مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
نسبت q توبین
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، شناخت عوامل تاثیرگذار بر سطح سرمایه گذاری شرکتهاست. در پژوهش حاضر تاثیر هفت متغیر انتخابی جریان نقدی، نسبتq توبین، نرخ رشد درآمد، سود پرداختی، سود اعلام شده، تغییرات بدهی و تغییرات سرمایه بر سطح سرمایه گذاری شرکتها مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور 100 شرکت از بورس اوراق بهادار تهران برای سالهای 1387-1381 مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج رگرسیون نشان داد که جریان نقدی، نسبت q توبین، سود تقسیمی، سود اعلام شده و تغییرات بدهی بر سطح سرمایه گذاری تاثیر معنی داری دارد؛ اما نرخ رشد درآمدها و تغییرات سرمایه تاثیر معنی داری بر سطح سرمایه گذاری ندارد.
بررسی رابطه بین ساختار سرمایه و معیارهای بازار ارزیابی عملکرد در شرکتهای پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
آنچه که تامین کنندگان مالی را تشویق می کند تا منابع خود را در فعالیت مشخصی بکار گیرند عملکرد مطلوب آن فعالیت است که بدنبال آن ثروت سهامداران افزایش می یابد . همواره این پرسش بین سرمایه گذاران و مدیران شرکتها مطرح است که آیا می توان با تغییر ترکیب ساختار سرمایه ،عملکرد شرکت را تغییر داد؟ در تحقیق حاضر نیز پیرو تحقیقات زایتون و تیان بر روی شرکتهای اردنی، به بررسی رابطه بین ساختار سرمایه و معیارهای بازار ارزیابی عملکرد (P/E و Qتوبین) شرکتهای پذیرفته شده بورس اوراق بهادار ایران طی سالهای 1386-1381 پرداخته شد. در این تحقیق با توجه به روش نمونه گیری کوکران و اعمال محدودیتها،57 شرکت بعنوان نمونـه آماری انتخاب و سپس داده های مورد نیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و نرم افزار ره آورد نوین گردآوری گردید.همچنین در این تحقیق چهار نسبت بعنوان متغیر مستقل برای ساختار سرمایه بکار گرفته شده و به منظور آزمون فرضیه ها از رگرسیون چندگانه و آماره F و t استفاده گردیده است که در نهایت مشخص گردید بین ساختار سرمایه و نسبت Q توبین همبستگی چند گانه 379/0 و بین ساختار سرمایه و نسبت P/E این همبستگی به اندازه 224/0 می باشد وهمچنین مشخص گردید بین ساختار سرمایه و معیارهای بازار ارزیابی عملکرد رابطه معنادار وجود ندارد.
بررسی رابطه بین نسبت Q توبین و معیار سود تقسیمی هر سهم (DPS) در ارزیابی عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و امکان جایگزینی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز شرکتی می تواند صاحبان خود را ازسود هر چه بیشتر بهره مند سازد که به بهترین صورت از عهده مدیریت سرمایه برآید.این امر نیاز به اطلاعات مربوط به عملکرد واقعی شرکت دارد.دراین راستا باید از معیار مناسبی جهت نیل به این هدف استفاده شود.[4].دراین ارتباط می توان از نسبت Q توبین و سود تقسیمی هر سهم نام برد.این پژوهش به بررسی رابطه بین نسبت Qتوبین و سود تقسیمی هر سهم در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد.دراین پژوهش تعداد 100شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1388-1382 بررسی شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های این پژوهش با استفاده آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن نشان می دهد که بین نسبت Q توبین و سود تقسیمی هر سهم رابطه مثبت و معنی داری وجود داردوامکان جایگزینی نسبت Q توبین به جای سود تقسیمی هر سهم وجود ندارد.دراین پژوهش برای تعیین تفاوت معناداری از آزمون من ویتنی استفاده شده است.
بررسی رابطه پاداش هیأت مدیره با شاخص های حسابداری ارزیابی عملکرد (مورد مطالعه: شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ظهور تئوری نمایندگی و تفکیک مدیریت از مالکیت، ارزیابی عملکرد مدیران مطرح گردید. بنابراین می بایست شاخص ها و مؤلفه هایی برای این منظور در نظر گرفته شود، که شاخص های حسابداری و شاخص های اقتصادی از آن جمله اند. به همین جهت در این مطالعه به بررسی تأثیر پاداش هیأت مدیره بر شاخص های حسابداری ارزیابی عملکرد پرداخته شده است. برای این منظور، بر اساس آزمون تجربی مضامین تئوری نمایندگی، اطلاعات لازم برای سال های 1381 تا 1387 از کلیه ی شرکت های واجد شرایط در بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری گردید و با استفاده از ضریب تعیین تعدیل شده، تحلیل واریانس و یک مدل رگرسیونی خطی، این رابطه مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه، تأثیر پاداش بر خالص جریان های نقدی حاصل از فعالیت های عملیاتی و نسبت Q توبین در سطح کل شرکت ها و صنایع انتخابی مورد آزمون قرار گرفت. یافته های پژوهش در سطح کل شرکت ها دلالت بر وجود رابطه معنی دار بین مبلغ پاداش هیأت مدیره و خالص جریان های نقدی حاصل از فعالیت های عملیاتی و رابطه ضعیف بین مبلغ پاداش هیأت مدیره و نسبت Q توبین دارد. نتایج آزمون فرضیه ها در سطح صنایع مورد رسیدگی نیز، نشان می دهد که جریان های نقدی حاصل از فعالیت های عملیاتی (CFO) در صنعت سیمان، آهک و گچ و صنعت خودرو و ساخت قطعات، تأثیر معنی داری روی مبلغ پاداش هیأت مدیره دارد و همچنین در سطح صنایع، رابطة معنی داری بین مبلغ پاداش هیأت مدیره و نسبت Q توبین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود ندارد.
بررسی مقایسه ای نقد شوندگی و نسبت Q توبین سهام رشدی و ارزشی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱
129 - 146
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر از یک سو به مقایسه نقد شوندگی و نسبت Q توبین سهام رشدی و ارزشی پرداخته شده و از سوی دیگر رابطه نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام (به منزله یکی از معیارهای طبقه بندی سهام به رشدی و ارزشی) با نقدشوندگی آن بررسی و پژوهش شده است. نمونه آماری پژوهش شامل 69 شرکت طی بازه زمانی 1381 تا 1390 بوده است. در این پژوهش به منظور بررسی وجود تفاوت معنادار بین نقد شوندگی و نسبت Q توبین سهام رشدی و ارزشی از روش آنالیز واریانس استفاده شده است. همچنین، به منظور مطالعه رابطه نوع سهام با میزان نقدشوندگی آن علاوه بر اینکه از مدل داده های تلفیقی ایستا و روش حداقل مربعات تعمیم یافته برآوردی استفاده شد، برای افزایش درجه اطمینان نسبت به نتایج حاصل از آزمون فرضیه از مدل داده های تلفیقی پویا و روش پیشرفته گشتاورهای تعمیم یافته نیز کمک گرفته شد. یافته های پژوهش نشان دهنده وجود رابطه منفی و معنادار نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و نیز اندازه شرکت با میزان نقدشوندگی سهام است. بر این اساس، سهام رشدی (به ویژه سهام رشدی کوچک) درجه نقد شوندگی و نسبت Q توبین بالاتری نسبت به سهام ارزشی دارد. نتایج همچنین نشان دهنده وجود تفاوت معنادار میزان نقدشوندگی و نسبت Q توبین بین دو نوع سهم فوق است.
ارزیابی عملکرد مالی شرکت های سرمایه گذاری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه گذاری از مهمترین مسائل پیش روی هر شخص حقیقی و حقوقی است. بسیاری از سرمایه گذاران به دلیل عدم تخصص لازم در انجام سرمایه گذاری مستقیم به سراغ خرید سهام شرکت های سرمایه گذاری می روند. از این رو، بررسی، شناخت و تحلیل عملکرد این شرکت ها و عوامل مؤثر بر آن از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف تحقیق حاضر این است که با بررسی و دسته بندی فعالیت شرکت های سرمایه گذاری ایران، شیوه ارزیابی عملکرد این شرکت ها را بررسی نموده و با توجه به کلیه زمینه های فعالیت این شرکت ها، راهکاری برای ارزیابی به استفاده کنندگان ارائه نماید. به این منظور اطلاعات شرکت های سرمایه گذاری عضو بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفت. فعالیت ها به سه دسته کلی سرمایه گذاری بورسی، غیر بورسی و پروژه ها تقسیم و معیار مناسب اندازه گیری هر دسته با مرور ادبیات علمی و مراجعه به خبرگان معرفی و عملکرد شرکت با استفاده دو معیار شامل نسبت Q توبین و ROA اندازه گیری گردید. در نهایت با استفاده از تکنیک های اقتصادسنجی مبتنی بر رگرسیون اطلاعات مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل با استفاده از نسبت Q توبین نشان داد که سرمایه گذاری های بورسی بیشترین تأثیر را بر عملکرد شرکت دارد، در حالی که دو بخش دیگر فعالیت از سوی سرمایه گذاران کمتر مورد توجه قرار می گیرد. نتایج تحلیل با استفاده از ROA نشان داد که علاوه بر سرمایه گذاری های بورسی، سرمایه گذاری در پروژه ها هم از بخش های تأثیرگذار و با اهمیت بر عملکرد شرکت هاست. .
مقایسه تأثیر روش های سنجش کارایی مدیریت بر پایداری سود و جریان های نقدی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از انجام این تحقیق، مقایسه تأثیر سه معیار بهره وری فراگیر، سیستم نسبت یابی دوپان و نسبت Q توبین که از سه رویکرد به ترتیب اقتصادی، مدیریت مالی و تلفیقی درسنجش میزان کارایی مدیریت شرکت ها ناشی می گردد، بر پایداری سود و جریان های نقدی، که از رویکرد حسابداری نشأت می گیرند، می باشد. جهت رسیدن به این هدف، تأثیر هریک از سه روش مدل بهره-وری فراگیر، سیستم نسبت یابی دوپان و نسبت Qتوبین در قالب دو مدل رگرسیونی طراحی شده برای این منظور مورد ارزیابی و آزمون قرار گرفته است. به عبارت دیگر، هدف از این تحقیق، پیدا کردن معیارهای جایگزین مناسب برای معیار پایداری سود و جریان های نقدی، در جهت سنجش میزان کارایی مدیریت است. جامعه آماری این تحقیق تعداد 55 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1375 الی 1387بوده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که تأثیر مدل بهره وری فراگیر سومانث بر پایداری سود و جریان های نقدی شرکت از سیستم نسبت یابی دوپان و نسبتQ توبین بیشتر نیست و نمی تواند به تنهایی به عنوان یک روش جامع در سنجش کارایی مدیریت مورد استفاده قرار گیرد و بکارگیری هریک از این روش ها به تنهایی منجر به تصمیمات متفاوتی خواهد شد.
ارزش نامشهود ایجاد شده توسط واحد تجاری درشرکت های هموارساز و غیرهموارساز سود
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال سوم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱۲
113 - 136
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر مدیریت سود مدیریت برارزش نامشهود واحد تجاری با استفاده از شاخص نسبت توبین Q در شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران طی دوره 1386-1382 می باشد. برای شاخص هموارسازی سود در این تحقیق از شاخص ایکل در سه سطح سود عملیاتی، ناویژه و ویژه استفاده شده است. دراین پژوهش 60 شرکت پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران با استفاده ازروش حذف سیستماتیک انتخاب وجهت تجزیه وتحلیل وآزمون فرضیه ها از آزمون همبستگی پیرسون و T مستقل استفاده شد. یافته های این تحقیق حاکی از عدم وجود رابطه معنی دار بین هموار سازی سود وارزش نامشهود با استفاده از نسبت توبینQ می باشد. به عبارت دیگر شرکت ها نتوانسته اند با هموارسازی سود هیچ گونه ارزش نامشهودی برای خود فراهم سازند. از سوی دیگر نتایج نشان می دهد در دو گروه شرکت های هموار ساز و غیر هموار ساز هیچ تفاوت معنی داری در ارزش نامشهود شرکت ها به چشم نمی خورد.
رابطه میان نسبت Q توبین و ارزش افزوده بازار با عملکرد شرکت های سرمایه گذاری بر اساس شاخص های مودیلیانی و نسبت ارزیابی
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال چهارم بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۳
113 - 143
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق عملکرد شرکت های سرمایه گذاری فعال در بورس اوراق بهادار تهران، بر اساس معیار مودیلیانی و نسبت ارزیابی، بررسی شده اند و ارتباط میان رتبه بندی های آن ها با یکدیگر مقایسه گردید. بدین منظور، پس از جمع آوری داده های مربوط به 13 شرکت سرمایه گذاری، طی دوره 1389-1385، در نهایت 6 شرکت سرمایه گذاری، به دلیل برخورداری از پرتفوی بورسی بالای 60%، به عنوان شرکت های مورد بررسی در این تحقیق انتخاب گردیدند. همچنین تأثیر دو شاخص نسبت Q توبین و ارزش افزوده بازار، روی رتبه های بدست آمده اندازه گیری شد. برای آزمون فرضیه های تحقیق، از آزمون های آماری ناپارامتریک و رگرسیونی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین رتبه بندی شرکت های سرمایه گذاری بر اساس معیار مودیلیانی و نسبت ارزیابی، رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بین نسبت Q توبین و ارزش افزوده بازار با عملکرد شرکت های سرمایه گذاری، براساس معیارهای مذکور نیز رابطه معنی داری وجود داشته است، به طوری که قدرت توضیح دهندگی تغییرات عملکرد(رتبه بندی) پرتفوی به وسیله ارزش افزوده بازار بیشتر از نسبت Q توبین می باشد.
رابطه ی نوع و حجم تأمین مالی با عملکرد عملیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راهکار تأمین مالی، یکی از اصلی ترین حوزه های تصمیم گیری مدیریت مالی شرکت ها در راستای افزایش ثروت سهامداران به شمار می رود. برای سنجش میزان دستیابی به این هدف، شاخص های عملکرد مورد ارزیابی قرار می گیرد. از این رو، تحقیق حاضر به بررسی تأمین مالی، انواع وحجم آن بر معیارهای ارزیابی عملکرد Q توبین، ارزش افزوده بازار، ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده شرکت ها می پردازد. با مطالعه دقیق ادبیات، چهار فرضیه طراحی و نمونه آماری شامل 62 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای یک دوره پنج ساله 1388- 1384 انتخاب شده است. به منظور آزمون فرضیه ها از تحلیل رگرسیون وضریب همبستگی پیرسون استفاده شد که نتایج حاصل از این آزمون ها نشان می دهد که بین حجم تأمین مالی و نسبت Q توبین و ارزش افزوده بازار رابطه معناداری وجود دارد همچنین تأمین مالی از طریق انتشار سهام، با نسبت Q توبین، ارزش افزوده بازار و ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده رابطه معنادار دارند. از سوی دیگر تأمین مالی از طریق بدهی و تأمین مالی خارج از ترازنامه به ترتیب با ارزش افزوده بازار و نسبت Q توبین رابطه معناداردارند