فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۵٬۳۲۴ مورد.
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
197 - 215
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی روندهای کنونی نظریه در جامعه شناسی پزشکی می پردازد و درمی یابد که استفاده از نظریه [در این حوزه] در حال شکوفایی است. استدلال اصلی این است که این حوزه به بلوغ رسیده است و در مرحله اولیه یک تغییر پارادایم از تمرکز گذشته بر فردگرایی روش شناختی (که در آن فرد، واحد ابتدایی تجزیه وتحلیل است) به استفاده روزافزون از نظریه ها با جهت گیری ساختاری قرار دارد. این پیامد که اساساً با روش های پژوهشی (برای مثال، مدل سازی خطی سلسله مراتبی، زیست نشانگرها) پشتیبانی می شود، معیارهای اثرات ساختاری بر سلامت فرد را، که اغلب در گذشته وجود نداشتند یا توسعه نیافته بودند، ارائه می کند. از هر دو روش های کمی و کیفی می توان در چنین پژوهشی بهره گرفت و مطالعات کیفی مبتنی بر تعامل نمادین یا برساخت گرایی اجتماعی به دلیل روش شناسی ها و تمرکزشان رد صلاحیت نمی شوند. ضرورت دارد که ساختار در هر تلاش اجتماعی در نظر گرفته شود و به نظر می رسد که جامعه شناسی پزشکی معاصر دقیقاً به عنوان بخشی از مرحله بعدی تکاملش این کار را انجام می دهد.
گونه شناسی روایت های خط مشی دولت ایران در مواجهه با بیماری ناشی از ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
53 - 73
حوزههای تخصصی:
هدف: همه گیری ناشی از ویروس کرونا، جنبه های مختلفی از حیات اجتماعی سراسر جهان و همچنین کشور ما را دچار تغییر و تحول کرده است. این تحول ها، خط مشی گذار را وادار کرد تا داستان های خط مشی متفاوتی را روایت کند و بر مبنای آنها تصمیم بگیرد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی روایت های دولت ایران در مواجهه با این همه گیری است.
روش: این پژوهش کیفی با روش موردکاوی انجام شده و راهبرد آن تحلیل مضمون است. برای این منظور روی متن تصمیم های خط مشی گذار، تحلیل مضمون انجام گرفت، برچسب روایتی بر آنها زده شد و روایت ها تحلیل شدند.
یافته ها: چهار روایت متمایز در تصمیم های خط مشی گذار در مواجهه با همه گیری ناشی از ویروس کرونا شناسایی شد. این چهار روایت عبارت است از: روایت لزوم کاهش فعالیت ها، روایت لزوم تداوم فعالیت ها، روایت ضدتحریمی و روایت تولید و اقتصاد دانش بنیان. مؤلفه های هر یک از این روایت ها، از سایر روایت ها متمایز است و هر روایتی به پیشنهادها و کاربست های متناقضی منتج شده است.
نتیجه گیری: توسعه چارچوب روایتی خط مشی، خط مشی گذار را قادر می سازد تا تصمیم ها و خط مشی ها را در چارچوب داستان پردازی بیاراید و دستگاه فکری خود را به روایتی ملموس برای مخاطبان تبدیل کند. این مقاله با تلفیق ابعاد شکلی و محتوایی چارچوب روایتی خط مشی، چارچوب مفهومی جدیدی ارائه کرده که قادر است روایت های خط مشی را به شکل جامع تری توصیف و تحلیل کند.
عوامل موثر بر ارتقای کیفیت آموزش ضمن خدمت کارکنان تامین اجتماعی شهر اصفهان از دیدگاه مدیران و کارکنان آن
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
139 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای کیفیت آموزش ضمن خدمت کارکنان تأمین اجتماعی شهر اصفهان از دیدگاه مدیران و کارکنان آن بود.روش: در این پژوهش از روش توصیفی پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان (68نفر زن، 68 نفر مرد) تأمین اجتماعی شهر اصفهان بودند. 24 نفر مدیر به شیوه سرشماری و 164 نفر از کارکنان بر اساس جدول تعیین حجم نمونه کوکران (2001) و به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه 50 گویه مرتبط با 7 مؤلفه ی آزمون تحقیق پاسخ دادند. و این پرسشنامه به تأیید اساتید متخصص موضوعی در این زمینه رسید و پایایی به روش بازآزمایی 97/0 برآورد گردید. روش گردآوری داده ها به صورت آمار استنباطی آزمون t تک متغیره و آزمون t با دو گروه مستقل استفاده گردید.یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن بود که نقش طرح درس (t-28/85, p-0/001)، نحوه آموزش (t-25/99, p-0/001)، ارزشیابی علمی مستمر (t-24/68, p-0/001)، مطابقت دوره آموزشی با نیاز کارکنان (t-23/37, p-0/001)، تشویق و ترغیب (t-25/82, p-0/001)، نظارت (t-21/82, p-0/001)، و روابط انسانی (t-22/99, p-0/001)، در ارتقای آموزش ضمن خدمت کارکنان بیشتر از سطح متوسط بوده است. بین عوامل مؤثر بر ارتقای کیفی آموزش کارکنان در سطح تفاوت معنی دار آماری وجود دارد. بالاترین میانگین (22/4) مربوط به عوامل انسانی و کمترین میانگین (98/3) مربوط به عامل ارزشیابی علمی و مستمر می باشد. تفاوت بین نقش طرح درس، نحوه آموزش، ارزشیابی علمی و مستمر، مطابقت دوره آموزشی با نیاز کارکنان، تشویق و ترغیب و نظارت بر فرآیند آموزش برحسب سابقه خدمت پاسخگویان در سطح معنی دار بوده است اما تفاوت بین نقش این عوامل با توجه به متغیرهای جمعیت شناختی (جنسیت، تحصیلات، سابقه، خدمت، مسئولیت) معنی دار نبوده است.
تأثیر آموزش های مجازی بر عملکرد تحصیلی با نقش تعدیل کنندگی استرس روانی در طول دوره بیماری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۶
35 - 54
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر آموزش های مجازی بر عملکرد تحصیلی با نقش متغیر تعدیل کننده استرس روانی در طول دوره بیماری کرونا انجام شد. از نظر هدف کاربردی و ازنظر روش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری،مشتمل بر 130 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی از مهر 1399 الی خرداد 1400 بود که به صورت مجازی در کلاس های آموزشی دانشگاه علوم دریایی امام خمینی(ره) شرکت داشتند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی و حجم نمونه بر مبنای جدول مورگان تعداد 97 نفر بود ابزار گردآوری داد ها مشتمل بر سه پرسشنامه است که بر اساس طیف لیکرت تنظیم شده بودند. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق رگرسیون خطی تحلیل مسیر و روش حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزا و PLS انجام گرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که آموزش مجازی بر عملکرد تحصیلی تأثیر مثبت و معناداری دارد و علاوه بر این نقش تعدیل کننده استرس روانی بر رابطه بین آموزش مجازی و عملکرد تحصیلی نیز معنادار بود بطوریکه با افزایش استرس میزان تأثیر آموزش مجازی بر عملکرد تحصیلی کاهش و با کاهش استرس میزان این تاثیرگذاری افزایش داشت.
مختصات الگوی مناسب تأمین مسکن کارکنان آجا با رویکرد اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 22
حوزههای تخصصی:
تامین نیازهای اولیه کارکنان و در رأس آن ها داشتن یک مسکن مناسب و درخور شأن آنان، مهم ترین چالش زندگی کارکنان آجا را به وجود آورده است. تلاش مسئولان در تأمین مسکن در قالب انواع تعاونی ها به دلیل کمبودهای اساسی در نهادهای مسکن ازجمله منابع مالی و معضلاتی نظیر آن، نتوانسته است در تحقق اهداف اولیه موفق و مؤثر باشد. در این تحقیق رویکرد پژوهش، استقرایی و نحوه انجام آن، کیفی است. بر اساس تئوری داده بنیاد، جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه و بررسی اسناد و مدارک مرتبط و نظریه پردازی بر اساس رویکرد نظام مند در سه گام اص لی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شده است. یافته های حاصل در قالب 1446 جزء، 44 بعد و 6 مضمون سازمان دهی و جایگاه و روابط هر یک از این مضامین در قالب مدل تأمین مسکن کارکنان و شش قضیه مرتبط استخراج شده اند. تحلیل داده های پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون تی، تک نمونه ای بوده است. یافته ها نشان می دهند که به منظور تدوین الگوی مسکن کارکنان آجا، مضامین 6 گانه شامل حمایت های ارزنده مقام معظم رهبری (مدظله العالی) و فرماندهی محترم ارتش (شرایط علی)؛ نهادهای تأثیرگذار (طبقه محوری)؛ سرمایه انسانی، شرایط اقتصاد کلان (شرایط مداخله گر)؛ بستر تفکر راهبردی آجا (بستر و زمینه ساز)؛ تشکیل قرارگاه اقتصادی مسکن – توسعه اقتصادی مالی- همکاری بخش خصوصی (استراتژی های تعامل و کنش) باید موردتوجه قرار گیرد تا درنهایت به مضمون تأمین مسکن کارکنان آجا (پیامد) منجر شود.
مفهوم شناسی و ارائه الگوی فرماندهی مطلوب در ایران باستان بر اساس روایت شاهنامه فردوسی با تمرکز بر روایت جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۵
65 - 98
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور ارائه الگوی فرماندهی مطلوب در ایران باستان بر اساس روایت شاهنامه فردوسی با تمرکز بر روایت جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب انجام شده است. این پژوهش، از نظر فایده و هدف از نوع تحقیقات کاربردی، از نظر رویکرد، از نوع کیفی بر پایه پارادایم تفسیری و از نظر ماهیت و نوع مطالعه، از نوع اکتشافی است. جامعه آماری مورد مطالعه کلیه ابیات شاهنامه با محوریت روایت جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب است. راهبرد تحقیق بر اساس راهبرد داده بنیاد است که با استفاده از این روش، تعداد مفاهیم حاصل در قالب 815 گزاره کلی و 1138 مفهوم و کد مرتبط با فرماندهی مطلوب به دست آمد که در قالب 16 مضمون و 66 بُعد در قالب پارادایم ساختارمند نظریه داده بنیاد پیاده سازی شد. برابر نتایج این پژوهش، مقوله «منش و شخصیت و توانایی فرمانده» مقوله محوری در فرماندهی مطلوب در ایران باستان بر اساس روایت شاهنامه است که تمام مقولات دیگر در پیوند با آن معنا و مفهوم پیدا می نمایند. شرایط علّیِ «منش و شخصیت و توانایی فرمانده»، خدامحوری و دین باوری است. بسترها و عوامل زمینه ای مؤثر شامل ایرانیان (مردم، شاه و پهلوانان و کشور ایران زمین) و انگیزه های آغاز و تداوم جنگ است. مقوله های نظم و سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل مؤثر عملیات رزم و نبرد، به کارگیری تاکتیک ها، راهبردها و روش های جنگی، مشورت در امور فرماندهی و مدیریت جنگ، دشمن شناسی، مذاکره و ارتباط و تعامل مؤثر و طلایه و گشتی فرستادن و کسب اطلاعات با رعایت اصول تأمینی و امنیتی، به عنوان راهبردهای محوری تعامل و کنش در الگوی فرماندهی مطلوب اتخاذ شده که تحت تأثیر مقوله های کشورهای بیگانه و تأثیر عوامل محیطی (دخالت عناصر طبیعی و غیرطبیعی) به عنوان شرایط مداخله گر در راهبردهای تعامل و کنش در این پارادیم محسوب می شوند. پیامد راهبردهای تعامل و کنش سرانجام منجر به پیروزی )ایرانیان( و چیرگی نهایی نیکی بر بدی خواهد شد. جایگاه و روابط هر یک از این مضامین در قالب الگو و مدل پارادایم مشخص و شش قضیه مرتبط ارائه گردیده است.
طراحی مدل ابزارهای تغییر رفتار عموم در خط مشی رفتاری مبتنی بر اندیشه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
388 - 423
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، احصای سازوکارهای تغییر رفتار عموم در نگاه اسلامی با تکیه بر آرای شهید مطهری است. روش: جهت گیری پژوهش، بنیادین و به لحاظ نوع روش، کیفی و به شیوه توصیفی اکتشافی است. جامعه پژوهش، تمامی آثار شهید مطهری اعم از کتاب ها، یادداشت ها، صوت ها بود. داده ها به روش کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز، از روش تحلیل مضمون در نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل اطلاعات، به استخراج 128 کد در قالب 6 مضمون فراگیر، 17 مضمون سازمان دهنده و 42 مضمون پایه منجر شد. بر اساس یافته های پژوهش، در نهایت سازوکارهای تغییر رفتار ذیل چهار عامل دسته بندی شد که عبارت اند از: 1. فردی شامل متقاعدسازی منطقی، تسهیل و تقویت عقلانیت و آموزش و آگاهی بخشی (ساحت بینشی)؛ مدیریت احساسات و به کارگیری مشوق ها (ساحت گرایشی) و امکان پذیرکردن و ایجاد عادت (ساحت کنشی)؛ 2. اجتماعی شامل به کارگیری خواص و گروه های مرجع، الگوسازی، استفاده از هنجارهای اجتماعی، انجام جمعی عمل و اثر هم نشینی؛ 3. ساختاری نهادی شامل ابزار اقتدار و قاعده گذاری؛ 4. محیطی شامل نمادسازی و مانع زدایی. نتیجه گیری: حکومت اسلامی جهت تغییر رفتار، ابتدا باید فرایند آگاهی بخشی و اقناعی را طی کند؛ سپس بایستی شرایط خارجی را به نحوی طراحی نماید که افراد بتوانند رفتار مدنظر را به سهولت انجام دهند. در این راستا، بینش های رفتاری و ابزار تلنگر در دو عرصه می توانند به سیاست گذاران حکومت اسلامی کمک کنند: 1. عرضه اثربخش سیاست های دولت: بینش های رفتاری کمک می کند که یک خط مشی برای مردم راحت تر، فهم پذیرتر، جذاب تر و پذیرفتنی تر به نظر رسد؛ 2. بسترسازی سلبی و ایجابی برای انجام رفتار: ابزارهای تلنگر و بینش های رفتاری سبب می شوند که بافت و ساختار و محیط بیرونی به نحوی طراحی شوند که احتمال بروز رفتار مدنظر سیاست گذاران افزایش یابد.
ارزیابی رقابت بین مؤسسات حسابرسی فعال در بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های شرکت ها و مؤسسات موفق امروز، برخورداری از قدرت رقابت پذیری است ضمن این که نشانه بارز شرکت های ناموفق، برخوردار نبودن از این ویژگی یا نوع فضای رقابت می باشد. هدف از انجام تحقیق حاضر با توجه به اینکه رقابت پذیری به معنای امکان به دست آوردن موقعیت مناسب و پایدار در بازار است، ارزیابی نوع رقابت بین مؤسسات حسابرسی است. با توجه به اینکه بخش عمده ای از تأمین مالی بنگاه ها بر عهده بانک ها می باشد به نوعی می توان گفت اقتصاد کشور بانک محور است؛ از این رو بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان جامعه آماری پژوهش و با اعمال شرایط ویژه ای مؤسسات حسابرسی فعال در 13 بانک برای دوره زمانی سال ۱۳۹۴ تا سال ۱۳۹۹ به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها با استفاده از روش تحلیل توصیفی- سیستماتیک و روش های رگرسیون و ضریب همبستگی انجام شده است. نتایج حاکی از وجود رقابت ناسالم بین مؤسسات حسابرسی فعال در بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که مستلزم اصلاحات و نظارت بهینه می باشد.
آموزۀ اضطرارگرایی و نقش آن در مدیریت بحران های کرونایی؛ با تأکید بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
151 - 171
حوزههای تخصصی:
اگرچه امروزه، به این ادعا که «در عصر حق زندگی می کنیم» با دیده تردید نگریسته شده است و ضرورت حفظ «نظم عمومی» و پیشگیری از اقدامات مغایر با آن جایگاهی رفیع پیدا کرده است همچنان خطر تمسّک به آموزه «اضطرارگرایی» به منظور توجیه «قدرت» به جای «اقتدار» از یک سو و نیز نارسایی و ناکارآمدی آن در عرصه عمل و به ویژه در بحبوحه بحران های بشری از جمله «همه گیری کرونا» و مآلاً بایسته های «مدیریت بحرانِ» ناشی از آن از سوی دیگر، قابل ملاحظه بوده و از این رو، اهمیّت توجیه اصل بودن اضطرارگرایی به جای ایده «حق چون برگ برنده» را دوچندان کرده است. رویکرد این پژوهش از نوع میان رشته ایِ حقوقی-مدیریتی، شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و روش تجزیه و تحلیل داده ها از نوع کیفی و هنجاری است. بر این اساس، پرسش اصلی در این مقاله آن است که آموزه اضطرارگرایی حاکم بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران چه نقشی در تنظیم و فائق آمدن بر اَبَربحران های بشر معاصر و به طور خاص همه گیری کرونا داشته است؟ نتایج مقاله نشان می دهد تفوق آموزه اضطرارگرایی بر حق مداری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر خلاف رویکرد تطبیقی نه تنها تأثیری در مدیریت یا تقلیل نتایج زیان بار چنین بحران هایی نداشته، بلکه موجب تشدید آشفتگی در صلاحیت ها بوده است و بر این اساس، لزوم بازشناسی و بازنگری در آن را ناگریز و ناگزیر می کند.
تأثیر روش های آموزش تیراندازی بر مهارت تیراندازی دانشجویان مراکز آموزش عالی نیروهای مسلح: مطالعه موردی یکی از مراکز آموزش عالی نیروهای مسلح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
125 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر سه روش آموزشی سنتی، نوین و ترکیبی بر مهارت تیراندازی دانشجویان مراکز آموزش عالی نیروهای مسلح است. پژوهش حاضر ازنظر هدف پژوهشی کاربردی و از نظر راهبرد و روش نوعی تحقیق تجربی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان یکی از مراکز آموزش عالی نیروهای مسلح است که از بین آن ها درمجموع تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و در ادامه به صورت تصادفی به سه گروه 20 نفره تقسیم و درنهایت گروه ها به صورت تصادفی به هر یک از روش ها اختصاص یافتند. برای اجرای تحقیق از طرح پیش آزمون - پس آزمون استفاده شد، برای این منظور ابتدا برای آزمودنی ها یک مرحله تیراندازی در مسافت 100 متر در میدان تیر جنگی به عنوان پیش آزمون اجرا و در ادامه به هر یک از گروه ها با یکی از روش های آموزشی مذکور، 14 جلسه به مدت 28 ساعت آموزش داده شد. پس از پایان آموزش مجدداً یک مرحله تیراندازی در مسافت 100 متر در میدان تیر جنگی به عنوان پس آزمون اجرا شد. سپس برای تحلیل داده های گردآوری شده، از آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون های آماری، t وابسته، تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون لون و آزمون توکی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد، بین روش های مذکور به لحاظ میزان تأثیرگذاری بر مهارت تیراندازی دانشجویان تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج حاصل از مقایسه و رتبه بندی سه روش آموزش مذکور نشان داد، روش ترکیبی حائز رتبه اول، روش نوین، حائز رتبه دوم و روش سنتی حائز رتبه سوم شدند، لذا بر اساس نتایج حاصل روش آموزش ترکیبی، مناسب ترین روش برای آموزش تیراندازی است.
شناسایی ملاحظات اثر گذار بر آماد و پشتیبانی نزاجا در محیط تهدیدات ناهمتراز با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۶
55 - 80
حوزههای تخصصی:
ارتقای عملکرد و کارآیی سامانه آماد و پشتیبانی نزاجا برای تامین نیازمندی یگانها در محیط تهدیدات ناهمتراز و پشتیبانی موثر و بهینه از نیروهای زمینی، نیازمند شناخت ویژگی ها و ملاحظات اثر بخش بر آماد و پشتیبانی در این محیط است. این مقاله با هدف شناسایی ملاحظات اثر گذار بر آماد و پشتیبانی نزاجا در محیط تهدیدات ناهمتراز و با رویکرد پدافند غیرعامل انجام شده است. این پژوهش از نوع کاربردی، با روش کیفی توصیفی و کمی موردی- زمینه ای انجام گرفته است. برای انجام این پژوهش ابتدا با استفاده از روش های گردآوری اطلاعات کتابخانه ای به مطالعه کتب، مقالات و اسناد مرتبط با موضوع پرداخته و ضمن فیش برداری، اطلاعات مورد نظر گردآوری گردیده است. سپس با استفاده از روش توصیفی و با بهره گیری از اطلاعات گردآوری شده تلاش شده است با بررسی دقیق ادبیات موضوع، ویژگی ها و شاخصه های تهدیدات ناهمتراز و عناصر آماد و پشتیبانی نیروهای زمینی احصاء گردد. در ادامه داده های جمع آوری شده در قالب پرسشنامه به روش های آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از رایانه و برنامه نرم افزاری spss مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ساختار و سازمان، آسیب پذیری هوایی، آمایش سرزمینی و فناوری اطلاعات به عنوان مهم ترین ملاحظات اثر گذار بر آماد و پشتیبانی نزاجا در محیط تهدیدات ناهمتراز با رویکرد پدافند غیرعامل محسوب می گردند.
مقایسه اثربخشی برنامه آموزشی هوش سازمانی و هوش هیجانی بر روی میزان تاب آوری در کارکنان نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۸
25 - 44
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامه آموزشی هوش سازمانی و هوش هیجانی برروی میزان تاب آوری در کارکنان نظامی انجام گرفت. روش پژوهش نیمه تجربی بود وازطرح پیش آزمون –پس آزمون با پیگیری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنانی که برابر فراخوان داده شده حاضر به شرکت در پژوهش شدند.نمونه شامل 90 نفر (30 نفر آموزش مولفه های هوش سازمانی، 30 نفر آموزش مولفه های هوش هیجانی ،30 نفر گروه کنترل)بودند که به روش نمونه گیری در دسترس با جایگزینی تصادفی انتخاب شدند.گروه آموزش مولفه های هوش سازمانی 11جلسه،گروه آموزش مولفه های هوش هیجانی10جلسه در جلسات آموزش شرکت کردند.در حالی که گروه کنترل تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفت.ابزار پژوهش،پرسشنامه تاب آوری سازمانی کانر و دیویدسون (۲۰۰۳) بود که کارکنان هر سه گروه در سه مرحله پیش آزمون،پس آزمون وپیگیری ، آن را تکمیل کردند.داده های پژوهش حاضر با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد هر دو شیوه آموزشی در کاهش میزان تاب آوری کارکنان به صورت معنی داری اثربخش می باشند. و بالاترین میزان اثربخشی به ترتیب متعلق به برنامه آموزشی هوش هیجانی با ضریب اتای 821/0 و برنامه آموزشی هوش سازمانی ضریب اتای 749/0 می باشد. ازیافته های پژوهش حاضر می توان در راستای مداخلات آموزشی برای افزایش میزان تاب آوری استفاده کرد.
نگاهی برمبانی فرهنگی و اخلاقی محیط زیست به منظور طراحی تلفیقی محتوای آموزشی و ارائه الگوی مطلوب در نظام آموزش از دور (مطالعه موردی کتاب هدیه آسمانی دوره ابتدایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۸
۱۲۸-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
حفاظت از محیط زیست به آحاد جامعه وابسته است و طرز تلقی و نگرش آنان، بر نوع رفتار آن ها با محیط زیست تأثیر می گذارد. امروزه، وخامت بحران های زیست محیطی تا حدی است که حیات انسان و سایر موجودات بر کره خاکی را به مخاطره انداخته است. به طوری که تبیین و تحلیل مبانی فلسفی و اخلاق زیست محیطی، از ضروریات حفاظت و بهر ه برداری از محیط زیست محسوب می گردد. پژوهش حاضر با هدف نگاهی بر مبانی فرهنگی و اخلاقی محیط زیست به منظور طراحی تلفیقی محتوای آموزشی دوره تحصیلی ابتدایی (کتب هدیه آسمانی) و ارائه الگوی مطلوب در نظام آموزش از دور انجام گرفته شده است. این پژوهش از لحاظ ماهیت و هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش پژوهش توصیفی (مبتنی بر رویکرد پیمایشی) است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 92-93 بوده که با توجه به حجم 19950 نفری جامعه پژوهش و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 377 نفر از آنان به عنوان نمونه، از مناطق 19 گانه شهر تهران و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی صوری و محتوایی پرسش نامه با بهره گیری از نظرات کارشناسان محیط زیست و آموزش وپرورش مورد تأیید قرار گرفت و پایایی پرسش نامه براساس ضریب آلفای کرونباخ 83/0 برآورد گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی و درصد، درصد خالص و...) و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای) و از طریق نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج پژوهش به لحاظ آماری بیان گر آن بود که بین هنجارهای فرهنگی و ارایه آموزش های زیست محیطی و ارایه الگوهای فرهنگی زیست محیطی در محتوای کتب درسی (هدیه آسمانی) و ارتقاء سواد زیست محیطی و مطابقت محتوای زیست محیطی کتب دوره ابتدایی (هدیه آسمانی) با آیات مبارک قرآنی نقش ادیان قبل از اسلام (پیامبران اولوالعزم) در حفاظت از محیط زیست رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و این نشان از قابل قبول بودن فرضیات دارد؛ بنابراین با توجه به این که دین اسلام تمام ابعاد زندگی انسان را در برمی گیرد، ارزش های ناشی از دین نیز باید به صورت متوازن در کتاب های درسی منعکس شود. مراکز علمی و پژوهشی موظفند تا ضمن پرداختن به مبانی ارزشی و اعتقادی جامعه، آن نوع (فلسفه، دین و فرهنگ) مرتبط با اخلاق زیست محیطی را توسعه دهند که به حفظ محیط زیست کمک کند و راهنمای عقل انسان در تعامل با آن باشند.
بررسی تمایل به پرداخت خانوار شهری در سرمایه گذاری برای تجهیزات کارآمد انرژی: نقش ارزش ادراک شده و برچسب بهره وری انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
مصرف انرژی سبب ایجاد چالش های شدید جهانی در زمینه تغییرات آب وهوایی و مشکلات زیست محیطی شده است. لوازم خانگی از کالاهای پرکاربردی هستند که برق زیادی مصرف می کنند؛ بنابراین، در میان مصرف کنندگان انرژی، بخش خانگی نقش مهمی از لحاظ نحوه و میزان مصرف انرژی ایفا می کند؛ زیرا متناسب با ارتقای سطح زندگی خانوارها و ضرورت استفاده از لوازم خانگی، نیاز به انرژی الکتریکی رو به فزونی است و همواره خطر اتلاف انرژی در این بخش وجود خواهد داشت. استفاده گسترده از وسایل صرفه جویی در انرژی موجب صرفه جویی در منابع انرژی و توسعه اقتصاد کم کربن می شود؛ ازاین رو، در این شرایط، ارائه راهکار مناسب برای کاهش مصرف انرژی و هزینه های مشترکان خانگی، بسیار ضروری است. دراین میان، بهره گیری از فناوری های کارآمد انرژی در بخش خانگی، اهمیت ویژه ای دارد؛ بنابراین، در پژوهش حاضر، براساس یک مدل جامع مبتنی بر تئوری رفتار برنامه ریزی شده و ادبیات ارزش درک شده مصرف کننده، ضمن تعیین نقش عوامل مؤثر بر پذیرش ماشین لباسشویی و یخچال کارآمد انرژی در بخش خانگی، میزان تمایل به پرداخت اضافه خانوارهای شهری در سرمایه گذاری برای این فناوری ها نیز محاسبه شده است. در این راستا، از روش پیمایشی در قالب روش ارزش گذاری مشروط استفاده شده است. جمع آوری داده های تحقیق از دو روش تکمیل پرسشنامه (حجم نمونه 400 نفر) و مصاحبه حضوری از خانوارهای ساکن منطقه 4 شهر تهران در سال 1399 انجام شد. نتایج مطالعه نشان می دهند به ازای 1 درصد افزایش در قیمت پیشنهادی، احتمال تمایل به پرداخت اضافه برای خرید ماشین لباسشویی و یخچال کارآمد انرژی به ترتیب 79/2 و 81/1درصد کاهش می یابد. همچنین، نتایج کشش نشان می دهند قیمت پیشنهادی، سن، درآمد و هزینه های خانوار بیشترین اثرگذاری را بر احتمال تمایل به پرداخت اضافی خانوارها دارند. افزون بر آن، بیشترین تمایل به پرداخت اضافی خانوارها برای استفاده از ماشین لباسشویی در بالاترین سطح انرژیA+++ (60 درصد صرفه جویی در مصرف انرژی)، 9/24 میلیون ریال و یخچالA++ (28 درصد صرفه جویی در مصرف انرژی)، 9/49 میلیون ریال است؛ بنابراین، با توجه به نتایج، ارائه سیاست های تشویقی دولت و فراهم نمودن تسهیلات و کمک هزینه خرید، می توانند مصرف کنندگان را به سرمایه گذاری در تجهیزات کارآمد انرژی ترغیب کنند. همچنین، برنامه ریزی رسانه های جمعی، نقش بسیار مؤثری می تواند در ایجاد دانش و ترویج استفاده از فناوری های کارآمد انرژی داشته باشد. افزون بر آن، برگزاری کارگاه های آموزشی در سراهای محله در خصوص اشاعه اطلاعات در زمینه مزایای تجهیزات کارآمد انرژی از دیگر راهکارهای پیشنهادی است.
شناسایی و رتبه بندی ابعاد و مؤلفه های الگوی برندکارفرمایی وزارت آموزش و پرورش در جهت جذب و نگهداشت نیروی انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و رتبه بندی ابعاد و مؤلفه های الگوی برندکارفرمایی وزارت آموزش و پرورش در جهت جذب و نگهداشت نیروی انسانی مستعد و متخصص است. نوع پژوهش حاضر براساس هدف، کاربردی، براساس روش جمع آوری داده ها، اسنادی- پیمایشی و براساس ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و توزیع پرسشنامه گردآوری شدند. ابتدا در فاز کیفی، الگوی برندکارفرمایی طراحی شد و سپس در فاز کمّی، اعتبارسنجی الگو صورت گرفت. روش تجزیه و تحلیل داده ها در فاز کیفی، تحلیل تم و در فاز کمّی، روش تحلیل عاملی تأییدی بود. به منظور رتبه بندی ابعاد و مؤلفه های الگو از روش تصمیم گیری چند شاخصه و تکنیک ساو استفاده شد. یافته های پژوهش که به شناسایی ابعاد و مؤلفه های الگوی برندکارفرمایی وزارت آموزش و پرورش منجر شد که شامل: 7 بعد، 28 مؤلفه 64 شاخص است. نتایج حاصل از رتبه بندی ابعاد الگو نشان داد که بعد نظام مدیریت منابع انسانی در رتبه اول، استراتژی برند در رتبه دوم، استراتژی استخدامی در رتبه سوم، سبک مدیریتی در رتبه چهارم، جایگاه برندکارفرما در رتبه پنجم، شناخت کارکنان در رتبه ششم، ترویج و ارتقای برند در رتبه هفتم قرار دارند. بنابراین، با توجه به رتبه اول نظام مدیریت منابع انسانی در فرایند رتبه بندی ابعاد الگو، باید نظام سازی و حرکت مستمر در چارچوب این نظام و ساختاری متناسب با مدیریت علم، کارآمد و توانمند در حوزه مدیریت منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش تعریف و تبیین شود.
شناخت و بررسی عوامل موثر در بازآفرینی نوشهرسازی اسلامی ایرانی با تاکید بر شاخص های عدالت محوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۷
۷۶-۵۷
حوزههای تخصصی:
ضرورت مداخله شهری برای بالا بردن احساس رضایت شهروندان از زندگی در آن شهر بر اساس رویکردهای نوشهرسازی مبتنی بر انسان محور ما را به این جمع بندی می رساند که اولویت برنامه ریزی باید به گونه ای باشد تا مهمترین عامل تاثیر گذار بر احساس رضایت که تامین نیازهای اولیه انسان بوده، مورد توجه قرار گیرد و در این میان با توجه به اینکه موضوع تامین حس عدالت جویی و عدالت محوری و تحقق ابعاد مختلف عدالت در محیط شهری امری است که مورد سفارش موکد مکاتب مختلف از جمله دستورات دین مبین اسلام می باشد، می تواند به عنوان زمینه برنامه ریزی مورد توجه قرار گیرد، پس عدالت در همه عرصه های زندگی جمعی بشر معنا دارد و برای رسیدن به شهر آرمانی مورد نظر باید نگاه عدالت محوری داشت. بنابراین یکی از شاخصه های شهر مطلوب این می باشد که عدالت در کلیه امور و ساختار آن ساری و جاری باشد، تا سیاست های عدالت محوری بتواند در ذیل برنامه های نوشهرسازی برای رسیدن به چشم اندازهای توسعه یافتگی پایدار مثمر ثمر باشد.بازآفرینی نه به معنای به وجود آمدن یک نسل جدید بلکه بازتعریفی از ماهیت نوشهرسازی ایرانی اسلامی را همراه دارد؛ مقصود از بازآفرینی استفاده مجدد از این کالبد با استفاده از اصول شهرسازی ایرانی اسلامی و کاربست عدالت در مفهوم نوشهرسازی می باشد. روش تحقیق این پژوهش با تأکید بر مبانی نظری رویکردهای نوشهرسازی و شهرسازی اسلامی ایرانی، با رویکردی کیفی انجام میشود. راهبرد این پژوهش ترکیبی از مورد پژوهی و نظریه سازی بنیادی است؛ زیرا که از یکسو سوال اصلی پژوهش مبتنی بر چگونگی تحقق این رویکرد در شهرهای ایران است و از سویی دیگر هدف آن آزمون یک نظریه و بنابراین اثبات یا رد فرضیه نیست، بلکه به دنبال توسعه دو نظریه با تأکید بر بستر مشترک آنها است.تحلیل اطلاعات پژوهش بر اساس روش پنل متخصصان و از طیف لیکرتی پنجگ انه بهره گرفته شده است.اهداف تحقیق به این صورت میباشد که در سه گام اصول و مولفه هایی از شهرسازی اسلامی ایرانی، ردپای عدالت و شهرسازی عدالت محور در این اصول و مولفه ها و اصول و شاخص های احصا شده باروش تحلیل زمینه ای در بستر پژوهشی اطراف حرم حضرت عبدالعظیم (ع) مورد واکاوی قرار گرفت. نهایتا وزن و ضریب اهمیت آنها با استفاده از روش مک گراهان و ضریب آلفای کرونباخ ،آلفای برابر با 831/0 به دست آمد. اصل عدالت با وزنی برابر 272/0 بیشترین وزن را در تحقق اصول باز آفرینی نوشهرسازی ایرانی-اسلامی مبتنی بر شهرسازی عدالت محور به خود اختصاص داده است، اصل سلسله مراتب با 175/0 در اولویت دوم و اصل وحدت و تنوع فضایی و اصل پیوستگی فضایی نیز با وزن هایی برابر با 157/0 و 155/0 در اولویت های بعدی قرار دارند.
بازخوانی لایه های منظر شهری تاریخی ارسن مجموعه شیخ شهاب الدین اهری «در محدوده حرائم مصوب میراث معماری»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
۴۰-۲۵
حوزههای تخصصی:
مجموعه معماری شیخ شهاب الدین اهری جزو صناعت های بی نظیر دوره اسلامی ایران است که در کالبد مصنوع و چشم انداز طبیعی خود با دارا بودن ویژگی های کالبدی خاص همچون تزئینات بی بدیل سنگی، امتزاج کیفیت معماری در اعصار متعدد تاریخی از ایلخانی تا قاجار در کنار ارزش های ناملموسی مانند آداب و رسوم ویژه در مراسمات مذهبی به عنوان منظومه ای با کارکرد چندگانه مصداقی از منظر تاریخی و فرهنگی می باشد. لکن در ادوار متاخر و به صورت واضح از اواخر دوره قاجار به بعد به دلیل مداخلات غیراصولی ناشی از توسعه نامتوازن شهری در رویارویی جریان های حفاظت و توسعه، سبب بروز نابه سامانی در هنجارهای محیطی و ساختارهای معمارانه آن گشته و در مواردی نیز برخی کالبدها و نیز قابلیت های تاریخی و فرهنگی آنها تخریب و یا با تهدید جدی مواجه شده است. بر این اساس در پژوهش پیش رو سعی بر آن بود تا با رویکرد ارزش محور و شناخت قابلیت های تاریخی منظر عینی مجموعه، لایه های تاریخی منظر شهری مورد خوانش قرار گرفته و در جهت رفع آسیب ها و بهبود کیفیت و یکپارچگی آن در برهم کنش با لایه های تاریخی پیرامونی قدم موثری برداشته شود. برای این منظور از یک سو اسناد بین المللی و از دیگر سو متون مرتبط به همراه یافته های عینی مورد بازخوانی و واکاوی قرار گرفته اند. در این مسیر روش توصیفی تحلیلی با کاربست مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و پیمایش های میدانی در اولویت قرار گرفت. بر اساس یافته های پژوهش، مسیرهای دسترسی و کیفیت راه های ارتباطی، نظام آبیاری در ساختار باغ شیخ، حرایم حفاظتی میراث معماری، فعالیت های اجتماعی فرهنگی محدوده به همراه حوزه نفوذ آثار صناعت یافته، مجموعاً منظر شهری تاریخی منظومه معماری شیخ شهاب الدین اهری را عرضه می دارد. لذا تقویت بعد نشانه شناسی با کاربست الگوهای معماری متاثر از سیر تحول ارسن، تاکید بر قابلیت های فرهنگی و تعاملات اجتماعی منتج از کارکرد تاریخی مجموعه و تقویت سطح گردشگری در یک قطب فعال فرهنگی با حفاظت آثار معماری از راهکارهای حفظ تداوم تاریخی لایه های مدنظر می باشد.
فرامطالعه پژوهش های علمیِ حوزه حکمروایی شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
۵۳-۴۱
حوزههای تخصصی:
حکمروایی رویکردی است که در دهه های اخیر به مدل تحلیلی غالب در مدیریت شهری تبدیل شده است، در این رویکرد مدیریت شهری فقط در دست حاکمیت و دولت نیست بلکه تصمیم گیری و اجرا برای شهر در یک فرایند مشارکتی بین نهادهای حاکمیتی، بخش خصوصی و نهادهای مردمی انجام می شود. به بیانی دیگر می توان گفت حکمروایی شهری فرایندی است که به حضور و ارتقاء نقش کنشگران در تصمیم گیری ها و اداره امور شهر، ارج می نهد. از طرفی تعدد و تنوع فزاینده ی پژوهش های علمیِ انجام شده در این حوزه یکی از نشانه های قابل اتکا بر اهمیت این موضوع در بین محققان بوده به گونه ای که می توان با بهره مندی از مطالعات پیشین، الگویی بومی برای حکمرانی شهری، متناسب با ارزش های اجتماعی و سازگار با شرایط فرهنگی و تاریخی را پیشنهاد نمود. بر این اساس پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد فرامطالعه، به بازخوانی مطالعات علمی حوزه حکمروایی شهری پرداخته است. در این پژوهش سعی شده است علاوه بر تلفیق نتایج پژوهش های قبلی، تامل و تعمقی بر فرآیندهای آنها نیز صورت گیرد. لذا ابتدا به توصیف مشخصات عمومی و ساختاری پژوهش های پیشین پرداخته و در ادامه چارچوب نظری و محتوایی حکمروایی شهری منطبق با الگوی پیشنهادی ساندوسکی و باروسو پیشنهاد می گردد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 75 مقاله علمی – پژوهشی با محوریت موضوعی حکمروایی شهری در بازه زمانی سالهای 1395تا 1402بوده است. با بررسی های به دست آمده از تحلیل مقالات منشر شده مشخص شد که در بسیاری از مقالات ابهامات روش شناسی وجود دارد. جریان اصلی مطالعاتی این حوزه را مقالات کمی با راهبرد پیمایشی و با بهره گیری از تحلیل های توصیفی آمار پایه و تحلیل همبستگی تشکیل داده اند. از نظر زمانی 38% مقالات بررسی شده درسال 1396 و 29% در سال 1398 منتشر شده اند. از منظر حوزه تخصصی، 58% مقالات، با مشارکت متخصصان جغرافیا و برنامه ریزی شهری و 23% مقالات توسط پژوهشگران حوزه شهرسازی تدوین شده است. بیش از 32 عنوان مجله، مقالات حوزه حکمروایی را منتشر کرده اند. مقیاس تحلیل مقالات در سطوح مختلف محله ، منطقه ی درون شهری، شهر و کشور بوده است که از 80 % مقالات به مقیاس شهر اختصاص یافته است. از نظر محتوایی نیز به ترتیب مسئولیت و پاسخگویی، اثربخشی، مشارکت، شفافیت و حاکمیت قانون از مهمترین شاخص های مطرح شده در حوزه حکمروایی شهری می باشد.
ارائه مدل توسعه نشاط اجتماعی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
۸۴-۷۱
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی شهری با هدف افزایش نشاط شهروندی و سرزندگی شهری در سطح محلی و منطقه ای مستعد طراحی مدل های ترکیبی است تا هم اصول شهرسازی و معماری مدرن رعایت شود و هم زیباسازی خیابان ها، آرام سازی معابر در هسته های کوچک محلی همراه با نشاط و انسجام محلی و ارتباطات دوستانه همسایگی بوجود آید.از این رو هدف اصلی این تحقیق ارائه مدلی جامع برای توسعه نشاط اجتماعی بود.چراکه نشاط فردی و اجتماعی از دغدغه های اصلی شهروندان و حتی مسئولین شهری و حکومتی است که امروزه جامعه بیش از گذشته بدان نیازمند می باشد. برای این پژوهش باتوجه به ماهیت موضوع و اهداف برنامه ریزی شده از روش کیفی فراترکیب با طی کردن هفت گام در فرآیندی طرح ریزی شده برای تشریح عوامل و مولفه های تاثرگذار درنشاط محلی شهروندان درنظر گرفته شد. از آنجائیکه تولید محتوا یکی از اصلی ترین ارکان این تحقیق بود چارچوبی برای انتخاب محتوای علمی در قالب های مختلف مشخص شد که در این راستا محقق توانست با الگویی مدون تعداد 39 مقاله را از تعداد اولیه 234 مقاله طی مراحل غربالگری انتخاب کرده و براساس کلید واژه های هدفمند به با مطالعه و جستجوی عمیق به استخراج محتوا ، تجزیه و تحلیل و ترکیب آن بپردازد تا شاکله مدل براساس واقعیت فضای کالبدی و اجتماعی محلات شهر تهران بتدریج شکل و تکامل یابد. ارائه یافته ها براساس مدل توسعه نشاط اجتماعی مبتنی بر نتایج فراترکیب، در سه بعد شهرسازی و برنامه ریزی شهری، امور اجتماعی و فرهنگی و روابط و حقوق شهروندی تعداد 21 مولفه را نشان می دهد که با رویکرد کارکردهای شناختی(زیبا شناختی کالبدی و منظر شهری، جامعه شناختی، روانشناسی جمعی) طراحی و تنظیم شده اند . تا راهنمایی دقیق و کاربردی برای برنامه ریزی نشاط شهروندی باشد.
تحلیل رقابت پذیری کلان شهرهای ایران از منظر گردشگری شهری با تأکید بر وضعیت کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 18
حوزههای تخصصی:
امروزه باید منابع گردشگری را به عنوان یک محصول در نظر بگیریم که عرضه کنندگان آن سعی دارند در یک بازار رقابتی، کالای خود را به بهترین شکل ارائه دهند تا متقاضیان (گردشگران) کالای ارائه شده آنها را نسبت به سایر کالاها ترجیح دهند و این امر سبب رقابتی شدن بازار گردشگری شده است. کلان شهر تهران نیز با داشتن منابع و پتانسیل های مهم گردشگری از این قاعده مستثنی نیست و لازم است منابع و پتانسیل های گردشگری خود را شناسایی و با در نظر گرفتن وضعیت خود بین رقبا، آنها را اولویت بندی، تقویت و عرضه کند. در همین راستا پژوهش حاضر به دنبال بررسی وضعیت پتانسیل های گردشگری کلان شهر تهران نسبت به سایر کلان شهرهای کشور است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل متخصصان و مسئولان حوزه گردشگری است که با روش نمونه گیری گلوله برفی، تعداد 15 نفر در این پژوهش شرکت کرده اند. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار Meta-SWOT استفاده شده است. بررسی های این پژوهش نشان داده اند از بین کلان شهرهای رقیب تهران در زمینه توسعه گردشگری، شهرهای زاهدان، بندرعباس، اهواز و اراک کمترین امتیاز رقابتی و شهرهای اصفهان، شیراز، مشهد و تبریز بیشترین امتیاز رقابتی را کسب کرده اند. همچنین نبود اولویت و اهمیت مقوله گردشگری بین تصمیم گیران و سیاست مداران، عامل تحریم های بین المللی، عامل تعارض فرهنگی گردشگران با فرهنگ بومی مهم ترین عامل ها و موانع کلان پیش روی توسعه گردشگری کلان شهر تهران هستند. ازجمله مهم ترین منابع و پتانسیل های کلان شهر تهران می توان به پتانسیل های سلامتی و پزشکی و مکان های ویژه تفریحی در جهت موفقیت و پیشبرد توسعه گردشگری کلان شهر تهران اشاره کرد.