فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۰۱ تا ۴٬۲۲۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مساله اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین سبک رهبری تحول آفرین با هوش عاطفی و بهره هوشی بود. به دلیل محدود بودن جامعه آماری، کلیه اعضای آن که 33 نفر از مدیران یک شرکت تولیدی بودند در این بررسی مشارکت داشتند، البته پرسش نامه تعیین سبک رهبری به گونه ای بود که از نظرات زیردستان هر مدیر و همکاران آنها نیز استفاده شد. برای گردآوری داده ها از سه نوع ابزار اندازه گیری استفاده گردید، در مورد رهبری تحول آفرین از پرسش نامه چند عاملی رهبری، در مورد هوش عاطفی از پرسش نامه سیبر یا شرینگ و در مورد بهره هوشی ماتریس های پیش رونده رِیوِن مورد بهره برداری قرار گرفتند. هم چنین به منظور مطالعات بیشتر، سبک رهبری تبادلی و سبک رهبری عدم مداخله گر نیز در این پژوهش بررسی شدند.این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی بوده که به شیوه همبستگی انجام شد و از نظر نوع هدف تحقیق، کاربردی می باشد، که پس از جمع آوری و تحلیل پرسش نامه ها به کمک نرم افزار SPSS نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین سبک رهبری تحول آفرین با هوش عاطفی ( P<0.01وr=0.76 ) وجود دارد، ولی میان بهره هوشی و رهبری تحول آفرین هیچ گونه رابطه مثبت و معناداری یافت نشد.
شناسایی تأثیر متقابل فرهنگ و راهبرد در شرکتهای سرمایه گذاری صنعت ساختمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تدوین راهبرد در شرکتها نیازمند شناختی است که از وضعیت محیط درونی و بیرونی شرکت صورت می پذیرد. این راهبرد عموماً از فرهنگ سازمان تأثیر می پذیرد و شرایطی که بر سازمانها حاکم است ایجاب می کند که یکی، راهبرد پیشرو را اتخاذ کند و دیگری راهبرد از نوع مدافع را برگزیند. گاهی نیز شرکتها، راهبردی را انتخاب می کنند که کارکنان سازمان را ناچار به پذیرش عادت¬ها و رویه¬هایی می کند که تا قبلاً به صورت دیگری بوده است. به عبارت دیگر، ممکن است راهبرد برخی از سازمانها، فرهنگ آنان را تغییر دهد و در برخی نیز فرهنگ، به سازمان حکم کند که راهبردی را اتخاذ کند.
این پژوهش به تعیین روابط میان راهبرد و فرهنگ سازمانی می¬پردازد و با توجه به این که عوامل مؤثر بین متغیرهای مذکور را در سطح سازمان¬ها بررسی می¬کند، یک پژوهش بنیادی به شمار می¬رود. هم¬چنین از نظر نحوة گردآوری داده¬ها، این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است.
جامعه آماری این پژوهش شامل شرکت¬هایی است که در صنعت ساختمان در کشور مشغول به فعالیت و سرمایه گذاری هستند. از آن جا که این تحقیق به صورت کمی به بررسی رابطه میان متغیرها می پردازد، نتایج آن قابل تعمیم به کل جامعه هستند.
با توجه به داده های گردآوری شده از 89 نمونه آماری، می توان گفت که راهبرد در سطح کسب و کار و فرهنگ سازمانی، با هم ارتباط متقابل دارند و وجود هر کدام از انواع فرهنگ در سازمان، سبب می شود که نوع خاصی از راهبرد در سازمان تدوین شود و بر عکس، هنگامی که راهبرد، طبق نوع شناسی اسنو-مایلز، از نوع خاصی در سازمان تدوین شود، می¬تواند بر تغییر شرایط فرهنگی سازمان تأثیر بگذارد و احتمال تغییر در نوع شناسی فرهنگ را در پی خواهد داشت.
این پژوهش از نظر اینکه اولین مرتبه است که در شرکتهای سرمایه گذاری صنعت ساختمان در ایران، به شناسایی راهبرد و شرایط فرهنگی پرداخته است در نوع خود بی نظیر است و می توان این را جزو نوآوری تحقیق به شمار آورد.
رابطهی بین ادراک معلمان از ساختار سازمانی با سطح استرس شغلی آنان در مدارس متوسطه ی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین ادراک معلمان از ساختار سازمانی با سطح استرس شغلی آنان در مدارس متوسطهی شهر اصفهان بود. پژوهش به روش توصیفی- همبستگی انجام شده است. جامعهی آماری پژوهش کلیه دبیران شاغل به تدریس در مدارس متوسطه شهر اصفهان به تعداد3856نفر بوده اند.. حجم نمونه356نفر برآورد گردید و به صورت شیوه نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای متناسب با حجم انتخاب شد.برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامهی ساختار سازمانی مرکب از سه مولفه پیچیدگی، رسمیت وتمرکز و پرسشنامهی استرس شغلی استاندارد تعدیل یافته کریاکو وساتکلیف(1987) استفاده گردیده است. پایایی پرسشنامه ها به ترتیب مطابق با ضریب آلفای کرانباخ94/0و90/0محاسبه شد. داده های گردآوری شده بااستفاده از ضریب همبستگی پیرسون ورگرسیون گام به گام استفاده گردید.یافته های پژوهش نشان داد که بین دو بعد رسمیت و پیچیدگی در ساختار سازمانی مدارس، با استرس شغلی دبیران رابطه وجود دارد.اما بین تمرکز درساختار سازمانی مدارس با استرس شغلی دبیران رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که رسمیت، تمرکز، پیچیدگی به ترتیب پیش بینیکننده های معناداری برای استرس شغلی هستند.
کار شایسته و نماگرهای آن در ایران
حوزههای تخصصی:
رابطه بین توانمندسازی و یادگیری سازمانی (مورد مطالعه: دانشگاه تربیت مدرس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور غلبه بر شرایط نامطمئن، پیچیده و پویا تنها راهی که پیش روی مدیران قرار دارد، داشتن نیروی انسانی توانمند و کارآمد که بنیاد ثروت و دارایی های حیاتی سازمان به حساب می آیند، منافع بسیار زیادی برای کلیه موسسات و سازمان ها، خواهد داشت. در مقاله حاضر، به بررسی رابطه یادگیری سازمانی و توانمندسازی کارکنان و سنجش میزان احساس توانمندی کارکنان و تعیین موقعیت دانشگاه از نظر یادگیری سازمانی پرداخته شده است. از این رو از دو پرسشنامه استاندارد یادگیری و توانمندسازی استفاده گردید. جامعه آماری در این تحقیق تعداد 271 نفر از کارکنان دانشگاه تربیت مدرس با تحصیلات لیسانس و بالاتر است. نمونه آماری تحقیق 74 نفر محاسبه شد. با این حال تعداد 90 پرسشنامه توزیع گردید و تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس تعداد 89 نفر با استفاده از نرم افزار SPSS 15 انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد رابطه معنی دار میان یادگیری بر توانمندسازی و تاثیر بسیار قوی یادگیری بر توانمندسازی است و نیز مشخص گردید که در دانشگاه، پنج بعد توانمندی که عبارتند از: احساس شایستگی، استقلال، موثر بودن، معنی داری و اعتماد در کارکنان وجود دارد، اما از هفت بعد یادگیری سازمانی، سه بعد: کار و یادگیری گروهی، اشتراک دانش و رهبری مشارکتی از حد متوسط کمتر و چهار بعد: چشم اندار مشترک، فرهنگ یادگیری، تفکر سیستمی و توسعه شایستگی کارکنان، از حد متوسط بالاتر است.
هوش معنوی: دیدگاه ها و چالش ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر پس از مقدمه ای در مورد روان شناسی دین یکی از جدیدترین مفاهیم مطرح شده در این حوزه یعنی هوش معنوی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در سال های اخیر مفهوم هوش تنها به عنوان یک توانایی شناختی در نظر گرفته نمی شود، بلکه به حوزه های دیگری مانند هوش هیجانی، هوش طبیعی، هوش وجودی و هوش معنوی گسترش یافته است. چهار چوب نظری هوش معنوی و مولفه های ان مطرح و چالش های که در رابطه با این مفهوم جدید در روان شناسی وجود دارد مورد بحث قرار گرفته است. بعضی از مولفه های آن با متون اسلامی و ادبی مطابقت شده است و در پایان سوال های برای مطالعات و تحقیقات بیشتر در آینده مطرح شده است.
مقایسه مهارت های ارتباطی و کیفیت زندگی کاری اعضای هیات علمی فعال و غیرفعال حرکتی دانشگاه های آزاد اسلامی استان آذربایجان شرقی
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف مقایسه مهارت های ارتباطی و کیفیت زندگی اعضای هیات علمی فعال و غیرفعال حرکتی دانشگاه های آزاد اسلامی استان آذربایجان شرقی به مرحله اجرا گذاشته شد. جامعه اماری این تحقیق اعضای هیات علمی دانشگاه های آزاد استان آذربایجان شرقی بودند که تعداد 342 نفر از جامعه مذکور با استفاده از مطالعات مقدماتی انتخاب شدند و پرسش نامه های تحقیق بین آنان توزیع گردید. متغیرهای مورد مطالعه این تحقیق با استفاده از سه نوع پرسش نامه کیفیت زندگی (والتون) و پرسش نامه مهارت های ارتباطی (چیک بوس و مارتنز)، اندازه گیری شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست امده از آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. همچنین برای بررسی فرض نرمال بودن توزیع داده ها، از ازمون کلموگروف-اسمیرونوف و برای بررسی همسانی کلیه متغیرهای تحقیق از آزمون لوین استفاده شد و در بخش یافته های استنباطی از آزمون t و آزمون های همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که:- میانگین سن اعضای هیات علمی نمونه 37.53 سال بود. از مجموع 342 نفر ازمودنی تحقیق، تعداد 209 نفر در یک سال گذشته به طور مرتب فعالیت حرکتی و ورزشی داشتند.- در مقایسه کیفیت زندگی ازمودنی های فعال و غیرفعال اختلاف معنی داری مشاهده نشد.- در مقایسه مهارت های ارتباطی آزمودنی های فعال و غیرفعال اختلاف معنی داری مشاهده شد.
بررسی رابطه بین مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمان
حوزههای تخصصی:
دانش به عنوان منبع اصلی سازمان ها تلقی شده و به عنوان یک سرمایه مطرح است. انتقال، خلق و بکارگیری دانش مستلزم وجود فرهنگ سازمانی است و دانشگاهها به عنوان سازمان های تولیدکننده دانش می بایستی از این امر بهره مند باشند. هدف این پژوهش تعیین رابطه بین مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمان بوده که تعداد آنها در زمان انجام تحقیق 310 نفر می باشد. نمونه گیری روش طبقه ای منظم و از میان اساتید گروه ها و رشته های مختلف بوده و تعداد 70 نفر مطابق با جدول مورگان به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردیدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسش نامه های فرهنگ سازی و مدیریت دانش استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کای اسکوئر و ضریب همبستگی) استفاده شده است. نتایج این تحقیق توصیفی که به روش پیمایشی انجام شده است نشان می دهد که بین مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی همبستگی مثبت وجود دارد. یافته های تحقیق نشان می دهد که رسالت سازمانی دارای بالاترین ضریب همبستگی و تولید دانش کمترین ضریب همبستگی را داشته اند.
تبیین پیامدهای عوامل روان شناختی مثبت در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی پیامدهای عوامل روان شناختی مثبت و اجزای آن (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی) در سازمان است. جامعهی آماری این پژوهش، کتابداران عضو انجمن کتابداری ایران هستند که از میان آن ها، 128 نفر به عنوان نمونهی آماری انتخاب شدند. بنابر یافته های این پژوهش، سطح متغیر عوامل روان شناختی مثبت و مؤلفه های تشکیل دهندهی آن در کتابداران بالاتر از سطح متوسط است. در رابطه با تاثیر اجزای تشکیل دهندهی عوامل روان شناختی مثبت شامل خودکارآمدی، امیدواری، خوش بینی و تاب آوری بر تعهد سازمانی و رضایت شغلی کتابداران، بیشترین تاثیر مربوط به متغیر خوش بینی است. هم چنین در بین اجزای تشکیل دهندهی عوامل روان شناختی مثبت، در سطح اطمینان 95 درصد، تنها متغیر خودکارآمدی با متغیر میزان تحصیلات پاسخ دهندگان رابطهی معنادار دارد، به طوری که خودکارآمدی در دارندگان مدرک دکتری بیشتر از دارندگان مدارک تحصیلی پایین تر است. علاوه بر این، در سطح اطمینان 95 درصد، میزان تاب آوری کارکنان متاهل بیشتر از تاب آوری کارکنان مجرد است
بررسی مقایسهای رابطه بین هوش سازمانی و رهبری تیمی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی اصفهان
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مقایسهای رابطه بین هوش سازمانی و رهبری تیمی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی اصفهان بوده است. باتوجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش، تحقیق حاضر توصیفی ازنوع همبستگی و علّی –مقایسهای میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی اصفهان هستند که درسال تحصیلی1388- 1387 بالغ بر 1446نفر بودهاند. از این تعدادبا استفاده ازروش نمونهگیری تصادفی طبقه-ای متناسب با حجم، نمونه ای به حجم 600 عضو هیأت علمی انتخاب شد. ابزارهای این پژوهش عبارت بودند از نیمرخ هوش سازمانی و پرسشنامه رهبری تیمی.یافتههانشان دادکه:1. بین مؤلفههای هوش سازمانی ورهبری تیمی رابطه مثبت و معناداروجود دارد،2. بین میانگین نمرههای هوش سازمانی و رهبری تیمی بر حسب دانشگاه، دانشکده و گروه آموزشی تفاوت معنادار وجود دارد و 3. بین میانگین نمرههای رهبری تیمی اعضای هیأت علمی برحسب سن، سابقه خدمت و افتخارات علمی تفاوت معنادار وجود دارد
شناسایی عوامل موثر بر تعهد سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر قصد بر آن است که ضمن اندازه گیری تعهد سازمانی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد فیروزکوه، عوامل مرتبط با آن نیز شناسایی شود. مطالعه مقدماتی در ادبیات تحقیق نشان داده است که عواملی از قبیل گروه شغلی، وجود فرصت های شغلی جایگزین، تاهل، سابقه کار در سازمان، حقوق و دستمزد، استنباط کارکنان از عدم تمرکز، استقلال کاری، تکرار پذیری کار، رضایت از سرپرست، جنسیت و سن می تواند بر میزان تعهد سازمانی کارکنان موثر باشد.برای اندازه گیری تعهد ساز مانی از پرسشنامه تعهد سازمانی لوتانس استفاده شده است. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان و برای انتخاب اعضای نمونه ازروش تصادفی طبقه ای و تصادفی ساده استفاده شده است.روش های آماری برای پاسخ به سوالات تحقیق شامل ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن، آزمون های غیر پارامتری من ویتنی و کروسکال والیس بوده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق نشان داده است که متغیرهای تکراری بودن کار،رضایت از سرپرست، استقلال کاری و استنباط کارکنان از عدم تمرکز دارای رابطة معنا داری با تعهد سازمانی داشته است و همچنین میزان تعهد سازمانی مردان بیشتر از زنان و میزان تعهد کارکنان واحد پژوهش بیشتر از کارکنان سایر واحدها بوده است.
تاثیر هوش فرهنگی بر اثربخشی گروهی (مورد مطالعه: شرکت فولاد مبارکه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سازمان ها به دنبال افرادی هستند که بتوانند به صورت گروهی عملکرد مطلوبی داشته باشند و از سوی دیگر توانایی برقراری ارتباط و تطبیق مستمر با افرادی از فرهنگ های مختلف را دارا باشند. بنابراین لازم است با فرهنگ های مختلف آشنا باشند و به طور مناسب با افراد سایر فرهنگ ها ارتباط برقرار کنند. برای این منظور، افراد نیاز به هوش فرهنگی دارند. این مطالعه به بررسی رابطه بین هوش فرهنگی و اثربخشی گروهی در47 گروه کاری در شرکت فولاد مبارکه اصفهان پرداخته است. داده ها پس از جمع آوری از طریق پرسشنامه های هوش فرهنگی و اثربخشی گروهی بوسیله نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد بین هوش فرهنگی و مولفه های آن (استراتژی، دانش، انگیزش و رفتار) با اثربخشی گروهی رابطه معناداری وجود دارد.همچنین از بین این مولفه ها، مولفه انگیزش و رفتار، قابلیت پیش بینی اثربخشی گروهی را دارا بودند.
بررسی وضعیت ویژگی های سازمان های یادگیرنده و رابطه آن با خلاقیت کارکنان در سازمان های دولتی استان آذربایجان غربی
حوزههای تخصصی:
هدف کلی مقاله حاضر سنجش وضعیت مولفه های سازمان های یادگیرنده و بررسی رابطه آن با خلاقیت کارکنان در سازمان های دولتی استان آذربایجان غربی است. در تحقیق حاضر از نظریه واتکینز و مارسیک (1996) به عنوان مبنای مطالعاتی سازمان های یادگیرنده و از نظریه استاین به عنوان مبنای مطالعاتی خلاقیت استفاده شده است. فرضیه های تحقیق شامل یک فرضیه اصلی و هفت فرضیه فرعی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی - همبستگی است. جامعه مورد پژوهش شامل کلیه کارکنان سازمان های دولتی استان آذربایجان غربی که بر اساس آمار اخذ شده از سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان برابر با 51058 نفر می باشد که از بین آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 380 نفربه عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در تحقیق حاضر دو پرسشنامه محقق ساخته می باشد که قبلا روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده های توصیفی بر اساس نرم افزار کامپیوتری SPSS از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، جداول، نمودار و ...) و جهت تحلیل داده های جمع آوری شده به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از آمار استنباطی (همبستگی پیرسون) استفاده شده است. با توجه به تحلیل داده ها، همه فرضیه های تحقیق مورد تایید قرار گرفت.
بررسی تأثیر تناسب فرد- سازمان و فرهنگ سازمانی بر رفتار سازمانی اعضای هیئت علمی دانشگاه ها (مطالعه موردی: دانشگاه شهید باهنر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این بررسی، تأثیر فرهنگ سازمانی و میزان تناسب اعضای هیئت علمی در دانشگاه مورد مطالعه،
در راستای تعیین پیامدهای رفتاری آن ها مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. سؤال اساسی این است
که فرهنگ سازمانی و میزان تناسب (عدم تناسب) میان اعضای هیئت علمی و دانشگاه تا چه حد
می تواند بر میزان شهروندی سازمانی و تمایل به ماندگاری آنها در راستای پرورش نیرو های انسانی
مورد نیاز، تأثیر داشته باشد؟ این مطالعه، از روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و ابزار پرسشنامة باز و
بسته، برای بررسی متغیرها و پاسخگویی به این سؤال، استفاده می کند. جامعة آماری این مطالعه،
393 نفر شامل کلیة اعضای هیئت علمی تمام وقت دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال 1385 است که
بر اساس مطالعه مقدماتی و با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای، تعداد 205 نفر از آنها به عنوان
حجم نمونه انتخاب شدند.
نتایج به دست آمده، به طور کلی تأثیر تناسب فرد- سازمان بر رفتار اعضای هیئت علمی را مورد
تأیید قرار دادند. همچنین، میان تناسب ارزشها و میزان تمایل به خروج، تناسب اهداف و میزان تمایل
به خروج و تناسب محیط کاری و رفتارهای سازمانی (تابعیت سازمانی و تمایل به ماندگاری) در
سطح معنی دار 5%، رابطة معنی داری به دست نیامد. رابطة میان نوع فرهنگ سازمانی و تناسب فرد-
سازمان نیز، مستقیم و تا حدی قوی نشان داده شده است.
رابطه هوش هیجانی با رضایت شغلی کارکنان ادارات دولتی شهرستان سمنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق تعیین رابطه هوش هیجانی و رضایت شغلی کارکنان ادارات دولتی شهرستان سمنان بود. روش تحقیق
توصیفی و از نوع تحقیق همبستگی است. برای انجام تحقیق 204 نفر از کارکنان این ادارات به شیوه نمونه گیری
خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و آزمون هوش هیجانی شیبریا شرینگ و آزمون رضایت شغلی اسپکتور بر روی
آنها اجرا شد. نتایج نشان داد که میان دو متغیر هوش هیجانی و رضایت شغلی رابطه وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون
نیز نشان داد که هوش هیجانی به تنهایی 22 % از تغییرات مربوط به رضایت شغلی را تبیین می کند. یعنی کارکنان با
دارا بودن هوش هیجانی با افزایش رضایت شغلی مواجه شدند. در مورد سوالات دیگر پژوهش که رابطه بین مولفه
های هوش هیجانی ( خود آگاهی، خود کنترلی، خود انگیزی، همدلی و مهارتهای اجتماعی ) با رضایت شغلی را بیان
می کند، نتایج تحلیل رگرسیون برای مولفه های هوش هیجانی در تبیین رضایت شغلی نشان داد که مولفه های خود
t کنترلی،انگیزش و مهارتهای اجتماعی تغییرات مربوط به رضایت شغلی را پیش بینی می کند که با توجه به آزمون
این پیش بینی معنادار می باشد. با توجه به نتایج حاصله، رابطه بین هوش هیجانی و مولفه های خود کنترلی، خود
انگیزی و مهارتهای اجتماعی با رضایت شغلی مورد تأیید قرار گرفت
تحلیل اخلاق سازمانی کارکنان با استفاده از الگوی دایره اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: شناسایی رویکرد اخلاقی مورد پذیرش افراد سازمان از سویی حافظ بقا و بالندگی سازمان است و از سوی دیگر، راهنمای مدیران در زمینه سیاستگذاریها و خط مشیهای مربوط به توسعه و بهبود منابع انسانی می باشد. از این رو، این مقاله با بهره گیری از الگوی دایره اخلاق به دنبال ایجاد بستری مناسب برای طراحی منشور اخلاقی کارکنان و در نهایت نهادینه سازی اخلاقیات در دانشگاه می باشد.روش کار: روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی است که از طریق نمونه گیری طبقه بندی نسبی (به تعداد 170 نفر) و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه به شناسایی اخلاق سازمانی کارکنان می پردازد.یافته ها: نتایج تحلیل آماری نشان می دهد که گرایش کارکنان دانشگاه به نظریه نفع گرایی جمعی است و این گرایش در بین گروههای مختلف از جهت جنسیت، تحصیل، سن و سابقه کار تفاوت معنی داری ندارد.نتیجه گیری: با توجه به گرایش کارکنان به نظریه نفع گرایی جمعی مدیران دانشگاه باید آن را مد نظر قرار داده و در این راستا اقداماتی نظیر طراحی منشور اخلاقی مناسب و نظام پاداش متناسب و غیره انجام دهند.
فرسودگی شغلی در مدیران اجرایی و پرستاری بیمارستان های دانشگاهی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فرسودگی شغلی در پاسخ به فشار روانی مزمن و بیشتر در حرفه های خدمات انسانی به وجود می آید و می تواند به عواقبی مثل افزایش هزینه های کاری، کاهش عملکرد و ... منجر گردد. هدف این مطالعه، بررسی فرسودگی شغلی مدیران اجرایی و پرستاری در سه حیطه خستگی عاطفی، مسخ شخصیت و عملکرد فردی و نیز رابطه آن با برخی ویژگی های دموگرافیک و شغلی آنان در بیمارستان های دانشگاهی اصفهان بوده است.روش بررسی: این پژوهش مقطعی به صورت سرشماری در بین تمامی 198 نفر مدیران اجرایی و پرستاری (مترون، سوپروایزر و سرپرستار) بیمارستان های دانشگاهی اصفهان در نیمه اول سال 1389 صورت گرفت که 166 نفر پرسش نامه ها را تکمیل نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه فرسودگی شغلی Maslach & Jackson بومی شده با Cronbach’s alpha 86 درصد استفاده گردید. در آمار استنباطی از آزمون های Kruskal- Wallis، رگرسیون و Chi-Square استفاده شد و داده ها با استفاده از آمار توصیفی و به وسیله نرم افزار 16SPSS تحلیل گردید.یافته ها: بیشترین فرسودگی شغلی با شدت متوسط و زیاد به ترتیب در سرپرستاران، سوپروایزرها، مدیرانی که هم سوپروایزر بوده اند و هم سرپرستار، مترون ها و مدیران اجرایی بوده است. بین میانگین فرسودگی شغلی با سمت سازمانی، جنس و سن ارتباط معنی داری وجود داشت، به طوری که سرپرستاران بیشترین و مترون ها کمترین میانگین را داشتند. فرسودگی شغلی در زنان بیشتر از مردان بود و با افزایش سن کاهش می یافت ولی ارتباط معنی داری با وضعیت تاهل، مدرک تحصیلی، زمان شیفت کاری، تعداد شیفت کاری، وضعیت استخدام، سابقه کار و سابقه کار در سمت فعلی وجود نداشت. میانگین خستگی عاطفی و سمت سازمانی ارتباط معنی داری داشتند و سرپرستاران بیشترین و مترون ها کمترین میانگین را داشتند. بین مسخ شخصیت و سمت سازمانی ارتباطی وجود نداشت.نتیجه گیری: وجود سطوح مختلف فرسودگی شغلی با توجه به کیفیت فعلی خدمات مدیریتی در سطوح اجرایی و پرستاری بیمارستان ها، لزوم اتخاذ سیاست های جدید جهت تعدیل و پیشگیری از این پدیده را محرز می سازد. تشخیص وجود مشکل، فهم نیاز به حمایت، پذیرش و مشارکت در تکنیک های حل مشکل و هدف گذاری واقعی از جمله عوامل بسیار موثر در پیشگیری از فرسودگی شغلی مدیران می باشد.