the Persian learners of English to cross-check the findings of the DCTs. The collected responses from the DCTs were coded at macro and micro-levels. Moreover, a macro-level of Persian cultural schemas was used for the Persian groups. The chi-square test revealed the independent performance of the three groups. Judged by the written DCTs while performing in English, the learners’ responses displayed cases of utilizing the native Persian cultural schemas. More specifically, the English learner respondents employed different instances of ta’arof and shekaste-nafsi . Confirmed by the interview, such failures resulted from insufficient exposure to the American English culture and more importantly from their lack of instruction and awareness of cross-cultural pragmatic differences.