مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی
حوزههای تخصصی:
بررسی مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و مدیریت واقعی سود در دوره های قبل و بعد از تصویب قانون بازار اوراق بهادار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نقش قانون بازار اوراق بهادار ایران (مصوب سال 1384) در رابطه با مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و مدیریت سود واقعی می پردازد. با توجه به تفکیک کامل مقام ناظر و مقام اجرایی، تاکید بر شفافیت اطلاعات و در نظر گرفتن مجازات هایی برای فعالیت های گزارشگری غیرواقعی مدیران، انتظار می رود پس از تصویب این قانون، ریسک مدیریت اقلام تعهدی افزایش، و در نتیجه، استفاده از آن کاهش یافته باشد و در عوض، مدیریت واقعی سود افزایش یافته باشد زیرا کشف آن نسبتاً دشوارتر است. برای بررسی این موضوع، از اقلام تعهدی اختیاری به عنوان معیار مدیریت سود تعهدی و از ترکیب جریان نقد عملیاتی غیرعادی، هزینه های تولیدی غیرعادی و هزینه های اختیاری غیرعادی به عنوان معیار مدیریت واقعی سود استفاده شد و فرضیات پژوهش با استفاده از داده های ۹۷ شرکت پذیرفته شده در بورس، طی یک دوره ده ساله (از پنج سال قبل تا پنج سال پس از تصویب قانون) مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها نشان داد وقتی شرایط اقتصادی، تفاوت های خاص شرکت ها، و برخی دیگر از عوامل تاثیرگذار بر مدیریت سود را از طریق تحلیل رگرسیون چندگانه کنترل می کنیم، در دوره پس از تصویب قانون بازار اوراق بهادار، مدیریت سود تعهدی روندی کاهشی داشته است اما مدیریت واقعی سود روند افزایشی پیدا کرده است. در واقع، مدیران تا حدی روش های مدیریت واقعی سود را جایگزین دستکاری اقلام تعهدی نموده اند.
بررسی تأثیر دست کاری فعالیت های واقعی و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی بر خطر سقوط آتی قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر معیارهای دست کاری فعالیت های واقعی (مدیریت سود واقعی) و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی بر خطر سقوط آتی قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای تعیین میزان دست کاری فعالیت های واقعی از سه معیار هزینه اختیاری غیرعادی، هزینه تولید غیر عادی و جریان های نقدی عملیاتی غیرعادی استفاده شده است. بدین منظور چهار فرضیه برای بررسی این موضوع تدوین و داده های مربوط به 99 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران برای دوره ی زمانی بین سال های 1384 تا 1392 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. الگوی رگرسیون پژوهش با استفاده از روش داده های تابلویی با رویکرد اثرات ثابت، بررسی و آزمون شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد از میان معیارهای انتخابی برای مدیریت سود واقعی متغیرهای هزینه اختیاری غیرعادی و جریان های نقدی عملیاتی غیرعادی تأثیر مثبت معناداری بر خطر سقوط آتی قیمت سهام دارند. افزون بر این، مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی تأثیر مثبت معناداری بر خطر سقوط آتی قیمت سهام دارد. همچنین، نتایج نشان می دهد که متغیر هزینه تولید غیرعادی تأثیر معناداری بر خطر سقوط آتی قیمت سهام ندارد.
بررسی تاثیر کیفیت حسابرسی بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و مدیریت سود واقعی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر کیفیت حسابرسی بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و مدیریت سود واقعی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. بدین منظور نمونهای متشکل از 118 شرکت پذیرفته شده در بورس در بازه زمانی 1389 الی 1395مورد بررسی قرار گرفت. برای اندازهگیری کیفیت حسابرسی از چهار ویژگی دوره تصدی حسابرس، اندازه موسسه حسابرسی، تخصص حسابرس در صنعت و استقلال حسابرس استفاده شده است و جهت محاسبه مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی از مدل جونز تعدیل شده و همچنین برای محاسبه مدیریت سود واقعی از سه مولفه جریان نقد عملیاتی غیرعادی، هزینه تولید غیرعادی و کاهش هزینههای اختیاری نیز استفاده شده است. آزمون فرضیهها در این پژوهش با تحلیل رگرسیون چند متغیره مبتنی بر دادههای تابلویی و روش تخمین حداقل مربعات تعمیم یافته انجام شده است. نتایج نشان میدهد که با افزایش کیفیت حسابرسی، مدیریت سود روند کاهشی دارد و استقلال حسابرس و اندازه موسسه حسابرسی در مقایسه با دیگر مولفههای اندازهگیری کیفیت حسابرسی، تاثیرگذارتر و دارای ارتباط منفی و معناداری به ترتیب با مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و مدیریت سود واقعی میباشند.
تأثیر سطوح مختلف اهرم مالی بر ارتباط بین مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و عملکرد شرکت
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر سطوح مختلف اهرم مالی بر ارتباط بین مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و عملکرد شرکت می پردازد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی از نوع تحقیقات علّی (پس رویدادی) می باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 129 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و در دوره ی زمانی 10 ساله بین سال های 1387 تا 1396 مورد تحقیق و بررسی قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون چندگانه با الگوی داده های تابلویی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و عملکرد شرکت رابطه مثبت و معنادار به لحاظ آماری وجود دارد. سطوح بالای اهرم مالی بر ارتباط بین مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و عملکرد شرکت تأثیر معکوس و معنادار دارد. ولی سطوح پایین اهرم مالی بر ارتباط بین مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و عملکرد شرکت تأثیر مستقیم و معنادار دارد.
تحلیل رفتار مدیران در گزارش سود: ارزیابی نقش تصمیمات ناکارای سرمایهگذاری و محدودیتهای مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۷
55 - 80
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، رفتار مدیران در گزارش سود مورد تحلیل قرار گرفت. هدف این پژوهش، ارزیابی نقش ناکارآیی سرمایه گذاری و محدودیت های مالی بر وقوع مدیریت سود است. مدیریت سود بر اساس مدل کوتاری و همکاران (2005) اندازه گیری شد. ناکارآیی سرمایه گذاری طبق مدل پایه فازاری و همکاران (1988) و کاپلان و زینگالس (1997) و از طریق مدل تکمیلی لینک و همکاران (2013) اندازه گیری گردید. همچنین معیارهای اهرم مالی خالص، جریان وجه نقد آزاد، نرخ مؤثر هزینه مالی، نرخ تقسیم سود نقدی، جریان وجه نقد عملیاتی، اندازه و عمر شرکت به عنوان معیارهای سنجش محدودیت های مالی مورد بررسی قرار گرفتند. جامعه آماری غربال شده پژوهش شامل تعداد 260 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی سال های 1387 تا 1393 است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش رگرسیون چند متغیره ترکیبی استفاده شد. نتایج نشان دادند مدیریت سود به طور معنی دار و مثبتی تحت تأثیر تصمیمات ناکارای سرمایه گذاری قرار دارد. این در حالی است که محدودیت های مالی اثر معنی داری بر مدیریت سود نداشت.
بررسی رابطه بین قابلیت مقایسه حسابداری و مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش , بررسی رابطه بین قابلیت مقایسه حسابداری و مدیریت سود می باشد . قابلیت مقایسه یکی از ویژگی های کیفی صورت های مالی در مبانی نظری حسابداری و گزارشگری مالی می باشد . در این پژوهش , قابلیت مقایسه صورتهای مالی با استفاده از مدل دی فرانکو (2011) , در سطح هر صنعت به صورت جداگانه اندازه گیری شده است . پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از بعد روش شناسی از نوع همبستگی می باشد . جامعه آماری پژوهش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند که 146 شرکت اطلاعات لازم را برای تجزیه و تحلیل دارا بودند . دوره زمانی پژوهش سال های 1388 تا 1394 می باشد . مدل آماری به کارگرفته شده , مدل رگرسیون چند متغیره بوده و جهت آزمون فرضیه ها از داده های ترکیبی استفاده شده است . نتایج پژوهش نشان می دهد که بین قابلیت مقایسه حسابداری و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و واقعی رابطه معناداری وجود ندارد .
بررسی رابطه نظارت از طریق بدهی بانکی کوتاهمدت و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت سود مداخله عمدی در فرآیند گزارشگری مالی برای بدست آوردن سطح مورد انتظار سود می باشد. یعنی با توجه به مقاصد و اهداف مختلف مدیریت، ممکن است سود افزایش و یا کاهش یابد و یا هموار شود. حال به نظر می رسد که ساختار بدهی کوتاه مدت می تواند مزایای نظارتی داشته باشد. زیرا موجب نظارت بیش تر از سوی بستانکاران می شود و درنتیجه موجب کاهش مدیریت سود می گردد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر نظارت از طریق بدهی های کوتاه مدت بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی می باشد. برای انجام این پژوهش، 136 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سال های 1389 تا 1394 مورد بررسی قرارگرفته است. برای سنجش مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی، از معیار اقلام تعهدی اختیاری استفاده شده که بااستفاده از مدل ارائه شده توسط سیمن و فانگ (2014) مورد محاسبه قرار گرفت. روش تحقیق مورداستفاده روش همبستگی و روش تحلیل داده ها رگرسیون چندمتغیره می باشد. نتایج پژوهش حاکی از وجود رابطه معنی دار بین بدهی های بانکی کوتاه مدت و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی در شرکت های دارای رتبه اعتباری پایین بود. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که بین بدهی های بانکی کوتاه مدت و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی در شرکت های دارای رتبه اعتباری بالا رابطه معناداری وجود ندارد.
بررسی تاثیر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و مدیریت سود واقعی بر سطح رشد سرمایه گذاری و میزان وجه نقد نگهداری شده در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و مدیریت سود واقعی بر میزان وجه نقد نگهداری شده و سطح رشد سرمایه گذاری در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بدین منظور نمونه ای متشکل از 135 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1390الی 1396 مورد بررسی قرار گرفت. برای محاسبه مدیریت سود واقعی می توان از سه روش جریان نقد عملیاتی غیرعادی(دستکاری فروش)، هزینه تولید غیرعادی و کاهش هزینه های اختیاری نیز استفاده کرد که در این پژوهش از روش دستکاری فروش استفاده گردید. برای محاسبه مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی از مدل جونز تعدیل شده استفاده شد. آزمون فرضیه ها در این پژوهش با استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیره و با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج فرضیات این پژوهش نشان می دهد ارتباط مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و مدیریت سود واقعی با سطح رشد سرمایه گذاری منفی و معنادار می باشدو با افزایش مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و مدیریت سود واقعی، سطح رشد سرمایه گذاری روند کاهشی دارد. همچنین نتایج حاکی از آن است که با افزایش مدیریت سود تعهدی، میزان وجه نقد نگهداری شده افزایش می یابد اما میزان وجه نقد نگهداری شده با مدیریت سود واقعی ارتباط معناداری ندارد.
تاثیر محافظه کاری حسابرس و رتبه بندی موسسات حسابرسی بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر محافظه کاری حسابرس و رتبه بندی موسسات حسابرسی بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع تحقیقات علّی (پس رویدادی) می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بود که به روش حذف سیستماتیک تعداد 117 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده و در دوره ی زمانی 5 ساله بین سال های 1393 تا 1397 مورد تحقیق قرار گرفتند. برای اندازه گیری متغیر مدیریت سود از مدل جونز تعدیل شده استفاده گردید. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون خطی چندگانه استفاده شده است. برای اجرای آزمونها و تخمین نهایی مدل ها از نرم افزار استاتا نسخه 15 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که محافظه کاری حسابرس بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی تاثیر ندارد. رتبه بندی موسسات حسابرسی بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی تاثیر منفی دارد. یعنی در شرکتهایی که حسابرسی آنها توسط موسسات رتبه برتر انجام شده است مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی کمتری داشته اند.
بازخورد اطلاعاتی قیمت سهام بر رفتار مدیریت سود شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران: مدل یادگیری مدیران از بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
28 - 52
حوزههای تخصصی:
در بازارهای کارا انتشار اطلاعیه ها و اخبار در قیمت های سهام موثر است و قیمت حاوی اطلاعات ارزشمندی است. هایک قیمت را به عنوان نقطه ای که اطلاعات برای تصمیم گیری تجمیع شده اند و یا دسترسی به دانش مرتبط با مساله تصمیم گیری از طریق قیمت ممکن شده است، تعریف نموده است. مبتنی بر این نظر فرضیه بازارهای کارا مطرح شده است که در آن جریان اطلاعاتی از داخل به خارج شرکت بر تصمیم گیری سهامداران موثر است، اما مبتنی بر فرضیه یادگیری مدیران جریان اطلاعاتی از خارج به داخل شرکت نیز وجود دارد که تحت آن مدیران از اطلاعات موجود در قیمت یاد می گیرند و این یادگیری بر تصمیم گیری و فعالیت های مدیریت شرکت اثرگذار است. در این مقاله با بررسی 623 داده از ۸۹ شرکت عضو بورس اوراق بهادار برای دوره ۷ ساله از ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۴ اثر قیمت بر رفتار مدیریت سود مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهند که قیمت بر رفتار مدیریت سود شرکت ها موثر است و رابطه آن با مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی منفی و معنی دار و با مدیریت سود مبتنی بر فعالیت های واقعی مثبت و معنی دار است. علاوه بر آن سود هر سهم، اندازه، درصد تمرکز سهامداران نهادی، بازده دارایی ها و نسبت اهرمی بر رفتار مدیریت سود شرکت ها نیز موثر بوده اند.
بررسی تأثیر کیفیت حسابرسی بر رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال بیستم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۱
172-197
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر کیفیت حسابرسی بر رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و مدیریت سود است. دوره پژوهش از سال 1390 تا 1396 و نمونه آماری متشکل از 127 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور، تأثیر کیفیت حسابرسی بر رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و مدیریت سود، سنجیده شد. کیفیت حسابرسی از طریق سه مؤلفه اندازه مؤسسه حسابرسی، دوره تصدی حسابرس و اظهارنظر حسابرس اندازه گیری شد. نتایج نشان می دهد که اندازه مؤسسه حسابرسی و اظهارنظر حسابرس، به طور معناداری رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و مدیریت سود را تضعیف می کند؛ اما دوره تصدی حسابرس تأثیر معناداری بر این رابطه ندارد. به عبارتی، کیفیت حسابرسی از دو جنبهاندازه مؤسسه حسابرسی و اظهارنظر حسابرس رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و مدیریت سود را تضعیف می کند. همچنین، نتایج تکمیلی پژوهش، حاکی از آن است که بین شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام به عنوان شاخصی از عدم تقارن اطلاعاتی با مدیریت سود، ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. بررسی ها نشان داد که اندازه مؤسسه حسابرسی و اظهارنظر حسابرس، ارتباط منفی و معناداری با مدیریت سود دارند، اما دوره تصدی حسابرسی، ارتباط مثبت و معناداری با مدیریت سود دارد.
پیاده سازی نظام یارانه مستقیم و شاخص های سودآوری در چارچوب نظریه اقتصاد سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر به بررسی اثر استقرار نظام یارانه مستقیم بر شاخص های سودآوری (نرخ بازده فروش، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، نرخ بازده دارایی)، در چارچوب نظریه اقتصاد سیاسی پرداخته شده است. جامعه آماری در تحقیق حاضر بورس اوراق بهادار تهران می باشد که تعداد 168 شرکت از این جامعه به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده است. به منظور انجام تحلیل های آماری در پژوهش حاضر از روش رگرسیون خطی چندگانه به روش پانل-اثرات ثابت استفاده شده است. یافته های حاصل از تجزیه وتحلیل داده های پژوهش نشان می دهند که شاخص های سودآوری در دوره بعد از استقرار نظام یارانه مستقیم افزایش یافته اند. یافته های حاصل از تحلیل های پشتیبان اضافی نیز نشان می دهند که در دوره بعد از استقرار نظام یارانه مستقیم، میزان مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی افزایش یافته است. با توجه به یافته های تحقیق حاضر می توان چنین نتیجه گیری نمود که اجرای نظام یارانه مستقیم، به عنوان یک سیاست کلان اقتصادی موجب کاهش منافع و ثروت سهامداران در بازار سرمایه شده است و همچنین انگیزه های مدیریت در راستای مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی اختیاری را افزایش داده است.
The present paper investigates the effect of establishing a direct subsidy system on profitability indicators (sales return rate, shareholder return rate, asset return rate) within the framework of political economy theory. The statistical population of the present study is Tehran Stock Exchange, which 168 companies were selected as the sample of the study from 2006 to 2020 period. In order to perform statistical analysis in the present studymultiple linear regression method with panel-effects method was used. Findings from the analysis of research data show that profitability indicators decreased in the period after the establishment of the direct subsidy system. Also other findings show that the accruals based earnings management has increased in the period after the establishment of direct subsidy system. Based on the findings of the present study, it can be concluded that subsidizing targeting plan has reduced the profitability of companies and increased accrual-based earnings management through cost pressures on producers.
تأثیر دانش مالی مدیرعامل بر روی مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تاثیر دانش مالی مدیرعامل بر روی مدیریت سود و بررسی تفاوت مدیریت سود در شرکت های دارای مدیرعامل با دانش مالی و سایر شرکتها است. جهت انجام این پژوهش مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی اختیاری و مدیریت سود واقعی به صورت جداگانه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (130 شرکت) پرداخته شد. نوع مدرک تحصیلی بعنوان معیاری جهت اندازه گیری دانش مالی مدیرعامل در نظر گرفته شده است. جهت تحلیل داده های پژوهش، از مدل های رگرسیونی چند متغیره ترکیبی/ تلفیقی و همچنین آزمون برابری میانگین استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که دانش مالی مدیرعامل بر روی مدیریت سود شرکت براساس رویدادهای واقعی و اقلام تعهدی اختیاری تاثیر ندارد. از طرف دیگر تفاوت معنی داری بین مدیریت سود مبتنی براقلام تعهدی اختیاری و مبتنی بر رویدادهای واقعی در شرکتهای با مدیرعامل دارای دانش مالی و سایر شرکتها وجود ندارد. The aim of this study is to investigat the impact of CEO’s financial knowledge on earnings management and whether CEO’s with financial knowledge engage in more or less earning management than others.In doing so in 130 companies listed in Thehran Stock Exchange we distinguish between accrual-based earnings management, and real earnings management.Multi-variables pooled/panel regression models and equality of means test are applied. Findings indicate that CEO’s financial knowledge does not affect earnings management. In addition, we find no diference between earning management in companies with CEO’s financial knowledge than those without such experience. Keywords: CEO’s Financial Knowledge, Accrual-based Earnings Management, Real Earnings Management.
تأثیر ساختار سررسید بدهی بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ا ادبیات پژوهش ارتباطی مثبت بین بدهی و مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی را پیش بینی می کند. بدهی نقشی انضباطی روی رفتار مدیران اعمال می کند. گراسمان و هارت (1982) بیان می دارند که سطوح بالاتر بدهی تهدید ورشکستگی را افزایش می دهد و مدیران را به خاطر احتمال بالقوه از دست دادن کنترل شرکت تحت فشار قرار می دهد. بدهی بیشتر مدیران را وادار می کند از تصمیم هایی که باعث کاهش ارزش شرکت می شود بپرهیزند. هدف از این پژوهش مطالعه تأثیر ساختار سررسید بدهی بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی است. در راستای این هدف، اطلاعات هفتاد و پنج شرکت بورس اوراق بهادار تهران مورد مطالعه قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون چندمتغیره با داده های ترکیبی استفاده شده است. یافته های حاصل از فرضیه اول پژوهش بیان می کند که بین ساختار سررسید بدهی و مدیریت سود بر مبنای اقلام تعهدی ارتباط معنی دار و مثبت وجود دارد و با این نظریهٔ که امکان انجام رفتارهای فرصت طلبانه توسط مدیران از طریق ساختار سررسید بدهی کوتاه مدت وجود دارد، منطبق است. یافته های حاصل از آزمون فرضیه دوم پژوهش نشان می دهد کهبین ساختار سررسید بدهی و مدیریت سود بر مبنای اقلام تعهدی در شرکت های با اعتبار بالا نسبت به شرکت های با اعتبار پایین ارتباط معنی دار قوی تری وجود دارد.
بررسی رابطه بین افشای مسئولیت پذیری اجتماعی با مدیریت سود
امروزه شرکت ها به این موضوع پی برده اند که می توانند از طریق افشای مسئولیت پذیری اجتماعی و ایجاد تصویری مثبت در میان ذینفعان اعتبار و خوشنامی خود را افزایش دهند. از سوی دیگر می توان ادعا نمود که فعالیت های مسئولیت پذیری اجتماعی می تواند به عنوان سازوکاری برای حصول اهداف شخصی مدیران و به تبع آن مدیریت سود استفاده شود. هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر شاخص های حاکمیت شرکتی بر افشای زیست محیطی و افشای مسئولیت پذیری اجتماعی است. بدین منظور تعداد 176 شرکت بورسی در دوره زمانی 1392 تا 1398 به روش حذف سیستماتیک انتخاب گردید. برای آزمون فرضیه ها از تحلیل رگرسیون چند متغیره بهره گرفته شد. برای سنجش متغیر مسئولیت پذیری اجتماعی از شاخصی با 32 مولفه و فرایند آن از طریق تحلیل محتوا صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد بین افشای مسئولیت پذیری اجتماعی و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. بنابراین اینگونه می توان استنباط کرد که بهبود افشای مسئولیت پذیری اجتماعی موجب کاهش مدیریت سود و شفافیت بیشتر عملکرد اقتصادی واقعی می شود. همچنین نتایج پژوهش بیانگر این است که افشای مسئولیت پذیری اجتماعی موجب کاهش مدیریت سود واقعی می شود بنابراین سود واقعی تر گزارش خواهد شد.
تأثیر قدرت مدیرعامل بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و مدیریت سود واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
147 - 172
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر قدرت مدیرعامل بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و مدیریت سود واقعی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای تعیین میزان مدیریت سود واقعی از سه معیار شامل: هزینه اختیاری غیرعادی، هزینه تولید غیرعادی و جریان های نقدی عملیاتی غیرعادی استفاده شده است. بدین منظور داده های مربوط به 108شرکت برای دوره زمانی بین سال های 1389 تا 1398 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. الگوی رگرسیون پژوهش با استفاده از روش داده های ترکیبی با رویکرد تلفیقی، روش داده های تابلویی با رویکرد اثرات ثابت بررسی و آزمون شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد قدرت مدیرعامل تاثیر منفی و معناداری بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که قدرت مدیرعامل تاثیر منفی و معنی داری بر مدیریت سود واقعی (هزینه اختیاری غیرعادی، هزینه تولید غیر عادی و جریان های نقدی عملیاتی غیرعادی) دارد. بنابراین نتایج پژوهش حاکی از آن است که مدیران قدرتمند دارای استقلال بیشتر و داری نقش نظارتی بیشتر بر هیات مدیره دارند که این امر موجب کاهش تضییع حقوق ذی نفعان و کاهش هزینه نمایندگی می شود و در نتیجه کاهش هزینه نمایندگی موجب کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و کاهش عدم شفافیت اطلاعات مالی و در نتیجه موجب کاهش مدیریت سود می شود