پژوهش های تجربی حسابداری
پژوهش های تجربی حسابداری سال نهم زمستان 1398 شماره 34 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
فصاحت و بلاغت استفاده شده در توصیف ها، برای درک اطلاعات کمّی حائز اهمیت است. لحن نوشتار، به معنی استفاده از کلمات مثبت در برابر کلمات منفی در متن های کیفی است. مدیریت لحن نوشتار عبارت است از انتخاب سطح لحن نوشتار در متن های کیفی به گونه ای که با اطلاعات کمّی همراه آن منطبق نباشد(هانگ و همکاران، 2014). مدیریت لحن نوشتار می تواند با انگیزه های راهبردی و یا با انگیزه های اطلاع رسانی استفاده شود. هنگامی که اطلاعات بنیادی شرکت بواسطه محدودیت های استانداردهای حسابداری، نسبت به اطلاعات کمّی ارایه شده بهتر هستند، مدیریت لحن نوشتار می تواند با کارکردهای اطلاعاتی استفاده شود. هر چند مدیریت لحن نوشتار ممکن است با کارکردهای راهبردی و به منظور تغییر ادراک استفاده کنندگان، نسبت به اطلاعات بنیادی شرکت استفاده شود. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی این موضوع است که آیا مدیریت لحن نوشتار می تواند تاثیر انگیزه های راهبردی مدیران برای پنهان کردن عملکرد آتی ضعیف شرکت را نشان دهد. هدف دیگر این تحقیق بررسی رابطه بین مدیریت لحن نوشتار و عملکرد مالی آتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. قلمرو زمانی تحقیق سال های 1386 تا 1393 است. برای آزمون فرضیات تحقیق از همبستگی و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد بین مدیریت لحن نوشتار و عملکرد مالی آتی شرکت، رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. بنابراین مدیران از مدیریت لحن نوشتار با انگیزه های راهبردی و برای پوشش عملکرد آتی ضعیف شرکت استفاده می کنند.
رابطه ذهنیت فلسفی و موفقیت تحصیلی دانشجویان رشته حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله اثر ذهنیت فلسفی بر موفقیت تحصیلی دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه های دولتی را بررسی و نتایج آن گروهها را با هم مقایسه می نماید . نمونه آماری پژوهش شامل 202 دانشجو از دانشگاه های دولتی و 198 دانشجو از دانشگاههای آزاد اسلامی است .داده های پژوهش براساس پرسشنامه ذهنیت فلسفی فیلیپ اسمیت جمع آوری و آزمون فرضیه ها نیز براساس آزمون مقایسه میانگین و آزمون همبستگی با استفاده از رگرسیون چند متغیره انجام شده است . نتایج پژوهش نشان می دهد که در مقطع کارشناسی رشته حسابداری ذهنیت فلسفی بر موفقیت تحصیلی اثرگذار است و در مقطع کارشناسی ارشد، دانشجویانی که در دانشگاههای دولتی تحصیل می کنند در مقایسه با دانشجویان دانشگاههای آزاد اسلامی ، از ذهنیت فلسفی و موفقیت تحصیلی بالاتری برخوردارند. همچنین نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که در مقطع کارشناسی رشته حسابداری موفقیت تحصیلی تابعی از میزان علاقه مندی به رشته، نوع دیپلم و ذهنیت فلسفی بوده و در مقطع کارشناسی ارشد موفقیت تحصیلی تابعی از نوع دانشگاه می باشد.
بررسی توانایی شاخص های حسابداری و غیرحسابداری مؤثر بر پیش بینی درماندگی مالی و مقایسه روشهای پارامتریک و ناپارامتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی توانایی شاخصهای حسابداری و غیرحسابداری مؤثر بر پیش بینی درماندگی مالی و مقایسه روشهای پارامتریک و ناپارامتریک است. بدین منظور اطلاعات 211 سال-شرکت درمانده منتخب بر اساس معیارهای خاص درماندگی و 211 سال-شرکت سالم پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله بین سالهای 1384 الی 1393 مورد استفاده قرار گرفته است. در این مطالعه از 32 شاخص حسابداری و 20 شاخص غیرحسابداری به همراه دو روش پارامتریک شامل روشهای رگرسیون لوجستیک و تحلیل ممیزی چندگانه و هفت روش ناپارامتریک شامل ماشین بردار پشتیبان، شبکه عصبی مصنوعی، درخت تصمیم (با 4 الگوریتم) و شبکه بیزین جهت پیش بینی درماندگی مالی استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد مدلهای مستخرج از شاخصهای حسابداری به طور معنی داری نسبت به مدلهای مبتنی بر شاخصهای غیرحسابداری از دقت پیش بینی بالاتری برخوردارند و اضافه نمودن شاخصهای غیرحسابداری به مدلهای مبتی بر شاخصهای حسابداری، قدرت پیش بینی آنها را به طور معنی داری افزایش نمی دهد. همچنین، علیرغم بالاتر بودن میانگین توانایی پیش بینی روشهای ناپارمتریک نسبت به روشهای پارامتریک، این تفاوت از نظر آماری معنی دار نیست.
انطباق انگیزه های تقلّب در مدیران با الگوی نظریه چشم انداز تجمعی از طریق تجزیه و تحلیل متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گزارشگری متقلّبانه، به معنای اقدام عمدی در جهت تهیه گزارش های نادرست و گمراه کننده است. بند 7 استاندارد حسابداری شماره 1 ایران هیئت مدیره را مسئول تهیه صورت های مالی دانسته است و مدیران نیز می توانند با انگیزه های متقلّبانه اقدام به تهیه گزارش های شرکت، از جمله گزارش هیئت مدیره به مجمع نمایند. یکی از نظریه هایی که به توضیح شیوه ی تصمیم گیری مدیران بر اساس ویژگی های شخصیتی آنها (ریسک پذیری و ریسک گریزی) پرداخته است، نظریه چشم انداز تجمعی (CPT) است. بر اساس این نظریه مدیران، عملکردی را بعنوان نقطه ی مرجع در ذهن خود ایجاد کرده و چنانچه احساس کنند که عملکردشان از نقطه ی مرجع فاصله خواهد گرفت، انگیزه های تقلّب در ذهن آنها شکل می گیرد. در این پژوهش ابتدا با تمرکز بر تجزیه و تحلیل متن گزارش های هیئت مدیره به مجمع و با استفاده از دو روش داده کاوی شامل یک روش مبتنی بر درخت تصمیم و یک روش مبتنی بر آموزش ماشین، شاخصی برای ارزیابی و تشخیص خطر تقلّب در گزارش های هیئت مدیره تعیین شده است که دقتی بیش از 90% دارد. سپس با استفاده از شاخص مذکور، بررسی شده است که آیا انگیزه های مدیران برای استفاده از روش هایی با خطر بالای تقلّب در تهیه گزارش ها، از الگویی که توسط نظریه چشم انداز تجمعی ارائه شده است پیروی می کند یا خیر؟ نتایج نشان دهنده ی عدم انطباق انگیزه های تقلّب مدیران در ایران، با نظریه مذکور است.
بررسی ارتباط بین سطح افشای اطلاعات کنترل داخلی و کیفیت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط بین سطح افشای اطلاعات کنترل داخلی و کیفیت سود شرکت ها می باشد. سود حسابداری یکی از مهمترین عناصر گزارشگری مالی است و از آنجایی که گزارش اطلاعات کنترل داخلی، باعث بهبود کیفیت گزارشگری مالی می شود، در بهبود کیفیت سود نیز تاثیرگذار می باشد. برای اندازه گیری افشا اطلاعات کنترل داخلی با پیروی از پژوهش های لنگ و دینگ (2011) و کوامه آقی منساح (2016) گزارش سالانه هر شرکت جهت محاسبه شاخص افشای اطلاعات کنترل داخلی بررسی شده است و برای اندازه گیری کیفیت سود از قدر مطلق اقلام تعهدی اختیاری استفاده شده است. با توجه به تصویب دستورالعمل کنترل داخلی بورس اوراق بهادار برای شرکت های بورسی و فرابورسی در سال 1391، شروع دوره پژوهش از سال 1392 می-باشد. جامعه آماری این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال-های 1392 تا 1395 و حجم نمونه 424 مشاهده (شرکت - سال) می باشد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد بین سطح افشای اطلاعات کنترل داخلی و کیفیت سود ارتباط مثبت (مستقیم) وجود دارد.
شواهدی از الگوی تغییر خطی تکه ای اقلام تعهدی و ریشه های اقتصادی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، با استفاده از یک نمونه شامل 2642 مشاهده از داده های 15 ساله شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران برای دوره 1380 تا 1394، شواهدی ارائه می شود که اقلام تعهدی عادی و اجزای آن از یک مدل خطی تکه ای نسبت به تغییر فروش تبعیت می کنند. مطالعه در این خصوص از آن جا اهمیت دارد که تحمیل یک رابطه خطی به الگوی تغییر خطی تکه ای اقلام تعهدی عادی باعث ایجاد یک خطای سیستماتیک قابل پیشبینی در برآوردهای مدل های تعهدی استاندارد می شود. مطابق چارچوب نظری پژوهش، رابطه خطی اقلام تعهدی سرمایه در گردش و تغییر فروش در دوره های افت فروش احتمالا به دلیل تاثیر تغییر مدیریت سرمایه در گردش یا محافظه کاری شرطی به یک الگوی خطی تکه ای تبدیل می شود. برای گردآوری شواهد تجربی، مدل های خطی تکه ای پژوهش با 14 متغیر وابسته متفاوت، شامل سنجه های اقلام تعهدی، اجزای اقلام تعهدی، جریان های نقدی عملیاتی و سود حسابداری، در سطح 17 صنعت مختلف برازش گردید. شواهد پژوهش نشان می دهد که، هنگامی که فروش کاهش می یابد، متعاقب افزایش بدهی های جاری عملیاتی، رشد اقلام تعهدی منفی سرمایه در گردش سریعتر از آهنگ تغییر مورد انتظار آن است. به همین ترتیب، الگوی مشاهده شده تغییر سایر متغیرهای پژوهش در دوره های کاهش فروش با الگوی مورد انتظار طبق عامل تغییر سیاست مدیریت سرمایه در گردش در راستای استمرار بقاء و دسترسی به وجه نقد منطبق است و نه دیگر عوامل اقتصادی رقیب.
بررسی تأثیر تعدیل کنندگی هزینه نمایندگی بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت و چسبندگی هزینه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش تعدیل کنندگی هزینه نمایندگی بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت و چسبندگی هزینه ها می پردازد. دوره مورد آزمون از سال 1385 تا 1394 و متشکل از 102 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش در زمره پژوهش های کمی و روش پژوهش از نوع همبستگی و تجزیه و تحلیل داده های ترکیبی با استفاده از روش اثرات ثابت است. یافته های پژوهش حاکی از تأثیر مستقیم مسئولیت اجتماعی شرکت بر چسبندگی هزینه ها است. افزون بر این، نتایج نشان دهنده تأثیر هزینه نمایندگی بر چسبندگی هزینه ها است. از بین شاخص های مختلف هزینه نمایندگی، تأثیر معنادار تعدیل کنندگی دو معیار نسبت گردش دارایی ها و تعامل بین فرصت های رشد شرکت و جریان های نقدی آزاد بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت و چسبندگی هزینه ها نشان داده شد اما شواهد لازم دال بر تأثیر تعدیل کنندگی نسبت هزینه عملیاتی به فروش خالص بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت و چسبندگی هزینه ها یافت نشد. در شرکت های بورسی، مسئولیت اجتماعی شرکتی بر چسبندگی هزینه ها تأثیر مستقیم دارد. به این معنی که شرکت هایی که رتبه بالاتری در مسئولیت اجتماعی دارند، شدت چسبندگی هزینه های عملیاتی آن ها بیش تر از شرکت هایی است که رتبه مشارکت پایین تری در مسئولیت های اجتماعی دارند. هم چنین، هزینه نمایندگی بر شدت رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت و چسبندگی هزینه ها تأثیر دارد و بر طبق آزمون والد، شدت رابطه را کاهش می دهد.
طراحی مدل رتبه بندی شرکتها از منظر کیفیت سود حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شفافیت اطلاعات حسابداری برای کلیه استفاده کنندگان صورت های مالی از اهمیت زیادی برخوردار است و همین امر منجر شده است که تحقیقات زیادی در این زمینه انجام شود. شفافیت اطلاعات حسابداری دارای ابعاد گوناگونی است که یک جنبه با اهمیت آن کیفیت سود حسابداری است. هدف اصلی این تحقیق طراحی مدل رتبه بندی کیفیت سود شرکت ها جهت ارزیابی کیفیت سود حسابداری شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران می باشد. با توجه به اینکه کیفیت سود دارای ابعاد گوناگونی است در این تحقیق کیفیت سود از سه بعد شامل معیارهای ناشی از ویژگی های سری زمانی سود، معیارهای پایه ریزی شده روی ارتباطات بین اقلام تعهدی، سودها و جریان های نقدی و معیارهای مرتبط به خصوصیات کیفی اطلاعات و با استفاده از هشت معیار شامل پایداری سود، قابلیت پیش بینی، هموارسازی، کیفیت اقلام تعهدی، اقلام تعهدی اختیاری، محافظه کاری، مربوط بودن و تطابق ارزیابی شده است. طراحی مدل جهت رتبه بندی کیفیت سود شرکت ها بر مبنای معیارهای جامع، نوآوری مهم این پژوهش است که تا کنون در تحقیقات دیگر انجام نشده است. قلمرو مکانی تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران است که شامل 135 شرکت می باشد و از اطلاعات سالهای 1383 تا 1395 استفاده شده است. جهت رتبه بندی از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شده است. قابلیت اتکای رتبه بندی با استفاده از معیار اقتصادی ارزیابی عملکرد (ارزش افزوده بازار) سنجیده شد و نتایج، همبستگی مستقیم و معنی دار بین رتبه کیفیت سود شرکتها و ارزش افزوده بازار را نشان داد.
مدل بندی نقش تعدیلی حاکمیت شرکتی بر رابطه بین اعتماد اجتماعی و اجتناب مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اجتناب مالیاتی به عنوان یک رفتار فرصت طلبانه، از عمده ترین مشکلاتی است که سیستم مالیاتی با آن مواجه می باشد. عوامل مختلفی بر اجتناب مالیاتی شرکت ها تاثیرگذار است که یکی از این عوامل، اعتماد اجتماعی است. به طوری که، مدیران شرکت هایی با سطح اعتماد اجتماعی بالا، به دلیل وجود هنجارهای اخلاقی حاکم بر محیط این شرکت ها، تمایل کمتری برای اعمال رفتار فرصت طلبانه و اجتناب مالیاتی دارند. لذا بر پایه این استدلال، پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری به بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی با میزان اجتناب مالیاتی شرکت و مطالعه اثر تعدیل کنندگی (جایگزینی یا مکمل) حاکمیت شرکتی بر این رابطه می پردازد. بدین منظور، برای سنجش اجتناب مالیاتی شرکت از دو معیار تفاوت دفتری مالیات و نرخ موثر مالیاتی و همچنین از پرسشنامه صفاری نیا و شریف (1389) برای اندازه گیری اعتماد اجتماعی استفاده گردید. پرسشنامه مذکور برای 116 شرکت ارسال گردیدکه در نهایت تعداد 82 شرکت به پرسشنامه ها پاسخ دادند و در تحلیل های آماری لحاظ شدند.پس از اطمینان یافتن از برازش قابل قبول مدل های اندازه گیری و ساختاری پژوهش، یافته های پژوهش حاکی از آن است که اعتماد اجتماعی موجب کاهش اجتناب مالیاتی شرکت می گردد. علاوه بر این مطابق با پیش بینی نظریه جایگزینی، نتایج نشان می دهدکه حاکمیت شرکتی رابطه منفی بین اعتماد اجتماعی و اجتناب مالیاتی شرکت ها را تضعیف می کند.
بررسی عوامل مؤثر بر اثربخشی حسابرسی داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حسابرسی داخلی یکی از مکانیزم های اصلی نظام راهبری درون سازمانی است که سازمان را در دستیابی به هدف هایش یاری می کند. اثربخشی یکی از جنبه های بسیار بااهمیت حسابرسی داخلی است که بسیاری از ابعاد آن در ایران پیش تر کمتر موردپژوهش قرارگرفته است. در این پژوهش آثار برخی از مؤلفه های اساسی بر اثربخشی حسابرسی داخلی موردپژوهش قرارگرفته است. در پژوهش حاضر تأثیر پنج عامل (صلاحیت و شایستگی حسابرسان داخلی، اندازه واحد حسابرسی داخلی در سازمان، تعامل و همکاری میان حسابرسان داخلی و مستقل، حمایت مدیریت از حسابرسان داخلی و استقلال حسابرسی داخلی) شامل 29 معیار فرعی، بر اثربخشی حسابرسی داخلی موردپژوهش قرارگرفته است. برای این منظور 131 نفر از حسابرسان داخلی شرکت های دارای واحد حسابرسی داخلی فعال مورد پیمایش قرار گرفتند. از یکسو وضعیت اثربخشی واحد حسابرسی داخلی (به کمک 15 معیار) از مشارکت کنندگان مورد پیمایش قرار گرفت و از سوی دیگر به کمک اطلاعات مرتبط با ویژگی های واحد حسابرسی داخلی آن ها مورد پرسش قرار گرفت. سپس ارتباط میان ویژگی های واحد حسابرسی داخلی (متغیرهای مستقل) با میزان اثربخشی واحد حسابرسی داخلی (متغیر وابسته) موردبررسی و آزمون قرار گرفت. نتایج تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده نشان می دهد که هر پنج بعد فوق، تأثیر مثبت و معناداری بر اثربخشی حسابرسی داخلی دارند.
اثر تعدیل کنندگی کیفیت حسابرسی بر رابطه بین کیفیت اطلاعات حسابداری و کارایی سرمایه گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی اثر تعدیل کنندگی کیفیت حسابرسی بر رابطه بین کیفیت اطلاعات حسابداری و کارایی سرمایه گذاری است. کیفیت حسابرسی بوسیله متغیرهای مشاهده پذیر نوع گزارشات، تخصص و دوره تصدی حسابرس اندازه گیری می شود. بدین منظور، نمونه ای متشکل از 864 سال-شرکت طی سال های 1387-1395 با استفاده از روش داده های پانل و نرم افزارهای Eviews و Stata برر سی شده است. نتایج پژوهش نشان داد حسابرسی مستقل و باکیفیت مکانیزیمی است که از طریق بهبود کیفیت اطلاعات حسابداری می تواند مشکلات ناشی از انتخاب نامطلوب و هزینه های نمایندگی را کاهش دهد و بدین ترتیب منجر به افزایش کارایی سرمایه گذاری شود. همچنین نتایج پژوهش حاکی از آن است که تاثیر کاهش سرمایه گذاری بیش از حد و کمتر از حد از طریق بهبود کیفیت اطلاعات حسابداری در شرکت هایی که از کیفیت حسابرسی بالاتری برخوردار هستند به مراتب بیشتر است.
تاثیر ساختار مالکیتی و نظارتی هیأت مدیره و ویژگیهای حسابرس بر مدیریت سود در بورس اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وقوع مشکلات متعدد مالی در جهان، استفاده از رویکرد مقررات گذاری در حاکمیت شرکتی و نیز افزایش کیفیت حسابرسی به منظور اطمینان بخشی به صاحبان سهام، بیش از پیش اهمیت یافته است. مالکان برای تصمیم گیری و تخصیص منابع، به اطلاعات مالی و نیز اعتباربخشی آنها توسط حسابرس اتکا می کنند؛ از این رو ویژگی های حسابرس را می توان بر اقدام مدیریت به دستکاری اطلاعات مالی مؤثر دانست. از سوی دیگر ساختار هیأت مدیره می تواند بر انتخاب روش های حسابداری و به طور خاص مدیریت سود شرکت تاثیرگذار باشد. در این راستا با استفاده از اطلاعات مربوط به 220 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های 1388- 1394، به بررسی اثر دوره تصدی حسابرس، اندازه حسابرس( براساس تعداد شرکا)، و ساختار مالکیتی و نظارتی هیأت مدیره بر مدیریت سود پرداخته شده است. در زمینه ساختار هیأت مدیره، نتایج پژوهش گویای رابطه مستقیم و معنادار میان مالکیت مدیرعامل و مدیریت سود است. همچنین نتایج نشان دهنده رابطه مثبت بین دوره تصدی حسابرس و مدیریت سود است. نتایج تحقیق در خصوص بررسی تاثیر تعداد شرکا و مدیران موسسات حسابرسی بر مدیریت سود حاکی از آن است که در شرکت هایی که توسط موسسات حسابرسی با پنج الی ده شریک و مدیر فنی حسابرسی می شوند، مدیریت سود کمتری صورت می گیرد
بررسی رابطه غیرخطی بین افشا و عملکرد مالی با تمرکز بر نقش مدیریت سود: شواهدی از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی رابطه غیرخطی بین افشا و عملکرد مالی با تمرکز بر نقش مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 95-1390 می باشد. نتایج با استفاده از روش پانل پویا (GMM) نشان می دهند که بین افشای اختیاری و عملکرد مالی شرکت ها رابطه غیرخطی (U معکوس) برقرار است. به عبارت دیگر، افزایش افشا تا سطح آستانه ای (بهینه) می تواند عملکرد مالی شرکت ها را بهبود بخشد و افشای بیشتر از سطح آستانه، عملکرد مالی را کاهش می دهد. همچنین مدیریت سود، اثر افشا بر عملکرد مالی را به طور محسوس کاهش می دهد. علاوه بر آن، تعدیل عملکرد مالی و مدیریت سود، اثر تقویت کننده استقلال هیات مدیره بر رابطه بین افشا و عملکرد مالی شرکت ها را به شدت کاهش می دهد.
بررسی تأثیر تعدیل کنندگی تخصص حسابرس در صنعت بر رابطه ی بین سازوکارهای حاکمیت شرکتی و نامتقارنی اطلاعات شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نامتقارنی اطلاعات در راستای حاکمیت شرکتی و تحت تأثیر نظریه نمایندگی سبب ایجاد تقاضا برای حسابرسی می شود. در بازار سرمایه، اطلاعات اهمیت بسیاری دارد و کیفیت آن به وسیله حسابرسان تأیید می شود. هدف اصلی این مقاله بررسی تأثیر تخصص حسابرس در صنعت بر رابطه ی بین سازوکارهای حاکمیت شرکتی و نامتقارنی اطلاعات شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای آزمون فرضیه پژوهش داده های مربوط به 173 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در بازه زمانی 1396-1389 به روش تحلیل داده های ترکیبی تجزیه و تحلیل شد. برای سنجش سازوکارهای حاکمیت شرکتی از معیارهای دوگانگی مسئولیت مدیر عامل، مالکیت نهادی، اندازه هیأت مدیره و استقلال هیأت مدیره و برای سنجش نامتقارنی اطلاعات از میانگین اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که تخصص حسابرس در صنعت عامل تعدیلی بر رابطه بین سازوکارهای حاکمیت شرکتی و نامتقارنی اطلاعات است.
ارتباط ارزشی استهلاک سرقفلی و تأثیر اهرم مالی بر این رابطه با در نظر گرفتن استاندارهای ملی و بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر شاهد افزایش اهمیت دارایی های نامشهود به عنوان عاملی ارزش آفرین برای شرکت ها از سوی مجامع علمی و مدیران سطح بالا بوده ایم. یکی از این دارایی ها سرقفلی می باشد که نحوه کاهش ارزش یا استهلاک آن در استانداردهای بین المللی و آنچه در ایران انجام می شود متفاوت است. تفاوت در مستهلک کردن یکی از با ارزش ترین دارایی های شرکت ها که می تواند ارتباط ارزشی نیز داشته باشد، موضوع مهمی به نظر می رسد. بر همین اساس این پژوهش به بررسی ارتباط ارزشی استهلاک سرقفلی و تأثیر اهرم مالی بر این ارتباط با در نظر گرفتن هردو استاندارد بین المللی و ایرانی می پردازد. جامعه آماری غربال شده پژوهش شامل تعداد 70 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی سال های 1386-1395 است و جهت تحلیل فرضیه ها از رگرسیون خطی چند متغیره با استفاده از داده های ترکیبی و تلفیقی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که استهلاک سرقفلی برمبنای استانداردهای ایران و همچنین استهلاک سرقفلی برمبنای استانداردهای بین المللی با ارزش بازار رابطه ی منفی معناداری دارد. علاوه براین، تجزیه و تحلیل یافته ها حاکی از آن است که قدرت توضیح دهندگی ارزش بازار سهام توسط استهلاک سرقفلی برمبنای استانداردهای بین المللی بیشتر از استهلاک سرقفلی بر مبنای استانداردهای ایران است. همچنین یافته ها بیانگر این است که هم بر مبنای استاندارد ملی و هم بین المللی، اهرم مالی تأثیر معنی داری بر رابطه میان استهلاک سرقفلی و ارزش بازار سهام دارد.