فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۱۲٬۵۲۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مروری جامع بر تحقیقات بین المللی موجود پیرامون اخلاق در مسیر پیشرفت حرفه ای حسابداران می باشد. روش: این مطالعه از نوع پژوهش های کاربردی علم سنجی بوده و با استفاده از دو تحلیل هم رخدادی واژگان و هم تألیفی کشورها انجام شده است. جامعه آم اری پژوهش شامل تمام تولیدات علمی حوزه اخلاق در مسیر پیشرفت حرفه ای حسابداران بوده که از میان آن ها 608 مقاله که در بازه زمانی 1971- 2022 در پایگاه وب آوساینس نمایه شده بودند، انتخاب و با استفاده از نرم افزار VOSviewer مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از هم رخدادی واژگان و هم تألیفی کشورها نشان داد که واژه های «اخلاق»، «عملکرد» و «مدیریت» جزء پرتکرار ترین واژه ها در زمینه اخلاق در مسیر پیشرفت حرفه ای حسابداران بوده و کشور آمریکا با انتشار 47 مقاله بیشترین همکاری علمی را داشته است. همچنین براساس نتایج هم رخدادی واژگان و همکاری علمی کشورها مشخص گردید که واژه اخلاق عمدتاً با واژگان «مسئولیت پذیری»، «اخلاق تجاری» و «عملکرد» ارتباط داشته است. نقشه هم تألیفی کشورها، عدم حضور کشور ایران در بین سایر کشورها را به رخ می کشد. کشورهایی مانند بحرین، آذربایجان در این زمینه مراحل اولیه و بلوغ خود را طی می کنند. نتیجه گیری: با بررسی روند انتشار مقالات می توان دریافت که تولیدات علمی در حوزه اخلاق در مسیر پیشرفت حرفه ای حسابداران سیر صعودی داشته است.
بررسی سازوکار تأثیر سرمایه بانک ها بر متغیرهای حقیقی یک اقتصاد نفت محور با رویکرد DSGE(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
300 - 320
حوزههای تخصصی:
هدف: سرمایه و نسبت کفایت سرمایه که برای تضمین، ثبات و ارتقای عملکرد سیستم بانکی بسیار بااهمیت است، به عنوان یکی از شاخص های بااهمیت در شبکه بانکی و مؤسسه های مالی، همواره مدنظر ناظران بانکی و سیاست گذاران است. هدف این پژوهش بررسی اهمیت سرمایه و ارتباط شبکه بانکی با متغیرهای حقیقی اقتصاد و بررسی سازوکار تأثیر سرمایه بانک ها بر بخش حقیقی اقتصاد، در یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی است. در این میان، نسبت کفایت سرمایه در مدل، بر اساس استانداردهای بال 1 و 2 طراحی شده و همچنین، احتمال نکول برای تسهیلات بانک ها و بنگاه ها در جهت هم سوسازی با واقعیات اقتصاد ایران، درون زا درنظر گرفته شده است. روش: روش به کارگرفته شده در این پژوهش، مدل تعادل عمومی پویای تصادفی است که با استفاده از داده های تعدیل شده فصلی برای سال های ۱۳۷۵تا ۱۳۹۸، کنش و واکنش های بین پویایی های کلیدی شبکه بانکی و متغیرهای حقیقی اقتصاد واکاوی شده است. یافته ها: نتایج حاصل از شبیه سازی در پاسخ به شوک های افزایش سرمایه بانک ها و شوک مثبت نفتی بر متغیرهای تعریف شده، نشان می دهد که مدل طراحی شده با انتظارات تئوریک و تجارب گذشته در اقتصاد ایران تا حد زیادی مطابقت دارد. همچنین، شوک مثبت نفتی با افزایش حجم تسهیلات دهی بانک ها و بهبود موقتی وضعیت متغیرهای اقتصادی، باعث کاهش احتمال نکول بانک ها و افزایش سودآوری آن ها می شود. نتیجه گیری: سرمایه در سازوکار انتقال بانک ها به جامعه نقش اساسی دارد و بانک مرکزی می تواند از این طریق و با اعمال تغییرات نقش مؤثری داشته باشد.
کیفیت حاکمیت شرکتی و مدیریت ذینفعان: نقش میانجی احتمال گزارشگری متقلبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
115 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی علل و شرایط پدیدآورنده رسوایی های مالی در شرکت ها نشان می دهد که فقدان نظارت مؤثر بر مدیران و حاکمیت ناقص سهامداران بر نحوه اداره امور در کنار تفویض اختیارات نامحدود به مدیریت، زمینه را برای تقلب مدیران و احتمال گزارشگری متقلبانه فرآهم می کند. گزارشگری متقلبانه باعث می شود تا منافع شرکت به سمت گروه های خاصی هدایت شود و بدین ترتیب تقابل منافع ذینفعان تشدید یابد. بنابراین، هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر کیفیت حاکمیت شرکتی بر مدیریت ذینفعان با تأکید بر نقش میانجی احتمال گزارشگری متقلبانه می باشد. روش: نمونه پژوهش شامل 96 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1388 تا 1398 می باشد که با استفاده از رگرسیون چندگانه مورد بررسی قرار گرفته است.یافته ها: طبق یافته ها، بین کیفیت حاکمیت شرکتی و مدیریت ذینفعان با استفاده از روش دوم رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد ولی این رابطه در روش اول مدیریت ذینفعان معنی دار نیست و بین کیفیت حاکمیت شرکتی و احتمال گزارشگری متقلبانه رابطه معکوس و معنی دار وجود دارد؛ همچنین مشخص گردید که بین احتمال گزارشگری متقلبانه و روش دوم مدیریت ذینفعان رابطه معکوس و معنی دار برقرار است و در نتیجه، نقش میانجی احتمال گزارشگری متقلبانه در رابطه بین کیفیت حاکمیت شرکتی و روش دوم مدیریت ذینفعان نیز رد نگردید.نتیجه گیری: در مجموع نتایج حاکی از آن است که مسئله مدیریت ذینفعان در محیط تجاری ایران بیشتر در جهت تأمین منافع سهامداران صورت می گیرد و مفاهیم تئوری نمایندگی از برجستگی و نمود بیشتری برخوردار است.دانش افزایی: نتایج پژوهش حاضر می تواند سیاست گذاران حوزه های مختلف قوانین و استانداردهای حسابداری را با تکیه بر تأمین نیازهای اطلاعاتی ضروری ذینفعان متنوع یاری رساند.
بررسی تأثیر هوش اخلاقی بر قضاوت حرفه ای حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
781 - 797
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تأثیر هوش اخلاقی بر قضاوت حرفه ای حسابرسان و رتبه بندی میزان تأثیر هر یک از مؤلفه های ده گانه هوش اخلاقی بر قضاوت حرفه ای حسابرسان است.
روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر فرایند اجرا، تحلیلی استنباطی است. جامعه آماری پژوهش، حسابرسان دیوان محاسبات در سه استان اصفهان، چهارمحال و بختیاری و یزد است که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد ۱۱۵ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش، پرسش نامه است که بدین منظور از دو پرسش نامه استاندارد هوش اخلاقی و قضاوت حرفه ای حسابرسان استفاده شد (آلفای کرونباخ به ترتیب 954/0 و 936/0). از تعداد 115 پرسش نامه توزیع شده، 104 پرسش نامه قابلیت استفاده داشت. تجزیه وتحلیل داده ها و نیز آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از آزمون اسپیرمن انجام شد. به منظور رتبه بندی تأثیر مؤلفه های هوش اخلاقی بر قضاوت حرفه ای حسابرسان نیز، از آزمون فریدمن و همچنین نرم افزار اس پی اس اس انجام شد.
یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر تأثیر هر ۱۰ مؤلفه هوش اخلاقی، بر قضاوت حرفه ای حسابرسان است که در میان آن ها، مؤلفه های وفای به عهد، اقرار به اشتباه ها و شکست ها و توانایی در بخشش اشتباه های خود، بیشترین تأثیر را بر قضاوت حرفه ای حسابرسان نشان دادند.
نتیجه گیری: می توان گفت تأثیر هر ده مؤلفه هوش اخلاقی، یعنی عملکرد مبتنی بر اصول، ارزش ها و باورها، راست گویی، استقامت و پافشاری برای حق، وفای به عهد، مسئولیت پذیری برای تصمیمات شخصی، اقرار به اشتباه ها و شکست ها، قبول مسئولیت برای خدمت به دیگران، فعالانه علاقه مند بودن به دیگران، توانایی در بخشش اشتباه های خود و توانایی در بخشش اشتباه های دیگران، بر قضاوت حرفه ای حسابرسان به تأیید رسید. رتبه بندی مؤلفه های هوش اخلاقی، بر اساس میزان تأثیر آن ها بر قضاوت حرفه ای حسابرسان، نشان می دهد که رتبه ۱ مؤلفه وفای به عهد با میزان تأثیر 87/6، رتبه 2 مؤلفه اقرار به اشتباه ها و شکست ها با میزان تأثیر 85/6، رتبه 3 مؤلفه توانایی در بخشش اشتباه های خود با میزان تأثیر 68/6، رتبه 4 مؤلفه عملکرد مبتنی بر اصول، ارزش ها و باورها با میزان تأثیر 10/6، رتبه 5 مؤلفه راست گویی با میزان تأثیر 08/6، رتبه 6 مؤلفه فعالانه علاقه مند بودن به دیگران با میزان تأثیر 78/5، رتبه 7 مؤلفه مسئولیت پذیری برای تصمیم های شخصی با میزان تأثیر 78/5، رتبه 8 مؤلفه قبول مسئولیت برای خدمت به دیگران با میزان تأثیر 70/5، رتبه 9 مؤلفه استقامت و پافشاری برای حق با میزان تأثیر 90/4 و رتبه 10 مؤلفه توانایی در بخشش اشتباه های دیگران با میزان تأثیر 86/4 است.
شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی اثرگذار روی آینده حسابرسی در ایران با تمرکز بر فناوری بلاک چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۹
27 - 56
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی اثرگذار روی آینده حسابرسی در ایران با تمرکز بر فناوری بلاک چین است. این پژوهش از نظر جهت گیری دارای ماهیت کاربردی بوده و روش شناسی آن کمی چندگانه است. جامعه نظری پژوهش، کارشناسان ارشد سازمان حسابرسی، دیوان محاسبات و بازار سرمایه کشور در زمینه حسابرسی و فناوری های مالی دیجیتال بودند. نمونه گیری به شیوه قضاوتی با توجه به تخصص خبرگان انجام شد. حجم نمونه در این مطالعه برابر 15 نفر بود. پیشران ها از طریق مرور پیشینه و مصاحبه با خبرگان به دست آمدند. در ادامه برای غربال و تحلیل پیشران ها از دو پرسشنامه خبره سنجی و اولویت سنجی استفاده شد. از میان پیشران ها، 11 پیشران دارای عدد دیفازی بالاتر از 6/0 بودند و برای رتبه بندی نهایی انتخاب شدند. درجه اولویت پیشران های باقیمانده با روش کوکوسو ارزیابی شد. با توجه به شاخص های کوکوسو، پیشران های توسعه بلاک چین در صنایع و حوزه های دیگر و میزان پذیرش بلاک چین توسط سازمان و موسسات حسابرسی به ترتیب بیشترین درجه اولویت را داشتند. آموزش فناوری های دیجیتال مالی مثل بلاک چین به مدیران، حسابرسان و کاربران مالی، یکپارچگی سیاست های نهادهای رگولاتور در زمینه نظارت و استانداردگذاری و همسویی استانداردهای جهانی با الزامات فناوری بلاک چین از جمله مهم ترین پیشنهادهای کاربردی پژوهش بودند.
کیفیت افشاء با محوریت تئوری ساخت یابی و رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۹
99 - 132
حوزههای تخصصی:
بهبود کیفیت افشاء یکی از عوامل موثر برای دستیابی به بازار کارای سرمایه و تخصیص بهینه سرمایه است. پژوهش حاضر باتوجه به اهمیت تئوری های جامعه شناسی در دانش حسابداری و با استفاده از مبانی نظری اسلامی درصدد بررسی کیفیت افشا است. بنابراین هدف پژوهش تبیین مولفه های اثرگذار برکیفیت افشاء در حسابداری با محوریت تئوری ساخت یابی از منظر اسلام است. پژوهش حاضر از نوع کیفی است که در راستای هدف پژوهش با بررسی متون علمی و قرآنی و مصاحبه با 12 نفر از خبرگان و اعضای هیئت علمی گروه حسابداری دارای تجربه پژوهشی در حوزه های جامعه شناسی و علوم اسلامی صورت گرفته است. با استفاده از روش تحلیل تم، اطلاعات به دست آمده تحلیل گردید. ابزار پژوهش در بخش کیفی، مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته و اعضای نمونه پژوهش با استفاده از ترکیب روش های غیراحتمالی، هدفمند قضاوتی و گلوله برفی انتخاب شدند. مطابق یافته های پژوهش، رویکرد افشاء، چارچوب افشاء، راهبردهای افشاء، سطوح افشاء، ابعاد افشاء به عنوان عوامل اصلی پژوهش شناسایی شدند که مولفه ها و مدل کیفیت افشاء در چارچوب تئوری ساخت یابی از منظر اسلام را تبیین می کنند. نظام حسابداری با اولویت افشاء نسبت به تعهدات و مسئولیت های اخلاقی و اجتماعی در چارچوب مفید بودن اطلاعات برای تصمیم گیری و همچنین سودمند و اخلاقی بودن سیستم حسابداری طبق مولفه های تبیین شده، مدلی نو و جامع برای کیفیت افشاء ارائه می دهد
خود شیفتگی مدیران، انتخاب سبک های رهبری و تصمیم گیری در حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۹
261 - 290
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان داده است که خودشیفتگی مدیران می تواند بر انتخاب سبک های رهبری و تصمیم گیری در مقولات حسابداری (از جمله مدیریت سود، مسئولیت پذیری اجتماعی و...) اثرگذار باشد؛ پژوهش حاضر در نظر دارد تا به ارزیابی روابط بین خود شیفتگی مدیران، انتخاب سبک های رهبری و تصمیم گیری در حسابداری بپردازد.جامعه ی آماری این پژوهش شامل مدیران شرکت های پذیرفته شده در بورس می باشند. به دلیل این که دسترسی به تمامی اعضای جامعه آماری امکان پذیر نبود بنابراین از روش نمونه گیری استفاده گردید. از این رو پرسشنامه ها بین مدیران توزیع گردیده و جمعا 150 پرسشنامه تکمیل شده گردآوری شد.تحلیل داده ها با استفاده از معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس صورت گرفته است.یافته های پژوهش نشان داد که خودشیفتگی مدیران بر سبک رهبری تحول گرا در حسابداری در مقایسه با عمل گرا تاثیر بیشتری داشته است.همچنین مشاهده گردید که خودشیفتگی مدیران بر سبک تصمیم گیری اجتنابی در مقایسه باسایر انواع سبک های تصمیم گیری تاثیر بیشتری داشته است. علاوه بر این، خودشیفتگی مدیران بر سبک های رهبری و سبک های تصمیم گیری در تعیین استراتژی تجاری شرکت ها، مسئولیت پذیری اجتماعی، مدیریت سود و کیفیت گزارشگری مالی تأثیرگذار است
ساختار مالکیت، عدم اطمینان سیاسی و رفتار نامتقارن هزینه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی رابطه عدم اطمینان سیاسی (انتخابات ریاست جمهوری) و رفتار نامتقارن هزینه ها با توجه به اثر نوع مالکیت شرکت (دولتی در مقابل خصوصی) است. به منظور اجرای این پژوهش، نمونه ای مشتمل بر 325 شرکت (1990 مشاهده) پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران انتخاب شده اند. فرضیه ها با استفاده از داده های ترکیبی و مدل رگرسیون چندگانه با روش حداقل مربعات معمولی و رویکرد خطای استاندارد مقاوم آزمون شد. نتایج فرضیه اول پژوهش نشان می دهد که رفتار نامتقارن هزینه های اداری، عمومی و فروش در طی زمان وجود عدم اطمینان سیاسی (سال های انتخابات ریاست جمهوری) به صورت خطی و در سال های غیرانتخابات به صورت چسبنده می باشد. به عبارتی دیگر سرعت کاهش در هزینه ها نسبت به سرعت افزایش در هزینه ها در سال های غیرانتخابات کمتر است. یافته های مرتبط با فرضیه دوم نیز حاکی از آن است که در سال های انتخابات شرکت های با مالکیت دولتی دارای رفتار هزینه ها چسبنده و شرکت های با مالکیت خصوصی دارای رفتار خطی (غیر چسبنده) می باشد و برای شرکت های با مالکیت دولتی چسبندگی هزینه ها در سال انتخابات نسبت به سال های غیرانتخابات بیشتر است. همچنین، نتایج آزمون های تکمیلی نشان می دهد در هر دو دوره سال های انتخاباتی و سال های غیرانتخاباتی رفتار بهای تمام شده کالای فروش رفته ضدچسبنده است و میزان ضدچسبندگی در سال انتخاباتی شدیدتر است. همچنین در شرکت های با مالکیت خصوصی و دولتی این رفتار در سال های انتخابات و غیرانتخابات به صورت ضدچسبنده می باشد و در شرکت های با مالکیت دولتی در سال انتخاب میزان ضدچسبندگی بیش از سایر سال ها و شرکت های خصوصی می باشد. علاوه بر این، رفتار هزینه های عملیاتی در طی هر دو دوره به صورت خطی است و این نتیجه برای شرکت های با مالکیت دولتی و شرکت های با مالکیت خصوصی نیز تفاوتی نمی کند.
بررسی ارتباط میان حق الزحمه باقیمانده حسابرسی و هموارسازی جریان های نقدی عملیاتی و هزینه های واقعی تولید
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال سوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
156 - 174
حوزههای تخصصی:
حسابرسی با کیفیت، با کشف تحریف ها و پیشنهاد اصلاح آنها، موجب بهبود کیفیت صورت های مالی می شود. از اینرو، بین کیفیت حسابرسی و کیفیت گزارشگری مالی رابطه غیرقابل انکاری وجود دارد. با وجود این، کیفیت صورت های مالی همواره از دست کاری های مدیریت اثر می پذیرد. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین حق الزحمه غیرعادی و هموارسازی جریان های نقدی عملیاتی و هزینه های واقعی تولید است. برای این بررسی، تعداد 105 شرکت با استفاده از روش حذف هدفمند برای سال های 1394 تا 1400، به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند. آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از رگسیون خطی استفاده گردیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین حق الزحمه غیر عادی حسابرسی و هموارسازی جریان های نقدی عملیاتی واقعی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین بین حق الزحمه غیر عادی حسابرسی و هموارسازی هزینه های واقعی تولید رابطه منفی و معناداری وجود دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که با افزایش پرداخت حق الزحمه غیرعادی که همان حق الزحمه غیر عادی حسابرسی است؛ هموارسازی جریان های نقدی عملیاتی کاهش پیدا می کند. همچنین، با افزایش پرداخت حق الزحمه غیرعادی، هموارسازی هزینه های واقعی تولید کاهش پیدا می کند. بنابراین می توان گفت که پرداخت حق الزحمه غیرعادی ناشی از روابط خاص بین حسابرس و صاحب کار نیست و موجب افزایش تلاش حسابرس برای انجام حسابرسی با کیفیت می شود.یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که بین حق الزحمه غیرعادی حسابرسی و مدیریت سود واقعی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. در واقع، حق الزحمه غیرعادی حسابرسی، ناشی از افزایش کیفیت حسابرسی است که توانایی و انعطاف مدیریت در استفاده از مدیریت سود واقعی و دست کاری در سود را کاهش می دهد.
بررسی تأثیر قابلیت مقایسه صورتهای مالی بر سطح نگهداشت وجه نقد با تأکید بر محدودیت در تأمین مالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
قابلیت مقایسه یکی از خصوصیات کیفی اصلی مرتبط با ارائه اطلاعات است که بر سودمندی اطلاعات می افزاید. از طرفی موجودی نقد نیز به عنوان یکی از دارایی های مالی شرکت ها از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. بنابراین این پژوهش به بررسی تأثیر قابلیت مقایسه صورت های مالی بر سطح نگهداشت وجه نقد با تأکید بر محدودیت در تأمین مالی می پردازد. برای اندازه گیری قابلیت مقایسه از مدل دی فرانکو و برای محاسبه سطح نگهداشت وجه نقد از مدل اوزکان و اوزکان استفاده شده است. برای رسیدن به هدف پژوهش تعداد 847 مشاهده از 121 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از طریق نمونه گیری به روش حذف سیستماتیک در طی سالهای 1394 تا 1400 انتخاب و با استفاده از رگرسیون چندمتغیره مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که قابلیت مقایسه صورت های مالی بر سطح نگهداشت وجه نقد تأثیر منفی و معنادار دارد و آن را کاهش می دهد و تعامل محدودیت در تأمین مالی با قابلیت مقایسه صورتهای مالی تاثیر مثبت و معنادار بر سطح نگهداشت وجه نقد دارد به عبارتی محدودیت در تأمین مالی تأثیر منفی قابلیت مقایسه بر سطح نگهداشت وجه نقد را کاهش می دهد. بر اساس نتایج به دست آمده، قابلیت مقایسه صورت های مالی، کمیت و کیفیت کلی اطلاعات در دسترس افراد خارج از شرکت را افزایش می دهد، شرکت هایی با صورت های مالی قابل مقایسه باید کمتر با محدودیت های مالی مواجه باشند و در نتیجه کمتر نیاز به نگه داشت وجه نقد داشته باشند.
بررسی تأثیر ریسک کنترل داخلی بر حق الزحمه حسابرسی با توجه به نقش میانجی کیفیت افشا در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۰
۲۳۰-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر ریسک کنترل داخلی بر حق الزحمه حسابرسی با توجه به نقش میانجی کیفیت افشا در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. متغیر وابسته تحقیق حق الزحمه حسابرسی، متغیر مستقل ریسک کنترل داخلی و از کیفیت افشا به عنوان متغیر میانجی استفاده گردیده است. نمونه آماری پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری حذفی سیستماتیک از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب گردید. این نمونه شامل ۱۲۷ شرکت بود که اطلاعات این شرکت ها بین سال های ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۹ جهت تحلیل فرضیه های پژوهش جمع آوری گردید. فرضیه های پژوهش با استفاده از روش رگرسیون پانل دیتا و رگرسیون ترکیبی در نرم افزار ایویوز تجزیه وتحلیل گردید. نتایج آزمون های آماری جهت تجزیه وتحلیل فرضیه های پژوهش نشان میدهد که ریسک کنترل داخلی بر حق الزحمه حسابرسی تأثیر مثبت و معنادار دارد و کیفیت افشا نیز بر حق الزحمه حسابرسی تأثیر معناداری دارد و کاهش کیفیت افشا در افزایش ریسک کنترل داخلی تاثیر بسزایی دارد که باعث افزایش حق الزحمه حسابرسی می گردد. همچنین نتایج نشان می دهد علاوه بر اینکه ریسک کنترل داخلی بر حق الزحمه حسابرسی تأثیر مستقیم دارد، ریسک کنترل داخلی نیز به واسطه کیفیت افشا بر حق الزحمه حسابرسی نیز تاثیر غیر مستقیم دارد. بنابراین پیشنهاد می شود که مدیران، سیستم کنترل داخلی قوی در شرکت پایه ریزی نمایند تا علاوه بر افزایش کارایی و اثربخشی و تحقق رسالت اصلی شرکت، حق الزحمه حسابرسی نیز کاهش یابد. همچنین برای کاهش حق الزحمه های حسابرسی در شرکت و ایجاد اطمینان در سرمایه گذاری نسبت به اتخاذ تصمیمات کارا و بهینه توسط مدیریت، طرح های پاداشی مبتنی بر عملکرد و کنترل داخلی درست و بلندمدت برای مدیران در نظر گرفته شود.
ارتباط میان کارآیی مدیران در ایجاد جریان نقد عملیاتی و مدیریت سود واقعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مدیریت واحد تجاری همواره باید به دنبال فرصت هایی باشد تا ارزش شرکت را افزایش دهد. بدون ایجاد وجوه نقد کافی، نمی توان محصولات جدید تولید نمود و به فروش رساند، از این رو، ارزش شرکت بدون ایجاد وجوه نقد عملیاتی کافی بهبود نمی یابد. بنابراین، هدف این پژوهش آن است تا در راستای اهداف گزارشگری مالی، کارایی مدیران در ایجاد جریان نقد عملیاتی را بر اساس تحلیل پوششی داده ها اندازه گیری نماید و سپس رابطه میان نمره کارایی را با مدیریت سود واقعی مورد بررسی قرار دهد. جامعه آماری تحقیق شامل 550 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که از این تعداد 120 شرکت به عنوان نمونه تحقیق به روش حذف سیستماتیک انتخاب شده اند. مبانی نظری و داده های پژوهش طبق مطالعات کتابخانه ای جمع آوری شده است. برای تحلیل های آماری از رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد کارایی مدیران در ایجاد جریان نقد عملیاتی طی دوره پژوهش، روندی نزولی است. همچنین کارایی مدیران در ایجاد جریان نقد عملیاتی رابطه ای منفی و معنی دار با مدیریت سود واقعی دارد.
اثر قدرت و دانش مالی مدیرعامل بر رابطه بین ریسک سازمانی و عملکرد شرکت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه اثر قدرت و دانش مالی مدیرعامل بر رابطه بین ریسک سازمانی با عملکرد شرکت بررسی شده است. با روش غربال گری منظم 102 شرکت به عنوان نمونه از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شد. آزمون ها با الگوی داده های تابلویی با اثرات ثابت انجام شده است. نتایج نشان داد ریسک سازمانی با عملکرد شرکت رابطه منفی و معنادار دارد بنابراین با افزایش ریسک های شرکت، عملکرد شرکت ضعیف و بازدهی کاهش می یابد. قدرت مدیرعامل با عملکرد شرکت رابطه منفی و معنادار دارد، لذا، قدرت مدیران عامل با وظیفه دوگانه، زمینه فرصت طلبی آنها را در جهت منافع خودشان فراهم می کنند. دانش مالی مدیران عامل با عملکرد شرکت رابطه مثبت و معناداری دارد، بنابراین دانش مالی آن ها موجب بهبود مکانیزم های راهبری شرکتی و بهبود عملکرد شرکت می گردد. اما قدرت و دانش مالی مدیران عامل بر رابطه ریسک سازمانی با عملکرد اثر نداشته است.
بررسی تأثیر نفوذ قدرت شریک حسابرسی بر علائم اختلال روان پویایی حسابرسان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حسابرسان همچون هر فردِ شاغل دیگری، نیازمند شناخت ضمنی خود از یک سو و شناخت حرفه ی خود از سوی دیگر می باشند، چراکه از طریق شناخت می تواند کارکردهای کیفی قابل توجه تری را به ذینفعان جهت کاهش شکاف انتظارات ارائه دهند. در واقع وجود برخی اختلالات همچون روان پویایی در حسابرسان، که از تفاوت بین ویژگی های درونی و با ویژگی های بیرونی فرد و حرفه ای که در آن مشغول است، ایجاد می شود، می تواند کارکردهای رفتاری و عملکردی حسابرسان را به شدت با چالش مواجه نماید. لذا هدف این پژوهش، بررسی تاثیرِ نفوذِ قدرتِ شریک حسابرسی بر علائمِ اختلالِ روان پویایی حسابرسان می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدفِ انجام آن، کاربردی و از نظر نتیجه، توسعه ای محسوب می شود. همچنین از نظر نوع داده، در دسته روش های ترکیبی قرار می گیرد. لذا در بخش کیفی از تحلیل فراترکیب و دلفی استفاده شد و در بخش کمی نیز از تحلیلِ حداقل مربعات جزئی بهره برده شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی ۱۲ نفر از متخصصان حسابداری و مدیریت مالی در سطح دانشگاهی بودند و در بخش کمی ۱۹۵ نفر از حسابرسان مستقلِ شاغل در موسسات حسابرسی خصوصی در ایران بودند. به منظور جمع آوری اطلاعات برای آزمون فرضیه پژوهش، از پرسشنامه های تدوین شده از مرحله ی تحلیل کیفی استفاده گردید و برای تحلیل و آزمون فرضیه پژوهش برمبنایِ روش حداقل مربعات جزئی ( ) بود. نتایج پژوهش نشان داد، نفوذ قدرت شریک حسابرسی بر تحریکِ اختلال روان پویایی در حسابرسان تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتایجِ کسب شده نشان می دهد، تسلطِ قدرت شرکت حسابرسی براساس رفتارهای آمرانه به دلیل کاهشِ آزادی عملِ حسابرسان، سببِ سرخوردگی تدریجی آنان می شود و این موضوع ضمن افزایش استرس و فشارکاری بر آنان، زمینه ی بروزِ علائم اختلالِ روان پویایی در آنان بالا می رود. این مطالعه به طور مصداقی بر ارزیابی تأثیر نفوذِ قدرتِ شریک حسابرسی بر علائمِ اختلالِ روان پویایی حسابرسان متمرکز می باشد. حوزه ای که اگرچه دارای اهمیت پژوهشی از نظر توسعه ادبیات تئوریک و مبنای کاربردی در کاهش شکاف انتظارات حسابرسی می باشد، اما کمتر، پژوهش های حسابرسی به این موضوع پرداخته است و انجام این پژوهش و بسط آن در سطح حرفه ای این رشته می تواند ظرفیت های نهادی و آموزشی بر آن را در سطح بین اللملی ارتقاء بخشد و به ایجادِ یکپارچگی توسعه ی ادبیات نظری کمک نماید.
نقش اقلام تعهدی در کاهش مشکلات زمان بندی و تطابق جریان وجه نقد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حسابداری تعهدی، با استفاده از اقلام تعهدی، سعی در رفع مشکلات زمان بندی و تطابق جریان وجه نقد دارد. هدف این مطالعه بررسی این موضوع است که اقلام تعهدی گزارش شده توسط شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تا چه میزان برای رسیدن به هدف غایی آن ها در کاهش مشکلات زمان بندی و تطابق جریان وجه نقد مورد استفاده قرار می گیرند. برای این منظور، داده های ترکیبی 153 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیره مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها حاکی از آن است که در شرکت های مورد بررسی، رابطه بین اقلام تعهدی و تغییرات جریان وجه نقد منفی می باشد و شدت این رابطه با افزایش مشکلات جریان وجه نقد افزایش می یابد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که اقلام تعهدی برای کاهش نوسانات جریان وجه نقد، که به عملکرد دوره جاری مربوط نیستند، مورد استفاده قرار می گیرند. همچنین هر چه مشکلات زمان بندی و تطابق جریان وجه نقد بیشتر باشد، اقلام تعهدی به طور فزاینده ای برای رفع این مشکلات مورد استفاده قرار می گیرند. بنابراین استفاده از کارکرد اقلام تعهدی در کاهش مشکلات زمان بندی و تطابق جریان وجه نقد، برای توضیح این اقلام مناسب به نظر می رسد.
شناسایی مؤلفه های پایداری بااهمیت در صنعت بورس با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
107-148
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله استخراج مهم ترین شاخص ها و مؤلفه های پایداری صنعت بورس است. به جهت اهمیت این صنعت در تشکیل سرمایه، کشف قیمت، توزیع ریسک و نقدشوندگی اوراق بهادار، تأمین مالی و مقررات گذاری و نظارت بر شرکت های پذیرفته شده و در نتیجه نقش مهم آن در کمک به توسعه اقتصادی پایدار، در این پژوهش گزارشگری پایداری بورس ها موردتوجه قرار گرفته است. به منظور استخراج مؤلفه های پایداری بااهمیت، 45 گزارش پایداری منتشر شده توسط 26 بورس در سراسر جهان با استفاده از منطق استقرا در روش تحلیل محتوای کیفی مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعه سطر به سطر این گزارشات به استخراج 10،523 کد خام، 388 خرده مقوله و 38 مقوله میانی تحت 4 مقوله اصلی (اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و راهبری شرکتی) منجر شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که مؤلفه های اقتصادی دارای بیشترین اهمیت و مؤلفه های زیست محیطی دارای کمترین اهمیت در این صنعت هستند که به جهت نوع فعالیت بورس ها و اهمیت آنها در رشد و توسعه اقتصادی و نیز تاثیرات زیست محیطی اندک آنها قابل توجیه است. به عقیده پژوهشگران این مطالعه اولین بررسی عمیق در حوزه شناسایی مولفه های پایداری صنعت بورس در سطح بین المللی است و یافته های آن می تواند به عنوان چارچوب اندازه گیری، ارزیابی و گزارشگری عملکرد بورس ها مورد استفاده قرار گیرد.
شناسایی و تدوین راهبردهای حسابرسی عملکرد در دیوان محاسبات کشور بر اساس تکنیک های دلفی، سوات و ساختاری – تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۱
۱۷۷-۱۴۴
حوزههای تخصصی:
نتایج مطالعات و بررسی ها نشان می دهد اجرای حسابرسی عملکرد در کشور از مطلوبیت برخوردار نبوده و اهداف آن محقق نشده است. هدف پژوهش، شناسایی و تدوین راهبردهای بهینه حسابرسی عملکرد با استفاده از تکنیک های دلفی، سوات و ساختاری – تفسیری به منظور ارائه یک نقشه راه مناسب و تحقق اهداف آن می باشد. روش پژوهش، توصیفی - پیمایشی از نوع کابردی و ابزار سنجش پرسشنامه زوجی بر اساس استاندارد ساختاری - تفسیری است. حجم نمونه پژوهش 14 نفر از متخصصین دیوان محاسبات کشور می باشد که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و زمان انجام پژوهش سال 1401 می باشد. روابط میان بیست و شش عامل راهبردی برای اجرای حسابرسی عملکرد در دیوان محاسبات کشور شامل هفت نقطه قوت، شش نقطه ضعف، شش تهدید و هفت فرصت بررسی شد و راهبردهای حسابرسی عملکرد ارائه گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که دیوان محاسبات کشور باید بر اساس جهت گیری مبتنی بر راهبردهای استخراج شده عمل نماید و در نتیجه جهت گیری تهاجمی برای دیوان محاسبات کشور رویکرد مناسبی می باشد. اصلاح ساختار سازمانی و نظام پاداش، حفاظت از استقلال حسابرسی، خنثی سازی فشارهای سیاسی، اصلاح قوانین ناکارآمد و متناقض، ایجاد یا تقویت زیرساخت های لازم، تدوین استانداردهای حسابرسی عملکرد، استفاده بهینه از ظرفیت های علمی و پژوهشی، محافظت از صلاحیت حرفه ای حسابرسان، خنثی سازی آثار تحریم های بین المللی از مهم ترین راهبردهای حسابرسی عملکرد مبتنی بر تحلیل ساختاری – تفسیری می باشد.
بررسی اثر میانجی بکارگیری کلان داده در رابطه میان حاکمیت هیئت مدیره و تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی استفاده از کلان داده در رابطه میان حاکمیت هیئت مدیره و تأخیر در گزارش حسابرسی است.
روش: تعداد 152 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1395-1400 به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. همچنین برای بررسی رابطه میان حاکمیت هیئت مدیره، بکارگیری کلان داده، و تأخیر در گزارش حسابرسی، از حداقل مربعات معمولی، مدل سازی معادله ساختاری، استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان داد که می توان از کلان داده به عنوان پیش بینی کننده تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده کرد. همچنین هنگامی که از کلان داده به عنوان میانجی استفاده می شود، حاکمیت هیئت مدیره تأثیر معناداری روی تأخیر در گزارش حسابرسی دارد.
نتیجه گیری: این پژوهش، سرمایه گذاران و ذینفعان را نسبت به اهمیت بکارگیری کلان داده و رویه های حاکمیت شرکتی در کاهش تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی آگاه می سازد. همچنین می تواند در ایجاد الزامات گزارش حسابرسی و اِعمال قوانین جهت تضمین انتشار به موقع گزارش حسابرسی، به قانون گذاران کمک نماید. همچنین تحقیق حاضر شواهد خاصی از نقش بکارگیری کلان داده در میانجی گری رابطه میان حاکمیت هیئت مدیره و تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی را فراهم می کند.
ارائه الگوی گزارشگری پایداری برای شهرداری ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۴
59 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به مزایای توسعه و استفاده از گزارشگری پایداری در شرکت های مختلف و همچنین در سازمان های بخش عمومی و دولتی و بویژه شهرداری ها در راستای حفظ حقوق اجتماعی شهروندان، حفظ منابع محیط زیست و حفظ سرمایه اقتصادی ذینفعان، هدف اصلی پژوهش حاضر شناخت وضعیت گزارشگ ری پ ایداری در شهرداری ها و تبیین ابعاد و شاخص های گزارشگری پایداری در قالب ارائه الگویی برای این گزارشگری در شهرداری ها است. روش: در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی ادبیات و مبانی نظری، و همچنین گزارش های پایداری و دستورالعمل ها و استانداردهای پایداری برای شناسایی شاخص های اولیه، و از روش کدگذاری مباحث مطرح شده در گروه کانونی خبرگان برای شناسایی شاخص های نهایی، و در نهایت از روش دلفی برای اعتبارسنجی این شاخص ها استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که ابعاد گزارشگری پایداری شهرداری ها شامل بعد «اقتصادی»، «زیست محیطی»، «کار و تولید»، «مدیریت و سرمایه انسانی»، «عوامل تعالی و پیشرفت» و «ویژگی های گزارش» بوده است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش گام مؤثری است برای ایجاد شناخت و انگیزه لازم جهت گزارشگری پایداری و جلب توجه مدیران و تدوین کنندگان مقررات به لحاظ نمودن این نوع گزارش در اهداف گزارشگری داوطلبانه یا الزامی به ذینفعان، با نگرش توسعه پایدار باشد.
رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و اهرم مالی شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۹
121 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف: مسئولیت پذیری اجتماعی به مباحث اخلاقی درباره رفتار و تصمیم گیری شرکت درباره موضوعاتی مانند مدیریت منابع انسانی، حمایت محیطی، سلامت کاری، روابط اجتماعی و روابط با عرضه کنندگان و مشتریان می پردازد. یکی از وظایف شرکت ها در حیطه مسئولیت اجتماعی کمک به بهبود وضعیت اقتصادی و رفاه جامعه است و از طرفی گزارشگری مالی نیز با هدف ارائه اطلاعات صحیح برای تصمیم گیری درست مالی و در نتیجه رشد اقتصادی انجام می شود. بنابراین، انتظار می رود با اجرای سازوکار مسئولیت پذیری اجتماعی، تصمیمات مالی شرکت ها نیز تحت تأثیر قرار گیرد. از این رو، در این پژوهش به بررسی رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و اهرم مالی در شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است.
روش: در راستای بررسی این موضوع، فرضیه های پژوهش برای 97 شرکت طی دوره 7 ساله از سال 1391 لغایت 1397 و با استفاده از الگوهای رگرسیونی چند متغیره مورد آزمون قرار گرفت. بدین منظور از اهرم مبتنی بر ارزش دفتری و اهرم مبتنی بر ارزش بازار به عنوان نماینده اهرم مالی استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد بین مسئولیت پذیری اجتماعی و اهرم مالی (اهرم دفتری و اهرم بازار) شرکت ها رابطه منفی و معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش همسو با پژوهش های مدیریت نشان می دهد مسئولیت پذیری اجتماعی از عوامل تأثیرگذار بر ساختار سرمایه شرکت هاست. به بیان دیگر، شرکت هایی که مسئولیت پذیری اجتماعی بالاتری دارند نسبت های اهرمی پایین تری اتخاذ می کنند. نتایج حاکی است شرکت ها با افشاء مسئولیت پذیری اجتماعی، به شفافیت گزارشگری مالی و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین اشخاص درون و برون سازمانی و مشکلات نمایندگی کمک می نمایند. بنابراین، از نظر اعتباردهندگان شرکت های با مسئولیت پذیری اجتماعی بالا، ریسک کمتری دارند و با محدودیت های سرمایه ای پایین تری مواجه هستند.