ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۸۱ تا ۴٬۸۰۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۴۷۸۲.

امکان پذیری وجود خدا در برهان های وجودی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برهان وجودی اثبات وجود خدا مقدمة امکان پذیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸۲ تعداد دانلود : ۱۱۲۱
در بیش تر برهان های وجودی مدرن، مقدمه ای هست که آن را مقدمة «امکان پذیری» می خوانند و محتوای آن این است که «وجود هستندة کامل امکان پذیر است» یا به عبارتی «چنین نیست که وجود هستندة کامل محال باشد». در این مقاله، نخست به اختصار خوانش های نورمن ملکم، چارلز هارتسهورن، و آلوین پلانتینگا که از خوانش های مدرن برهان وجودی در اثبات وجود خدا محسوب می شوند عرضه می شود و سپس مقدمة امکان پذیری که مهم ترین مقدمه در این خوانش هاست، مورد بررسی بیش تر قرار می گیرد و برخی از انتقادهای وارد به آن مطرح می شود. هدف از این بررسی، نشان دادن این نکته است که مقدمة یادشده علی رغم این که بدیهی می نماید، می تواند مشکلاتی برای برهان به وجود آورد
۴۷۸۸.

متصله لزومی در منطق سینوی و نقد و تحلیل رویکردهای مختلف درباره نسبت آن با انواع شرطی در منطق جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منطق قدیم منطق ربط متصله لزومیه علاقه لزومی استلزام اکید شرطی ربطی منفصله عنادیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷۹ تعداد دانلود : ۸۴۵
در این مقاله پس از اشاره به اهمیت متصله لزومیه و جایگاه آن در منطق قدیم، شروط صدق متصله لزومیه در منطق سینوی و احکام آن و نیز دیدگاه های مختلف در مورد نسبت این متصله با انواع شرطی در منطق جدید بررسی، تحلیل و نقد می گردد. این دیدگاه ها به ترتیب تاریخی در رویکردهای زیر خلاصه می شود: رویکرد اول: متصله لزومیه به دلیل علاقه خاص بین مقدم و تالی غیر از استلزام مادی و به دلیل اختلاف دیدگاه منطق قدیم و منطق لوئیس در مورد چگونگی صدق متصله ای که مقدم آن ممتنع است غیر از استلزام اکید است. رویکرد دوم: شاید استلزام معنایی بیش از سایر انواع استلزام به متصله لزومی نزدیک باشد. رویکرد سوم: شرطی ربطی در منطق جدید همان شرطی لزومی درمنطق قدیم است و منطق ربط گسترش منطق کلاسیک جدید محسوب می شود. رویکرد چهارم: تعریف لوئیس از استلزام اکید، دقیقا شبیه تعریف اثیرالدین ابهری از لزوم است و احتمال اینکه متصله لزومی همان استلزام اکید باشد دور از ذهن نیست. بر اساس نتایج این تحقیق یگانه شرط صدق متصله لزومی در منطق سینوی برقراری رابطه لزومی بین مقدم و تالی است و چنین متصله ای غیرتابع ارزشی است بنابراین استفاده از ارزش سوم نامعلوم در تبیین شروط صدق آن نباید موجب این توهم شود که منطق قدیم در معنی متداول کلمه منطقی سه ارزشی است. امّا رویکرد اول به این دلیل که در آن «ممتنع» در عبارت بوعلی به معنی «محال منطقی» و امر مشتمل بر تناقض تلقی شده است و رویکرد دوم به دلیل اجمال و کلیت آن مورد نقد واقع شده است. روح حاکم بر رویکرد سوم نیز ظاهرا ایجاد نوعی تناظر بین منطق قدیم و منطق جدید است که فاقد پشتوانه لازم است و در آن ازغیبت استلزام مادی در منطق قدیم غفلت شده و منطق قدیم با نظامی از منطق ربط که گسترش یافته منطق استلزام مادی است، مقایسه شده است. مستند رویکرد چهارم هم متنی از ابهری است که تصور شده درصدد تعریف لزوم است و بر اساس آن، تعریف لوئیس از ضرورت دقیقاً شبیه تعریف ابهری از لزوم تلقی شده است در حالی که متن مذکور مربوط به مبحث عکس و شرط لزوم عکس از اصل است و به کلی از ادعای این رویکرد دور است. بر این اساس، نگارنده معتقد است نسبت متصله لزومیه با انواع شرطی در منطق جدید که پایه و اساس آن غیبت استلزام مادی در منطق قدیم و قرابت متصله لزومیه با شرطی ربطی در نظام یا نظام هایی از منطق ربط است که بدیل و جانشین منطق کلاسیک جدید محسوب می شود، تنها با بررسی و مقایسه همه جانبه دو پارادایم منطق قدیم و جدید و روابط میان ثابت های منطقی در آنها میسّر است.
۴۷۹۰.

کمال پذیری انسان؛ نقطه عزیمت در گفتمان ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان کامل عرفان اسلامی اسماء و صفات الهی کمال پذیری ادیان شرقی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۷۸۰ تعداد دانلود : ۷۹۱
کمال­پذیری انسان به مثابه چهار­راهی است که راه­های اصلی مهم­ترین ادیان شرقی و غربی، اعم از الهی و غیر الهی، را به هم پیوند می­زند و، بنابراین، می­تواند نقطه عزیمت درخوری برای گفت­ وگوی ادیان واقع شود. در ادیان معروف تعابیر مختلفی از کمال و انسان کامل وجود دارد. در آیین بودا از انسان کامل با نام های «ارهات» و «انسان آزاده»، در اندیشه مردم چین باستان و آیین کنفوسیوس، با نام­های «تائو»، «انسان آزاده» و «انسان قدیس» و در زرتشت با نام «انسانِ آرمانی» تعبیر شده است. اما از منظر اسلام انسان نسبت به سایر اجزای عالم از اعتبار و اهمیّت خاصی برخوردار است، به گونه ای که اگر به نهایت کمال خود برسد، از سایر آفریده­ها، حتّی کرّوبیان ملأ اعلی و فرشتگان عالم فراتر می­رود. زیرا دیگر مخلوقات الهی دارای ظرفیت کمال­پذیری محدودی هستند، اما انسان چون می­تواند مظهر کلّ اسماء و صفات الهی شود کمال­پذیری او نامحدود است.
۴۷۹۴.

تاثیر مردم شناسی بر هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی فایرابند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان نسبیت ذهنیت مردم شناسی واقعیت تکثر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۷۷۸ تعداد دانلود : ۱۳۵۹
فایرابند در آثار خود، ارجاعاتی به آثار مردم شناسان شهیر داشته است. بررسی این ارجاعات نشان از تاثیر تعیین کننده یافته های مردم شناختی بر فلسفه فایرابند دارد. این تاثیر به حدی است که فایرابند، روش مردم شناسی را به عنوان روش ایجابی مناسب برای مطالعه علم پیشنهاد می کند. توصیه این روش به معنای پذیرش ضمنی مقومات آن مانند تکثر، نسبیت، تفاوت در ذهنیت ها، قیاس ناپذیری فرهنگ ها و سنت ها و ...است. در این مقاله ضمن بررسی ارجاعات فایرابند به مطالعات مردم شناختی، نشان خواهیم داد که فایرابند در چه موضوعاتی متاثر از یافته های مردم شناسی بوده است و چگونه این یافته ها را در فلسفه علم بازسازی نموده است. تلاش خواهیم کرد تا تاثیر مردم شناسی بر هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی فایرابند را با تکیه بر مفاهیم واقعیت، ذهنیت، زبان، مشاهده مشارکتی و ...نشان دهیم.
۴۷۹۷.

پدیدار تجربی، برساخت ذهنی و واقعیت هستی شناختی (تحلیلی بر مسائل تبیین علمی و مواضع رئالیزم انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پوزیتیویسم تبیین رئالیزم انتقادی ابطال گروی ایده آلیزم کانتی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی پوزیتیویسم منطقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
تعداد بازدید : ۱۷۷۸ تعداد دانلود : ۱۰۴۳
تبیین های پوزیتیویستی و ابطال گرایانه، هر دو در این فرض طبیعت گرایانه اتفاق نظر داشته اند که واقعیت محدود به سطح تجربی است و تبیین علمی باید به این سطح تجربی ارجاع دهد تا از وصف تحقیق پذیری، معناداری و علمی بودن برخوردار باشد. این در حالی است که از یک سو اصل علیت به مثابه ی شرط ضروری هرگونه تبیین علمی، به لحاظ منطقی از این سطح تجربی قابل استنتاج نبوده و در نهایت نه به صورت یک اصل تجربی بلکه به صورت یک اصل متافیزیکی و در زبان پوپر، ابطال ناپذیر باقی می ماند. از سوی دیگر، اصل عینیت تجربی به عنوان مبنای شرط آزمون پذیری تبیین های علمی نیز به دلیل مسبوقیت هرگونه مشاهده به نظریه، غیرقابل دفاع بوده است. ایده آلیست های کانتی همچون کهن و فایرابند نیز که بر بازنمایی واقعیت در قالب مقولات ذهنی تأکید داشته و از این رو قوانین علّی و نظریه های علمی را صرفاً بیانگر مدل ها و الگوهای ذهنی در تفسیر جهان واقع دانسته اند، از توجیه شناخت تجربی و ارائه ی معیاری برای مقایسه میان نظریه ها و پارادایم های علمی و همچنین ابطال نظریه ها و تحوّل علمی عاجز بوده اند. این مقاله ضمن بررسی و تحلیل مسائل تبیین علمی، بر روی پاسخ های رئالیزم انتقادی در این زمینه متمرکز می شود و به تحلیل این موضوع می پردازد که این رویکرد فلسفی چگونه تبیین علمی را مستلزم توجه همزمان به جایگاه پدیدار تجربی، برساخت ذهنی و واقعیت هستی شناختی در نظر می گیرد.
۴۸۰۰.

تعریف گزاره در «دربارة عبارت» ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارسطو صدق و کذب گزاره «دربارة عبارت» مفسرانِ ارسطو تعلق گرفتن و تعلق نگرفتن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطو
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطویی
تعداد بازدید : ۱۷۷۹ تعداد دانلود : ۱۰۶۷
بر اساس تفسیر مشهور، ارسطو در فصل چهارم «دربارة عبارت»، گزاره را بر اساس صدق و کذب تعریف می کند. با این حال وی در پایان فصل پنجم، «بیان» دیگری را از گزارة «ساده» مطرح می کند. در این مقاله با توجه به فصل های چهارم و پنجم استدلال می شود که آن بیان دیگر، درواقع تعریفِ گزاره به صورت مطلق بر اساس تعلق گرفتن و تعلق نگرفتن، به عنوان مؤلفه هایی در حوزة واقعیت، است. برای این منظور ابتدا تفسیرِ برخی از مفسران از بخش پایانی فصل چهارم و فصل پنجم تقریر می شود. سپس نادرستیِ تعریف گزاره بر اساس صدق و کذب و ناسازگاری های این تفسیر با متن ارسطو مورد بررسی قرار می گیرد. آن گاه تفسیر پیش نهادی از متن ارسطو تقریر می شود و پس از اشاره به نحوة متفاوت تعریف مفاهیمِ تقسیم کنندة نشان گرها، تعریف پیش نهادی از گزاره شرح داده می شود و به شباهت های این تفسیر با تفسیرِ فرفریوس اشاره می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان