فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
25 - 53
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با تمرکز فزاینده بر شناسایی و ارزیابی خطرها در سازمان ها، مدیریت ریسک به اولویت استراتژیک مهمی تبدیل شده است. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی حوزه ای مغفول در این زمینه است؛ یعنی حوزه مدیریت منابع انسانی. بدین ترتیب، این تحقیق به مطالعه ارزیابی ریسک منابع انسانی در یکی از سازمان های دولتی پرداخته است.
روش: از آنجا که هدف این پژوهش، انتشار دانش موجود در زمینه ریسک منابع انسانی است، این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای است و با توجه به ماهیت داده ها، جزء طرح های آمیخته. جامعه آماریِ بخشِ کیفی، متون علمی و خبرگان دانشگاهی و سازمانی بوده است. جامعه آماریِ بخش کمّی نیز، کلیه کارکنان اداره امور مالیاتی استان آذربایجان غربی است که تعداد آن ها 812 نفر گزارش شده است. ابزار سنجش، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه بوده است.
یافته ها: در بخش کیفی، با بهره گیری از روش تحلیل تم، ابعاد و مؤلفه ها و شاخص های ریسک منابع انسانی شناسایی شد. در بخش کمّی نیز با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی، ضمن بررسی و تأیید شاخص ها و ابعاد مدل ریسک منابع انسانی، اولویت آن ها در سازمان امور مالیاتی آذربایجان غربی بررسی شد تا مدیران سازمان، ضمن شناسایی ریسک های بسیار مهم منابع انسانی در سازمان خود، برای کنترل آن برنامه ریزی کنند. مدل ارائه شده از 4 بُعد، 14 مؤلفه و 40 شاخص تشکیل شده است.
نتیجه گیری: در این پژوهش، پس از شناسایی ابعاد و مؤلفه ها و شاخص های ریسک منابع انسانی، الگویی طراحی شد؛ سپس این الگو برای ارزیابی، در یکی از سازمان های دولتی به اجرا درآمد. این ارزیابی به مدیران سازمان ها کمک می کند که با شناسایی و رتبه بندی وضعیت ریسک های یاد شده، شاخص های مدل را به گونه ای تعدیل کنند که به کنترل ریسک های موجود منجر شود.
پیش بینی تسهیم دانش سبز و فرهنگ سازمانی از طریق مولفه- های مدیریت منابع انسانی سبز
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، پیش بینی تسهیم دانش سبز و فرهنگ سازمانی از طریق مولفه های مدیریت منابع انسانی سبز معلمان دوره ابتدایی شهرستان ماکو می باشد. روش پژوهش این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی- همبستگی می باشد. حجم جامعه آماری را کلیه جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی شهرستان ماکو در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 496 نفر(186 مرد و 310 زن) می باشد. طبق جدول مورگان، 217 نفر(81 مرد و 136 زن) حجم نمونه آماری را تشکیل دادند که انتخاب این حجم از نمونه آماری از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای از مدارس صورت گرفت. جهت اندازه گیری متغیرهای تحقیق از پرسشنامه های مدیریت منابع انسانی سبز فرخی، فرهنگ سازمانی دنیسون (2000) و همکاران (1396) و تسهیم دانش سبز چانگ (2011) استفاده شد. پایایی درونی آن ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب، 794/0، 769/0 و 815/0 بدست آمد. برای تعیین وضعیت نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده شد. لذا، از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه برای آزمون فرضیه ها استفاده به عمل آمد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدیریت منابع انسانی سبز و مولفه های آن (آموزش سبز، پاداش سبز، جذب و استخدام سبز، ارزیابی عملکرد سبز) با فرهنگ سازمانی و تسهیم دانش سبز معلمان دوره ابتدایی شهرستان ماکو ارتباط مثبت و معنی داری دارد. به علاوه، تحلیل رگرسیون نشان داد که فرهنگ سازمانی و تسهیم دانش سبز معلمان دوره ابتدایی از طریق مولفه های آموزش سبز، جذب و استخدام سبز و ارزیابی عملکرد سبز مدیریت منابع انسانی سبز به صورت معنی داری قابل پیش بینی است.
بررسی تاثیر اقدامات مدیریت منابع انسانی برکاهش قوم گرایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
87-101
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مشکلات سازمان های کشور، وجود تمایلات قوم گرانه در سازمان ها است، به نحوی که سازمان از حالت عقلایی خارج شده و به سمت سازمان سیاسی و فاقد کارایی و بهره وری لازم به پیش می رود. هدف این تحقیق، بررسی تاثیر اقدامات مدیریت منابع انسانی برکاهش قوم گرایی در بین ادارات ستادی و عملیاتی شرکت بهره برداری نفت و گاز مسجد سلیمان می باشد. روش بررسی: روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق 813 نفر از کارکنان می باشد که با استفاده روش کوکران و نمونه گیری تصادفی طبقه ایی 261 نفر انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های استاندارد گردآوری گردیدند. تجزیه و تحلیل آماری از طریق نرم افزارهای SPSS و LISREL انجام گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که اقدامات مدیریت منابع انسانی برکاهش قوم گرایی تاثیر دارد، ضمن آنکه کلیه فرضیه های تحقیق تاثیر مثبت و معنی داری بر قوم گرایی را نشان داد. همچنین برازش کلی مدل پیشنهادی مورد تایید قرار گرفت. نتیجه گیری: قوم گرایی در سازمان ها می تواند سبب ایجاد تعارضات درونی و بیرونی گردد و به تبع آن، مشکلات عدیده ای برای کارکنان در محیط کار ایجاد کند. اقدامات مدیریت منابع انسانی به عنوان عاملی اثربخش، می تواند مشکل قوم گرایی را در سازمان ها کاهش دهد به گونه ای که کارکنان با قومیت های مختلف، بتوانند در کنار یکدیگر بصورت مسالمت آمیز فعالیت کنند.
ارائه الگوی رهبری دانش محور در جهت دوسوتوانی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
153 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ارائه الگوی رهبری دانش گرا در جهت دوسوتوانی سازمانی است. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی می باشد که به روش پیمایشی انجام شده است. همچنین این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای- کاربردی است. جامعه آماری پژوهش جهت آزمون الگو، ۱۹۳۵۸ نفر از کارکنان بخش اداری سازمان های خدمات بهداشتی درمانی استان کرمان هستند که حجم نمونه 586 نفر بر اساس 5 تا 10 برابر تعداد سؤالات پرسشنامه در نظر گرفته شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه-های رهبری دانش گرا و دوسوتوانی سازمانی هستند. یافته های پژوهش ضمن تأیید الگوی پیشنهادی، نشان داد که رهبری دانش گرا و ابعاد آن (جهت یابی یادگیری، ایجاد فضای حمایتی از یادگیری، حمایت از فرایند یادگیری در سطح فردی و گروهی، عمل در نقش الگو، آموزش دانش گرا، ادغام دانش و نوآوری، تحریک انتشار دانش، مهارت های رهبری، حمایت از تسهیم دانش، ارزیابی عملکرد بر مبنای تسهیم دانش و پاداش مبتنی بر تسهیم دانش) بر دوسوتوانی سازمانی تأثیر مثبت دارند و از بین این ابعاد، تأثیر بُعد پاداش مبتنی بر تسهیم دانش بر دوسوتوانی سازمانی بیشتر از سایر ابعاد بوده است.
شناسایی و رتبه بندی پسایندهای منتورینگ: رویکردی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی پسایندهای پیاده سازی فرآیند منتورینگ و تحلیل این دستاوردها در شرکت همراه اول می باشد. روش پژوهش از نوع آمیخته (کیفی- کمی) و از نظر استراتژی از نوع مطالعه موردی است. برای رسیدن به این منظور، پس از بررسی جامعه ادبیات منتورینگ، سوال های مصاحبه طراحی شد و بعد از مورد تأیید قرار گرفتن روایی سؤالات، به روش نمونه گیری هدفمند با تعداد 15 نفر از خبرگان حوزه توسعه منابع انسانی و به ویژه منتورینگ مصاحبه انجام شد. سپس، نتایج مصاحبه ها به روش تحلیل تم و با استفاده از رویکرد براون و کلارک مورد تحلیل قرار گرفت و دستاوردهای حاصل از پیاده سازی فرآیند منتورینگ در 9 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی؛ مزایا برای منتی، مزایا برای منتور و مزایا برای سازمان قرار گرفت. سپس در مرحله کمی پژوهش این مقوله های اصلی و فرعی با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی مورد سنجش و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش در گام دوم پژوهش نشان داد که مقوله اصلی "مزایا برای منتی" بیشترین اهمیت را در بین سه مقوله اصلی دستاوردهای اجرای فرآیند منتورینگ در شرکت همراه اول داشته و بعد از آن مقوله های "مزایا برای سازمان" و "مزایا برای منتور" در رتبه های دوم و سوم قرار دارند.
تأثیر زمینه یادگیری زدایی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی اثربخشی سرمایه انسانی در دانشگاه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۲
137-155
حوزههای تخصصی:
مساله و هدف: کنارگذاشتن دانش های منسوخ شده در سازمان برای جایگزینی دانش های جدید و ایجاد تغییرات در سازمان و انطباق سازمان با شرایط روز بسیار حائز اهمیت است. بدین منظور، در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر زمینه یادگیری زدایی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی سرمایه انسانی در دانشگاه رازی پرداخته شد. روش شناسی: در این پژوهش از پرسشنامه های استاندارد زمینه یادگیری زدایی و سرمایه انسانی سگارا-ناوارو (2017) و پرسشنامه نوآوری سازمانی یانگ و احمد (2004) استفاده گردید. جامعه مورد مطالعه کارکنان دانشگاه رازی به تعداد 585 نفر و با استفاده از جدول مورگان 230 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از روش معادالات ساختاری و تحلیل مسیر به روش حداقل مربعات جزئی در محیط نرم افزار (PLS) صورت گرفت. یافته ها : زمینه یادگیری زدایی بر نوآوری سازمانی تأثیر مثبت و معنادار دارد همچنین اثر مثبت و معنادار بین سرمایه انسانی و نوآوری سازمانی را تأیید می نماید و در نهایت اثر مثبت و معناداری بین زمینه یادگیری زدایی بر نوآوری سازمانی با نقش سرمایه انسانی را نشان می دهد. نتیجه گیری: در راستای ارائه خدمات نوآورانه مدیران و کارکنان دانشگاه باید دانش قدیمی خود را کنار گذاشته و از دانش جدید و بروز استفاده نمایند. لذا اتخاذ رویکرد نوآوری در دانشگاه ها منجر به ارتقا شایستگی های نیروی انسانی، علمی و فناورانه می شود. این تأثیر در نهایت منجر به بهبود وضع اقتصادی و گامی در جهت تغییر رویکرد دانشگاه به سمت دانشگاه نسل سوم و کارآفرین می گردد.
بررسی رابطه فرهنگ سازمانی دوسوتوان و عملکرد سازمانی: تبیین نقش تصمیمات و جهت گیری های استراتژیک دوسویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال بیستم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
427 - 452
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤلفه های تأثیرگذار در بهبود عملکرد فرهنگ سازمانی و به طور خاص فرهنگ سازمانی دوسوتوان است. زیرا با اهرم فرهنگ به سادگی می توان تغییرات را تسهیل و جهت گیری های جدید را در سازمان پایدار کرد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش فرهنگ سازمانی دوسوتوان بر عملکرد سازمانی با در نظر گرفتن نقش تصمیمات و جهت گیری های استراتژیک و دوسوتوانی سازمانی در شرکت های زیست فناوری دارویی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است و داده ها از طریق پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش شرکت های زیست دارویی کشور بود که مبتنی بر ماهیت پژوهش شرکت های تولیدی و صنعتی مورد توجه بودند. تعداد 97 پرسشنامه توسط مدیران ارشد این شرکت ها جمع آوری شد. به منظور بررسی فرضیات پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart Pls بهره گرفته شد. یافته های به دست آمده از پژوهش نشان می دهد فرهنگ دوسوتوان، علاوه بر نقش مستقیم بر عملکرد سازمان، با تأثیری که بر دوسوتوانی و تصمیمات استراتژیک دوسویه و جهت گیری های استراتژیک سازمان می گذارد، این نقش را تقویت می کند و منجر به ارتقای عملکرد سازمان می شود.
طراحی مدل مدیریت عملکرد برای سازمان های بخش دولتی کشور با تمرکز بر نقش پیشران رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
145 - 174
حوزههای تخصصی:
در مدل های موجود درزمینه مدیریت عملکرد سازمان های بخش دولتی، مؤلفه رهبری به طور شایسته دیده نشده است. به عبارت دیگر، مؤلفه رهبری در مدل های مذکور با مفهوم و گستره آن در مبانی نظری مدیریت رفتار سازمانی سازگاری ندارد. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر، طراحی مدلی برای مدیریت عملکرد سازمان های بخش دولتی کشور با تمرکز بر نقش پیشران رهبری است. روش شناسی این پژوهش علم طراحی می باشد. در اجرای مراحل علم طراحی، 240 منبع درزمینه ادبیات موضوع مدیریت عملکرد (در سطح سازمان) و رهبری مطالعه شد و منابع منتخب مرور، طبقه بندی و تحلیل مضمون شدند. پس ازآن براساس نتایج اولیه، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان مدیریت عملکرد در سازمان های بخش دولتی انجام پذیرفت. خبرگان با روش نمونه گیری گلوله برفی با درنظرگرفتن شرایط علمی، تجربی و ادراکی برگزیده شدند. سپس تحلیل مضمون نهایی انجام پذیرفت و مدل هدف استخراج شد. در مدل پیشنهادی مؤلفه ها در سه سطح طبقه بندی شده اند: در سطح فوقانی، مدل مدیریت عملکرد سازمان های بخش دولتی کشور شامل 10 عنصر است. در سطوح دوم و سوم، رهبری به ترتیب مشتمل بر 3 بعد و 14 زیرمؤلفه است: ویژگی ها و صفات رهبری (5 زیرمؤلفه )، ابعاد رفتاری رهبری (5 زیرمؤلفه )، زمینه درقالب خنثی کنندگان و جانشینان رهبری (4 زیرمؤلفه ). نتایج پژوهش مؤید ضرورت گنجانیدن عوامل مذکور در مدل فعلی کشور است.
طراحی سیستم خبره فازی برای پیش بینی اثربخشی نظام جبران خدمات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۳
17 - 47
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با تمرکز بر تنوع سرمایه های انسانی موجود در سازمان ها و نقش احتمالی آنها در اثربخشی نظام جبران خدمات، هدف از اجرای این پژوهش، پیش بینی اثربخشی نظام جبران خدمات برای انواع سرمایه های انسانی در نیروی انتظامی استان قزوین بوده است. روش شناسی: پژوهش حاضر کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی (غیرآزمایشی) است. جامعه آماری مدیران عالی، میانی و عملیاتی نیروی انتظامی استان قزوین به تعداد 53 نفر بود که از این میان، دسترسی به نظرهای 46 نفر از آنان برای محقق ممکن شد. ابزار سنجش، پرسش نامه بود. به منظور تحلیل داده ها، از روش های تحلیل شبکه ای و سیستم استنتاج فازی استفاده شد. یافته ها: بنا بر نتایج پژوهش، اثربخشی نظام جبران خدمات با توجه به نوع سرمایه های انسانی متفاوت است. اولویت عناصر جبران خدمات برای سرمایه های انسانی هسته ای، به ترتیب عبارت است از: جذب، پاداش، حقوق، مزایا، خدمات رفاهی و جایزه. اولویت عناصر برای سرمایه های انسانی ویژه عبارت است از: حقوق، مزایا، جذب، پاداش، خدمات رفاهی و جایزه. این اولویت برای سرمایه های انسانی ضروری به این ترتیب است: حقوق، مزایا، خدمات رفاهی، پاداش، جایزه و جذب و در نهایت، برای سرمایه های انسانی کمکی اولویت عناصر عبارت است از: مزایا، پاداش، حقوق، خدمات رفاهی، جایزه و جذب. همچنین، ارزیابی مدل در نیروی انتظامی نشان داد که بیشترین اثربخشی مشاهده شده در این سازمان، سرمایه های انسانی ضروری تعلق دارد. نتیجه گیری: مهم ترین دستاورد این مقاله، طراحی سیستمی در زمینه جبران خدمات اثربخش در نیروی انتظامی است که با توجه به مقادیر ورودی ها، به طور پویا مقدار خروجی را تعیین خواهد کرد. برای پیش بینی میزان اثربخشی نظام جبران خدمات، این الگو بسیار کاربردی است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل آموزشی مؤثر بر رفتار حرفه ای کارکنان (مورد مطالعه: فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رفتار حرفه ای کارکنان در سازمان باعث ارتقاء عملکرد سازمانی می شود. یکی از راه های ایجاد رفتار حرفه ای در کارکنان، ارائه آموزش های مؤثر در راستای اهداف سازمانی است. هدف این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی عوامل آموزشی موثر بر رفتار حرفه ای کارکنان فراجا (فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران) می باشد. روش بررسی: این مطالعه کیفی، از نوع کاربردی می باشد. برای جمع آوری داده ها، از نظرات دو نمونه آماری خبرگان به تعداد 15 نفر استفاده شد. خبرگان به صورت هدفمند انتخاب و مصاحبه با آنان تاحد اشباع نظری ادامه یافت. مصاحبه های انجام شده با روش تحلیل مضمون، تحلیل و عوامل موثر بر رفتار حرفه ای کارکنان فراجا شناسایی شدند. برای اولویت بندی این عوامل از تکنیک دیمتل فازی استفاده شد. در این مرحله، 9 نفر از خبرگان در حوزه دانشگاهی و سازمانی، اولویت بندی را انجام دادند. یافته ها: یافته ها نشان داد عوامل آموزشی موثر بر رفتار حرفه ای کارکنان فراجا، نیازمند کسب مهارت های عملیاتی با 29 مؤلفه ، مهارت های رفتاری با 9 مؤلفه و مهارت های تخصصی- حرفه ای با 29 مؤلفه بود. بررسی نظرات خبرگان نشان داد بعد مهارت های عملیاتی، بیشترین قدرت تأثیرگذاری را بر مهارت های رفتاری و مهارت های تخصصی- حرفه ای کارکنان داشته است. نتیجه گیری: از آنجایی که آموزش مهارت های عملیاتی بر رفتار حرفه ای کارکنان از اهمیت بالایی برخوردار است، برنامه های آموزشی در این حیطه باید بیشتر در حوزه فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران مورد توجه قرار بگیرد.
توسعه الگوی شایستگی مدیران در صنایع پروژه محور بخش دولتی با رویکرد تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از رایج ترین رویکردها در حوزه مدیریت پروژه، رویکرد شایستگی محور است. این رویکرد برخلاف رویکردهای فرآیند محور، بصورت ویژه بر نقش «فرد» متمرکز است. تفاوت شرایط حاکم بر کشور به ویژه در مقطع فعلی، نسبت به شرایط پایداری که مبنای تدوین استانداردها و مدل های بین المللی بوده، اصلی ترین ضرورت تدوین شایستگی ها در سطح ملّی است. در این پژوهش تلاش شد با روش داده بنیاد، مبانی نظری توسعه مدل شایستگی های مدیران پروژه در صنعت ساخت ایران مورد کاوش قرار گیرد. با انجام 27 مصاحبه به روشSTAR سعی شد شایستگی های مؤثر بر موفقیت پروژه شناسایی شود. 551 کد شناسایی و ضمن تحلیل در نرم افزار Atlas ti. با کدگذاری های باز، محوری و گزینشی، نهایتاً تدوین شرایط علّی، عوامل بستر، راهبرد و پیامدها صورت گرفت. از لحاظ شرایط علّی، تأثیر زیاد عوامل کلان محیطی و شرایط خاص کشور بر نحوه مدیریت پروژه ها به وضوح قابل درک است. در نتیجه شاهد شکل گیری محیطی سراسر تغییر، تعریف پروژه هایی غیر اصولی، پیچیدگی و پیش بینی ناپذیرشدن رفتارها و قوانینی فرد محور هستیم. در چنین بستری، رنگ پذیری شایستگی های رفتاری از محیط، اهمیت بیشتر شایستگی های رفتاری و محیطی نسبت به تکنیکال و البته تغییر پارادایم شایستگی های تکنیکال به عنوان راهبردها مطرح می شود. پیامد این راهبردها ضرورت کنار گذاشتن ساختارهای معمول و توجه به شایستگی هایی همچون کلان نگری، توان اقناع مدیران ارشد، عارضه یابی مستمر، مدیریت در لحظه، خلاقیت و توان بالای حل مسأله و نیز آمادگی ذهنی، انعطاف پذیری، جدیت و تعهد کاری و البته نتیجه محوری است.
مشارکت خانواده در سیاست گذاری تربیتی؛ شناسایی عوامل مداخله گر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درصدد شناسایی عوامل مداخله گر و اثرگذار بر مشارکت نهاد خانواده در سیاست گذاری های تربیتی در کشور، با استفاده از روش کیفی «داده بنیاد» مبتنی بر ابزار «مصاحبه» بوده است. جامعه هدف پژوهش، خبرگان و متخصصان در حوزه سیاست گذاری تربیتی و نیز خانواده (مشتمل بر مدیران حوزه آموزش وپرورش و نیز اساتید و مطلعین دانشگاهی در حوزه سیاست گذاری و خانواده) بوده اند که از میان آن ها 15 نفر با روش اشباع نظری و به شکل نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. یافته های این مطالعه مبیّن آن است که عواملی مداخله گر متعددی در بروز پدیده «سیاست گذاری تربیتی مشارکتی (با مشارکت خانواده)» دخیل بوده اند که می توان آن ها را در دو دسته کلی مشتمل بر «علل و عوامل تسهیل گر امر مشارکت» و نیز «علل و عوامل محدودگر امر مشارکت» دسته بندی نمود؛ امّا سهم و میزان اثرگذاری «علل و عوامل تسهیل گر»، به نسبت «علل و عوامل محدودگر»، قابل توجه بوده و فراوانی زیرمقوله های بیشتری را به خود اختصاص داده است؛ به طوریکه مصاحبه شوندگان، عواملی چون: بازتعریف نقش ذینفعان در تعلیم و تربیت، تحولات ساختاری – تشکیلاتی نظام تربیتی، هم راستایی خانواده و نظام تربیتی و نیز تصویب قوانین و مقررات مشارکت پذیری را به مثابه عوامل تسهیل گر، در مشارکت – هر چه بیشتر- نهاد خانواده در سیاست گذاری تربیتی دخیل دانسته و در عین حال، اذعان نموده اند که برخی موانع و کاستی هایی در حوزه های خانوادگی، فرهنگی، سیاسی و مدیریتی، با ایجاد محدودیت هایی، روند مشارکت خانواده در سیاست گذاری تربیتی را با مشکل مواجه نموده است که از آن جمله می توان به عدم توانمندی خانواده ها برای نقش آفرینی در سیاست گذاری تربیتی، عدم آشنایی و آگاهی والدین از سیاست ها، اهداف و برنامه های تربیتی، نگاه از بالا به پایین مسئولان به نظام تربیتی، ناکارآمدی سازوکارهای موجود در ایجاد تعامل بین خانواده و نظام تربیتی، عدم تمایل مسئولان و تصمیم گیرندگان به تفویض اختیار و تقسیم قدرت در سیاست گذاری تربیتی و.. اشاره نمود.
تأثیر قراردادهای نامتعارف بر عملکرد نوآورانه: تحلیل نقش میانجی دلبستگی شغلی و توانمندسازی روانشناختی (مورد مطالعه: شرکت های هواپیمایی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملکرد نوآورانه عامل مهم و حیاتی برای خلق ارزش و دستیابی به مزیت رقابتی پایدار در محیط های پیچیده امروزی است. شرکت ها با عقد قراردادهای نامتعارف و ایجاد شرایط منعطف کاری زمینه را برای عملکرد نوآورانه کارکنان فراهم می سازند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر قراردادهای نامتعارف کاری بر عملکرد نوآورانه کارکنان با درنظرگرفتن نقش میانجی دلبستگی شغلی و توانمندسازی روانشناختی است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان پنج شرکت هواپیمایی ایران هستند. برمبنای نمونه گیری طبقه ای تصادفی، 314 پرسشنامه صحیح عودت داده شد و با استفاده از نرم-افزارهای SPSS و AMOS داده های پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه قراردادهای نامتعارف کاری روزن و همکاران (2013)، دلبستگی شغلی شائوفلی و همکاران (2006)، توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر (1995) و عملکرد نوآورانه وانگ و احمد (2004) استفاده شد. نتایج نشان داد قراردادهای نامتعارف کاری بر عملکرد نوآورانه کارکنان تأثیر مستقیم و معناداری دارد و به طور غیرمستقیم از طریق میانجی گری دلبستگی شغلی و توانمندسازی روانشناختی بر عملکرد نوآورانه کارکنان تأثیر معناداری دارد. نتایج پژوهش در حوزه قراردادهای نامتعارف حاکی از آن است که مدیران شرکت های هواپیمایی با ارائه بسته های متناسب سازی شده همچون پرداخت حقوق و مزایای بیشتر، ارتقا کارکنان در مسیر پیشرفت شغلی، برگزاری دوره های آموزشی و ... منجربه افزایش دلبستگی شغلی و توانمندسازی کارکنان و نهایتاً عملکردخلاقانه و نوآورانه کارکنان میشوند.
بررسی و تحلیل ساختار فکری مطالعات جهانیِ «اخلاق مدیریت» مبتنی بر مفاهیم پرکاربرد در سه دهۀ اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
119 - 152
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش توصیفی - تحلیلی حاضر، شناخت و تحلیل ساختار فکری مطالعات «اخلاق مدیریت» برمبنای شناسایی واژگان مرتبط، به تفکیک حوزه های علمی مشارکت کننده در پایگاه استنادی وب آو ساینس طی سه دهه اخیر است. در این راستا پژوهش حاضر با رویکرد علم سنجی و با روش هایی چون تحلیل محتوا، فنون تحلیل هم واژگانی و تحلیل شبکه اجتماعی و با استفاده از نرم افزارهای تحلیل داده شامل هیست سایت، بایب اکسل، گفی و نیز نرم افزار وی او اس ویوئر و اس پی اس اس به انجام رسیده است. نتایج نشان می دهد میانگین نرخ رشد در مطالعات «اخلاق مدیریت» افزایشی با میزان 15.59 درصد در سال است. این مطالعات ماهیتی میان رشته داشته و بیشترین مشارکت در تولید آثار علمی به ترتیب مربوط به حوزه های اقتصاد کسب وکار، علوم اجتماعی، روان شناسی، علوم زیست محیطی و مدیریت دولتی است. خوشه بندی هم واژگانی به ترتیب منجر به تشکیل 6، 5، 7، 6 و 4 خوشه بدست آمد. بررسی چگونگی نقش آفرینی کلیدواژگان نشان داد بیشترین مرکزیت درجه مربوط به مسئولیت اجتماعی سازمان، تبادل رهبر و عضو، و پایداری است؛ کلیدواژه های مسئولیت اجتماعی سازمان، رهبری انتقالی و پایداری بیشترین مرکزیت نزدیکی و مسئولیت اجتماعی شرکت، معنابخشی و پایداری دارای بیشترین مرکزیت بینابینی بوده ومهم ترین مفاهیمی هستند که مطالعات اخلاق مدیریت را رقم زده اند. طبق یافته ها حوزه اقتصاد کسب وکار و علوم اجتماعی دارای بیشترین موضوعات مشترک با 407 مورد، 98.3 درصد همپوشانی دارند. همچنین پنج حوزه مورد بررسی به لحاظ تعداد استنادات دریافتی و تعداد تولیدات علمی تفاوت معناداری دارند.
شناسایی و اولویت بندی مولفه های موثر بر آموزش کارکنان در شرکت گل گهر سیرجان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷)
105 - 84
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور شناسایی و اولویت بندی مولفه های موثر بر آموزش کارکنان در شرکت گل گهر سیرجان. انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه خبرگان ، مدیران و کارشناسانی در حوزه آموزش کارکنان می باشد. حجم نمونه تحقیق 13 نفر از خبرگان ، مدیران و کارشناسانی در حوزه آموزش کارکنان ، انتخاب شدند. این نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری که نشان دهنده اعتبار تحقیقات کیفی میباشد، ادامه یافت. این پژوهش از نوع آمیخته با طرح اکتشافی بوده و برای انجام از روش تحلیل مضمون و تاپسیس استفاده شده است. و شامل سه بخش اصلی است. بخش اول به تدوین مبانی نظری پرداخته است که روش تحقیق کیفی کتابخانه ای و مطالعه اسناد به عنوان مناسبترین روش مورد استفاده قرار گرفت.. در بخش دوم، با استفاده از روش تحقیق کیفی تحلیل مضمون و مصاحبه با خبرگان پرداخته شد. در بخش سوم با استفاده از نرم افزار تاپسیس به اولویت بندی بندی مولفه های موثر بر آموزش کارکنان در شرکت گل گهر سیرجان اقدام شد. در خاتمه براساس نتایج تحقیق پیشنهادهایی ارائه گردیده است که می تواند مورد استفاده مسئولین و مجریان شرکت گل گهر سیرجان نیز قرار گیرد
مدل تجویزی حکمرانی در مدیریت منابع انسانی بعد از شیوع ویروس کرونا با رویکرد کیفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
17-32
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اینکه حکمرانی خوب می تواند الگویی برای توسعه پایدار انسانی با ساز و کار تعاملی بین سه بخش دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی باشد تا به موجب آن کشورها بتوانند از همه توانمندی های خود در توسعه همه جانبه استفاده کنند. در این راستا مهمترین عامل توسعه هر جامعه، افراد آن جامعه هستند از طرفی دیگر، یکی از ملزومات اصلی در زمینه مدیریت بحران، سطح بالای میزان آمادگی و توانمند نیروی انسانی در مدیریت بحران است. هدف از پژوهش طراحی مدل تجویزی حکمرانی در مدیریت منابع انسانی در زمان و بعد ازشیوع کرونا می باشد تا به توان حکمرانی در این حوزه را اعمال نمود روش بررسی: بر اساس هدف، این پژوهش که به صورت کیفی انجام می شود به طوری که، پس از مطالعه ادبیات موض وع و استخراج کارکرد های مدیریت منابع انسانی در زمینه مدیریت بح ران کرونا، چالش های آن و مدیریت منابع انسانی در این دوران ب ا کس ب نظ ر تعدادی از خبره ها ازطریق پرسش های باز مصاحبه به عمل آمد تا به این طریق مدل تجویزی حکمرانی در مدیریت منابع انسانی بعد از شیوع ویروس کرونا رسید.یافته ها: مدلی شامل بر سه سطح برای حکمرانی در مدیریت منابع انسانی بعد از شیوع ویروس کرونا از نقطه نظر خبرگان نهایی گردید.نتیجه گیری: مولفه هایی همچون، مدیریت عملکرد، آموزش و توانمند سازی و ایمنی و بهداشت ، شایسته گزینی و شایسته سالاری، عدالت توزیعی و رویه ای و رابطه کاری و ارتباط سازمانی برای حکمرانی خوب منابع انسانی مد نظر قرار گرفت.
ارائه الگوی نظارت مدیریتی به منظور پیشگیری از بروز فساد اداری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
33-46
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش ارائه الگوی نظارت مدیریتی به منظور پیشگیری از بروز فساد اداری است.روش بررسی: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی می باشد که به روش پیمایشی انجام شده است. هم چنین این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای- کاربردی است. جامعه آماری پژوهش جهت آزمون الگو، شامل کارکنان سازمان های دولتی شهر کرمان بوده و تعداد 286 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی (آزمون t و رگرسیون چندگانه به روش همزمان) استفاده شده است و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه-های نظارت مدیریتی و فساد اداری هستند.یافته ها: یافته های پژوهش ضمن تأیید الگوی پیشنهادی، نشان داد که ابعاد نظارت مدیریتی بر فساد اداری اثر کاهنده دارند و از بین این ابعاد، بُعد نظارت از طریق مأمورین بازرسی سازمان بیشترین تأثیر منفی را بر فساد اداری دارد و ابعاد نظارت هیئت های اداری، نظارت از طریق بازرسان مخفی سازمان، نظارت مستقیم شخص مدیر، نظارت با استفاده از تجهیزات الکترونیکی و نظارت سلسله مراتبی به ترتیب در رده های بَعدی قرار دارند.نتیجه گیری: با توجه به اینکه نظارت مدیریتی نقش مهمی در پیشگیری از بروز فساد اداری دارد، مدیران سازمان ها باید انواع روش های نظارت بر زیرمجموعه خود را به خوبی بشناسند و به درستی آن ها را به کار گیرند.
ارزیابی بلوغ سرمایه فکری براساس مضامین پیوندِ یادگیری دوجانبه در شرکت های دانش بنیان حوزه نفت و گاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل تلاطم محیطی، بسیاری از شرکت های امروزی، چاره ای جز پیوند سطوح یادگیری های سازمانی با سرمایه های فکری خود ندارند، زیرا پیامدهای احتمالی چنین استراتژی هایی، شرکت ها را قادر می سازد تا با تحریک سطح انگیزه ها در چارچوب تغییرات محیطی، سطحی از بلوغ در سرمایه فکری را محقق نمایند، که زمینه سازی پایداری در فرآیندهای رقابتی شرکت ها گردد. هدف این پژوهش ارزیابی بلوغ سرمایه فکری براساس مضامین پیوندِ یادگیری دوجانبه می باشد. در این پژوهش به منظور شناسایی مؤلفه ها (بلوغ سرمایه فکری) و گزاره های پژوهش (مضامین پیوندِ یادگیری دوجانبه) از غربالگری نظری براساس پژوهش های مشابه استفاده شد. سپس به منظور تعیین پایایی مؤلفه ها و گزاره های پژوهش از طریقِ مشارکتِ ۱۶ نفر از متخصصان و خبرگان رشته مدیریت، از تحلیل دلفی استفاده شد. در بخش کمی مؤلفه ها و گزاره های شناسایی شده در قالب پرسشنامه های ماتریسی، توسط ۲۲ نفر از مدیران، مسئولان و کارشناسان صاحب نظر در سطح مختلف شرکت های دانش بنیان مورد ارزیابی تحلیل تفسیری قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد، گزاره گرایش های استراتژیک در یادگیری به عنوان تأثیرگذارترین مضامینِ پیوندِ یادگیری دوجانبه در شرکت های مورد بررسی محسوب می شود که باعث تقویتِ پایداری خلق دانس به عنوان مؤلفه ی موثر در بلوغ سرمایه فکری می شود. این نتیجه نشان می دهد گرایش های استراتژیک از طریق پایداری و اثربخشی شناساییِ ظرفیت های محیطی، شرکت را قادر می سازد تا دانش را برمبنای تغییرات محیطی کسب نماید و با ترکیب آن ها سببِ تقویت بهره وری گردد و ظرفیت های جذب و خلق دانش را به عنوان یک ارزش در خود نهادینه نماید.
الگوی توانمندسازی منابع انسانی در سازمان های دفاعی دانش محور (نمونه پژوهی: اداره تحقیقات و جهاد خودکفایی آجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
73 - 91
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: موفقیت سازمان های دانش محور مرهون توانمندسازی منابع انسانی دانشی آن است. هرچه این سازمان ها از نظر منابع انسانی توانمندتر باشند، به همان میزان، توفیق بیشتری در نیل به اهداف خود خواهند داشت. هدف این مقاله طراحی و تبیین الگوی توانمندسازی منابع انسانی در اداره تحقیقات و جهاد خودکفایی ارتش ج.ا.ا است.
روش: پژوهش از نظر هدف، توسعه ای و از لحاظ نتیجه، کاربردی و از لحاظ نوع داده ها، کیفی و کمّی است. مشارکت کنندگان بخش کیفی خبرگان علمی و صاحب نظران حوزه مدیریت منابع انسانی و خبرگان اجرایی اداره تحقیقات و جهاد خودکفایی آجا بودند که با روش نمونه گیری غیراحتمالی قضاوتی و هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمّی نیز، 152 نفر از کارکنان دانشی که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، در این پژوهش مشارکت کردند. ابزارهای گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسش نامه محقق ساخته بود. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی، تحلیل مضمون و در بخش کمّی، مدل سازی معادلات ساختاری جهت اعتبارسنجی مدل بود.
یافته ها: بر اساس یافته ها مقوله های اصلی الگوی توانمندسازی جامعه هدف عبارت اند از: توانمندسازی دانشی، توانمندسازی حرفه ای، توانمندسازی کارکردی، توانمندسازی اخلاقی، توانمندسازی اجتماعی، توانمندسازی نظامی و توانمندسازی شناختی که ارتباط میان آن ها و مقوله های فرعی تشکیل دهنده آن ها، به صورت کمّی نیز تأیید شد.
نتیجه گیری: ماهیت حرفه ای منابع انسانی شاغل در سازمان های دفاعی دانش محور، موجب می شود که برنامه توانمندسازی آن ها چندبُعدی و فراگیر باشد. الگوی ارائه شده در این پژوهش می تواند به عنوان راهنمای عمل برای تدوین برنامه های توسعه منابع انسانی در این حوزه استفاده شود.
شناسایی شاخص های شایستگی افراد مدیر در شرکت های مختلف شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اهمیت و ضرورت تحقیق حاضر در دو بُعد نظری و کاربردی قابل بررسی می باشد . در بُعد نظری، با توجه به این که تاکنون تحقیقی درزمینه طراحی و تبین مدل شایستگی افراد مدیر در شرکت های مختلف در شهرداری تهران انجام نشده، این تحقیق می تواند از جهت پر کردن خلأ نظری حوزه شایستگی در شهرداری تهران، به شناسایی هر چه بیشتر مفهوم شایستگی، ابعاد، شاخص ها و نحوه گسترش و بهبود و بهبود آن به صورت دقیق تر و عملیاتی تر یاری رسانده و منجر به یک الگوی یکپارچه و منسجم گردد. ازنقطه نظر کاربردی، نیز این تحقیق می تواند با تعیین و مشخص کردن وضع موجود شایستگی افراد مدیر در شرکت های مختلف سازمان مذکور، نقش مؤثری در ارتقای عملکرد آن ها و درنهایت بهبود عملکرد سازمان گردد. همچنین عدم مطالعه موضوع باعث می شود تا افراد مدیر در شرکت های مختلف بر اساس سلایق مختلف و برداشت شخصی خود، نگاه ناقص و نادرستی نسبت به موضوع داشته باشند. روش: نوع تحقیق ازنظر هدف، گسترش و بهبود ای و ازلحاظ نحوه گردآوری، کاربردی می باشد و ازلحاظ نوع داده ها ترکیبی می باشد. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی شامل 15 نفر از خبرگان و صاحب نظران بود که با روش نمونه گیری غیر احتمالی قضاوتی و هدفمند انتخاب شدند و در بخش کمی شامل کلیه افراد مدیر در شرکت های مختلف شهرداری شهر تهران بود و حجم نمونه برابر با 384 نفر و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.