فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۲٬۸۹۲ مورد.
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۸ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
315 - 334
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تلاش شده است که با بررسی و ارزیابی ویژگی های هوش تجاری، روند تکاملی بهینه سازی سیستم بانکداری متمرکز را با ایجاد تحلیلهای با معنی، فضای پشتیبانی تصمیم گیری و بهینه سازی سرمایه گذاری سرعت بیشتری بخشید. از این رو با بررسی ادبیات موضوع، معیارهای هوش تجاری استخراج شدند و بر اساس نتایج تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه و اجرای آزمون های نسبت و فریدمن، میزان اهمیت و اولویت هر یک از معیارها مشخص شد. همچنین در این پژوهش از مدل ارزیابی تصمیم گیری چندمعیاره فازی (تاپسیس فازی) استفاده شده است. بر اساس تکنیک تاپسیس فازی، با استفاده از مقیاس های زبانی، وزن هر معیار و نتیجه میزان هوش قابل تخصیص، توصیف شده و با اعداد فازی مثلثی بیان می شود. بر اساس یافته های پژوهش، سیستم مدیریت ریسک با قرار گرفتن در رتبه نخست و داشتن بیشترین فاصله ایده آل منفی، ثابت می کند این سیستم از بالاترین سطح هوشمندی برخوردار است و فضای پشتیبانی تصمیم گیری را تقویت می کند.
ارائه مدلی برای بیشینه سازی سود بر مبنای تصمیمات طبقه بندی محصول و تخصیص فضا با رویکرد داده کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۸ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
663 - 680
حوزههای تخصصی:
برای خرده فروشان، انتخاب چند محصول از بین محصولات متنوع و گسترده و مقدار فضایی که باید به آنها اختصاص داده شود، از تصمیم های بسیار مهم است. هدف از این پژوهش، به کارگیری رویکرد داده کاوی برای یافتن روابط بین محصولات از حجم بسیار زیاد تراکنش های مالی فروش، طبقه بندی محصول و تخصیص فضا به هر طبقه از آنهاست. به این ترتیب، می توان مدلی برای طبقه بندی محصول و تخصیص فضا ارائه کرد. جامعه آماری پژوهش را داده های فروش فروشگاهی به نام شقایق در شهر ارومیه شکل می دهد. نمونه پژوهش نیز داده های یک ماهه فروش در سری زمانی داده های فروش است. این داده ها در آبان سال 1394 از فروشگاه یادشده به دست آمدند. 525 سبد خرید یا تراکنش با در نظر گرفتن 79 نوع محصول بررسی شدند. در نتیجه تحلیل این داده ها، محصولات در 10 طبقه مختلف دسته بندی شدند که برخی از محصولات در بیش از یک طبقه جای گرفتند. با حل تابع سود و به دست آمدن ضرایب افزایش حجمی، فضایی به طبقه بندی محصولات اختصاص یافت.
مدیریت زنجیره تامین مبتنی بر فن آوری اطلاعات، عملکرد زنجیره تامین و موقعیت رقابتی ایران خودرو دیزل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شرایط رقابت، مدیریت زنجیره تامین را به عنوان یک عامل استراتژیک در موفقیت سازمان ها مطرح می کند. کارکرد فن آوری اطلاعات در مدیریت زنجیره تامین با سه رویکرد ادغام، حمایت شرکا و مهارت مدیران، مدنظر می باشد. هدف تحقیق، بررسی تاثیر مدیریت زنجیره تامین مبتنی بر فن آوری اطلاعات بر عملکرد زنجیره تامین و موقعیت رقابتی ایران خودرو دیزل می باشد. تحقیق از حیث روش توصیفی - پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق، کارکنان شرکت ایران خودرو دیزل می باشد. روش نمونه گیری در دسترس و حجم نمونه آماری 368 نفر می باشد. ابزار اندازه گیری متغیرهای تحقیق، پرسشنامه است که دارای روایی و اعتبار تایید شده می باشد. به منظور تحلیل استنباطی داده ها از تحلیل عاملی تاییدی و برای آزمون فرضیه ها به طور اخص از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد ادغام رو به عقب مبتنی بر فناوری، مهارتهای مدیریتی و حمایت شرکاء بر عملکرد زنجیره تأمین تاثیر مثبت دارد؛ همچنین عملکرد زنجیره تامین بر موقعیت رقابتی شرکت تاثیر مثبت دارد.
بررسی تأثیرتخفیفات حجمی بر مدل مقدار اقتصادی سفارش تحت رویکرد فازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مسائل برنامه ریزی تولید و کنترل موجودی از جمله موضوعات کلیدی و تحت تابعیت شرایط عدم اطمینان در سازمان های تولیدی هستند زیرا از یک طرف این عدم قطعیت، باعث افزایش هزینه های سیستم می شود و از طرفی میزان صحیح سفارش مواد اولیه سود قابل توجهی را عاید سازمان می نماید. لذا در این پژوهش یک مدل کنترل موجودی در شرایط اعمال تخفیفات حجمی (مقداری ) تحت رویکرد فازی طراحی می گردد. برای محاسبه فاکتور های بهینه مدل از رویکرد دیفازی سازی پارامترهای ورودی قبل از حل مدل و همچنین دیفازی سازی پارامترهای خروجی بعد از حل مدل بر مبنای روش گشتاورها در قطعی سازی پارامترها استفاده گردید. همچنین پارامتر های مدل پیشنهادی، از طریق تبدیل روش های دیفازی سازی به روش های کلاسیک و سپس جایگذاری اعداد دیفازی شده محاسبه شدند. جهت نشان دادن حساسیت مدل از یک مطالعه موردی استفاده شد و نتایج به دست آمده با استفاده از نرم افزار Solver 2013 نشان داد این رویکرد ابتکاری، مدل را با تفصیل بیشتری مورد بررسی قرار می دهد و برای هر سطح برش، مقادیر بهینه فاکتورها را ارایه می نماید. به بیان دیگر تصمیم گیری با استفاده از این رویکرد ابتکاری یک تصمیم گیری چندسطحی است و می توان بنا به سیاست های مدنظر سازمان، سطح مورد نظر را انتخاب نمود.
ارائه مدل بومی برندسازی برای خرده فروشی های اینترنتی با استفاده از روش کیفی تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با توجه به رشد سریع فعالیت های خرده فروشی های اینترنتی در فضای کسب و کار داخلی کشور، و در راستای کمک به موفقیت بیشتر این نوع کسب و کار ها در عرصه برند سازی انجام شده است. هدف نهایی پژوهش ارائه مدلی جهت برند سازی خرده فروشی های اینترنتی با توجه به ساختار کسب و کار مجازی در کشور صورت پذیرفته، تا از این طریق بتواند نیازهای رو به رشد در زمینه برند سازی در فضای اینترنتی را پوشش دهد. در این پژوهش برای دست یابی به مدل برند سازی برای خرده فروشی های اینترنتی از روش کیفی تئوری داده بنیاد استفاده گردیده است، که مبنای اصلی جمع آوری اطلاعات در این روش، انجام مصاحبه های نیمه ساختار یافته با افراد مطلع و متخصصین در حیطه موضوعی مورد نظر، است. پس از انجام مصاحبه ها و جمع آوری اطلاعات، کد های بدست آمده در بخش های مختلف، مدل نهایی را به وجود آوردند. مدل نهایی از مجموع مقوله محوری، شرایط علّی، شرایط مداخله گر، راهبردها و در نهایت پیامد ها و نتایج حاصل از برند سازی تشکیل شده است. هر کدام از این شرایط و عوامل تشکیل دهنده مدل دارای متغیر ها و مقوله هایی هستند، که توجه به آنها موجب تحقق هدف نهایی برند سازی می گردد.
ارائه مدلی مرجع برای تبیین الزامات امنیتی در حوزه یادگیری الکترونیکی از نگاه ذی نفعان مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۸ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
141 - 154
حوزههای تخصصی:
توسعه کاربردها و خدمات یادگیری الکترونیکی در بستر شبکه های ارتباطی و اطلاعاتی در کنار ارتقای کمّی و کیفی قلمرو فعالیت و نوع خدمات و دامنه ارائه آنها ، سبب گسترش روزافزون تهدیدهایی شده است که کمابیش همین شبکه ها و زیرساخت های مخابراتی، محمل بروز آنها هستند. این موضوع پرداخت درست و کارآمد الزامات امنیتی را به ضرورتی اجتناب ناپذیر نزد تصمیم سازان امنیتی این حوزه تبدیل کرده است. بر این اساس، در مقاله حاضر تلاش شده است با بهره مندی از یافته های سایر پژوهش ها و تجربه های مؤثر در حوزه امنیت یادگیری الکترونیکی و به کمک روش فراترکیب، مدلی مرجع برای تبیین الزامات امنیتی در حوزه مطالعه شده ارائه شود. ساختاری که جایگاه تعریف الزامات امنیتی یادگیری الکترونیکی را مشخص می کند و می تواند به عنوان مرجعی برای تبیین الزامات امنیتی این حوزه به کار گرفته شود.
ارائه مدلی به منظور تبیین توانمندسازی سرمایه های دانشی با استفاده از مدلسازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ظهور اقتصاد دانشی، قابلیت های انسانی به عنوان مهم ترین مزیت رقابتی پایدار و منحصر به فرد برای سازمان ها در محیط های متلاطم امروزی شناخته شده است؛ بنابراین، توجه به دانش و مهارت منابع انسانی و توانمندسازی این سرمایه های بی بدیل در سازمان ها و به خصوص در این دوران امری ضروری و غیرقابل انکار است. هدف از انجام این پژوهش شناسایی عوامل تأثیرگذار بر توانمندسازی سرمایه های دانشی و در نهایت ارائه الگویی در پژوهشگاه صنعت نفت با استفاده از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری در این راستا است. با بررسی های صورت گرفته از مرور ادبیات تحقیق به روش تطبیقی، هشت دسته عوامل تبیین توانمندسازی در پژوهشگاه صنعت نفت شناسایی شده و سپس با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری در پنج سطح، قرار گرفتند. در ادامه پس از مشخص شدن سطوح هر کدام از عوامل و همچنین با در نظر گرفتن ماتریس در دسترس پذیری نهایی، مدل نهایی ساختار تفسیری ترسیم گردید. نتایج نشان داد عامل هایی همچون آموزش و توسعه، ویژگی های شخصیتی، ساختار سازمانی و ماهیت شغل در ارتباط با موضوع توانمندسازی در پژوهشگاه صنعت نفت از اثرپذیری بیشتری نسبت به بقیه عوامل برخوردارند.
چالش ها و موانع اجرای طرح های جامع فناوری اطلاعات و ارتباطات در سازمان ها
حوزههای تخصصی:
فناوری اطلاعات و ارتباطات و کاربردهای وسیع آن در قرن حاضر آثار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شگرفی را برای سازمان ها به همراه داشته است.علاقه مندی سازمان ها به استفاده از این رویکرد برای رشد و توسعه اقتصادی، آن ها را مواجه با چالش های جدیدی نموده که نیازمند شناخت عمیق تری است. در این مقاله به بررسی چالش ها و موانع اجرای طرح های جامع فناوری اطلاعات و ارتباطات در سازمان ها پرداخته و راهکارهای مؤثری پیشنهاد می گردد.نه عامل کلیدی مشکلات سازمانی، عوامل مدیریتی، عوامل فرهنگی- آموزشی، میزان مهارت نیروی انسانی، امنیت، توان بخش خصوصی، اقتصادی- مالی، حمایت دولتی، بستر فنّاورانه در قالب سؤالات پرسشنامه موردسنجش قرار گرفته است.پاسخ های دریافتی از صاحب نظران با استفاده از روش های چندمتغیره مورد تجزیه وتحلیل های آماری قرار گرفت.در ادامه با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای هر نه عامل مؤثر شناخته شده اند. همچنین بر اساس رتبه بندی انجام شده با آزمون فریدمن نه عامل به ترتیب ذکرشده در بالا رتبه بندی گردیده اند. در پایان با بررسی نتایج تحلیل های آماری و بررسی سوابق اجرای طرح ها در سازمان های متفاوت نکات مؤثر در اجرای موفق طرح های جامع فناوری اطلاعات و ارتباطات ارائه شده است
بررسی تطبیقی ابعاد حقوقی پنجره واحد تجاری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فضای رقابتی امروز، کشورهایی پیشتازند که با به کارگیری ابزارهای نوین، فعالیت های تجاری را سریع تر و کم هزینه تر کنند. پنجره واحد تجاری1 الکترونیکی یکی از این ابزارها است که برای بازرگانان این امکان را فراهم می سازد تا به جای مراجعه به نهادهای مختلف دخیل در امر صادرات و واردات و تکمیل فرم های مختلف الشکل، تنها به یک مرجع واحد مراجعه کرده و با تکمیل فرم های متحدالشکل، کالاها را با زمان و هزینه کم تری صادر یا وارد کنند؛ بنابراین، هزینه تمام شده محصولات، کاهش یافته و قدرت رقابتی بنگاه های داخلی در مواجهه با رقبا افزایش می یابد. بی تردید، تأسیس و کارایی این نهاد به بستر حقوقی مطمئنی نیاز دارد، اما در حال حاضر، نظام حقوقی ایران، فاقد ابزارهای حقوقی کافی و روشن است. از آنجا که تاکنون جنبه های حقوقی این نهاد در ادبیات ایران بررسی نشده است، لذا بخش نخست این مقاله به بیان مفهوم و مزایای پنجره واحد تجاری، بخش دوم به بیان ابعاد حقوقی موضوع و بخش سوم به نارسایی های حقوق ایران پرداخته و در پایان، براساس تجربیات حقوقی چند کشور موفق مانند مالزی و کره جنوبی، راهکارهای روشنی به قانونگذار و دستگاه های اجرایی ذینفع ارائه می شود.
طراحی مدل حکمرانی خوب الکترونیک در حوزه آموزش الکترونیک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۸ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
591 - 620
حوزههای تخصصی:
با وجود مدل ها و چارچوب های مختلفی که درباره حکمرانی خوب الکترونیک وجود دارد، تا کنون مدل جامعی ابعاد چندگانه حکمرانی خوب الکترونیک در حوزه آموزش الکترونیک را به صورت یکپارچه، جامع، فرایندی و سیستمی بررسی نکرده است. در این مقاله به منظور تبیین فرایند حکمرانی خوب الکترونیک، ضمن مرور سیستماتیک ادبیات و پیشینه تحقیق، به کمک روش شناسی فراترکیب کلیه عومل شناسایی شدند؛ سپس براساس روش شناسی نظریه برخاسته از داده ها و رویکرد پارادایمی اشتراس و کوربین به کدگذاری باز، محوری و انتخابی اقدام شد. در ادامه به کمک روش پیمایش، میزان اهمیت و اولویت هر یک از عوامل پیشنهادی تعیین شد و این پژوهش را در زمینه های روش شناسی تحقیق و نتایج به دست آمده و در نهایت مدل پیشنهادشده، صاحب نوآوری هایی کرد که در پژوهش های قبلی به آن توجه نشده بود؛ به طوری که مدل پیشنهادی پژوهش ضمن برطرف کردن کمبودهای تحقیقات گذشته، این امکان را برای بخش های دولتی، خصوصی و نهادهای مدنی فراهم می کند تا فرایند ایجاد حکمرانی خوب الکترونیک را به عنوان فرایندی پویا در نظر بگیرند.
شناسایی منابع و روش های یادگیری کارآفرینان اینترنتی ایران: سنخ شناسی و الویت بندی روش های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۸ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
373 - 392
حوزههای تخصصی:
روش هایی که کارآفرینان اینترنتی دانش ها، مهارت ها و بصیرت های مرتبط با کسب وکارهایشان را شناسایی و کسب می کنند، بر ایجاد و اداره اثربخش این نوع از کسب وکارها تأثیر شایان توجهی می گذارد. از این رو، این مقاله درصدد است با توجه به تنوع روش های یادگیری ای که کارآفرینان اینترنتی استفاده می کنند، آنها را شناسایی و اولویت بندی نماید. به این منظور، ابتدا مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای با 10 کارآفرین موفق اینترنتی انجام گرفت و به کمک روش کدگذاری، روش های یادگیری متداول کارآفرینان اینترنتی شناسایی شد. در مرحله بعد با توزیع 376 پرسشنامه و تحلیل واریانس فریدمن، روش های برتر یادگیری اولویت بندی شدند. یافته های این پژوهش چهار منبع عمده یادگیری را بدین شرح شناسایی کرد: یادگیری از آموزش انتشارات، یادگیری از کار وظیفه، یادگیری از تعاملات اجتماعی انسانی و یادگیری از تقلید الگوبرداری. همچنین نتایج اولویت بندی روش های یادگیری نشان دهنده آن است که روش های یادگیری از طریق مشاهده و الگوگیری از بهترین وب سایت ها، مطالعه مطالب وب سایت ها و تفکر و ابتکار عمل فردی درباره چگونگی حل مسائل، سه روش عمده یادگیری میان کارآفرینان اینترنتی در ایران بوده است.
تأثیر پذیرش فناوری اطلاعات بر توسعه حرفه ای کارکنان با استفاده از مدل پذیرش فناوری در شرکت کانی کاوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری اطلاعات، خمیرمایه توسعه در سازمان و جامعه است و محورهای اساسی توسعه و ماهیت آن را نیز متناسب با نیاز جامعه و کارکنان تعیین می کند و می تواند بر توسعه حرفه ای کارکنان تأثیر به سزایی داشته باشد. اما پذیرش فناوری اطلاعات به عنوان بخشی از موانع انسانی -اجتماعی یکی از مهم ترین موانع موجود در سازمان است، زیرا مرتفع شدن موانع اقتصادی و فنی بدون از میان برداشتن موانع انسانی اجتماعی در پذیرش فناوری اطلاعات بی نتیجه خواهد ماند.
لذا هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیرات پذیرش فناوری اطلاعات بر توسعه حرفهای کارکنان شرکت مهندسی کانی کاوان شرق میباشد. بدین منظور ابتدا شاخصهای مرتبط با پذیرش فناوری شامل: سودمندی درک شده، سهولت درک شده، نگرش استفاده و تمایل به استفاده و شاخص های مرتبط با توسعه حرفهای شامل: بهبود عملکرد کیفیت، دانش و آگاهی، توانمندی شغلی و رضایت شغلی، مسئولیت تصمیم گیری، فرصت های شغلی، خود کنترلی، ارتباطات حضوری، صرفه جویی در زمان و استقلالکاری را شناسایی نمودیم. سپس دو پرسشنامه طراحی شد. پرسشنامه مربوط به پذیرش فناوری با 21 سؤال و پرسشنامه توسعه حرفه ای با 45 سؤال طراحی شد. اعتبار هر دو پرسشنامه با استفاده از روش اعتبار صوری و محتوایی تأیید و پایایی آن ها با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 95/. و 92/. محاسبه گردید. نمونه آماری این تحقیق 92 نفر از کارشناسان خبره شرکت کانی کاوان میباشند که از میان 120 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. از آنجایی که مقیاس اندازهگیری فاصلهای و متغیرهای تحقیق نرمال میباشند جهت آزمون فرضیات آماری از ضریب همبستگی پیرسون و برازش مدل رگرسیونی استفاده شده است.
یافتههای این پژوهش در بخش آزمون فرضیهها نشان داد که بین پذیرش فناوری اطلاعات و بهبود عملکرد کیفیت، دانش و آگاهی، توانمندسازی کارکنان، رضایت شغلی، مسئولیت تصمیمگیری، فرصتهای شغلی، خود کنترلی، ارتباطات حضوری، صرفه جویی در زمان و استقلال کاری رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
استفاده از فناوری اطلاعات در حسابرسی مستقل در ایران؛ موانع و مشکلات
حوزههای تخصصی:
امروزه بر اثر افزایش کارایی و اثربخشی فناوری اطلاعات، افزایش هزینه های حسابرسی، فعال شدن بازار سرمایه و ضرورت نیاز به اطلاعات دقیق و بهنگام، استفاده از فناوری اطلاعات در حرفه حسابرسی مقرون به صرفه شده است و شرکت های حسابرسی به منظور همراه شدن با این شرایط، نیازمند تغییر تکنیک ها و روش های سنتی خود هستند. حرفه حسابرسی ایران، گرچه تاثیر فناوری اطلاعات بر حرفه و اهمیت آن را درک می کند اما به کندی به آن واکنش می دهد و متأسفانه در حال حاضر عمدتاً حسابرسی بر اساس شیوه سنتی صورت می گیرد و کارهای حسابرسی بطور عمده دستی و براساس شیوه های قدیمی انجام می شود. لذا در این مقاله سعی شده است به بررسی استفاده از فناوری اطلاعات در حرفه ی حسابرسی مستقل ایران و موانع و مشکلات اجرایی شدن آن پرداخته شود، برای این منظور ابتدا به تعریف اصطلاح فناوری اطلاعات پرداخته می شود سپس به ضرورت بکارگیری فناوری اطلاعات در حسابرسی و رابطه ی بین حسابرسی و فناوری اطلاعات می پردازد و در ادامه حسابرسی مستمر که نتیجه استفاده از فناوری اطلاعات در عصر تجارت الکترونیک است تشریح می گردد، موانع و مشکلات استفاده از فناوری اطلاعات در حرفه حسابرسی مستقل ایران بیان شده و در نهایت راه حل هایی برای مشکلات موجود ارائه می گردد.
ارائه یک سیستم پشتیبان تصمیم فازی جهت انتخاب مناسب ترین چیدمان جریان تولید ناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم جهت کاهش اتلاف و به دنبال آن افزایش بهره وری در سازمان های تولیدی، داشتن چیدمان تولیدی روان و درست می باشد. سازمان ها می توانند با پیش رو قرار دادن الگو تفکر ناب به بهره ور کردن چیدمان جریان تولید پرداخته و محصولات نهایی را با حداقل اتلاف تولید نمایند. هدف از این تحقیق، ارائه مدلی جهت کمک به فرآیند تصمیم گیری مدیران صنایع در امر انتخاب مناسب ترین الگوی چیدمان جریان تولید از لحاظ میزان اتلاف در واحدهای تولیدی است؛ لذا این امر با در نظر گرفتن معیارهای سطح موجودی، حمل و نقل، زمان تحویل و کیفیت محصول انجام گرفته است. برای ارزیابی و انتخاب چیدمان ها براساس معیارهای ذکر شده از سیستم استنتاج فازی استفاده شده است. ورودی این سیستم، امتیاز هر یک از چیدمان های جریان تولید در هر معیار است، که با روش ANP بدست آمده و خروجی آن میزان اتلاف هر یک از چیدمان های جریان تولید است. جهت شبیه سازی سیستم استنتاج فازی ارائه شده از نرم افزار Matlab استفاده شده است. در نهایت چیدمان محصولی با اختلاف کمی نسبت به چیدمان گروهی )سلولی(، کم ترین میزان اتلاف را به خود اختصاص داده و به عنوان مناسب ترین چیدمان جریان تولید ناب برای شرکت مورد مطالعه انتخاب شده است
ارائه ی مدل ترکیبی از متوسط وزنی فازی مبتنی بر امتیازات چپ و راست و سلسله مراتبی فازی برای مکانیابی انبار کارخانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تعیین محل بخش های مختلف کارخانه، یکی از کلیدی ترین گامهای تأسیس و با مدیریت صحیح جریان مواد و محصولات کارخانجات می باشد . به دلیل ساختار و شرایط موجود، بسیاری از کارخانه های موجود در کشور پس از چند سال ممکن است نیازمند گسترش مساحت و یا افزایش تولید و یا حتی بازنگری در ساختار سنتی گذشته باشند؛ و لذا نیازمند تغییرات در ساختار مکانی و یا ایجاد مکان های جدید می باشد. لذا هدف از این پژوهش ارائه مدلی جدید برای حل مسائل مکانیابی می باشد. به این منظور برای وزن دهی و رتبه بندی روش ترکیبی جدیدی از سلسله مراتبی فازی (AHP فازی ) و متوسط فازی مبتنی بر امتیازات چپ و راست ( FWA ) ارائه گردیده است. که به طور موردی در این پژوهش مکان یابی یک بخش از کارخانه تولید لوازم خانگی مورد بررسی قرار گرفته است. در کارخانه مورد بررسی به دلیل تصمیم مدیریت مبنی بر تولید داخلی برخی از قطعاتی که تا کنون به صورت قطعه نهایی از کشورهای خارجی دریافت می گردیده است ، برخی از سوله هایی که در گذشته به عنوان انبار برای انباشت قطعات مورد استفاده قرار می گرفته است اکنون به عنوان محل نصب دستگاههای جدید مورد استفاده قرار خواهد گرفت و لذا بایستی به دنبال مکانی جدید در کارخانه به منظور انبار کردن قطعات بود. تا هم بتوان از فضای موجود به صورت بهینه استفاده نمود و هم هزینه های مرتبط با آن را به حداقل ممکن کاهش داد .که به این منظور ابتدا جلساتی در سطوح کارشناسان و مدیران به منظور تعیین پارامترهای مهم برای انتخاب، صورت گرفته و سپس با استفاده از مدل ارائه شده به حل مساله مورد نظر پرداخته شد.
شناسایی موانع نوآوری سازمانی در سازمان آموزش شرکت ملی نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله بر اهمیت و ضرورت نوآوری در سازمان تأکید شده و به دنبال آن به دلیل نقش و تأثیر آموزش در عملکرد و موفقیت سازمان ها، نوآوری در آموزش شرکت مورد بررسی قرار گرفته است. موضوع اصلی شناسایی موانع نوآوری در آموزش سازمانی می باشد که برای این کار از روش تحقیق کیفی و فن تحلیل محتوا استفاده شده است. در واقع هدف از این پژوهش یافتن پاسخ این پرسش است که عوامل مؤثر بر نوآوری سازمانی در آموزش شرکت ملی نفت ایران کدام است؟ برای یافتن این عوامل و به نوعی موانع نوآوری در آموزش سازمان از ابزار مصاحبه استفاده شده تا ضمن توجه به جو سازمان، مهم ترین موانع از طریق مصاحبه باز با خبرگان کشف گردد. افراد مصاحبه شونده، خبرگان آموزش در سطح شرکت می باشند. یافته ها نشان می دهد که 7 عامل اصلی، به عنوان مهم ترین عوامل مؤثر بر نوآوری سازمانی بایستی مورد بررسی قرار گرفته و در جهت رفع آنان تلاش شود.
ارائه مدلی برای پیش بینی سودآوری شرکت های داروسازی با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق تدوین مدلی برای پیشبینی سودآوری شرکتهای داروسازی با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی میباشد. روش تحقیق توصیفی- مدلسازی بوده و جامعه آماری این تحقیق کلیه شرکتهای داروسازی فعال عضو بورس اوراق بهادار به تعداد 21 شرکت میباشد. با توجه به محدود بودن جامعه آماری، هیچ گونه نمونهگیری انجام نشده و کل جامعه مورد پیمایش قرار گرفته است. برای جمع آوری دادهها از اسناد و مدارک شرکتهای داروسازی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و برای تجزیه وتحلیل دادهها از شبکه عصبی مصنوعی استفاده شده است. نتایج بررسیها نشان میدهد که بهترین مدل پیشبینی سودآوری شرکتهای داروسازی با در نظر گرفتن متغیرهای سرمایه در گردش به کل داراییها، سود(زیان) انباشته به کل داراییها، سود قبل از بهره و مالیات به کل داراییها، ارزش بازار حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری بدهیها، فروش به کل داراییها و نقدینگی بدست آمده است.
ارائه روشی جدید برای بخش بندی مشتریان بر اساس میزان وفاداری آن ها و تعریف راهبردهایی مناسب برای هر بخش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۸ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
101 - 122
حوزههای تخصصی:
ارزیابی وفاداری مشتریان می تواند درراستای بهبود فرایندهای کسب وکار تأثیر مهمی داشته باشد. روش های معمول ارزیابی وفاداری مشتریان، صرفاً با تکیه بر سه مؤلفه تازگی (R)، تعداد دفعات (F) و ارزش پولی (M) طراحی شده اند. در این پژوهش چند عامل مؤثر دیگر شامل تعداد کالاهای خریداری شده، تعداد کالاهای برگشتی، مبلغ تخفیف و تأخیر در توزیع به تحلیل اضافه شدند و تأثیر هر یک بر بالارفتن کیفیت ارزیابی سنجیده شد. هدف پژوهش ارائه مدلی جدید برای بخش بندی مشتریان براساس میزان وفاداری آنها و تعیین راهبردهایی مناسب برای هر بخش است. مجموعه داده این پژوهش به یکی از عمده فروشی های مواد غذایی اختصاص دارد. داده ها در نرم افزار Clementine و با استفاده از شبکه های عصبی MLP، RBF و الگوریتم K-means تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد روش پیشنهادی بالاترین سطح دقت را در پیش بینی میزان وفاداری مشتریان دارد. براساس روش پیشنهادی، مشتریان از نظر وفاداری به پنج خوشه (مشتریان وفادار؛ بالقوه؛ جدید؛ از دست رفته و مشتریان روی گردان) تقسیم شدند که ویژگی های هر خوشه براساس وضعیت هفت عامل بیان شد و براساس این ویژگی ها راهبردهای مناسبی برای مدیریت مشتریان هر بخش ارائه شد.
بررسی تأثیر استقرار کارت هوشمند سلامت بر کیفیت خدمات بهداشتی درمانی (پیمایشی در مرکز آموزشی پژوهشی درمانی شهید دکتر بهشتی قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۸ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
123 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر استفاده از کارت هوشمند سلامت بر ابعاد کیفیت خدمات بهداشتی درمانی در مرکز آموزشی درمانی شهید بهشتی قم است. این پژوهش از نظر روش، توصیفی پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری آن کلیه پزشکان، پرستاران و کارشناسان مدارک پزشکی شاغل در مرکز آموزشی درمانی شهید بهشتی قم (444 نفر) است. برای تحلیل داده ها از 124 پرسشنامه استفاده شده است. روش نمونه گیری استفاده شده روش طبقه ای نسبی است و در طبقات مد نظر نمونه گیری به صورت تصادفی ساده انجام شده است. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون های کولموگروف اسمیرنوف ویلکاکسون تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و ماتریس عوامل دوران استفاده شد. نتایج تحلیل نشان داد که استقرار کارت هوشمند سلامت بر کیفیت خدمات بهداشتی درمانی تأثیر مثبت و معنا داری دارد و در میان شش بعد کیفیت خدمات بررسی شده بر ابعاد قابلیت اطمینان و ملموسات تأثیر بیشتری دارد. تحلیل متغیرهای جمعیت شناختی نشان داد که نظرها درباره تأثیر استقرار کارت هوشمند سلامت بر کیفیت خدمات درمانی ارتباط معنا داری با جنسیت و سطح تحصیلات دارد و همچنین متغیر بحث شده ارتباط معنا داری با متغیر سن، سابقه فعالیت ندارد.
روش فرا ابتکاری در یکپارچه سازی مدل بخش بندی بازار مشتریان تلفن همراه تهران با استفاده از شبکه های خودسازمان ده و روش میانگین کا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۸ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
351 - 372
حوزههای تخصصی:
با حرکت سریع جهان به سمت شبکه های 3G و T4G استفاده کنندگان تلفن همراه به سرعت رفتار مصرف، برتری ها و سلایق خرید را تغییر می دهند. از این رو، تولیدکنندگان باید به شناختی صحیح از بازارهای هدف دست یابند و پیشنهاد فروش ویژه ای را به مشتریان عرضه کنند. با هدف دستیابی به درکی صحیح از بازار هدف، رفتار مصرف و سبک زندگی خرده بازارهای پژوهش، پس از نقد روش های سنتی و معرفی تکنیک های بخش بندی مبتنی بر شبکه های عصبی، با بهره مندی از روش دلفی فازی، متغیرهای بخش بندی بازار هدف انتخاب شد و از طریق شبکه های خودسازمان ده کوهنن، تعداد خوشه های مناسبی از جامعه آماری به دست آمد و در نهایت با استفاده از تکنیک میانگین کا و تکنیک تجمعی، به تدقیق خوشه بندی ها و بخش بندی بازار پرداخته شد. جامعه آماری این پژوهش، مصرف کنندگان تلفن همراه شهر تهران با حجم نمونه 130 نفر است. پس از جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه و تجزیه وتحلیل آنها، یافته ها نشان داد بازار تلفن همراه تهران در پنج خوشه دسته بندی می شود که هر یک می تواند قابلیت پیاده سازی استراتژی های بازاریابی مجزا، با در نظر گرفتن مزیت های رقابتی شرکت های حوزه ICT ، برای حداکثر سازی تقاضا و حاشیه سود، داشته باشد.