فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۰۱ تا ۳٬۱۲۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
توسعه ی یادگیری سازمانی به وجود شرایط و زمینه ای مناسب نیاز دارد. در این میان، نقش عوامل انسانی اجتماعی در ایجاد سازمان یادگیرنده بسیار تعیین کننده است. شناخت بهتر نقش رهبری و رهبری تسهیل کننده ی یادگیری سازمانی می تواند به ایجاد آمادگی لازم برای توسعه ی سازمان یادگیرنده کمک کند. از این رو، در پژوهش حاضر به بررسی نقش رهبری تحول گرا در توسعه ی یادگیری سازمانی پرداخته می شود و رابطه ی بین پنج بعد اصلی رهبری تحول گرا (شناخت شخصی، ترغیب ذهنی، رهبری حمایتی، ارتباطات الهام بخش و تبیین چشم انداز) با شش بعد یادگیری سازمانی در سه لایه فردی، گروهی و سازمانی بررسی می شود. روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی است. قلمرو آماری آن نیز شامل مدیران شرکت های پتروشیمی و شرکت های مهندسی مشاور و ساخت و نصب پتروشیمی کشور (950 نفر) است که با نمونه گیری تصادفی انجام شده و 295 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج تحلیل داده ها با کمک الگوی معادلات ساختاری نشان می دهند که رهبری تحول آفرین و همه ی ابعاد آن تأثیر مستقیم و قابل توجهی بر توسعه ی سازمان یادگیرنده دارند و رهبری تحول آفرین می تواند زمینه ی اجتماعی مناسبی برای توسعه ی یادگیری سازمانی فراهم سازد.
نگرشی به تغییر از منظر آموزه های اسلامی و رابطه آن با آمادگی کارکنان برای تغییر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر از الزاماتی است که سازمان های امروز با آن مواجه هستند. از این رو آمادگی کارکنان برای اجرای تغییرات برای سازمان ها اهمیت قابل توجهی دارد. در این پژوهش قصد بر این است تا دریابیم که آیا آموزه ها و یا اعتقادات مذهبی اسلام افراد را در برابر تغییر مقاوم می نماید یا مستعد؟ بدین جهت با مراجعه به متون اسلامی ( قرآن و نهج البلاغه) و به روایت صاحبنظران، عوامل تأثیرگذار بر نگرش کارکنان نسبت به تغییر با استفاده از روش تحقیق کیفی داده بنیاد شناسایی شد و در حدود 280 کد در رابطه با نگرش نسبت به تغییر از این متون استخراج گردید که پس از تقلیل داده ها و دسته بندی آنها در نهایت تعداد هفت مفهوم به عنوان متغیرهای مدل نگرش نسبت به تغییر بر اساس آموزه های اسلامی به دست آمد و به تأیید خبرگان رسید. سپس از طریق روش تحقیق کمّی و مدلسازی معادلات ساختاری، به بررسی رابطه متغیرهای این مدل با آمادگی کارکنان برای تغییرات سازمانی پرداخته شد. بدین منظور پرسشنامه ای میان یک نمونه تصادفی 130 نفره از کارکنان چهار شعبه تأمین اجتماعی شهر تهران توزیع گردید. تحلیل داده ها نشان داد که تمامی متغیرهای این مدل با آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی رابطه مثبت و معنادار دارند. از میان این متغیرها، متغیرهای امیدواری و تمایل به رشد و کمال به ترتیب بیشترین رابطه و متغیرهای برنامه ریزی و طلب علم، کمترین رابطه را با آمادگی تغییر داشتند.
بررسی رابطه بین نوع جهان بینی رهبری و جوّ سازمانی (مورد مطالعه: دانشگاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش بررسی رابطه بین نوع جهان بینی رهبری و جوّ سازمانی در دانشگاه شیراز از دیدگاه اعضای هیأت علمی و کارمندان بوده است. روش تحقیق از نوع توصیفی همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه اعضای هیأت علمی و کارمندان دانشگاه و روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری خوشه ای بوده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته جهان بینی رهبری مشتمل بر چهار نوع جهان بینی (تنظیمی، اجتماعی، شبکه ای و کارآفرینی) و پرسش نامه جوّ سازمانی مشتمل بر چهار نوع جوّ (توسعه ای، داخلی، منطقی و گروهی) بود، که پس از محاسبه روایی و پایایی، بین افراد نمونه توزیع و جمع آوری گردید. اطلاعات با استفاده از روش های آمار استنباطی تحلیل شد. نتایج نشان داد که: 1) نوع جهان بینی رهبری غالب از دیدگاه اعضای هیأت علمی، جهان بینی رهبری کارآفرینی و از دیدگاه کارمندان، جهان بینی رهبری تنظیمی بود. 2) از دیدگاه اعضای هیأت علمی و کارمندان، نوع جوّ سازمانی حاکم بر دانشگاه، جوّ منطقی بود. 3) از دیدگاه اعضای هیأت علمی و کارمندان بین میانگین جهان بینی رهبری تنظیمی تفاوت معناداری وجود دارد، اما بین میانگین جهان بینی رهبری اجتماعی، شبکه ای و کارآفرینی تفاوت معناداری مشاهده نشد. 4) از دیدگاه اعضای هیأت علمی و کارمندان، نوع جهان بینی رهبری در اکثر موارد پیش بینی کننده معنادار (مثبت و منفی) جوّ سازمانی بود.
رابطه هوش فرهنگی و توانمندسازی معلمان؛ مطالعه موردی.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۴ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۳
115 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه هوش فرهنگی و توانمندسازی معلمان مدارس دخترانه مناطق شهر تهران است. سوال اصلی تحقیق عبارت است از اینکه آیا بین هوش فرهنگی و توانمندسازی معلمان مدارس دخترانه مناطق شهر تهران رابطه وجود دارد. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مدارس دخترانه مناطق نوزده گانه آموزش و پرورش شهر تهران به تعداد 12680 نفر است و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و فرمول کوکران تعداد 346 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار اصلی گردآوری داده های پژوهش پرسش نامه استاندارد هوش فرهنگی گروه پژوهشی مادسیج و پرسش نامه استاندارد سنجش توانمندسازی بلانچارد بود. پژوهش حاضر از نظر نوع استفاده توصیفی و از نظر هدف، تحقیقی توصیفی- همبستگی می باشد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS و لیزرل و آزمون های همبستگی نشان می دهد بین تمامی مؤلفه های هوش فرهنگی و توانمندسازی معلمان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین عامل رفتاری و عامل انگیزشی در بین مؤلفه های هوش فرهنگی بیشترین همبستگی را با توانمندسازی معلمان مدارس دخترانه شهر تهران داشته اند.
کاربرد نرم افزارهای اجتماعی در مدیریت فرایند یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارائه چارچوبی مفهومی برای بهره گیری از رسانه های اجتماعی در مدیریت فرایند یادگیری الکترونیکی است. در این پژوهش، با بررسی ادبیات موضوع، رسانه های اجتماعی بر اساس ارتباط با موضوع و فراوانی استفاده شناسایی و یک چارچوب مفهومی اولیه مبتنی بر کاربرد رسانه های اجتماعی در هر یک از مراحل مدیریت فرایند یادگیری الکترونیکی ارائه گردید و با استفاده از نظرسنجی خبرگان موضوعی، اعتبار چارچوب پیشنهادی مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. با بررسی ادبیات موضوع، هشت نرم افزار بلاگ، ویکی، شبکه های اجتماعی، آر. اس. اس، پادکست، مش آپ، نشانه گذاری اجتماعی و آی. ام شناسایی گردید. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از خبرگان نشان داد که در مرحله برنامه ریزی مدیریت فرایند یادگیری الکترونیکی، سه نرم افزار ویکی، شبکه های اجتماعی و نشانه گذاری اجتماعی، در مرحله کنترل ، چهار نرم افزار شبکه های اجتماعی، آر. اس. اس، نشانه گذاری اجتماعی و آی. ام و نیز در مراحل سازماندهی و بهبود، همه رسانه های شناسایی شده، از نظر کاربرد مورد تأیید قرار گرفتند.
تأثیر ویژگی های فراگیر، طراحی آموزشی و محیط کاری بر انتقال یادگیری در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ویژگی های فراگیر، طراحی آموزشی و محیط کاری بر انتقال یادگیری در صنعت بانکداری انجام شد. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان موسسه مالی و اعتباری فرشتگان که در دوره آموزشی بانکداری 1 به مدت 80 ساعت در سال 1391 شرکت کرده بودند که تعداد آن ها 74 نفر بود و از این بین داده های مربوط به 55 نفر جمع آوری شد. ابزار اندازه گیری هر دو متغیر پیش بین (ویژگی های فراگیر، طراحی آموزشی محیط کاری) و ملاک (انتقال یادگیری) پرسشنامه محقق بود. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از آزمون t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده و چندگانه انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بر اساس سؤال اصلی پژوهش، تغییر رفتار در این سازمان نامطلوب است و فاصله معناداری با میانگین مطلوب دارد. یافته های مربوط به فرضیه اول پژوهش حاکی از آن است که ویژگی های فراگیر با مؤلفه های شرایط فردی، انگیزه، خودکارآمدی و ادراک بهره وری آموزش، رابطه معناداری با انتقال یادگیری نداشت و نتوانست انتقال یادگیری را پیش بینی کند. بر اساس فرضیه دوم پژوهش طراحی آموزشی رابطه مثبت و معناداری با انتقال یادگیری داشت و توانست انتقال یادگیری را پیش بینی کند، محیط کاری نیز با مؤلفه های پشتیبانی های محیط کاری و مشوق های محیطی، رابطه معناداری با انتقال یادگیری نداشت و نتوانست انتقال یادگیری را پیش بینی کند.
رابطه بین مولفه های فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش : مطالعه موردی دانشگاه علوم پزشکی کرمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانش به عنوان منبع اصلی سازمان ها تلقی و به عنوان یک سرمایه مطرح شده است. انتقال، خلق و به کارگیری دانش، مستلزم وجود فرهنگ سازمانی است که مشوق این امر باشد و دانشگاه ها به عنوان سازمان های تولید کننده دانش باید از این امر بهره مند باشند. هدف این پژوهش تعیین رابطه بین مولفه های فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در دانشگاه علوم پزشکی کرمان بود .
روش بررسی: پژوهش حاضر مطالعه ای تحلیلی است که به روش مقطعی در سال 1391 در دانشگاه علوم پزشکی کرمان صورت پذیرفته است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ستادی معاونت های دانشگاه علوم پزشکی کرمان به تعداد 844 نفر می باشد که نمونه مورد مطالعه با استفاده از نمونه گیری سهمیه ای 200 نفر انتخاب شده است. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش استفاده شده است که روایی آنها در مطالعات قبلی تایید و پایایی آنها محاسبه شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی(آزمون های همبستگی پیرسون، تجزیه و تحلیل واریانس و رگرسیون خطی) و از نرم افزار spss18 استفاده شده است.
یافته ها : اکثر افراد تحت بررسی در این مطالعه، وضعیت فرهنگ سازمانی را مناسب ارزیابی کردند. بیشترین امتیاز در بعد انطباق پذیری(9/2) و کمترین امتیاز در بعد مشارکتی(6/2) حاصل شد. وضعیت مدیریت دانش نیز از سوی پاسخ دهندگان در حد متوسط و نسبتا مطلوب ارزیابی شد. در نهایت رابطه آماری معنادار ی بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش به دست آمد(000/0p-value=).
نتیجه گیری: فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در این مطالعه از وضعیت مناسبی برخوردار بودند. سازمان برای اینکه بتواند به طور موثر نظام دانش را بهبود ببخشد و در کل سازمان اشاعه دهد ابتدا باید به فرهنگ سازمانی توجه کند. هر اندازه فرهنگ سازمانی قوی تر باشد، پیاده سازی مدیریت دانش با موفقیت بیشتری انجام خواهد شد.
بررسی نقش میانجی رهبری تحول گرا در رابطه بین هوش اخلاقی مدیران و رضایت شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهبران دارای مسئولیت هستند، پس نیازمند اخلاق می باشند. افرادی که در جایگاهی چون رهبری قرار دارند، می توانند منشاء بسیاری از تغییرات رفتاری شوند؛ و این امر، زمانی بهتر محقق می شود که این رهبران هوش اخلاقی بالایی نیز داشته باشند. از سوی دیگر، در آستانه ورود به هزاره سوم، با وجود رقابت تنگاتنگ موجود، تغییر در شیوه های مدیریت و رهبری سازمانهاامری اجتناب ناپذیر شده است. در چنین شرایطی بهره گیری از سبک رهبری تحول گرا برای توسعه ظرفیت های انسانی و ارتقای درجه تعهد و رضایت شغلی کارکنان، مورد توجه بسیاری از سازمان های موفق و پیشتاز قرار گرفته است. از این رو مطالعه حاضر به بررسی نقش میانجی رهبری تحول گرا، در ارتباط میان هوش اخلاقی مدیران و رضایت شغلی کارکنان پرداخته است. جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارکنان سازمان دولتی تولید و تامین قطعات و سازه های دریایی بودند، که به روش نمونه گیری تصادفی تعدادی از بین آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه، و برای تحلیل داده ها، از تحلیل همبستگی، تحلیل رگرسیون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها، نقش میانجی رهبری تحول گرا در رابطه بین هوش اخلاقی مدیران و رضایت شغلی کارکنان را تائید کردند.
طراحی مدلی نوین جهت ایجاد چارچوب سناریوهای آیندة سازمان با رویکرد برنامه ریزی سناریو مورد مطالعه: مرکز آمار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی مدلی ترکیبی (کیفی- کمی) برای ایجاد چارچوب سناریوهای آیندة مرکز آمار ایران است. در این پژوهش با به کارگیری ترکیب روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و روش دلفی و بر مبنای مدل شوارتز که از پرکاربردترین روش های برنامه ریزی سناریو در حوزة آینده پژوهی است. مهم ترین پیشران های اثرگذار بر آینده شناسایی و اولویت بندی شد. در نهایت، چارچوب سناریوهای آیندة مرکز آمار ایران در سال 1400 طراحی شد. با به کارگیری پرسشنامة باز و مصاحبه نظرهای 13 نفر خبرة پژوهش جمع آوری شد. و با روش های آمار توصیفی اجماع خبرگان محاسبه شد. 14 پیشران اصلی مورد اجماع خبرگان بوده است که اجرای فن AHP اولوی بندی شدو دو پیشران که بیشترین اهمیت و عدم قطعیت را داشتند، شناسایی شد و با قراردادن آن ها بر روی طیف چارچوب سناریوها مشخص شد.
بررسی رابطه ی عوامل اکتسابی کارآفرینی باکارآفرینی سازمانی (مطالعه موردی: سازمان تأمین اجتماعی استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش سازمانی و مدیریت در طول یک صد سال اخیر دستخوش تغییرات و تحولات بنیادی شده است. دنیای پویا و منعطف امروز سازمانها را وادار کرد که از اوایل دهه ی1980، به منظور تسریع تغییرات،توجه زیادی به خلاقیت ونوآوری نشان دهند.امروزه سازمان ها باید نوآوری داشته باشندتا زنده بمانند؛ و بی شک از اینروست که مفاهیمی همچون خلاقیت سازمانی ظهور و بروز یافته و روز به روز در ادبیات سازمانی گستره ی جدیدی را به خود اختصاص می دهند. بر این اساس در پژوهش حاضر، به بررسی رابطه ی عوامل اکتسابی و مؤثر کارآفرینی با میزان کارآفرینی سازمانی پرداخته شده است. جامعه ی آماری پژوهش حاضررا کلیه کارکنان سازمان تأمین اجتماعی استان فارس تشکیل داده که از میان آنان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 130 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده هاپرسش نامه ی محقق ساخته بر اساس طیف لیکرت است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که رابطه ی معناداری بین عوامل اکتسابی کارآفرینی شامل توانمندی روان شناختی ،آموزش، ساختار سازمانی و مهارت با میزان کارآفرینی سازمانی وجود دارد. همچنین میزان کارآفرینی سازمانی با توجه به متغیرهای جنس، سن، سطح تحصیلات و سنوات خدمت بررسی و متفاوت بودن تاثیر مولفه ها محرز گردیده است.
بررسی نقش واسط عدالت سازمانی در رابطه بین معنویت در محیط کار و تعهد سازمانی ( مورد مطالعه: کارکنان اداری دانشگاه تربیت مدرس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات فعلی سازمان و مدیریت این عقیده وجود دارد که مفهوم معنویت و معنویت در کار می تواند پاسخ و راه حلی برای کاهش کارکردهای منفی در سازمان همچون استرس، ترک خدمت و رفتارهای سیاسی در سازمان باشد و پیامدهایی مطلوب همچون افزایش تعهد و رضایت شغلی را در پی داشته باشد. در این راستا عواملی می توانند تقویت کننده اثرگذاری معنویت بر پیامدهای مثبت باشند. در این تحقیق عدالت سازمانی به عنوان متغیر واسط بین معنویت و تعهد سازمانی، در نظر گرفته شده است که در سازمان های معنویت گرا منجر به سطح بالاتری از تعهد در همه ابعاد می گردد. بدین منظور مدل تحقیق با مد نظر قراردادن ادبیات موضوع طراحی و در میان نمونه ای از کارکنان ادارای دانشگاه تربیت مدرس مورد سنجش و آزمون قرارگرفته است. روش تحقیق حاضر از نوع همبستگی- مدل معادلات ساختاری بوده است. نتایج تحقیق حاکی از تاثیرگذاری متغیر مستقل و واسط بر تعهد سازمانی می باشد. همچنین عدالت سازمانی به عنوان متغیر واسط مورد تایید قرار گرفت که نشان دهنده اثر غیرمستقیم معنویت بر تعهدسازمانی می باشد.
توسعه مؤلفه های کارآفرینی کارکنان شهرداری؛ (مطالعه موردی: شهرداری منطقه 7 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی تردید کارآفرینی، نقشی بسیار کلیدی در اقتصاد شهری و دستیابی به توسعه اقتصادی دارد و از طریق اجرای راهبرد توسعه اقتصادی، شرایط مطلوبی برای مدیریت شهری فراهم می شود. به علت تأثیر کارآفرینی و عوامل آن در اقتصاد و مدیریت شهری، هدف پژوهش حاضر، نام گذاری عوامل کارآفرینی و استاندارد نمودن این ویژگی ها می باشد. در تحقیق حاضر، عمده داده ها بر اساس مطالعات کتابخانه ای و تحقیقات میدانی گردآوری شده اند. سپس از پرسشنامه ای برای سنجش کارآفرینی استفاده گردید. جامعه آماری این مقاله شامل تمامی کارکنان اعم از مدیران، کارشناسان ارشد و کارشناسان در شهرداری منطقه 7 تهران می باشد که تعداد آنها 420 نفر است و 201 نفر از آنها با روش نمونه برداری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. همچنین روایی و اعتبار مقیاس کارآفرینی، بسیار بالا بوده (9171/0) و از این آزمون برای سنجش کارآفرینی کارکنان در سازمان های دیگر نیز می توان استفاده کرد. نتایج به دست آمده نشان داد که عوامل خلاقیت، استقلال، نفوذ، بیرونی بودن، استعداد تجاری سازی، انعطاف پذیری، توفیق طلبی و یادگیری، عوامل مؤثر بر کارآفرینی می باشند
بررسی تأثیر ابعاد نوآوری سبز بر عملکرد سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دنیای مدرن امروز، موجب افزایش آلودگی ها و مشکلات زیست محیطی و در نتیجه افزایش نگرانی دولت ها و سازمان ها در رابطه با محیط زیست شده است. این نگرانی ها موجب به وجود آمدن مفهوم جدیدی تحت عنوان نوآوری سبز شد. این پژوهش، با هدف بررسی تأثیر ابعاد نوآوری سبز بر عملکرد سازمان انجام شده و در این رابطه نقش میانجی عملکرد زیست محیطی سازمان نیز بررسی شده است. جامعة آماری پژوهش حاضر را شرکت های فعال در صنعت کاشی و سرامیک استان یزد تشکیل می دهند. به منظور سنجش نوآوری سبز ۴بُعد، شامل نوآوری مدیریتی سبز، نوآوری محصول سبز، نوآوری فرآیند سبز و نوآوری فناورانه سبز، در نظر گرفته شد. برای آزمون فرضیه های پژوهشی از مدل سازی معادلات ساختاری بر پایة روش کم ترین مربعات جزئی استفاده شده است. نتایج نشان داد که ابعاد نوآوری سبز شامل نوآوری فرآیند و فناورانة سبز هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم به واسطة نقش میانجی عملکرد زیست محیطی، بر عملکرد سازمان تأثیرگذارند. همچنین نوآوری مدیریتی و محصول سبز تنها به صورت غیر مستقیم بر عملکرد سازمان تأثیر می گذارند. در نهایت بر پایه اثر کلی ابعاد نوآوری سبز بر عملکرد سازمان، پیشنهادهای کاربردی برای پیاده سازی جنبه های مختلف از نوآوری سبز در صنعت کاشی و سرامیک ارائه شد.
مدل ساختاری مولفه های رهبری تحول گرا، غنی سازی شغل و رفتارهای مدنی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهبری از تأثیرگذارترین عوامل بر رفتار کارکنان در محیط های کار محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای غنی سازی شغل در رابطه مؤلفه های رهبری تحول گرا با رفتارهای مدنی سازمانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان کارخانجات هولدینگ صنایع و معادن شرکت احیاء سپاهان در تابستان 1388 هستند. از بین کارخانجات مذکور، با استفاده از نمونه گیری دومرحله ای، 329 نفر برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه رهبری تحول گرا (22 پرسش و چهار خرده مقیاس اهداف گروهی، حمایت شخصی، الگوی نقش هوشمندانه و انتظار عملکرد مطلوب)، پرسشنامه زمینه یابی تشخیصی شغل (با پنج خرده مقیاس برای محاسبه MPS به عنوان شاخصی برای محاسبه سطح غنی سازی شغل) و پرسشنامه 9 پرسشی رفتار مدنی سازمانی بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، مدل سازی معادله ساختاری و تحلیل واسطه ای تحلیل گردید. بر اساس نتایج پژوهش، غنی سازی شغل برای رابطه بین حمایت شخصی، الگوی نقش هوشمندانه و انتظار عملکرد مطلوب نقش متغیر واسطه ای را با رفتار مدنی سازمانی ایفاء می کند. اهداف گروهی به عنوان اولین بعد رهبری تحول گرا به طور مستقیم با رفتار مدنی سازمانی ارتباط دارد. حمایت شخصی علاوه بر ارتباط غیرمستقیم با رفتارهای مدنی سازمانی از طریق غنی سازی شغل، رابطه مستقیمی نیز با این رفتارها دارد.
طراحی و تبیین الگوی مدیریت فلات زدگی شغلی در سازمان های ایرانی (مورد مطالعه: وزارت صنعت، معدن و تجارت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه گذشته، جهانِ کاری شاهد افزایش بازمهندسی سازمانی بوده است. عواملی همچون: تغییر در محیط کسب و کار، کوچک سازی سازمان ها و روی آوردن به ساختارهای افقی، همگی موجب آن شده است تا فلات زدگی شغلی به عنوان بحرانی مدیریتی تبدیل شود. فلات زدگی، فرایندی است که به واسطه آن میزان بهره وری فردی به سبب کاهش انگیزه شغلی کاهش می یابد. لذا هدف از پژوهش حاضر، تبیین پیامدهای حاصل از بروز فلات زدگی شغلی و اثر آن بر عملکرد سازمان و در نهایت، طراحی و تبیین الگوی مدیریت فلات زدگی شغلی در سازمان با توجه به شرایط بومی کشور است. با توجه به هدف، پژوهش حاضر توصیفی و از نوع رابطه ای و مبتنی بر الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کارشناسان، مدیران میانی و عالی وزارت صنعت، معدن و تجارت می باشند که در مجموع 324 نفر را در بر می گیرند. نتایج حاصل از بررسی روابط در الگوی نهایی پژوهش نشان داد که اگر چه فلات محتوایی به صورت مستقیم پیامدهای مورد بررسی را پیش بینی نمی کند، اما از طریق تأثیر آن بر سایر انواع فلات زدگی می تواند بر نتایج شغلی تأثیرگذار باشد. به صورت کلی، برآوردها در الگوی نهایی پژوهش نشان داد که 13 درصد واریانس رضایت شغلی، 23 درصد تحلیل رفتگی روان شناختی، 36 درصد تمایل به رهایی سازمان و 13 درصد تعهد سازمانی از طریق ابعاد فلات زدگی شغلی قابل تبیین است. نتایج این پژوهش می تواند رهنمودهایی را برای مدیریت بهتر فلات زدگی شغلی در سازمان های ایرانی ایجاد کند.
چالش های به کارگیری سامانه ی حسابداری منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی مهم ترین دارایی سازمان ها به حساب می آید، و بنابراین لازم است که سازوکاری قانونمند برای اندازه گیری و ثبت حساب دارایی منابع انسانی شناسایی گردد. در این تحقیق تلاش شده است تا موانع به کارگیری سامانه ی حسابداری منابع انسانی در دیوان محاسبات کل کشور مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش، تحقیقی اکتشافی توصیفی به شمار می رود. جامعه ی آماری این تحقیق شامل کلیه ی مدیران، حسابرسان، سرحسابرس و سرحسابرسان ارشد دیوان محاسبات کل کشور می باشند. برای اجرای این پژوهش، تعداد 67 نفر از جامعه ی آماری به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها، از پرسش نامه ی محقق ساخته ای با پایایی 82 درصد، استفاده شده است داده های به دست آمده به وسیله ی آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. نتایج نشان داد که ناآگاهی مدیران، نبود معیاری مبنی بر تأکید بر به کارگیری سامانه ی حسابداری منابع انسانی، ناآگاهی حسابداران، عدم ارایه ی آموزش کافی در دانشکده های حسابداری و مدیریت و مشکلات پیاده سازی، مانع به کارگیری سامانه ی حسابداری منابع انسانی در دیوان محاسبات کل کشور بوده اند.
تاثیر دینداری و اخلاق کار اسلامی بر سختکوشی کارکنان (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد مهم و قابل ملاحظه اخلاق کاری، سختکوشی است، اما با این وجود مطالعات محدودی در خصوص عوامل تاثیرگذار بر رفتار سختکوشی کارکنان صورت گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی تاثیرات دینداری و اخلاق کار اسلامی بر رفتار سختکوشی کارکنان است. روش تحقیق توصیفی پیمایشی و ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری کارکنان مسلمان شرکتهای تولیدی و خدماتی شهر تهران، تعداد نمونه 351 نفر و روش نمونه گیری تصادفی ساده بوده است. به منظور بررسی رابطه میان متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده گردید و برای بررسی تفاوت میان دو گروه کارکنان مجرد و متاهل در زمینه رفتارسختکوشی از آزمون t گروههای مستقل بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که اخلاق کار اسلامی و دینداری هر دو عواملی هستند که بر رفتار سختکوشی کارکنان تاثیر مثبت دارند. همچنین درخصوص متغیر سختکوشی، با توجه به وضعیت تاهل آزمودنی ها، نتایج متفاوتی بدست آمد، بدین معنی که کارکنان متاهل در متغیر رفتارسختکوشی، میانگین بالاتری به دست آورده اند. نتایج پژوهش، یاری کننده مدیران در خصوص ارتقاء رفتار سختکوشی کارکنان از طریق اشاعه فرهنگ دینداری و اخلاق مداری در سازمان می باشد..
مشاهیر/ آموزه های رهبری و بازاریابی: از ناپلئون بناپارت تا چارلز دیکنز
حوزههای تخصصی:
ناپلئون بناپارت (1769- 1821) نخستین امپراتور فرانسه، هرگز کتابی درباره ی رهبری (Leadership) ننوشت.
چارلز دیکنز (1812 - 1870) برجسته ترین رمان نویس انگلیسی پس از شکسپیر نیز، کتاب مستقلی درباره ی بازاریابی ندارد.
با وجود این، بر پایه ی مؤلفه های مورد توجه متفکران و اندیشمندان کنونی مدیریت و بازاریابی، رفتارها و نوشته های این دو را می توان با عینک علمی و مقیاسهای طراز اول و نوین جهانی دید. این هر دو آموزه های فراوانی برای رهبران کسب وکارها و مدیران بازاریابی دنیا دارند. با این نگاه، این اثر خواندنی است.
منابع انسانی/ پرورش ایده های خلاقانه
حوزههای تخصصی:
همه ی ما دوست داریم ایده های خلاقانه ای پرورش دهیم، اما نمی دانیم چگونه؟
کوین کوین (Kevin coyne) استاد دانشکده ی مدیریت گویزتا در دانشکده ی اموری، دیدگاههای کاربردی برای پرورش ایده های خلاقانه دارد.
دیدگاههای کوین در ایران قابل اجراست؛ چرا که کوین معتقد است مدیرانی که تازه وارد سازمانی می شوند، برای آنکه نشان دهند کار می کنند، شروع می کنند به جابه جایی کارکنان وگاه حذف کارکنان. کوین برای نجات این گروه از کارکنان درصورتی که شایستگی و مهارت بالایی دارند، به آنان یادآوری می کند تا مدتها نزد مدیر تازه وارد، هیچ سخنی از بلندپروازیهای حرفه ای و جاه طلبانه نزنند. صرفاً به رتق و فتق اموری بپردازند که مدیر تازه وارد فکر می کند چالش اصلی است. این در حالی است که بلندپروازیهای حرفه ای و جاه طلبانه بخش آغازین راهی است که می تواند سازمان را از خطر روزمرّگی برهاند.
بررسی اثرات کارکردی، ارتباطی و تحولی سامانه های اطلاعاتی منابع انسانی در سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت منابع انسانی دربرگیرنده ی فعالیت هایی همچون جذب، انتخاب، نگه داشت، و بهبود نیروی کار به منظور دست یابی به اهداف فردی و سازمانی است. سامانه های اطلاعاتی منابع انسانی، ترکیبی از مدیریت منابع انسانی و بانک های اطلاعاتی است. این فناوری، سامانه ای است که به منظور دست یابی، حفظ، ویرایش، کاوش، بازیابی و توزیع اطلاعات مربوط به منابع انسانی به کار می رود. سامانه های اطلاعاتی منابع انسانی، معمولاً بخشی از سامانه ی اطلاعاتی اصلی سازمان است که بخش های دیگری مانند: حسابداری، تولید و بازاریابی را نیز پوشش می دهد. در این پژوهش، اثراتِ ابعاد کارکردی، ارتباطی و تحولی سامانه های اطلاعاتی منابع انسانی (HRIS) بر سازمان های دولتی شناسایی شده و در ادامه، میزان تحقق آنها در بخش دولتی ایران مورد ارزیابی قرار می گیرد. برای شناسایی ابعاد، از ادبیات تحقیق و همچنین نظر خبرگان و برای ارزیابی تحقق آنها در بخش دولتی ایران از دیدگاه مدیران منابع انسانی سازمان های دولتی استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که تأکید بر مزایای کارکردی به کارگیری سامانه های اطلاعاتی منابع انسانی می تواند گمراه کننده باشد؛ زیرا، مزایای اصلی پیاده سازی آن در جنبه های ارتباطی و تحولی آن نهفته است.