فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۴۱ تا ۵٬۶۶۰ مورد از کل ۱۲٬۵۰۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری درباره تامین مالی وترکیب ساختار سرمایه در شرکت ها به عوامل گوناگونی بستگی دارد. هدف اساسی تحقیق اندازه گیری انعطاف پذیری مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است . باتوجه به هدف پژوهش در مرحله اول، بر مبنای چارچوب، نظرات خبرگان مالی جهت کسب شناخت ودرک دیدگاه های آنان و مشخص ساختن ابعاد، مولفه ها، شاخص ها و عوامل تعیین کننده مدل انعطاف پذیری مالی شرکت ها، ازطریق پرسشنامه اخذ شد. در مرحله دوم، بعد از ارایه مدل مورد اشاره، روش همبستگی به عنوان یکی از زیر بخش های روش تحقیق توصیفی برای اندازه گیری مولفه های نگهداشت وجه نقد، ظرفیت بدهی و اندازه بازار سرمایه شرکت های بورس تهران با اطلاعات واقعی وتاریخی صورت های مالی و اطلاعات معاملاتی سهام شرکت ها، استفاده گردید . نتایج اندازه گیری مولفه های سه گانه حاکی از اندازه و مقدارکمتر نگهداشت وجه نقد، اندازه ومقدار بیشترظرفیت بدهی و روند نسبتاً نزولی اندازه بازار سرمایه (نقد شوندگی سهام) شرکت های بورس تهران طی سال های 1380 تا 1394 است و اندازه گیری ابعاد دوگانه انعطاف پذیری مالی نیز حاکی از استفاده از انعطاف پذیری مالی درونی و عدم استفاده از انعطاف پذیری مالی بیرونی است که با تئوری های توازن و سلسله مراتب وعدم تقارن اطلاعاتی قابل تبیین هستند.
تاثیر هوش هیجانی بر عملکرد حسابرس با نقش واسط سرمایه فکری
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر هوش هیجانی بر عملکرد حسابرس با نقش واسط سرمایه فکری می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و حجم جامعه ی پژوهش شامل 123 نفر از حسابرسان شاغل در موسسات حسابرسی و سازمان حسابرسی اهواز در سال 1397 می باشد. که با رجوع به جدول مورگان، حجم نمونه 92 نفر تعیین گردید. داده های لازم برای تحقیق حاضر با استفاده از پرسشنامه ای که اعتبار آن مورد آزمون قرار گرفته شده بود جمع آوری شده است. برای تعیین روایی و اعتبار پرسشنامه ها از روایی محتوی و ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید، که ضریب پایایی برای پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی بار-آن (1980) برابر با 0.85، برای پرسشنامه سرمایه فکری بونیتس و همکاران(2000) برابر با 0.92 و برای پرسش نامه عملکرد حسابرسان امبروز جونز و همکاران(2012) برابر 85/0 محاسبه گردید. در این تحقیق از مدل روابط ساختاری جهت تحلیل داده ها استفاده گردید. برای تحلیل داده ها و انجام آزمون فرضیه ها و سایر تحلیل های این پژوهش نرم افزار آماری لیزرل به کار گرفته شد. نتایج به طور کلی نشان داد که بین هوش هیجانی و عملکرد حسابرس رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نقش میانجی متغیر سرمایه فکری بین هوش هیجانی و عملکرد حسابرس مورد تایید قرار گرفت.
مقایسه مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای شرطی با بتای متغیر نسبت به زمان، از طریق مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای استاندارد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
17 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، بررسی توان مدل CAPM شرطی مبتنی بر بتای متغیر نسبت به زمان در مقایسه با مدل CAPM استاندارد، به منظور یافتن مدل مناسب برای تبیین بازده مورد انتظار سهام است.روش: با استفاده از داده های ماهانه و به کمک روشCAPM استاندارد و روش های ناهمسانی واریانس شرطی چند متغیره، بتای شرکت های داخل نمونه برآورد شد. بر اساس این دو روش و به منظور بررسی عملکرد خارج از نمونه، بازده مورد انتظار سال بعد برای هر دو مدل محاسبه گردید و با حذف 12 ماه از بالا و اضافه کردن 12 ماه بعد، فرایند قبل برای سال های بعدی تا انتهای دوره زمانی تحقیق تکرار شد، سپس دقت هر یک از مدل های یاد شده با استفاده از معیار میانگین قدر مطلق خطا و میانگین مجذور خطا بررسی و مقایسه گردید.یافته ها: فرضیه های تحقیق با استفاده از آزمون مقایسه زوجی و دایبولد ماریانو، بررسی شدند و نتایج آزمون فرضیه ها بر اساس معیارهای میانگین قدر مطلق خطا و میانگین مجذور خطا ارائه شد. نتایج نشان داد که بر اساس هر دو معیار میانگین قدر مطلق خطا و میانگین مجذور خطا، مدل های CAPM شرطی چه بر مبنای مدل BEKK قطری و چه مبنای مدل BEKK مرتبه کامل، نسبت به مدل CAPM استاندارد عملکرد بهتری دارند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های بیان شده و قدرت پیش بینی بهتر قیمت گذاری دارایی سرمایه ای شرطی بر مبنای مدل BEKK مرتبه کامل و BEKK قطری از لحاظ معیارهای میانگین قدر مطلق خطا و میانگین مجذور خطا نسبت به مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای استاندارد، جایگزینی این مدل ها به جای مدل استاندارد دقت بالاتری ارائه می دهد.
مروری بر پژوهش های حسابرسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
159 - 179
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه تصویر جامعی از وضعیت فعلی پژوهش های حسابرسی در ایران است. همچنین در این پژوهش تلاش می شود که با بررسی روند پیشرفت حوزه های تحقیقات حسابرسی طی زمان و شناسایی حوزه هایی که تا کنون محققان کمتر به آن توجه کرده اند، نگرش روشن تری درباره فرصت های مطالعاتی آینده فراهم شود. در این پژوهش 457 مقاله حسابرسی چاپ شده در 16 نشریه علمی پژوهشی و علمی ترویجی در گروه های حسابداری و حسابرسی، اقتصاد، مدیریت و مالی از سال 1371 تا پاییز 1396 مرور شده است. به منظور تدوین نقشه ادبیات پژوهش، ضمن بررسی چارچوب مفهومی مقاله ها، متغیرهای مستقل و وابسته هر پژوهش شناسایی شد. بر اساس ماتریس روابط بررسی شده در مقاله ها، چارچوب مفهومی جامعی از پژوهش های حسابرسی در ایران به دست آمد و 11 حوزه تحقیقاتی همراه با فراوانی روابط بررسی شده در هر حوزه، شناسایی شد. بیش از 60 درصد تحقیقات از روش آرشیوی و 33 درصد از روش پیمایشی استفاده کرده اند. کیفیت حسابرسی بخش عمده مطالعات گذشته (70 درصد) را به خود اختصاص داده است. پس از کیفیت حسابرسی، حق الزحمه حسابرسی و اظهارنظر حسابرس در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. همچنین محققان به حوزه هایی همانند تردید حرفه ای، قضاوت و تصمیم گیری، تقلب، اخلاق و رفتار حرفه ای کمتر توجه کرده اند.
استقرار کمیته حسابرسی در بخش عمومی ایران: نگرش خبرگان، اعضای حرفه و دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری دولتی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۸)
115 - 134
حوزههای تخصصی:
مدیریت عمومی نوین با پذیرش فعالیت های بخش خصوصی، مدیریت بخش عمومی را تغییر داده و مدعی است که کمیته حسابرسی در بخش عمومی نیز می تواند روند خلق ارزش مشابهی داشته باشد. با توجه به تحولات در جریان در بخش عمومی ایران، هدف پژوهش حاضر بررسی استقرار کمیته حسابرسی در بخش عمومی ایران با به کارگیری روش ترکیبی (کیفی-کمی) است. در بخش کیفی با تحلیل دیدگاه های 14 خبره در دو دور دلفی و در بخش کمی با استفاده از نظرات دو گروه حرفه (248 نفر) و دانشگاه (96 نفر) یافته ها نشان داد که استقرار کمیته حسابرسی باعث ارتقای پاسخگویی مالی و عملیاتی بخش عمومی می شود، استقرار این کمیته با چالش های متعددی روبه رو می باشد و اعضای کمیته برای ایفای اثربخش نقش خود باید حائز مجموعه ویژگی هایی باشند. نهایتا اینکه دانشگاهیان نسبت به اعضای حرفه، شدت موافقت بالاتری در رابطه با مزایا و چالش های استقرار و ویژگی های اعضای کمیته داشته اند. نتایج ضمن صحه گذاشتن بر ارزش آفرینی کمیته حسابرسی در شرایط محیطی بخش عمومی ایران، با تعیین چالش های استقرار و ویژگی های اعضا می تواند به دست اندرکاران و مجریان مربوط در راستای استقرار و کارکرد موفقیت آمیز آن کمک نماید . (این پژوهش با استفاده از اعتبارات پژوهشی دانشگاه ایلام انجام گرفته است)
تاثیر اجتناب از مالیات بر رابطه بین مالکیت دولتی و محدودیت مالی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر اجتناب از مالیات بر رابطه بین مالکیت دولتی و محدودیت مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بدین منظور، محدودیت مالی با استفاده از معیار Kz کاپلان و زینگالس (1998) و معیار wwوایت و وو (2006) و اجتناب از مالیات با استفاده از سه شاخص نرخ موثر هزینه مالیات، نرخ موثر مالیات نقدی پرداختی و تفاوت دفتری مالیات محاسبه شد. نمونه آماری پژوهش شامل 114 شرکت تولیدی طی سال های 1386 تا 1395 می باشد. نتیجه برآورد مدل های پژوهش با استفاده از داده های ترکیبی نشان داد که بین شرکت هایی با مالکیت دولتی نسبت به شرکت هایی بدون مالکیت دولتی با محدودیت مالی رابطه معناداری وجود ندارد. به علاوه بین متغیرهای تعاملی مالکیت دولتی با نرخ موثر هزینه مالیات، نرخ موثر مالیات نقدی پرداختی و تفاوت دفتری مالیات با محدودیت مالی رابطه ای یافت نشد. اجتناب مالیاتی ممکن است با تاثیر بر محیط اطلاعاتی باعث ابهام و عدم شفافیت اطلاعات شده و امکان سوءاستفاده از منابع برای مدیران فرصت طلب را ایجاد کند.
بررسی اهمیت ریسک غیرسیستماتیک هر ورقه بهادار : نگاهی دیگر به ریسک غیرسیستماتیک و بازده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، رابطه میان ریسک غیر سیستماتیک و بازده بر اساس چارچوب مدل GARCH-in mean به صورت ورقه بهادار به ورقه بهادار در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1380 تا 1394 موردبررسی قرارگرفته است. شواهد حاکی از آن است که به طور متوسط 27 درصد از سهام رابطه معنی داری را میان ریسک غیر سیستماتیک و بازده تجربه کردند. این در شرایطی است که شرکت هایی با ارتباط منفی دارای سهم بسیار بیشتری از شرکت هایی با ارتباط مثبت در تغییرات نسبت کل اوراق بهادار با ارتباط معنی دار می باشند (19 درصد). نتایج حاصل از بررسی اثر ویژگی های شرکت بر احتمال مشاهده این رابطه معنی دار نشان می دهد که برخی ویژگی ها هم احتمال رابطه مثبت و هم احتمال رابطه منفی را تحت تأثیر قرار می دهند، درحالی که مابقی ویژگی ها تنها احتمال یکی از رابطه های مثبت یا منفی را متأثر می سازند. این شواهد نشان می دهد که عوامل توضیح دهنده رابطه مثبت ریسک غیر سیستماتیک و بازده متفاوت از عواملی هستند که رابطه منفی را توضیح می دهند.
Investigating the Relationship between the Facility Interest Rate and the Bank Deposit Interest Rate in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The facility interest rate is one of the most important macroeconomic variables. The bank facility interest rate is associated with other macro-economic variables, one of which is the bank deposit interest rate. Using the time series data of the 1973-2017 period and the simultaneous equation system, the researchers estimated four equations using the three-stage least squares method.The result of estimation of the first equation indicates that there is a significant positive relationship between the bank deposit interest rate and the facility interest rate in the Iranian economy during this 45-year period, in that a decrease in the facility interest rate follows an increase in the inflation rate.The result of estimation of the second equation, in which the deposit interest rate is the dependent variable, shows that there is a significant positive relationship between the facility interest rate and the deposit interest rate.. The result of estimation of the third equation, where the inflation rate is the dependent variable, indicates that there is a significant positive relationship between the liquidity level and the inflation rate,The result of estimation of the last equation where the credit risk of banks is the dependent variable shows that there is a significant positive relationship between the facility interest rate and the credit risk.
بررسی تاثیر کیفیت حسابرسی بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و مدیریت سود واقعی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر کیفیت حسابرسی بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و مدیریت سود واقعی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. بدین منظور نمونهای متشکل از 118 شرکت پذیرفته شده در بورس در بازه زمانی 1389 الی 1395مورد بررسی قرار گرفت. برای اندازهگیری کیفیت حسابرسی از چهار ویژگی دوره تصدی حسابرس، اندازه موسسه حسابرسی، تخصص حسابرس در صنعت و استقلال حسابرس استفاده شده است و جهت محاسبه مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی از مدل جونز تعدیل شده و همچنین برای محاسبه مدیریت سود واقعی از سه مولفه جریان نقد عملیاتی غیرعادی، هزینه تولید غیرعادی و کاهش هزینههای اختیاری نیز استفاده شده است. آزمون فرضیهها در این پژوهش با تحلیل رگرسیون چند متغیره مبتنی بر دادههای تابلویی و روش تخمین حداقل مربعات تعمیم یافته انجام شده است. نتایج نشان میدهد که با افزایش کیفیت حسابرسی، مدیریت سود روند کاهشی دارد و استقلال حسابرس و اندازه موسسه حسابرسی در مقایسه با دیگر مولفههای اندازهگیری کیفیت حسابرسی، تاثیرگذارتر و دارای ارتباط منفی و معناداری به ترتیب با مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و مدیریت سود واقعی میباشند.
تحلیل مقایسه ای درباره عملکرد مدل سه عاملی و پنج عاملی فاما و فرنچ در تخمین بازده موردانتظار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دارایی و تامین مالی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۲)
105 - 116
حوزههای تخصصی:
پیش بینی صحیح بازده سهام، عامل کلیدی در تصمیم گیری های سرمایه گذاری است. هدف پژوهش حاضر، آزمون نظریه پنج عاملی فاما و فرنچ و مقایسه عملکرد الگوی سه عاملی و پنج عاملی در برآورد بازده موردانتظار است. این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی است و فرضیه آن براساس اطلاعات سال های 1393-1388 برای 40 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران آزمون شده است. فرضیه پژوهش، با درنظرگرفتن همزمانی روابط، در دو مرحله آزمون سری زمانی آلفا برای سنجش عرض از مبدأ با آماره GRS و آزمون مقطعی فاما - مک بث در قیمت گذاری ضرایب بررسی شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد الگوی پنج عاملی فاما و فرنچ، با متغیر های توضیحی اندازه، ارزش، سودآوری و سرمایه گذاری، مازاد بازده سهام را با قدرت بیشتری نسبت به الگوی سه عاملی فاما و فرنچ توضیح می دهد. براساس نتایج در الگوی سه عاملی، تنها عامل ارزش معنادار است؛ در حالی که الگوی پنج عاملی دو عامل ارزش و سرمایه گذاری را قیمت گذاری می کند.
تاثیر ریسک اطلاعات مالی بر رابطه نمایندگی با ساختار سرمایه شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، تأثیر ریسک اطلاعات مالی را در ساختار سرمایه با رویکرد نمایندگی در بازه زمانی 1383-1392 در 87 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی کرده است. ساختار سرمایه، مهم ترین پارامتر مؤثر در ارزش شرکت ها است. تضاد منافع بین مدیران و مالکان که به دلیل نابرابری در توزیع اطلاعات پدیدار می شود، ریسک اطلاعات مالی را افزایش می دهد و در ساختار سرمایه مؤثر است. برای آزمون فرضیه ها از تجزیه و تحلیل رگرسیونی با استفاده از روش داده های تلفیقی بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد با افزایش تضاد منافع بین مدیران، کسری مالی و به تبع آن، میزان تأمین مالی از محل بدهی ها افزایش می یابد؛ بنابراین بین کسری مالی و تغییرات ساختار سرمایه، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. تأثیر ریسک اطلاعات مالی شرکت ها در رابطه کسری مالی و تغییرات ساختار سرمایه نیز منفی و معنادار است. تأثیر ریسک اطلاعات مالی شرکت ها در رابطه کسری مالی و تغییرات ساختار سرمایه با مداخله عدم تقارن به عنوان عامل نمایندگی اول تأیید شد؛ اما با مداخله عدم تقارن به عنوان عامل نمایندگی دوم تأیید نشد.
استخراج مولفه های زیست محیطی از گزارشات فعالیت هیئت مدیره شرکت ها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
43 - 70
حوزههای تخصصی:
کسب شناخت و درک کافی از نگرش شرکت ها نسبت به مسائل زیست محیطی، اولین و شاید مهم ترین گام در حوزه مطالعات گزارشگری مالی محیط زیست باشد که از طریق تحلیل محتوای گزارش فعالیت زیست محیطی هیئت مدیره شرکت های بورسی به عنوان شرکت های شاخص معرف جامعه حاصل می شود. مطالعه حاضر، این مهم را با هدف استخراج کلمات و شاخص های کلیدی و همچنین بررسی تفاوت افشا در صنایع مختلف دنبال می کند. به منظور موشکافی عمیق، بخش زیست محیطی گزارشات فعالیت هیئت مدیره شرکت های بورسی طی سال های 90 تا 94 استخراج گردید و با استفاده از استقرا در روش تحلیل محتوای کیفی و به کمک نرم افزار MAXQDA 12 Analytical Pro به بررسی این گزارشات پرداخته شد. نتیجه این پژوهش تعداد 15 کد مادر و 55 زیرکد است که گویای جریان حاکم بر گزارشات مذکور می باشد. همچنین نتایج حاصل از بررسی تأثیر صنعت بر ارائه گزارشات زیست محیطی تأیید فرضیه پژوهش را به همراه دارد که بیانگر معناداری تفاوت نوع افشا در صنایع مختلف است. جهت شناخت و مقایسه عمیق تر، تفسیرهای متفاوتی از نتایج خروجی نرم افزار ارائه شده است. همچنین ویژگی شرکت هایی که گزارشات مشابهی منتشر کرده اند، بررسی و تجزیه و تحلیل شده است.
بررسی رابطه بین سه گانه تاریک شخصیت و تصمیم گیری فرصت طلبانه مدیران مالی در حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صفات سه گانه تاریک شخصیت، فرمول بندی جدیدی از شخصیت ناسازگارانه، که از صفات خودشیفتگی، ماکیاولیسم و جامعه ستیزی تشکیل شده است. هدف این پژوهش، تحلیلی از نفوذ سه گانه تاریک شخصیت در روند تصمیم گیری فرصت طلبانه مدیران مالی در حسابداری می باشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های نیمه تجربی، کاربردی و از نوع توصیفی، همبستگی می باشد. نمونه آماری، شامل 117 نفر از مدیران مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال 1396 می باشند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل همبستگی برای تعیین ارتباط بین سه گانه تاریک شخصیت و تصمیم گیری فرصت طلبانه و از تجزیه تحلیل واریانس یک طرفه برای تعیین اختلاف گروه ها و از آزمون تعقیبی بونفرونی و از آزمون تعقیبی توکی برای مقایسه میانگین گروه ها و رسم نمودار استفاده گردید. نتایج این پژوهش، نشان می دهد که بین سه گانه تاریک شخصیت و تصمیم گیری فرصت طلبانه مدیران مالی در حسابداری رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین اختلاف معنی داری بین سطوح (پایین، متوسط و بالا) سه گانه تاریک شخصیت در تصمیم گیری فرصت طلبانه در حسابداری وجود دارد. که نشان می دهد در سطح بالایی از سه گانه تاریک شخصیت، احتمال تصمیم گیری فرصت طلبانه مدیران در حسابداری بیشتر خواهد شد.
بررسی مالکیت و ساختار هلدینگ های سرمایه گذاری ملزم به ارایه اطلاعات به بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که هلدینگ ها بدلیل یکپارچگی و فرآیند توسعه داخلی خود می توانند، عدم تقارن اطلاعاتی و محدودیت های مالی را کاهش دهند، در خلق ارزش برای سهامداران از یک سو و جامعه از سوی دیگر نقش بسزایی دارند. اما شیوه اعتبار بخشی به گزارشهای مالی آنها متفاوت با سایر شرکتها است. وضعیت پرتقوی سرمایه گذاری و نیز میزان و سطح مالکیت و در نهایت معاملات درون گروهی شرایط خاصی را برای این شرکت ها پدید می آورد. بنابراین شاخص های ریسک و نیز ساختار کنترلی متفاوتی در این شرکت ها پدیدار میشود. در بررسی صورت گرفته در خصوص ۳۳ هلدینگ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، مشخص شده است بیشتر آنها سرمایه گذاری صرف هستند. همچنین با بررسی میزان مالکیت و نیز کنترل شرکتها، مشخص شده است که بیشتر هلدینگها در مالکیت صندوقهای بازنسشتگی (به طور متوسط ۳۷ درصد) بوده و بعد از آن شرکتهای بزرگ صنعتی و تولیدی با ۲۴ درصد مالکیت را بر عهده داشته اند. در بررسی نوع گزارش حسابرس در مجموعه های هلدینگ مورد بررسی، مشخص شده است، بیشتر هلدینگهای سرمایه گذاری صرف، گزارش مشروط دریافت داشته اند. همچنین در حدود ۶۰ درصد هلدینگها در دو سال اخیر تغییر مدیر عامل داشته اند و در برخی از موارد دفعات تغییر مدیر عامل طی دو سال به ۴ بار نیز رسیده است که نشان از عدم ثبات مدیریتی در این هلدینگ ها دارد.
شناسایی و رتبه بندی مولفه های موثر بر بکارگیری فعالین حرفه حسابداری از استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال یازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۲
136 - 167
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی، گرایش و رتبه بندی عوامل موثر بربکارگیری استاندارد های بین المللی گزارشگری مالی در بین افراد فعال در حرفه حسابداری است. برای دستیابی به این هدف، چهار فرضیه تدوین و از حسابداران، حسابرسان و دانشگاهیان نظرخواهی انجام شد. مطالعه پیش رو از نوع توصیفی و در پی توصیف روابط بین متغیر ها است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه است. نمونه گیری ۱۸۷ نفر از افراد فعال در حرفه حسابداری سطح کشور در سال ۱۳۹۶ صورت پذیرفت و برای تحلیل یافته ها، از آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل واریانس و برای بررسی اولویت یافته ها از آزمون فریدمن در نرم افزار اس پی اس اس نسخه ۲۲ استفاده شد. چهار دلیل گرایش به استفاده از استاندارد های بین المللی گزارشگری مالی توسط افراد فعال در حرفه حسابداری "ارتقای عملکرد شغلی"، "حمایت سازمان"، "سهولت استفاده" و "اثر اجتماعی" مورد بررسی قرار گرفت. نتایج یافته ها نشان می دهد که "سهولت استفاده از استاندارد های بین المللی گزارشگری مالی"، "حمایت سازمان از فعالان حرفه حسابداری در جهت استفاده از استاندارد ها"، "اثر اجتماعی و طرز تلقی دیگران از افراد فعال در حرفه حسابداری" و "ارتقای عملکرد شغلی فعالان حرفه حسابداری در نتیجه استفاده از استاندارد های بین المللی گزارشگری مالی" پیش بینی کننده های مهمی از گرایش افراد فعال در حرفه حسابداری به استفاده از استاندارد های بین المللی گزارشگری مالی می باشند. همچنین بر اساس اولویت تعیین شده مولفه"حمایت های مالی و آموزشی" دارای بیشترین میزان اهمیت است که در استفاده از استاندارد های بین المللی گزارشگری مالی باید به آن توجه کرد.
ماهیت حقوقی و اصول حاکم بر فعالیت مؤسسات رتبه بندی اعتبار در بازار سرمایه ایران با تاکید بر منشور اصول رفتاری آیسکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال یازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۲
52 - 73
حوزههای تخصصی:
امروزه در بازارهای سرمایه، دسترسی به اطلاعات دقیق و روزامد، یکی از دغدغه های اصلی سرمایه گذاران محسوب شده و ایجاد تقارن اطلاعاتی میان ناشران اوراق بهادار و سرمایه گذاران، ضامن کارامدی و اعتماد به این بازارها و رفع دغدغه مزبور به شمار می رود؛ موسسات رتبه بندی اعتبار نیز به عنوان یکی از اقسام نهادهای مالی، نقش موثری را با ارائه اطلاعات در خدمت رسانی مالی به سرمایه گذاران ایفا می کنند. در همین راستا، موسسات مذکور با ارزیابیِ انتظام اعتباری ناشران یا تعهدات مالی آن ها، وظیفه ارزیابی ریسک نکولِ ناشران در ایفای تعهدات مالی خود را عهده دار هستند که برای انجام هر چه بهتر این وظیفه، می باید اصولی را سرلوحه کار خود قرار دهند. سازمان آیسکو به عنوان یک مرجع بین المللی متشکل از نهادهای ناظر بازارهای سرمایه، منشوری را مشتمل از اصول یادشده در اختیار آنان قرار داده است. در این نوشتار، تلاش شده است تا ضمن بررسی ماهیت حقوقی این موسسات در ایران، میزان تطابق دستورالعمل تاسیس و فعالیت موسسات رتبه بندی (مصوب 1394 هیات مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار) با منشور اصول رفتاری آیسکو مورد تحلیل قرار بگیرد که نتایج این نوشتار نشان می دهد اهم موضوعات موردنظر این منشور در دستورالعمل فوق الذکر (در ایران) پیش بینی و اعمال شده است.
بررسی همگرایی شاخص قیمت بورس در بازارهای سهام با تأکید بر بازار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
107 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر، فرضیه همگرایی شاخص قیمت بازارهای سهام در کشورهای منتخب، طی ژانویه 2007 تا فوریه 2017 آزمون شده است.
روش: روش مورد استفاده روش تحلیل خوشه ای است.
یافته ها: نتایج پژوهش به طور کلی همگرایی بازارهای سهام مورد بررسی را تأیید نمی کند. با وجود این، دو خوشه همگرا و یک خوشه واگرا بین بازارهای سهام وجود دارد. در عین حال نتایج نشان می دهد عملکرد بازار سهام ایران نه تنها به صورت جزیره ای و مستقل نیست، بلکه در بلندمدت به سمت همگرایی با سایر بازارهای جهانی پیش می رود.
نتیجه گیری: این همگرایی به احتمال قوی به دو دلیل وزن بزرگ صنایع نفتی، پتروشیمی و معدنی در بورس ایران رخ داده است که از نوسان های جهانی قیمت کالاها تأثیر زیادی می پذیرند، زیرا مهم ترین شرکای تجاری ایران نیز در خوشه همگرای ایران قرار گرفته اند. از این رو لازم است سیاست گذاران حوزه مالی با ایجاد تنوع بیشتر در بازار سهام، از شدت تأثیرگذاری تلاطم های بین المللی بر بازار داخلی کاسته و آن را مدیریت کنند.
بررسی رابطه بین مدیریت سود و میزان اجتناب از مالیات با ریسک سقوط قیمت سهام با در نظر گرفتن نقش قدرت مدیر عامل
حوزههای تخصصی:
قدرت مدیرعامل اجازه می دهد تا اطلاعات در دسترس سایر اعضای هیئت مدیره به نحو مؤثری کنترل شده و از نظارت اثربخش بر خود مدیرعامل جلوگیری گردد. در این شرایط، اگر منافع مدیرعامل همسو با منافع سهامداران نباشد، آثار نامطلوبی همچون مدیریت سود نمایان شده و منافع سهامداران به خطر می افتد. از طرفی دیگر در شرکت ها به طور معمول مدیران به دنبال منافع شخصی خود هستند و تا مادامی که منافع اضافی حاصل از کاهش بدهی های احتمالی بیشتر از هزینه های اضافی مورد انتظار برای آن ها باشد، به دنبال کاهش بدهی های مالیاتی و افزایش اجتناب مالیاتی می باشند. پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین مدیریت سود و میزان اجتناب از مالیات با ریسک سقوط قیمت سهام با در نظر گرفتن نقش قدرت مدیر عامل می پردازد. جامعه آماری این پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های 1390 تا 1394(یک دوره ی پنج ساله) می باشد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مدیریت سود و اجتناب از مالیات بر ریسک سقوط قیمت سهام تاثیر معناداری ندارد. همچنین نتایج بیانگر آنست که قدرت مدیرعامل تاثیر معناداری بر رابطه بین مدیریت سود و ریسک سقوط قیمت سهام ندارد در حالی که قدرت مدیرعامل شرکت بر ارتباط اجتناب از مالیات و ریسک سقوط قیمت سهام تأثیر معنا داری دارد. این امر بیانگر آن است که مدیرعامل قدرتمند خود انگیزشی بوده و منابع شرکت را برای منافع خود به کار می گیرند و تأثیر منفی بر ارزش و سودآوری شرکت دارند.
بررسی رابطه میان اجتناب مالیاتی و ناکارایی سرمایه گذاری
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی ارتباط میان اجتناب مالیاتی و ناکارایی سرمایه گذاری می پردازد . اجتناب مالیاتی می تواند بازده ای برای شرکت به ارمغان بیاورد که از پس اندازهای ناشی از صرفه جویی مالیاتی ایجاد شده اند، این مسئله منجر به افزایش خالص جریانات نقد و سود پس از کسر مالیات خواهد شد.صرفه جویی های نقدی ناشی از فعالیت های اجتناب از پرداخت مالیات از یک سو ممکن است باعث افزایش سرمایه گذاری شده و از سوی دیگر به جهت دوری از پرداخت مجدد مالیات منجر به کمتر شدن میزان سرمایه گذاری گردد. دوره زمانی مورد مطالعه سال های 1388- 1395 و نمونه انتخابی شامل 88 شرکت است.برای بررسی فرضیه های تحقیق از روش رگرسیون پانل دیتا استفاده شده است. نتایج حاصل از بررسی و آزمون فرضیه اول و دوم تحقیق نشان از وجود رابطه معنا دار و منفی میان اجتناب مالیاتی با سطح سرمایه گذاری و ناکارایی سرمایه گذاری دارد . با توجه به منفی بودن این ارتباط ، افزایش اجتناب از پرداخت مالیات با کاهش در سطح سرمایه گذاری و کاهش در میزان ناکارایی سرمایه گذاری روبرو خواهد بود.
بررسی تأثیر ارتباطات سیاسی بر رابطه بین انتخاب حسابرس و شفافیت اطلاعات حسابداری در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت مالی – حسابداری حسابرسی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد خرد تحلیل تصمیم گیری جمعی مدل هایی از فرآیندهای سیاسی،رانت خواری،انتخابات،رویه رای گیری
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد خرد تحلیل تصمیم گیری جمعی بوروکراسی،فرآیندهای اداری در سازمان های عمومی،فساد
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد مالی بازارهای مالی سیاست گذاری و قانون گذاری
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد صنعتی سازمان های غیر انتفاعی و بنگاه های عمومی سیاست گذاری
- حوزههای تخصصی اقتصاد روش های ریاضی و کمی مدل های با معادلات همزمان مدل های پانل
نقش ارتباطات سیاسی در شرکت ها، با شناخت این واقعیت که ارتباطات سیاسی، تصمیمات و نتایج شرکت ها را تحت تأثیر قرار می دهد، در ادبیات پژوهشی اخیر توجه قابل ملاحظه ای را به خود جلب کرده است. از این رو پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر ارتباطات سیاسی بر رابطه بین انتخاب حسابرس و شفافیت اطلاعات حسابداری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران صورت گرفته است. به این منظور اطلاعات 150 شرکت تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای سال های 1389 الی 1395 بر اساس متغیرهای پژوهش استخراج و به کمک رگرسیون روش حداقل مربعات تعمیم یافته با رویکرد داده های تلفیقی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد انتخاب حسابرس بر شفافیت اطلاعات حسابداری تأثیر مثبت دارد. همچنین نتایج نشان داد ارتباطات سیاسی اندازه گیری شده به وسیله پرداختی به دولت بر رابطه بین انتخاب حسابرس و شفافیت اطلاعات حسابداری تأثیر منفی دارد و ارتباطات سیاسی اندازه گیری شده به وسیله مالکیت دولتی بر رابطه بین انتخاب حسابرس و شفافیت اطلاعات حسابداری تأثیر مثبت دارد.