مقالات
حوزه های تخصصی:
سود هر سهم یکی از آماره های مورد توجه سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی می باشد. از طرف دیگر تعیین بهترین ترکیب منابع شرکت یا همان ساختار سرمایه یکی از مهم ترین مسائلی است که مدیران مالی باید برای حداکثر کردن ثروت سهامداران در نظر بگیرند. به علاوه ارزش افزوده اقتصادی یک معیار مؤثر در کیفیت سیاست های مدیریتی و به عنوان شاخص قابل اتکایی از نحوه رشد ارزش شرکت در آینده محسوب می شود. هدف این تحقیق تبیین اثر پویایی ساختار سرمایه، سودآوری و ارزش افزوده اقتصادی بر EPS شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. جامعه آماری این تحقیق متشکل از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است و نمونه مورد رسیدگی 55 شرکت در بورس اوراق بهادار از صنایع مختلف در طی سال های 1389 تا 1394 می باشد. متغیر وابسته پژوهش حاضر، EPS می باشد. برای آزمون فرضیه ها از مدل های رگرسیون چند متغیره مبتنی بر تکنیک داده های تلفیقی استفاده و از طریق نرم افزار اقتصادسنجی Eviews انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که متغیرهای ساختار سرمایه، که در بین آنها ضریب متغیر نسبت بدهی بلند مدت بدون مزایای پایان خدمت به دارایی ها دارای رابطه منفی با سود هر سهم بوده و مابقی متغیرهای ساختار سرمایه رابطه مثبت و معناداری با سود هر سهم دارند. همچنین بین سودآوری شرکت و ارزش افزوده اقتصادی با سود هر سهم رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
افق زمانی سود پیش بینی شده توسط مدیران و نوسان های متغیرهای کلان اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بررسی تاثیر تغییر عوامل کلان اقتصادی بر افق زمانی پیشبینی سود توسط مدیران است. جامعه آماری شامل شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران و دوره زمانی پژوهش شامل سالهای 1386 الی 1393 میباشد. بدینمنظور، 85 شرکت از میان جامعه آماری مذکور با در نظر گرفتن معیارهایی انتخاب و فرضیههای پژوهشی بر اساس اطلاعات استخراجشده از شرکتهای نمونه، آزمون شدند. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان میدهد که از بین متغیرهای مستقلی که طی دوره زمانی پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند (شامل تغییرات تولید ناخالص داخلی، تغییرات تراز تجاری، تغییرات نرخ ارز و تغییرات تورم)، تنها بین تغییرات دو متغیر نرخ ارز و تورم سالانه با افق زمانی سود پیشبینیشده توسط مدیران (کوتاهمدت و بلندمدت) رابطه معناداری وجود دارد. بدینترتیب، چنین بر میآید که با افزایش نوسانهای نرخ ارز و نرخ تورم، مدیران ترجیح میدهند تا افق زمانی کوتاهمدتی برای پیشبینی سود انتخاب کنند. از سوی دیگر، مشاهده شد که سایر متغیرهای مستقل (شامل تغییرات تولید ناخالص داخلی و تغییرات تراز تجاری)، رابطه معناداری با افق زمانی پیشبینی سود توسط مدیران ندارند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که متغیرهای کلان اقتصادی میتوانند بر افق زمانی (کوتاه مدت و بلندمدت) پیشبینی سود توسط مدیران تاثیر بگذارد.
نقش تامین مالی خارج از ترازنامه از طریق اجاره بر ساختار سرمایه و درماندگی مالی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی تامین مالی از مسائلی است که معمولاً هر شرکت با آن مواجه میباشد. دسترسی به منابع کم هزینه و با ریسک پایین از اهداف حائز اهمیت مدیران است. یکی از شیوههای متداول تامین مالی، اجارههای عملیاتی میباشد که با وجود خارج از ترازنامه بودن و تأثیر بر دارایىهاى جارى و ثابت، صرفاً در یادداشتهای همراه صورتهای مالی افشا میشود. در این پژوهش تلاش شده است تا نقش تامین مالی خارج از ترازنامه از طریق اجاره بر ساختار سرمایه و درماندگی مالی شرکتها بررسی شود. برای این منظور نمونهای متشکل از 75 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1385 لغایت1393 انتخاب شده است. در این پژوهش دو فرضیه تدوین شده است. در فرضیه اول رابطه بین تامین مالی خارج از ترازنامه و نسبت بدهیهای شرکتها بررسی شد. نتایج بدست آمده از وجود رابطه معنیدار بین تامین مالی خارج از ترازنامه و نسبت بدهیهای شرکتها حکایت دارد. در فرضیه دوم رابطه بین تامین مالی خارج از ترازنامه و درماندگی مالی شرکتها مورد آزمون قرار گرفت. بررسیها وجود رابطه معنیدار بین تامین مالی خارج از ترازنامه و درماندگی مالی شرکتها را تایید نمود.
بررسی رابطه بین کیفیت سود و بازده اضافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش پیشرو رابطه کیفیت سود و بازده اضافی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفت. در واقع هدف از این پژوهش، بررسی این موضوع بود که "آیا کیفیت سود نقش قابل ملاحظهای در عکسالعمل بازار نسبت به قیمتگذاری نادرست و در نتیجه آن بر بازدههای اضافی دارد و یا خیر". بدین منظور ابتدا، تعداد 59 شرکت در بازه زمانی 1393-1380 انتخاب شدند، سپس کیفیت سود شرکتهای مذکور با استفاده از معیارهایی همچون: پایداری سود، قابلیت پیشبینی سود، نوسان سود، اقلام تعهدی مربوط به نوسان گردش وجه نقد عملیاتی، اقلام تعهدی غیرعادی، کیفیت اقلام تعهدی، ضریب واکنش سود و مربوط بودن سود به ارزش شرکت، اندازهگیری شد و در انتها رابطه بین کیفیت سود و بازده اضافی شرکتهای دارای کیفیت سود بالا و پایین مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که اکثر معیارهای اندازهگیری کیفیت سود با بازده اضافی رابطه معناداری ندارد. بطور مشخص از بین معیارهای مذکور تنها، معیار نوسان سود و معیار اقلام تعهدی مربوط به نوسان گردش وجه نقد عملیاتی دارای رابطه منفی و معنادار با بازده اضافی میباشند.
محاسبه بهای تمام شده محصولات از طریق روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت با استفاده از شبیه سازی (مطالعه موردی شرکت گروه تولیدی صنعتی سازان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر تلاش شده است تا یک مدل شبیه سازی بر مبنای هزینه یابی بر مبنای فعالیت برای برآورد قیمت یک محصول جدید ارائه گردد. در این راستا از تلفیق رویکرد هزینه یابی بر مبنای فعالیت با رویکرد مهندسی ارزش و گسترش عملکرد کیفیت سود برده شده است. در این راستا یک مدل مفهومی تدوین شد و برای درک بهتر مدل شبیه سازی ارائه شده، یک مورد مطالعاتی محصول جدید کپسول نسل چهارم CNG مورد بررسی قرار گرفت و تحت دو تابع هدف حداکثر سازی میزان رضایت مشتری و حداقل سازی هزینه نهایی محصول مدل شبیه سازی حل گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد در مورد مطالعاتی محصول جدید کپسول نسل چهارم CNG با در نظر گرفتن 22 نیاز مهم از دید مشتری و ارائه مجموعا 12 پیشنهاد برای نیل به تامین نیازهای مشتری و جذب رضایت مشتری با قیمت اولیه محصول کپسول نسل چهارم CNG برابر یک میلیون 150 هزار تومان با تابع هدف اولیه حداکثر سازی رضایت مشتری، قیمت محصول برابر یک میلیون 811 هزار تومان می باشد در حالی که در تابع هدف دوم با در نظر گرفتن حداقل سازی هزینه نهایی محصول، مقدار هزینه نهایی برابر یک میلیون 778 هزار تومان برآورد می شود. این در حالی است که مقدار رضایت مشتری از مقدار 464 به میزان 307 به ترتیب برای تابع هدف اول و دوم تغییر می کند.
عوامل موثر بر تعالی سازمانی در بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعالی سازمانی کوششی است دور برد، برنامهریزی شده و پایدار که بر پایه یک راهبرد سراسری استوار است و میکوشد تا با تشخیص منطقی و منظم دشواری ها و با بسیج همه نیروها و منابع موجود، به اجرای یک برنامه دگرگونی دست بزند. امروزه سازمانها در محیطی در حال تغییر و بازاری رقابتی فعالیت میکنند. بنابراین، برای کامیابی نیازمند برنامهریزی تعالی سازمانی هستند. وجود تفاوتهایی در اندازه، حجم و ماهیت فعالیت سازمانهای بزرگ و کوچک، نحوه برنامهریزی تعالی سازمانی آنها را نیز از هم متمایز کرده است به طوری که اکثر مدلهای ارائه شده در این زمینه، با توجه به ویژگیهای سازمانهای تجاری و صنعتی بوده و شاید به همین دلیل آنها به راحتی و در زمان دلخواه میتوانند اقدام به برنامهریزی تعالی سازمانی کنند. در صورتی که مدلها و مطالعات کمی در زمینه تعالی سازمانی برای سازمان بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی ارائه شده است و تجربه اندک آنها در استفاده از این نوع برنامهریزی نیز حکایت از این وضعیت دارد. در این مقاله در راستای شناسایی عوامل موثر بر تعالی سازمانی در بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی نقش مولفه های (رهبری، مشارکت و توسعه منابع انسانی، رضایت مشتری، توانمندسازی کارکنان، سازمان یادگیرنده، خلاقیت ونوآوری و مدیریت دانش) مورد بررسی قرار گرفته شده است.
بررسی تاثیر پیامدهای اطلاعاتی کیفیت حسابرسی با تاکید تغییر شریک حسابرسی بر تصمیمات سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی تحقیق حاضر، بررسی تاثیر پیامدهای اطلاعاتی کیفیت حسابرسی با تاکید بر تغییر شریک حسابرسی در تصمیمات سرمایه گذاران می باشد. در این تحقیق، مطابق با هدف مذکور، 4 فرضیه مطرح شد که مورد تجزیه و تحقیق آماری قرار گرفتند. نمونه آماری تحقیق 99 شرکت پذیرفته شده در بازار اوراق بهادار تهران می باشد که داده های آنها برای یک دوره 5 ساله (از 1389 تا 1393) مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. فرضیات تحقیق از طریق مدل های رگرسیونی چندگانه بررسی شدند که مطابق با یافته ها، با افزایش کیفیت حسابرسی ناشی از تغییر شریک حسابرسی، مربوط بودن سود شرکتها بالا رفته است. همچنین، نتایج نشان می دهد که سرمایه گذاران و فعالان بازار سرمایه به تغییر شریک حسابرسی موسسات، واکنش مثبتی داشته اند. مطابق با یافته ها، افزایش احتمال کیفیت حسابرسی ناشی از تغییر شریک حسابرسی، قیمت گذاری نادرست سهام را تقویت می کند. در نهایت، نتایج نشان داد که بین شرایط قراردادهای بدهی شرکتها با کیفیت حسابرسی ناشی از تغییر شریک حسابرسی، ارتباط معناداری به لحاظ آماری وجود نداشته است.
بررسی عوامل موثر بر کیفیت حسابرسی داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقویت واحد حسابرسی داخلی در شرکت های دولتی به عنوان یکی از شاخص های درونی راهبری شرکتی ارتباط مؤثری با کیفیت حسابرسی در حسابرسی داخلی دارد. کیفیت حسابرسی داخلی نیز ارتباط همسو و معناداری با شاخص هایی چون سطح تحصیلات مرتبط، سابقه حرفه ای، عضویت در مجامع حرفه ای و استقلال حسابرسان داخلی هم چنین اندازه واحد حسابرسی داخلی داشته ولی سابقه رئیس حسابرسی در واحد موردنظر فاقد این ارتباط معنی دار شناخته شده است. در ادامه بررسی ها در این تحقیق مشخص شده است که عدم سابقه رئیس حسابرسی داخلی با کیفیت حسابرسی می تواند مربوط به عدم درنظرگیری سابقه او در سمت رئیس حسابرسی داخلی بوده باشد. هم چنین در این تحقیق نتیجه شده ایت که کیفیت حسابرسی داخلی می تواند با بکارگیری حسابرسان با تحصیلات مؤثر و سوابق حرفه ای و شناخت کافی آنان از استانداردهای حسابرسی داخلی و اشراف بر استانداردهای حسابداری و درک عمیق از اصول مدیریت و شناخت کلی از علوم اقتصاد و فن آوری ارتباطات و نیز رعایت کامل استقلال و بیطرفی و عضویت آنان در مجامع حرفه ای داخلی و بین المللی و در اندازه های مناسب واحد حسابرسی داخلی تحقق یابد و سوابق حرفه ای رئیس حسابرسی داخلی در سمت مذکور نیز می تواند سهم بسزایی در تقویت کیفیت حسابرسی داخلی داشته باشد.
بررسی تاثیر نمره حاکمیت شرکتی بر رابطه بین متغیر بنیادی حسابداری و بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف اصلی حسابداری تهیه اطلاعات برای استفاده در تصمیمات سرمایه گذاری است. کشف ارزش اطلاعات مالی، یکی از محورهای مهم مطالعات تجربی در حوزه دانش مالی و حسابداری است. بررسی و مطالعه اطلاعات مالی در دو طبقه کلی مطالعات همبستگی و پیش بینی انجام می شود. در روش اول، بر اساس پذیرش فرضیه کارایی بازار، قیمت سهام را یکی از معیارهای اصلی ارزش مؤسسات در نظر می گیرند. بر اساس این رویکرد، وجود همبستگی آماری بین داده های حسابداری و قیمت سهام یا بازده، به این معنی است که اطلاعات حسابداری تلخیص کننده رویدادهای کارا و اطلاعات مربوط به قیمت سهام است ، بنابراین می تواند دربردارنده ارزشی نزدیک به ارزش بازار باشد. در این تحقیق به بررسی تاثیر حاکمیت شرکتی بر رابطه بین متغیر بنیادی حسابداری و بازده سهام طی سال 1386-1393 پرداخته شده است. نتایج فرضیه اول مبتنی بر اینکه حاکمیت شرکتی رابطه بین تجزیه و تحلیل های بنیادی و بازده سهام را تعدیل کند، پذیرفته می شود.
ارائه مدل مفهومی برای تعیین عوامل درون سازمانی و برون سازمانی اثرگذار بر میزان فروش های اعتباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معاملات اعتباری به عنوان بخش قابل توجهی از سرمایه در گردش مورد توجه تحقیق حاضر قرار گرفته است. تعیین میزان عرضه معاملات اعتباری (فروشهای اعتباری) همواره دغدغه مهم مدیران شرکتها برای مدیریت صحیح منابع و مصارف کوتاه مدت واحد تجاری بوده است. علارغم اهمیت زیاد موضوع معاملات اعتباری توسط واحدهای تجاری، ادبیات تحقیق به طور سنتی بیشتر بر روی مطالعه تصمیمات مالی بلند مدت متمرکز بوده و پژوهشگران نهایتا به سرمایه درگردش به عنوان یک موضوع کلی توجه کردهاند ولکن به یکی از مهمترین اجزا آن که همانا فروشهای اعتباری است توجه لازم را نداشته اند. در پاسخ به نیاز موجود پژوهش حاضر به بررسی عوامل اثرگذار بر میزان فروشهای اعتباری میپردازد. پژوهش حاضرکیفی بوده و به جمع آوری دیدگاه خبرگان مالی از طریق پرسشنامهای ساختاریافته که روایی و پایایی آن به تایید رسیده است، میپردازد. جهت تحلیل نتایج از نرمافزار های اس پی اس اس و آموس استفادهشده است. نتایج پژوهش نشان می دهد مدیران شرکتهای عضو بورس تهران جهت تعیین میزان فروشهای اعتباری به عوامل درونسازمانی از قبیل سرمایه درگردش، نسبت جاری، نسبت حاشیه سود، رشد فروش، دوره وصول مطالبات شرکت اهمیت زیادی میدهند. علاوه بر این، آنها هنگام تعیین میزان فروشهای اعتباری به عوامل برونسازمانی ازجمله رونق یا رکود فصلی، میزان انحصاری بودن محصولات تولیدی، شرایط تأمین مالی از بانکها، و هم چنین سود آوری، نقدینگی و اهرم مالی مشتریان اهمیت بسیار می دهند.
تأثیر سرمایه گذاری سهامداران نهادی و خطای پیش بینی سود هر سهم و سود تقسیمی بر بازده غیرعادی سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی تأثیر سرمایهگذاری سهامداران نهادی و خطای پیشبینی سود هر سهم و سود تقسیمی بر بازده غیر عادی سهام میپردازد، در راستای انجام این پژوهش نمونهای مشتمل بر 123 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 5 ساله (1390-1394) انتخاب و بررسی گردید. برای آزمون فرضیهها از رگرسیون چند متغیره استفاده شد و معنادار بودن آنها با استفاده از آماره Fو t مورد بررسی قرار گرفت و برای بررسی خود همبستگی مدل از آزمون دوربین واتسون استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که بین سرمایهگذاری سهامداران نهادی و بازده غیر عادی سهام رابطه منفی و معنادار وجود دارد و بین خطای پیشبینی سود هر سهم و بازده غیر عادی سهام رابطه مثبت و معنادار برقرار است و بین خطای پیشبینی سود تقسیمی و بازده غیر عادی سهام ارتباط معنادار مشاهده نشد.