فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۲۱ تا ۲٬۷۴۰ مورد از کل ۴٬۷۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه نقشه های استراتژی ابزار پیوند تدوین و اجرای استراتژی در نظام جامع مدیریت استراتژی سازمان قلمداد می شوند. این ابزار در سازمآن های بسیاری مورد استفاده قرار می گیرد. با این حال، برخی از ویژگی های آن مورد استفاده قرار نگرفته اند که با ارائه رویکردهایی می توان آن را بهبود داد. در مقاله حاضر، برای پیشبرد چنین هدفی از نقشه های شناختی فازی بهره گیری شده و با ارائه رویکردی گام به گام این امر محقق شده است. در گام نخست، رویکرد ارائه شده به مدل سازی روابط علی موجود در نقشه مطابق نظر خبرگان پرداخته است و سپس با استفاده از نقشه مدل سازی شده، مسیرهای اثر استخراج شده اند. درادامه، از قابلیت های نقشه های شناختی فازی برای شبیه سازی سناریوی موردنظر سازمان استفاده شده است. به طور کلی، هدف نهایی این مطالعه تبدیل نقشه استراتژی از تصویری ایستا به ابزاری پویا بوده است. این رویکرد در یک مورد عملی اجرا شده و نتایج آن ارائه شده است. Abstract Nowadays, strategy maps are dominated tools that linking strategy formulation into implementation. Many organizations using this tool and utilizing its benefits. Of course some of its specifications have been neglected and also could be improved. This study used fuzzy cognitive maps (FCM) and presents a step-by-step approach. Therefore, at the first step causal relations will model and then effect paths extracts refers to experts opinions. At the next step FCM will simulate considered scenario. Generally final aim of this study is turning strategy map from a static image to a dynamic tool. Ultimately, represented approach applied in a practical case. Keywords: Fuzzy Cognitive Maps; Balanced Scorecard; Strategy Map.
ارائه مدلی دو هدفه برای مسئله برنامه ریزی یکپارچه تولید- توزیع در یک زنجیره تامین چند سطحی با در نظر گرفتن سطح خدمت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، یک مدل دو هدفه مسأله برنامه ریزی تولید- توزیع یکپارچه در یک زنجیره تامین چند سطحی ارائه شده است. زنجیره تامین پیشنهادی شامل تامین کنندگان، تولیدکنندگان، مراکز توزیع و مناطق مشتری است. تصمیمات برای چندین ماده اولیه و محصول و در دوره های زمانی مختلف گرفته شده است. اهداف مسأله علاوه بر کمینه کردن کل هزینه های زنجیره شامل هزینه های حمل و تامین مواد اولیه، آماده سازی و تولید محصولات، نگهداری موجودی مواد اولیه و محصولات در کارخانه ها و مراکز توزیع، حمل و خرید محصولات برای توزیع کنندگان و مشتریان و هزینه کمبود به صورت پس افت، سطح خدمت به مشتریان را با به حداقل رساندن زمان انتقال محصولات از سطوح بالایی زنجیره به دست مشتریان افزایش می دهد. به منظور حل مدل از دو الگوریتم چند هدفه مبتنی بر رویکرد پارتو به نام های الگوریتم ژنتیک مرتب سازی نامغلوب (NSGA-II) و الگوریتم ژنتیک رتبه بندی نامغلوب (NRGA) استفاده شده است. از آنجایی که خروجی این الگوریتم ها به شدت وابسته به پارامترهای ورودی خود هستند، لذا از یک روش تاگوچی به منظور تنظیم پارامتر الگوریتم ها استفاده شده است. در نهایت به منظور اثبات عملکرد مناسب روش های حل ارائه شده در مدل پیشنهادی، این روش ها بر روی مسائل آزمایشی تولید شده با ابعاد مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
استاد کاران و مدیریت (نگاهی به نارساییهای مدیریت در کارگاههای کوچک تولیدی)
حوزههای تخصصی:
یکپارچه سازی و بهبود عملکرد مدیریت زنجیره تأمین سبز با استفاده از مدیریت منابع انسانی سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال هجدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۸
279 - 306
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیران در بخشهای دولتی و خصوصی، داشتن آگاهی در مورد قوانین و مسائل سبز را امری مهم و ضروری برای بقای سازمانهای خود میدانند. اگر چه امروزه محققان، هر یک از موضوعات مدیریت زنجیره تأمین سبز و مدیریت منابع انسانی سبز را به صورت جداگانه ترویج دادهاند، اما تاخیر زیادی در یکپارچهسازی این دو موضوع وجود داشته است. لذا در این پژوهش سعی در ارائه یک چارچوب یکپارچه و منسجم برای ارزیابی و بهبود فی ما بین مدیریت منابع انسانی سبز و مدیریت زنجیره تأمین سبز (GHRM-GSCM) با استفاده از رویکرد فازی شده است. بدین منظور ابتدا با استفاده از بررسی جامع ادبیات پژوهش، مصاحبه و نظر خبرگان در صنعت کانه آرایی آریا، نسبت به شناسایی اولیهی شاخصهای ارزیابی در مدیریت منابع انسانی سبز و مدیریت زنجیرهی تأمین سبز اقدام به عمل آمد. در مرحلهی بعد با استفاده از تکنیک DEMATEL فازی و ANP فازی روابط علی_معلولی، وزن هر یک از معیارها و زیرمعیارها مشخص شدند. نتایج این ارزیابی نشان میدهد که عوامل رهبری، انعطافپذیری و زیستمحیطی به ترتیب اهمیت، به عنوان عوامل تاثیرگذار شناسایی شدهاند و بهینهسازی این عوامل توسط صنعت کانه آرایی آریا میتواند منجر به بهینه شدن سایر عوامل (عوامل تاثیرپذیر) گردد.
طراحی مدل موفقیت پیاده سازی مدیریت دانش در سطح سازمانی با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) مورد مطالعه: بانک تجارت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ادبیات گسترده ای در زمینه پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان ها ارائه شده است و هر یک از محققان این حوزه به یکی از ابعاد پیاده سازی مدیریت دانش اشاره کرده اند، ولی تاکنون یک مدل جامع و فراگیر از ابعاد و شاخص های پیاده سازی مدیریت دانش و ارتباط بین آنها ارائه نشده است. در این تحقیق، ابتدا با بررسی ادبیات در زمینه پیاده سازی مدیریت دانش، ابعاد و شاخص های آن شناسایی و سپس با استفاده از یک متدلوژی تحلیلی نوین تحت عنوان مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) روابط بین ابعاد و شاخص های پیاده سازی مدیریت دانش تعیین و بصورت یکپارچه مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه منجر به طراحی مدل پیاده سازی مدیریت دانش در بانک تجارت شده است. پرسشنامه تحقیق، توسط 16 نفر از خبرگان بانکی پر شده است که نتایج تحقیق نشان می دهد مدل یکپارچه پیاده سازی مدیریت دانش شامل استراتژی سازمانی، حمایت مدیریت ارشد، فرهنگ سازمانی، مهندسی مجدد فرآیند کسب و کار، معماری دانش، فناوری اطلاعات و شبکه های خبرگی است که این ابعاد با یکدیگر در ارتباط هستند و بعد حمایت مدیریت ارشد بعنوان اساس مدل پیاده سازی مدیریت دانش می باشد.
تحلیل ریسک پروژه های فناوری اطلاعات با استفاده از پویایی های سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای پیچیده امروز هرجا سخن از پروژه های فناوری اطلاعات است، ریسک جزءِ جدایی ناپذیر آن است. هدف این پژوهش شناسایی بهتر ریسک ها و بررسی تأثیر آنها بر یکدیگر، همچنین بر ریسک کلی پروژه است. بدین منظور پس از مطالعه طیف گسترده ای از پژوهش ها در زمینه تحلیل ریسک پروژه های فناوری اطلاعات، ابتدا فاکتورها طبقه بندی می شوند. سپس به صورت پویا مدل سازی می شوند. در ادامه معادلات مربوطه با استفاده از بررسی روابط بین سازه ها و عوامل استخراج می شوند. درانتها مهم ترین ریسک ها در طول دوره ای دوازده ماهه بررسی می شوند. نتایج اصلی پژوهش نشان می دهد مهم ترین ریسک هایی که در طول دوره های مختلف زمانی تکرار می شوند به ترتیب ریسک منابع انسانی، ریسک های استراتژیک، مدیریت پروژه و ساختار سازمانی هستند. در این پژوهش در درجه دوم اولویت ها شناخته می شوند.
تبیین الگوی قضاوت در پیش بینی هزینه های سربار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل پیش بینی نگرش میل به تغییر بر اساس مولفه های معنویت در محیط کار و تعهد سازمانی در شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت منطقه فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثر مولفه های معنویت در محیط کار بر نگرش میل به تغییر با توجه به نقش واسطه ای تعهد سازمانی صورت گرفت. این تحقیق از نظر هدف کاربردی، و از نظر گردآوری اطلاعات و داده ها از نوع توصیفی- همبستگی به شمار می رود که به شیوه میدانی اجرا گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان شرکت خطوط لوله ومخابرات نفت منطقه فارس مشتمل بر 350 نفر بود. تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران 125 نفر محاسبه و نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات، تلفیقی از سه پرسشنامه بسته و استاندارد به صورت طیف پنج گزینه ای لیکرت بود. داده ها با بهره گیری از نرم افزا لیزرل 8.5 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تمامی متغیر های موثر بر نگرش میل به تغییر توسط کارکنان شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت منطقه فارس در قالب مدل مفهومی تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت مدل مفهومی با شاخص های نیکویی برازش مورد تایید قرار گرفت. همچنین با توجه به برآوردهای ضرایب اثرات مستقیم وغیر مستقیم ، بالاترین اثر مستقیم بر نگرش میل به تغییر مربوط به تعهد مستمر(0/35) وکمترین آن مربوط به اثر غیر مستقیم جذابیت کاری( 0/08) بوده است.
ارائه یک روش جدید برای ارزیابی و انتخاب سبد پروژه های توسعه محصول جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمایز از طریق توسعه محصول جدید یکی از موثرترین راه ها برای کسب موفقیت است اما با توجه نرخ شکست این پروژه ها نمیتوان تنها با اتکا به یک پروژه توسعه محصول به موفقیت شرکت امید داشت. بنابراین باید سبدی از پروژه های توسعه محصول جدید را انتخاب نمود. در این تحقیق با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و نظر سنجی از خبرگان نخست 3۲ معیار برای ارزیابی پروژه های توسعه محصول جدید در حوزه محصولات یکبار مصرف بهداشتی استخراج گردید. سپس با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکه ای مبتنی بر DEMATEL ، میزان تاثیرگذاری، تأثیرپذیری و وزن معیار ها بر اساس همبستگی میان آنها محاسبه و با ارزیابی پروژه های مختلف توسعه محصول جدید توسط روش VIKOR سبد مناسب تشکیل گردید. مدل ترکیبی پیشنهادی قادر است تعاملات پیچیده و وابستگیهای متقابل میان ابعاد و معیارها را لحاظ نماید تا علاوه بر انتخاب دقیقتر پروژه ها، با تعیین شدت تاثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل، راهکارهای مناسب برای بهبود عملکرد سبد انتخابی نیز به مدیران ارائه دهد. نتایج اجرای این مدل نشان داد مهمترین معیارها در انتخاب سبد پروژه های توسعه محصول، معیارهای بستری برای رشد شرکت و انطباق با استراتژی سازمان می باشد
شناسایی و رتبه بندی استراتژی های مناسب تاب آوری زنجیره تأمین؛ رویکردی ترکیبی از نظریه بازی و روش های تصمیم گیری چندمعیاره فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
9 - 31
حوزههای تخصصی:
تأثیرات مخرب بحران ها بر عملکرد زنجیره تأمین شرکت ها، متخصصان سازمانی را بر آن داشته تا بیش از پیش به مطالعه درباره مفهوم ریسک در زنجیره تأمین و چگونگی راه های مقابله با آن ترغیب شوند. از جدیدترین مفاهیم در این رابطه در حوزه زنجیره تأمین، بحث تاب آوری و چگونگی اجرای استراتژی های آن است. با توجه به اهمیت این موضوع، این پژوهش درصدد است تا بر اساس جدیدترین مطالعات در زمینه تاب آوری در زنجیره تأمین، استراتژی های مناسب را برای اجرا در یک شرکت تولیدی با مشارکت متخصصان سازمانی، شناسایی کند. در این راستا از یک رویکرد ترکیبی نوآورانه از مدل نظریه بازی ها و فنون تصمیم گیری چند معیاره در محیط فازی بهره گرفته شد. بدین منظور برای یافتن بهترین ترکیب استراتژی از میان استراتژی های تعادل نش یکسان (تعادل نش چندگانه)، با شناسایی معیارهای مناسب، به ترتیب برای تعیین درجه اهمیت معیارها و انتخاب بهترین استراتژی تاب آوری از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) و ویکور فازی (FVIKOR) استفاده شد. در این راستا نتایج نشان داد از دیدگاه متخصصان سازمانی برای انتخاب بهترین استراتژی، معیار هزینه اجرای استراتژی دارای بالاترین درجه اهمیت است؛ همچنین از میان سه ترکیب استراتژی تعادلی به دست آمده، استراتژی های افزایش رویت پذیری و افزایش سرعت بازیابی به عنوان بهترین ترکیب استراتژی برای افزایش تاب آوری زنجیره تأمین برگزیده شدند.
کارفرما ؛ مدیر نظام مند کار و تولید
حوزههای تخصصی:
مدل های تحلیل پوششی داده های بازه ای مبتنی بر TOPSIS(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحلیل پوششی داده ها (DEA) روشی برای سنجش عملکرد گروهی از واحدهای تصمیم گیری (DMUها) است که از ورودی های متعدد برای تولید خروجی های متعدد استفاده می کنند. این مقاله دو DMUی مجازی به نام DMUی ایده آل و DMUی آنتی ایده آل را وارد DEAی بازه ای می کند. مدل های DEAی بازه ای به دست آمده به ترتیب DEAی بازه ای با DMUهای ایده آل و آنتی ایده آل نامیده می شوند. یکی از آنها DMUها را از دیدگاه کارآیی خوشبینانه ارزیابی می کند، در حالی که دیگری آنها را از دیدگاه کارآیی بدبینانه ارزیابی می کند. این دو کارآیی بازه ای متمایز با هم ترکیب می شوند و یک شاخص جامع به نام نزدیکی نسبی به DMUی ایده آل را درست مانند رویکرد روش ترجیح ترتیب بر اساس شباهت به جواب ایده آل در تصمیم چندشاخصی تشکیل می دهند. سپس از شاخص نزدیکی نسبی به عنوان سنجش کلی هر DMU استفاده می شود و بر مبنای آن یک رتبه بندی کلی برای همه ی DMUها به دست می آید. یک مثال نیز در زمینه ی ارزیابی عملکرد بیست شعبه ی بانک ارائه خواهد شد که نشان می دهد که رویکرد DEAی بازه ای پیشنهادی یک روش ساده، مؤثر و عملی برای اندازه گیری عملکرد در موقعیت های زندگی واقعی است.
بهینه سازی کنترل موجودی در یک زنجیره تأمین سه سطحی از طریق شبیه سازی و الگوریتم جستجوی هارمونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال هفدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۴
69 - 109
حوزههای تخصصی:
در بازارهای امروز رقابت در حال افزایش است و شرکت ها را به سمت بهینه سازی فرآیندهای مدیریتی سوق می دهد. این موضوع هماهنگی مسائل مختلفی نظیر به اشتراک گذاری اطلاعات ، برنامه ریزی ظرفیت و قابلیت اطمینان میان اعضای درگیر شبکه را شامل می شود. یکی از مهمترین ابعاد شبکه زنجیره تأمین بهینه سازی عملیاتها با هدف حداقل کردن هزینه می باشد. با توجه به پیچیدگی های شبکه زنجیره تأمین این کار بسیار سختی می باشد. به منظور مقابله با این پیچیدگی و تعیین شرایط بهینه ما در این مقاله از رویکرد ترکیبی شبیه سازی ، روش تاگوچی ، تجزیه و تحلیل رگرسیون غیرخطی و الگوریتم جستجوی هارمونی استفاده نمودیم. در ابتدا مفاهیم طراحی آزمایشات به کار گرفته می شود و تعدادی سناریو برای زنجیره تامین تعریف می شود. سپس هریک از این سناریوها در محیط شبیه سازی شده اجرا می شوند. نتایج بدست آمده از شبیه سازی به منظور تخمین رابطه بین عوامل موثر بر زنجیره و هزینه های زنجیره استفاده می شود. در نهایت با بهینه سازی این رابطه می توان هزینه های زنجیره تامین را حداقل کرد. این پژوهش به شرکت ها کمک می کند تا بتوانند پیچیدگی ها و وابستگی میان فاکتورهای مختلف زنجیره تأمین را هموار کرده و راهکاری برای تولیدکنندگان در راستای تعیین برنامه ظرفیت مناسب و همچنین استراتژی به تأخیر انداختن تمایز ایجاد می کند.
عوامل موثر بر تصمیمات ساختاری شبکه توزیع و سیاستگذاری مدیریت توزیع در صنعت پخش مواد غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال هجدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۷
235 - 274
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل رابطه بین عوامل مؤثر در طراحی شبکه توزیع (DND) در شرکت های پخش در صنعت مواد غذایی انجام شده است. در این مقاله، طراحی شبکه توزیع به دو حوزه اصلی ساختار استراتژیک شبکه توزیع و سیاست های مدیریت توزیع طبقه بندی شده و تأثیر متغیرهای کلیدی توزیع بر طراحی شبکه توزیع مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی، اکتشافی است و از روش تحقیق کمی استفاده کرده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه 54 شرکت پخش سراسری در صنعت مواد غذایی در ایران است و با استفاده از روش تمام شماری، پرسشنامه ای برای تمامی مدیران عامل و مدیران بازاریابی آن شرکت ها (108 نفر) ارسال شد. در مجموع 92 نفر پرسشنامه های ارسالی را تکمیل کردند که با توجه به معیارهای تعیین شده تنها 81 پرسشنامه قابل استفاده بود، که این میزان استاندارد فرمول کوکران را نیز پوشش می دهد. از روش حداقل مربعات جزئی (PLS) به منظور تحلیل داده ها استفاده شد و نتایج حاکی از این بود که ویژگی های محصول، الزامات خدمات، ویژگی های تقاضا، ویژگی های عرضه و متغیرهای اقتصادی متغیرهای کلیدی هستند که بر طراحی شبکه توزیع تأثیر می گذارد. با توجه به کمبود پژوهش های انجام شده در مورد طراحی شبکه توزیع و بررسی عوامل مؤثر بر شکل دهی ساختار و سیاست های استراتژیک توزیع درکشور، می توان ادعا کرد این مقاله بینش ارزشمندی را برای دانشگاهیان و متخصصان فراهم می کند زیرا در آن مدلی از مؤلفه های مختلف طراحی شبکه توزیع، تصمیم های مربوط به طراحی شبکه توزیع و تحلیل عوامل اصلی تأثیرگذار بر ساختار شبکه توزیع ارائه شده است.
رتبه بندی توانمندی فناورانه در کشورهای عضو سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه با رویکرد تصمیم گیری چند معیاره
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با بهره گیری از شاخص های متعدد برگرفته از انواع مختلف مدل های ارزیابی توانمندی فناورانه در سطح ملی، به رتبه بندی کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصاد و توسعه به لحاظ توانمندی فناورانه به روش تصمیم گیری چند معیاره پرداخته شد. در گام نخست با استفاده از روش کتابخانه ای، مروری بر مقالات و کتب مرتبط انجام شد. در این مرحله مهم ترین مدل ها و معیارهای ارزیابی توانمندی فناورانه در سطح ملی مورد بررسی قرار گرفته شد و درنهایت 14 شاخص به عنوان معیارهای تصمیم گیری مورد بررسی قرار گرفت. سپس با به کارگیری تکنیک های تصمیم گیری مجموع ساده موزون، تاپسیس و الکتره کشورهای عضو سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه از حیث توانمندی فناورانه رتبه بندی شده اند. در ادامه به منظور ادغام نتایج هر تکنیک، از روش کپلند استفاده شده است. پژوهش حاضر از جنبه روش در دسته پژوهش های کمی است و از منظر هدف از نوع پژوهش های کاربردی است. بر اساس یافته های پژوهش آمریکا، ژاپن و آلمان به عنوان پیشگامان توانمندی فناورانه در میان کشورهای عضو سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه قلمداد می شوند.
گزارش: آشنایی با اهداف، برنامه ها و فعالیتهای مرکز مطالعات مدیریت و بهره وری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر سبک های رفتاری مدیران و مدیریت استعداد بر جانشین پروری در پتروشیمی استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق «بررسی تاثیر سبک های رفتاری مدیران و مدیریت استعداد بر جانشین پروری» می باشد. روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و کارکنان شرکت پتروشیمی ایلام می باشد که تعداد آنها 400 نفر هستند. با استفاده از جدول مورگان تعداد 196 نفر برای نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری، تصادفی ساده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده که روایی آن به تائید اساتید متخصص رسیده و برای پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ0.901 بدست آمده است که نشانگر تائید پایایی پرسشنامه مورد نظر می باشد. نتایج پژوهش نشان دادند که سبک های رفتاری مدیران و مدیریت استعدادها بر توانمندسازی کارکنان و جانشین پروری تاثیر مثبت، مستقیم و معناداری دارند. توانمندسازی کارکنان نیز بر جانشین پروری تاثیر معناداری دارد. همچنین ابعاد سبک رفتاری (ابراز وجود، دلپذیر، تحلیلی و پیش برنده) بر جانشین پروری تاثیر معناداری دارند.
انتخاب پرتفوی بهینه با استفاده از سیستم خبره در محیط فازی ممدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصلاحات جزء جدایی ناپذیر تحولات اقتصادی در بخش مالی می باشد که شامل شکل دهی دوباره ساختار بازار سرمایه، نوآوری در ابزارها و محیطی با نظم جامع تر است. دو مکتب فکری غالب بر ادبیات بازار سهام، تجزیه و تحلیل های بنیادی و تکنیکی می باشند. مسئله انتخاب پرتفوی بسیار مهم می باشد. به همین علت، این پژوهش ارزیابی سهام، شرکت ها با استفاده از هر دو روش تجزیه و تحلیل بنیادی و تکنیکی را برگزیده و سپس به منظور تشکیل پرتفویی که حالات مختلف ریسک و ترجیحات سرمایه گذارن را لحاظ کند، از مدل فازی ممدانی و مدل برنامه ریزی خطی عدد صحیح ترکیبی استفاده نموده است. دلیل استفاده از سیستم فازی ممدانی، کارا بودن آن در محیط های مبهم و استفاده از دانش انسانی و مدل برنامه ریزی خطی عدد صحیح ترکیبی، قابلیت یافتن جواب بهینه مسئله از میان تعداد زیاد جواب موجود می باشد. نتایج ارزیابی عملکرد پرتفوی های تشکیل شده برای سه حالت سرمایه گذار ریسک گریز، ریسک خنثی و ریسک پذیر، نشان می دهد که عملکرد پرتفوی پیشنهادی مثبت بوده و عملکرد مناسبی را نشان می دههد، اما در مقیاسی دقیق تر پرتفوی تشکیل شده برای سرمایه گذار ریسک گریز در وضعیت مطلوب تری قرار دارد
شناسایی و رتبه بندی ریسک های پروژه های ساختمانی سبز با استفاده از رویکرد ترکیبی SWARA-COPRAS : (مطالعه موردی: شهرستان آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال هجدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۸
139 - 192
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر ساختمان سبز توجه گستردهای را به خود جلب کرده است. افزایش تعداد پروژههای ساختمانی در ایران تأثیرات قابلتوجهی بر محیطزیست گذاشته است و اجرای ساختمان سبز یکراه مفید برای کاهش خطرات زیستمحیطی است. پروژههای ساختمان سبز بهطور ناخواسته با ریسکهایی مواجه هستند که از بازدهی آنها میکاهد، بنابراین شناسایی و رتبهبندی ریسک میتواند نقش مؤثری در موفقیت پروژههای ساختمانی سبز داشته باشد. با توجه به اینکه تحقیقات اندکی در زمینهی ارزیابی ریسک در پروژههای ساختمانی سبز در ایران صورت گرفته است، این مطالعه تلاش میکند با ارائه مدلی جامع از کلیه معیارها و ریسکهای پروژههای ساختمانی سبز، اقدام به رتبهبندی نهایی ریسکهای پروژههای ساختمانی سبز کند. بدین منظور در گام نخست به شناسایی و غربال ریسکها از دیدگاه کارشناسان پروژههای ساختمانی سبز و معرفی معیارهای ارزیابی ریسک پرداخته، سپس با استفاده از روش تحلیل نسبت ارزیابی وزن دهی تدریجی (SWARA)، وزن معیارها را به دست میآوریم. درنهایت رتبهبندی ریسکهای پروژههای ساختمانی سبز، با توجه به نتایج گامهای اولیه و استفاده از روش ارزیابی تناسب جامع (COPRAS) صورت گرفته است. این اولین تلاش در حل یک پروژه ساختمانی سبز با ترکیب روشهای SWARA و COPRAS و با در نظر گرفتن یک مطالعه موردی (شهرستان آمل) است. نتایج نشان میدهد که ریسکهای کیفیت پایین مواد و تجهیزات، مقاومت از طرف ذینفعان برای تصویب ایدههای سبز و نداشتن اهداف واقعبینانه از اهمیت بالایی برخوردار هستند. چارچوب پیشنهادی میتواند به ذینفعان پروژههای ساختمان سبز کشورهای درحالتوسعه کمک کند تا ریسکهای پروژه را بهتر مدیریت کنند.