فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۴۱ تا ۵٬۵۶۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
با اینکه بررسی واحد متن در زبان و چینش متن و به تعبیری نحو متن، به ویژه ازجنبة ارتباطی، از اهمیت بسیاری برخوردار است، واحد متن درمقایسه با واحدهای جمله و کوچک تر از آن، کمتر بررسی شده است. در این جُستار کوشیدیم با مطالعة یکی از ژانرهای زبانی خاص، این موضوع را بررسی کنیم؛ بنابراین، یادداشت های دانش آموزان و دانشجویان کرمانشاهی در پایان برگه های امتحانی برای کسب نمرة بیشتر را که در اینجا «التماس نامه» می نامیم، به طور مقایسه ای بررسی کردیم. داده های پژوهش شامل یادداشت های 25 دانشجوی دانشگاه آزاد واحد کرمانشاه در پایان برگه های امتحانی و 25 یادداشت از دانش آموزان پسر سال های دوم و سوم دبیرستان شهر کرمانشاه در سال 1389 است. التماس نامه ها را براساس ساختارهای چینش گام ها و گامک ها بررسی کردیم. هدف از این بررسی، یافتن الگوهای مختلف چینش گام ها و گامک ها (گام های فرعی) طبق دیدگاه بایبر، کارنر و اٌپتون (2007) و ساسانی و یزدانی (1392) است؛ به سخن دیگر، اینکه هر التماس نامه دربرگیرندة چه گام هایی است و بیشترین و کمترین گام ها به چه گروهی تعلق دارند. نتایج نشان می دهند این یادداشت ها به طور کلی شامل چهار گام «تعارف آغازین»، «درخواست»، «دلیل» و «تعارف پایانی» هستند. به طور خلاصه، در هردو گروه یادداشت های دانش آموزان و دانشجویان، حداکثر چینش چهارگامی و حداقل دوگامی دیده می شود. با این حال، بسامد کاربرد گام ها در هر گروه متفاوت است؛ به گونه ای که در گروه دانش آموزان، گام «درخواست» بیشترین فراوانی و در گروه دانشجویان، گام «تعارف پایانی» کمترین فراوانی را دارد. در بررسی الگوی گام ها، چینش چهارگامی گسسته در هردو گروه از بقیة الگوها پرکاربردتر است و چینش دوگامی دربین الگوها کم کاربردترین به شمار می رود.
Towards a Task-Based Assessment of Professional Competencies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Performance assessment is exceedingly considered a key concept in teacher education programs worldwide. Accordingly, in Iran, a national assessment system was proposed by Farhangian University to assess the professional competencies of its ELT graduates. The concerns regarding the validity and authenticity of traditional measures of teachers' competencies have motivated us to devise a localized performance assessment scheme. Therefore, the present study aimed to develop a performance assessment scheme to be used as a benchmark for assessing the professional competencies of ELT graduates of this university. To this end, three assessment tasks and rating scales were developed, piloted, and administered. Next, Haertel's participatory approach was employed to set passing standards for the assessment tasks as well as the whole assessment scheme. Analysis of the data revealed inter-rater and intra-rater reliability coefficients of 0.85 and 0.89. The validity of the assessment scheme was also confirmed by experts' judgments made, to a large extent, on the correspondence between the target domain and test domain skills. Based on the results, the proposed assessment scheme is rendered more efficient and reliable in comparison to traditional tests with regard to the following dimensions: a) higher degrees of reliability and validity of the assessment scheme aimed at the improvement of licensure and program development; b) stronger evidence for inter-/intra- rater reliability and consistency of scoring; and c) an optimized and systematic procedure for setting passing standards based on the consensus of experts' judgments. It is believed that further development of the proposed assessment scheme unlocks its potential to be used as a large-scale teacher assessment model for Farhangian University.
Learning Styles and the Writing Process in a Digitally Blended Environment: Revising, Switching, and Pausing Behaviors in Focus(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present investigation sought to explore the relationship between learning styles and writing behaviors of EFL learners in a blended environment. It also aimed to identify the learning style types best predicting writing behaviors. Initially, the participants' preferred learning styles were identified through the Kolb’s learning style inventory (Kolb, 1984). Secondly, data were obtained through analyzing the Stat counter and Input log data to reveal the pausing, revising and switching behaviors of the participants who attended a writing course in which they developed their writing texts using an online module. The results indicated a negative and significant correlation between the accommodator learning style and the revision behavior. A statistically significant and positive relationship was also found between the converger learning style and the pausing behavior, and between the converger learning style and the revision behavior Furthermore, a positive and significant relationship between the accommodator learning style and the switching behavior was revealed. The accommodator learning style was found as the best predictor for the switching behavior and the converger learning style turned to predict the revision and pausing behavior at an optimal level. The findings suggest that internal factors, cognitive and learning styles, play a significant role in the learning behaviors of English writing learners. The results encourage writing educators to take into account students’ learning style and provide more flexible and rigorous learning environment in which all learners can take benefit.
گویش شناسی ادراکی؛ مطالعه ای موردی از ترکی آذری در شهرستان شبستر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش شناسی ادراکی حوزه ای است که در آن درک و نگرش اهل زبان نسبت به مفاهیمی مانند مرزبندی جغرافیایی گویشِ خود و گویش های مناطق مجاور، اعتبار و منزلت اجتماعی گویش ها و نظایر آن مورد بررسی قرار می گیرد. در این پژوهش 64 گویشورِ چهار منطقه از شهرستان شبستر در شمال غرب تبریز (شامل شهرهای شبستر، شندآباد، دریان و خامنه) به طور تصادفی به عنوان آزمودنی های پژوهش انتخاب شدند. سپس محقق به کمک چهار نمونه صوتی ضبط شده از چهار منطقه مذکور و یک پرسشنامه محقق-ساخته، نگرش آزمودنی ها را در باره نمونه های صوتی ارزیابی کرد. یافته ها نشان می دهد که گروه میان سال و نیز گروه زنان در تشخیص دوری/نزدیکی گونه زبانی و نیز (غیر)همشهری بودن گوینده، موفق تر از گروه جوان و گروه مردان عمل می کنند و این امر با نتایج برخی مطالعات پیشین مانند دیرکز(2002) در آلمان کاملاً سازگار است. به این ترتیب درمی یابیم که در منطقه مورد مطالعه، میان سالان و زنان زبان آگاه ترند. همچنین مشخص شد که مرکزیت اداری و اقتصادی یک منطقه (شهر شبستر) باعث می شود تا گونه به کاررفته در آن منطقه از نظر گویشوران، گونه شهری تلقی شود. یکی دیگر از یافته های قابل تأمل در مطالعه حاضر این است که برخلاف پیش فرض رایج در مطالعات جامعه شناسی زبان، گونه زبانی کم جمعیت ترین شهر منطقه مورد مطالعه – خامنه- معتبرتر از سایر مناطق تشخیص داده شده است.
Can Scaffolding Mechanisms of Structuring and Problematizing Facilitate the Transfer of Genre-based Knowledge to Another Discourse Mode?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
A pivotal issue in research on writing concerns whether the knowledge of how genres are constructed and learned in one discipline/genre can be transferred to other contexts, genres, and disciplines. Yet, studies conducted so far have not presented a unified and complete view of how various writing instructional techniques can result in transferability. This study examined the effect of structuring and problematizing scaffolding mechanisms and the mediating effect of learners’ proficiency level on a cohort of Iranian English learners’ ability to transfer the acquired genre-based knowledge to a new discourse mode. Four groups of thirty pre-intermediate learners chosen from eight intact classes and four groups of advanced learners selected from eight intact classes participated in this study. The performance of the participants in structuring scaffolds, problematizing scaffolds, and combined structuring and problematizing scaffolds conditions were compared to that of the control groups. The results of a two-way ANCOVA revealed that scaffolding mechanisms could significantly result in genre-transferability. The results also suggested that scaffolding mechanisms brought about the best results when offered simultaneously. Besides, the result yielded no significantly moderating effect for learners’ proficiency level. Implications for classrooms are discussed.
نقش اضطراب در بکارگیری راهبردهای یادگیری زبان فارسی به عنوان زبان دوم با توجه به نقش واسطه ای هوش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
برای بررسی نقش اضطراب در بکارگیری راهبردهای یادگیری زبان فارسی به عنوان زبان دوم با توجه به نقش واسطه ای هوش شناختی،80 زبان آموز غیرایرانی مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی با تکمیل 3 پرسشنامه ی راهبردهای خودانگیخته، اضطراب و همچنین هوش شناختی در این مطالعه شرکت کردند. نتایج تحلیل داده ها با روش های آماری نشان داد که اضطراب در میزان بکارگیری راهبردهای یادگیری و عملکرد هوش شناختی نقش دارد. نتایج نشان داد نقش اضطراب بر راهبردهای یادگیری بدون واسطه و باواسطه ی عملکرد هوش شناختی می باشد، به گونه ای که هرچه میزان اضطراب افزایش یابد، میزان بکارگیری راهبرد یادگیری کمتر می شود. همچنین اضطراب با هوش شناختی رابطه ی معنادار معکوسی دارد. هرچه میزان اضطراب بالاتر باشد، میزان عملکرد افراد در هوش شناختی کاهش می یابد. بعلاوه نتایج نشان داد که عملکرد هوش شناختی بر میزان بکارگیری راهبرد یادگیری اثر مستقیم دارد، به شکلی که با افزایش عملکرد هوش شناختی مقدار بکارگیری راهبرد یادگیری افزایش یافت. بر اساس نتایج یافته ها، بکارگیری راهبرد یادگیری غیر از اینکه تحت تاثیر مولفه های هوشی افراد قرار دارد، مولفه های دیگر روانشناختی مانند اضطراب نیز می تواند در میزان بکارگیری این راهبردها نقش مخربی حتی بیش از هوش شناختی نشان دهد.
دگرگونی پیش فعل های ایرانی باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویشور ایرانی باستان با افزودن پیش فعل به فعل، معنی آن را کرانمند می کرده و بدین گونه از پیوند آن دو، فعل مرکب اداتی را پدید می آورده است. در گام نخست سرگذشت دیرپای پیش فعل ها، ساز و کارهای گوناگونی در چارچوبِ دستوری شدن، در روند زایش آنها از قیدهای اداتیِ هندواروپاییِ آغازین در کار بوده اند. سپس در گامِ دوم، سازوکارهای دیگری پیش فعل های باستانی را دستخوشِ دگرگونی هایِ ساختاری، معنایی و آوایی کرده و آنها را به پیشوندهای فعلی و سپس به پیشوندهای مرده دگرگون کرده اند. سرانجام، زبان های ایرانی، با ساختنِ پیش فعل های تازه ای از قیدها و پیشایندهای باستانی، جایِ خالیِ پیش فعل های ازکارافتاده را پر کرده اند. این پیش فعل های نوساخته، در دوره میانه کارکردِ گسترده ای یافتند و تنها با دگرگونی هایِ اندکی، کارکردِ خود را تا فارسیِ نو پی گرفتند. دستور کار این نوشته، شناسایی ساز وکارهایی است که در دگرگونیِ آنها از هندواروپاییِ آغازین تا دوره باستان و سپس تا دوره میانه کارکرد داشته اند.
تناوب های گذرایی در فارسی؛ تحقیقی براساس آراءِ بت لوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به کاربردهای متفاوت یک فعل یا ساخت واحد از حیث ظرفیت آن فعل یا ساخت، تناوب اطلاق می شود. تناوب ها به سه شکل واژگانی و صرفی و نحوی در زبان ها ظاهر می شوند (Comrie 1992). کاربرد ناگذرای فعل «شکستن» (مانند: مداد شکست) در مقابل کابرد گذرای آن (مانند: علی مداد را شکست) مثالی از یک تناوب واژگانی است؛ کاربرد فعل غیرسببی (علی غذا را خورد) در مقابل ساخت سببی آن (من غذا را به علی خوراندم) مثالی از یک تناوب صرفی است؛ و کاربرد ساخت معلوم (مانند: علی غذا را خورد) در مقابل کاربرد مجهول آن (مانند: غذا خورده شد) مثالی از یک تناوب اشتقاقیِ نحوی است. چنانکه مشاهده می شود، در تمام این مثال ها، ظرفیت فعل یا ساخت به نحوی تغییر کرده است. ما در این مقاله صرفاً تناوب های واژگانیِ گذرایی در افعال فارسی را براساس آراءِ بت لوین (Levin 1993) معرفی می کنیم و متذکر تناوب های صرفی و نحوی و یا دیگر تناوب های بت لوین نمی شویم. به عبارت دیگر فقط آن دسته از تناوب های گذرایی را بررسی می کنیم که شکل یا صورت دو گونه تناوب یک فعل واحد هستند و هیچ فرایند اشتقاقی یا نحوی باعث افزوده شدن عنصری صرفی یا نحوی به فعل، یا کاسته شدن چنین عنصری از آن نشده است. این تناوب ها عبارت اند از انواع تناوب هایی که در آن ها متمم مستقیم فعل گذرا مساوی است با فاعل فعل ناگذرا، تناوب های با متمم مستقیم مستتر، تناوب های گرایشی، و تناوب های حذف حرف اضافه.
مقاله به زبان انگلیسی: تاثیر بالابردن میزان آگاهی از طریق آموزش راهکارهای فراشناختی (طرح ریزی کردن و خود مدیریت کردن) بر روی مهارت خواندن فراگیران ایرانی انگلیسی برای اهداف خاص (The Effect of Awareness Raising Through Metacognitive Strategy-based Instruction on ESP Learners’ Reading Comprehension)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی تاثیر بالابردن میزان آگاهی از طریق آموزش راهکارهای فراشناختی (طرح ریزی کردن و خود مدیریت کردن) بر روی مهارت خواندن فراگیران ایرانی انگلیسی برای اهداف خاص پرداخت. شرکت کنندگان این تحقیق که دانشجویان مهندسی عمران دانشگاه آزاد اسلامی بویین زهرا بودند به دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل تقسیم شدند. هر یک از گروه ها شامل 21 دانشجو بود. در مرحله اول یک آزمون مهارت خواندن به عنوان پیش آزمون به هر سه گروه داده شد. در مرحله دوم دانشجویان در دو گروه آزمایشی در پنج جلسه از آموزش طرح ریزی کردن و خود مدیریت کردن براساس روش CALLAبهره مند شدند در صورتیکه دانشجویان در گروه کنترل آموزشی ندیدند. در مرحله سوم پس از کامل شدن دوره آموزش یک آزمون مهارت خواندن به عنوان پس آزمون به آنها داده شد. براساس تحلیل داده ها دانشجویان در دو گروه آموزشی عملکرد بهتری نسبت به دانشجویان در گروه کنترل از خود نشان دادند. بنابراین نتیجه گیری می شود که آموزش راهکارهای فراشناختی (طرح ریزی کردن و خود مدیریت کردن) تاثیر و نقش بسزایی در مهارت خواندن دانشجویان داشت.
خرده روایت ها، گریزگاه نقال از برنامه روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داراب نامة طرسوسی از قصه های عامیانه بلند، مربوط به قرن ششم است که ازطریق سنت نقالی و داستان گزاری ثبت و روایت شده است.داستان سرگذشت داراب و به شاهی رسیدن وی را بیان می کند. در میان خط سیری که بیانگر به شاهی رسیدن داراب است، خرده روایت های بسیاری قرارگرفته اند که باعث آشفتگی و اغتشاش روایت پایه شده اند؛ خرده روایت ها با روایت پایه گاه ارتباط و انسجام ساختاری می یابند و گاه با الگوی گفتمانی متفاوت، مستقل از کلان روایت شکل می گیرند و یکپارچگی روایت را با آشفتگی، استقلال و انفکاک خود از فرایند های سه گانه تحول کلامی مخدوش می کنند. رویکرد نشانه معناشناسی روایی براساس«قصد»کنش گر که برنامه روایی بر آن متمرکز شده، خط سیرکلان روایت را از میان خرده روایت های نامرتبط جدا می کند. سوالی که مطرح می شود آن است که خرده روایت ها از چه الگوی گفتمانی تبعیت می کنند؟زیرا برخلاف کلان روایت بر نظام برنامه محور روایی منطبق نیستند و نمی توانند به عنوان روایت ابزاری، کلان روایت را به سمت تحقق کنش اصلی سوق دهند. پژوهش حاضر ضمن بررسی نظام های گفتمانی در داراب نامه، به دنبال پاسخی برای منشا و کارکرد خرده روایت ها و تبیین علت اغتشاش در روایت است. با توجه به بافت فرهنگی عاملی ثانویه در ساحت گفته پردازی حضور دارد که خنثی و بی تاثیر نیست؛ سنت شفاهی نقالی و داستان گزاری با پایبندی به ساختار های اصلی و در تعامل پیوسته با فرهنگ جمعی راه تولید فرم های نوظهور را بازگذاشته. حضورِسیال نقال بین گفته پرداز نخستین و روایت شنو نظام معنای روایت را دستخوش تغییرکرده است.
ابعاد معنایی مکان واژه «زیر» براساس مدل چندمعنایی قاعده مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله از منظر مدل چندمعنایی قاعده مند به بررسی ابعاد معنایی واژة «زیر» به عنوان یکی از واژه های مکانی پرکاربرد در فارسی می پردازد. داده ها شامل نمونه های وقوع «زیر» در بافتهای متنوع فارسی است و ابزار تحلیلی مدل چندمعنایی قاعده مند است. هدف این است که ضمن مطالعه تنوع و انعطاف معنایی این مکان واژه، نحوه عملکرد این ابزار تحلیلی در تعیین معنای اولیه و سایر معانی متمایز بررسی گردد. در واقع، تلاش می شود تا جنبه های قوت و ضعف این مدل شناختی، به ویژه جایگاه نظری آن به چندمعنایی حروف مکان بیشتر مورد توجه قرار گیرد. پس از تحلیل نمونه های کاربرد مکان واژة «زیر» ابتدا معنای مکانی اولیه آن تعیین شد و سپس چهار معنای متمایز دیگر مشخص گردید که شامل معنای کمتر، تحت تأثیر/کنترل، درخفا و پنهانی، و معنای پوشیده شده هستند. نتایج تحلیل معنایی «زیر» حاکی از آن است که مدل چندمعنایی قاعده مند از دو جنبه دارای وجه امتیاز نسبت به آثار پیشین از جمله لیکاف (۱۹۸۷) است؛ یکی در تعیین معنای اولیه بخاطر ارائه ملاک های مدون زبانی، و دیگری در محدودسازی تعدد معانی به سبب برقراری نوعی اعتدالگرایی در چندمعنایی. بررسی ابعاد معنایی «زیر» نشانگر برخی چالشها نیز هست که تحلیل حاضر تحت این مدل با آن روبروست. اهم این چالشها یکی ابهامات شناختیِ معانی متمایز بدست آمده و دیگری ماهیت وابسته به بافت آنها است که با ملاک استقلال بافتی معنا ناهمسو است. به عبارتی، نتایج این پژوهش بیان می کند مدل چندمعنایی قاعده مند که از نظر روش شناسانه حائز برخی مزیت ها است، از لحاظ نظری بویژه از جنبة هویت معنایی غیرمستقل و ساختیِ حروف مکان و نیز واقعیت روانشناختی معناهای متمایز ارائه شده با ابهامات و مسائلی روبروست.
فعل در گویش کلاسوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستگاه فعل در گویش کلاسوری مختصات و ویژگی هایی دارد که آن را در تقابل با زبان فارسی و دیگر گویش های جنوب غربی ایران قرار می دهد. حتی در مواردی آن را از برخی از گویش های هم خانواده خود، نظیر هرزنی، تالشی، تاکستانی، چالی، اشتهاردی، سگزاری، خیارجی و ... که گروه زبان های شمال غربی ایران را تشکیل می دهند و احتمالاً جملگی از آذری باستان منشعب شده اند، متمایز می کند. برخی از این ویژگی ها که در بررسی های زبانی اهمیتی خاص دارند عبارت اند از: زوال تدریجی ماده مضارع و بنای اغلب صیغه های مشتق از آن از ماده ماضی؛ ساخت مضارع اخباری و ماضی استمراری از مصدر؛ همسانی کامل صیغه های ماضی مطلق و ماضی نقلی لازم و تمایز این دو فعل از جایگاه تکیه؛ کاربرد صفت فاعلی به عنوان ماده آینده و دیگر مختصات و ویژگی هایی که در مقاله حاضر به تفصیل به آنها خواهیم پرداخت.
سخنرانی های علمی انگلیسی: رشته ی دانشگاهی و بیان اهمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی چگونگی بیان اهمیت در ارائه های رشته های علوم اجتماعی، علوم انسانی، علوم پزشکی و علوم فیزیکی است. روش تحقیق استفاده شده در این پژوهش ترکیبی است از یک روش پیکره-محور و تجزیه وتحلیل کلام. در ضمن، نشانگرهای اهمیت مطلب این مطالعه از 160 سخنرانی انگلیسی پیکره بیس استخراج شده اند. بررسی رونوشت این ارائه ها نشان داد، اول و مهم تر از همه رشته دانشگاهی برای بیان اهمیت مسئله نیست. به عبارت دیگر، سخنرانی های علمی رشته های مختلف دانشگاهی ازلحاظ بیان اهمیت تفاوت چشمگیری ندارند. دوم، مشاهده کردیم، صرف نظر از رشته، اهمیت مطلب را می توان با استفاده از یکی از پنج روش ارتباط دادن به امتحان، پوشش مفصل موضوع، ارزیابی نگرشی مطلب ازنظر اهمیت یا ارتباط، مرزبندی بین نکات و مطالب جانبی و ایجاد تعامل با مخاطب نشان داد. علاوه بر این، مشخص شد اساتید رشته های زندگی و علوم پزشکی بیشتر از استادان دیگر رشته ها تمایل دارند دانشجو را در کلام درگیر کنند. در کل، نتایج این مطالعه نشان داد اساتید دانشگاه از رشته های مختلف در بیان اهمیت مطلب به صورت تعاملی عمل می کنند.
The Effect of Focused Corrective Feedback and Attitude on Grammatical Accuracy: A Study of Iranian EFL Learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۴, Issue ۱۵, Autumn ۲۰۱۶
75 - 85
حوزههای تخصصی:
The study aimed at investigating the efficacy of written corrective feedback (CF) in improving Iranian EFL learners’ grammatical accuracy. It compared the effects of focused and unfocused written CF on the learners’ grammatical accuracy. 75 EFL students formed a one control and two experimental groups. The focused feedback group was provided with error correction in tenses. The unfocused feedback group was provided with error correction in tense, articles, spelling, pronouns, vocabulary, and prepositions. The results indicated a significant improvement in accuracy for the two experimental groups from pretest to posttest. The outcomes demonstrated that giving written CF was effective, which enhanced learners' grammatical accuracy, and that focused and unfocused written CF were not of differential significant effect in such manner. The results on the construct of the attitudinal questionnaire indicated learners’ preference in two experimental groups for the interactional activities, error correction, and the different type of CF techniques. The mean scores on each content area of the questionnaire suggested that learners in the focused group scored higher than the other groups in their attitudes toward the errors to be corrected.
همگونی همخوان با همخوان در گویش دماوندی: نظریه هندسه مشخصه های واجی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در چارچوب نظریه هندسه مشخصه های واجی به بررسی فرایند همگونی همخوان با همخوان در یکی از گویش های استان تهران موسوم به گویش دماوندی می پردازد. نظریه هندسه مشخصه ها نیز به این موضوع می پردازد که چگونه مشخصه های تمایزدهنده مختلف توسط قواعد واجی مرتب می شوند. این که آیا می توان در چارچوب این نظریه، فرایند همگونی همخوان ها در گویش دماوندی را تبیین کرد یا خیر، مساله مطرح در این پژوهش است. برای پاسخگویی به این پرسش ، ابتدا 600 داده از طریق ارائه پرسشنامه به گویشوران و نیز با استفاده از داده های موجود در کتاب ها و پایان نامه های مرتبط جمع آوری گردید. سپس با معرفی نظریه و درنظرگرفتن روش تحقیق مناسب به تحلیل داده ها پرداخته شد. تحلیل هر یک از همگونی ها از طریق مشخص کردن تناوب های موجود در بین داده ها، ارائه جدولی از نمونه های هر تناوب، انتخاب یک نمونه به عنوان مثال، بررسی دو فرضیه برای مشخص شدن صورت زیرساختی آن، بیان صورت خطی فرضیه تأییدشده و در نهایت ارائه بازنمایی غیرخطی نمونه از طریق مشخصه های واجی صورت پذیرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که فرایند همگونی همخوان ها در گویش دماوندی و در چارچوب نظریه هندسه مشخصه های واجی، قابل تبیین است.
اسامی بیماری جرب نشخوارکنندگان ایران در برخی زبان ها و گویش های ایرانی
حوزههای تخصصی:
ایران سرزمینی است که هیچ گاه در طی تاریخ طولانی اش دارای یک زبان و یک فرهنگ نبوده است. علی رغم انتظارات عمومی، تنوع فرهنگ ها و زبان ها، با توجه به موقعیت استراتژیک آن در این منطقه حساس در دنیا، موجب استحکام بیش تر تمامیت ارضی و وحدت ملی ایران شده است. روستائیان ایران، از قوم های مختلفی تشکیل شده اند و با زبان ها، گویش ها و لهجه های گوناگونی گفت وگو می کنند. در دهه هشتاد پرسشنامه ای تهیه شد که با همکاری موثر سازمان دامپزشکی به اداره های دامپزشکی 31 استان ارسال گردید. هدف این پژوهش، جمع آوری، ثبت و مکتوب نمودن اسامی محلی ویژه بیماری جرب نشخوارکنندگان است. جرب، حشره بسیار کوچکی است که پوست را سوراخ کرده و از لمف تغذیه می کند و موجب ضایعاتی از جمله ترشح سموم، خارش شدید و وضع اسفناک حیوانات آلوده می شود و از نظر اقتصادی خسارت مهمی ایجاد می کند. از نتایج این مطالعه که برای اولین بار در ایران انجام شد، در 30 استان، 84 گویش با طیف یک تا 9 عدد در استان ها گزارش شده، ولی در استان البرز گویشی ذکر نشده است. به طور کلی، نتایج این مطالعه موجب غنی سازی گنجینه گویش های ایرانی و ایجاد رابطه و تفاهم بین روستائیان و کسانی می شود که با حرفه دامپزشکی و بهداشتی سروکار دارند.
استعاره و نقد بوم گرا: مطالعه موردی دو داستان « گیله مرد» و « از خم چمبر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران های محیط زیست حاصل تفکر و اندیشه ای است که انسان را در محور و رأس جهان خلقت می بیند و همه چیز را برای او و در رابطه با نیازهای او تعریف می کند. در مقابل این دیدگاه، دیدگاه زیست محور قرار دارد که طبیعت را محور همه چیز می داند. این دو دیدگاه به خوبی نشان دهنده این مسئله اند که انسان ها همانطور که بر طبیعت و جهان تاثیرگذارند، از سویی دیگر از طبیعت تاثیر می پذیرند و این تاثیرات بر تفکر و ذهن آنها نمایان و نیز بر زبانشان جاری می شود. در تحقیق حاضر، هدف، بررسی تاثیر محیط زیست بر طرز تفکر و اندیشه انسان ها است، که در قالب استعاره بازنمود می یابد. بر اساس طبقه بندی شیری(1387) دو اقلیم شمال و خراسان(علوی و دولت آبادی) جهت بررسی انتخاب شدند. در تکوین سبک نویسنده علاوه بر انگاره ها و انگیزش های فردی و درونی، شمار زیادی از محرک های مرتبط با محیط اجتماعی و محیط جغرافیایی همواره اثرگذار بوده است. در این پژوهش فرض بر این است که دیدگاه زیست محور در داستان های اقلیمی بازنمود می یابد. نویسندگان داستان های اقلیمی آگاهانه یا ناخودآگاه طبیعت را محور قرار داده اند و استعاره «مادر طبیعت» را به صورت های مختلف در داستان های خود به کار برده اند.
واژگانی شدگی ابعاد معنایی وجهیت در صفات وجهی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، سه بُعد معنایی نیروی وجه، پایه وجه و منبع ترتیب در صفات وجهی فارسی بررسی می شوند و نشان داده می شود که در صفات وجهی فارسی سه نیروی وجه الزام (برای مثال در صفت «قطعی»)، امکان (برای مثال در صفت «ممکن») و امکان قوی (برای مثال در صفت «احتمالی») واژگانی شده اند و نیروهای وجه الزام ضعیف، امکان ضعیف و امکان قوی تر در این صفات واژگانی نشده اند. پایه های وجه معرفتی (برای مثال در صفت« احتمالی») و وضعیتی (برای مثال در صفت« قابل اعتماد») نیز در صفات وجهی فارسی واژگانی شده اند مگر در صفت «ممکن» که در مدخل واژگانی آن پایه وجه نامشخص است و جایگاه نحوی آن تعبیر معرفتی یا غیرمعرفتی آن را تعیین می کند. منابع ترتیب کلیشه ای، گزارشی، اعتقادی، تکلیفی، هدفمند و درخواستی، هیچ یک در صفات وجهی فارسی واژگانی نشده اند و بافت تعیین کننده آنهاست.
بررسی بازنمایی ایدئولوژی در متون ترجمه شده سیاسی انگلیسی در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی : محورهای سبک و بلاغت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبلور و انعکاس افکار، باورها و بطور کلی ایدئولوژی در صورت های زبانی یکی از کانون های اصلی مورد توجه در بسیاری از حوزه های علوم انسانی به ویژه در زبان شناسی، مطالعات ترجمه و علوم سیاسی در چند دهه اخیر می باشد. از آنجایی که متون سیاسی اعم از متون زبان مبدأ و بازتولید آن در زبان مقصد بر اساس متغیرهای فرازبانی شکل می گیرد، می توان ادعا نمود که هر یک از انتخاب ها، دستکاری های زبانی و راهبردهای بکارگرفته شده توسط مترجمان نشأت گرفته از ایدئولوژی نهفته ویژه ای می باشد تا از این رهگذر اذهان مخاطبان خود را جهت داده و به سوی پذیرش آنچه مد نظر دارند، هدایت کنند. پژوهش حاضر در صدد آن است تا با بهره گرفتن از دستاوردهای رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی و الگوی نظری وندایک (۲۰۰۴)، بکارگیری محورهای سبک و بلاغت توسط مترجمان فارسی و دلایل ایدئولوژیکی احتمالی گزینش آنها را در صورت وجود به چالش بکشد. بدین منظور ابتدا بکار بستن این دو محور در ترجمه فارسی متون سیاسی مکتوب انگلیسی محدود به مسائل مرتبط به ایران در دو سال اخیر بررسی شده و بر اساس آن چگونگی انعکاس ایدئولوژی مترجمان مورد واکاوی قرار گرفته است. سپس بسامد بهره گرفتن از این دو محور و راهبردها و استراتژی های معرفی شده مرتبط با هر یک احتساب و ارائه شده و مورد مقایسه قرار می گیرد. نتایج حاصل نشان می دهد که بکارگیری این دو محور غالباً با هدف بازنمایی و انعکاس ایدئولوژی مترجم فارسی همسو است. همچنین تفاوت چشمگیری میان میزان کاربرد این دو محور و راهبردهای آنها وجود داشته و علیرغم اینکه زبان فارسی از منظر ادبی بسیار غنی است، مترجمان فارسی در ترجمه متون سیاسی از محور بلاغت و راهبردهای مربوط با آن در مقایسه با محور سبک به ندرت بهره جسته اند.