فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارایه الگوی سلامت سازمانی در کارکنان آموزش و پرورش استان فارس انجام شده است. پژوهش حاضر کیفی بوده و داده بنیاد می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را صاحب نظران و مدیران سازمان آموزش و پرورش استان فارس تشکیل می دهند. جهت مصاحبه با صاحبنظران در حوزه دانشگاه فرهنگیان از روش نمونه گیری هدفمند( موارد مطلوب) استفاده شد . در این راستا، به طور هدفمند با مصاحبه عمیق با 14 نفر، اشباع نظری در داده ها حاصل گردید. این شرکت کنندگان اطلاعاتی ارزشمند در زمینه موضوع پژوهش داشته و اغلب دارای پست های مدیریتی و برنامه ریزی در حوزه مذکور بوده اند. یافته ها نشان داد که الگوی سلامت سازمانی کارکنان آموزش و پرورش استان فارس و مولفه های آن در قالب شش پارادایم پدیده محوری، شرایط زمینه ای، شرایط علی، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها تدوین می شود. در این الگو، روابط بین اجزا نشان می دهد که الگوی سلامت سازمانی در طی فرایندی کنش/تعاملی در بین اجزا انجام می پذیرد. تعیین میزان شدت و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری اجزای این الگو از یکدیگر می تواند در تصمیم گیری ها و فرایند طراحی الگوی سلامت سازمانی در نزد متولیان آموزش و پرورش استان فارس بسیار بااهمیت باشد.
تدوین الگوی شایستگی های حرفه ای مهندسان برای سازمان های نوین صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی شایستگی های حرفه ای مهندسان برای سازمان های صنعتی نوین ، انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از منظر گردآوری داده ها کمی ازنوع توصیفی- تحلیلی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل؛ 1)اعضای هیئت علمی متخصص، دارای دکتری مهندسی و فعال در حوزه صنعت، 2)مدیران و کارشناسان خبره شاغل در سازمانهای صنعتی با تجربه 5 سال یا بیشتر و و دارای مدرک مهندسی که از 5 دانشگاه و 4 سازمان صنعتی برتر به تعداد 467 نفر که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، حجم نمونه ای به تعداد 216 نفر به شیوه ی نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. جهت شناسایی شایستگی های حرفه ای مهندسان برای ورود به سازمانهای صنعتی، پیشینه پژوهش های انجام شده و سایت onet مورد بررسی قرار گرفته، سپس شایستگی های استخراج و بر مبنای آن به دو دسته کلی ؛ عمومی و تخصصی طبقه بندی شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته 42 گویه ای استفاده شد که ضریب آلفای کرونباخ برای همه شاخص ها زیربنایی ابزار 3/82 به دست آمد. جهت بررسی روایی پرسشنامه نیز از نظر خبرگان مرتبط و هم چنین روایی سازه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد: 1- شایستگی های حرفه ای مورد نیار شامل؛ شایستگی های عمومی (شایستگی شخصیتی، برنامه ریزی، شناختی) و تخصصی (سیستماتیک، کاربردی، اخلاق حرفه ای و استراتژیک) می باشد 2- مدل کلی پژوهش با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد برازش قرار گرفت. 3- همه نشانگرها به طور معنی داری با عامل زیربنایی خود مرتبطبودند و مدل اندازه گیری طی ارزیابی شاخص های جزئی مطلوب بود.
طراحی الگوی تربیت مدیر برای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
177 - 208
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بیان لزوم توسعه آموزش معنادار به عنوان بخشی از اصلاحات سیستم آموزشی در دوره متوسطه و طراحی الگوی آموزش مدیریت به دانش آموزان است، چراکه آماده سازی رهبران آینده مسئولیت امروز ماست. این پژوهش با رویکرد کیفی از نوع اکتشافی انجام شد. بدین منظور پس از بررسی تحقیقات پیشین، 15 نفر از مدیران ارشد فعال در وزارت آموزش و پرورش و همچنین خبرگان و نخبگان فعال در حوزه آموزش مدیریت که دارای تجربه عملی در مدارس بودند، به طور هدفمند مبتنی بر روش گلوله برفی دعوت به مشارکت شدند. مصاحبه ها تا رسیدن به درجه اشباع ادامه یافت. از مصاحبه های نیمه ساختار یافته برای گردآوری داده ها استفاده شد. محتوای مصاحبه ها با استفاده از روش تجزیه و تحلیل مضمون، تحلیل شدند. پس از تحلیل مصاحبه ها، 47 مضمون پایه شناسایی شد و در نهایت تعداد 18 مضمون سازمان دهنده در قالب 5 مضمون فراگیر به عنوان اجزای الگوی تحول آموزش در دوره متوسطه با تمرکز بر تربیت مدیر آینده دسته بندی شدند. پنج مضمون فراگیر تحت عناوین مدیریت خود، عوامل اجتماعی، مدیریت دیگران، برنامه ریزی و سیاست نظام آموزش و پرورش و مهارت-های آموزشی نام گذاری شدند. در نهایت با کشف ارتباط بین مضامین، طراحی الگو انجام شد. بنابراین براساس یافته های پژوهش، آموزش مدیریت به نوجوانان در قالب الگوی تحول سیستم آموزشی در دوره متوسطه، منجر به ایجاد تغییر در خط مشی گذاری آموزشی و ایجاد مهارت های مدیریتی از قبیل مهارت های ارتباطی، تفکر انتقادی، رهبری و کار تیمی در جوانان می شود که کمک می کند با مهارت بیشتر به آینده وارد شوند.
پویایی شناسی نظام برنامه ریزی نیروی انسانی برمبنای مدل معماری راهبردی منابع انسانی (موردمطالعه: شرکت تولیدی محصولات چوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی نیروی کار به تعداد استخدام، بازخرید، جابه جایی و ارتقا باتوجه به سطوح مختلف و محوریت برنامه های راهبردی سازمان پاسخ می گوید. با اتخاذ رویکرد معماری منابع انسانی می توان برای مشاغل مختلف سازمان بنابر راهبرد سازمان، گروه های مختلفی متصور شد، به گونه ای که در دسته بندی استوارت و براون، سرباز وفادار، نیروی کار ساده قراردادی، متخصص متعهد و پیمانکارانه پیشنهاد شده است. هدف این تحقیق پویایی شناسی نظام برنامه ریزی نیروی کار تحت چهار سناریو تغییر تقاضای نیروهای کار پایه، تغییر موردی، یکباره و تدریجی و نشان دادن الگوی تغییرات و شناسایی علل آن می باشد. به منظور تحقق هدف تحقیق، نظام برنامه ریزی نیروی کار یک شرکت زیرمجموعه بخش عمومی و فعال در زمینه تولید محصولات چوبی با رویکرد پویایی شناسی نظام طراحی و اثرات تغییرات تقاضا در چهار سناریو تحلیل شده است. اعتبار مدل به روش های اعتبار ساختار، روایی ابعاد، آزمون مقایسه با رفتار مرجع، تحلیل حساسیت و آزمون حدی بررسی شد. پس از اطمینان از اعتبار مدل، نتایج نشان می دهد برنامه ریزی نیروی کار تحت شرایط تغییرات موردی یکباره، موردی و سپس تدریجی برای سازمان پیچیده و تطبیق با شرایط تغییر با تأخیر انجام می شود که این نیازمند به کارگیری مدل طراحی شده در سازمان برای پاسخگویی صحیح به متغیرهای استخدام، جابه جایی، بازخرید و ارتقا می باشد. در این مقاله پاسخ این متغیرها در افق برنامه ریزی مشخص با مدل طراحی شده ارائه شده است. اگر مدل بخواهد برای سازمانی درحال شروع به کار تعدیل شود، ملاحظاتی ازجمله تغییر توابع تأخیر ناشی از زمان موردنیاز تبدیل و ارتقا باید مدنظر محققان در مطالعات پیش رو باشد.
طراحی مدل مدیریت سرمایه انسانی در بخش دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم سرمایه انسانی حاکی از این است که ویژگی های کیفی انسان (دانش، تجربه، مهارت، توانایی و سایر ویژگی های شناختی و غیرشناختی) نوعی سرمایه است که به دلیل ماهیت نامشهود آن نیاز به نگرش جدید در حوزه مدیریت منابع انسانی با رویکرد سرمایه ای یعنی "مدیریت سرمایه انسانی" دارد. پژوهش حاضر نیز با هدف طراحی مدل مدیریت سرمایه انسانی در بخش دولتی انجام شده است. روش پژوهش به صورت کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد نظام مند است. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با 15 نفر از خبرگان دانشگاهی و سازمانی استان خراسان رضوی استفاده شد. نمونه گیری به روش نظری و با بهره مندی از فن نمونه گیری هدف مند انجام شد. براساس یافته های پژوهش و تحلیل های انجام شده به روش کدگذاری در مرحله اول 218 کد اولیه استخراج شد. در مرحله بعد این مفاهیم به 39 طبقه تبدیل و درنهایت 16 کد نهایی و انتخابی در دل ابعاد شش گانه مدل پارادایمی (شرایط علی، مقوله اصلی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، کنش و واکنش ها، و پیامدها) جای گرفت
فراتحلیل پژوهش های تأثیر تعلق خاطر کاری کارکنان بر تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶۰)
303 - 323
حوزههای تخصصی:
رشد تحقیقات در حوزه علوم انسانی بر کسی پوشیده نیست. طبق نظر بسیاری از دانشمندان تسلط بر همه ابعاد امکان ندارد. بنابراین تحقیقاتی که عصاره تحقیقات موجود را در یک موضوع خاص به روشی منظم فراهم آورند بسیار ارزشمندند. پژوهش حاضر با هدف ترکیب کمّی نتایج پژوهش های انجام شده در حوزه تعلق خاطر کاری کارکنان و تعهد سازمانی افراد در ایران انجام شده است. روش پژوهش فراتحلیل است که پس از بررسی تعداد زیادی از مقالات و پژوهش های صورت گرفته، با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی مانند SID، Magiran، Irandoc، Civilica، Ricest، Noormags، و Ensani.ir ، تعداد بیست مقاله منتشرشده بین سال های 1390 تا 1398 و 2009 تا 2019 انتخاب شد. همچنین جهت رعایت ملاک های ورود و استخراج اطلاعات مربوط به هر مطالعه از چک لیست استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار فراتحلیل CMA 2 کمک گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد تعلق خاطر کاری کارکنان با تعهد سازمانی با میانگین اندازه اثر 558/0 رابطه متوسط رو به بالا دارد.
قابلیت های سازمانی برای ارتقای توسعه پایدار در سازمان های طرح محور صنعت نفت و گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : به زعم صاحب نظران، یکی از راهکارهای تحقق اهداف توسعه پایدار در طرح ها، بهبود قابلیت های سازمانی مرتبط با ابعاد سه گانه توسعه پایدار در سازمان های طرح محور است. از این رو هدف پژوهش حاضر شناسایی قابلیت های سازمانی توسعه پایدار در سازمان های طرح محور نفت و گاز در ایران است. روش: به منظور بررسی عمیق قابلیت های توسعه پایدار در بستر سازمان های نفت و گاز ایران، استراتژی مطالعه موردی در هشت سازمان نفت و گاز ایران استفاده شد. برای گردآوری اطلاعات سازمان ها، 23 فرد مطلع انتخاب و مورد مصاحبه واقع شدند، به این ترتیب که باتوجه به فهرست قابلیت های استخراج شده از ادبیات و تهیه ماتریس تعریف قابلیت ها، از مصاحبه شوندگان خواسته شد تا قابلیت هایی که در سازمان های طرح محور نفت و گاز ایران درزمینه توسعه پایدار موجود است، تشریح کنند. داده های حاصل از مصاحبه با روش تحلیل محتوی کیفی قیاسی، حول مفاهیم شکل گرفته از ادبیات، کدگذاری شدند. یافته ها: در پژوهش حاضر قابلیت های توسعه پایدار در سازمان های طرح محور حوزه نفت و گاز در هشت دسته عامل اصلی مشتمل بر فرایندی، ساختاری، فناورانه، فرهنگی، دانشی، انسانی، سیاسی و مالی شناسایی شدند و وضعیت نسبی این قابلیت ها در سازمان های نفت و گاز ایرانی بررسی شد. دانش افزایی پژوهش حاضر از این بعد موردتوجه است که قابلیت ها با توجه بستر خاص سازمان های نفت و گاز ایرانی شناسایی شدند، ازسوی دیگر قابلیت های سازمانی در هر سه حوزه زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی به صورت هم زمان بررسی قرار شده اند.
چارچوب ارزش آفرینی مدیریت منابع انسانی در پلتفرم های حمل ونقل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۱
26 - 49
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به رشد و توسعه پلتفرم های حمل ونقل در سال های اخیر و اهمیت روزافزون منابع انسانی، نیاز به بررسی چگونگی ارزش آفرینی، از طریق مدیریت منابع انسانی در این شکل جدید از کسب و کار محسوس است. هدف این مقاله، تعیین ارزش های ذی نفعان و چگونگی ایجاد ارزش، از طریق مدیریت منابع انسانی در کسب و کارهای پلتفرمی حمل و نقل برای ذی نفعان است. روش: روش این پژوهش آمیخته متوالی است. پژوهش حاضر در دو مرحله اجرا شده است. در مرحله نخست، با استفاده از ادبیات و روش تحلیل تم، فهرستی از ارزش های ذی نفعان شناسایی شد و از نمونه آماری منتخب از جامعه ذی نفعان در دو پلتفرم حمل ونقل مشهور ایرانی، درخواست شد که میزان اهمیت ارزش های استخراج شده یا سایر ارزش های مدنظر را در قالب پرسش نامه باز مشخص کنند. در مرحله دوم، از طریق مصاحبه با گروهی از خبرگان که به صورت هدفمند انتخاب شدند، قابلیت های ارزش آفرین در پلتفرم ها و چگونگی ایجاد ارزش از طریق مدیریت منابع انسانی در پلتفرم های حمل ونقل، به کمک روش تحلیل تم مشخص شد. یافته ها: در این پژوهش، 12 ارزش مدنظر ذی نفعان اصلی در پلتفرم های حمل و نقل، 2 قابلیت ارزش آفرین (مدیریت الکترونیکی فرایندها و مدیریت اطلاعات) و 2 روش ایجاد ارزش (بهبود برنامه ریزی کار و کارایی سیستم کنترلی) از طریق مدیریت منابع انسانی استخراج شد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش به چارچوبی متشکل از قابلیت های ارزش آفرین، روش های ایجاد ارزش و ارزش های ذی نفعان منجر شد. از این چارچوب می توان برای فهم بهتر و به کارگیری مؤثرتر مدیریت منابع انسانی، در رابطه با ارزش آفرینی هر چه بیشتر برای ذی نفعان در پلتفرم های حمل و نقل بهره برد. در انتها، بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش، برای مدیران و عملگران توصیه های عملی و برای پژوهشگران پیشنهادهای پژوهشی ارائه شده است.
شناسایی و سطح بندی مولفه های جبران خدمات اعضای هیئت علمی با روش مدلسازی ساختاری-تفسیری (مطالعه موردی: دانشگاه های منتخب استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
275 - 253
حوزههای تخصصی:
با توجه به چالش های سرمایه گذاری های جدید مدیریت جبران خدمات اصلی ترین دغدغه مدیران و مدیریت منابع انسانی در نظر گرفته می شود. بنابراین طراحی برنامه های جبران خدمات مؤثر یکی از مهم ترین اقدامات مدیریت منابع انسانی، در جذب و نگهداری نیروی انسانی و درنتیجه موفقیت بیشتر سازمان است زیرا که به دست آوردن و حفظ مزیت رقابتی سازمان ها بیش از هر چیزی درگرو جذب و حفظ نیروی انسانی شایسته و متناسب با اهداف سازمانی است. با توجه به اهمیت جبران خدمات در سازمان ها هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی و سطح بندی مؤلفه های جبران خدمات اعضای هیئت علمی است. در این پژوهش جهت شناسایی و سطح بندی مولفه ها از روش ترکیبی مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شد. ابتدا مدل های جبران خدمات صاحبنظران مورد بررسی قرارگرفتند و مهمترین مؤلفه ها شناسایی شدند، با استفاده از دو پرسشنامه مجزا بر اساس نظر خبرگان 19 مولفه نهایی تأیید و در6 سطح قرار گرفتند. مؤلفه های تعدیل هزینه زندگی، جایگاه و اعتبار سازمانی، اعطای مشوق ها، تقدیر مالی و پاداش های نقدی بر اساس عملکرد و استقلال در کار در سطح 1 تاثیر پذیرترین مؤلفه ها هستند که همه مولفه های جبران خدمات به طور مستقیم و غیر مستقیم منجر به این4 مولفه می شوند. دو مؤلفه حقوق پایه و کار چالشی در سطح6 سنگ زیربنای مدل جبران خدمات اعضای هیئت علمی عمل می کنند و تقویت این دو مولفه، بهبود و ارتقا در سیستم جبران خدمات را به همراه دارد یا هرگونه تحول اساسی و بهبود یک سیستم جبران خدمات باید از طریق این مولفه ها صورت بگیرد از این رو این دو مولفه به عنوان موثرترین مولفه ها هستند.
بررسی نقش مدیریت استراتژیک در ایجاد سازگاری و رفاه کارکنان برای تعالی سازمان (مورد مطالعه: سازمان تأمین اجتماعی بوشهر )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان ها برای رسیدن به موفقیت پایدار، به مسیری راهبردی و مشخص نیاز دارند و اگر رویکردهای صحیح به شکلی مؤثر اجرا شوند، سازمان به نتایج مورد انتظار خود خواهد رسید؛ بنابراین نقش مدیران استراتژیک در موفقیت سازمان ها از ارزش های اصلی برخوردار هستند. ازاین رو پژوهش حاضر به بررسی نقش مدیریت استراتژیک در ایجاد سازگاری و رفاه کارکنان برای تعالی سازمان پرداخته است. روش شناسی: جامعه آماری شامل کلیه کارکنان و مدیران سازمان تأمین اجتماعی بوشهر بوده که تعداد آنان 116 نفر است که همه اعضای جامعه به پرسشنامه پاسخ دادند. روش پژوهش، با توجه به ماهیت پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. برای بررسی پایایی پرسش های پرسشنامه، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که برابر با 90% به دست آمده و برای سنجش روایی ابزار گرداوری داده های پژوهش، از روایی محتوایی استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه بوده و برای آزمون فرضیه های پژوهش، از نرم افزار اسمارت پی. ال. اس استفاده شده است. یافته ها و نتایج: نتایج معادلات ساختاری نشان داد که مدیریت استراتژیک به طور مستقیم بر متغیرهای سازگاری کارکنان، رفاه کارکنان و تعالی سازمان و متغیر سازگاری کارکنان به طور مستقیم بر تعالی سازمان و رفاه کارکنان تأثیر می گذارد؛ اما رفاه کارکنان بر تعالی سازمان تأثیر معناداری ندارد. همچنین سازگاری کارکنان نقش میانجی در رابطه مدیریت استراتژیک با تعالی سازمان ایفا می کند.
ارائه ی الگوی خودتوسعه ای رهبران: سنتزپژوهی پژوهش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۸
137-167
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه ی الگوی خودتوسعه ای رهبران بر اساس سنتزپژوهی پژوهش های گذشته صورت گرفته است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع سنتزپژوهی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل پژوهش ها و مطالعات انجام شده در بازه زمانی 1970 تا 2020 در حوزه خودتوسعه ای رهبری به تعداد 2890 که پس از مراحل مختلف حذف و کاهش، تعداد 61 پژوهش بعنوان نمونه انتخاب شد. منابع مرتبط به وسیله کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی کدگذاری شدند. به منظور بررسی کیفیت کدگذاری، از قابلیت اعتماد، تأیید پذیری و اطمینان پذیری برای یافته ها استفاده شده و ضریب کاپای کوهن برای توافق بین ارزیابان عدد 75/0به دست آمده است. طبق یافته های این پژوهش مدل فرآیند خودتوسعه ای رهبران بدین صورت می باشد که عوامل خودتوسعه ای از طریق یکی از انواع خودتوسعه ای (ساختاریافته، هدایت شده یا فردی) و با استفاده از یکی از سازوکارهای خودتوسعه ای (خودرهبری،خودمدیریتی، خودنظم دهی و خودراهبری یادگیری) فرآیند خودتوسعه ای رهبران را شکل می دهند.
ارائه مدل ارزیابی یادگیری زدایی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراموشی سازمانی مفهومی بسیار مهم و مکمل مفهوم یادگیری سازمانی در مدیریت دانش محسوب می شود. یادگیری زدایی اغلب به عنوان مترادف فراموشی سازمانی به کار می رود. یادگیری زدایی به مفهوم کنارگذاشتن رویه های گذشته و استفاده از منبع دانشی جدید است. در یادگیری زدایی، سازمان دانش نهفته منسوخ را به طور هدفمند حذف می کند. مجموعه های فازی نوع دو در حالت مدل سازی عدم قطعیت و ابهام به دلیل استفاده از تابع عضویت فازی راهکار مناسبی است. از همین رو، هدف این پژوهش ارائه الگویی برای ارزیابی یادگیری زدایی سازمانی با استفاده از وزن دهی مجموعه فازی نوع دو است. این پژوهش از نوع کاربردی و با رویکرد آمیخته در سه مرحله انجام شده است. در مرحله اول با استفاده از تحلیل مطالعه های پیشین، ابعاد یادگیری زدایی شناسایی شد. در مرحله دوم با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی ابعاد براساس نظر خبرگان وزن دهی و سپس مدل ارزیابی یادگیری زدایی سازمانی تدوین شد. در مرحله آخر مدل در یک شرکت فعال حوزه فناوری اطلاعات به عنوان نمونه مطالعاتی تست شد. جامعه آماری مرحله آخر، شامل تمام 45 نفر مدیران و کارکنان آن شرکت بود. ارائه الگو ارزیابی یادگیری زدایی سازمانی و اهمیت بالای یادگیری زدایی تعدیل شونده و یادگیری زدایی عاملی از مهم ترین یافته های پژوهش محسوب می شود.
واکاوی پدیدارشناسانه تجربه زیسته شاغلان موفق از مسیر شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تجربه زیسته شاغلان موفق از مسیر شغلی است. تجربه زیسته، همان درک و فهم مستقیم و بدون واسطه از تجربیات در حیات عادی و روزمره ماست که بدون توسل به تفکر عادی و مفهوم سازی، حاصل می شود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان و مردان شاغل موفق شهر بروجرد در سال 97 تشکیل دادند. داده های موردنیاز به روش نمونه گیری هدف مند جمع آوری شد. در مرحله اول نمونه گیری که با هدف شناسایی افراد موفق شغلی انجام شد، تعداد 200 نفر برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند و پرسشنامه موفقیت شغلی هیرشی و همکاران (2017) توسط آنها تکمیل شد. در مرحله دوم با استفاده از نرم افزار22 spss- نمرات شرکت کننده ها محاسبه شد و کسانی که نمره بالاتر از 120 از پرسشنامه موفقیت شغلی کسب کردند، به عنوان افراد موفق شغلی شناسایی شدند و با 12 نفر از آنها مصاحبه عمیق شد. ابزار پژوهش در مرحله اول شامل پرسشنامه موفقیت شغلی و در مرحله دوم مصاحبه عمیق بدون ساختار بود و اطلاعات با استفاده از کدگذاری نظری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. پس از کدگذاری داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری، انتخابی، درمجموع 49 کدباز، 13 کد محوری و درنهایت 3 کد انتخابی به دست آمد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد افراد موفق شغلی دارای تجربیات زیسته متفاوتی در مسیر شغلی شان هستند که بر موفقیت آنها تأثیر گذار بوده است.
تاثیر عوامل مدیریتی بر افزایش بهره وری کارکنان کم سابقه (به انضمام مطالعه موردی)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تاثیر عوامل مرتبط با شغل بر افزایش بهره وری کارکنان کم سابقه در اداره کل رفاه شهرداری تهران به انجام رسید. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ رویکرد پیمایشی و از نوع مطالعات اکتشافی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر را یک گروه 35 نفره از مدیران ارشد، میانی و عملیاتی اداره کل رفاه شهرداری تهران بودند. تجزیه و تحلیل های لازمه از طریق نرم افزار SPSS انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد عوامل مدیریتی بر افزایش بهره وری کارکنان کم سابقه در اداره کل رفاه شهرداری تهران تأثیر معنادار دارند. بر اساس نتایج فرضیه تحقیق پیشنهاد می شود که در اداره کل رفاه شهرداری تهران، مدیران و سرپرستان به موارد زیر توجه خاص مبذول دارند: حمایت عاطفی و معنوی از زیردست، ایفای نقش مربی، بر قراری عدالت مراوده ای بین زیر دستان، ارتباط مؤثر با زیر دست جهت حل مسائل و مشکلات کاری، و نظارت دقیق در ماه های اول استخدام.
ارائه چارچوب توسعه حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی با رویکرد پدیدار شناسانه است که جهت شناسایی ابعاد و مؤلفه های توسعه حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی و تدوین چارچوب آن انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، مدیران مدارس دولتی مقطع ابتدایی شهر تهران درسال تحصیلی 99-98 بودند. طی دو مرحله نمونه گیری، با روش های نمونه گیری سهمیه ای و سپس هدفمند نمونه ها انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته به کار گرفته شد . مصاحبه تا جایی ادامه یافت که فرایند اکتشاف و جمع آوری داده ها پس از مصاحبه با 14 نفر به نقطه اشباع نظری رسید. با انجام مراحل کدگذاری باز و محوری ، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از دو روش تأیید مصاحبه شوندگان و تأیید یک خبره بیرونی برای کنترل روایی استفاده شد. برای تعیین پایایی نیز از دو روش بررسی مجدد نوشته ها و نیز از روش کدگذاری مجدد استفاده گردید. توافق در همسانی کدگذاری ها محاسبه شد و ضریب توافق 86% به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد که چارچوب توسعه حرفه ای برای مدیران مدارس ابتدایی دارای 3 بُعد، 14 مؤلفه با 117 نشانگر است که شامل بُعد محتوای توسعه حرفه ای ( با مؤلفه های دانش مدیریت عمومی، دانش مدیریت تخصصی، مهارت تعاملی، مهارت مدیریت منابع، مهارت حرفه ای، تمایلات فردی، نگرش مدیریتی، توانایی جسمی و روانی و توانایی فکری و ذهنی)، بُعد فرایند توسعه حرفه ای (با مؤلفه های اقدامات خود-توسعه ای، روابط توسعه دهنده) و بُعد الزامات سازمانی ( با مؤلفه های زمینه سازی دانش افزایی و کسب مهارت، اصلاح روشهای انتخاب و انتصاب مدیران، بهبود ساختار و فرایندهای سازمانی) می باشد.
ارائه الگوی توسعه فردی مدیران شرکت مخابرات ایران (یک پژوهش کیفی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی توسعه فردی مدیران شرکت مخابرات ایران انجام شده است. روش پژوهش کیفی بوده که برای این منظور از مصاحبه نیمه ساختار یافته برای جمع آوری داده ها و اطلاعات استفاده شده است. جامعه پژوهش، صاحب نظران دانشگاهی و خبرگان و مدیران با تجربه شرکت مخابرات ایران بوده اند که 20 نفر از آنان به عنوان نمونه به روش هدفمند، انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختار یافته که براساس مدل مفهومی مبتنی بر ادبیات ساخته شد، استفاده گردید. برای تأمین اعتبار یافته های پژوهش از فرایند ساخت یافته نگارش و تحلیل یافته ها استفاده شده است. به منظور تحلیل داده ها، از روش کدگذاری در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. یافته ها منجر به شناسایی سه بعد کلیدی برای توسعه فردی شد. بعد شایستگی های فردی مدیران (شایستگی های دانشی، مهارتی، توانایی، نگرشی و اخلاقی)، بعد اقدامات و فرایندهای توسعه فردی (تعریف عملکرد و تعیین اهداف، نیازسنجی، برنامه ریزی، تامین منابع و امکانات، اقدامات توسعه فردی، ارزیابی، بازخورد و اصلاح) و در نهایت بعد عوامل مؤثر (شامل عوامل فردی، سازمانی، مدیریتی، شغلی، محیطی) تشکیل دهنده الگوی توسعه فردی مدیران شرکت مخابرات بوده است. این مدل می تواند در شرکت ها و صنایع دیگر مورد استفاده و بهره برداری قرارگیرد
ارائه الگوی شایستگی مدیران مالی در شرکت ملی نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۰
224-239
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، یک الگو برای شایستگی مدیران مالی در شرکت ملی نفت ایران، طراحی شد. لذا، این مطالعه از نظر هدف کاربردی، از نظر رویکرد، کیفی و از نظر روش، اکتشافی و توصیفی–پیمایشی است. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش صورت گرفت. در بخش اول با کمک روش تحلیل مضمون ابعاد الگو شناسایی شد، سپس در بخش دوم به منظور تأیید اعتبار الگوی پیشنهادی از روش دلفی، استفاده شد. از این رو، در تحقیق حاضر، دو دسته جامعه مورد مطالعه قرار گرفت. 1. جامعه آماری روش تحلیل مضمون که شامل مدیران ارشد، معاونین، رؤسا و خبرگان در حوزه مالی در شرکت ملی نفت و شرکت های تابعه، بودند. روش نمونه گیری این بخش به صورت هدفمند و گلوله برفی، بود. 2. جامعه آماری روش دلفی شامل 20 نفر از خبرگان، رؤسا و متخصصان در حوزه مدیریت مالی شرکت نفت، بود. روش نمونه گیری در این بخش، براساس انتخاب افراد برمبنای خبرگی و تجربه بود. اطلاعات بخش اول از طریق مصاحبه و بخش دوم با کمک پرسشنامه گردآوری شدند. براساس یافته های پژوهش، تعداد 26 مؤلفه در قالب 4 بعد برای شایستگی مدیران مالی شرکت نفت، شناسایی و تأیید شدند. ابعاد چهارگانه شامل، مهارت های فنی، مهارت های رهبری، مهارت های فردی و مهارت های تجاری، است. به نظر می رسد مدل و نتایج حاصل از تحقیق می تواند در انتخاب مناسب مدیران مالی و رشد و توسعه آن ها مؤثر باشد.
ارائه مدل بازاریابی و تبلیغات مؤسسات ارائه دهنده خدمات آموزش، یادگیری و توسعه منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۰
257-282
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با استفاده از رویکرد کیفی و روش تئوری زمینه ای برای طراحی مدل بازاریابی مؤسسات ارائه دهنده خدمات آموزش و توسعه منابع انسانی انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل مدیران مؤسسات ارئه دهنده خدمات آموزشی و توسعه منابع انسانی بود که از طریق نمونه گیری هدفمند شناسایی و انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ها جمع آوری شد. یافته ها حاکی از آن است که عواملی نظیر شناخت سازمان های بزرگ و صنایع و دانستن مسائل و مشکلات آنها، مهارت های کارکنان موسسات آموزشی، انگیزه کارکنان موسسه، بانک های اطلاعاتی قوی ، استفاده از فناوری های نوین آموزشی، بسته بندی مناسب خدمات آموزشی، خدمات جانبی جذاب در موسسه، ارائه نمونه های موفق کارهای قبل، مدرسان باتجربه، برخورداری از استانداردهای آموزشی، مناسب بودن فضای آموزش ، سیستم تامین رضایت مشتری ، اعتبار مدارک و اخذ مجوزهای موسسه، شناخت رقبا ، شرایط اقتصادی جامعه و مردم، بحران های سیاسی، اجتماعی و زیستی و قیمت ها از جمله عوامل اصلی تأثیرگذار بر بازاریابی مؤسسات آموزش و توسعه منابع انسانی می باشند. در مدل تحقیق، افزایش درآمد، توسعه برند، افزایش قدرت در توسعه مدرسان و مربیان و توسعه اعتبار ملی، از پیامدهای به کارگیری راهبردهای مناسب برای بازاریابی مؤسسه آموزش و توسعه منابع انسانی استخراج گردید.
مروری بر نسل های منابع انسانی در محیط های کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
3 - 36
حوزههای تخصصی:
امروزه نسل های مختلفی از انسان ها در یک جامعه وجود دارد. بدیهی است هر نسل با توجه به رخدادهای اجتماعی، تاریخی، فرهنگی و اقتصادی که تجربه کرده است، نگرش ها، ادراک ها و نیازهای متفاوتی داشته و وقایع پیرامون خود را تا حد زیادی متفاوت از هم تبیین و تفسیر می کنند. در سازمان ها نیز نسل های مختلفی از کارکنان وجود دارند که دارای انتظارات، خصوصیات و ارزش های متفاوتی هستند. شناخت این عوامل جهت جذب و نگهداشت کارکنان هر نسل ضرورتی اساسی است و وجود این تنوع ها، مدیریت موثر این نسل ها را به چالشی اساسی برای سازمان ها تبدیل کرده است. پنج نسلی که مرسوم ترین دسته بندی از نسل های منابع انسانی در محیط های کاری است شامل سنت گرایان، ازدیاد اولاد، نسل X، نسل Y و نسل Z است. از این جهت در این مقاله به بررسی این نسل ها در محیط های کاری پرداخته شده است تا با شناخت هرچه بهتر آن ها بتوان سیاست های مناسب هر نسل را اتخاذ کرد.
بررسی رابطه بین ابعاد بازاریابی عصبی و رضایت مشتریان در بانک مسکن استان کردستان
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
161 - 140
حوزههای تخصصی:
صنعت بانکداری در جهان بهنگامی آغاز گردید که داد و ستد و مبادله کالا (غیر از مبادلات جنس به جنس) بین مردم شروع و حتی با گسترش تجارت پیش از آنکه پول به مفهوم جدید مورد استفاده قرار گیرد نیاز به خدمت موسسات بانکی محسوس تر گشت و احتیاج به یک وسیله پرداخت و سنجش ارزشها و بالاخص وصو ل مطالبات از مشتریان دور و نزدیک با وجود خطرات ناشی از نقل و انتقال پول ایجاب میکرد که این فعل و انفعال توسط مؤسساتی بنام بانک انجام گیرد. یکی از مباحث مهم در عملکرد رفتار مشتریان ، درک چگونگی تصمیم گیری مشتریان می باشد که همیشه مورد توجه محققان ، بازاریان و مدیران صنعتی است. بازاریابی عصبی حاصل ادغام دو رشته علمی علوم اعصاب و بازاریابی می باشد. بازاریابی عصبی شاخه ی جدیدی از تحقیقات بازاریابی است که به مطالعه ی بررسی پاسخ موثر حسی، شناختی و عاطفی محرک های بازاریابی مشتریان می پردازد. در گذشته فرض براین بود که از راه تطبیق با نیازهای مشتریان می توان به وفاداری مشتری دست یافت. با توجه به تعداد زیاد جامعه آماری، محقق اقدام به نمونه گیری چند مرحله ای کرده که به صورت خوشه ای و تصادفی ساده بوده است. ابزار اندازه گیری این پژوهش پرسشنامه است که برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون آماری متناسب با سوالات استفاده شده است . نتیجه این پژوهش حاکی از این است که ابعاد بازاریابی عصبی بر رضایت مشتریان تأثیر گذار است .