فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۰۱ تا ۴٬۹۲۰ مورد از کل ۱۲٬۳۶۹ مورد.
منبع:
مدیریت دارایی و تامین مالی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۴)
113 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف: وجود ابهام در شفافیت گزارش های مالی بانک ها، ارزشیابی آنها را برای تحلیلگران و سهامداران با مشکلات زیادی روبه رو کرده است. در این پژوهش الگوی پویای ارزشیابی سهام بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از الگوی ARDL ارزیابی شده است.<br /> روش: بدین منظور، داده های فصلی 4 بانک پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تجزیه وتحلیل شدند؛ داده هایی که با توجه به دردسترس بودنشان به شیوه غربالگری طی سال های 1395-1388 انتخاب شدند. نوآوری دیگر، انتخاب الگویی رقیب به صورت الگوی خودرگرسیونی ARIMA برای ارزیابی میزان دقت الگوی ARDL و بررسی اثر ریسک سیاسی کشور بر قیمت سهام بانک هاست که اثر تحریم بانک مرکزی ایران در قالب متغیر مجازی وارد الگو شد.<br /> نتایج: نتایج نشان داد هر دو الگو قابلیت بالایی در پیش بینی نسبت قیمت به ارزش دفتری بانک دارند؛ ولی میزان دقت الگوی ARDL بالاتر است. به علاوه، تحریم بانک مرکزی در بلندمدت اثر معناداری بر نسبت PB نداشته است. در نهایت براساس اثرات بلندمدت متغیرهای بنیادین، متغیر ارزشیابی سهام بانک تعریف شد که مثبت و منفی بودن آن نشان دهنده گران یا ارزان بودن قیمت سهم است.
شناسائی و رتبه بندی منابع تملیکی (آزاد) در وصول مطالبات غیرجاری نظام بانکی با استفاده از مدل تصمیم گیری چندمعیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش حجم فزآینده مطالبات غیرجاری علاوه بر قفل شدن و انجماد منابع و کندی گردش نقدینگی در اقتصاد، کاهش اعتباردهی، عدم تخصیص بهینه منابع به هنگام اعطای تسهیلات به متقاضیان مولد را به همراه دارد. تسهیلات تکلیفی و حمایت بانک ها از واحدهای اقتصادی با نرخ سود پایین، همراهی دولت، بانک مرکزی و شبکه بانکی در بخشودگی جرائم، ضمن افزایش هزینه های بانکی، کاهش قدرت تسهیلات دهی، اختلال در نظام پولی و خالی شدن منابع را سبب می شود. عواملی نظیر عملکرد بانک در اعطای تسهیلات، نحوه اعتبارسنجی بانک، حجم تسهیلات اعطایی، تغییر در دارایی ها و سرمایه بانک و شرایط کلان اقتصادی و مالی نظیر تورم، نرخ ارز و نرخ سود از عوامل مؤثر در حجم مطالبات غیرجاری بانک ها می باشند. بخش مهمی از تقاضای مالی مشتریان بازار پول و سرمایه در نظام مالی اسلامی با هدف پرداخت بدهی (غیرجاری) صورت پذیرفته و منابع تملیکی این ظرفیت را دارد که برای پرداخت بدهی های غیرجاری مشتریان در قالب قراردادهای اسلامی به کار گرفته شده و سبب کاهش عملیات صوری و اطمینان جامعه به نظام تأمین مالی را تقویت نماید. در این تحقیق به روش توصیفی - تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای به روش پیمایشی و استفاده از پرسشنامه و بهره گیری از روش TOPSIS - AHP ، ضمن اشاره به مفهوم منابع تملیکی و ویژگی آن، با بررسی قراردادهای سه گانه خرید دین، اجاره به شرط تملیک و سلف و نقش آنها به عنوان منابع تملیکی و آزاد در کاهش مطالبات غیرجاری، فرضیه «استفاده از منابع تملیکی و نقش آنها در وصول مطالبات غیرجاری بانک ها» بررسی گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد علاوه بر توانایی قراردادهای سه گانه در کاهش مطالبات غیرجاری در سیستم بانکی، قرارداد خرید دین بیشترین قابلیت و توانایی جهت به کارگیری در نظام بانکی جهت حل مشکل وصول مطالبات غیرجاری را دارد.
تحلیلی مقایسه ای بر سنجه های اهرم بهینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اهرم بهینه، مرکز ثقل مطالعات ساختار سرمایه است؛ این مطالعات از نسبت های اهرمی متفاوت به منزله اهرم بهینه استفاده کرده اند. به کارگیری نسبت های متفاوت ممکن است بر نتایج مطالعات تأثیر بگذارد. روش: پژوهش حاضر سنجه های مختلف اهرم بهینه و انتخاب مناسب ترین سنجه از بین سنجه های میانگین اهرم شرکت، میانگین متحرک اهرم شرکت، میانگین اهرم صنعت و اهرم پیش بینی با رگرسیون را تحلیل می کند. انتخاب سنجه مناسب با بررسی سرعت تعدیل اهرم، تصمیمات تأمین مالی و ارزش بازار شرکت انجام شده است. نتایج: نتایج نشان داد تغییرات ارزش بازار شرکت ها با فاصله گرفتن اهرم از هر یک از چهار سنجه اهرم بهینه مشابه است؛ بدین معنی که در شرکت های با اهرم بالاتر از اهرم بهینه، دورشدن اهرم از اهرم بهینه سبب کاهش ارزش بازار خواهد شد؛ اما مطالعه سرعت تعدیل و تصمیمات تأمین مالی نشان می دهد استفاده از سنجه های مختلف سبب رسیدن به نتایج متفاوتی خواهد شد؛ به عبارتی، نتایج به سنجه های اهرم بهینه حساس است. از بین سنجه های مطالعه شده، ویژگی های سنجه میانگین متحرک بیشترین سازگاری را با تعریف اهرم بهینه در مبانی نظری دارد.
ارتباط به موقع بودن تجدید ارائه اطلاعات مالی با بازده غیرعادی سهام و نقش حاکمیت شرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال دوازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۵
46 - 67
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، تعیین نقش مکانیزم های حاکمیت شرکتی، بر به موقع بودن تجدید ارائه اطلاعات مالی و تأثیر آن بر ارتباط بین به موقع بودن تجدید ارائه اطلاعات و بازده غیرعادی سهام است. برای آزمون فرضیه ها از داده های 160 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی1391-1396 استفاده شده است. مطابق با یافته ها، بین استقلال هیئت مدیره، تغییر مدیرعامل و تغییر حسابرس با به موقع بودن تجدید ارائه، ارتباط مستقیم وجود دارد. ضمن آنکه بین دوگانگی مسئولیت مدیرعامل با به موقع بودن تجدید ارائه، ارتباطی یافت نشد. یافته ها نشان می دهد به موقع بودن تجدید ارائه بر ارتباط بین اطلاعات فصلی پس از تجدید ارائه و بازده غیرعادی سهم موثر بوده است. ولی متغیر سود غیرمنتظره تأثیری بر این رابطه نداشته است. تأثیر تغییر مدیرعامل بر ارتباط بین اطلاعات فصلی پس از تجدید ارائه و بازده غیرعادی سهام می باشد. و در نهایت اینکه تغییر مدیرعامل بر ارتباط بین سود غیرمنتظره و بازده غیرعادی سهام در شرکت هایی که تجدید ارائه را به موقع انجام داده و پس از آن اطلاعات فصلی را گزارش می کنند تأثیر ندارد. این نتیجه در شرکت هایی که تجدید ارئه را به موقع انجام نمی دهند نیز مصداق دارد.
رابطه بین حق الزحمه حسابرسی با فرصت های رشد و بازده غیرعادی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۶
87-126
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، رابطه بین حق الزحمه حسابرسی با فرصت های رشد و بازده غیرعادی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. فرضیه های پژوهش بر مبنای 73 شرکت طی دوره 8 ساله از سال 1388 لغایت 1395 و با استفاده از الگوی رگرسیونی چندمتغیره، مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که بین حق الزحمه حسابرسی و فرصت های رشد شرکت ها رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین، این ارتباط غیرخطی می باشد. علاوه بر این، بین حق الزحمه حسابرسی سازمان حسابرسی و مؤسسه مفید راهبر و فرصت های رشد شرکت ها رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین، این ارتباط نیز غیرخطی می باشد. در نهایت، نتایج نشان داد که بین حق الزحمه حسابرسی و بازده غیرعادی شرکت ها رابطه معناداری وجود ندارد. به منظور بررسی بیشتر نتایج، یکبار نیز الگوهای اصلی پژوهش با ورود متغیر مجازی نوع حسابرس به الگوها برآورد شدند که یافته ها غیر از "تأیید ارتباط غیرخطی بین حق الزحمه حسابرسی و بازده غیرعادی شرکت ها"، نتایج مشابهی را نشان داد. نتایج بیانگر این است که اعتبار دادن به گزارش های مالی شرکت های دارای فرصت های رشد، نیازمند حسابرسی است که دارای اعتبار بالایی از منظر استفاده کنندگان صورت های مالی باشد.
روابط سیاسی شرکت ها و سیاست های پرداخت به هیئت مدیره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست های پرداخت در واحدهای تجاری به عنوان یکی از مهم ترین سازوکارهای راهبری شرکتی می تواند تحت تأثیر بایدها و نبایدهای سیاسی و اجتماعی قرار گیرد. در این راستا، هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر روابط سیاسی شرکت ها بر سیاست های جبران خدمات هیأت مدیره است. نمونه این پژوهش شامل 207 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای سال های 1387 تا 1397 می باشد. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از مدل رگرسیون چند متغیره به روش حداقل مربعات تعمیم یافته عملی (FGLS) در مجموعه داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد روابط سیاسی شرکت ها اثر منفی و معناداری بر سطح پرداختی هیأت مدیره دارد، اما دارای اثر معناداری بر رابطه عملکرد-پرداخت هیأت مدیره نمی باشد. همچنین، مشاهده شد که روابط سیاسی شرکت ها بطور معناداری شکاف پرداختی بین هیأت مدیره و کارکنان را کاهش می دهد. بنابراین، می توان ادعا نمود که تئوری مقایسه اجتماعی پیرامون سیاست های جبران خدمات در بافت بازار سرمایه ایران از توان توضیح دهندگی برخوردار است.
تحلیل پایداری مدل سنجش سرایت مالی مبتنی بر همپوشانی پرتفوی بر اساس شبیه سازی مونت کارلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر این است که مدلی جهت سنجش سرایت مالی مبتنی بر ریسک همپوشانی پرتفوی در بورساوراق بهادار تهران ارائه و پایداری آن به روش شبیه سازی تحلیل گردد. پس از معرفی کلی مدل مقاله در بخشابتدایی مقاله و مقایسه احتمال سرایت و احتمال توزیع سرایت داده های دو مقطع زمانی، به دلیل ماهیت پژوهش)استفاده از داده در یک مقطع زمانی و همچنین عدم قابلیت مقایسه نتایج پژوهش با داده های واقعی( در بخش دومپژوهش، برای سنجش اعتبار مدل از روش شبیه سازی مونت کارلو با استفاده از توزیع آماری داده های واقعی استفادهشده است. بدین منظور ابتدا سعی به تشخیص و آزمون نیکویی برازش توزیع مورد استفاده در متغیر درجه نهادهایسرمایه گذاری شد و نهایتا توزیع پواسون لیندلی تعمیم یافته، مناسب تشخیص داده شد. سپس برای سنجش پایداری -مدل بر اساس شبیه سازی داده های مجازی به تحلیل آستانه های شبیه سازی در این پژوهش شامل پارامترهای میانگینتنوع پرتفوی نهادهای مالی، اهرم، تاثیر بازار، ازدحام و نوع شوک پرداخته شده است. در انتهای پژوهش، تحلیلپایداری مدل بر اساس شبیه سازی داده های واقعی و با بررسی پارامتر تاثیر بازار ارئه شد که نتایج، بیانگر این واقعیتاست که بازار سرمایه ایران از احتمال پایینی برای سرایت مالی ناشی از ریسک همپوشانی پرتفوی برخوردار است.
بررسی رابطه بین کیفیت سود و بازده اضافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۱
53 - 70
حوزههای تخصصی:
در پژوهش پیشرو رابطه کیفیت سود و بازده اضافی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفت. در واقع هدف از این پژوهش، بررسی این موضوع بود که "آیا کیفیت سود نقش قابل ملاحظهای در عکسالعمل بازار نسبت به قیمتگذاری نادرست و در نتیجه آن بر بازدههای اضافی دارد و یا خیر". بدین منظور ابتدا، تعداد 59 شرکت در بازه زمانی 1393-1380 انتخاب شدند، سپس کیفیت سود شرکتهای مذکور با استفاده از معیارهایی همچون: پایداری سود، قابلیت پیشبینی سود، نوسان سود، اقلام تعهدی مربوط به نوسان گردش وجه نقد عملیاتی، اقلام تعهدی غیرعادی، کیفیت اقلام تعهدی، ضریب واکنش سود و مربوط بودن سود به ارزش شرکت، اندازهگیری شد و در انتها رابطه بین کیفیت سود و بازده اضافی شرکتهای دارای کیفیت سود بالا و پایین مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که اکثر معیارهای اندازهگیری کیفیت سود با بازده اضافی رابطه معناداری ندارد. بطور مشخص از بین معیارهای مذکور تنها، معیار نوسان سود و معیار اقلام تعهدی مربوط به نوسان گردش وجه نقد عملیاتی دارای رابطه منفی و معنادار با بازده اضافی میباشند.
بررسی رابطه نوع اظهارنظر و اندازه موسسه حسابرسی با اجتناب از مالیات با استفاده از روش دومرحله ای هکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
171 - 186
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به بررسی رابطه نوع اظهارنظر حسابرس و اندازه موسسه حسابرسی با اجتناب مالیاتی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار میپردازد. ازآنجاییکه مؤسسات بزرگ حسابرسی دارای دانش برتر و تجربه بیشتری نسبت به سایر مؤسسات بوده و همواره در راستای حفظ و افزایش اعتبار حرفهای خود عمل میکنند، بنابراین، شرکتهای پایبند به قوانین و مقررات، خدمات حسابرسی مالیاتی خود را از حسابرسانی دریافت میکنند که نسبت به سایر مؤسسات حسابرسی، بزرگتر و در امور مالیاتی متخصص باشند. پژوهش حاضر تحقیقی کاربردی و از نوع پژوهشهای همبستگی است که در آن رابطه نوع اظهارنظر و اندازه موسسه حسابرسی با اجتناب مالیاتی موردبررسی قرار گرفته است. جامعهی آماری پژوهش حاضر، شامل 71 شرکت است که برای دورهی زمانی ده ساله 1384 تا 1394 بررسی شدهاند. فرضیههای پژوهش با استفاده از روش دومرحلهای هکمن و روش آماری دادههای ترکیبی مورد آزمون قرار گرفتهاند. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که اظهارنظر حسابرس و اندازه موسسه حسابرسی با اجتناب مالیاتی شرکت رابطه معناداری دارند. بهعبارتدیگر، شرکتهایی که به دلیل عدم رعایت قوانین و مقررات از حسابرس خود اظهار نظر غیر مقبول دریافت نمودهاند، احتمال اجتناب مالیاتی در آنها افزایش مییابد. از طرف دیگر اگر موسسه حسابرسی واحد مورد رسیدگی سازمان حسابرسی باشد به دلیل توجه سازمان حسابرسی به منافع دولت و همچنین حفظ اعتبار حرفهای، اجتناب مالیاتی کاهش مییابد.
توسعه مدل بنیش با ترکیب شبکه های عصبی مصنوعی و الگوریتم بهینه سازی حرکت تجمعی ذرات برای پیش بینی دستکاری سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
615 - 638
حوزههای تخصصی:
هدف: به باور بنیش (1999)، دستکاری سود زمانی رخ می دهد که مدیریت، اصول پذیرفته شده عمومی حسابداری را به منظور سودآور نشان دادن عملکرد مالی شرکت نقض می کند. در این پژوهش، مدل بنیش با تأکید بر متغیرهای خارج از داده های حسابداری، شامل عدم تقارن اطلاعاتی و بازار رقابت محصول، توسعه یافته است. روش: برای دستیابی به هدف پژوهش، داده های لازم برای 184شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سال های 1386 تا 1396 جمع آوری شدند. ضرایب مدل ها، به روش شبکه عصبی آموزش یافته با الگوریتم PSO برآورد شده اند. برای فراهم آوردن قابلیت مقایسه نیز، 10 اجرا با 300 تکرار در هر اجرا انجام گرفت و پس از هم گرایی، اجراها متوقف شدند. یافته ها: توسعه مدل بنیش، خطای آموزش شبکه عصبی با الگوریتم حرکت تجمعی ذرات را از مقدار 0807/0 به 0777/0 کاهش داد. همچنین، سطح زیرمنحنی راک در مدل بنیش، به ازای بهترین نقطه برش (5021/0) و بهترین دقت (26/60درصد) 5538/0 بود و این سطح در مدل توسعه یافته بنیش به ازای بهترین نقطه برش (5304/0) و بهترین دقت (42/67درصد) به 6335 /0 افزایش یافت. نتیجه گیری: نتایج حاکی از تصادفی بودن مدل بنیش و ناتوانی در تفکیک دو گروه شرکت های دستکاری کننده سود و غیردستکاری کننده سود است. همچنین، نتایج افزایش قدرت مدل توسعه یافته بنیش در قیاس با مدل اصلی را نشان می دهد؛ اما نتیجه آزمون ضعیف است و نشان می دهد که مدل توسعه یافته بنیش نیز در تفکیک دو گروه شرکت های دستکاری کننده سود و غیردستکاری کننده سود، کمابیش یک مدل تصادفی است.
ساختار بنگاه داری و رفتار بازده سهام: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
35 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف: سهام داری هرمی و ضربدری یکی از پدیده های رایج در بازارهای درحال توسعه است که از یک سو به سهامدار امکان می دهد با داشتن سهم مشخصی از جریانات نقدی یک شرکت، کنترل بیشتری روی آن شرکت به دست آورد و به عبارت دیگر، حق رأی سهامدار از حق جریان نقدی (مالکیت) وی پیشی بگیرد. از سوی دیگر، در صورت ضعف بازارها و نهادهای مالی شرکت ها می توانند با ایجاد روابط سهام داری با سایر شرکت ها، بر مشکلات ناشی از ضعف بازار مالی و دسترسی به منابع مالی فایق آیند. این پژوهش به بررسی اثرات ساختار سهامداری هرمی و ضربدری در بازار سهام ایران می پردازد. روش : این پژوهش ابتدا با استفاده از داده های ترکیب سهامداری شرکت های حاضر در بورس تهران و فرابورس ایران، شبکه های بنگاه داری در ایران را با سه تعریف مدیریتی، سهامداری و مالکیتی شناسایی کرده و سپس به بررسی رابطه میان عضویت در یک شبکه با هم زمانی بازده سهام شرکت ها می پردازد. یافته ها : یافته ها نشان می دهد بیش از 40 درصد شرکت های مورد بررسی در شبکه های بنگاه داری هستند و رابطه مثبت و معناداری بین عضویت در هر یک از شبکه ها با هم زمانی بازده با سایر شرکت های هم شبکه وجود دارد. همچنین با افزایش فاصله دو شرکت در یک شبکه بنگاه داری، هم زمانی بازده آنها کاهش می یابد. نتیجه گیری : با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که وجود رابطه سهامداری و مالکیتی میان شرکت ها می تواند از طریق اشتراک در تصمیمات میان این شرکت ها، باعث ایجاد حرکت هم سو در بازده سهام آنها شود.
پیش بینی ورشکستگی با مدل یادگیری ماشین سریع مبتنی بر کرنلِ بهینه شده با الگوریتم گرگ خاکستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۱ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
187 - 212
حوزههای تخصصی:
هدف: در عصر حاضر، کسب وکارها به اندازه ای توسعه یافته اند که برای بقا در عرصه رقابت، به مدیریت صحیح منابع و مصارف خود نیازمندند؛ چراکه بازار رقابتی انعطاف پذیری شرکت ها را به شدت کاهش داده است و این عامل باعث شده که آنها در وضعیت های مختلف اقتصادی توانایی عکس العمل مناسب را نداشته باشند و از چرخه رقابت خارج شده و با خطر ورشکستگی مواجه شوند. بنابراین در این پژوهش تلاش شده است که به منظور پیشگیری از احتمال بروز چنین مخاطراتی، به پیش بینی ورشکستگی شرکت های تولیدی اقدام کنیم. روش: در این پژوهش از «یادگیری ماشین سریع مبتنی بر کرنل» استفاده شده که یکی از مدل های هوش مصنوعی برای پیش بینی ورشکستگی است. با توجه به اینکه روش های یادگیری ماشین به الگوریتمی بهینه ساز نیاز دارند، در این پژوهش از یکی از به روزترین آنها به نام «الگوریتم گرگ خاکستری» بهره برده شده که در سال 2014 ابداع شده است. یافته ها: مدل یاد شده روی داده های 136 نمونه از شرکت های بورسی در بازه زمانی 1394 تا پایان خرداد 1397، پیاده سازی شد و در تمامی معیارهای ارزیابی، مدل های طبقه بندی، دقت، خطاهای نوع اول و دوم و ناحیه تحت منحنی ROC، در مقایسه با الگوریتم ژنتیک، کارایی بهتری ارائه کرد و معناداری آن نیز از طریق آزمون t-test به تأیید رسید. نتیجه گیری: با توجه به دقت بسیار خوب الگوریتم گرگ خاکستری و همچنین عملکرد بهتر آن در مقایسه با الگوریتم ژنتیک، می بایست برای پیش بینی ورشکستگی شرکت های تولیدی ایران، چه برای اهداف سرمایه گذاری و اعتباردهی و چه به منظور استفاده مدیریت داخلی شرکت، از الگوریتم گرگ خاکستری بهره برد.
رابطه بازده با سود و جریانات نقدی قبل و بعد از تجدید ارائه صورت های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دراین تحقیق به بررسی رابطه بازده با سود و جریانات نقدی قبل و بعد از تجدید ارائه صورت های مالی پرداخته شد. داده های جمع آوری شده از صورت های مالی 105 شرکت سازمان بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی1389- 1393، با استفاده از رگرسون تک متغیره و چند متغیره انجام شد. نتایج پژوهش نشانداد،قبل از تجدید ارائه صورت های مالی ارتباط مثبت و معناداری بین سود، جریانات نقدی عملیاتی، جریانات نقدیآزاد و اقلام تعهدی با بازده وجود دارد. اما بعد از تجدید ارائه متغیرهای سود، اقلام تعهدی و جریانات نقدی عملیاتیتأثیر معناداری بر بازده شرکت ها نداشته اند و بین جریانات نقدی عملیاتی و بازده رابطه منفی و معناداری بوجود آمد و در نهایت متغیرهای جریانات نقدی آزاد و سود بعد از تجدید ارائه به ترتیب تأثیر منفی و مثبت بر بازده شرکت ها داشتند که این مقدار معنادار نبود. نتایج کلی حاکی از آن است که قبل از تجدید ارائه صورت های مالی ارتباط قوی و پایداری بین سود و اجزای آن وجود دارد اما پس از آن شاهد ضعیف شدن این ارتباط و در نتیجه کاهش قدرت توضیح کنندگی اطلاعات هستیم. در خصوص جریانات نقدی و اجزای آن همین عملکرد را شاهد بودیم با این تفاوت که تغییرات نسبت به سود و اجزای آن کمتر می باشد
In this study, the relationship of Returns with Earning and cash flows before and after Restatement of financial statements has been examined. In this regard, stock Returns index as dependent variable and dividend index, Earning, operational cash flows, free cash flows and accruals as independent variables have been used. The required data were collected from financial statements of 105 companies listed on Tehran Stock Exchange (TSE). It was found that the relationship between Returns and Earning is strong and solid before Restatement; however, we may find it weakened and subsequently reduced information explanatory power. The same performance was observed for cash flows; the only difference is that their changes are less than Earning. Therefore, it can be concluded that though cash flows variable has an inverse relationship with stock Returns after Restatement of financial statements, the Earning is replaced by it.
اهمیّت عوامل مؤثر بر تشدید ریسک اعتباری در بانکداری بدون ربای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشدید ریسک اعتباری و افزایش حجم مطالبات معوق نظام بانکی در سال های اخیر باعث ایجاد بحران بالقوه در نظام بانکداری بدون ربای جمهوری اسلامی ایران شده است. لازم است پیش از بروز و بالفعل شدن بحران های اجتماعی و اقتصادی در سطح کشور برای آن چاره اندیشی لازم صورت گیرد. برای تحقق این هدف در این پژوهش ابتدا جهت شناخت بهتر موضوع، مجموعه عوامل اثرگذار بر تشدید ریسک اعتباری با بررسی نسبتاً جامع منابع علمی داخلی و خارجی برشماری شده و سپس براساس نظرات خبرگان با استفاده از روش دلفی عوامل مشابه ادغام شده و به 15 عامل اصلی (8 عامل با ماهیّت کلان یا برون زا و 7 عامل با ماهیّت خرد یا درون زا) به عنوان اهم عوامل اثرگذار بر موضوع تقسیم شدند. سپس با استفاده از روش دیمتل فازی براساس نظرات مدیران عامل بانک های کشور ارتباطات درونی و درجه اهمیّت این عوامل تبیین گردید. از نظر خبرگان مورداستفاده در تحقیق که مدیران عامل بانک های کشور هستند، عوامل افزایش رفتار ریسک پذیرانه مدیریت بانک ها، مشکلات ناشی از مورد مصرف تسهیلات، رکود اقتصادی، مشکلات ساختاری بانک ها و ضعف در نظارت و پیگیری مطالبات دارای بیشترین تأثیر و درجه اهمیّت در تشدید ریسک اعتباری و افزایش مطالبات معوق نظام بانکی کشور هستند. همچنین براساس نظر خبرگان مشکلات ساختاری بانک ها، افزایش نرخ ارز، عدم استقلال بانک ها، ضعف کارشناسی اعطای تسهیلات، تشدید ریسک های سیاسی و افزایش نرخ تورم و مشکلات قانونی به عنوان عوامل اثرگذار بر سایر عوامل مؤثر بر تشدید ریسک اعتباری هستند و سایر عوامل جزء گروه عوامل تأثیرپذیر می باشند.
بررسی تأثیر اهرم مالی بر مدیریت سرمایه در گردش شرکت های بیمه عضو بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
واژه سرمایه در گردش به سرمایه گذاری سازمان در دارایی های جاری، بدهی های جاری، وجوه نقد، اوراق بهادار کوتاه مدت، حساب های دریافتنی و موجودی کالا مربوط می شود و مدیریت سرمایه در گردش نیز عبارت است از تعیین حجم و ترکیب منابع و مصارف سرمایه در گردش به نحوی که ثروت سهامداران افزایش یابد. هدف این تحقیق، بررسی تأثیر دوره اهرم مالی بر مدیریت سرمایه در گردش شرکت های بیمه عضو بورس اوراق بهادار تهران می باشد. به این منظور، از اطلاعات 16 شرکت بیمه ای عضو بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی بین 1390 الی 1396 مورد بررسی قرار گرفت. درنهایت به منظور بررسی فرضیه تحقیق حاضر از مدل رگرسیونی و درنهایت برای برآورد مدل جهت رد یا پذیرش فرضیه تحقیق از نرم افزار Eviews نسخه 9 استفاده گردیده شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ی تحقیق بیانگر این است که اهرم مالی بر مدیریت سرمایه در گردش شرکت های بیمه عضو بورس اوراق بهادار تهران تأثیر معکوس و معناداری دارد.
الگویی برای ارائه اطلاعات شرکت های ایرانی در قالب گزارشگری یکپارچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون شرکت های ایرانی اقدام به تهیه و ارائه گزارش های یکپارچه نکرده اند. یکی از دلایل اصلی در عدم ارائه این گزارش، نبود الگویی برای ارائه گزارش های یکپارچه است. در نتیجه، هدف این پژوهش، تبیین الگویی برای ارائه اطلاعات مالی و غیرمالی شرکت های ایرانی در قالب گزارشگری یکپارچه است. در این پژوهش، با توجه به نظریه های مطرح در حوزه گزارشگری و بر اساس الگو های گزارشگری مالی و هم چنین رهنمودهای کلی ارائه شده در چارچوب بین المللی گزارشگری یکپارچه، الگوی گزارشگری یکپارچه استخراج و پرسش نامه ای بر اساس مطالعات کتابخانه ای و نظر خبرگان طراحی و در اختیار نمونه آماری پژوهش (از جمله مدرسان یا اعضای هیات علمی دانشگاه ها در رشته حسابداری، کارشناسان مالی شرکت ها یا سازمان بورس و اوراق بهادار و حسابداران رسمی) قرار گرفت. این پژوهش، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری و تحلیل اطلاعات، توصیفی و از نوع پیمایشی است. نتایج حاصل از آزمون های آماری ناپارامتریک (از جمله آزمون فریدمن، نسبت، خی دو و U من ویتنی) نشان داد که اجزای اصلی الگوی گزارشگری یکپارچه بدین شرح است: کلیات مبانی نظری (شامل اهداف، مخاطبان، ویژگی های کیفی اطلاعات، قیود و محدودیت-ها)، رویکرد گزارشگری (مبتنی بر اصول و یا مبتنی بر قانون)، اجباری یا اختیاری بودن افشاء اطلاعات مندرج در گزارش، مسئول تدوین استانداردها، مسئول تهیه و ارائه گزارش، تقبل هزینه های گزارش، دوره گزارشگری، عناصر و ابعاد گزارش، شکل گزارش، نحوه انتشار گزارش، نوع شرکت ها و مسئول اعتبار بخشی گزارش. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش، پیشنهاد می شود از این الگو جهت پیاده سازی گزارشگری یکپارچه برای افشاء اطلاعات مالی و غیرمالی شرکت ها استفاده شود.
بسط مدل های عاملی قیمت گذاری دارایی ها با استفاده از چرخه عمر شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
545 - 569
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف معرفی چرخه عمر شرکت، به عنوان عامل جدید مؤثر بر بازده سهام و مقایسه عملکرد مدل های چندعاملی قیمت گذاری بسط یافته با چرخه عمر شرکت و عملکرد مدل های متداول چندعاملی قیمت گذاری در توضیح بازده سهام اجرا شده است. روش: برای اندازه گیری چرخه عمر شرکت از روش الگوی جریان های نقدی دیکینسون استفاده شد. برای ساخت عامل چرخه عمر شرکت در هر ماه، از تفاوت بازدهی شرکت های در مرحله بلوغ و بازدهی شرکت هایی که در سایر مراحل چرخه عمر هستند، استفاده شد، سپس این عامل به مدل های متداول چندعاملی قیمت گذاری، یعنی مدل سه عاملی فاما و فرنچ، چهار عاملی کارهارت، پنج عاملی فاما و فرنچ و چهار عاملی هو، زو و ژانگ اضافه شد. در ادامه، به کمک رویکرد رگرسیون های سری زمانی، عملکرد مدل های بسط یافته با چرخه عمر و مدل های متداول در توضیح بازده سهام مقایسه شدند. برای این منظور، از داده های شرکت های پذیرفته شده در بورس و فرابورس تهران در فاصله 1383 تا 1397 و مجموعه متنوعی از دارایی های آزمون به صورت پرتفوی های مرتب شده بر اساس ویژگی های مختلف شرکت ها، استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد که مدل های بسط یافته در قیاس با مدل های متداول، در توضیح تفاوت بازدهی سهام شرکت ها (دارایی های آزمون) عملکرد بهتری دارند و این تفاوت عملکرد از نظر قدرت توضیح دهندگی برای دارایی های آزمونی که با استفاده از چرخه عمر شرکت تشکیل شده، در مقایسه با دارایی های آزمونی که بدون استفاده از چرخه عمر شرکت شکل گرفته اند، مشهودتر است. نتیجه گیری: اضافه شدن عامل چرخه عمر شرکت، عملکرد مدل های متداول چندعاملی قیمت گذاری را در توضیح بازده سهام شرکت ها بهبود می دهد.
رابطه ناخوانایی گزارش های مالی و سیاست متهورانه مالیاتی با استفاده از سیستم معادلات همزمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، بررسی رابطه خوانایی گزارش های مالی و سیاست متهورانه مالیاتی با استفاده از سیستم معادلات همزمان است. برای بررسی خوانایی گزارشگری مالی از شاخص فوگ و برای بررسی سیاست مالیاتی متهورانه از الگوی ویلسون [42] استفاده شد. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی بوده و دوره زمانی آن شامل سال های 1392 تا 1396 و نمونه برگزیده متشکل از 119 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای آزمون فرضیه های پژوهش نیز از روش معادلات همزمان در نرم افزار Eviews استفاده شد. یافته های حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که بین خوانایی گزارش های مالی و سیاست مالیاتی متهورانه رابطه دوسویه و معناداری وجود دارد. یافته ها نشان داد که با افزایش خوانایی گزارش های مالی، سیاست مالیاتی متهورانه کاهش می یابد. همچنین، با افزایش سطح سیاست مالیاتی متهورانه، خوانایی گزارش های مالی کاهش خواهد یافت. درنتیجه، در راستای شفافیت و خوانایی بیشتر و همچنین، کنترل سیاست مالیاتی متهورانه، توجه بیشتر به این دو متغیر توسط نهادهای ناظر و سرمایه گذاران ضروری است.
بررسی تأثیر تنوع جنسیتی در هیئت مدیره و کمیته حسابرسی بر کیفیت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
137 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر ، بررسی تأثیر حضور حداقل یک نماینده زن در هیئت مدیره و کمیته حسابرسی (تنوع جنسیتی) بر کیفیت سود از طریق تحلیل داده های 152 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ( 1395 - 1391 ) است. روش: روش گردآوری داده ها آرشیوی است و برای آزمون فرضیه های پژوهش، از تحلیل رگرسیون با رویکرد داده های ترکیبی نامتوازن استفاده شده است. یافته ها: یافته ها حاکی از تأثیر معنادار حضور زنان در کمیته حسابرسی بر کیفیت سود است. اما در مقابل نتایج پژوهش نشان داد که تنوع جنسیتی در هیئت مدیره تأثیر معناداری بر کیفیت سود شرکت ها ندارد. نتیجه گیری: حضور زنان در ارکان نظام راهبری روش مناسبی برای بهبود فرایند نظارت بر مدیریت و کیفیت گزارشگری مالی تلقی می شود. حضور نمایندگان زن موجب افزایش استقلال اعضای هیئت مدیره و کمیته های حسابرسی شده و در نتیجه کیفیت سود را بهبود می بخشد.
تأثیر محدودیت مالی بر ریسک سقوط قیمت سهام با تأکید بر نقش تعدیلی اجتناب مالیاتی و حاکمیت شرکتی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر محدودیت مالی بر خطر سقوط قیمت سهام با تأکید برنقش تعدیلی اجتناب مالیاتی و حاکمیت شرکتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور برای اجرای این پژوهش، 140 شرکت برای دوره زمانی 1391 تا 1396 انتخاب شدند و از رویکرد داده های ترکیبی برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که محدودیت مالی بر خطر سقوط قیمت سهام تأثیر مستقیم و معناداری دارد. بدین معنا که محدودیت در تأمین مالی با ذخیره اخبار بد و در نهایت با سقوط قیمت سهام مرتبط است. همچنین شرکت های نمونه به دو گروه شرکت های دارای حاکمیت شرکت قوی و ضعیف و همچنین شرکت های دارای اجتناب مالیاتی و فاقد اجتناب مالیاتی تقسیم شدند. نتایج آزمون فرضیات نشان داد که تأثیر مثبت محدودیت مالی بر خطر سقوط قیمت سهام درشرکت هایی که حاکمیت شرکتی ضعیفی دارند و یا فاقد اجتناب مالیاتی هستند، شدیدتر است. نهایتا یافته های بدست آمده نشان می دهد که نتایج سازگار با تئوری نمایندگی است.