فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۴۲۱ تا ۷٬۴۴۰ مورد از کل ۱۲٬۳۸۱ مورد.
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
153 - 170
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، الگویی برای سنجش کارایی با استفاده از متغیرهای حسابداری بهعنوان معیاری برای ارزیابی عملکرد معرفی گردیده است. بدین منظور در بدو امر با استفاده از روش دلفی فازی و با اخذ نظرات خبرگان از طریق پرسشنامه، تعداد 5 متغیر برونداد و 6 متغیر درونداد بهعنوان متغیرهای اثرگذار بر کارایی شرکتها شناسایی شدند. در مرحله بعدی با استفاده از الگوی ریاضی تحلیل پوششی دادهها منطبق با دادههای منفی، نسبت به محاسبه عدد کارایی تعداد 210 شرکت در 16 صنعت بورس تهران طی بازه زمانی 10 ساله اقدام و شرکتهای کارا و ناکارا از هم تفکیک و رتبهبندی شدند. سپس با استفاده از امکانات مدل؛ تابع بهینه هدف و مقدار انحرافات شرکتهای ناکارا از مرز کارایی محاسبه و تغییرات روند زمانی هرکدام از شرکتها در سطح شرکت و صنعت تحلیل شد.
مروری بر اطلاعات شفاف مالی و نقش آن در سقوط قیمت سهام
حوزههای تخصصی:
در محیط پرتلاطم امروزی، بسیاری از سرمایه گذاران بر اهمیت شفاف سازی اطلاعات در استراتژی های خود توجه دارند. فقدان اطلاعات و یا عدم اطمینان درباره آن ها، امروزه تبدیل به یک مشکل اساسی در بازارهای مالی شده است. یکی از الزامات رقابت سالم دسترسی همه مشارکت کنندگان بازار به اطلاعات شفاف است. یکی از انواع مهم بازارها (در کنار بازارهای کالا، پول و کار) بازار سرمایه است که اطلاعات شفاف بر عملکرد آن به شدت مؤثر است. نقصان اطلاعات در این بازار موجب افزایش هزینه مبادلات و ناتوانی بازار در تخصیص بهینه منابع می شود. اطلاعات که جزء جدایی ناپذیر فرایند تصمیم گیری است، هر چه شفاف تر و قابل دسترس تر باشد، می تواند به اتخاذ تصمیمات صحیح-تری در زمینه تخصیص بهینه منابع منجر گردد و در نهایت باعث کارایی تخصیصی و شفافیت بازار شود که هدف نهایی بازار سرمایه است. با توجه به اینکه عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه به افزایش فرصت های مدیریت اطلاعات و در نتیجه مدیریت سود منجر می شود، می توان گفت که در محیطی با عدم تقارن اطلاعاتی بالاتر، بین مدیریت سود به عنوان معیار عدم شفافیت اطلاعات مالی و ریسک سقوط قیمت سهام رابطه شدید تری وجود دارد. از این رو هدف این تحقیق مروری بر اطلاعات شفاف مالی و نقش آن در سقوط قیمت سهام هست.
تاثیر رهبری اصیل، ارزش اخلاقی موسسه و انگیزه های کارکنان در رفتار ناکارآمد حسابرسان
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به تاثیر رهبری اصیل، ارزش اخلاقی موسسه و انگیزه های کارکنان در رفتار ناکارآمد حسابرسان پرداخته است. تحقیق حاضر، تحقیقی کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی- همبستگی - پیمایشی، مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. نمونه مورد مطالعه از کارکنان موسسه های حسابرسی در مشهد انتخاب شد. با توجه به حجم جامعه در دسترس، با توجه به فرمول تعیین حجم نمونه کوکران جهت افزایش اعتبار تحقیق تعداد 300 پرسشنامه توزیع شد که از این میان تعداد 274 پرسشنامه دریافت و مبنای تحلیل آماری قرار گرفت. نرخ بازگشت پرسشنامه ها 91 درصد تعیین شد. جهت آزمون فرضیه ها از مقدار احتمال حاصل از برازش مدل در حالت معنی داری پارامترها استفاده شد. مناسبت مدل پیشنهادی با تبیین فرضیه ها در حالت تخمین استاندارد و معنی داری پارامترها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس بررسی گردید. نتایج در سطح خطای پنج درصد نشان داد: بین رهبری اصیل و ارزش های اخلاقی موسسه حسابرسی رابطه معنی داری وجود دارد. بین رهبری اصیل و رفتار ناکارآمد حسابرس رابطه معنی داری وجود ندارد. بین رهبری اصیل و انگیزه کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد. بین ارزش های اخلاقی موسسه و رفتار ناکارآمد حسابرس رابطه معنی داری وجود دارد. بین ارزش های اخلاقی موسسه و انگیزه کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد. بین انگیزه کارکنان رفتار ناکارآمد حسابرس رابطه معنی داری وجود دارد. انگیزه کارکنان رابطه بین رهبری اصیل و رفتار ناکارآمدحسابرس را میانجی گری می کند. انگیزه کارکنان رابطه بین ارزش های اخلاقی موسسه و رفتار ناکارآمدحسابرس را میانجی گری میکند
آینده حرفه حسابداری در بخش عمومی با روش تحلیل سناریو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری دولتی سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
109 - 120
حوزههای تخصصی:
پیش بینی آینده یکی از دغدغه های همیشگی بشر بوده است. امروزه با پیشرفت دانش، ترکیب علوم گوناگون این امکان را به بشر داده است که با استفاده از دانش، مسیر زندگی آینده را طراحی کند. پژوهش حاضر با نگاهی توصیفی – تحلیلی به دنبال ترسیم فضاهای حالت محتمل در آینده حرفه حسابداری در بخش عمومی است. هدف این تحقیق، با اقتباس از دیدگاه های اساتید دانشگاهی، پژوهشگران و شاغلان در حرفه نسبت ب ه آین ده ای است که پیش روی حسابداری در بخش عمومی اعم از چالش ها و مهارت های مورد نیاز حسابداران بخش عمومی در آینده و نقش و مسئولیت های آن ان در آین ده، پیش بینی می گردد. نهایتا، شمایی کلی از آینده حسابداری در بخش عمومی با استفاده از روش تحلیل سناریو ترسیم می شود. از افراد درگیر در بخش عمومی اعم از اساتید دانشگاهی، پژوهشگران، معاونین مالی در سال 1397 دعوت بعمل آمد و از میان انها 30 فرد بصورت خوشه ای انتخاب شدند و با تشکیل کارگروه های تخصصی به تبادل نظر پرداختند و ماحصل برآیند کارگروه ها براساس روش های تحلیل خوشه ای و مقیاسی، 8 سناریوی محتمل می باشد که وضعیت پیشروی حرفه حسابداری در بخش عمومی را ترسیم می کند. نتایج حاصل پژوهش، حاکی از این است که پیشران قوانین، اصلی ترین و موثرترین نقش را در آینده حرفه حسابداری در بخش عمومی ایفاد خواهد کرد که منجر به افزایش ریسک های قانونی و مسئولیت های حرفه حسابداران، گرایش به جذب و بکارگیری افراد متخصص در بخش عمومی در راستای ایفای مسئولیت پاسخگویی با بهره مندی از فناوری های نوین خواهد افتاد.
بررسی رابطه بین جریان های نقد آزاد مازاد و مدیریت سود با تاکید بر نقش تعدیل کنندگی کیفیت حسابرسی (شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظریه نمایندگی جریان های نقدی آزاد، شرکت هایی با جریان های نقدی آزاد بالا، اما فرصت های رشد اندک، احتمالاً مدیریت سود بالا را تجربه می کنند. حسابرسانِ با کیفیت بالا احتمال بیشتری برای شناساییِ شیوه های مدیریت سود دارند و یکی از راه های کاهش مدیریت سود ناشی از جریان نقد آزاد مازاد می باشد. در این تحقیق تأثیر کیفیت حسابرسی بر رابطه بین جریان نقد آزاد مازاد و مدیریت سود در نمونه ای متشکل از 97 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1384 الی 1393 بررسی شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که استفاده از موسسه حسابرسی با کیفیت بالا و باشهرت و تغییر حسابرس، تعارض مربوط به هزینه نمایندگی ناشی از جریان های نقد آزاد مازاد را کاهش می-دهد و به عبارتی باعث کاهش مدیریت سود ناشی از جریان های نقد آزاد مازاد با شدت بیشتر می شود که در نتیجه افزایش کارایی تصمیمات سرمایه گذاری شرکت را به دنبال دارد. واژگان کلیدی: جریان های نقد آزاد مازاد، کیفیت حسابرسی، اندازه مؤسسه حسابرسی، تغییر حسابرس، مدیریت سود
حسابرسی داخلی: اهمیت و کارایی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۷(جلد ۲)
122 - 131
حوزههای تخصصی:
حسابرس ی داخل ی ب ا به کارگیری رویکرد منظم و سیستماتیک به منظور ارزیابی و بهبود اثربخشی فرایندهای راهب ری، کنترل های داخلی به سازمان برای دستیابی به اهدافش کمک می کند. بنابراین حسابرسی یکی از موضوعات با اهمیت میباشدو به منظور شناخت مفاهیم و ابعاد مختلف حسابرسی داخلی، مطالعات گوناگونی توسط محققان انجام شده است تا اهمیت و کارایی حسابرسی را کشف کنند . از این رو هدف این مقاله مرور بر ادبیات مرتبط با حسابرسی داخلی و اهمیت و کارایی در این زمینه می باشد .
تاثیر ارتباطات سیاسی بر رابطه بین کیفیت اقلام تعهدی و سیاست تقسیم سود
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر ارتباطات سیاسی بر رابطه بین کیفیت اقلام تعهدی و سیاست تقسیم سود می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) میباشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 121 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دوره ی زمانی 6 ساله بین سال های 1390 تا 1395 مورد تحقیق قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و داده های مربوط برای اندازه گیری متغیرها از سایت کدال و صورتهای مالی شرکت ها جمع آوری شده و در اکسل محاسبات اولیه صورت گرفته سپس برای آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار ایویوز و از رگرسیون چندگانه با الگوی داده های تابلویی استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بین کیفیت اقلام تعهدی و سیاست تقسیم سود رابطه معنادار و معکوس وجود دارد. همچنین، ارتباطات سیاسی بر رابطه بین کیفیت اقلام تعهدی و سیاست تقسیم سود تاثیر معنادار و معکوس دارد.
تأثیر قابلیت مقایسه صورت های مالی بر مربوط بودن اطلاعات حسابداری با تأکید بر نقش سرمایه گذاران متخصص و عدم تقارن اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
473 - 494
حوزههای تخصصی:
هدف: بر اساس مفاهیم نظری گزارشگری مالی، قابلیت مقایسه صورت های مالی، یکی از ویژگی های کیفی اطلاعات است که سودمندی در تصمیم اطلاعات حسابداری مربوط را افزایش می دهد. قابلیت مقایسه از طریق دو ویژگی سرمایه گذاران، یعنی تخصص آنها و عدم تقارن اطلاعاتی، بر میزان سودمندی اطلاعات حسابداری تأثیرگذار است. بنابراین هدف این پژوهش، بررسی تأثیر قابلیت مقایسه صورت های مالی بر مربوط بودن اطلاعات حسابداری، با تأکید بر نقش سرمایه گذاران متخصص و عدم تقارن اطلاعاتی است.
روش: جامعه آماری این پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند و هشتاد شرکت در دوره زمانی 1388 تا 1396 به روش حذف سیستماتیک انتخاب شده اند. همچنین برای آزمون فرضیه های پژوهش، از الگوی رگرسیون چندمتغیره مبتنی بر داده های ترکیبی استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از برآورد مدل پژوهش حاکی از آن است که قابلیت مقایسه صورت های مالی بر مربوط بودن، تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین بر اساس یافته های پژوهش، زمانی که سرمایه گذاران متخصص زیاد هستند، تأثیر قابلیت مقایسه صورت های مالی بر مربوط بودن اطلاعات حسابداری افزایش می یابد. علاوه بر این نیز، زمانی که عدم تقارن اطلاعاتی پایین است، تأثیر قابلیت مقایسه صورت های مالی بر مربوط بودن اطلاعات حسابداری افزایش می یابد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، زمانی که سرمایه گذاران متخصص زیاد هستند و اطلاعات خصوصی کمتر است، قابلیت مقایسه صورت های مالی، توانایی استفاده کنندگان از اطلاعات را به منظور شناسایی شباهت ها و تفاوت ها بین پدیده های اقتصادی، بهبود می بخشد. در نتیجه، سرمایه گذاران، بهترین گزینه سرمایه گذاری را انتخاب می کنند که سبب می شود، منابع به صورت بهینه تخصیص پیدا کنند.
ارائه مدلی برای اندازه گیری شفافیت گزارشگری مالی با تأکید بر شرایط اقتصادی، کیفیت حسابرسی و عملکرد شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۰
۱۱۹-۹۱
حوزههای تخصصی:
شفافیت گزارشگری مالی یعنی گزارش های مالی واحد تجاری، واقعیت های اقتصادی واحد تجاری را به شیوه ای که برای استفاده کنندگان صورت های مالی قابل درک باشند، ارائه کند. شفافیت گزارشگری مالی از عوامل زیادی تأثیر پذیر است که به ذی نفعان و ذی حقان برون سازمانی در آگاهی از وضعیت یا عملکرد مالی شرکت، کمک می کند. هدف از این پژوهش ارائه مدلی برای اندازه گیری شفافیت گزارشگری مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روش داده کاوی است. در مرحله اول این پژوهش به شناسایی عوامل موثر بر شفافیت گزارشگری مالی بر اساس مطالعه متون تخصصی و نظرخواهی از 20 نفر از خبرگان حوزه گزارشگری مالی پرداخته شد. برای بررسی پایایی مولفه ها از شاخص کاپا استفاده شد. در جهت کمی سازی عوامل شناسایی شده از محاسبات فازی در نرم افزار صفحه گسترده اکسل استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که عوامل بیرونی و مرتبط با بازار با شش زیر مولفه(شرایط اقتصادی و ...)، معیارهای راهبری شرکتی با هشت زیر مولفه(کیفیت حسابرسی و ...)، معیارهای مالی با شش زیر مولفه(عملکرد و ...) و معیارهای غیرمالی با هشت زیر مولفه(فناوری اطلاعات و ...) بر شفافیت گزارشگری مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران موثرند. در مرحله دوم به اعتبار سنجی مدل با روش رگرسیونی به عنوان یک روش داده کاوی در قالب سه فرضیه پرداخته شد. بدین منظور از داده های شرکت های بورسی در طی دوره زمانی 1396 تا 1400 برای پیش بینی شفافیت گزارشگری مالی استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین شرایط اقتصادی، کیفیت حسابرسی و عملکرد با شفافیت گزارشگری مالی رابطه معناداری وجود دارد. بر اساس یافته های پژوهش چنین نتیجه گیری می شود که باید به بهبود شرایط اقتصادی، افزایش کیفیت حسابرسی و بهبود عملکرد شرکت ها در جهت افزایش شفافیت گزارشگری مالی شرکتهای بورسی توجه شود.
تحلیلی بر وضعیت سطح اشتغال و سلامتی جوانان در اقتصاد کشور
حوزههای تخصصی:
سطح اشتغال ونرخ بیکاری متغیرهایی مهم در تحلیل های اقتصاد کلان می باشند، چرا که به غیر از تبعات اقتصادی، اثرات فردی و اجتماعی نیز دارند. تغییرات نرخ بیکاری و ارتباط آن با سطح سلامتی افراد (یک عامل مهم سرمایه انسانی) از جمبه موارد با اهمیت در هر اقتصادی است. اما از حدود ۱۹۷۹ مجادلاتی در مورد نحوه این ارتباط این دو متغیر بوجود آمده است. گروهی از مطالعات سطح سلامت را متغیری ضد ادواری و گروهی دیگر سطح سلامت را متغیری همراه با ادوار می دانند. بررسی ارتباط بین سطح سلامتی افراد با سطح اشتغال در شرایط رکود و بیکاری بالا در ایران، دارای اهمیتی بسیار است. در این مطالعه سعی شده تا با استفاده از مدل حداقل مربعات معمولی برگرفته از برنر، برای دوره زمانی ۱۳۷۰- ۱۳۹۲، به واکاوی ارتباط بین سطح سلامتی افراد با بیکاری و نوسانات اقتصادی پرداخته شده است. داده های مورد نیاز تحقیق از بانک جهانی و مرکز آمار ایران تهیه شده است. متغیرهای مورد استفاده در این مطالعه شامل نرخ مرگ ومیر به، نرخ شاغلین بیشتر از پانزده سال به کل جمعیت و تولید ناخالص داخلی به ازای هر نیروی کار و هزینه های دولت برای سلامتی، هزینه های مصرفی دخانیات در بودجه خانوار(شاخص سبک زندگی)، حجم اقتصاد سایه(برای سنجش شرایط کاری افراد شاغل) است. پس از آزمون بین سطح سلامتی و بیکاری ارتباطی مستقیمی مشاهده است، بنابراین مرگ و میر در ایران متغیری همراه با ادوار است.
بررسی تاثیر مالکیت نهادی بر رابطه بین سررسید بدهی های کوتاه مدت با ریسک سقوط آتی قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر مالکیت نهادی بر رابطه بین سررسید بدهی های کوتاه مدت با ریسک سقوط آتی قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. در این راستا برای دستیابی به هدف پژوهش تعداد 167 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1387 الی 1396 به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. برای آزمون فرضیه پژوهش از الگوی رگرسیون چند متغیره و داده های ترکیبی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که سررسید بدهی کوتاه مدت تاثیر منفی معناداری بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام دارد، و با افزایش سررسید بدهی های کوتاه مدت یک شرکت، ریسک سقوط قیمت سهام افزایش پیدا می کند. همچنین نتایج پژوهش حاکی از آن است که اثر کاهنده بدهی های کوتاه مدت بر ریسک سقوط قیمت سهام هنگامی برجسته تر می شود که شرکت ها از مالکیت نهادی ضعیف تر برخوردار باشند که نشان می دهد اثر نظارتی بدهی های کوتاه مدت به عنوان جایگزینی برای مکانیزم های راهبری شرکتی ضعیف است.
بررسی رابطه بین ویژگی های کمیته های حسابرسی و هزینه سرمایه سهام عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۱
234 - 255
حوزههای تخصصی:
تامین مالی و تعیین ساختار مناسب سرمایه از مهم ترین وظایف شرکت ها ست تا بتوانند با حداقل کردن هزینه سرمایه، افزایش ارزش شرکت را به دنبال داشته باشند. عوامل متعددی بر ریسک شرکت که آن نیز بر هزینه سرمایه موثر است، تأثیرگذارند، یکی از مهم ترین آن ها ارکان راهبری بنگاه است. کمیته حسابرسی به عنوان یکی از مهم ترین ارکان راهبری نقش قابل توجهی در بهبود گزارشگری مالی و مدیریت ریسک دارد. این پژوهش به دنبال بررسی رابطه بین برخی ویژگی های کمیته های حسابرسی و هزینه سرمایه سهام عادی در شرکت ها ی پذیرفته شده در بورس تهران و فرابورس ایران است. نتایج آزمون فرضیه های تحقیق با استفاده از اطلاعات 97 شرکت طی سال های 1391-1396 نشان می دهد بین اندازه کمیته حسابرسی و هزینه سرمایه سهام عادی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر شرکت هایی که تعداد اعضای کمیته آن ها بیشتر هستند هزینه سرمایه سهام عادی کمتری دارند. این یافته ها هم چنین نشان می دهد بین میزان تخصص مالی اعضای کمیته حسابرسی و هزینه سرمایه سهام عادی رابطه معنی داری وجود ندارد. علاوه بر این اندازه شرکت نیز با هزینه سرمایه رابطه منفی و معنی داری دارد. به عبارت دیگر شرکت ها ی بزرگ هزینه سرمایه سهام عادی کمتری است.
توسعه مدل های عاملی قیمت گذاری فاما و فرنچ با استفاده از عامل بنیادی مبتنی بر ویژگی های حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، معرفی عامل بنیادی مبتنی بر ویژگی های حسابداری، شامل نسبت سود به قیمت، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، نرخ رشد فروش، اقلام تعهدی، سرمایه گذاری و رشد خالص دارایی های عملیاتی، به عنوان یک عامل در مدل های چندعاملی قیمت گذاری فاما و فرنچ است که مستخرج از نظریه مصرف و اصول و مفروضات حسابداری می باشد. به منظور آزمون فرضیه ها از اطلاعات 345 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران طی بازه 1385-1398 استفاده شده است. برای ارزیابی عملکرد مدل های چندعاملی قیمت گذاری دارایی ها، دارایی های آزمون در دو دسته، با لحاظ کردن ویژگی بازده موردانتظار شرکت و بدون لحاظ کردن ویژگی بازده موردانتظار شرکت، طبقه بندی شده اند. در ادامه به کمک رویکرد رگرسیون های سری زمانی، عملکرد مدل های بسط یافته با عامل بنیادی مبتنی بر ویژگی های حسابداری مذکور و مدل های متداول در توضیح بازده سهام مقایسه شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بسط مدل های مورد بررسی پژوهش با عامل بنیادی مبتنی بر ویژگی های حسابداری موجب می شود تا عملکرد این مدل ها در توضیح الگوهای مختلف بازده سهام بهبود یابد که این تفاوت عملکرد از لحاظ قدرت توضیح دهندگی برای دارایی های آزمونی که با استفاده از بازده موردانتظار تشکیل شده، مطلوب تر می باشد. یافته های این پژوهش بیانگر این مهم است که اطلاعات صورت های مالی دارای محتوای اطلاعاتی بوده و در تعیین بازده مورد انتظار می تواند نقش انکار ناپذیری داشته باشند.
تأثیر ساز و کارهای حاکمیت شرکتی در به هنگام بودن اطلاعات سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: استفاده کنندگان صورت های مالی، سود را مبنایی برای اتخاذ تصمیم های اقتصادی به کار می برند که برای مفیدبودن در اخذ تصمیم های سرمایه گذاران باید ویژگی هایی ازجمله به هنگام بودن داشته باشد. ساز و کارهای حاکمیت شرکتی با افشای اطلاعات مالی شفاف، مشکلات نمایندگی را به حداقل می رساند. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر ساز و کارهای حاکمیت شرکتی در به هنگام بودن اطلاعات سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ته ران است. روش: به هنگام بودن سود به عنوان یک ویژگی کیفی و نمادی از تغییر در ارزش بازار سهام و ساختار مالکیت (تمرکز مالکیت، مالکیت دولتی) و استقلال اعضای هیأت مدیره به عنوان ساز و کارهای حاکمیت شرکتی در نظر گرفته شده است. آزمون فرضیه های پژوهش با رویکرد تحلیل داده های تابلویی و به کارگیری نمون ه ای شامل 76 ش رکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ته ران بین سال های 1385 تا 1393 انجام شد. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد تمرکز مالکیت، تأثیر مثبت و معناداری در به هنگام بودن سود دارد؛ به عبارتی، هرچه تمرکز در مالکیت افزایش یابد، سود حسابداری شرکت ها به هنگام تر است، همچنین مالکیت دولتی، اثر منفی و معناداری در به هنگام بودن سود دارد؛ ولی استقلال هیأت مدیره در به هنگام بودن سود، تأثیری ندارد.
تأثیر مؤلفه های اسلامی بر تصمیم گیری سهامداران حقیقی بانک ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به بررسی تأثیر مؤلفه های اسلامی بر تصمیم گیری سهامداران حقیقی بانک ها پرداخته شده است. به این منظور از پنج متغیّر شفافیت، اجرای بانکداری بدون ربا، مشارکت در سودوزیان، ترجیح اسلامی بودن اوراق بهادار و اجرای صحیح عقود اسلامی به عنوان مؤلفه های اسلامی مؤثر بر تصمیم گیری سهامداران حقیقی بانک ها استفاده شده است. همچنین تعداد 170 نفر از سهامداران حقیقی بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران به عنوان نمونه و به طور تصادفی انتخاب و اطلاعات و داده های موردنیاز با استفاده از روش تحقیق میدانی و با تهیه پرسشنامه جمع آوری شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که از میان مؤلفه های اسلامی، اجرای بانکداری بدون ربا، شفافیت و مشارکت در سودوزیان بر تصمیم گیری سهامداران حقیقی بانک ها تأثیر مثبت و معنی داری دارند، اما ترجیح اسلامی بودن اوراق بهادار و اجرای صحیح عقود اسلامی بر تصمیم گیری سهامداران بانک ها اثر معنی داری ندارند. همچنین متغیّر شفافیت دارای سطح اثرگذاری بالا و مشارکت در سودوزیان و اجرای بانکداری بدون ربا دارای سطح اثرگذاری متوسط بر تصمیم گیری سهامداران حقیقی بانک ها می باشند.
مسئولیت پذیری اجتماعی و ارزش آفرینی نقدی با تاکید بر نقش تعدیلی استراتژی کسب وکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۳
27 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزش گذاری مسئولیت پذیری اجتماعی و ابعاد آن به شیوه ای نوین و تاثیر آن بر ارزش آفرینی نقدی شرکت ها، با تاکید بر نقش تعدیل کنندگی استراتژی کسب وکار است. بدین منظور از یک شاخص ترکیبی؛ پایه گذاری شده بر متغیرهای حسابداری، مبتنی بر روش میانگین رتبه بندی دهکی، جهت تعیین ارزش مسئولیت پذیری اجتماعی و ابعاد آن استفاده شده است. ارزش افزوده نقدی، مبنایی جهت سنجش ارزش آفرینی نقدی شرکت ها می باشد. منطبق با چارچوب نظری مایلز و اسنو (2003، 1978)؛ استراتژی های تدافعی، تحلیل گر و تهاجمی به دو حالت امتیاز و نوع استراتژی، مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه آماری شامل 104 شرکت طی دوره ی زمانی 1389 تا 1397 است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از الگوی رگرسیون خطی چند متغیره و شیوه داده های ترکیبی استفاده گردیده است. نتایج نشان می دهد مسئولیت پذیری اجتماعی و ابعاد اقتصادی، اخلاقی و قانونی آن تاثیر مثبت و معناداری بر ارزش آفرینی نقدی شرکت ها دارد و استراتژی کسب وکار این رابطه را به طور مثبت و معنادار تحت تاثیر قرار می دهد. همچنین نتایج نشان می دهد هرچه استراتژی کسب وکار تهاجمی تر باشد، تاثیر قوی تری بر رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و ابعاد آن، با ارزش آفرینی نقدی دارد. پژوهش حاضر به دلایلی چند، به وسعت اطلاعات پژوهشی می افزاید. در این پژوهش به بررسی ارتباط مسئولیت پذیری اجتماعی و ابعاد آن با ارزش آفرینی نقدی شرکت ها پرداخته شده است. از آنجا که گنجاندن متغیرهای تعدیلی در رابطه مسئولیت پذیری اجتماعی و عملکرد به تبیین این ارتباط، و افزایش قابلیت اطمینان نتایج کمک می کند، استراتژی های تجاری به عنوان یکی از این عوامل، مورد بررسی قرار گرفته است. این امر می تواند درک عمیق تری برای مدیران از اثرگذاری تعهدات اجتماعی بر ارزش آفرینی شرکت ها، در سایه استراتژی های مختلف تجاری فراهم سازد.
بررسی ارتباط کیفیت گزارشگری مالی و سرمایه گذاری در دارایی های ثابت و نقش تعدیلی فرصت های رشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه نظریه نمایندگی، سازوکارهای کنترلی متعددی برای تضعیف عدم تقارن اطلاعاتی و ریسک اطلاعاتی و همچنین فراهم سازی امکان نظارت بهتر بر فعالیت مدیران، همانند کیفیت گزارشگری مالی و افشاء وجود دارد. مطالعات متعددی، به پردازش برخی از آثار کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و ریسک اطلاعاتی پرداخته اند، مانند کاهش هزینه سرمایه و هزینه بدهی و دستیابی به بازار بدهی و تأثیر بر شرایط آن، برای مثال؛ هزینه کمتر، سررسید بدهی بیشتر و ضمانت های پایین تر در تأمین مالی از بانک. در این مقاله به آزمون تأثیر کیفیت گزارشگری مالی و فرصت های رشد بر سرمایه گذاری در دارایی های ثابت پرداخته می شود. نمونهمورداستفادهدربرگیرنده 134شرکتپذیرفته شدهدربورساوراقبهادارتهراناستوبرایپردازشوآزمونفرضیاتازمدل داده های ترکیبیاستفادهشدهاست. نتایج مقاله نشان می دهد که کیفیت گزارشگری مالی تأثیری معکوس بر سرمایه گذاری در دارایی های ثابت دارد. همچنین فرصت های رشد،اثرمنفی کیفیت گزارشگری مالیبر سرمایه گذاری در دارایی های ثابت را کاهش می دهد. بنابراین، مدل مفهومی طراحی شده، تأیید می شود. From the agency theory perspective, there are various control mechanisms to attenuate information asymmetries and information risk and to enable better supervision of managerial activity that mitigates the opportunistic behavior of managers, such as financial reporting quality and disclosure. Several studies have analyzed some of information asymmetries and information risk attenuate effects, such as the reduction of the cost of capital and cost of debt and access to the debt market and the effect on its conditions, i.e., lower cost, higher debt maturity and lower guarantees in bank financing. This study, examines the impact of financial reporting quality and growth opportunities on the capital intensity. Thesample of this study, includes 134 companies listed in the Tehran Stock Exchange during the period 1392-1396 and for processing and testing hypotheses, panel data methodology is used. The results show that financial reporting quality has negative impact on the capital intensity. Also, it shows that growth opportunity decreases negative impact of financial reporting quality on capital intensity. Therefore designed conceptual model is confirmed.
شناسایی عوامل مؤثر بر ریسک مالی شرکت ها با رویکرد معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر ریسک مالی شرکت ها با در نظر گرفتن تأثیر نوسان های این عوامل و گزینش متغیرهای منتخب است. روش : در این پژوهش از اطلاعات 145 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1389 تا 1398 استفاده شده است؛ همچنین برای تحلیل یافته ها از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و از 31 متغیر شامل نسبت های مالی، عوامل اندازه، رشد شرکت و استراتژی های رقابتی با هم و به طور هم زمان بهره گرفته شده است. نتایج : نتایج نشان داد 6/58 درصد از ریسک مالی را نوسان های متغیرهای پژوهش توضیح داده اند؛ همچنین با استفاده از مقادیر بارهای عاملی و آزمون ضرایب بتا مشخص شد که نسبت های مالی تعهدی مانند حاشیه سود خالص، حاشیه سود عملیاتی، دوره گردش دارایی، نسبت سود انباشته به دارایی، نسبت جاری، نسبت نقدی و نسبت هزینه بهره به فروش خالص و نسبت های مالی نقدی مانند نسبت جریان نقد عملیاتی به مجموع دارایی و نسبت جریان نقد عملیاتی به بدهی های بلندمدت اهمیت خاصی دارند؛ علاوه بر این نتایج آزمون تی نشان داد تأثیر نسبت های مالی، عوامل اندازه، رشد شرکت و استراتژی های رقابتی بر ریسک مالی معنی دار است.
گرایش احساسی سرمایه گذار، نوسان پذیری غیرسیستماتیک و قیمت گذاری نادرست سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۸
175-200
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر گرایش احساسی سرمایه گذار و نوسان پذیری غیرسیستماتیک بر قیمت گذاری نادرست سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بدین منظور جهت اندازه گیری قیمت گذاری نادرست سهام از مدل رودز و همکاران(2005) و برای اندازه گیری گرایش احساسی سرمایه گذار و نوسان پذیری غیرسیستماتیک به ترتیب از شاخص جونز(EMSI) و انحراف معیار باقیمانده رگرسیون (CAPM) استفاده شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از اطلاعات 106 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1387-1396 (1060 سال-شرکت) استفاده شده است. داده های مورد نیاز به صورت ماهانه و سالانه با استفاده از روش غربالگری انتخاب شده اند و برای تجزیه و تحلیل آنها و آزمون فرضیه ها از الگوی رگرسیون خطی چندگانه استفاده شده است. شواهد و نتایج تجربی پژوهش حاکی از آن است که هر دو متغیر گرایش احساسی سرمایه گذار و نوسان-پذیری غیرسیستماتیک دارای اثر مثبت و معنادار بر روی قیمت گذاری نادرست سهام هستند. به این معنی که با افزایش گرایش احساسی سرمایه گذار و نوسان پذیری غیر سیستماتیک، قیمت گذاری نادرست سهام نیز افزایش می یابد و بالعکس. اما نقش میانجی گری گرایش احساسی سرمایه گذار بر ارتباط بین نوسانات غیر سیستماتیک و قیمت گذاری نادرست سهام اثر معناداری ندارد.
بررسی تأثیر مکانیزم های کنترلی بر رابطه بین قدرت مدیرعامل و ارزش شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر مکانیزم های کنترلی بر رابطه بین قدرت مدیرعامل و ارزش شرکت است. در این بررسی قدرت مدیرعامل با استفاده از سه معیار دوره تصدی مدیر عامل، دوگانگی نقش مدیرعامل و استقلال هیئت مدیره و ارزش شرکت با نسبت کیو توبین اندازه گیری شده است. مکانیزم های کنترلی به دو دسته مکانیزم درونی و بیرونی تقسیم می شوند. از حاکمیت شرکتی و رقابت در بازار محصول به ترتیب به عنوان معیاری جهت سنجش کنترل درونی و بیرونی استفاده شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون چندمتغیره بهره گرفته شده است. نمونه مورد مطالعه متشکل از ۱۲۲ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ است. یافته های حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که رقابت در بازار محصول و حاکمیت شرکتی رابطه بین قدرت مدیرعامل و ارزش شرکت را تقویت می کنند. . . . . . . . . . . . . . .